کارآفرینی از منظر دینی: بازتعریف سود در جهت خدمت به جامعه
/ این مقاله به بررسی رابطة میان کارآفرینی و الهیات میپردازد و میکوشد تا کارآفرینی را از منظر دینی، بهویژه در سنتهای اسلامی، تحلیل کند. در این تحقیق، کارآفرینی نهتنها بهعنوان یک پدیدة اقتصادی، بلکه بهعنوان یک وظیفة اخلاقی و معنوی مطرح میشود که میتوا / hosadeghi@ut.ac.irArticle data in English (انگلیسی)
- Alavi Foundation (2023). Alavi Foundation: Empowering communities in Iran. Alavi Foundation. https://www.alavifoundation.org
- Anderson, J. (2009). Charlize Theron Designs for Toms Shoes. JOCELYN ANDERSON.
- Audretsch, D. B. & Keilbach, M. (2013). Entrepreneurship and regional development: The role of institutions. Regional Studies, 47(4), 477ـ493.
- Audretsch, D. B. & Thurik, A. R. (2004). A model of the entrepreneurial economy. International Journal of Entrepreneurship Education, 2(4), 1ـ13.
- Brown, M. E. & Treviño, L. K. (2006). Ethical leadership: A review and future directions. The Leadership Quarterly, 17(6), 595ـ616.
- Bhatti, M. I. & Lamba, A. (2020). Religious social networks in entrepreneurship: A systematic review. International Journal of Social Economics, 47(7), 755ـ773.
- Branzei, O. & Vertinsky, I. (2006). Cultural entrepreneurship: A review of the literature. Journal of Business Venturing, 21(6), 625ـ653. https://doi.org/10.1016/j.jbusvent.2006.03.002
- Dubard Barbosa, Saulo & Smith, Brett (2023). Specifying the role of religion in entrepreneurial action: a cognitive perspective. Small Business Economics, 62(4), 1315-1336.
- Investopedia (2015). The 10 Most Successful Social Entrepreneurs. https://www.investopedia.com/articles/investing/092515/10_most_successful_social_entrepreneurs.asp
- Jamali, D. (2008). A stakeholder approach to corporate social responsibility: A fresh perspective into theory and practice. Journal of Business Ethics, 82(3), 213ـ231.
- Johnson, S. G. (2017). The role of religious faith in entrepreneurship: Implications for strategic management. Journal of Management Studies, 54(2), 257ـ279.
- Johnson, R. & White, M. (2021). Religion and entrepreneurship: A critical review and agenda for future research. Entrepreneurship Theory and Practice, 45(6), 1244ـ1268.
- Johnson, M. & White, P. (2021). Religious Values and Entrepreneurial DecisionـMaking: A Psychological Perspective. Journal of Business Ethics, 174(2), 289ـ307.
- Kisho, M. (2023). Kisho: An Iranian startup promoting Islamic culture. Kisho. https://www.kisho.ir
- Kumar, S., Sahoo, S., Lim, W. M. & Dana, L. (2022). Religion as a social shaping force in entrepreneurship and business: Insights from a technology-empowered systematic literature review. Technological Forecasting and Social Change, V.175. https://doi.org/10.1016/j.techfore.2021.121393.
- Miller, T. & Ewest, T. (2020). Spirituality in business: A case study approach. Journal of Business Ethics, 172(1), 25ـ40.
- Mitroff, I. I. & Denton, E. A. (1999). A study of spirituality in the workplace. The Sloan Management Review, 40(4), 83ـ92.
- Miller, D. W. & Ewest, T. (2020). Faith and Work: Understanding the Role of Theology in Entrepreneurial Practices. Harvard Business Review, 98(5), 45ـ57.
- Mycoskie, B. (2010). TOMS Founder Distances Company from Focus on the Family. The Christian Post. https://www.christianpost.com/news/toms-founder-distances-company-from-focus-on-the-family.html
- Rahman, M. Z., Ullah, F. & Thompson, P. (2024). Religion, personality traits and the nature of entrepreneurial activities: insights from Scottish Muslim entrepreneurs, International Journal of Entrepreneurial Behavior & Research, 30(6), 1372-1399. https://doi.org/10.1108/IJEBRـ01ـ2023ـ0074
- Raisi, A. (2023). Kafeh Bazar: A platform for mobile applications in Iran. Kafeh Bazar. https://www.kafehbazar.ir
- Resalat Clothing, P. (2023). Resalat Clothing: Islamic ethical fashion in Iran. Resalat Clothing. https://www.resalatclothing.ir
- Shatel Group, (2023). Shatel: Providing internet services and social responsibility in Iran. Shatel Group. https://www.shatel.ir
- Smith, W. K. (2019). Social entrepreneurship: A contemporary approach to business. Harvard Business Review, 89(8), 45ـ58.
