اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، سال نهم، شماره اول، پیاپی 18، بهار و تابستان 1398، صفحات 5-21

    تأثیر معنویت اسلامی کارکنان بر ارتباطات میان فردی در سازمان

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    ✍️ سعید حیدرعلی / کارشناسی ارشد، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره / saeedheydarali@yahoo.com
    محمدتقی نوروزی فرانی / استادیار گروه مدیریت، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره / mtnorozi@yahoo.com
    چکیده: 
    یکی از مهم ترین کارکردهای معنویت در سازمان ها، بهبود ارتباطات انسانی در سازمان است. انسان به دلیل بعد اجتماعی و پیشبرد اهداف خود، ناگزیر به ارتباط و معاشرت با دیگران است. این نوع ارتباط در جوامع غیردینی و غیر معنوی غربی، بر اساس منافع شخصی، حزبی یا گروهی برقرار می شود. اما در جوامع اسلامی، ارتباطات علاوه بر پوشش منافع شخصی و حزبی، پا را فراتر گذاشته و ضمن رفع نیاز مشروع یکدیگر، صبغه الهی پیدا می کند، به گونه ای که برای جلب رضای الهی، یکدیگر را دوست داشته و به همدیگر احترام می گذارند. این تحقیق به دنبال تبیین نظری تأثیر معنویت بر ارتباطات میان فردی است. در این راستا، به بررسی مفهوم معنویت، ارتباطات، عوامل مؤثر بر ارتباطات سازمانی و انسانی خواهد پرداخت. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که معنویت اسلامی، ارتباطات میان فردی تأثیرات از این قبیل است: نرمی در گفتار، پایین آوردن صدا در معاشرت، به کارگیری واژه های زیبا، قبول عذرخواهی دیگران، عدم غیبت، برخورد برادرانه، ادای امانت، دفع بدی با خوبی، صبر و شکیبایی در برابر نظرات مخالفان، عفو و نادیده گرفتن در برار لغزش دیگران، احسان در سختی و گشایش، روحیه همیاری و همکاری، سبقت در خیرات، عدم تجسس، تواضع، تغافل و.. . 
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Influence of Islamic Spirituality of Employees on Interpersonal Communication in the Organization
    Abstract: 
    One of the most important functions of spirituality in organizations is to improve human communication in the organization. Because of the social dimension and the advancement of one's goals, one has to communicate with others. In Western secular and non-secular societies, this type of communication is based on personal, party or group interests. But in Islamic societies, communication goes beyond just personal and partisan interests and, while satisfying each other's legitimate need, finds divine favor, loving and respecting one another to obtain divine favor. This research seeks to theoretically explain the impact of spirituality on interpersonal communication. In this regard, it will examine the concept of spirituality, communication, and the factors affecting organizational and human communication. The research method is descriptive-analytical. The results of this study show that Islamic spirituality is interpersonal communication effects such as: softness in speech, lowering voice in communication, use of beautiful words, acceptance of others apology, no backbiting, fraternal behavior, trustworthiness, bad repellent with good, patience against dissenting opinions, forgiving and ignoring others’ mistakes, beneficence in hardship and openness, cooperation, superiority in charity, lack of scrutiny, humility, not revealing others’ bad deeds, and so on.
    References: 
    متن کامل مقاله: 


    مقدمه
    «معنویت» از موضوعاتی است که در سال‌های اخیر، محافل علمی و آکادمیک مدیریت، توجه ویژه‌ای به آن شده است و رابطة آن با دین نیز در برخی مطالعات بررسی شده است. بی‌توجهی به بعد غیرمادی انسان (بعد معنوی) در سازمان‌های با حاکمیت و فرهنگ اسلامی، منجر به خلأ مفهومی در سطوح مختلف رفتاری، ازجمله ارتباطات انسانی در سازمان شده است (رستگار، 1389، ص 22). اندیشمندان اسلامی، معنویت را بر پایه فطرت انسانی، ثمرة دین‌داری، ایمان، تقوا و آخرت‌گرایی دانسته، و معتقدند: معنویت عبارت است از: «احساس و حالت حاصل‌شده (حیات طیبه و نورانیت دل) برای انسان در اثر ارتکاب کارهایی که با توجه به خدا و در جهت رسیدن به او، بر اساس شریعت اسلامی، از طریق معرفت، ایمان، عمل صالح و بندگی خدا صورت می‌پذیرد و وی را به خداوند نزدیک می‌کند».
    خلأ پژوهش‌ها در زمینه تأثیر معنویت اسلامی بر ارتباطات و تعاملات انسانی، به صورت مبسوط، محقق را برآن داشت که به لحاظ نظری تأثیر معنویت اسلامی کارکنان بر ارتباطات را در سطح میان‌فردی، بر اساس مبانی و ارزش‌های اسلامی ارزیابی نماید.
    با توجه به فضای کسب‌وکار در سازمان‌های با حاکمیت و فرهنگ اسلامی، لزوم توجه به معنویت، بر مبنای اسلام در همة ارکان سازمانی، از جمله ارتباطات به‌عنوان ستون فقرات سازمان‌ها را بیش ‌از پیش روشن می‌سازد. بیشتر وقت انسان‌ها، صرف ارتباطات و تعاملات با یکدیگر، برای پیشبرد اهداف و بهره‌وری سازمان‌ها می‌شود. ازاين‌رو، توجه به تأثیر معنویت اسلامی بر این نوع ارتباطات ضروری است. در ادامه، مقاله ابتدا مفهوم شناسی معنویت اسلامی می‌آید، سپس با مفهوم شناسی ارتباطات و عوامل مؤثر بر ارتباطات، به دنبال پاسخی روشن و کامل در مورد نحوه و کارکردهای تأثیرگذاری معنویت بر ارتباطات میان فردی است. بدین منظور، این مقاله در پاسخ به این مسئله است که معنویت چه تأثیری بر بینش، گرایش و کنش ارتباطی میان فردی خواهد داشت.
    روش تحقیق
    با توجه به موضوع تحقیق، ابتدا براساس نظریه علامه مصباح يزدي، در خصوص عوامل موثر بر رفتار ارادی، از طریق روش توصیفی تحلیلی و با گردآوری اطلاعات، با استناد به قرآن کریم و نهج البلاغه و... فیش برداری در رابطه با بینش، گرایش و کنش‌های ارتباطی انجام شد.  بعضی آیات و منابع مذکور، معنای صریح و روشنی دارند و روشن است که به مفهوم مورد نظر نزدیک می‌باشد. از‌این‌رو، تأکیدهای لفظی و واژه‌های مرتبط در آیه، محقق را مطمئن می‌کند که می‌توان چنین برداشتی نمود و در برخی دیگر از آیات، که روشنی آن به صراحت قابل برداشت نبود، با مراجعه به ترجمه قرآن آیت الله مکارم شیرازی، تفاسیری همچون نمونه و نور و المیزان، صحت و سقم این برداشت‌ها سنجیده می‌شد. توجه به سیرة نقلی و عملی اولیا و پیامبران الهی و نیز خداوند متعال، در ارتباط با دیگران و گفتگوهای فیمابین، نتایج این تحقیق براساس حد دانش، محدودیت وقت و مشورت با استادان از سوی نویسنده برداشت گردید.
    مفهوم‌شناسی
    معنویت اسلامی
    تعاریف مختلف با رویکردهای گوناگون، از معنویت ارائه شده و هیچ اتفاق‌نظری پیرامون معنای دقیق این واژه وجود ندارد. اختلافات پیرامون معنای دقیق این واژه، ناشی از اختلاف دیدگاه در مورد نسبت معنویت با دین، یا دیانت است: گروهی، معنویت را جایگزین و بدیل دین می‌دانند. گروهی دیگر آن را لُب، گوهر و عصاره دین قلمداد می‌کنند (الوندی، 1393، ص 10).
    معنویت با رویکرد اسلامی از یک ‌سو، در خداجویی اسلامی، وحی، نبوت و عقلانیت اسلامی و از سوی دیگر، در سنت حضرات معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ریشه دارد (همان)‌. منشأ و خاستگاه آن نیز فطرت آدمی است (شجاعی، 1386، ص 97).
    معنویت در عالم اسلام را می‌توان به دو صورت معنا کرد:
    مراد از معنویت، حالتی است که در اثر توجه نکردن به امور مادی و تمرکز بر امور باطنی، برای انسان ایجاد می‌شود. ازاین‌رو، می‌توان توجه به حقیقت عالم را معنویت دانست؛ چرا که در مقابل توجه به امور مادی قرار دارد. مراد از رسیدن به حقیقت عالم، خدا است. ازاین‌رو، می‌توان توجه و وصول به خدا را اساس و مبنای معنویت در ادیان آسمانی دانست.
