اسلام و پژوهش های مدیریتی، سال چهاردهم، شماره دوم، پیاپی 29، پاییز و زمستان 1403، صفحات 83-99

    مؤلفه‌های مبانی شفافیت مشارکتی از منظر قرآن و دلالت‌‌های سازمانی آن

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    ✍️ حفیظ الله اصغری / دانش‌پژوه دکتری قرآن و علوم، گرایش مدیریت، جامعة المصطفی العالمیة، قم، ایران / hafizullahasghari@gmail.com
    ابو الفضل گائینی / استادیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، ایران / againi@rihu.ac.ir
    امیر حمزه مهرابی / دانشیار دانشکدة شهید محلاتی، قم، ایران / Mehrabi41@gmail.com
    dor 20.1001.1.22516522.1403.14.2.5.6
    doi 10.22034/modiriyati.2025.5001830
    چکیده: 
    بیان مسئله: تصمیم‌گیری و اقدام‌های عملی شفاف در سازمان، مشارکت مؤثر ذی‌نفعان را درپی خواهد داشت. درحالی که عدم شفافیت، منجر به نارضایتی و کاهش مشارکت آن‌ها می‌گردد. هدف: مصون نگهداشتن سازمان از پنهان‌کاری ایجاب می‌کند که ابتدا مؤلفه‌های مبانی شفافیت مشارکتی از منظر قرآن به عنوان راهنمای عمل استخراج سپس به آن عمل شود. بدین منظور در تحقیق حاضر مؤلفه‌های مبانی شفافیت از منظر قرآن مشخص و دلالت‌های سازمانی آن بررسی شده است. روش: در پژوهش حاضر داده‌ها با روش کتابخانه‌ای جمع‌آوری، از روش استنطاقی برای مراجعه به قرآن کریم بهره گرفته شده و از روش دلالت‌پژوهی برای دلالت‌های سازمانی شفافیت استفاده شده است. چگونگی پژوهش: در این نوشتار نکات کلیدی استخراج و ذیل دلالت‌های موضوعی دسته‌بندی گردیده است، برای به دست آوردن یافته‌های مشخص، دلالت‌های موضوعی در شش عنوان طبقه‌بندی شده است. یافته‌ها: یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که باور به عالم بودن خداوند، پاسخ‌گویی انسان در پیشگاه خداوند، امانت بودن مناصب، امین دانستن زمامداران، حق آگاهی مردم از امور و حق مشارکت در تعیین سرنوشت از مؤلفه‌های مبانی شفافیت مشارکتی از منظر قرآن می‌باشد.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    Components of the Principles of Participatory Transparency from the Perspective of the Quran and Its Organizational Implications
    Abstract: 
    Transparent decision-making and actions in the organization will lead to effective stakeholder participation, while lack of transparency leads to dissatisfaction and reduced participation. Keeping the organization safe from concealment requires that the components of the principles of participatory transparency are first extracted from the perspective of the Quran as a guide to action, and then acted upon. For this purpose, the present study examines the components of the principles of transparency from the perspective of the Quran and its organizational implications. In the present study, data were collected using a library method, the questionnaire method was used to refer to the Holy Quran, and the semantic study method was used for the organizational implications of transparency. In this article, key points have been extracted and categorized under the explanation of organizational implications. To obtain specific findings, organizational implications have been classified into five headings. The research findings show that belief in God's omniscience, human accountability before God, the trustworthiness of positions, the right of people to be informed about affairs, and the right to participate in determining their destiny are among the components of the foundations of participatory transparency from the perspective of the Quran.
    References: 
    • Armstrong, E. (2005). Integrity, transparency and accountability in public administration: recent trends, regional and international developments and emerging issues. United Nations: Department of Economic and Social Affairs.
    • Simon, C. (2006). Corporate information Transparency; the synthesis of internal and external information streams. Journal of Management Development, 25(10), 1029ـ1031. 
    متن کامل مقاله: 

    مؤلفه‌هاي مباني شفافيت مشارکتي از منظر قرآن و دلالت‌‌هاي سازماني آن
     حفيظ‌الله اصغري          / دانش‌پژوه دکتري قرآن و علوم، گرايش مديريت، جامعة المصطفي العالمية، قم، ايران    hafizullahasghari@gmail.com
    ابوالفضل گائيني/ استاديار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، ايران    againi@rihu.ac.ir
    اميرحمزه مهرابي/ دانشيار دانشکدة شهيد محلاتي، قم، ايران    mehrabiamir39@gmail.com
    دريافت: 15/04/1404 ـ پذيرش: 08/07/1404
    چکيده
    تصميم‌گيري و اقدام‌هاي عملي شفاف در سازمان، مشارکت مؤثر ذي‌نفعان را در پي خواهد داشت؛ درحالي‌که عدم شفافيت منجر به نارضايتي و کاهش مشارکت آنها مي‌شود. مصون نگه داشتن سازمان از پنهان‌کاري ايجاب مي‌کند که ابتدا مؤلفه‌هاي مباني شفافيت مشارکتي از منظر قرآن به‌عنوان راهنماي عمل استخراج شده، سپس به آن عمل شود. بدين منظور در تحقيق حاضر مؤلفه‌هاي مباني شفافيت از منظر قرآن مشخص و دلالت‌هاي سازماني آن بررسي شده است. در پژوهش حاضر داده‌ها به روش کتابخانه‌اي جمع‌آوري شده‌اند، از روش استنطاقي براي مراجعه به قرآن کريم بهره گرفته شده و از روش دلالت‌پژوهي براي دلالت‌هاي سازماني شفافيت استفاده شده است. در اين نوشتار نکات کليدي استخراج و ذيل تبيين دلالت‌هاي سازماني دسته‌بندي گرديده است. براي به‌دست آوردن يافته‌هاي مشخص، دلالت‌هاي سازماني در پنج عنوان طبقه‌بندي شده‌اند. يافته‌هاي تحقيق نشان مي‌دهد که باور به عالم بودن خداوند، پاسخ‌گويي انسان در پيشگاه خداوند، امانت بودن منصب‌ها، حق آگاهي مردم از امور و حق مشارکت در تعيين سرنوشت، از مؤلفه‌هاي مباني شفافيت مشارکتي از منظر قرآن هستند. 
    کليدواژه‌ها: شفافيت مشارکتي، دلالت سازماني، دلالت‌پژوهي.

    مقدمه
    سازمان‌ها از بدو شکل‌گيري خود به‌منظور برآوردن هدف‌هاي مشخص به‌وجود آمده‌اند. اين مهم سبب به‌وجود آمدن انتظارات ارباب‌رجوع و ذي‌نفعان از سازمان‌ها شده است. با ورود به هزارة سوم و هم‌زمان با بالا رفتن دامنه و عمق آگاهي مردم از حقوق شهروندي خود، شاهد رشد انتظارات آنها از سازمان‌ها هستيم. ازسوي‌ديگر، تمايل به پنهان‌کاري و در دسترس قرار ندادن اطلاعات از سوي کارگزاران باعث نارضايتي ذي‌نفعان و عدم شفافيت در سازمان مي‌شود. در ايام کنوني که مرزهاي خصوصي خلوت سازماني و محدوده‌هاي دروني و بيروني برداشته شده است و ذي‌نفعان به‌مدد فناوري‌هاي نوين توانسته‌اند عملکرد سازمان‌ها را زير ذره‌بين و داوري قرار دهند و در مورد سازمان‌ها اظهارنظر کنند، انتظار مي‌رود که سازمان‌ها شفاف‌تر عمل کرده، اطلاعات مورد نياز را در عرصة تصميم‌گيري و اجرا، بدون ابهام در اختيار ذي‌نفعان قرار دهند. 
    عملکرد شفاف در سازمان نيازمند آگاهي از مباني شفافيت در سازمان است. براي برون‌رفت از اين مشکل، پژوهش‌هاي متعددي دربارة «شفافيت» در دو بخش عملي و نظري انجام شده است. برخي از پژوهش‌هاي نظري صورت‌گرفته «شفافيت سازماني» را از مفاهيم زاييدة عصر مدرن دانسته‌اند که در ادبيات ديني دربارة آنها بحث نشده است. عده‌اي ديگر آن را از منظر ديني به‌صورت کلي تبيين کرده‌اند؛ درحالي‌که جامعة اسلامي ايجاب مي‌کند که براي مصون نگه داشتن سازمان‌ها از پنهان‌کاري و به‌دست آوردن اعتماد ذي‌نفعان، ابتدا مؤلفه‌هاي مباني شفافيت مشارکتي را از منظر قرآن به‌عنوان راهنماي عمل استخراج کرده، سپس به آن عمل کنند؛ زيرا چنانچه مديران و کارکنان سازمان‌ها از مؤلفه‌هاي مباني شفافيت مشارکتي اطلاع نداشته باشند، پنهان‌کاري و زيرآب‌زني در سازمان‌ها به‌دور از انتظار نخواهد بود. بدين منظور، در تحقيق حاضر مؤلفه‌هاي مباني شفافيت از منظر قرآن مشخص گرديده و دلالت‌هاي سازماني آن بررسي شده است. ازاين‌رو تحقيق حاضر درصدد است به اين سؤال پاسخ دهد که مؤلفه‌هاي مباني شفافيت مشارکتي از منظر قرآن چيست و دلالت‌هاي سازماني آن کدام‌اند.