- Smith, Brett R., Gümüsay, A. A. & Townsend, D. M. (2023). Bridging worlds: The intersection of religion and entrepreneurship as meaningful heterodoxy. Journal of Business Venturing Insights, V.20, https://doi.org/10.1016/j.jbvi.2023.e00406.
- Smith, Brett R., McMullen, Jeffery S. & Cardon, Melissa S. (2021). Toward a theological turn in entrepreneurship: How religion could enable transformative research in our field. Journal of Business Venturing, 36(5), 106-139.
- Smith, J. (2019). The Spiritual Entrepreneur: How Religious Beliefs Shape Business Strategies. Entrepreneurship Theory and Practice, 43(1), 122ـ140.
- Stevenson, H. H. & Jarillo, J. C. (2007). A paradigm of entrepreneurship: Entrepreneurial management. Strategic Management Journal, 8(5), 429ـ442.
کارآفريني از منظر ديني: بازتعريف سود در جهت خدمت به جامعه
حسين صادقي / دانشيار گروه کارآفريني، دانشگاه تهران، تهران، ايران hosadeghi@ut.ac.ir
فاطمه کاووسي راد/ دانشجوي دکتري کارآفريني، دانشگاه تهران، تهران، ايران fateme.kavosi.r@ut.ac.ir
دريافت: 13/12/1403 ـ پذيرش: 28/02/1404
چکيده
اين مقاله به بررسي رابطة ميان کارآفريني و الهيات ميپردازد و ميکوشد تا کارآفريني را از منظر ديني، بهويژه در سنتهاي اسلامي، تحليل کند. در اين تحقيق، کارآفريني نهتنها بهعنوان يک پديدة اقتصادي، بلکه بهعنوان يک وظيفة اخلاقي و معنوي مطرح ميشود که ميتواند به بهبود عدالت اجتماعي، رفاه عمومي و نوآوري کمک کند. در بسياري از آموزههاي ديني، کار نهتنها وسيلهاي براي کسب درآمد، بلکه راهي براي خدمت به جامعه و تحقق اهداف معنوي تلقي ميشود. مقاله به تحليل تأثير باورهاي ديني بر رفتارهاي کارآفرينانه، تصميمگيريها و شيوههاي مديريتي ميپردازد و پيشنهاد ميکند که ميتوان از اصول ديني براي توسعة الگوهاي نوين و اخلاقي کارآفريني استفاده کرد. اين پژوهش با بهرهگيري از روش تحقيق کيفي و راهبرد تحليل مضمون و از طريق مطالعة منابع ثانويه و تحليل تطبيقي متون ديني و مطالعات کارآفريني، به شناسايي مفاهيم الهياتي، مانند عدالت، مسئوليت اجتماعي، معنويت و هدفمندي، پرداخته است. نتايج بهطور ويژه بر اهميت نقش دين در انگيزههاي کارآفرينان مذهبي تأکيد دارد. در نهايت، اين مقاله بر اهميت ترکيب مفاهيم الهياتي با کارآفريني براي ايجاد کسبوکارهاي اخلاقي و پايدار تأکيد ميکند که ميتوانند علاوه بر سودآوري، به بهبود وضعيت اجتماعي و فرهنگي جوامع کمک کنند.
کليدواژهها: دين، سود، کارآفريني، خدمت به جامعه.
مقدمه
کارآفريني همواره بهعنوان نيرويي محرک در رشد اقتصادي و اجتماعي شناخته شده؛ اما در سالهاي اخير نگاههاي جديدتري به اين مفهوم شکل گرفته است که از رويکردهاي صرفاً اقتصادي و مديريتي فراتر ميرود. يکي از اين رويکردها بررسي کارآفريني از منظر الهيات است که بهجاي تمرکز صرف بر سودآوري، بر معنا، ارزشهاي اخلاقي و تأثيرات اجتماعي تأکيد دارد. بسياري از سنتهاي ديني، کار را نهتنها وسيلهاي براي کسب درآمد، بلکه يک وظيفة معنوي و اخلاقي در نظر ميگيرند که ميتواند به تحقق عدالت، نوآوري و بهبود رفاه اجتماعي کمک کند. بااينحال در ادبيات کارآفريني، هنوز چهارچوب نظري مشخصي براي بررسي رابطة ميان الهيات و کارآفريني توسعه نيافته است. اين مقاله بهدنبال بررسي اين رابطه و ارائة رويکردي جديد براي درک کارآفريني از منظر الهياتي است.