    گروهی از روشنفکران دینی، تعریف کارکردگرایانه را از معنویت ارائه می‌کنند؛ بدین بیان که معنویت، نحوة مواجهه با جهان هستی و رضایت باطن را در زندگی شخص به ارمغان می‌آورد. ازاین‌رو، معنویت نزد آنان رویکرد است، نه مکتب. تفاوت این است که معنویت در مکتب، پاره‌ای از اصول مقبول همه طرفداران و اندیشمندان آن مکتب است، ولی معنویت در رویکرد این‌گونه نیست، بلکه می‌توان درون این رویکرد خاص به جهان و دین، معنویت‌های مختلفی را پی‌ریزی کرد (ملکیان،1381 الف، ص 292 و 396).
    تعریف مختار از معنویت اسلامی: «احساس و حالت حاصل‌شده (حیات طیبه و نورانیت دل) برای انسان، بر اثر انجام کارهایی که با توجه به خدا و در جهت رسیدن به او، بر اساس شریعت اسلامی، از طریق معرفت، ایمان، عمل صالح و بندگی خدا شکل می‌گیرد و وی را به خداوند نزدیک می‌کند». البته توجه به این نکته ضروری است که چنین معنویتی، به‌صورت تشکیکی در افراد مختلف متفاوت خواهد بود. بدین ترتیب، اولاً اگر حیات طیبه و نورانیت دل به دست نیاید، معنویتی فراهم نیامده است. ثانیاً، بدون معرفت نسبت به حقایق عالم و ملکوت جهان مادی و نیز ایمان به خدا، صفات و افعال او، معنویت مفهومی ندارد. ثالثاً، بخش عظیمی از معنویت، در پرتو کارهای شایسته و نیکو شکل می‌گیرد و عمل صالح، لازمة ایمان صحیح، مقوّم معنویت و شرط لازم آن است (الهامی نیا و همكاران، 1390، ص 23).
    ارتباطات
    ارتباطات نقطه آغاز کلیة وظایف مدیریتی است، به‌طوری‌که بدون آن، برنامه‌ریزی، سازماندهی و کنترل، امكان‌پذير نیست؛ زیرا درک اطلاعات و انتقال آنها ممکن نیست. «ارتباط»، جریانی است که در طی آن دو یا چند نفر به تبادل افکار، نظرات، احساسات و حقایق می‌پردازند و از طریق به‌کاربردن پیام‌هایی که معنایش برای کلیه آنان یکسان است، به انجام این امر مبادرت می‌ورزند (غضنفری و همكاران، 1394، ص 582). ارتباطات، انتقال و تبادل اطلاعات، معانی و مفاهیم و احساس‌ها بین افراد در سازمان، با واسطه یا بلاواسطه گویند (الوانی، 1385، ص 168). ارتباطات در یک تعریف کامل‌تر، عبارت است: فرایند انتقال پیام از سوی فرستنده به گیرنده، مشروط بر آنکه در گیرنده پیام، مشابهت معنا با معنای مورد نظر فرستنده پیام ایجاد شود (محسنیان راد، 1380، ص 57).
    معنویت در کار
    معنویت در کار، نیرویی الهام‌بخش و برانگیزاننده جهت جست‌وجوی مداوم برای یافتن هدف و معنا در زندگی کاری، درک عمیق و ژرفا از ارزش کار، زندگی، پهناوری عالم هستی، موجودات محیط طبیعی و نظام باور شخصی است (ضیایی و دیگران، 1387، ص 70). به عبارت دیگر، معنویت در کار، تلاش در جهت ایجاد حساسیت، نسبت به ارتباط فرافردی‌، درون‌فردی، میان‌فردی و برون‌فردی در زندگی کاری، به‌منظور بالندگی شخصی در رسیدن به تعالی انسان و الهی است (عابدی جعفری و دیگران، 1386، ص 109). معنویت در کار، به جنبه‌های فردی کارمند نظر دارد و معنویت در محیط کار، به جنبه‌های سازمانی آن اشاره دارد. معمولاً معنویت در کار، در سطح فردی و معنویت در محیط کار در سطح سازمانی، نمایان می‌شود (رستگار، 1389، ص 125).
    تعریف مختار معنویت در محیط کار، با رویکرد اسلامی عبارت است از: تلاش برای ایجاد هماهنگی بین زندگی شخصی افراد و هدف زندگی کاری آنان تا در محیط کار جهت، کمال و احساس تعلق‌خاطر یا پیوند ایجاد کند. معنویت زندگی کاری فرد را با هدف زندگی شخصی او هماهنگ ساخته، در مجموع به زندگی او معنا می‌بخشد (فرهادی دستنائی، 1391، ص 30).
    سطوح ارتباطات سازمانی
    ارتباطات سازمان‌ها، با توجه به محیط‌های موجود در سازمان و خارج از آن، در دو سطح درونی و برونی مطرح است. توجه و ارتباط با محیط‌های خارجی، به‌منظور شناسایی فرصت‌ها و تهدیدات صورت می‌پذیرد. این نوع توجه در مواجهه با محیط‌های داخلی، به‌منظور شناسایی قوت و ضعف قابل سطح‌بندی است. واژه «ارتباطات برون‌سازمانی»، در واقع به ارتباطات میان سازمان با افراد و سازمان‌های دیگر اطلاق می‌شود. ارتباطات برون‌سازمانی، عبارتند از: ارتباط با مشتریان، ذی‌نفعان، سازمان‌های دیگر و... واژه «ارتباطات درون‌سازمانی»، در واقع به ارتباطات میان مدیران و کارشناسان درون یک سازمان اطلاق می‌شود. روشن است که بهینه ‌شدن نحوة برقراری این ارتباطات، در گروی بهینه‌شدن هرچه بیشتر ارتباطات سازمان با کارمندان مؤثر خواهد بود. 
    سطوح ارتباطات درون سازمانی
    می‌توان ارتباطات را از جنبه‌های مختلف طبقه‌بندی نمود. یکی از جنبه‌های مهم طبقه‌بندی ارتباطات درون‌سازمانی، توجه به «تعداد عوامل ارتباطی» است. بر همین اساس، ارتباطات درون‌سازمانی و به عبارت دقیق‌تر، ارتباطات انسانی دارای چهار سطح ارتباطات درون‌فردی، میان‌فردی، گروهی و جمعی است (آذری، 1384، ص 85). ارتباط انسانی، در تعریفی ساده و روشن عبارت از: فرایندی است که شخص، مفهومی را با استفاده از پیام‌های کلامی و غیرکلامی، به ذهن شخص یا اشخاص دیگر منتقل می‌کند (ریچموند، 1387، ص 81). در ادامه به چهار سطح ارتباطات (درون‌فردی، میان‌فردی، گروهی و جمعی) اشاره می‌شود، ولی سطح میان فردی آن محل بحث قرار خواهد گرفت.
    1. ارتباطات درون‌فردی
    انسان از اين ‌جهت که موجودی خودآگاه است، قدرت ایجاد ارتباط با خویشتن را دارد. ارتباط هر فرد با خودش را ارتباط درون‌فردی می‌نامند. لئونارد شدلتسکی (Leonard Shedletskey) می‌نویسد: در این نوع ارتباط، اعمال آگاهانه‌ای از جمله ادراکات، خاطرات، ارزش‌ها، نگرش‌ها، تصمیم‌گیری‌ها، یادگیری‌ها، خواب، رؤیا، خاطرات، تجارب، احساسات، برداشت‌ها، استنباط‌ها، ارزیابی‌ها، نظرات، عقاید، تدابیر، تصورات و حالات ذهنی در درون هر فرد، در فرایند ارتباط درون‌فردی شکل می‌گیرد (مایرز و همكاران، 1383، ص 29)‌. دوگانگی ارتباط انسان با خود، متأثر از ظرفیت‌های وجودی او و حاکی از استعدادهای ذاتی و فطری و ابعادی مختلف اوست؛ آگاهی انسان از نفس خود و یا تسلط انسان بر اعصاب خویش، همگی حاکی از دوطرفه و دوگانگی رابطه انسان با خویش است، تا یکی با دیگری رابطه برقرار نماید (اکبری، 1390، ص 159). منشأ پیدایش تمام گروه‌ها، تشکیلات و حتی سازمان‌ها وجود افراد است، تا در پی نیاز و همکاری و ارزش‌های مشترک در کنار هم جمع شده و رابطه برقرار کنند. ازاین‌رو، رابطه انسان با خود یا ارتباطات درون‌فردی شکل و اهمیت می‌یابد (اکبری، 1390، ص 160).