    اين مهم مي‌طلبد که ضمن بهره‌گيري از تجربة دانشمندان مديريت در موضوع شفافيت، آيات قرآن در خصوص موضوع مدنظر مورد بررسي قرار گيرند و نکات کليدي و ايده‌هاي مطرح‌شده دربارة شفافيت از آموزه‌هاي قرآني استخراج شده، مؤلفه‌هاي مباني شفافيت مشخص شوند؛ لذا در اين پژوهش سعي شده است که مؤلفه‌هاي مباني شفافيت از منظر قرآن استخراج و دلالت‌هاي سازماني آن تبيين شود. 
    1. ادبيات نظري
    شفافيت: شفافيت در موضوعات مختلف معاني متفاوتي دارد؛ براي مثال، شفافيت در زمينة حسابداري همانند شفافيت در زمينة سازماني و دولتي نيست (زنديه و سروي، 1392، ص116ـ134؛ Simon, 2006, p.1029-1031)؛ ازاين‌رو واژة «شفافيت»، بسته به اينکه در چه زمينه‌اي به‌کار رفته باشد، معاني گوناگوني دارد که در اين نوشتار به معناي مرتبط با اين تحقيق اکتفا مي‌شود. آرمسترانگ شفافيت را دستيابي بدون مانع شهروندان به اطلاعات معتبر و بهنگام از تصميمات و عملکرد بخش دولتي مي‌داند (Armstrong, 2005, p.1). ويژگي برجستة اين تعريف اين است که تصميم‌گيري و عمل را با هم شامل مي‌شود.
    مشارکت: مشارکت نيز از مفاهيمي است که در موضوعات گوناگون تعريف‌هاي متفاوت دارد. بر اساس يک تعريف، «مشارکت» عملي جمعي، آگاهانه و داوطلبانه است که دربردارندة دخالت ذي‌نفعان در امور سازمان و در سطوح مختلف تصميم‌گيري‌هاي اداري و عملياتي در کارکردهاي سازماني است که حيات کاري ايشان به آن بستگي دارد (جباري، 1378، ص7ـ8). اين تعريف، مشارکت را يک عمل جمعي، آگاهانه و داوطلبانه دانسته است که سطوح مختلف سازماني را دربرمي‌گيرد و تصميم‌گيري و اقدامات عملي را با هم شامل مي‌شود.
    شفافيت مشارکتي: شفافيت مشارکتي به اين معناست که همة ذي‌نفعان بتوانند به‌صورت شفاف در تصميمات سازماني شرکت کنند (پدرام و رحماني‌زاده دهکردي، 1381، ص88).
    مباني: منظور از مباني، ريشه‌هاي اصلي پايبندي سازمان به اصل شفافيت است. مباني از اعتقادات ديني نشئت مي‌گيرد که زندگي دنيوي و اخروي را درهم‌تنيده مي‌داند. مطابق مباني ديني،‌ انسان خود را در پيشگاه خداوند مسئول و پاسخ‌گو مي‌داند (نبوي، 1383، ص163). همچنين بر طبق همين مباني، انسان در برابر انسان‌هاي ديگر و حتي در برابر اعضا و جوارح خود بايد پاسخ‌گو باشد و گسترة آن تمام اعمال فردي و اجتماعي انسان را دربرمي‌گيرد (عليخاني، 1384، ص52). با توجه به باور به معاد، پاسخ‌گويي هم در حوزة فردي و هم در حوزة اجتماعي بيان شده است که نگارنده با تتبع در قرآن مواردي از آن را بيان مي‌کند.
    در جوامع اسلامي، ذي‌نفعان سازمان هنگامي مشارکت مؤثر در سازمان خواهند داشت که کارکنان و مديران به امانت بودن پست و مقام باور داشته باشند (طاهري و ارسطا، 1395، ص11؛ طاهري و ديگران، 1398، ص88)، حکومت را امانتي از سوي خداوند و مردم بدانند (نوروزپور و ديگران، 1401، ص180؛ موسوي و ديگران، 1401، ص86) و براي مردم حق آگاهي از اموري که به آنها مرتبط است (نوروزپور و ديگران، 1401، ص185) و حق مشارکت در تعيين سرنوشت (نوروزپور و ديگران، 1401، ص186) قائل باشند؛ همچنين به عالم بودن خداوند به همه چيز و پاسخ‌گويي انسان در پيشگاه خدا باور داشته باشند؛ چنان‌که امام علي به عالم بودن خداوند به همه چيز باور داشت و از بينش توحيدي خود در هدايت فکري كارگزاران بهره مي‌برد (پارسائيان، 1403، ص77). آن حضرت در نامه‌ها و دستورالعمل‌هاي رسمي، به بزرگي حکومت، قدرت و نظارت خداوند بر اعمال كارگزاران توجه مي‌دهند (نهج‌البلاغه، نامة 53).
    موارد يادشده، از مؤلفه‌هاي مباني شفافيت مشارکتي‌اند که در مباني نظري با رويکرد اسلامي به‌صورت پراکنده مورد پژوهش قرار گرفته‌اند؛ اما تحقيق حاضر مؤلفه‌هاي يادشده را از منظر قرآن مورد بررسي قرار داده و در دسته‌بندي‌هاي مشخص مستندات قرآني اين مؤلفه‌ها را ذکر کرده است.
    2. پيشينة پژوهش
    پيشينه دربرگيرندة بازنگري جامع آثار انتشاريافته در زمينة مورد علاقة پژوهشگر است. پيشينه به پژوهشگر کمک مي‌کند تا يافته‌هاي پژوهش را بر نکاتي که در مطالعات انتشاريافته مهم تلقي شده‌اند، متمرکز کند (سکاران، 1398، ص49). در موضوع «شفافيت»، تا کنون پژوهش‌هاي متعدد عملي و نظري انجام شده است. پيشينة عملي، تجربيات و اقدام‌هاي عملياتي‌شده در حوزة شفافيت را نشان مي‌دهد؛ درحالي‌که پيشينة نظري ناظر به ديدگاه‌ها، نظريه‌ها و رويکردهاي موجود در مورد شفافيت است که خود به پيشينة عام و خاص قابل تقسيم است. به تحقيقاتي که تنها ايده‌هاي مطرح‌شدة شفافيت در سازمان را مورد بررسي قرار داده‌اند، «پيشينة عام» اطلاق مي‌شود؛ اما «پيشينة خاص» به آن پيشينه‌اي گفته مي‌شود که شفافيت را از منظر اسلام بحث و بررسي کرده و با پژوهش حاضر مرتبط‌تر باشد. در اين تحقيق سعي شده است که به تازه‌ترين پژوهش‌هاي مرتبط اشاره و تفاوت آنها با تحقيق پيش رو بيان شود.
    در تحقيق خردمند با عنوان «جايگاه فقهي شفافيت اطلاعات حکومت اسلامي»، اصول، قواعد و ادلة فقهي دسترسي آزاد به اطلاعات دولت مورد بررسي قرار گرفته، اما به مؤلفه‌هاي شفافيت توجه نشده است (خردمند، 1398).
    در مقالة اختري و دارابي با عنوان «شفافيت از ديدگاه حکومت اسلامي و حکمراني خوب» بيان شده است که عدم شفافيت باعث عدم توسعه و بي‌عدالتي اجتماعي و انتقال منابع عمومي به‌سمت افراد خاص مي‌شود و شفافيت، زمينه‌‌هاي اصلاح، کاهش فساد، پاسخ‌گويي، کارآمدي و مسئوليت‌پذيري را فراهم مي‌کند و سرانجام باعث رفتار درست مطابق قانون خواهد شد؛ اما مؤلفه‌هاي شفافيت در اين مقاله مورد بحث قرار نگرفته است (اختري و دارابي، 1398).
