اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، سال سوم، شماره دوم، پیاپی 7، پاییز و زمستان 1392، صفحات 59-76

    مدیریت دانش با الهام از منابع اسلامی

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    محسن منطقی / استاد یار مؤسسة آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) / manteghi@qabas.net
    ✍️ ظاهر اکبری / کارشناسی ارشد مدیریت اسلامی مؤسسة آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) / zahir.akbari@yahoo.com
    چکیده: 
    مدیران امروزی به دنبال طرح و اجرای مدیریت دانش در سازمان ها هستند. دانش برای سازمان های امروزی، عامل حیات بخش و مزیت رقابتی به شمار می آید که فقدان آن موجب حذف یک سازمان از صحنه رقابت می گردد و یا دست کم سازمان را با ناکارآمدی در عرصه فعالیت مواجه می سازد.هرچند مدیریت دانش، ضرورت سازمان های امروزی معرفی شده است، اما با مراجعه به منابع اسلامی و تاریخی می توان دریافت که دین اسلام، به تحصیل، نگه داری، به کارگیری و انتشار دانش، اهمیت داده که محصول آن، جمع آوری، ثبت و نگه داری مستندات دینی، نشر و ترویج معارف اسلامی در موضوعات گوناگون است. براین اساس، این مقاله تلاش دارد با اتکا بر روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی فرایند سکوت، کسب، نگهداری، به کارگیری و انتشار دانش با الهام از منابع اسلامی بپردازد.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    Management of Knowledge in Islamic Sources
    Abstract: 
    Modern managers seek to design and perform the management of knowledge in organizations. Knowledge is considered a vital factor and competitive advantage for modern organizations, the lack of which will take an organization out of the competition or at least will make organization experience inefficiency in its activities. Though management of knowledge is regarded necessary for organizations, a review of Islamic and historical sources makes us realize that Islam puts importance on the acquisition, maintenance, application, and spread of knowledge, which will result in the collection, recording and maintenance of religious documents and propagation of Islamic sciences in different fields. Accordingly, relying on Islamic sources, the present paper, in which a descriptive-analytical method is used, seeks to study the processes of silence, acquisition, maintenance, application and distribution of knowledge.
    References: 
    متن کامل مقاله: 


    مقدمه
    امروزه دانش عامل حياتي و مزيت رقابتي در موفقيت سازمان‌ها، به‌جاي سرمايه‌هاي مادي و فيزيكي به‌شمار مي‌رود و از دانش به‌عنوان «سرمايه فكري» ياد مي‌شود كه مانند هر سرمايه و منابع ديگر، نيازمند مديريت است. «مديريت دانش»، فرايند ايجاد، آماده‌سازي، انتشار و تجاري‌سازي دانش، تعريف شده است (رضاييان، 1382).
    فرايندي بودن مديريت دانش، بيانگر پويايي، پيوستگي و تكاملي چرخة حيات دانش است كه گسست و اختلال در هريك از فرايند آن، كل حيات و چرخه مستمر دانش را به‌عنوان يك سيستم كلان، به مخاطره مي‌اندازد. وقتي از نقش اطلاعات در سازمان همانند نقش ِجريان خون در اعضاي موجودات زنده تعبير مي‌شود، روشن است دانش كه از اطلاعات، دقيق‌تر، پرمعني‌تر و كامل‌تر است، به طريق اولي فقدان آن مرگ زودرس سازمان را در پي خواهد داشت.
    امروزه دانش و فناوري، پيشرفت قابل‌توجهي نموده كه توليد، سرعت و انباشت اطلاعات و دانش را به دنبال داشته است. هرچند انباشت اطلاعات و دانش يك مزيت است، اما نكته مهم اين است كه اطلاعات انباشته‌شده، تشخيصِ اطلاعات غلط و درست را با مشكل مواجه مي‌كند و ضرورت مديريت دانش را چند برابر افزايش مي‌دهد؛ زيرا اولاً، ميان اطلاعات و دانش، علي‌رغم تشابه، تفاوت‌هايي وجود دارد كه بايد با ديگري خلط نگردد، دانش و اطلاعات به‌جاي ديگري مبادله نگردد. ثانياً، مديريت دانش از فرايند مستمر و چرخه حيات برخوردار است كه بايد به‌طور مداوم، حركت پويا و مستمر داشته باشد و هيچ‌گاه حركت تكاملي آن متوقف نگردد. بنابراين، سازمان‌ها در محيط متحول، متلاطم، با رشد شتابان و پررقيب و به مديريت دانش نياز دارند.
    مديريت دانش يكي از موضوعات نسبتاً نوظهور و محصول دهه1970 به بعد به‌شمار مي‌رود. دانشمنداني مانند پيتردراكر در بحث «ارتقاي دانش و اطلاعات»، پيترسنگ با طرح «سازمان‌هاي يادگيرنده» به اين موضوع علمي كمك كردند. وسيع‌ترين كار تحقيقاتي در زمينة مديريت دانش، در سال‌ 1995 توسط آقايان نوناكا و تاكچي در سازمان خلق دانش به نام‌ «چگونه شركت‌هاي ژاپني نوآوري و پويايي را به وجود مي‌آورند؟» صورت پذيرفته است (ياري‌گر روش، 1382). اين تلاش‌ها، به‌طور عمده از سوي دانشمندان غيرمسلمان انجام گرفته و تاكنون پژوهشگر با جست‌وجو در اسناد، منابع و سايت‌ها «noormags.com»، «magiran.com» و امثال آن، در ميان انديشمندان اسلامي به پژوهشي در فرايند مديريت دانش، دست نيافته است.
    با توجه به ضرورت تكميل چرخه حيات يا فرايند مديريت دانش، اين تحقيق تلاش دارد به بررسي فرايند مديريت دانش با الهام از منابع اسلامي بپردازد. ضرورت تحقيق با رويكرد اسلامي اين است كه آموزه‌هاي اسلام ظرفيت مناسبي در طرح، تكوين و تكميل فرايند مديريت دانش دارد كه تاكنون به‌صورت مدون، منسجم و مستقل از متون اسلامي استخراج نگرديده است. ازاين‌رو، اين مقاله تلاش مي‌كند پس از تبيين مفاهيم، به بررسي مديريت دانش و فرايند سكوت، كسب، نگه‌داري، به‌كارگيري و انتشار دانش با الهام از منابع اسلامي بپردازد.
    تبيين مفاهيم
    براي رسيدن به تعريف «مديريت دانش» و فرايند آن، ابتدا به توضيح واژگان و سلسله مفاهيم هرمي شكل زير پرداخته تا هم رابطه مفاهيمي مانند دانش و اطلاعات و واژگان مرتبط ديگر روشن گردد و هم چگونگي تشكيل و تكامل دانش به‌دست آيد.