    2. ارتباطات میان‌فردی
    مفهوم ارتباطات میان‌فردی، برای اولین بار در اوایل دهه 1950 مطرح شد. برکو در تعریف این نوع ارتباطات می‌نویسد: «ارتباط میان‌فردی»، بر دو رکن استوار است: الف. ارتباط‌ برقرارکنندگان بايد منحصر به‌فرد بودن خصوصيات رفتاري طرف مقابل را بپذيرند؛ ب. پيام‌هايي را طراحي و ارسال کنند که نمايانگر پذيرش اين موضوع باشد (برکو و همكاران، 1386، ص 158). به فراگرد تفهیم، تفاهم و تسهیم معنا میان یک فرد و انسان‌های دیگر، یا دست‌کم یک انسان دیگر را ارتباطات میان‌فردی گویند (فرهنگی، 1380، ص 13). تعریف دیگری از ارتباطات میان‌فردی، بر ارتباط رودرروی دو نفر دلالت دارد (گیل و همکاران، 1384، ص 26). ازاين‌رو، برقراری ارتباط میان فرد با دیگری، «ارتباط میان‌فردی» نامیده می‌شود مانند «ارتباط چهره‌به‌چهره». اهمیت و ضرورت ارتباط میان‌فردی، تا جایی است که ارتباط میان‌فردی در تمام سطوح ارتباطی و حتی ارتباطات جمعی، محوریت دارد. همچنین، فرهنگی‌ترین سطح ارتباطات پس از ارتباط درون‌فردی، ارتباط «میان‌فردی» است؛ زیرا شامل ارتباطات کامل بوده و غیرکلامی نیز می‌تواند باشد (فیاض، 1389، ص 17).
    3. ارتباطات گروهی
    ارتباط گروهی، به ارتباط میان افراد یک گروه یا ارتباط میان گروه‌های مختلف اطلاق می‌شود (گیل و همکاران، 1384، ص 40). مانند سخنرانی در مجالس عمومی یا جلسه‌های اداری. به‌عبارت‌دیگر، تعامل مستمر سه یا چند نفر، به‌منظور کسب هدف مشترک، ارتباطات گروهی نامیده می‌شود؛ چرا که وقتی ارتباط افراد از سه نفر بیشتر شود، روابط ایشان ارتباطات گروهی را تشکیل می‌دهد. معمولاً گروه‌ها را به دودسته تقسیم می‌کنند: گروه‌های کوچک که شامل خانواده‌ها، محافل دوستانه، گروه‌های کاری و هیئت‌ها می‌شوند و گروه‌های بزرگ، که شامل سازمان‌های تجاری، دانشکده‌ها و بیمارستان‌ها می‌شوند (همان).
    4. ارتباطات جمعی
    یکی ديگر از انواع ارتباطات انسانی، ارتباط‌جمعی است که اساساً یک‌طرفه است و شیوه مؤثری برای دریافت بازخوردها وجود ندارد (همان). برخی نوشته‌ها از این نوع ارتباط، تعبیر به «ارتباطات عمومی» می‌کنند. ارتباطات جمعی را می‌توان شکل توسعه‌یافته ارتباط رودررو، یا مدل خطی ارتباط دانست که در یک طرف، فرآیند ارتباط، فرستنده پیام و در طرف، دیگر، گیرنده آن وجود دارد. ارتباط‌جمعی، یک فرایند است و با اینکه تکنولوژی مدرن در قالب رسانه‌های گروهی برای این فرایند ضروری است، ولی حضور این آلات فنی را نباید با خود فرایند ارتباط‌جمعی اشتباه گرفت (همان). ارتباط‌ جمعی، بنا به تعریف رایت، سه ویژگی مشخص دارد:
    1. هدایت نامتجانس پیام به‌سوی گیرندگان؛ 2. ارسال پیام گذرا و ناپایدار برای عموم در یک زمان‌بندی؛ 3. ارتباط‌گر، سازمانی پیچیده یا عاملی است که در محدوده سازمان کار می‌کند. (بلیک و دیگران، 1378، ص 49).
    عوامل مؤثر بر ارتباطات سازمانی
    ارتباطات سازمانی اثربخش، می‌تواند در فرایند مدیریت و سازمان، نقش تعیین کننده داشته باشد و موجب بهبود عملکرد شود. عوامل مؤثر بر ارتباطات سازمانی، به سه دسته کلی تقسیم می‌شوند: 
    الف. عامل سازمانی که خود دارای دو جزء ساختارسازمانی و فرهنگ سازمانی است (غضنفری و همکاران، 1394، ص 583).
    ب. عامل تکنولوژی: عامل تکنولوژی شامل کانال‌های ارتباطی، سیستم‌های کد‌گذاری، زبان و دیگر جنبه‌های کاربردی مانند انتقال اطلاعات از طریق سازمان‌ها و ذخیره اطلاعات می‌شود (فرهنگی علي اكبر و همکاران، 1385، ص 61).
    ج. عامل انسانی: عامل انسانی، جنبه‌های مختلف انسانی در نظرگرفته و بر روابط میان افراد تأثیرگذار خواهد بود. از ویژگی‌های فردی افراد، ویژگی‌های اجتماعی افراد و مهارتی افراد، می‌توان به‌عنوان بخشی از عوامل انسانی نام برد (غضنفری و همکاران، 1394، ص 583). مهم‌ترین عامل برای بهره‌وری هر سازمانی، نیروی انسانی آن می‌باشد. از‌این‌رو، در این پژوهش از میان این سه عامل، تنها به عامل انسانی می‌پردازیم.
    عامل انسانی و رفتار ارادی
    فلاسفه و اندیشمندان، از دیرباز به بررسی اراده و عواملی که در پیدایش رفتار ارادی انسان نقش دارند، پرداخته‌ و دیدگا‌ه‌های مختلفی را مطرح کرده‌اند. برای انجام عمل و تحقق رفتار ارادی، همچون ارتباطات شرایطی لازم است؛ بخشی از این شرایط، مربوط به خارج از وجود انسان است که باید در خارج، شرایطی فراهم باشد و ابزار و وسایلی در اختیار انسان باشد، تا بتواند رفتاری را انجام دهد. علاوه بر این، شرایط درونی نیز لازم است تا انسان بتواند با بهره‌گیری از آن، به ایده‌ها و خواست‌هایش جامه‌عمل بپوشاند. نظریات متعددی وجود دارد که عوامل موثر بر رفتار ارادی را مطرح می‌کنند. از میان این نظریات، به دو نظریه معاصر اشاره می‌شود. 
    1. نظریه علامه طباطبایی
    علامه طباطبائي در تفسیر المیزان ذیل آیه 34 سوره یوسف مي‌فرمايد: افراد از سه راه به کار نیک (تقوی) وادار می‌شوند:
    ترس از عذاب الهي؛ اميد به پاداش الهي؛ محبت خالق شايسته پرستش.
    بيشتر انسان‌ها، با تأمل در وعده‌هاي عذاب خداوند سبحان، حالت خوف و ترس در وجودشان ايجاد مي‌شود. بدين وسيله، به سوي عبادت حق تعالي و حفظ حريم الهي سوق داده مي‌شوند. بعضي ديگر، بر اثر تفکر در وعده‌هايي که در مقابل انجام اعمال صالح به مؤمنين داده شده است، تشويق شده و حالت رجا و اميد در آنها ايجاد مي‌شود. به همين دليل، به عبادت روي مي‌آورند و از انجام معاصي صرف‌نظر مي‌کنند. عده کمي هم هستند که با آگاهي از اسماء و صفات الهي، رب و مدبّر دانستن او و درک شايستگي خداوند سبحان، براي پرستش و عبادت، او را شايسته عبوديت مي‌يابند و حريمش را پاس مي‌دارند که از آنان، به مخلَصین تعبیر شده است (طباطبائي،1417ق، ج 11، ص 163-161).