    طاهري، ارسطا و ملک‌فضلي در مقاله‌اي با عنوان «مباني و آثار اصل شفافيت از منظر انديشة سياسي اسلام» شفافيت را از موضوعات محوري در مباحث حکومت‌داري، و مردم‌سالاري ديني را از منظر انديشة سياسي ديني مبتني بر آگاهي مردم مي‌دانند که موجب مي‌شود مسائل جامعه به‌صورت شفاف با مردم در ميان گذاشته شود. در اين پژوهش به مؤلفه‌هاي مباني شفافيت از منظر قرآن اشاره نشده است (طاهري و ديگران، 1398).
    حسيني در تحقيق خود با عنوان «مؤلفه‌هاي تحقق شفافيت در حکومت از ديدگاه امام علي در نهج‌البلاغه» مؤلفه‌هاي شفافيت را به‌صورت کلي از منظر نهج‌البلاغه بررسي کرده است؛ درحالي که پژوهش حاضر مي‌کوشد مؤلفه‌هاي مبنايي شفافيت مشارکتي را از منظر قرآن مورد بحث و بررسي قرار دهد (حسيني، 1400).
    گل‌پور و ديگران در مقاله‌اي با عنوان «جايگاه شفافيت و پاسخ‌گويي در مبارزه با فساد در معاملات دولتي» بدون اينکه به مباحث اسلامي توجه کنند، بر جايگاه شفافيت و پاسخ‌گويي در معاملات دولتي تمرکز کرده و کوشيده‌اند مشکلات را شناسايي و راهکارهايي براي حل مشکلات ارائه کنند (گل‌پور و ديگران، 1401).
    نوروزپور و ديگران در مقاله‌اي با عنوان «مباني حاکم بر شفافيت قانون‌گذاري از ديدگاه قرآن، روايات و حکمراني خوب» شفافيت را يکي از مقوله‌هاي مورد توجه ديني مي‌دانند که براي مبارزه با فساد و پاسخ‌گويي مقامات ضروري به‌حساب مي‌آيد؛ اما اين اثر، مؤلفه‌هاي مباني شفافيت را بررسي نکرده است (نوروزپور و ديگران، 1401).
    پهلوان‌شريف، ترابي و کماليان مهريزي (1401) در تحقيقي با عنوان «ارائة الگوي نظام‌مند شفافيت بر اساس آيات قرآن کريم؛ رويکرد نظريه‌پردازي داده‌بنياد» کارکردهاي شفافيت در عرصه‌هاي حاکميت را از منظر قرآن کريم مفهوم‌شناسي کرده‌اند، بدون اينکه به مؤلفه‌هاي مباني شفافيت توجهي کرده باشند (پهلوان‌شريف و ديگران، 1401).
    پژوهش‌هايي که در پيشينه ذکر شده‌اند، با اينکه دربارة برخي از مؤلفه‌هاي شفافيت بحث کرده‌اند، هيچ کدام مؤلفه‌هاي شفافيت مشارکتي را از منظر قرآن مورد بررسي قرار نداده‌اند. ازاين‌رو در تحقيق حاضر مباحثي که در اين خصوص از منظر قرآن به آنها توجه نشده است، مورد بحث و بررسي قرار گرفته‌اند.
    3. روش‌شناسي پژوهش
    براي بهره‌گيري از منابع مکتوب، مانند قرآن، دانايي‌فرد روش‌شناسي دلالت‌پژوهي را پيشنهاد مي‌کند (خنيفر و مسلمي، 1398، ص382)؛ زيرا با اين روش، دانش عاريه‌اي را به بهترين نحو مي‌توان از منبع اوليه برگرفت و در رشتة مورد نظر به‌کار برد. پژوهش حاضر براي به‌دست آوردن مؤلفه‌هاي مباني شفافيت از آيات قرآن کريم، از روش دلالت‌پژوهي استفاده کرده است؛ زيرا در اين روش، محقق يک ايده را استقراض مي‌کند و در رشتة مورد نظر خودش به‌کار مي‌گيرد. در ادامه، مراحل به‌کارگيري روش دلالت‌پژوهي در اين پژوهش تشريح مي‌شود.
    1ـ3. تعيين مأخذ احصاي دلالت‌ها
    روش‌شناسي دلالت‌پژوهي مناسب تحقيق‌هايي است که در آن، محقق يک ايده را از منابع قرض‌دهنده احصا مي‌کند و در رشتة مورد نظر خود به‌کار مي‌گيرد (دانايي‌فرد، 1395، ص52). در وام گرفتن يک ايده، دو عامل نقش مهم دارد:
    ماهيت رشتة پژوهشگر: معمولاً رشته‌هاي طفيلي بيشتر، از رشته‌هاي بنيادين استقراض مي‌کنند. در تحقيق حاضر نيز قرآن از رهنمودهاي بنيادين است که تمامي رشته‌هاي علوم انساني، از جمله مديريت، وام‌دار رهنمودهاي آن هستند.
    غني بودن رشتة قرض‌دهنده: هرچه رشتة قرض‌دهنده غني‌تر باشد، اشتياق رشتة وام‌گيرنده به بهره‌گيري از آن، بيشتر خواهد بود. بر کسي پوشيده نيست که قرآن به‌قدري غني است که تمام علوم انساني را مي‌تواند اشباع کند. ازاين‌رو در تحقيق پيش رو ايده‌هاي کليدي از قرآن اقتباس و براي دلالت‌هاي سازماني آن از روش دلالت‌پژوهي بهره گرفته شده است. 
    2ـ3. تعيين چهارچوب مفهومي موضوع دلالت‌پژوهي
    چهارچوب مفهومي دلالت‌پژوهي داراي سه رويکرد کلي نظام‌مند، برايشي و تلفيقي است (دانايي‌فرد، 1395، ص56). اين تحقيق با رويکرد تلفيقي انجام شده است. طبق اين رويکرد، ابتدا چهارچوب مفهومي اوليه مشخص شده؛ اما پژوهشگر در روند تحقيق، ضمن در نظر گرفتن چهارچوب اوليه، به کليدواژه‌هاي جديدي دست يافته است که مؤلفه‌هاي مباني شفافيت را تشکيل مي‌دادند و در اين تحقيق مورد استفاده قرار گرفته است. به‌منظور تأکيد بر عدم تحميل هرگونه چهارچوب و مبنايي خارج از قرآن کريم، محورهاي پژوهش با مطالعة آيات قرآن به‌روش استنطاقي کشف شده و دلالت‌هاي سازماني آنها با روش دلالت‌پژوهي بيان گرديده است.
    3ـ3. نمونه‌گيري موضوع دلالت‌پژوهي
    نکتة کليدي در اين مرحله، گردآوري اطلاعاتي است که مي‌توانند دلالت‌هاي مورد نظر پژوهشگر را شکل دهند. پژوهشگر در اين مرحله براي احصاي دلالت‌هاي مورد نظرش متن انتخاب‌شده را مورد مطالعه و بررسي قرار داده است تا نکته‌هاي کليدي را به‌صورت هدفمند استخراج کند (دانايي‌فرد، 1395، ص57). در تحقيق حاضر براي استخراج ايده‌ها و نکته‌هاي کليدي، قرآن انتخاب شده و نکات کليدي مرتبط با مؤلفه‌هاي مباني شفافيت استخراج گرديده است.
    4ـ3. اعتبارسنجي نکات کليدي در دلالت‌پژوهي
    پژوهشگري که روية نظام‌مندي را براي به‌دست آوردن نکات کليدي انتخاب مي‌کند، با تکرار نکات کليدي رشتة قرض‌دهنده در جامعة علمي، ترديد دربارة آنها را برطرف مي‌سازد (دانايي‌فرد، 1395، ص59). همچنين در دانش عاريه‌اي، عنصر استناد ديني به‌منزلة يکي از شاخص‌هاي معتبر معرفي شده است (منطقي، 1400، ص108). نکات کليدي‌اي که در اين پژوهش از قرآن استخراج شده‌اند، در مجامع علمي شيوع دارند و از تکرار کافي برخوردارند؛ ضمن اينکه دلالت‌ها، برگرفته از آيات قرآن و داراي استناد ديني‌اند و بر منبع اصيل ديني اتکا دارند. ازاين‌رو معتبر بودن منبع تحقيق ايجاب مي‌کند که دلالت‌هاي مستندشده اعتبار لازم را داشته باشند. 