    داده: داده، مشاهدات يا واقعيت‌هاي ساده است كه به‌طور مستقل هيچ معنايي را منتقل نمي‌كند. داده‌ها ماده اوليه و خام توليد اطلاعات مي‌باشند كه بايد در كنار كلمات ديگر قرار گيرند، تا معنادار باشند.
    اطلاعات: از قرار گرفتن داده‌ها در يك بافت يا يك متن، كه اغلب به‌صورت يك پيام است، «اطلاعات» شكل مي‌گيرد. در‌واقع اطلاعات، داده‌هاي ساختاريافته، طبقه‌بندي‌شده و تجزيه و تحليل‌شده‌اي هستند كه مي‌توان آنها را منابع اطلاعاتي نام‌گذاري كرد. اين اطلاعات قابل مديريت و اداره كردن هستند.
    دانش: اطلاعاتِ انباشته‌شده و غني‌شده، وقتي به‌صورت منظم و ساختاريافته در كنار هم قرار گيرند و بين آنها ارتباط ايجاد شود دانش شكل مي‌گيرد. دانش بر «داده» و «اطلاعات» پايه‌گذاري مي‌شود و به استفاده كامل و كافي از داده و اطلاعات، توان، مهارت، ظرفيت، ايده، شهود، تعبير و تفسير انساني، اطلاق مي‌شود (Pankaj Sharma; 2004, p. 17) در ‌واقع، مي‌توان گفت: دانش، تحليل اطلاعات است. چنانچه در يك تعريف جامع و دقيق‌تر نيز آمده است: دانش مجموعة قابل بازيابي اطلاعات تأييد شده است (هاشميان و منهاج، 1386). دانش مجموعه‌اي از شناخت‌ها و مهارت‌هايي است كه براي حل مسئله به‌كار مي‌رود. دانش به عيني و ذهني تقسيم مي‌شود:
    دانش عيني، دانش آشكار، صريح و بيان‌شده است كه از حالت ذهني درآمده، با كلمات دنياي بيرون طرح شده، مستندسازي‌شده و با قالب‌هاي نمادين و يا زبان طبيعي منتقل گرديده است. به‌عبارت ديگر، دانش عيني دانشي است كه مي‌توان آن را به‌صورت كلمات و اعداد بيان داشت و آن را به‌صورت داده، فرمول‌هاي علمي، مشخصات، مقالات و دستورالعمل‌ها و غيره تسهيم نموده و به ديگران انتقال داد. اين نوع دانش را مي‌توان به سهولت در ميان افراد به‌صورت رسمي و منظم انتشار داد.
    دانش ذهني يا پنهان، دانشي است كه به‌صورت تلويحي در ذهن افراد قرار دارد و مستندسازي نشده است. دانش ذهني داراي ويژگي‌هايي مانند ناملموس‌بودن، نامريي بودن، ذهني بودن و زمان‌بر بودن است كه به‌سادگي نمي‌توان آن را انتشار داد (قليج‌لي، 1388، ص 13).
    دانشمندان مسلمان، ضمن آنكه علم و دانش را از نظر لغوي مطلق آگاهي دانسته، اما در تبيين مفهوم آن گفته‌اند: علم در اسلام به‌طور كلي، در دو مفهوم به كار رفته است: يكي، حقيقت و اصل علم است و ديگري، ظاهر و فرع آن. حقيقت علم يا دانش نوري است كه در پرتو آن، انسان جهان را آن‌‌گونه كه هست مي‌بيند و جايگاه خود را در هستي مي‌يابد. آيات و احاديثي كه علم را نور مي‌دانند، يا دانش را ملازم ايمان مي‌دانند، در‌واقع جوهر، حقيقت و مغز دانش را توضيح مي‌دهند. پس، جوهر دانش است كه به آن ارزش ذاتي مي‌دهد. اما علوم رسمي پوسته علم است و ارزش آن مطلق و ذاتي نيست، بلكه مشروط و مقيد است؛ يعني تا جايي دانش رسمي ارزش دارد كه در خدمت انسان باشد و خطرآفرين نباشد. خطر بزرگي كه امروز جامعه بشر را تهديد مي‌كند، اين است كه دانش رشد كرده، ولي جوهر و خاصيت خود را از دست داده است (محمدي ري‌شهري، 1379، ج 1، ص 24).
    خرد / حكمت: از تلفيق دانش‌هاي گوناگون، خرد يا حكمت حاصل مي‌شود؛ يعني اگر كسي بتواند رابطه ميان دانش‌هاي مختلف را كشف كند، قانونمندي‌ها و اصول حاكم بر آنها را بداند به حكمت دست يافته است (رضاييان، 1389، ص 40).
    سلسله مفاهيم هرمي چهارگانه، كه در نمودار (1) نمايش داده شد، يكي از تقسيم‌بندي‌هاي مشهور در مديريت دانش (KM) و سيستم اطلاعات مديريت (MIS) است كه برخي پژوهشگران واژه «حقيقت» را نيز در سلسله‌مفاهيم هرمي چهارگانه افزوده و حقيقت را از لحاظ رتبي، بالاتر و پيچيده‌تر از «خرد» معرفي كرده‌اند (سهرابي و دارمي، 1389، ص 33).
    مفاهيم و واژگان مزبور و ازجمله دانش و حكمت را انديشمندان مسلمان با رويكرد ديني مورد بحث و مطالعه قرار داده‌اند. آنان در پژوهش‌هاي خود، واژة حكمت را در قرآن و سنت نيز يافته و از نظر لغوي براي حكمت دو معناي بنيادين بيان كرده‌اند: معناي اول، منع و معناي دوم، استواري است؛ يعني حكمت مانع از ناداني و خوي زشت است. از نظر اصطلاح قرآن و سنت گفته‌اند: حكمت، يعني مقدمات علمي، عملي و روحي براي نيل انسان به هدف والاي انسانيت. بر اين اساس، حكمت را سه قسم دانسته‌اند كه هركدام پله‌هاي نردبان ترقي انسان به مقام كامل انساني و كمال مطلق است؛ يعني پله اول اين نردبان را پيامبران الهي بنا نهادند و وظيفه انسان است كه پله دوم را بسازد. اما نردبان سوم بر خداي متعال است كه آن را كار گذارد (محمدي ري‌شهري، 1379، ج 1، ص 108).
    حكمت انواعي دارد كه در ذيل به صورت خلاصه توضيح داده مي‌شود:
    1. حكمت نظري: ويژگي اين حكمت اين است كه قابل تعليم است. حكمت نظري، همان عقل نظري است كه از ديدگاه قرآن شامل تمامي معارف اعتقادي، اخلاقي و عملي مي‌گردد.