    2. نظریه سه مرحله‌ای علامه مصباح يزدي
    علامه مصباح يزدي، معتقد است: کمال حقیقی انسان تنها از طریق افعال اختیاری به دست می‌آید. ایشان تحقق اعمال اختیاری انسان را در گرو سه عنصرِ بینش، گرایش و کنش می‌داند (فتحعلی و همکاران، 1390، ص 180). از‌این‌رو، ایشان نظریه سه مرحله‌ای بینش، گرایش و کنش را مطرح می‌کند:
    - بینش: یکی از مبانی و پیش‌نیازهای رفتار ارادی، آگاهی و شناخت است که به رویدادهای ذهنی، اعم از علم حضوری (شناخت‌های فطری و قلبی) و علم حصولی، که از راه‌های مختلف برای انسان حاصل می‌شود، اشاره دارد (مصباح، 1379الف، ج 1، ص 44). بینش و شناخت‌، مراحل مختلفی دارد که به ترتیب عبارت است از: دانش، درک، کاربرد، تجزیه‌وتحلیل، ترکیب و ارزش‌یابی. دانش، مرتبه‌ای از شناخت و بینش است که در آن، آموخته‌ها حفظ و قابل یادآوری است. مرحله درک، توانایی فهم، توضیح و خلاصه‌گیری مطلب و پیش‌بینی ثمرات و نتایج را برعهده دارد. مرحله کاربرد، یادگیرنده توانایی به‌کارگیری آموخته‌ها در موقعیت‌های جدید را به دست می‌آورد. در مرحله تجزیه و تحلیل، آموخته‌ها قابل تقسیم به اجزای تشکیل دهنده خود هستند. روابط میان آنها، قابل تحلیل خواهد بود. یادگیرنده در مرحله کاربرد، با به‌کارگیری قدرت خلاقیت خود، ساختی جدید از آموخته‌ها ارائه دهد. در مرحله ارزشیابی، یادگیرنده می‌تواند نسبت به مطالب آموخته شده، اظهارنظر و قضاوت کند (فتحعلی و دیگران، 1390، ص 330-331).
    گرایش: یکی دیگر از مبانی و پیش نیازهای رفتار ارادی، میل و گرایش است. انسان از رهگذر میل‌های باطنی، به چهار دسته غرایز، عواطف، انفعالات و احساسات تقسیم می‌شود که که سه دسته اولی، میان انسان و حیوانات مشترک است، ولی احساسات به انسان‌ها اختصاص دارد. از غرایز به کشش‌هایی تعبیر می‌شود که علاوه بر رابطه با نیازهای حیاتی انسان، با یکی از اندام‌های انسان نیز ارتباط دارد. مانند غریزه خوردن. مقصود از عواطف، کشش و میل‌های مثبت انسان با انسان‌های دیگر است. مثل عاطفه مادر نسبت به فرزند خود. در مقابل، انفعالات، کشش‌های منفی و حالات روانی است که انسان به علت احساس ضرر یا ناخوشایندی نسبت به کسی دارد. مثل خشم، نفرت و کینه. احساسات، حالاتی روانی و مخصوص انسان هستند. مانند احساس تعجب، تجلیل، عشق و پرستش (همان، ص 331).
    - کنش: مقصود از کنش و رفتار، همة اعمالی که با اختیار از انسان سر زده و اعم از رفتارهای درونی (جوانحی)، از جمله یاد کردن، توجه کردن، فکر کردن، حل کردن مسئله و ایمان آوردن، و یا بیرونی و با به‌کارگیری اعضا و جوارح باشد. از جمله تقلید کردن، مستقل عمل کردن و ... . (همان، ص 333-332). ذکر دو نکته در این نظریه، خالی از لطف نیست:
    1. نکته اول ارتباط میان سه ساحت بینش، گرایش و رفتار است که در یکدیگر نیز تأثیر می‌گذارند؛ چرا که با تقویت اهداف بینشی، اهداف گرایش متناسب با آن نیز تقویت شده و در نتیجه، با تقویت آن دو، شاهد تقویت رفتاری خواهیم شد. از سوی دیگر، با تقویت رفتار نیز می‌توان شاهد تقویت اهداف بینشی و گرایشی متناسب با خود باشد.
    2. مقصود از ساحت رفتاری، اعم از رفتارهای درونی، مانند ایمان آوردن، توجه داشتن و تفکر کردن و نیز رفتارهای بیرونی مانند التزام عملی به قوانین و مقررات اجتماعی اسلام و کمک کردن به دیگران است (همان، ص 224-225).
    تأثیر معنویت اسلامی بر ارتباطات درون سازمانی
    معنویت اسلامی، علاوه بر کارکردهای فردی مانند جلب عنایت الهی، روحیه تکلیف‌گرایی، ایثار و...، دارای آثار و کارکردهای سازمانی است؛ بدین معنا که خاستگاه و یا ظرف ظهور این نوع کارکرد در سازمان است. آنچه در پی می‌آید، بخشی از آن است (الهامی نیا و دیگران، 1390، ص 151-250).
    یکی از مهم‌ترین کارکردهای مهم معنویت در سازمان‌ها، بهبود ارتباطات و تعاملات سازمانی و انسانی در سازمان است. انسان‌، به دلیل بعد اجتماعی و پیشبرد اهداف خود، از ارتباط و معاشرت با دیگران ناگزیر است. این نوع ارتباط، در جوامع غیردینی و غیر‌معنوی غربی، بر اساس منافع شخصی یا حزبی و گروهی برقرار می‌شود، اما در جوامع اسلامی، که بر اساس ایمان، تقوا و معنویت بنا شده است، ارتباطات علاوه بر پوشش منافع شخصی و حزبی، پا را فراتر گذاشته و ضمن رفع نیاز مشروع یکدیگر، صبغه الهی پیدا می‌کند، به‌گونه‌ای که برای جلب رضای الهی یکدیگر را دوست داشته، به یاری دیگران شتافته و به همدیگر احترام می‌گذارند (همان، ص 205). آنها درواقع مصداق آیة 29 سوره فتح هستند که خداوند می‌فرماید: «محمَّدٌ رَّسولُ اللهِ و الَّذینَ مَعهُ أشِدَّاءُ عَلَی الکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَینَهم» (فتح: 29). محمد فرستاده خداست و کسانی که با او هستند، در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند.
    افراد معنوی در واقع، به این سفارش امام صادق عمل می‌کنند که می‌فرماید: «تَواصَلُوا و تَبارِّوا وَ تَراحَمُوا وَ تَعاطَفُوا» (مجلسی، 1403 ق، ج 51، ص146). باهم در ارتباط باشید، به یکدیگر نیکی و رحم کنید و نسبت به همدیگر مهربان باشید.
    ارتباط سازمانی با افراد معنوی، دارای روحیه برادرانه و دوستانه است و تعدی و ستم به زیردستان دیده نمی‌شود. امام خمینی می‌فرماید: با زیردستان خودتان خوب رفتار کنید، عادلانه رفتار کنید‌. مبادا که یکی از ما خدانخواسته، به {حقوق} آن دوست زیردستش، به آن شخص زیردستش تعدی بکند، تجاوز بکند (موسوي خميني، ج 7، ص 491).
    مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حفظه‌الله در دیدار با فرماندهان می‌فرماید: «فرماندهان با زیردستان پدرانه و برادرانه برخورد کنند. فرمانده با افراد خودش جوری برخورد کند که او را عادل بدانند، او را رهبر خودشان بدانند» (مهتدی و همکاران، 1382، ص 76).
    با توجه به آنچه در خصوص اراده و عواملی که در پیدایش رفتار ارادی نقش دارند، می‌توان گفت: عامل انسانی و رفتار ارادی، او به عنوان مهم‌ترین بخش هر سازمان در افزایش بهره‌وری سازمان مورد توجه این پژوهش قرار گرفته است. در ادامه، جمع بندی نظرات در خصوص رفتار ارادی تبیین گردیده و براساس آن، تاثیر معنویت مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نظریه استاد مصباح يزدي اعم از نظریه علامه طباطبائی می‌باشد. نظریه علامه، در واقع عنصر گرایش در نظریه استاد را به صورت تفصیلی برمی‌شمارد.
    از‌این‌رو، با توجه به مطالب بیان شده و با استناد به نظریة استاد مصباح يزدي، نقش معنویت بر ارتقای بینش، گرایش و کنش ارتباطی انسان مورد بررسي قرار مي‌گيرد.
    تأثیر معنویت اسلامی بر ارتقای بینش انسانی
    معنویت، یکی از مهم‌ترین نیازهای اساسی انسان برشمرده می‌شود که توانایی تأثیرگذاری بر ساير نیازهای او را دارد. در معنویت اسلامی، پاسخ‌های معرفتی به پرسش‌های بنیادین انسان، در خصوص هستی‌شناسی، حقیقت انسان، هدف آفرینش می‌توان داد. سه عنصرِ فراموشی خدا، هدف آفرینش و خود به‌عنوان عناصر اصلی غفلت انسان از خدا است. از‌این‌رو، انسان برای دستیابی به معنویت، نیازمند اين است که بینش و نگرش خود در این سه سطح را تصحیح و بازنگری کرده، به ارتباط بین معنویت با توحید، خودشناسی و فلسفه و هدف آفرینش بپردازد.