1. بيان مسئله
کارآفريني بهعنوان يکي از موتورهاي اصلي رشد اقتصادي، نوآوري و اشتغالزايي، همواره مورد توجه پژوهشگران، سياستگذاران و فعالان اقتصادي بوده است. از ديدگاه سنتي، کارآفريني عمدتاً بهعنوان يک پديدة اقتصادي و مديريتي در نظر گرفته ميشود که در آن عواملي مانند دسترسي به منابع، قابليتهاي مديريتي و شرايط بازار، نقش کليدي ايفا ميکنند. بااينحال در دهههاي اخير ديدگاههاي جديدتري دربارة ماهيت کارآفريني مطرح شده است که به جنبههاي غيرمادي، فرهنگي و اجتماعي آن نيز توجه دارند. يکي از اين ديدگاهها، تأکيد بر نقش دين، معنويت و الهيات در فرايند کارآفريني است.
الهيات، بهعنوان يک نظام فکري که به بررسي رابطة انسان با امر متعالي و اصول اخلاقي ميپردازد، ميتواند چهارچوبهاي جديدي را براي تحليل رفتارهاي کارآفرينانه ارائه دهد. در بسياري از سنتهاي ديني، کار نهتنها وسيلهاي براي کسب درآمد، بلکه عملي اخلاقي و حتي يک وظيفة الهي در نظر گرفته ميشود که ميتواند به رشد فردي و اجتماعي کمک کند. بر اين اساس، برخي محققان پيشنهاد کردهاند که ميتوان کارآفريني را از منظر الهياتي بررسي کرد و درک جديدي از انگيزهها، اهداف و شيوههاي کارآفريني ارائه داد؛ اما با وجود اهميت اين موضوع، پژوهشهاي انجامشده در اين زمينه همچنان محدودند و يک چهارچوب نظري منسجم براي تحليل کارآفريني از منظر الهياتي هنوز بهطور کامل توسعه نيافته است.
مطالعات پيشين در مورد رابطة بين دين و کارآفريني عمدتاً بر تأثير باورهاي مذهبي بر انگيزهها، تصميمگيريها و رفتارهاي کارآفرينانه متمرکز بودهاند. براي مثال، اسميت (2019) در پژوهش خود نشان داده است که افراد مذهبي در هنگام راهاندازي کسبوکار تمايل بيشتري به رعايت اصول اخلاقي و مسئوليت اجتماعي دارند. اين موضوع بهويژه در کارآفريني اجتماعي برجستهتر است؛ جايي که کارآفرينان بهدنبال ايجاد ارزشهاي اجتماعي و معنوي در کنار سودآوري اقتصادياند.
ازسويديگر، جانسون و وايت (2021) در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيدهاند که باورهاي مذهبي ميتوانند بهعنوان يک منبع انگيزشي قوي عمل کرده، کارآفرينان را به تحمل ريسکهاي بالا و تلاش مستمر ترغيب کنند. اين پژوهشها همچنين نشان دادهاند که دين و معنويت ميتواند حس هدفمندي را در کارآفرينان تقويت کرده، به آنها در مواجهه با چالشهاي کسبوکار کمک کند.
علاوه بر اين، ميلر و اوِست (2020) با بررسي رابطة بين دين و نوآوري در کارآفريني، بيان کردهاند کارآفريناني که داراي جهانبيني ديني قوياند، اغلب بهدنبال ايجاد الگوهاي کسبوکاري هستند که نهتنها از نظر اقتصادي کارآمد باشند، بلکه از نظر اخلاقي و اجتماعي نيز مسئوليتپذير باشند. اين مطالعات نشان ميدهند که دين ميتواند تأثيرات عميقي بر رفتارهاي کارآفرينانه داشته باشد؛ اما بيشتر اين تحقيقات بر تأثيرات فردي دين بر کارآفريني متمرکز بوده و کمتر به جنبههاي کلان و الهياتي اين رابطه پرداختهاند.
با وجود پژوهشهاي متعددي که در زمينة تأثير دين و معنويت بر کارآفريني انجام شدهاند، هنوز شکافهاي مهمي در اين حوزه باقي مانده است: نخست، بيشتر اين مطالعات بر سطح فردي و روانشناختي تمرکز داشتهاند و تأثيرات الهياتي را در سطح نظريههاي کارآفريني کمتر مورد بررسي قرار دادهاند؛ درحاليکه مطالعات بسياري نشان دادهاند که باورهاي ديني ميتوانند بر تصميمگيريها و رفتارهاي کارآفرينانه اثر بگذارند؛ اما همچنان اين پرسش مطرح است که مفاهيم الهياتي چگونه ميتوانند به ارائة چهارچوبهاي نظري جديد در حوزة کارآفريني کمک کنند.