    2. حكمت عملي: اين حكمت، مقدمه عملي براي رسيدن به مقام و مرتبه انسان كامل است. آيات و رواياتي كه حكمت را به طاعت خداي تعالي و تقوا و نگهباني دين و ملازمت حق و طاعت راستين و مدارا با مردم و دوري از كبائر و اجتناب از نيرنگ تفسير مي‌كند، به اين نوع حكمت اشاره دارند.
    3. حكمت حقيقي: حكمت نظري، مقدمة حكمت عملي و حكمت عملي، مقدمة حكمت حقيقي است. مادامي كه انسان به اين درجه و مقام از حكمت نرسيده، حكيم به مفهوم واقعي نيست. حكمت حقيقي، در‌واقع جوهر علم و حقيقت دانش و روشنايي آن است. ازاين‌رو، خواص دانش حقيقي و آثار آن، مانند خشيت الهي، حلم و... بر اين امر مترتب مي‌شود (همان).
    مديريت دانش
    تعاريف متعددي از «مديريت دانش» ارائه شده است. در يكي از تعاريف آمده است: «مديريت دانش در سازمان تلاش براي مديريت كردن دانايي‌ها، مهارت‌ها، دانش و بينش كاركنان، مديران و ذي‌نفعان دروني و بيروني است» (مهرعليزاده و عبدي، 1388، ص 17). در تعريف ديگر آمده است: «مديريت دانش كوششي است براي تبديل دانش كاركنان (سرمايه انساني) به دارايي مشترك سازماني (سرماية فكري ساختاري)». همچنين در تعريف ديگري آمده است: «مديريت دانش رشته‌اي علمي است كه شيوه‌اي برخوردار از حمايت دوجانبه را براي ايجاد، تصرف، سازمان‌دهي و استفاده از اطلاعات تشويق و تقويت مي‌نمايد» (جعفري‌مقدم، 1385، ص 72). به‌طور كلي، مديريت دانش تلاش مي‌كند تا دسترسي به تجارب و اطلاعات موجود در سازمان را براي كليه كاركنان سازمان، فراهم سازد (مهرعليزاده و عبدي، 1388، ص 96).
    در مديريت دانش، آنچه بيش از همه مورد تجزيه و تحليل دانشمندان قرار گرفته است، چرخه حيات يا فرايند آن است كه به انتخاب، تلخيص، ذخيره‌سازي، سازمان‌دهي، دسته‌بندي و انتقال اطلاعات ضروري براي كسب و كار سازمان مي‌پردازد، به‌گونه‌اي كه عملكرد كاركنان و مزيت رقابتي شركت را بهبود ببخشد (Bergeron, 2003, p. 8).
    بدين‌ترتيب، مديريت دانش داراي فرآيندي است كه هم در ادبيات رايج و هم در منابع اسلامي از اهميت و جايگاه خاصي برخوردار است. در ذيل ابتدا فرايند مديريت دانش را در ادبيات مديريت مرور نموده و پس از آن، به تبيين فرايند مديريت دانش با الهام از منابع اسلامي، پرداخته مي‌شود.
    فرآيند مديريت دانش در ادبيات مديريت
    در ادبيات مديريت، چرخه حيات يا فرايند مديريت دانش، مختلف و متعدد بيان شده است كه براي نمونه، به مواردي از آنها اشاره مي‌شود:
    فرآيند مديريت دانش از ديدگاه ويگ: فرايند يا چرخه مديريت دانش را شامل چهار گام اصلي مانند خلق، حفظ، تسهيم و كاربرد، بيان كرده است (قليج‌لي، 1388، ص 62).
    فرآيند مديريت دانش از ديدگاه بيو كويتز و ويليامز: كه فرايند مديريت دانش، به‌طور كلي شامل ايجاد، حفظ و به‌كارگيري دانشي است كه براي سازمان ارزش افزوده ايجاد مي‌كند (همان، ص 72).
    فرايند مديريت دانش از ديدگاه بيركين شاو و شيهان: فرايند مديريت دانش را شامل ايجاد و خلق، آماده‌سازي، انتشار و تجاري‌سازي، معرفي كرده است (رضاييان، 1382).
    فرآيند مديريت دانش از ديدگاه دالكر: براساس مطالعه و مقايسه رويكردهاي قبلي، دالكر فرايند مديريت دانش يكپارچه را طرح نموده كه در جدول ذيل ارائه شده است (قليج‌لي، 1388، ص 76).
    جدول1: فرايند مديريت دانش يكپارچه دالكر
    ويگ (1993)    مه ير و زاك (1996)    مك الوري (1999)    بيوكويتز و ويليامز (2000)    بيركن شاو و شيهان (2002)    دالكر (2005)
    خلق    كسب    يادگيري فردي و گروهي     كسب     خلق    خلق/ كسب
    تأمين    پالايش    اعتباريابي بيانيه دانش    كاربرد    آماده‌سازي    خلق/ كسب
    تدوين    ذخيره سازي/ بازيابي    كسب اطلاعات    يادگيري    انتشار    خلق/ كسب
    تبديل    توزيع    اعتباريابي دانش    كمك    تجاري‌سازي    خلق/ كسب و متني سازي
    توزيع    نمايش/ كاربرد    يكپارچگي دانش    ارزيابي        تسهيم، توزيع و دسترسي
    كاربرد    ......................    ..................    ايجاد/ حفظ        درك، كاربرد و به روزآوري
    تحقق ارزش            عدم سرمايه‌گذاري        
    علاوه بر موارد مزبور، انديشمندان ديگري نيز به فرايند مديريت دانش از نظر كيفي و كمّي توجه نموده و از فرايند هشت‌گانه با عناوين زير نام برده‌اند: 1. خلق و كسب دانش؛ 2. اصلاح دانش؛ 3. استفاده فوري؛ 4. طبقه‌بندي؛ 5. انتقال؛ 6. ترجمه يا تفسير و تطبيق؛ 7. انتشار؛ 8. حذف (اخوان و همكاران، 1389). اما ازآنجاكه هدف از اين پژوهش، بررسي و تبيين فرايند مديريت دانش از منظر اسلام است، اين مقاله در تلاش است به فرايند مديريت دانش با الهام از منابع اسلامي بپردازد.
    فرآيند مديريت دانش در منابع اسلامي
    با توجه به تعاريفي كه از مديريت دانش در ادبيات رايج نقل شد، به‌طور كلي مي‌توان گفت: مديريت دانش از منظر اسلام تلاش براي تحقق دانايي‌ها كاركنان، مديران و ذي‌نفعان دروني و بيروني سازمان از طريق فرايند سكوت، كسب، نگه‌داري، به‌كارگيري و انتشار دانش، برگرفته از آموزه‌هاي اسلام براي نيل به اهداف متأثر از نظام ارزشي اسلام است. در منابع اسلامي، براي مديريت دانش فرايندي بيان شده است كه مي‌توان آن را از آيات و روايات به دست آورد.