    اساس و مبنای معنویت اسلامی، بر خداشناسی و توحید استوار است و با آن معنا می‌یابد. در فلسفة اخلاق، به اثبات رسیده است که ریشه فضائل با حذف خدا و توحید می‌خشکد و چنین انسانی، هیچ انگیزه‌ای برای کسب فضائل درخود نمی‌بیند. انسان بی‌اعتقاد به مبدأ و معاد، ممکن است از باب ضرورت معاشرت و هم‌زیستی با هم‌نوعان، دست به هر کاری نزند، اما این تأدب به آداب، ریشه در اعتقاد و ارزش‌های درونی ندارد، بلکه ممکن است از سر ناچاری و یا ترس از پلیس است. علامه طباطبائی، می‌نویسد: «آدمی، خودخواه بالطبع و مدنی بالضروره است و نه مدنی بالطبع و خودخواه بالعرض» (مطهری، ج 14، ص 727).
    طبیعت انسان، به ویژگی‌های روحی و روانی انسان اشاره دارد. از نظر اندیشمندان اسلامی، سرشت و طبیعت انسان، دارای ویژگی‌های منحصر به ‌فردی است. انسان موجودی چند‌بعدی است که به‌صورت بالقوه و بالفعل، در سرشت او نهادینه شده که توانایی رشد در حد خلیفه اللهی دارد. «و إذ قالَ ربُّک لِلملائِکةِ إنِّی جاعِلٌ فی الأرضِ خَلیفةٌ» (بقره: 30)؛ هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین جانشینی (نماینده‌ای) قرار خواهم داد.
    رسیدن به کمال انسان و مقصد عالی حیات، قرب به خدا و وصول به مبدأ نور هستی است (نجم: 42‌؛ علق 8‌؛ بقره 156)، تا انسان بتواند از رحمت بی‌پایان او بهره‌مند‌ گردد. خدای متعال، کمال مطلق است و قرب به کمال مطلق هدف اصلی است. با توجه به اینکه غیرخدا چیزی از خود ندارد و هرکمالی که بندگان خدا دارند، اصلاً تا از خدا و متعلق به اوست، انسان هرچه به خدا نزدیک‌تر شود، وابستگی بیشتری به او خواهد داشت. شرط بهره‌مندی از رحمت الهی، عبودیت و رسیدن به مرتبة کمال انسان است. از‌این‌رو، هدف اصلی آفرینش انسان، رسیدن به کمال الهی است و آزمایش بندگان و عبادت از هدف‌های میانی و ابزاری، برای رسیدن به آن هدف عالی، یعنی کمال می‌باشد (مکارم شيرازي و همکاران، 1374، ص 396-384).
    تأثیر معنویت اسلامی بر ارتقای گرایش انسانی
    گرایش و انگیزه، یکی از مهم‌ترین مباحث علوم رفتاری انسان قلمداد می‌گردد و به‌عنوان نیروی محرکه قوی همه فعالیت‌های بشری محسوب شده؛ به‌گونه‌ای که انسان بدون انگیزه، دست به هیچ کاری نمی‌زند. از‌این‌رو، رفتار‌های انسانی متأثر از انگیزه‌هاست (فروزنده و جوکار، 1386، ص 43).
    در مدیریت اسلامی، ایمان به‌عنوان اصلی‌ترین محرک فعالیت‌های مادی، حتی فعالیت‌های معنوی و روحی افراد مؤثر خواهد بود. انگیزه افراد باایمان، رنگ و صبغه جدیدی خواهد گرفت، به‌گونه‌ای که توان یک فرد باایمان و دارای انگیزه الهی، به‌مراتب بیش از کار چندین نفر خواهد بود. از‌این‌رو، خدا در آیة 66 سورة انفال قرآن کریم می‌فرمایند: «یا أیها النبیُّ حَرِّضِ المؤمنین علی القتال إن یَکن منکم عشرون صابرون یَغلِبوا مائتین و إن یَکن منک مائٍهٌ یَغلِبوا ألفا من الذین کفروا بأنهم قومٌ لایَفقهُون» (انفال: 66). ای پیامبر! مؤمنان را به جهاد برانگیز، [و بدان که] اگر از شما بیست تن شکیبا باشند، بر دویست تن غلبه خواهند کرد و اگر از شما صدتن باشند، بر هزار تن کافر غلبه می‌کنند؛ چراکه اینان قومی هستند که چیزی درنمی‌یابند.
    انسان مؤمن به خدا، خودکنترل، متعهد و تلاشگر خواهد بود. همه عرصة حیات، از جمله سازمان برای چنین انسانی صرفاً وسیله‌ای برای رسیدن به کمال اخروی می‌داند و از کوچک‌ترین فرصت این دنیا، برای بهره‌گیری در حیات دیگر، نهایت استفاده را خواهد برد.
    تأثیر معنویت بر ارتقای ارتباطات میان فردی
    معنویت اسلامی دارای کارکردهای عملی فراوان در سطوح مختلف سازمانی است. در این پژوهش، به بخشی از کنش‌های ارتباطی میان فردی اشاره خواهیم کرد.
    1. نرمی در گفتار
    «بِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِك‏» (آل عمران: 159). رحمت خدا باعث شده كه با مردم مهربان شوى. در حالى كه اگر تند و سخت‏دل بودى، از اطراف تو پراكنده مى‏شدند.
    خداوند در اين آيه، به پيامبر دستور عفو عمومى آنها را صادر كرد و پيامبر با آغوش باز، خطاكاران توبه‏كار را پذيرفت. در آية فوق، نخست اشاره به يكى از مزاياى فوق‌العاده اخلاقى پيامبر شده، مى‏فرمايد: در پرتو رحمت و لطف پروردگار، تو با مردم مهربان شدى، در حالى كه اگر خشن و تندخو و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مى‏شدند. به اين ترتيب، خداوند اشاره به نرمش كامل پيامبر و انعطاف او در برابر افراد نادان و گنهكار مى‏كند. سپس، دستور مى‏دهند كه از تقصير آنان بگذر، و آنها را مشمول عفو خود گردان و براى آنها، طلب آمرزش كن؛ يعنى نسبت به بى‏وفايى‏هايى كه با تو كردند و مصائبى كه در اين جنگ براى تو فراهم نمودند، از حق خود درگذر و تو شفيع آنها باش و آمرزش آنها را از من بطلب. روشن است كه اينجا يكى از موارد روشن عفو و نرمش و انعطاف بود و اگر پيامبر غير از اين مى‏كرد، زمينه براى پراكندگى مردم كاملا فراهم بود (مکارم شیرازی, 1371، ج‏3، ص، 142).
    2. پایین آوردن صدا در معاشرت
    «اقْصِدْ فىِ مَشْيِكَ وَ اغْضُضْ مِن صَوْتِكَ  إِنَّ أَنكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الحَمِير» (لقمان: 19).  در رفتارت ميانه‏رو باش. صدايت را پايين بياور كه بدترين صداها، صداى الاغ است.‏ هنگامي كه با صداي بلند صحبت مي‌كنيد، بـاعث بالا بردن سطح استرس ميان اطرافيان خود مي‌شويد. بلند صحبت كردن، بيانگر اين است كه شما قادر به بحث منطقي با ديگران نيستيد و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان مي‌دهد و اينكه مي‌خـواهـيـد حرف خودتان را با توسل به زور و خشونت به كرسي بنشانيد. همچنین، بلند صحبت كردن موجب جلب توجه، البته توجه منفي اطرافيان مي‌شود.
    3. به‌کارگیری واژه‌های زیبا 
    «قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا» (بقره: 83)؛  با مردم به نیکی سخن بگویید. در كتاب معانى، ذیل تفسیر این آیه، روایتی بيان شده از امام باقر  كه فرمود: به مردم چيزى را بگوييد، كه بهترين سخنى باشد كه شما دوست مي‌داريد به شما بگويند؛ چون خداى عز و جل، دشنام و لعنت و طعن بر مؤمنان را دشمن مي‌دارد، و كسى را كه مرتكب اين جرائم شود، فاحش و مفحش باشد، و دريوزگى كند، دوست نمي‌دارد. در مقابل، اشخاص با حيا و حليم و عفيف، و آنهايى را كه مي‌خواهند، عفيف شوند، دوست مي‌دارد (مکارم شیرازی, 1371، ج1، ص 133). 