    5ـ3. متناسب‌سازي سهمياري‌ها با چهارچوب مفهومي موضوع دلالت‌پژوهي
    در دلالت‌پژوهي با رويکرد تلفيقي، چهارچوب مفهومي از پيش تعيين‌شده وجود دارد؛ ولي در دلالت‌هاي احصايي، کل عناصر چهارچوب مفهومي تحت پوشش قرار داده نمي‌شود (دانايي‌فرد، 1395، ص60 و 61). تحقيق حاضر با رويکرد تلفيقي انجام شده است؛ زيرا در مباني نظري، مفاهيم امانت بودن پست و مقام، (طاهري و ارسطا، 1395، ص11؛ طاهري و ديگران، 1398، ص88)، حکومت امانتي از سوي خداوند و مردم، (نوروزپور و ديگران، 1401، ص180؛ موسوي و ديگران، 1401، ص86)، حق آگاهي مردم از امور (نوروزپور و ديگران، 1401، ص185) و حق مشارکت در تعيين سرنوشت (نوروزپور و ديگران، 1401، ص186) مورد بحث قرار گرفته‌اند. نگارنده حين جست‌وجوي نکات کليدي يادشده، به نکات کليدي عالم بودن خداوند به همه چيز و پاسخ‌گويي انسان در پيشگاه خدا نيز دست يافته و آنها را به مؤلفه‌هاي ديگر افزوده است.
    6ـ3. ارائة گزارش
    آخرين مرحلة انجام پژوهش‌هاي دلالت‌پژوهي، ارائة گزارش است. در خصوص پژوهش پيش رو، ابتدا مفاهيم و نکات کليدي مربوط به مؤلفه‌هاي مباني شفافيت مشارکتي از قرآن استخراج گرديده که در جدول 1 نشان داده شده‌اند؛ سپس نکته‌هاي کليدي استخراج‌شده، ذيل عناوين مشخص يا دلالت‌هاي موضوعي دسته‌بندي گرديده که در جدول 2 نشان داده شده‌اند؛ آن‌گاه دلالت‌هاي موضوعي ذيل مؤلفه‌هاي مباني شفافيت مشارکتي دسته‌بندي شده‌اند.
    4. تبيين مراحل و چگونگي انجام تحقيق
    1ـ4. استخراج نکات کليدي مؤلفه‌هاي شفافيت از قرآن
    مؤلفه‌هايي که باور به آنها شفافيت را در سازمان به‌دنبال خواهد داشت، عبارت‌اند از: امانت بودن پست و مقام؛ زمامداران امين خدا؛ عالم بودن خداوند به همه چيز؛ حق آگاهي مردم از امور؛ حق مشارکت در تعيين سرنوشت؛ و پاسخ‌گويي انسان در پيشگاه خدا. مؤلفه‌هاي ذکرشده در قرآن مورد مطالعه قرار گرفته‌اند و نکته‌هاي مرتبط با اين مفاهيم از قرآن استخراج و در جدول 1 نشان داده شده‌اند.
    جدول 1. استخراج نکات کليدي مؤلفه‌هاي مباني شفافيت از منظر قرآن
    رديف    آدرس    نکات کليدي (مستندات)    ترجمه    نکات کليدي
    1        احزاب: 40    وَكانَ اللهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليمًا    و خداوند به همه چيز آگاه است!    خداوند آگاه به همه چيز
    2        احزاب: 51    وَاللَّهُ يَعْلَمُ ما في‌ قُلُوبِكُمْ وَكانَ اللَّهُ عَليمًا حَليمًا    و خدا آنچه را در قلوب شماست، مى‌داند و خداوند دانا و بردبار است (از مصالح بندگان خود باخبر است و در كيفر آنها عجله نمى‌كند)!    خداوند آگاه و بردبار
    3        احقاف: 31    يَاقَوْمَنَا أَجِيبُواْ دَاعِىَ اللَّهِ وَءَامِنُواْ بِهِ يَغْفِرْ لَكُم مِنْ ذُنُوبِكمْ وَيُجِرْكُم مِنْ عَذَابٍ أَلِيم‌    اى قوم ما! دعوت‌كنندة الهى را اجابت كنيد و به او ايمان آوريد تا گناهانتان را ببخشد و شما را از عذابى دردناك پناه دهد!    اجابت دعوت الهي
    4        اسراء: 36    وَلا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كلُ أُوْلَئكَ كاَنَ عَنْهُ مَسْئولاً    از آنچه به آن آگاهى ندارى، پيروى مكن؛ چراكه گوش و چشم و دل، همه مسئول‌اند.    پاسخ‌گويي انسان
    5        اسراء: 52    يَوْمَ يَدْعُوكُمْ فَتَسْتَجِيبُونَ    همان روز كه شما را [از قبرهايتان] فرامى‌خواند؛ شما هم اجابت مى‌كنيد.    اجابت دعوت
    6        اعراف: 68    أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبىِّ وَأَنَا لَكمُ‌ نَاصِحٌ أَمِين‌    رسالت‌هاى پروردگارم را به شما ابلاغ مى‌كنم و من خيرخواه امينى براى شمايم.    پيام‌رسان امين
    7        اعراف: 89    رَبُّنا وَسِعَ رَبُّنا كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً    علم پروردگار ما، به همه چيز احاطه دارد.    احاطة علم خداوند به همه چيز
    8        انعام: 59    وَعِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها وَلا حَبَّةٍ في‌ ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَلا رَطْبٍ وَلا يابِسٍ إِلاَّ في‌ كِتابٍ مُبينٍ    كليدهاى غيب تنها نزد اوست و جز او كسى آنها را نمى‌داند. او آنچه در خشكى و درياست، مى‌داند. هيچ برگى [از درختى] نمى‌افتد، مگر اينكه از آن آگاه است و نه هيچ دانه‌اى در تاريكي‌هاى زمين، و نه هيچ تر و خشكى وجود دارد، جز اينكه در كتابى آشكار [در كتاب علم خدا] ثبت است.    عالم بودن خداوند به همه چيز
    9        انعام: 80    وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ    وسعت آگاهى پروردگارم همه چيز را دربرمى‌گيرد. آيا متذكر [و بيدار] نمى‌شويد؟!    علم بي‌کران پروردگار
    10        انفال: 24    يَاأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ    اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! دعوت خدا و پيامبر را اجابت كنيد، هنگامى كه شما را به‌سوى چيزى مى‌خواند.    اجابت دعوت الهي
    11        انفال: 75    إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليمٌ    خداوند به همه چيز داناست.    خداوند آگاه به همه چيز
    12        بقره: 209    فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْكُمُ الْبَيِّناتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ    و اگر بعد از اين‌همه نشانه‌هاى روشن، كه براى شما آمده است، لغزش كرديد [و گمراه شديد]، بدانيد [از چنگال عدالت خدا فرار نتوانيد كرد] كه خداوند، توانا و حكيم است.    پاسخ‌گويي انسان
    13        تغابن: 11    ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليمٌ    هيچ مصيبتى رخ نمى‌دهد، مگر به‌اذن خدا! و هر كس به خدا ايمان آورد، خداوند قلبش را هدايت مى‌كند و خدا به هر چيز داناست!    خداوند آگاه به همه چيز
    14        تکاثر: 8    ثُمَّ لَتُسْئلُنَّ يَوْمَئذٍ عَنِ النَّعِيم‌    سپس در آن روز [همة شما] از نعمت‌هايى كه داشته‌ايد، بازپرسى خواهيد شد!    پاسخ‌گويي انسان
    15        حجرات: 16    قُلْ أَ تُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدينِكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَما فِي الأَرْضِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليمٌ    بگو: «آيا خدا را از ايمان خود باخبر مى‌سازيد؟! او تمام آنچه را در آسمان‌ها و زمين است، مى‌داند و خداوند از همه چيز آگاه است!»    خداوند آگاه به همه چيز
    16        حديد: 3    هُوَ الأَوَّلُ وَالآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْباطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليمٌ    اول و آخر و پيدا و پنهان اوست و او به هر چيز داناست.    خداوند آگاه به همه چيز
    17        دخان: 18    أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمينٌ    [و به آنان گفت: امور] بندگان خدا را به من واگذاريد كه من فرستادة امينى براى شمايم.    امانت‌داري پيامبران
    18        رعد: 18    لِلَّذِينَ اسْتَجَابُواْ لِرَبهِّمُ الْحُسْنىَ‌ وَالَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُواْ لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُم مَّا فىِ الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْاْ بِهِ أُوْلَئكَ لهَمْ سُوءُ الحْسَابِ وَمَأْوَئهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ المْهَاد    براى آنها كه دعوت پروردگارشان را اجابت كردند، [سرانجام و] نتيجه نيكوتر است و كسانى كه دعوت او را اجابت نكردند، [چنان در وحشت عذاب الهى فرومى‌روند كه] اگر تمام آنچه روى زمين است و همانندش از آنِ آنها باشد، همه را براى رهايى از عذاب مى‌دهند! [ولى از آنها پذيرفته نخواهد شد!] براى آنها حساب بدى است و جايگاهشان جهنم؛ و چه بد جايگاهى است!    حسابرسي نعمت‌هاي الهي
    19        شعراء: 107    إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمينٌ    مسلماً من براى شما پيامبرى امينم.    امانت‌داري پيامبران
    20        شوري: 38    وَأَمْرُهُمْ شُورَى‌ بَيْنهَمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُون‌    و كارهايشان به‌صورت مشورت در ميان آنهاست و از آنچه به آنها روزى داده‌ايم، انفاق مى‌كنند.    مشورت در تصميم‌گيري