دومين شکاف تحقيقاتي به رويکردهاي روششناختي مربوط ميشود. بسياري از پژوهشهاي موجود، از روشهاي توصيفي يا مطالعات موردي استفاده کردهاند؛ اما کمتر پژوهشي بهصورت نظاممند و نظري به بررسي اين موضوع پرداخته است. بهويژه تحقيقات محدودي در مورد مقايسة ديدگاههاي مختلف ديني و الهياتي دربارة کارآفريني انجام شده است. براي مثال، هنوز مشخص نيست که اصول الهياتي مختلف (مانند عدالت، قناعت، بهرهوري و نوآوري) چگونه ميتوانند بر رفتارهاي کارآفرينانه تأثير بگذارند و اين اصول چگونه ميتوانند به ايجاد الگوهاي جديد کارآفريني کمک کنند.
سومين شکاف تحقيقاتي به پيامدهاي عملي اين ديدگاه مربوط ميشود. گرچه برخي مطالعات نشان دادهاند که باورهاي ديني ميتوانند نقش مثبتي در کارآفريني ايفا کنند، اما هنوز مشخص نيست که چگونه اين بينشها ميتوانند در سياستگذاريها و برنامههاي آموزشي کارآفريني گنجانده شوند. بهعبارتديگر، به پژوهشهايي نياز است که نشان دهند چگونه ميتوان از مفاهيم الهياتي براي توسعة الگوهاي نوآورانه در کارآفريني بهره برد.
در اين پژوهش، ما قصد داريم با استفاده از رويکردهاي نظري و تجربي به بررسي رابطة ميان الهيات و کارآفريني بپردازيم. برخلاف مطالعات پيشين که عمدتاً به تأثير باورهاي مذهبي بر انگيزهها و ارزشهاي فردي کارآفرينان پرداختهاند، ما تلاش خواهيم کرد که الهيات را بهعنوان يک چهارچوب نظري براي درک بهتر پديدة کارآفريني معرفي کنيم. اين پژوهش قصد دارد به اين پرسش پاسخ دهد که چگونه اصول و مفاهيم الهياتي ميتوانند به شکلگيري نظريههاي جديد در حوزة کارآفريني کمک کنند.
از منظر روششناختي، ما از ترکيب روشهاي کيفي و تحليل نظري بهره بردهايم. در گام نخست، به بررسي ادبيات موجود در زمينة رابطة دين، معنويت و کارآفريني پرداختيم و شکافهاي تحقيقاتي را مشخص کرديم؛ سپس با استفاده از تحليل مقايسهاي، به بررسي ديدگاههاي مختلف الهياتي دربارة کارآفريني پرداختيم و تلاش کرديم چهارچوبي نظري براي اين رابطه ارائه دهيم.
در نهايت، اين پژوهش بهدنبال آن بود که پيامدهاي عملي اين رويکرد را نيز مورد بررسي قرار دهد. ما پيشنهاد خواهيم کرد که سياستگذاران و برنامهريزان آموزشي ميتوانند از مفاهيم الهياتي براي تقويت کارآفريني اخلاقمدار و پايدار بهره ببرند. اين پژوهش ميتواند به توسعة درک جديدي از کارآفريني کمک کند که نهتنها بر سود اقتصادي متمرکز باشد، بلکه به ابعاد اجتماعي، فرهنگي و معنوي آن نيز توجه داشته باشد.
2. پيشينه
تاکنون پژوهشهايي دربارة رابطة دين، معنويت و کارآفريني انجام شده است که در جدول 1 تعدادي از آنها ارائه شدهاند:
جدول 1. پيشينة پژوهش
رديف عنوان نويسنده نشريه و سال انتشار نتايج
1 ارائة الگوي ايراني اسلامي کارآفريني از ديدگاه آيتالله خامنهاي مبتني بر تمدن اسلامي محمدرضا فاضلي مطالعات سياسي تمدن نوين اسلامي،
1403 تحقيق، ناظر به شناسايي و معرفي مضامين اصلي رويشيافته از درون دادهها با استفاده از بيانات مقام معظم رهبري بهصورت تمامخواني تا رسيدن به اشباع، مورد مطالعه قرار گرفته است و 29 مضمون سازماندهنده و پنج مضمون اصلي بهنام «کارگرايي»، «جهاد علمي»، «مديريت منابع»، «آيندهنگاري» و «مردمسالاري اقتصادي» در قالب «الگوي ايراني ـ اسلامي» شکل گرفت.