    4. قبول عذرخواهی دیگران
    مَن لَم یقبَلِ العُذرَ مِن مُتِنَصّلٍ صادِقاً کانَ او کاذِباً لَم ینَل شَفاعَتی (مجلسي، 1403، ج 74، ص 47).  کسی که عذرِ عذرخواه را نپذیرد، چه در این عمل راستگو باشد و چه نباشد، به شفاعتم، ‌نمی‌رسد. 
    مسئلة عذرخواهی و پذیرش عذر هر دو، از ارزش‌های اخلاقی و اسلامی است. بسیارند کسانی که اعمال خلافی را مرتکب می‌شوند، امّا گویی سختشان هست که عذر بخواهند و آن را عیب می‌دانند. این عیب بسیار بزرگی است. اشکالی ندارد اگر انسان خلافی را مرتکب شد، همان گونه که پشیمان شده و در پیشگاه خداوند توبه و استغفار می‌کند، در پیشگاه خلق هم عذر بخواهد.
    5. عدم غیبت
    «وَ‌ لَا‌يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا» (حجرات:12)؛ و غيبت يكديگر را ننماييد. سرماية بزرگ انسان در زندگى، حيثيت و آبرو و شخصيت او است، و هر چيز آن را به خطر بيندازد، مانند آن است كه جان او را به خطر انداخته باشد، بلكه گاه ترور شخصيت، از ترور شخص مهم‌تر محسوب مى‏شود. و اينجاست كه گاه گناه آن از قتل نفس نيز سنگين‏تر است. يكى از فلسفه‏هاى تحريم غيبت، اين است كه اين سرمايه بزرگ بر باد نرود، و حرمت اشخاص در هم نشكند، و حيثيت آنها را لكه‏دار نسازد. و اين مطلبى است كه اسلام آن را با اهميت بسيار تلقى مى‏كند. نكته ديگر اينكه غيبت، بد‌بينى مى‏آفريند، پيوندهاى اجتماعى را سست مى‏كند، سرمايه اعتماد را از بين مى‏برد، و پايه‏هاى تعاون و همكارى را متزلزل مى‏سازد. اسلام براى مسئلة وحدت و يكپارچگى جامعه اسلامى و انسجام و استحكام آن، اهميت فوق‌العاده‏اى قائل شده است؛ هر چيز اين وحدت را تحكيم كند، مورد علاقه اسلام است، و هر چيز آن را تضعيف نمايد، منفور است. غيبت يكى از عوامل مهم تضعيف است. افزون بر اين، «غيبت» بذر كينه و عداوت را در دل‌ها مى‏پاشد، و گاه سرچشمه نزاع‌هاى خونين و قتل و كشتار مى‏گردد. خلاصه اينكه، اگر در اسلام غيبت به عنوان يكى از بزرگ‌ترين گناهان كبيره شمرده شده، به خاطر آثار سوء فردى و اجتماعى آن است (مکارم شیرازی, 1371، ج22، ص 189).
    6. برخورد برادرانه
    «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَينْ‏ أَخَوَيْكمُ‏ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكمْ تُرْحَمُونَ» (حجرات: 10)؛  جز اين نيست كه مؤمنان برادر هستند، ميان دو گروه از برادرتان را صلح بدهيد، از خدا بترسيد. همان اندازه كه براى ايجاد صلح در ميان دو برادر نسبى تلاش و كوشش مى‏كنيد، بايد در ميان مؤمنان متخاصم نيز براى برقرارى صلح، به طور جدى و قاطع وارد عمل شويد. چه تعبير جالب و گيرايى؟ كه همه مؤمنان برادر يكديگرند و نزاع و درگيرى ميان آنها را درگيرى ميان برادران ناميده است كه بايد به زودى جاى خود را به صلح و صفا بدهد. از آنجا كه در بسيارى اوقات، «روابط» در اين گونه مسائل جانشين‌ «ضوابط» مى‏شود، بار ديگر هشدار داده و در پايان، مى‏افزايد: «تقواى الهى پيشه كنيد تا مشمول رحمت او شويد». به اين ترتيب، يكى از مهم‌ترين مسؤليت‌هاى اجتماعى مسلمانان در برابر يكديگر و در اجراى عدالت اجتماعى، با تمام ابعادش روشن مى‏شود (مکارم شیرازی, 1371، ج 22 ، ص 169).
    7. ادای امانت
    «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الْأَمَانَاتِ إِلىَ أَهْلِهَا» (نسا: 58)؛ خداوند به شما فرمان مى‏دهد كه امانت‌ها را به اهلش بدهيد. روشن است امانت معنى وسيعى دارد و شامل هر گونه سرمايه مادى و معنوى مى‏شود؛ هر مسلمانى طبق صريح اين آيه وظيفه دارد كه در هيچ امانتى نسبت به هيچ كس (بدون استثناء) خيانت نكند، خواه صاحب امانت، مسلمان باشد، يا غير مسلمان. اين در واقع يكى از مواد «‌اعلاميه حقوق بشر در اسلام» است كه تمام انسان‏ها در برابر آن يكسانند، قابل توجه اينكه در شان نزول فوق، امانت تنها يك امانت مادى نبود و طرف آن هم مشرك بود (مکارم شیرازی، 1371،ج3‌، ص430).
    8. دفع بدی با خوبی
    «أُوْلَئكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَيِن بِمَا صَبرُواْ وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُون»‏ (قصص: 54)؛  اينها را دو بار پاداش دهند؛ زيرا شكيبايى كردند و بدى را به نيكى دفع نمودند و از آنچه روزى آنان كرديم، انفاق مى‏كنند. با گفتار نيكو، سخنان زشت را، و با معروف، منكر را، و با حلم، جهل جاهلان را، و با محبت عداوت و كينه‏توزى را، و با پيوند دوستى و صله رحم، قطع پيوند را، خلاصه آنها سعى مى‏كنند به جاى اينكه بدى را با بدى پاسخ گويند، با نيكى دفع كنند! اين يك روش بسيار مؤثرى است در مبارزه با مفاسد، به خصوص در برابر گروهى از لجوجان و قرآن كرارا روى آن تكيه كرده است‏ (مکارم شیرازی, 1371، ج‏16، ص، 111).
    يكى از مؤثرترين طرق مبارزه با دشمنان سرسخت و لجوج، اين است كه بدي‌ها را به نيكى پاسخ دهند. اينجاست كه شور و غوغايى از درون و‌جدان آنها برمى‏خيزد، و شخص بد‌كار را سخت تحت ضربات سرزنش و ملامت قرار مى‏دهد. در مقايسه او با طرف مقابل، حق را به طرف مى‏دهد. همين امر، در بسيارى از مواردموجب تجديد نظر دشمن در برنامه‏هايش مى‏گردد. در سيرة پيشوايان و روش عملى پيامبر‌ و ائمة هدى‌ بسيار ديده‏ايم كه افراد يا جمعيت‌هايى را كه مرتكب بدترين جنايات شده‏اند، به نيكى پاسخ گفته و مشمول محبتشان ساخته‏اند. همين امر، سبب انقلاب و دگرگونى روحى و باز‌گشت‏ آنها به طريق حق گرديده است (مکارم شیرازی، 1371، ج‏14، ص، 309).
    9. صبر و شکیبایی در برابر نظرات مخالفان
    «وَ اصْبرْ عَلىَ‏ مَا يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلا» (مزمل: 10)؛ به آنچه كافران مى‏گويند، صبورى كن و به طرز شايسته‏اى از آنان دورى كن‏. در مسير دعوت به سوى حق، بدگويى دشمنان، و ايذاء و آزار آنان، فراوان است. اگر باغبان بخواهد گلى را بچيند، بايد در برابر زبان خار صبر و تحمل داشته باشد. خداوند از پیامبر می‌خواهد بر آنچه مى‏گويند و با آن تو را اذيت و استهزا نموده، به امورى از قبيل كهانت و شاعرى و جنون متهمت نموده، قرآنت را اساطير اولين مى‏خوانند، صبر كند. نيز لازمة آن اين است كه با آنها به خوبى قهر كند. و مراد از «هَجْراً جَمِيلًا» قهر كردن به خوبى به طورى كه از سياق بر مى‏آيد، اين است كه با آنان به حسن خلق معامله نموده، به خيرخواهى به سوى حق دعوتشان كند، و گفته‏هاى آنان را با گفته‏هايى كه مى‏تواند بگويد مقابله به مثل ننمايد (همان، ج ‏25، ص، 181). 