    در منابع اسلامي آمده است: «مردى خدمت رسول خدا آمد و گفت: يا رسول الله دانش چيست؟ فرمود: سكوت‏ كردن. گفت: سپس چه؟ فرمود: گوش فرادادن. گفت: سپس چه؟ فرمود: حفظ كردن. گفت: سپس چه؟ فرمود: به آن عمل كردن. گفت: سپس چه اى رسول خدا؟ فرمود: انتشار دادن» (كليني، 1429ق، ج1، ص48).
    مضمون حديث فوق به‌صورت جدي‌تر، در حد لزوم و وجوب، در روايت ديگري از رسول اكرم نقل شده است كه حضرت فرمود: «چهار چيز بر هر صاحب خرد و عقلى از امت من واجب است. گفتند: اى پيامبر! آن چهار چيز چيست؟ گفت: «به علم و دانش گوش فرا دادن، و آن را به ياد سپردن، و در ميان مردمان نشر كردن، و خود به كار بستن» (ابن‌شعبه حراني، 1404ق، ص57).
    همچنين از امام باقر نقل شده است كه در ايام فتح مكه، پيامبر اسلام در محوطة كعبه ايستاده بود كه هيأتي از نمايندگي قبيله بكربن وائل محضر رسول خدا آمدند و به حضرت سلام كردند. رسول خدا از آنها در مورد قُسَ‌بن ساعده پرسيد. آنها در پاسخ گفتند: مُرد. پيامبر خدا در حق او دعا كرد و از صفات و رفتار نيك او ياد نمود و گفت: او براي مردم خطبه مي‌خواند و مي‌گفت: اي مردم گرد آييد و چون گرد آمديد، خاموش شويد و چون خاموش شديد، گوش دهيد و چون شنيديد، بينديشيد و كامل فرابگيريد و چون فرا گرفتيد، به خاطر بسپاريد و چون به خاطر سپرديد، درست نقل كنيد و انتشار دهيد (كراجكي، 1410ق، ج 2، ص 134).
    در روايات بعضي از ائمه نيز فرايند پنج‌گانه همانند روايات پيشين، كه از رسول اكرم نقل شد، آمده است: و قال بعضهم: «أَوَّلُ الْعِلْمِ الْإِنْصَاتُ ثُمَّ الِاسْتِمَاعُ ثُمَّ الْحِفْظُ ثُمَّ الْعَمَلُ ثُمَّ نَشْرُه‏» (ديلمي، 1408ق، ج 1، ص 14).
    رواياتي كه به فرايند خاصي از مديريت دانش اشاره نموده، فراوان است. در اينجا براي نمونه به مواردي از آنها اشاره مي‌شود:
    الف. در حديثي آمده است: «اَوَّلُ الْعِلْمِ الْإِنْصَاتُ» (همان، ص 15)‏؛ اولين فرايند دانش، سكوت است.
    ب. رسول اكرم در مورد كسب دانش فرمود: «طَلَبُ‏ الْعِلْمِ‏ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة» (مصباح الشريعه، 1400ق، ص 13)؛ كسب دانش بر هر مرد و زن مسلمان، واجب است.
    ج. پيامبر اسلام در مورد حفظ و نگه‌داري دانش فرمود: «قَيِّدُوا الْعِلْمَ‏ بِالْكِتَابَة» (مجلسي، 1403ق، ج 58، ص 124)؛ دانش را با نوشتن، نگه‌داري كنيد.
    د. رسول خدا در مورد عمل و به‌كارگيري دانش، فرمود: «إذا عَلِمَ‏ العالِمُ‏ فَلَم يَعمَل كانَ كَالمِصباح يُضي‏ءُ لِلنّاس وَ يُحرِقُ نَفسَهُ» (ديلمي، 1412ق، ج 1، ص 15)؛ هرگاه دانشمندي دانش خود را به كار نگيرد، همانند چراغي است كه براي مردم روشني مي‌بخشد، ولي خويشتن را مي‌سوازند.
    ه‍ . پيامبر اكرم در ارتباط با نشر و اظهار دانش فرمود: «إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِي أُمَّتِي فَلْيُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ‏ فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ»؛ هنگامي كه بدعت در ميان امت من آشكار گردد، دانشمندان بايد دانش خود را آشكار نمايند؛ دانشمندي كه چنين نكند، بر خداست كه وي را لعنت كند.
    با استفاده از رواياتي كه بدان اشاره شد، مي‌توان فرايند مديريت دانش را از منظر اسلام، به‌صورت نمودار ذيل ارائه كرد:

    سكوت
    اولين گام يا فرايند مديريت دانش در منابع اسلامي، سكوت است. در مرحله سكوت به مسايل، مشكلات و نيازهاي سازمان، قلمرو، وسعت، عمق، اعتبار، دقت، به موقع بودن، ربط داشتن، هزينه، كنترل و جامعيت دانش، دقت و توجه لازم صورت مي‌گيرد. مثلاً چه دانشي نياز است تا كسب شود؟ طي چه زمان و كدامين منبع؟ چه دانشي بايد در اولويت باشد؟.
    واژه «انصات» و «سكوت» كه در احاديث، نقل شد، مي‌تواند حاكي از سكوتي همراه با تفكر، دقت روي مسايل و شناسايي دانش باشد. به‌عبارت ديگر، اين سكوت، سكوت انفعالي نيست، بلكه سكوت فعالانه، همراه با تفكر به منظور شناسايي دانش است. چنانچه در حديثي آمده است: «اَوَّلُ الْعِلْمِ الْإِنْصَاتُ» (ديلمي، 1408ق، ج 1، ص 15)‏؛ اولين گام در فرايند دانش، سكوت است. امام صادق‏ مي‌فرمايد: «الصَّمْتُ شِعَارُ الْمُحَقِّقِينَ» (مصباح الشريعه، 1400ق، ص 101)؛ سكوت، شعار پژوهشگران است.
    دانش از منظر اسلام، با توجه به متعلق و مورد آموزش، به پنج دسته واجب، حرام، مستحب، مكروه و مباح، تقسيم مي‌شود (محمدي ري‌شهري، 1379، ج 1، ص 441). در اين ميان، برخي از دانش‌ها در دو طرف و دو طيف مقابل قرار مي‌گيرند؛ يعني برخي علوم موجب هدايت، سعادت، كمال و قرب الهي مي‌گردد و انسان را به‌طور مستقيم به بهشت راهنمايي مي‌كند كه تحصيل آن واجب است. بعضي دانش‌ها موجب شقاوت، گمراهي و دوري انسان از خدا مي‌گردد كه انسان را به جهنم سوق مي‌دهد. بنابراين، دانش‌ها داراي انواع گوناگون و درجات متفاوت هستند كه از نظر ارزشي، اعتبار يكساني ندارند. سازمان‌هاي دانشي، مناسب است در فرايند سكوت، تأمل كنند و به شناسايي دانش واجب و حرام، نافع و غيرنافع، توجه نموده، دانش اهم و مهم را اولويت‌بندي نمايند.