    21        شعراء: 143    إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمينٌ    مسلماً من براى شما پيامبرى امينم‌.    امانت‌داري پيامبران
    22        مائده: 67    يَا أَيُّها الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَّبِّك‌    اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملاً [به مردم] برسان‌.    توضيح آيات الهي مسئوليت انساني براي پيامبران
    23        شعراء: 178    إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمينٌ    مسلماً من براى شما پيامبرى امينم.‌    امانت‌داري پيامبران
    24        شوري: 12    إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليمٌ    او به همه چيز داناست.    خداوند آگاه به همه چيز
    25        شوري: 38    وَأَمْرُهُمْ شُورَى‌ بَيْنهَم‌    و كارهايشان به‌صورت مشورت در ميان آنهاست‌    تصميم‌گيري مشارکتي
    26        شوري: 47    اسْتَجِيبُواْ لِرَبِّكُم مِنْ قَبْلِ أَن يَأْتىَ يَوْمٌ لَّا مَرَدَّ لَهُ مِنْ اللَّهِ    اجابت كنيد دعوت پروردگار خود را پيش از آنكه روزى فرارسد كه بازگشتى براى آن در برابر ارادة خدا نيست.    اجابت دعوت خدا
    27        طه: 98    إِنَّما إِلهُكُمُ اللَّهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً    معبود شما تنها خداوندى است كه جز او معبودى نيست و علم او همه چيز را فراگرفته است!    آگاهي خدا به همه چيز
    28        فتح: 26    وَكانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليماً    و خداوند به همه چيز داناست.    آگاهي خدا به همه چيز
    29        قيامه: 36    أَ يَحْسَبُ الإنْسَانُ أَنْ يُترْكَ سُدي    آيا انسان گمان مى‌كند که بى‌هدف [از تکليف و ثواب و عقاب] رها مى‌شود؟!    مسئوليت‌پذيري انسان
    30        کهف:  26    مَا لَهُم مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلىٍّ وَلا يُشْرِكُ فىِ حُكْمِهِ أَحَدًا    آنها هيچ ولىّ و سرپرستى جز او ندارند! و او هيچ كس را در حكم خود شركت نمى‌دهد!    ولايت و حکومت به فرمان خدا
    31        مائده: 97    أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَما فِي الأَرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليمٌ    خداوند، آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است، مى‌داند و خدا به هر چيزى داناست.    آگاهي خدا به همه چيز
    32        مجادله: 7    ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليمٌ    سپس روز قيامت آنها را از اعمالشان آگاه مى‌سازد؛ چراكه خداوند به هر چيزى داناست!    آگاهي خدا به همه چيز
    33        نجم: 38ـ40    أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَأَن لَّيْسَ لِلْانسَانِ إِلَّا مَا سَعَى وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى    كه هيچ كس بار گناه ديگرى را بر دوش نمى‌گيرد؛ و اينكه براى انسان بهره‌اى جز سعى و كوشش او نيست؛ و اينكه تلاش او به‌زودى ديده مى‌شود.    مسئوليت‌پذيري فردي
    34        نساء: 176    يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليمٌ    خداوند [احكام خود را] براى شما بيان مى‌كند تا گمراه نشويد و خداوند به همه چيز داناست.    آگاهي خدا به همه چيز
    35        نساء: 58    إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الْأَمَانَاتِ إِلىَ أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَينَ النَّاسِ أَن تحَكُمُواْ بِالْعَدْل‌    خداوند به شما فرمان مى‌دهد كه امانت‌ها را به صاحبانش بدهيد! و هنگامى كه ميان مردم داورى مى‌كنيد، به عدالت داورى كنيد!    امانت‌داري، داوري عادل
    36        نساء: 63    أُولئِكَ الَّذينَ يَعْلَمُ اللَّهُ ما في‌ قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ في‌ أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَليغًا    آنها كسانى‌اند كه خدا آنچه را در دل دارند، مى‌داند. از [مجازات] آنان صرف‌نظر كن! و آنها را اندرز ده! و با بيانى رسا، نتايج اعمالشان را به آنها گوشزد کن!    آگاهي خدا از غيب
    37        نور: 64    وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَليمٌ    و خداوند به هر چيزى داناست!    آگاهي خدا به همه چيز
    38        يوسف: 40    إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا إِيَّاهُ    حكم تنها از آن خداست. فرمان داده است كه غير از او را نپرستيد.    خداوند حاکم مطلق
    39        انبياء: 7    وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالاً نُّوحِى إِلَيهْمْ  فَسْئلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لا تَعْلَمُون‌    ما پيش از تو، جز مردانى كه به آنان وحى مى‌كرديم، نفرستاديم! [همه انسان بودند و از جنس بشر!] اگر نمى‌دانيد، از آگاهان بپرسيد.    توضيح آيات الهي مسئوليت انساني براي پيامبران
    40        بقره: 256    لا إِكْرَاهَ فىِ الدِّينِ  قَد تَّبَيَّنَ‌ الرُّشْدُ مِنْ الْغَى‌    در قبول دين، اكراهى نيست [زيرا] راه درست از راه انحرافى، روشن شده است.    عدم اکراه در تعيين سرنوشت
    41        شعراء: 125    إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمينٌ    مسلماً من براى شما پيامبرى امينم‌.    امانت‌داري پيامبران
    42        آل‌عمران: 159    فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنْ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ  وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ  فَاعْفُ عَنهْمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فىِ الْأَمْرِ  فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلىَ اللَّهِ  إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكلِّين‌    به[بركت] رحمت الهى، در برابر آنان [مردم‌] نرم [و مهربان] شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مى‌شدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در كارها با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصميم گرفتى، [قاطع باش! و] بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد.    مشورت در تصميم‌گيري جمعي
    43        بقره: 159    إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنْ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى‌ مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّهُ لِلنَّاسِ فىِ الْكِتَابِ  أُوْلَئكَ يَلْعَنهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنهُمُ اللَّعِنُون‌    كسانى كه دلايل روشن و وسيلة هدايتى را كه نازل كرده‌ايم، بعد از آنكه در كتاب براى مردم بيان کرديم، كتمان كنند، خدا آنها را لعنت مى‌كند؛ و همة لعن‌كنندگان نيز آنها را لعن مى‌كنند    پرسش از اهل علم، راه رسيدن به دانش قطعي
    44        شعراء: 162    إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمينٌ    مسلماً من براى شما پيامبرى امينم.    امانت‌داري پيامبران
    45        اسراء: 36    وَلا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْم‌    از آنچه به آن آگاهى ندارى، پيروى مكن    اجتناب از پيروي از دانسته‌هاي ناقص
    2ـ4. استخراج دلالت‌هاي موضوعي از نکات کليدي منتخب
    در جدول‌ 1، مفاهيم و نکات کليدي استخراج‌شده از منظر قرآن ذکر شده و  اين نکات در جدول 2، ذيل دلالت‌هاي موضوعي يا عناوين مشخص دسته‌بندي شده‌اند.
    جدول 2. استخراج دلالت‌هاي مرتبط با مؤلفه‌هاي مباني شفافيت از منظر قرآن
    شناسة نکات کليدي (مستندات) از آيات قرآن    دلالت موضوعي (عنوان)
    6، 17، 19، 21، 23، 30، 35، 38، 41، 44    امانت بودن پست و مقام
    1، 2، 7، 8، 9، 11، 13، 15، 16، 24، 27، 28، 31، 32، 34، 36، 37    عالم بودن خداوند به همه چيز
    3، 4، 5، 10، 12، 14، 18، 26، 29، 33، 36    پاسخ‌گويي انسان در پيشگاه خدا
    22، 39، 43، 45    حق آگاهي مردم از امور
    20، 25، 40، 42    حق مشارکت در تعيين سرنوشت
    5. تبيين دلالت‌هاي سازماني
    مؤلفه‌هاي مباني شفافيت مشارکتي با مطالعة قرآن کريم به‌دست آمده‌اند که از باب نمونه، دلالت‌هاي سازماني برخي از آيات ذکر مي‌شود.