    10. عفو و نادیده گرفتن در برار لغزش دیگران
    «فَاعْفُواْ وَ اصْفَحُواْ حَتىَ‏ يَأْتىَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ‏» (بقره: 109)؛ شما آنها را عفو كنيد و گذشت نماييد تا پروردگار فرمانش صادر گردد. در این آیه، خداوند امر می‌کند که از خطای مشرکان چشم‌پوشی کنند و آنها را مورد بخشش قرار دهند‌. همچین در آیة دیگر نیز می‌فرماید: «الَّذِينَ يُنفِقُونَ فىِ السَّرَّاءِ وَ الضرَّاءِ وَ الْكَظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يحُبُّ الْمُحْسِنِين» (آل عمران: 134)‏؛ آنان كه در گشايش و تنگدستى انفاق مى‏كنند و خشم خود را فرومى‏برند و از خطاى مردم مى‏گذرند، و خدا نيكوكاران را دوست مى‏دارد. فرو بردن خشم بسيار خوب است، اما به تنهايى كافى نيست؛ زيرا ممكن است كينه و عداوت را از قلب انسان ريشه كن نكند. در اين حال، براى پايان دادن به- حالت عداوت بايد «كظم غيظ»، توأم با «عفو و بخشش» گردد. لذا به دنبال صفت عالى خويشتن‏دارى و فرو بردن خشم، مسئله عفو و گذشت را بيان نموده است. البته منظور گذشت و عفو از كسانى است كه شايسته آنند، نه دشمنان خون‏آشامى كه گذشت و عفو موجب جرأت و جسارت بيشتر آنها مى‏شود. در اينجا، اشاره به مرحله عالي‌تر از عفو شده كه همچون يك سلسله مراتب تكاملى پشت سر هم قرار گرفته‏اند. آن اين است كه انسان نه تنها بايد خشم خود را فرو برد و با عفو و گذشت كينه را از دل خود بشويد، بلكه با نيكى كردن در برابر بدى، ريشه دشمنى را در دل طرف نيز بسوزاند و قلب او را نسبت به خويش مهربان گرداند، به طورى كه در آينده چنان صحنه‏اى تكرار نشود (همان، ج3، ص 97).
    11. احسان در سختی و گشایش
    الَّذِينَ يُنفِقُونَ فىِ السَّرَّاءِ وَ الضرَّاءِ وَ الْكَظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يحِبُّ الْمُحْسِنِين‏ (آل عمران: 134)؛ آنان كه در گشايش و تنگدستى انفاق مى‏كنند و خشم خود را فرومى‏برند و از خطاى مردم مى‏گذرند، و خدا نيكوكاران را دوست مى‏دارد. 
    مؤمنان در همه حال انفاق مى‏كنند؛ چه زماني كه در راحتى و وسعتند و چه زمانى كه در پريشانى و محروميتند: «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ» آنها با اين عمل ثابت مى‏كنند كه روح كمك به ديگران و نيكوكارى در جان آنها نفوذ كرده است. به همين دليل، تحت هر شرائطى اقدام به اين كار مى‏كنند. روشن است كه انفاق در حال وسعت، به تنهايى نشانه نفوذ كامل صفت عالى سخاوت در اعماق روح انسان نيست. اما آنها كه در همة حال اقدام به كمك و بخشش مى‏كنند، نشان مي‌دهند كه اين صفت در آنها ريشه‏دار است. ممكن است گفته شود انسان در حال تنگ‌دستى، چگونه مى‏تواند انفاق كند؟ پاسخ اين سؤال روشن است: زيرا اولاً، افراد تنگ‌دست نيز به مقدار توانايى مى‏توانند در راه كمك به ديگران انفاق كنند. ثانياً انفاق منحصر به مال و ثروت نيست، بلكه هر‌گونه موهبت خدادادى را شامل مى‏شود؛ خواه مال و ثروت باشد يا علم و دانش يا مواهب ديگر. به اين ترتيب، خداوند مى‏خواهد روح گذشت و فداكارى و سخاوت را حتى در نفوس مستمندان جاى دهد تا از رذائل اخلاقى فراوانى، كه از «‌بخل» سرچشمه مى‏گيرد، بر كنار بمانند (همان، ج‏3، ص، 97).
    12. روحیه همیاری و همکاری
    «وَ تَعَاوَنُواْ عَلىَ الْبرِ وَ التَّقْوَى‏  وَ لَا تَعَاوَنُواْ عَلىَ الْاثْمِ وَ الْعُدْوَان» (مائده: 2)؛ به نيكى و تقوى همكارى كنيد و به بدكارى و تجاوز همدستى مكنيد.
    آنچه در آية فوق، در زمينه تعاون آمده يك اصل كلى اسلامى است كه سراسر مسائل اجتماعى و حقوقى و اخلاقى و سياسى را در بر مي‌گيرد. طبق اين اصل، مسلمانان موظفند در كارهاى نيك تعاون و همكارى كنند، ولى همكارى در اهداف باطل و اعمال نادرست و ظلم و ستم، مطلقاً ممنوع است؛ هر چند مرتكب آن دوست نزديك، يا برادر انسان باشد. جالب توجه اينكه،« برّ» و « تقوا» هر دو در آيه فوق، با هم ذكر شده‏اند، يكى، جنبه اثباتى دارد و اشاره به اعمال مفيد است، و ديگرى، جنبه نفى دارد و اشاره به جلوگيرى از اعمال خلاف مى‏باشد. و به اين ترتيب، تعاون و همكارى بايد هم در دعوت به نيكي‌ها و هم در مبارزه با بدي‌ها انجام گيرد (همان، ج 4، ص 254).
    13. سبقت در خیرات
    «أُوْلَئكَ يُسَارِعُونَ فىِ الخَيرَاتِ وَ هُمْ لهَا سَابِقُون» (مؤمنون: 66)؛ اينها در انجام كارهاى خير شتاب مى‏كنند و از ديگران سبقت مى‏گيرند. ‏ تعبير به «يسارعون»، كه از باب «مفاعله» و به معنى سرعت براى پيشى گرفتن از يكديگر است، تعبير جالبى است كه وضع حال مؤمنان را در يك مسابقه، كه به سوى مقصدى بزرگ و پر ارزش انجام مى‏شود، مشخص مى‏كند. اين امر نشان مى‏دهد كه آنها چگونه در برنامة اعمال صالح با يكديگر رقابت سازنده و مسابقة بى‌وقفه دارند (همان، ج14، ص265).
    14. عدم تجسس
    «ياَأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اجْتَنِبُواْ كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِ إِثْمٌ وَ لَا تجَسَّسُوا» (حجرات: 12)؛ اى اهل ايمان! از بسيارى گمان‌ها پرهيز كنيد؛ زيرا كه بعضى از آنها گناه است و در كار يكديگر تجسس نكنيد. از آنجا كه خداوند هيچ‌گونه قيد و شرطى براى تجسس قائل نشده، نشان مى‏دهد كه جست و جوگرى در كار ديگران و تلاش براى افشاى اسرار آنها گناه است. ولى البته قرائنى كه در داخل و خارج آيه است، نشان مى‏دهد كه اين حكم مربوط به زندگى شخصى و خصوصى افراد است، و در زندگى اجتماعى، تا آنجا كه تأثيرى در سرنوشت جامعه نداشته باشد، نيز اين حكم صادق است. اما روشن است آنجا كه ارتباطى با سرنوشت ديگران و كيان جامعه پيدا مى‏كند، مسئله شكل ديگرى به خود مى‏گيرد. ازاين‌رو، شخص پيغمبر مأمورانى براى جمع آورى اطلاعات قرار داده بود كه از آنها به عنوان «عيون» تعبير مى‏شود. ولى اين امر، هرگز نبايد بهانه‏اى براى شكستن حرمت اين قانون اصيل اسلامى شود، و افرادى به بهانه مسئلة توطئه و اخلال به امنيت به خود اجازه دهند كه به زندگى خصوصى مردم يورش برند، نامه‏هاى آنها را باز كنند، تلفن‌ها را كنترل نمايند، و وقت و بى وقت، به خانه آنها هجوم آورند (همان، ج 22، ص 188).