    در سيره رسول خدا نقل شده است كه روزي حضرت وارد مسجد شد. گروهي را ديد كه دور مردي حلقه زده و اطرافش را گرفته‌اند. فرمود: اين كيست؟ گفتند: علّامه است. فرمود: چه علّامه‌اي؟ عرض كردند: داناترين مردم به انساب عرب، حادثه‌ها و وقايع آنها، داستان‌هاي جاهليت و شعرهاي عربي است. پيامبر فرمود: اين علمي است كه هركس آن را نداند، به او زياني نرساند و براي كسي كه آن را بداند، سودي ندهد (كليني، 1429ق، ج 1، ص 38).
    اميرالمؤمنين فرمود: «بهترين دانش‌ها آن است كه انسان را هدايت كند و بدترين دانش‌ها دانشي است كه معاد و سرنوشت قيامت انسان را فاسد نمايد» (ليثي الواسطي، 1376، ص 238). امام صادق در اجتناب و حرمت دانش و صنايع حرام، فرمود: «آنچه كه از آن و در آن فقط فساد است و هيچ اثري از صلاح در آن و از آن نباشد، ياد دادن و يادگرفتن و عمل به آن و مزد گرفتن بر آن و همه تصرفات ديگر از هرنوع كه باشد، حرام است» (عاملي، 1409ق، ج 17، ص 85).
    بنابراين، دانش در منابع اسلامي انواع و درجات مختلفي دارد: چنانچه رسول اكرم فرمود: «دانش بيش از آن است كه به شمار درآيد، پس از هرچيز نيكوترينش را برگير» (كراجكي، 1410ق، ج 2، ص 37). بدين‌ترتيب، اولين گام يا فرايند مديريت دانش، سكوت است تا سازمان‌ها روي نياز و اهداف خود، با آرامش‌خاطر، فكر نمايند و پس از جرح و تعديل دانش‌هاي موجود، انتخاب كارآموزان و آموزگاران شايسته، ابزار و فنون مناسب، دانش ضروي و موردنياز خود را شناسايي نموده و براي كسب و تحصيل آن، اقدام نمايند.
    كسب دانش
    دومين فرايند مديريت دانش از منظر اسلام، استماع و گوش دادن به‌منظور كسب دانش است؛ يعني پس از آنكه دانش ضروري سازمان با سكوت و تفكر مورد شناسايي قرار گرفت، مدير عالي يا رهبري دانش، كه مسئول امور دانشي سازمان است، لازم است كاركنان دانشي را براي كسب و تحصيل دانش، بسيج كند و آنها را مورد حمايت و تشويق مادي و معنوي قرار دهد. «كسب دانش» به توانمندي‌ها، مهارت‌ها و تمايلات نيروي انساني مانند تفكر، پرسش، تواضع، صبر و استقامت و امثال آن وابسته است تا كاركنان، دانش موردنياز سازمان را كسب كنند و از صفات و رفتارهاي منفي مانند تكبر، حسادت، پنهان‌كاري و امثال آن، كه مخلّ امور يادگيري هستند، اجتناب نمايند. چنانچه در حديثي امام صادق طمع، بخل، خودنمايي، تعصب، خودستايي، حقيقت‌گريزي، زحمت لفاظي، كم‌حيايي، فخرفروشي، ترك عمل به دانش را از آفات دانشمندان برشمرده است (مصباح‌الشريعه، 1400ق، ص 20).
    علاوه بر توانمندي و تمايل افراد، كسب دانش به ابزار و وسايل، اعم از ابزار سمعي و بصري و همچنين فنون و مهارت‌هاي وابسته است كه مدير عالي دانش، بايستي آن را در اختيار كاركنان قرار دهد و در اين جهت آنان را ياري نمايد تا كاركنان فراگرفته‌هاي خود را به نحو مطلوب ثبت و ضبط نمايند و در اختيار سازمان قرار دهند.
    نگه‌داري دانش
    يكي از فرآيندهاي مهم در مديريت دانش، نگه‌داري دانش است. افراد و سازمان‌هاي دانش پس از آنكه دانشي موردنياز خود را كسب كردند، مناسب است آن را حفظ و نگه‌داري نمايند تا مبادا دانش ايجادشده، از حافظه سيستم پاك شود و يا ذهن و حافظه افراد آن را فراموش نمايد. همان‌گونه كه گفته شده است: «لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ آفَةٌ، وَ لِلْعِلْمِ‏ آفات»(حسيني زبيدي، 1414ق، ج 12، ص 98)؛ هرچيز آفتي دارد اما براي دانش آفات زيادي است.‏ يكي از آفت‌هاي دانش، فراموشي است. چنانچه رسول اكرم فرمود: «آفَةُ الْعِلْمِ‏ النِّسْيَان» (برقي، 1371، ج 1، ص 17).
    بدين‌ترتيب، حفظ و نگه‌داري دانش براي سازمان‌ها مهم هستند؛ چراكه سازمان‌ها دائم‌العمر به دانش و كاركنان دانشي دسترسي ندارند و حتي برخي اوقات سازمان‌ها مجبورند كاركنان مازاد خود را اخراج كنند. برخي كاركنان بازنشسته شوند و برخي نيز گرفتار مرگ شوند و چه‌بسا برخي كاركنان، خودشان بنا به دلايلي همكاري نكنند و فعاليت خود را ادامه ندهند و استعفا دهند. اينها هركدام آفات، آثار منفي و خسارات جدي است كه بر سازمان‌ها تحميل مي‌شوند. در اين ارتباط، سازمان‌ها بايد تدابيري بينديشند، هدر رفتن دانش و خروج كاركنان دانشي را كنترل و مديريت كنند و براي اين كار، روش مفيد و سودمندي را انتخاب نمايند.
    به‌طور كلي، در منابع اسلامي به نگه‌داري و حفظ دانش همانند ساير فرايندهاي ديگر، فراوان سفارش شده است و حتي به وجوب و لزوم آن تأكيد شده است. رسول اكرم فرمود: «چهار چيز بر هر صاحب خرد و عقلى از امت من واجب است. گفتند: اى پيامبر! آن چهار چيز چيست؟ فرمود: به علم و دانش گوش فرا دادن، و آن را حفظ كردن، و در ميان مردمان نشر كردن، و خود به كار بستن (ابن‌شعبه حراني، 1404ق، ص 57).
    امام صادق فرمود: «علم‏ خويش را بنويس و ميان برادرانت انتشار ده، و هنگامى‌كه مرگت فرا رسيد كتاب‌هاى خود را به ارث براى فرزندانت باقى گذار؛ زيرا كه زمانى پرآشوب خواهد آمد كه مردم به چيز ديگرى جز كتاب نتوانند انس يافت» (كليني، 1429ق، ج 1، ص 54).