    1ـ5. عالم بودن خداوند به همه چيز
    اعتقاد به عالم بودن خداوند موجب مي‌شود که تمام حسابرسي‌ها و پذيرش مسئوليت‌هاي انسان و پاسخ گفتن در برابر وظايفي که عهده‌دار شده است، معنا پيدا کنند. خداوند در خصوص آگاهي خود از همه چيز مي‌فرمايد: 
    _ خداوند [احكام خود را] براى شما بيان مى‌كند تا گمراه نشويد و خداوند به همه چيز داناست (نساء: 176؛ براي آگاهي بيشتر، ر.ک: مائده: 97؛ انعام: 59 و 80؛ اعراف: 89؛ انفال: 75؛ طه: 98؛ نور: 64؛ احزاب: 40؛ شوري: 12؛ فتح: 26؛ حجرات: 16؛ حديد: 3؛ مجادله: 7؛ تغابن: 11).
    _ خداوند از تمام اعمال انسان، حتي از اراده‌هاي او، آگاه است.
    _ آنها كسانى‌اند كه خدا آنچه را در دل دارند، مى‌داند (نساء: 63).
    در تفسير آية اخير آمده است: خداوند از عداوتي که منافقين با علي در دنيا دارند، آگاهي دارد و امر‌شان را به آخرت موکول کرده‌ است (قمي، 1363، ج1، ص142). در اين آية شريفه، مطابق تفسير قمي، خداوند از قلوب انسان‌ها آگاه است و تمام اعمال و اراده‌هاي انسان‌ها را مي‌داند. اعتقاد به عالم بودن خداوند به همه چيز، از جمله عالم بودن بر اعمال انسان، آن‌گونه‌که آيات قرآن بيان مي‌کند، به دلالت التزامي دلالت مي‌کند که مديران و کارکنان به‌صورت شفاف پاسخ‌گو باشند تا ذي‌نفعان در تصميم‌گيري‌ها و اقدامات عملي به‌صورت صادقانه و بدون پنهان‌کاري مشارکت کنند.
    2ـ5. پاسخ‌گويي انسان در پيشگاه خدا
    پاسخ‌گو کردن کارگزاران، نه بر پاية بي‌اعتمادي به آنان، بلکه با هدف راهنمايي مستمر و ياري آنان صورت مي‌گيرد تا از اشتباهات احتمالي بپرهيزند و انگيزه‌هايشان تقويت شود؛ به‌گونه‌اي‌که مديران همواره کنار خودشان احساس امنيت و همراهي کنند و در خصوص برنامه‌ها تعهد و انگيزه نشان دهند (صالحي، 1403، ص49). باور به اينکه خداوند به همه چيز، از جمله اعمال انسان، عالم و آگاه است، ايجاب مي‌کند که انسان‌ها در پيشگاه خداوند پاسخ‌گو باشند. خداوند در آيات متعدد، عالم بودن خود به اعمال انسان را يادآوري مي‌کند؛ از جمله مي‌فرمايد: «و اگر بعد از اين‌همه نشانه‌هاى روشن كه براى شما آمده است، لغزش كرديد [و گمراه شديد]، بدانيد [از چنگال عدالت خدا فرار نتوانيد كرد] كه خداوند، توانا و حكيم است» (بقره: 209؛ براي آگاهي بيشتر، ر.ک: انفال: 24؛ رعد: 18؛ اسراء: 52؛ شوري: 38 و 47؛ احقاف: 31؛ تکاثر: 8).
    خداوند حتي اعضا و جوارح انسان را پاسخ‌گو مي‌داند و در اين خصوص بيان مي‌کند که هر کس بار گناه خود را به‌دوش خويش مي‌کشد و نتيجة اعمال خود را مي‌بيند: «هيچ كس بار گناه ديگرى را بر دوش نمى‌گيرد؛ و اينكه براى انسان بهره‌اى جز سعى و كوشش او نيست؛ و اينكه تلاش او به‌زودى ديده مى‌شود» (نجم: 38ـ40؛ براي آگاهي بيشتر، ر.ک: قيامة: 36). 
    در مورد پاسخ‌گويي اعضا و جوارح انسان، در قرآن کريم تصريح شده است که انسان نبايد بدون علم و آگاهي کافي، بر امري اصرار ورزد و پافشاري کند؛ زيرا تمام اعضا و جوارح انسان در برابر اعمالي که انجام مي‌دهند، مسئول‌اند: «از آنچه به آن آگاهى ندارى، پيروى مكن؛ چراكه گوش و چشم و دل، همه مسئول‌اند» (اسراء: 36). مرحوم علامه طباطبايي نوشته است که اين آية شريفه از پيروى بدون علم و يقين نهى مى‌كند (طباطبايي، 1374، ج13، ص126 و 130). اين آية شريفه دنباله‌روي از غير علم را نهي مي‌کند و اعضا و جوارح (گوش و چشم و قلب) را که به غير علم عمل مي‌کنند، مورد بازخواست قرار مي‌دهد؛ زيرا عمل به غير علم باعث عدم شفافيت و انحراف از واقع مي‌شود. 
    پاسخ‌گويي در برابر خدا ايجاب مي‌کند که انسان اعمالش را به‌درستي انجام دهد؛ در سازمان مشارکت شفاف داشته باشد؛ زيرآب‌زني نکند؛ اگر وظيفه‌اي به عهده‌اش واگذار شود، صادقانه و به‌دور از تقلب انجام دهد و  پنهان‌کاري نکند. بنابراين باور به پاسخ‌گويي در پيشگاه خداوند سبب مي‌شود که مشارکت شفاف انجام شود.
    3ـ5. امانت بودن پست و مقام
    در تعليمات ديني، حاکميت ذاتي و مطلق از آنِ خداوند است. خداوند در سورة يوسف مي‌فرمايد: «حكم تنها از آن خداست؛ فرمان داده است كه غير از او را نپرستيد» (يوسف: 40). علامه طباطبايي واژة «حکم» را به‌معناي حکم‌فرمايي دانسته است (طباطبايي، 1374، ج11، ص169). در اين آية شريفه، خداوند حاکميت را اصالتاً از آن خود دانسته است (براي آگاهي بيشتر، ر.ک: کهف: 26؛ نساء: 58)؛ ولي براي تحقق حاکميت، حق حکومت کردن را به افراد واجد شرايط تفويض کرده است.
    بر اين مبنا، حکومت «امانت» و حاکم «امانت‌دار» مردم است. علامه طباطبايي معتقد است که حکومت امانت الهي است و حاکمان امين مردم‌اند که متصدي منصب‌هاي حکومتي شده‌اند (طباطبايي، 1374، ج11، ص242). چنانچه صاحبان حکومت که مردم‌اند، از امناي خود اطلاعاتي براي مشارکت در تصميم‌گيري و اقدامات عملي درخواست کنند، حاکمان موظف‌اند که زمينة مشارکت آنان را فراهم سازند و اطلاعات لازم را در اختيار ذي‌نفعان سازمان به‌صورت شفاف قرار دهند.
    قرآن کريم نيز زمامداران را امين خدا و مسئوليت را امانتي الهي دانسته که به آنها واگذار شده است؛ بدين معنا که رسالت و نبوت امانت الهي است و پيامبران و رسل، مانند حضرت نوح و هود و صالح، زمامداران امين معرفي مي‌شوند تا با عمل به اين امانت، راهنمايي و هدايت عملي جامعه را فراهم آورند. قرآن کريم از قول اين پيامبران مي‌فرمايد: «مسلماً من براى شما پيامبرى امينم» (شعراء: 107؛ براي آگاهي بيشتر، ر.ک: شعراء: 125، 143، 162 و 178؛ دخان: 18؛ اعراف: 68). امين بودن رسولان ايجاب مي‌کند که به امانت خيانت نکنند (طبرسي، 1372، ج18، ص38).