2 بررسي تطبيقي آموزههاي اسلامي و ريشههاي مذهبي کارآفريني محمد اميني، نادر نادري و بيژن رضايي مطالعات الگوي پيشرفت اسلامي ايراني،
1399 گستردهخواهي اقتصادي آزاد از هر قيد که ويژگي اخلاقي حاکم بر اقتصاد کنوني غرب است، نهتنها با آموزههاي اسلام، که حتي با کتاب مقدس مسيحيت نيز مغاير است. اسلام، اولاً توفيقطلبي را که از مهمترين ويژگيهاي کارآفرينان است، نه از طريق تقديس ثروتاندوزي يا ايجاد اشتياق به سود محض و گستردهخواهي اقتصادي، که با دعوت به عمران و آباداني زمين، تحصيل نصيب دنيايي و نهايتاً رحمت الهي برميانگيزد؛ ثانياً در جهت ارتقاي زندگي شخصي و عمومي و درعينحال ممانعت از آسيبهاي سرمايهداري، کارآفرينان را به بيشينهسازي تلاش براي افزايش درآمد و بهگردش درآوردن ثروت از طريق سازوکار زکات، انفاق و ايجاد شغل توصيه ميکند.
3 کارآفريني از منظر اديان توحيدي با تأکيد بر نظام اقتصادي اسلام حسن سبحاني، ميثم احقاقي و اسماعيل نادري توسعة کارآفريني،
1391 اديان آسماني، بهويژه اسلام، به تشويق و تکريم مقولة کار و کارآفريني ميپردازند؛ درحاليکه برخي از اديان غيرتوحيدي، همچون آيين بودايي، نهتنها نگرش مثبتي به اين مقوله ندارند، بلکه پيروان خود را از آن نهي ميکنند.
4 کارآفريني در قرآن و احاديث و نقش دانشگاه در پرورش کارآفرينان با روحية اسلامي بنتالهدي ايزدي و کورش رضايي مقدم راهبرد اجتماعي فرهنگي،
1396 بر اساس نتايج، «کارآفرين» فردي نيککردار است که با تقويت ويژگيهاي شخصيتي کارآفرينانه در خود، با توجه به معارف آسماني و بهرهگيري از قوة تعقل و تفکر در آيات و روايات اسلامي، فعاليتي را آغاز ميکند که همواره با رضايت خداوند و شوق و ميل باطني به آن فعاليت همراه است. او از قوة نبوغ و خلاقيت خود استفاده ميکند تا به سود حاصل از فعاليت خود دست يابد و موجب توسعة منطقه يا کشور خود شود و همواره با رعايت اعتدال، اين فعاليت را با حفظ محيط زيست ادامه ميدهد. دانشگاه بهمنظور پرورش چنين کارآفريني ميتواند از چهار راهبرد ديني ـ فرهنگي، سازماني، آموزشي ـ مشاورهاي، و پژوهشي استفاده کند.
5 مباني و مؤلفههاي کار و کارآفريني در قرآن و روايات مهدي اميري و زهره اميري مشکوة،
1393 مهمترين يافتههاي پژوهش بدين شرح است: اولاً آيات قرآن دربارة کار و کوشش در قلمرو حيات بهقدري فراوان و متنوع است که با کمال صراحت ميتوان گفت، اسلام دين کار و کوشش است؛ بهطوريکه در آموزههاي قرآني و روايي، کار در رديف عبادت آمده است؛ ثانياً خداوند اولين خلاق و نوآور جهان خلقت و مبدع آن است؛ انسان نيز بهعنوان خليفة الهي، از صفت خلاقيت برخوردار است؛ ثالثاً ريسکپذيري منطقي، توفيقطلبي و عمل صالح، از ويژگيهاي کارآفرين در قرآن است و مؤلفههايي مانند صدقه، زکات، نذر و احسان، زمينههاي کارآفريني را فراهم ميآورند.
6 بهسوي يک چرخش الهياتي در کارآفريني: چگونه دين ميتواند تحقيقات تحولآفرين را در زمينة ما امکانپذير کند
Toward a theological turn in entrepreneurship: How religion could enable transformative research in our field Brett R. Smith,
Jeffery S. McMullen,
Melissa S. Cardon Journal of Business Venturing, 2021 اين مقاله نگاهي اجمالي به «چرخش الهياتي» در تحقيقات کارآفريني ارائه ميدهد: اول با شناسايي موانع بر سر راه ورود دين و چگونگي غلبه بر اين موانع؛ دوم با توضيح اينکه چگونه چرخش الهياتي تبيينهاي جايگزين پديدههاي مهم را امکانپذير ميسازد و پرسشهاي پژوهشي را برميانگيزد که مبتني بر ادغام روبهرشد دين و کارآفريني در عمل است.
7 تبيين نقش دين در کنش کارآفرينانه: ديدگاه شناختي
Specifying the role of religion in entrepreneurial action: a cognitive perspective Saulo Dubard Barbosa,
Brett R. Smith Small Business Economics,
2023 اين مقاله با ترکيب همزمان بازنماييهاي ذهني و منابع شناختي، از ديدگاه فرايند شناخت کارآفريني استفاده ميکند. ادغام باورهاي مذهبي رابطة بين چهارچوببندي و ارزيابيهاي کنش کارآفرينانه را تعديل ميکند.