    روش‌هاي نگه‌داري دانش
    نگه‌داري دانش به روش فردي و سازماني قابل انجام است كه در ذيل به‌صورت خلاصه، تبيين مي‌گردد:
    الف. روش فردي
    افراد يا كاركنان دانشي مي‌توانند دانش را از طريق حضور در كلاس‌هاي آموزشي و از طريق وسايل و امكانات سمعي و بصري، پرسش، نگارش و امثال آن، حفظ و نگه‌داري كنند تا هم به‌صورت شخصي از آن نفع ببرند و هم براي افراد و سازمان‌ها، نشر و توزيع كنند. روش فردي با محدوديت‌هايي مواجه است؛ زيرا ذهن و حافظه شخصي افراد، توان حفظ و نگه‌داري دانش گسترده امروزي را ندارند و از طرفي نيز افراد وسايل و امكانات لازم را در اختيار ندارند. علاوه بر اين، در برخي از امور، افراد تا عضو يك سازمان و نهاد رسمي نباشند، اجازه كسب، نگه‌داري و انتشار دانش را ندارند. بنابراين، روش فردي در حد خود هرچند يك روش مهم و مؤثري در نگه‌داري دانش شمرده مي‌شود. اما امروزه روش‌هاي مؤثرتر و گسترده‌تري نيز وجود دارد مانند روش گروهي و سازماني كه مناسب است به آن توجه شود.
    ب. روش سازماني
    زندگي امروز، زندگي سازماني است. سايه و چتر فعاليت سازمان‌هاي امروزي دوران تولد تا مرگ افراد را دربر مي‌گيرد. گستردگي فعاليت سازمان‌ها نشان از امكانات، تجهيزات و آمادگي همه‌جانبه سازمان‌هاي امروزي است كه يكي از مهم‌ترين قلمروهاي فعاليت آن، حفظ و صيانت از دانش سازمان است. سازمان‌هاي امروزي، علاوه بر اينكه از روش فردي همانند گفتاري، شنيداري، پرسشي و نگارشي، در نگه‌داري دانش، استفاده مي‌كنند، آنها با استفاده از تعريف اصطلاحات، حافظه الكترونيكي، ديجيتالي كردن دانش، جايگزين كردن ديويدي‌ها به نوار ويدئويي و امثال آن، كه هر روزه با امكانات و تجهيزات جديدتر و پيشرفته‌تري توليد مي‌شوند، مي‌توانند دانش لازم و ضروري خود را حفظ و نگه‌داري نمايند (گيلبرت و ديگران، 1385، ص 270).
    روش سازماني نگه‌داري دانش، نسبت به روش فردي از امتيازاتي برخوردار است. ازجمله آنكه در روش گروهي و سازماني، اشكالات و غلط‌هاي احتمالي كه در نوشتار، گفتار و فهم افراد پيش مي‌آيد، رفع و اصلاح مي‌گردد. علاوه بر اين، مباحثه و گفت‌وگوهاي علمي موجب شور و نشاط علمي مي‌گردد و به تسهيم و توزيع دانش در ميان اعضا و انجمن‌‌هاي دانشي، كمك مي‌كند. افزون بر اين، خداوند هم جلسات و مذاكرات علمي را كه موجب كشف حقيقت و هدايت افراد مي‌گردد، دوست دارد.
    رسول اكرم فرمود: «ساعتي نزد دانشمند نشستن و گفت‌وگوي علمي كردن، نزد خداي متعال از صدهزار ركعت نماز مستحبي و صدهزار تسبيح و فراهم آوردن ده هزار اسب جنگي براي مجاهدان در راه خدا محبوب‌تر است» (ديلمي، 1412ق، ج 1، ص 190). رسول اكرم فرمود: «خداوند عزوجل مي‌فرمايد: گفت‌وگوي علمي ميان بندگانم از چيزهايي است كه چون به امر من بينجامد، دل‌هاي مرده با آن زنده مي‌شود» (كليني، 1429ق، ج 1، ص 98).
    اميرالمؤمنين مي‌فرمايد: «هان! خردمند كسي است كه با انديشة درست و نگاهي دورانديش، از آراي گوناگون استقبال كند» (محمدي ري‌شهري، 1379، ج 1، ص 348).
    بدين‌ترتيب، يكي از فرايندهاي مديريت دانش، نگه‌داري دانش است. با نگه‌‌داري دانش، سازمان‌ها مي‌توانند به طبقه‌بندي و اولويت‌بندي دانش بپردازند و هنگام لزوم آن را به‌ كار گيرند و به آن عمل نمايند.
    به‌كارگيري دانش
    دانش و عمل باهم رابطه دارند. دانشي كه به كار گرفته نشود، آفت و وبال است. «الْعِلْمُ بِغَيْرِ عَمَلٍ وَبَال» (تميمي آمدي، 1410ق، ص 279)؛ يعني دانش موردنياز، زماني كه كسب و تحصيل شد، مناسب است مورد استفاده سازمان‌ها قرار گيرد، مشكلات آنها را حل نمايد، فرايندكاري كاركنان را تسهيل نموده، توليد را رونق بخشد و به‌طور كلي، اهداف مادي و معنوي سازمان را تأمين نمايد. دانشي كه براي كسب آن زحمت كشيده شود، هزينه مالي اختصاص داده شود، وقت صرف گردد، اما از آن استفاده نشود و منشأ عمل قرار نگيرد، وبال و موجب عذاب و گرفتاري انسان خواهد بود. بنابراين، همان‌گونه كه فعاليت و عملِ ناآگاهانه افراد، آثار سوء دارد، دانش بدون عمل نيز آثار مخربي را بر زندگي فردي و سازماني افراد، خواهد گذاشت.
    اميرالمؤمنين فرمود: «عمل‌كنندة بي‌دانش، مانند رونده در بيراهه است. هرچه از راه روشن دورتر رود، از مقصودش دورتر مي‌شود و عمل‌كننده با دانش، مانند رهسپار راه روشن است. پس بيننده بايد نيك بنگرد كه آيا پيش‌رونده است، يا واپس آمده» (مجلسي، 1404ق، ج 29، ص 601).
    خداوند در سرزنش افرادي با ايمان و دانشمند، كه دانش خود را به‌ كار نمي‌گيرند، فرمود: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُون» (صف: 2)‏؛ اي اهل ايمان! چرا آنچه را مي‌گوييد به آن عمل نمي‌كنيد.