    علي نيز زمامدار را امين خداوند در زمين مي‌داند و مي‌فرمايد: «همانا زمامدار امين خدا در زمين و برپادارندة عدالت در جامعه و عامل جلوگيري از فساد و گناه در ميان مردم است» (آقاجمال خوانساري، 1366، ج2، ص604). اين فرمايش امام ناشي از باور به امانت بودن حکومت و امين بودن زمامداران است. اين مهم مي‌طلبد که زمامداران امانت الهي را حفظ کرده، اصل مهم امانت‌داري را رعايت کنند و امانت را به صاحبانش برگردانند. حاکم و زمامدار اگر خود را امين بداند، خودسرانه و مستبدانه تصميم نخواهد گرفت و رفتار نخواهد کرد؛ بلکه تصميم‌گيري‌ها را با مشورت و مشارکت ذي‌نفعان انجام خواهد داد و چنانچه مردم در هنگام مشارکت در تصميمات به اطلاعات لازم نياز داشته باشند، زمامداران موظف‌اند اين امانت مردم را در اختيارشان قرار دهند.
    4ـ5. حق آگاهي مردم از امور
    قرآن به انسان‌ها حق مي‌دهد که در مورد امور مختلف سؤال کنند و به‌دنبال حقيقت باشند. در قرآن کريم آياتي وجود دارد که مردم را به شناخت امور ترغيب مي‌کند و براي انسان‌ها حق دسترسي به اطلاعات صحيح و شفاف قائل است. از جمله در سورة انبيا مي‌فرمايد: «و پيش از تو جز مرداني که به آنها وحي مي‌کرديم، نفرستاديم. پس اگر نمي‌دانيد، از آگاهان بپرسيد» (انبياء: ۷؛ براي آگاهي بيشتر، ر.ک: مائده: 67؛ اسراء: 36). قرائتي در تفسير اين آيه، سؤال کردن از کارشناس را يک اصل عُقلايي مي‌داند و در تأييد بيانش، از پيامبر نقل مي‌کند که نه عالم اهل سكوت و كتمان باشد و نه جاهل خاموش‌ (قرائتي، 1383، ج5، ص426).
    خداوند به‌قدري بر شفافيت و اطلاع‌رساني صحيح تأکيد دارد که کتمان‌کنندگان اطلاعات و اشخاصي را که مردم را در جهل نگه مي‌دارند، مورد لعن خود و همة لعن‌کنندگان قرار داده است (بقره: ۱۵۹). لازمة بيان ذکرشده در سورة بقره اين است که حاکمان و مسئولان موظف‌اند دربارة امور عمومي اطلاع‌رساني شفاف کنند تا بر پاية آن، مشارکت شفاف صورت گيرد.
    5ـ5. حق مشارکت در تعيين سرنوشت
    حق مشارکت در تعيين سرنوشت به‌عنوان يکي از مؤلفه‌هاي کليدي شفافيت مشارکتي، به اين مهم اشاره دارد که افراد و گروه‌هاي جامعه بايد بتوانند در فرايندهاي تصميم‌گيري که بر زندگي و آيندة آنها تأثير مي‌گذارد، مشارکت فعال و مؤثر داشته باشند. اين حق، پاية اساسي براي دموکراسي و حکمراني خوب محسوب مي‌شود و به‌عنوان بخشي از حقوق بشر نيز شناخته شده است.
    حق مشارکت در تعيين سرنوشت، يکي از اصول مهم در قرآن است و در آيات مختلفي از قرآن مورد توجه قرار گرفته است. قرآن به مردم حق آزادي انتخاب و مشارکت در امور سرنوشت‌ساز زندگي را داده و انسان‌ها را در انتخاب مسير زندگي خود آزاد گذاشته است؛ چنان‌که مي‌فرمايد: «هيچ گونه اکراهي در دين نيست. راه راست از راه گمراهي کاملاً مشخص شده است» (بقره: 256). اين آيه بيان مي‌کند که هيچ کس نمي‌تواند ديگري را به‌اجبار در مسير خاصي قرار دهد؛ بلکه هر فرد بايد از آزادي انتخاب در تعيين سرنوشت خود برخوردار باشد.
    آيت‌الله مکارم شيرازي «رشد» را به راهيابى و رسيدن به واقع، در برابر «غى» كه به‌معناى انحراف از حقيقت و دور شدن از واقع است، معنا مي‌کند (مکارم شيرازي، 1374، ج2، ص279). انسان زماني مي‌تواند مسير صحيح زندگي خود را انتخاب کند که از اطلاعات شفاف برخوردار باشد؛ چنان‌که اين امر در مورد مشورت و مشارکت در تصميم‌گيري نيز صادق است.
    قرآن کريم مشارکت و مشورت در تصميم‌گيري‌هاي شفاف را اصل مي‌داند و راهي براي دستيابي به عدالت و افزايش همبستگي اجتماعي معرفي مي‌کند. بنابراين، مشارکت در تصميم‌گيري شفاف ـ که از آن به مشارکت تصميم‌سازانه نيز ياد شده (نوروزي و ديگران، 1397، ص47) ـ بر پاية اطلاع‌رساني شفاف بنا شده است؛ به‌گونه‌اي‌که اگر اطلاع‌رساني شفاف از سوي مسئولان صورت نگيرد، مشارکت در تصميم‌گيري نيز نتيجة مطلوب در پي نخواهد داشت.
    نتيجه‌گيري
    مباني شفافيت مشارکتي از منظر قرآن بر اساس مؤلفه‌هايي که ذکر شد، دلالت‌هاي سازماني مهمي دارد که مي‌تواند به‌عنوان چهارچوبي براي ايجاد نظام‌هاي شفاف و مشارکتي در سازمان‌ها و نهادهاي اجتماعي مورد استفاده قرار گيرد. در ادامه، دلالت‌هاي سازماني هر يک از اين مؤلفه‌ها توضيح داده مي‌شود.
    آگاهي مطلق خداوند به همة امور نشان مي‌دهد که هيچ اراده و عملي از نگاه او پنهان نمي‌ماند. اين مؤلفه بر لزوم شفافيت در سازمان‌ها دلالت دارد؛ بدين جهت که باور به آگاه بودن خداوند به تمام امور ايجاب مي‌کند که تصميم‌گيري‌ها و اقدامات سازماني بدون پنهان‌کاري انجام شود؛ زيرا اين مؤلفه بيان مي‌کند که تمامي تصميمات و اقدامات سازماني از سوي خداوند قابل بررسي و ارزيابي است و باور به اين مهم موجب مي‌شود که مديران و کارکنان در سازمان تمايل بيشتر به صداقت و شفافيت نشان دهند.
    پاسخ‌گويي انسان در پيشگاه خدا تمام جنبه‌هاي زندگي فردي و اجتماعي را شامل مي‌شود؛ به‌گونه‌اي‌که انسان در تمام زواياي زندگي فردي و اجتماعي پيش خداوند مسئول است. مديران و کارکنان نيز از اين قاعده مستثنا نيستند و در قبال تصميمات و اقدامات عملي خود، در پيشگاه خداوند مسئول و پاسخ‌گويند.
    از منظر قرآن، پست و مقام در سازمان‌ها امانتي الهي است که به‌واسطة آن بايد خدمتگزار مردم بود و اهداف سازماني را به‌صورت عادلانه، مسئولانه و شفاف پيگيري کرد. بنابراين، منظور از امانت‌داري استفادة مسئولانه از قدرت، جلوگيري از سوءاستفاده، و گزارش دقيق عملکرد به ذي‌نفعان است. با امانت‌داري و مسئوليت‌پذيري، زمينه براي اطلاع‌رساني روشن دربارة تصميم‌ها، روند تصميم‌گيري، بهره‌گيري از منابع، و امکان پاسخ‌گويي برابر براي همة اعضاي سازمان و سهامداران فراهم مي‌شود. در نتيجه، امانت الهي دانستن حکومت، کليد شفافيت در سازمان است و چنين باوري درون‌مايه‌اي براي شفافيت در سازمان مي‌سازد.
    قرآن کريم ضمن اينکه پست و مقام را امانت الهي مي‌داند، زمامداران را امين خدا مي‌شمارد و بر مسئوليت‌پذير بودن آنان در قبال مردم و خداوند تأکيد مي‌کند. اين مهم مي‌رساند که مديران در تصميم‌گيري‌ها و اقدامات خود بايد با مردم مشورت کنند و زمينه‌هاي مشارکت آنان را در تصميم‌گيري‌ها فراهم آورند.
    قرآن بر حق مردم براي آگاهي از امور تأکيد مي‌کند. اين مفهوم مي‌رساند که سازمان‌ها بايد اطلاعات مربوط به عملکرد خود را به‌طور شفاف و به‌موقع در اختيار عموم قرار دهند تا بتوانند در فرايندهاي تصميم‌گيري مشارکت کنند. اين امر مي‌تواند به افزايش اعتماد و مشارکت در سازمان کمک کند.