8 پلي بين جهانها: تلاقي دين و کارآفريني بهعنوان دگرگوني معنادار
Bridging worlds: The intersection of religion and entrepreneurship as meaningful heterodoxy Brett Smith,
Ali Aslan Gümüsay,
David M. Townsend Journal of Business Venturing Insights,
2023 دين، چنانچه در تلاقي با کارآفريني بهدرستي براي ايجاد پلهايي در ميان شکافهاي اجتماعي بهکار گرفته شود، منبع مهمي از بينشهاي تازه، جديد و غيرقابل باور در مورد فرايندهايي خواهد بود که از طريق آن، کارآفرينان تلاش ميکنند تا سازمانها و جامعه را از طريق اقدام کارآفرينانه و زيرشاخة تحقيقاتي در حال ظهور کارآفريني متحول کنند.
9 دين بهعنوان يک نيروي شکلدهندة اجتماعي در کارآفريني و کسبوکار: بينشهايي از يک بررسي ادبيات نظاممندِ مبتني بر فناوري
Religion as a social shaping force in entrepreneurship and business: Insights from a technology-empowered systematic literature review Satish Kumar et al Technological Forecasting and Social Change,
2022 اين بررسي نشان ميدهد که تحقيقات موجود، بيشتر بر چگونگي تأثير ادياني مانند بوديسم، مسيحيت، هندوئيسم و اسلام بر مصرفگرايي، مسئوليت اجتماعي شرکتها، پايداري، جهتگيري رهبري، فرهنگ سازماني، اخلاق مالي و اجتماعي و توسعة اجتماعي ـ اقتصادي متمرکز شده است. تحقيقات بعدي ميتوانند با بررسي دين همراه با آموزش کسبوکار، بازاريابي، اقتصاد و سياست عمومي و ويژگيهاي شناختي و تمايلات رفتاري، زمينه را غنيتر کنند.
10 مذهب، ويژگيهاي شخصيتي و ماهيت فعاليتهاي کارآفريني: بينش کارآفرينان مسلمان اسکاتلندي
Religion, personality traits and the nature of entrepreneurial activities: insights from Scottish Muslim entrepreneurs Md Zillur Rahman, Farid Ullah, Piers Thompson International Journal of Entrepreneurial Behavior & Research,
2024 کارآفرينان مسلمان در زمينة ايدههاي جديد، باز بودن و خلاقيت کمتري از خود نشان ميدهند؛ اما اين نشاندهندة ريسکگريزي نيست؛ بلکه کار سخت بهخوديخود ارزشمند است و صبر همراه با يک منبع کنترل خارجي به اين معناست که رفتارهاي کارآفرينانه براي تقويت فعاليتهاي تجاري ضعيف تغيير نميکند.
3. ديدگاه نظري پژوهش
مطالعات کارآفريني اغلب بر نظريههاي اقتصادي، مديريتي و روانشناختي متکي بودهاند؛ اما در سالهاي اخير، توجه به رويکردهاي فرهنگي و الهياتي در اين حوزه افزايش يافته است (Branzei & Vertinsky, 2006). در اين پژوهش، ما با بهرهگيري از ديدگاههاي نظري مختلف بهدنبال ايجاد يک چهارچوب مفهومي هستيم که نقش الهيات را در کارآفريني توضيح دهد. اين چهارچوب، نهتنها به بررسي تأثير باورهاي ديني بر انگيزهها و رفتارهاي کارآفرينانه ميپردازد، بلکه ميکوشد کارآفريني را بهعنوان يک پديدة الهياتي و اخلاقمحور تفسير کند.
يکي از نظريههاي کليدي که در اين پژوهش مورد استفاده قرار ميگيرد، نظرية انگيزش معنوي در کارآفريني است که بيان ميکند افراد، نهتنها بهدلايل اقتصادي، بلکه براي تحقق يک رسالت معنوي وارد دنياي کارآفريني ميشوند (Smith, W. K. 2019). بر اساس اين نظريه، کارآفرينان مذهبي کسبوکارهاي خود را نه صرفاً براي کسب سود، بلکه براي تحقق ارزشهاي اخلاقي و اجتماعي بنيان ميگذارند. اين موضوع ميتواند توضيح دهد که چرا برخي کارآفرينان حتي در شرايط عدم قطعيت اقتصادي به فعاليتهاي خود ادامه ميدهند؛ زيرا انگيزة آنها فراتر از سودآوري مادي است.