    رسول اكرم فرمود: «سخت‌ترين عذاب در روز قيامت، از آنِ كشنده پيامبر يا پدر و مادرش و يا دانشمندي است كه از دانشش بهره‌اي نجسته است» (نيشابوري، 1375، ج 1، ص 10). در منابع اسلامي، افراد و مصاديقي از دانشمندان بيان شده كه آنان به دليل عمل نكردن و سوء استفاده از دانش، مورد مذمت قرار گرفته‌اند. مشهورترين فردي كه در منابع اسلامي به آن اشاره شده، بلعم باعورا است كه اسم اعظم الهي را مي‌دانست و خداوند دعاهاي وي را اجابت مي‌كرد. اما سرانجام، بلعم به طرف فرعونيان ميل كرد و عاقبتش مصداق آيه «فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْب» (اعراف: 176)، واقع شد و الاغش كه وي را همراهي نكرد، يكي از حيوانات قابل ستايش، مورد ستايش قرار گرفت‏ (قمي، 1404ق، ج 2، ص 33).
    در منابع اسلامي، رابطه عملِ بي‌دانش و عملِ با دانش، تفكيك شده و آثار منفي و مثبت هريك بر كار و رفتار افراد مورد اشاره قرار گرفته است كه در ذيل، نمونه‌هايي از آن به اجمال بيان مي‌گردد:
    الف. مزاياي به‌كارگيري دانش
    - خدا، فرشتگان و اهل طاعت، آنان را دوست دارد (كراجكي، 1410ق، ج 2، ص 109).
    - حلال و حرام مورد شناسايي قرار مي‌گيرد (مجلسي، 1404ق، ج 76، ص 6).
    - دانش، افزايش مي‌يابد (همان، ج 40، ص 128).
    - دانش، ماندگار مي‌گردد (نهج‌البلاغه، 1389، حكمت 366).
    - آراستگي دنيوي و اخروي، هدايت به بهشت و رضايت الهي نصيب انسان مي‌شود (مصباح الشريعه، 1400ق، ص 14).
    ب. معايب دانش بدون عمل
    ـ دوري از خدا و كفر (كليني، 1429ق، ج 1، ص 45).
    ـ خواري در چشم مردم (كراجكي، 1410ق، ج 2، ص 109).
    ـ وبال و عذاب سخت (ليثي واسطي، 137، ص 49).
    ـ پشيماني سخت هنگام مرگ (تميمي آمدي، 1410ق، ص 45). 
    ـ بي بركتي، تنگناي معيشت، واگذاري به خود و هلاكت (مجلسي، 1404ق، ج74، ص100).
    ـ مبتلا شدن به هفتاد عقوبت كه كمترين آن، گرفته شدن حلاوت و لذت عبادت از انسان است (مصباح الشريعه، 1400ق، ص 40).
    حاصل آنكه، دانش در منابع اسلامي، ملاك تكليف و فعاليت انسان است؛ يعني همان‌گونه كه هركاري نا‌آگاهانه، موجب فساد و تباهي است، دانش موجود نيز اگر به‌ كار گرفته نشود، وبال و موجب گرفتاري و عذاب خواهد بود. بدين‌ترتيب، پس از آنكه افراد، دانش را در درون يك سازمان به كار گرفتند، شايسته است همان‌گونه كه خود از دانش ديگران استفاده نمودند، آن را براي افراد و سازمان‌هاي ديگر نيز توزيع، ترويج و انتشار دهند.
    انتشار دانش
    آخرين فرايند مديريت دانش در منابع اسلامي، انتشار دانش است. يكي از احاديثي كه بيان شد، اين بود: «أَوَّلُ الْعِلْمِ الْإِنْصَاتُ ثُمَّ الِاسْتِمَاعُ ثُمَّ الْحِفْظُ ثُمَّ الْعَمَلُ ثُمَّ نَشْرُه‏» (ديلمي، 1412ق، ج 1، ص 15). يعني فرايند مديريت دانش با سكوت، آغاز مي‌گردد و با انتشار و توزيع به ديگران، پايان يافته و كامل مي‌گردد.
    در منابع اسلامي، انتشار دانش همانند تحصيل دانش، يك امري واجب و فرض معرفي شده است. اميرالمؤمنين فرمود: «بر هر دانشمندي واجب است خود را با پارسايي حفظ كند و دانش خود را به جويندگان آن، بذل و بخشش نمايد» (تميمي آمدي، 1410ق، ص 44). در همين ارتباط، امام كاظم فرمود: «زَكَاةُ الْعِلْمِ‏ أَنْ تُعَلِّمَهُ عِبَادَ اللَّهِ» (كليني، 1429ق، ج 1، ص 41)؛ تزكيه دانش، ياد دادن آن به ديگران است.
    بدين‌ترتيب، از منظر اسلام نه‌تنها نشر و گسترش دانش واجب است كه بر آن ثواب مترتب است و وعده بهشت داده شده، بلكه هركس دانش را كتمان و پنهان نمايد و به ديگران نشر و پخش نكند، مورد لعن و نفرين الهي قرار مي‌گيرد. امام علي فرمود: «مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ مِيرَاثُهُ‏ الدَّفَاتِرُ وَ الْمَحَابِرُ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّة» (ديلمي، 1412ق، ص 176)؛ كسي كه بميرد و ميراثش دفتر و دوات باشد، بهشت بر او واجب مي‌شود.
    در اسلام، افرادي كه دانش نصيبش گشته، بايد شكرگذار الهي باشد، به دانش خود عمل كند و دانش فراگرفته را به ديگران ببخشد. اميرالمؤمنين علي فرمود: «شُكْرُ الْعَالِمِ عَلَى عِلْمِهِ عَمَلُهُ بِهِ وَ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّه» (كراجكي، 1410ق، ج 2، ص 108)‏؛ سپاس‌گذاري دانشمند اين است كه به دانش خود عمل كند و آن را به افراد مستحق، ببخشد.
    ترويج و گسترش دانش در منابع اسلامي، به روش‌هاي گوناگوني انجام شده و قابل تبيين است. با استفاده از منابع اسلامي، به‌طور كلي مي‌توان انتشار دانش را به روش رسمي ـ مانند جلسات آموزشي، نامه‌هاي رسمي، خطبه‌ها و مناظرات ـ و غيررسمي ـ مانند دعا و مناجات، مباحثات درسي دو نفره و چند نفره، گفت‌وگوي دوستانه، قصه و داستان، اشعار ـ تقسيم نمود. براي نمونه، در منابع اسلامي، نهج‌البلاغه حاوي خطبه‌ها، نامه‌ها و كلمات حكمت اميرالمؤمنين علي است كه توسط سيد رضي جمع‌آوري شده و انتشار يافته است. مجموعه كتب حديثي اهل بيت مانند كافي توسط مرحوم كليني، من لايحضره الفقيه، توسط شيخ صدوق، تهذيب و استبصار توسط شيخ طوسي در ابواب مختلف عقايد، احكام، اخلاق، جمع‌آوري گرديده و انتشار يافته است. همچنين سلسله معارفي از عقايد و اخلاق صحيفه سجاديه در قالب دعا، انتشار داده شده است.