    15. تواضع
    «وَ اخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِين»‏ (شعرا: 215)؛ پروبال خود را براى پيروان مؤمن خويش بگشاى. اين تعبير زيبا، كنايه از تواضع توأم با محبت و مهر و ملاطفت است، همانگونه كه پرندگان هنگامى كه مى‏خواهند به جوجه‏هاى خود اظهار محبت كنند، بال‌هاى خود را گسترده و پائين آورده، آنان را زير بال و پر مى‏گيرند، تا هم در برابر حوادث احتمالى مصون مانند و هم از تشتت و پراكندگى حفظ شوند. پيامبر نيز مأمور است مؤمنان راستين را زير بال و پر خود بگيرد. اين تعبير پر معنى، دقايق مختلفى را در مورد محبت با مؤمنان بيان مى‏كند كه با كمى دقت، روشن مى‏شود. ضمناً ذكر اين جمله، بعد از مسئله انذار و بيم دادن بيانگر اين واقعيت است كه اگر يك جا، به خاطر مسائل تربيتى تكيه بر خشونت و بيم شده است، بلافاصله تكيه بر محبت و مهر و عاطفه مى‏شود، تا از اين دو، معجون مناسبى فراهم گردد (همان، 1371‌، ج‏15، ص 368).
    16. تغافل
    امام علی در نهج البلاغه در حکمت 222 می‌فرمایند: مِنْ أَشْرَفِ أَعْمَالِ الْکَرِیمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا یَعْلَمُ. در این گفتار حکیمانه، ایشان به نکته مهمی درباره آداب معاشرت اشاره کرده، می فرمایند: «یکی از کارهای کریمان تغافل از چیزهایی است که از آن آگاهند (‌و سرپوش گذاشتن بر آن لازم است.)
    کمتر کسی است که عیب پنهانی یا آشکاری نداشته باشد و کمتر دوستی پیدا می شود که دربارة دوستش کار نامناسبی، هرچند به عنوان لغزش انجام ندهد. افراد بزرگوار و با شخصیت، کسانی هستندکه عیوب پنهان افراد را نادیده می‌گیرند و از لغرش آنان چشم‌پوشی می‌کنند.
    نتیجه‌گیری
    با توجه به فضای کسب‌وکار با حاکمیت و فرهنگ اسلامی، لزوم توجه به بعد معنوی انسان‌ها، در سطوح مختلف رفتار از جمله ارتباطات انسانی در سازمان را بیش از پیش آشكار می‌سازد. معنویت اسلامی، بر پایة فطرت و ثمرة دین‌داری، ایمان و آخرت‌گرایی است و به‌عنوان ارزش حاکم بر همة افعال انسانی، از جمله ارتباطات درون یک سازمان سایه می‌افکند. در معنویت اسلامی، پاسخ‌های معرفتی به پرسش‌های بنیادین انسان، در خصوص هستی شناسی، حقیقت انسان، هدف آفرینش می‌توان داد و از ایمان، ‌به‌عنوان اصلی‌ترین محرک و انگیزة فعالیت‌های مادی و رفتارهای ارادی، از جمله فعالیت‌های معنوی و روحی می‌توان نام برد: نرمی در گفتار، پایین آوردن صدا در معاشرت، به کارگیری واژه‌های زیبا، قبول عذرخواهی دیگران، عدم غیبت، برخورد برادرانه، ادای امانت، دفع بدی با خوبی، صبر و شکیبایی در برابر نظرات مخالفان، عفو و نادیده گرفتن در برابر لغزش دیگران، احسان در سختی و گشایش، روحیه همیاری و همکاری، سبقت در خیرات، عدم تجسس، تواضع، تغافل و..‌. از جمله کنش‌های ارتباطی میان فردی معنوی در سازمان‌های اسلامی است. 
     

    References: 
    • اکبری، ظاهر، 1390، «ارتباطات درون فردی در منابع اسلامی»، اسلام و پژوهش های مدیریتی، ش 2.
    • آذری، غلامرضا، 1384، مقدمه‌ای بر: اصول و مبانی ارتباطات (انسانی-جمعی)، تهران، صدا و سیما.
    • برکو، ری ام و همكاران، 1386، مدیریت ارتباطات، ترجمة سید محمد اعرابی و داود ایزدی، چ پمچك، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی.
    • بلیک، ردی و اوین هارولدسن، 1378، طبقه بندی مفاهیم در ارتباطات، ترجمة مسعود اوحدی، تهران، سروش.
    • رستگار، عباسعلی، 1389، معنویت در سازمان با رویکرد روان شناختی، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب.
    • ریچموند، ویرجینیاپی، 1387، رفتار غیرکلامی در روابط میان فردی، ترجمة فاطمه سادات موسوی، ژیلا عبدالله پور، تهران، نشر دانژه.
    • شجاعی، محمدصادق، 1386، «نظریه نیازهای معنوی از دیدگاه اسلام»، مطالعات اسلام و روانشناسی، سال1، ش1.
    • ضیایی، محمد صادق و دیگران، 1387، «نقش رهبری معنوی در توانمندسازی کارکنان دانشگاه تهران»، مدیریت دولتی، دورة 1، ش 1.
    • طباطبائی، سید محمدحسین، 1417، المیزان فی تفسیر القرآن، چ پنجم، قم، جامعه مدرسین.
    • عابدی جعفری، حسن و دیگران، 1386، «ظهور معنویت در سازمان‌ها، مفاهیم، تعاریف، پیش فرض، مدل مفهومی»، علوم مدیریت ایران، سال دوم، ش5.
    • غضنفری، احمد و همكاران، 1394، «بررسی عوامل مؤثر بر اثربخشی ارتباطات سازمانی در یک سازمان دولتی» مدیریت فرهنگ سازمانی»، دوره 13، ش 2.
    • فتحعلی، محمود و همكاران، 1390، فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، تهران، مدرسه.
    • فرهادی دستنائی، جواد، 1391، بررسی عوامل مؤثر بر رشد معنویت نیروی انسانی در سازمان از دیدگاه اسلام، قم، مؤسسة آموزش پژوهشي امام خمینی.
    • فرهنگی، علی اکبر، 1380، ارتباطات انسانی، تهران، رسا.
    • فیاض، ابراهیم، 1389، ایران آینده به سو الگویی مردم شناختی برای ابرقدرتی ایرن، چ دوم، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات.
    • گیل، دیوید و همكاران،1384، الفبای ارتباطات، ترجمة رامین کریمیان و دیگران، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها.
    • مایرز، گیل.ای و هكاران، 1383، پویایی ارتباطات انسانی، ترجمة حوا صابر آملی، تهران، دانشکده صدا و سیما.
    • محسنیان راد، مهدی، 1380، ارتباطات شناسی، تهران، سروش.
    • مجلسی، محمدباقر بن محمد تقی، 1403ق، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی.
    • مصباح یزدی، محمدتقي، 1379الف، پندجاوید، شرح وصیت امیرالمؤمنین به امام حسن مجتبی، نگارش، علی زینتی، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
    • مکارم شیرازی، ناصر، 1371، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
    • ملکیان، مصطفی،1381الف، «معنویت، گوهر ادیان» «پرسش‌هایی پیرامون معنویت»، مجموعه مقالات سنت و سکولاریسم، تهران، صراط.
    • الوانی، سید مهدی، 1385، مدیریت عمومی، تهران، نشر نی.
    • الوندی، محمد جواد، 1393، «طراحی الگوی مفهومی معنویت از دید حضرت امام خمینی با توجه به توصیه‌های معنوی ایشان به دست اندرکاران دفاع مقدس»، مطالعات راهبردی بسیج، س هفدهم، ش 63.
    • الهامی نیا، علی اصغر و همكاران، 1390، معنویت اسلامی (چیستی، چرایی و چگونگی)، قم، زمزم هدایت.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حیدرعلی، سعید، نوروزی فرانی، محمدتقی.(1398) تأثیر معنویت اسلامی کارکنان بر ارتباطات میان فردی در سازمان. دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 9(1)، 5-21

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    سعید حیدرعلی؛ محمدتقی نوروزی فرانی."تأثیر معنویت اسلامی کارکنان بر ارتباطات میان فردی در سازمان". دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 9، 1، 1398، 5-21

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حیدرعلی، سعید، نوروزی فرانی، محمدتقی.(1398) 'تأثیر معنویت اسلامی کارکنان بر ارتباطات میان فردی در سازمان'، دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 9(1), pp. 5-21

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حیدرعلی، سعید، نوروزی فرانی، محمدتقی. تأثیر معنویت اسلامی کارکنان بر ارتباطات میان فردی در سازمان. اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 9, 1398؛ 9(1): 5-21