علاوه بر اين، اين پژوهش به نظرية سرماية معنوي (Spiritual Capital Theory) نيز استناد ميکند که معتقد است باورهاي ديني و الهياتي ميتوانند بهعنوان منبعي از سرماية اجتماعي و فرهنگي عمل کنند و موجب ايجاد شبکههاي حمايتي قوي براي کارآفرينان شوند (Miller, T. & Ewest, T., 2020). در بسياري از جوامع مذهبي، حمايتهاي اجتماعي، اعتماد متقابل و مسئوليتپذيري اخلاقي، کارآفرينان را قادر ميسازد تا کسبوکارهاي پايدارتر و مسئولانهتري ايجاد کنند.
همچنين پژوهش حاضر با تکيه بر نظرية اخلاق کسبوکار ديني (Religious Business Ethics) به بررسي اين موضوع ميپردازد که چگونه آموزههاي اخلاقي الهياتي ميتوانند بر شيوههاي مديريتي و تصميمگيريهاي کارآفرينان تأثير بگذارند (Johnson, R. & White, M., 2021). براي مثال، اصولي مانند عدالت، انصاف، امانتداري و خيرخواهي در بسياري از تعاليم ديني، بر فعاليتهاي اقتصادي تأثير ميگذارند و ميتوانند بهعنوان مبنايي براي ايجاد کسبوکارهاي اخلاقمدار استفاده شوند.
در نهايت، اين پژوهش بهدنبال ادغام اين نظريهها در يک چهارچوب جامع است که نشان دهد چگونه الهيات ميتواند بهمثابة يک عنصر کليدي در شکلگيري و توسعة کارآفريني نقش ايفا کند. اين چهارچوب نظري ميتواند به درک بهتر ارتباط ميان معنويت، اخلاق و کارآفريني کمک کند و راهکارهاي جديدي براي سياستگذاريهاي کارآفريني و آموزشي ارائه دهد.
4. روش پژوهش
پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش الهيات در فرايند کارآفريني، بهلحاظ تقسيمبندي پژوهش، از نوع «استنباطي ـ تحليلي» است. با توجه به پياز پژوهش ساندرز، اين پژوهش از نظر فلسفة بنيادين تحقيق، روششناسي اجتماعي قرآن و متون ديني است؛ الگووارة آن تفسيري، و جهتگيري آن، تحقيقات بنيادي ـ کاربردي است؛ روش پژوهش، «تحقيق کيفي»، رويکرد آن، پژوهش استقرايي و راهبرد آن تحليل مضمون است؛ روش گردآوري دادهها نيز کتابخانهاي و بررسي اسناد بوده و روش تجزيه و تحليل دادهها، «استنباطي ـ تحليلي» يا «تحليل مضمون» يا «تم» است. اين رويکرد به ما امکان داد تا از طريق تحليل نظري و مطالعات تطبيقي، مفاهيم الهياتي را در چهارچوب نظريههاي کارآفريني بررسي کرده، تأثيرات عملي آنها را تحليل کنيم.
در بخش گردآوري دادهها، متون ديني (آيات قرآن، احاديث معتبر و تفاسير)، مقالات علمي و کتب تخصصي مرتبط با کارآفريني و الهيات، و پژوهشهاي بينالمللي در زمينة کارآفريني مذهبي و معنوي مورد بررسي قرار گرفتند. منابع بر اساس معيارهايي چون اعتبار علمي، ارتباط موضوعي و بهروز بودن انتخاب شدند. تحليل اين متون با هدف استخراج مفاهيم کليدي، شناسايي مباني نظري و تبيين الگوهاي مفهومي مرتبط با کارآفريني مذهبي انجام شده است.
در تحليل مضمون اين مراحل انجام شد:
ـ آشنايي با دادهها: مطالعة دقيق و چندبارة متون گردآوريشده؛
ـ کدگذاري باز: شناسايي مفاهيم اوليه و دستهبندي آنها بدون پيشفرض قبلي؛
ـ کدگذاري محوري: برقراري ارتباط ميان کدها و تشکيل مضامين اصلي؛
ـ استخراج الگوها و مفاهيم نظري: سازماندهي مضامين براي ارائة چهارچوب تحليلي.
براي اطمينان از اعتبار و روايي يافتهها، اقدامات زير انجام شد:
ـ مثلثسازي منابع: استفاده از ترکيبي از متون ديني، نظريههاي کارآفريني و پژوهشهاي پيشين، براي دستيابي به درک عميقتر و معتبرتر از موضوع؛
ـ بازبيني خبرگان: ارجاع يافتهها به متخصصان حوزههاي کارآفريني و الهيات براي تأييد و اصلاح چهارچوب نظري استخراجشده.
اين فرايند به استخراج مضامين کليدي همچون عدالت اجتماعي، مسئوليت اجتماعي، معنويت، شبکههاي اجتماعي مذهبي، هدفگرايي الهي و رهبري اخلاقي در کارآفريني مذهبي منجر شد.