    بدين‌ترتيب، با انتشار دانش، اصل فرآيندي مديريت دانش از منظر منابع اسلامي، كامل مي‌شود. با تكميل فرايند مديريت دانش و خلق دانش نوين و مستمر در سازمان، تصميم‌گيري بهبود مي‌يابد. مزيت رقابتي پايدار براي سازمان به وجود مي‌آيد و به‌طور كلي، عملكرد سازمان افزايش مي‌يابد. البته فرآيندهاي مديريت دانش، پويا و پيوسته است؛ يعني هر فرايند با فرايند ديگر در ارتباط است و رابطه آن نيز پيوسته است كه يكديگر را پوشش مي‌دهد و تكميل مي‌كند. براي نمونه، انتشار دانش، با آنكه خود يك فرايند مستقل است، اما در فرايند حفظ و نگه‌داري دانش نيز كمك مي‌كند و گسسته يا بي‌ارتباط با فرآيندهاي ديگر، نيست.
    نتيجه‌گيري
    فرآيند يا چرخه حيات دانش، يكي از مباحث مهم در مديريت دانش است كه به دليل اهميت آن، برخي از دانشمندان اساساً مديريت دانش را همان فرايند مديريت دانش، تعريف كرده‌اند. در اين پژوهش فرايند مديريت دانش، با الهام از منابع اسلامي مورد بحث و بررسي قرار گرفت. با مراجعه به آيات و روايات، به‌دست آمد كه سكوت، كسب دانش، نگه‌داري دانش، به‌كارگيري دانش و انتشار دانش، چرخة حيات يا فرايند مديريت دانش از منظر منابع اسلامي هستند. همچنين فرايند مزبور از سكوت تا انتشار دانش، همگي يك فرايند پويا و پيوسته به‌شمار مي‌روند كه توقف و گسست در هر چرخه يا فرآيند، كل حيات سيستم را به مخاطره مي‌اندازد؛ و بعكس، حركت مستمر و تكاملي دانش، نه‌تنها موجب خلق دانش جديد در سازمان مي‌گردد، بلكه تصميم‌گيري را بهبود مي‌بخشد، مزيت رقابتي پايدار را براي سازمان ايجاد مي‌كند و به‌طور كلي، عملكرد سازمان را افزايش مي‌دهد.

     

    References: 
    • نهج‌البلاغه، 1389، ترجمه محمد دشتى‏، چ چهارم، قم‏، اميرالمؤمنين.
    • اخوان، پيمان؛ 1389، «توسعه فرآيندهاي چرخه مديريت دانش مبتني بر عوامل مؤثر بر موفقيت مديريت دانش»، سياست علم و فن‌آوري، سال سوم ش 2.
    • برقي، احمدابن محمد، 1371ق، المحاسن، تصحيح جلال‌الدين محدث، چ دوم، قم دارالكتب الاسلاميه،.
    • تميمى آمدي، عبد الواحدبن محمد، 1410، غررالحكم و دررالكلم‏، تصحيح سيدمحمد رجايي، قم، چ دوم،‌ دارالكتاب الاسلامي.
    • جعفري مقدم، سعيد، 1385، مستندسازي تجربيات مديران از ديدگاه مديريت دانش، تهران،‌موسسه تحقيقات و آموزش مديريت وابسته به وزارت نيرو.
    • ابن‌شعبه حراني، حسن‌ابن علي، 1404ق، تحف‌العقول عن آل الرسول، تصحيح علي اكبر غفاري، قم، جامعه مدرسين.
    • حسيني زبيدي، 1414ق، تاج العروس من جواهر القاموس، تصحيح علي هلالي و علي سيري، بيروت دارلفكر.
    • ديلمي، حسن‌ابن محمد، 1408ق، اعلام الدين في صفات المؤمنين، قم، موسسه آل البيت.
    • رضاييان، علي، 1389، سيستم اطلاعات مديريت،چ دهم، تهران، سمت.
    • ـــــ ، 1382، «چرخه حيات دانش»، پيام مديريت، ش 7 و 8.
    • سهرابي، بابك و هادي دارمي، 1389، مديريت دانش با رويكردmba،، تهران سمت.
    • مصباح الشريعه (1400)، منسوب به امام صادق، ‌بيروت.
    • حرعاملي، محمد‌ابن حسن، 1409ق، وسايل الشيعه، قم، مؤسسه آل البيت.
    • قليج لي، بهروز، 1388، مديريت دانش،تهرانهة‌ سمت، چاپ اول.
    • كراجكي، محمد‌ابن علي، 1410ق، كنز الفوايد، تصحيح عبدالله نعمه، قم، دارالذخاير،.
    • كلينى، محمد‏بن يعقوب، 1429ق، الكافي، قم، دارالحديث.
    • گيلبرت، پروست، و ديگران، 1385، مديريت دانش، ترجمه علي حسيني‌خواه، تهران، يسطرون.
    • ليثي الواسطي، علي‌ابن محمد، 1376، عيون الحكم و المواعظ، تصحيح حسين حسني بيرجندي،، قم، دارالحديث.
    • مجلسي، محمد باقر، 1403ق، بحارالانوار، چ دوم، بيروت، دار احياء التراث العربي.
    • محمدي ري‌شهري، محمد، 1379، علم و حكمت در قرآن و حديث، ترجمه عبدالهادي مسعودي، قم، دارالحديث.
    • مهرعليزاده، يدالله و عبدي محمد رضا، 1388، نظام مديريت دانش، اهواز، دانشگاه شهيد چمران.
    • نيشابوري، محمدابن احمد، 1375، روضه‌الواعظين و بصيره المتعظين، قم، رضي.
    • هاشميان، ناهيد و منهاج، محمدباقر، 1386، «دانش چيست؟ مروري ادبيات، مقايسه تعاريف، ارائه تعريف جديد»، رهيافت، ش 40.
    • ياري‌گرروش، حسن، 138، «تاريخچه مديريت دانش،» توسعه مديريت، ش 49.
    • Bergeron Bryan; 2003. Essetials of Knowledge Management;, Published by John Wiley & Sons, Inc., Hoboken, New Jersey.
    • Sharrma Pankaj; 2004. Knowledge Management. New Delhi: A.P.H. Publishing corporation.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    منطقی، محسن، اکبری، ظاهر.(1392) مدیریت دانش با الهام از منابع اسلامی. دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 3(2)، 59-76

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    محسن منطقی؛ ظاهر اکبری."مدیریت دانش با الهام از منابع اسلامی". دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 3، 2، 1392، 59-76

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    منطقی، محسن، اکبری، ظاهر.(1392) 'مدیریت دانش با الهام از منابع اسلامی'، دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 3(2), pp. 59-76

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    منطقی، محسن، اکبری، ظاهر. مدیریت دانش با الهام از منابع اسلامی. اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 3, 1392؛ 3(2): 59-76