    همچنين قرآن مشارکت در تعيين سرنوشت خود را حق مسلم مردم مي‌داند و بر لزوم مشارکت فعال در فرايندهاي تصميم‌گيري تأکيد مي‌کند. باور به اين اصل باعث مي‌شود که سازمان‌ها سازوکارهايي براي مشارکت کارکنان در تصميم‌گيري‌ها پديد آورند تا بتوانند از ديدگاه‌ها و ايده‌هاي آنها بهره‌برداري کنند. باور به اين مؤلفه مي‌تواند به افزايش رضايت ذي‌نفعان و بهبود عملکرد سازمان کمک کند.
    بنابراين، مفاهيم قرآني مطرح‌شده در اين عناوين، دلالت‌هاي سازماني مهمي دارند که مي‌توانند به‌عنوان مبنا براي ايجاد شفافيت و مشارکت در سازمان‌ها مورد استفاده قرار گيرند. به‌کارگيري مؤلفه‌هاي يادشده مي‌تواند محيطي فراهم آورد که در آن ارزش‌هاي انساني، اخلاقي و اجتماعي به‌طور هم‌زمان با اهداف کسب‌وکار همسو شود و زمينه‌ساز رشد پايدار و توسعة مشارکتي باشد.
     

    References: 
    • قرآن حکیم.
    • نهج‌البلاغه (1384)، ترجمة محمد دشتی، قم: آسیانا.
    • آقاجمال خوانساری، محمدبن‌حسین (1366). شرح آقاجمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم‌. تهران: دانشگاه تهران.
    • اختری، سجاد و دارابی، لطف‌الله (1398). شفافیت از دیدگاه حکومت اسلامی و حکمرانی خوب. نظارت و بازرسی ناجا، 13(47)، 75ـ90.
    • پارسائیان، محمد (1403). مبانی و اصول تربیت اقتصادی کارگزاران از منظر نهج‌البلاغه. اسلام و پژوهش‌های تربیتی، 2(32)، 73ـ92.
    • پدرام، سعید و رحمانی‌زاده دهکردی، حمیدرضا (1381). شفاف‌سازی و پاسخگویی در نهادهای رسمی. مجلس و پژوهش، 9(36)، 85ـ95.
    • پهلوان‌شریف، محمدامین، ترابی، احمد و کمالیان مهریزی، سیدیوسف (1401). ارائة الگوی نظام‌مند شفافیت بر اساس آیات قرآن کریم؛ رویکرد نظریه‌پردازی داده‌بنیاد. مدیریت اسلامی، 30(1)، 167ـ213.
    • جباری، حبیب‌الله (1378). مشارکت و توسعة اجتماعی. مجموعه مقالات همایش توسعة اجتماعی وزارت کشور. تهران: دفتر امور اجتماعی.
    • حسینی، سیدحسن (1400). مؤلفه‌های تحقق شفافیت در حکومت از دیدگاه امام علی(ع) در نهج‌البلاغه. پژوهشنامة نهج‌البلاغه، 9(35)، 111ـ127.
    • خردمند، محسن (1398). جایگاه فقهی شفافیت اطلاعات حکومت اسلامی. حکومت اسلامی، 24(92)، 59ـ84.
    • خنیفر، حسین و مسلمی، ناهید (1398). اصول و مبانی روش‌های پژوهش کیفی رویکردی نو و کاربردی. تهران: نگاه دانش.
    • دانایی‌فرد، حسن (1395). روش‌شناسی مطالعات دلالت‌پژوهی در علوم اجتماعی و انسانی: بنیان‌ها، تعاریف، اهمیت، رویکردها و مراحل اجرا. فصلنامة روش‌شناسی علوم انسانی، 22(86)، 39ـ71. 
    • زندیه، حسن و سروی، سالار (1392). شفافیت اسنادی و حق دسترسی آزاد به اطلاعات. فصلنامة گنجینة اسناد، 22(89)، 116ـ134.
    • سکاران، اوما (1398). روش‌های تحقیق در مدیریت. ترجمة محمد صائبی و محمود شیرازی. تهران: مؤسسة آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی.
    • صالحی، حسن خواجوند (1403). تحلیل تأثیر سازوکارهای ولایت فقیه بر بهبود مدیریت و کاهش خطاهای حکمرانی اسلامی. اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 14(28)، 41ـ56.
    • طاهری، محسن و ارسطا، محمدجواد (1395). بررسی تطبیقی مبانی اصل شفافیت از دیدگاه اسلام و نظریة حکمرانی خوب. بررسی تطبیقی حقوق اسلام و غرب، 3(9)، 1ـ24.
    • طاهری، محسن، ارسطا، محمدجواد و ملک‌افضلی، محسن (1398). مبانی و آثار اصل شفافیت از منظر اندیشة سیاسی اسلام. سیاست متعالیه، 7(24)، 81ـ100.
    • طباطبایی، سیدمحمدحسین (1374). المیزان فی تفسیر القرآن. ترجمة سیدمحمدباقر موسوی همدانی. قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعة مدرسین حوزة علمیة قم.
    • طبرسی، فضل‌بن‌حسن (1372). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. تهران: ناصرخسرو.
    • علیخانی، علی‌اکبر (1384). پاسخگویی در نظام جمهوری اسلامی ایران. دین و ارتباطات، 2(26)، 51ـ82.
    • قرائتی، محسن (1383). تفسیر نور. تهران: مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن.
    • قمی، علی‌بن‌ابراهیم (1363). تفسیر القمی. قم: دار الکتاب.
    • گل‌پرور، حمیدرضا، نبی‌پور، محمد، اسماعیلی، مهدی و کاظمی جویباری، مهدی (1401). جایگاه شفافیت و پاسخگویی در مبارزه با فساد در معاملات دولتی. نظارت و بازرسی، 16(60)، 73ـ98.
    • مکارم شیرازی، ناصر (1374). تفسیر نمونه. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
    • منطقی، محسن (1400). اعتباریابی و اعتمادسازی در مدیریت اسلامی با تأکید بر دانش مدیریت. تحقیقات بنیادین علوم انسانی، 7(3)، 101ـ122.
    • موسوی، سیده‌معصومه، دهقان، رحیم و قاسمی، علی (1401). معیارهای حاکم بر شفافیت در حکومت دینی. حکومت اسلامی، 27(4)، 83ـ106. 
    • نبوی، سیدعباس (1383). کالبدشکافی نظری و کاربردی رویکردهای پاسخگویی در نظام ولایی. اندیشة حوزه، 2(49 و 50)، 154ـ‌172.
    • نوروزپور، حیدرعلی، پروین، خیرالله، رستمی، ولی و حسینی صدرآبادی، ایرج (1401). مبانی حاکم بر شفافیت قانون‌گذاری از دیدگاه قرآن، روایات و حکمرانی خوب. مطالعات قرآنی، 13(50)، 175ـ190.
    • نوروزی، مجتبی، شلمزاری، سعیدصفی و رهبر، عباسعلی (1397). شیوه‌ها و بسترهای مشارکت سیاسی در الگوی پیشرفت. معرفت سیاسی، 1(19)، 43ـ58.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    اصغری، حفیظ الله، گائینی، ابو الفضل، مهرابی، امیر حمزه.(1403) مؤلفه‌های مبانی شفافیت مشارکتی از منظر قرآن و دلالت‌‌های سازمانی آن. دو فصلنامه اسلام و پژوهش های مدیریتی، 14(2)، 83-99 https://doi.org/10.22034/modiriyati.2025.5001830

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حفیظ الله اصغری؛ ابو الفضل گائینی؛ امیر حمزه مهرابی."مؤلفه‌های مبانی شفافیت مشارکتی از منظر قرآن و دلالت‌‌های سازمانی آن". دو فصلنامه اسلام و پژوهش های مدیریتی، 14، 2، 1403، 83-99

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    اصغری، حفیظ الله، گائینی، ابو الفضل، مهرابی، امیر حمزه.(1403) 'مؤلفه‌های مبانی شفافیت مشارکتی از منظر قرآن و دلالت‌‌های سازمانی آن'، دو فصلنامه اسلام و پژوهش های مدیریتی، 14(2), pp. 83-99

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    اصغری، حفیظ الله، گائینی، ابو الفضل، مهرابی، امیر حمزه. مؤلفه‌های مبانی شفافیت مشارکتی از منظر قرآن و دلالت‌‌های سازمانی آن. اسلام و پژوهش های مدیریتی، 14, 1403؛ 14(2): 83-99