5. تحليل دادهها
براي انجام تحليل دادهها بر اساس روش تحليل مضمون، ابتدا بايد دادههايي از متون و مطالعات موردي را جمعآوري کنيم که حاوي الگوها، مفاهيم و مضامين اصلياند؛ سپس اين دادهها را تجزيه و تحليل ميکنيم و نتايج را بهدست ميآوريم.
۱ـ5. عدالت و اخلاق در کارآفريني
1ـ1ـ5. کد عدالت اجتماعي
در متون ديني، عدالت اجتماعي بهعنوان يکي از اصول کليدي براي هدايت کارآفريني اخلاقي مطرح ميشود. اين کد ميتواند بهويژه در مورد توزيع عادلانة منابع و فرصتها، تعاملات منصفانه و تلاش براي کاهش نابرابريهاي اقتصادي و اجتماعي باشد (Audretsch & Keilbach, 2013; Smith, J., 2019).
2ـ1ـ5. کد مسئوليت اجتماعي
اين کد به مسئوليت کارآفرينان در قبال جامعه و محيط زيست اشاره دارد. کارآفرينان مذهبي بر اساس اصول ديني ممکن است خود را مسئول ايجاد تغييرات اجتماعي مثبت و پايدار ببينند؛ نهتنها سودآوري اقتصادي (Jamali, 2008).
۲ـ5. معنويت بهعنوان نيروي محرک
معنويت در کارآفريني مذهبي بهعنوان نيرويي دروني شناخته شده است که کارآفرينان را براي پيشبرد اهداف اجتماعي و مذهبي خود هدايت ميکند. اين کد بهويژه به نقش ايمان در فرايند تصميمگيري و پيگيري اهداف انساني اشاره دارد (Miller D. W. & Ewest, T., 2020).
1ـ2ـ5. کد ايمان و قدرت دروني
اين کد بهمعناي اعتماد به خداوند و باور به قدرت دروني در مواجهه با چالشهاي کارآفريني است. بسياري از کارآفرينان مذهبي از ايمان بهمثابة منبعي براي افزايش پايداري و تابآوري در برابر مشکلات استفاده ميکنند (Mitroff & Denton, 1999).
۳ـ5. شبکهسازي اجتماعي مذهبي
شبکههاي مذهبي نهتنها براي حمايت معنوي، بلکه براي فراهم کردن فرصتهاي کسبوکار و پشتيباني تجاري در جامعة مذهبي بهکار ميروند. اين شبکهها ميتوانند به کارآفرينان کمک کنند تا روابط و ارتباطات مؤثري براي موفقيت در کسبوکار خود بسازند (Johnson, M. & White, P., 2021).
1ـ3ـ5. کد همکاريهاي جمعي
اين کد به همکاريهاي مشترک در جامعة مذهبي براي راهاندازي و توسعة کسبوکارهاي اجتماعي اشاره دارد. اين نوع همکاريها ممکن است بر اساس ارزشهاي مشترک ديني و اجتماعي انجام شود (Bhatti & Lamba, 2020).
۴ـ5. هدفگرايي فراتر از سودآوري
بسياري از کارآفرينان مذهبي بهجاي تمرکز صرف بر سودآوري اقتصادي، بهدنبال اهداف انساني و اجتماعياند. اين اهداف شامل کمک به جامعه، کاهش فقر، ارتقاي اخلاقيات در تجارت، و ايجاد تغييرات مثبت در دنياي پيرامون است (Stevenson & Jarillo, 2007).
1ـ4ـ5. کد هدفگذاري الهي
اين کد بهمعناي داشتن يک هدف الهي در پشت راهاندازي کسبوکار است. کارآفرينان مذهبي معمولاً کسبوکار خود را ابزاري براي خدمت به خدا و انسانها ميدانند و ممکن است در اين راستا از منابع ديني خود براي هدايت و تصميمگيري استفاده کنند (Audretsch & Thurik, 2004).
5ـ۵. تفکر راهبردي و مشي ديني
1ـ5ـ5. کد تفکر راهبردي
در بسياري از متون، تأکيد بر استفاده از تفکر راهبردي در راستاي منافع اجتماعي و ديني ديده ميشود. کارآفرينان مذهبي ممکن است راهبردهاي خود را بر اساس اصول ديني طراحي کنند تا همزمان منافع اقتصادي و اجتماعي را تأمين نمايند (Johnson, 2017).
2ـ5ـ5. کد رهبري اخلاقي
اين کد به رهبري با اصول اخلاقي و ديني اشاره دارد. کارآفرينان مذهبي معمولاً بر اساس ارزشهاي اخلاقي خود رهبري ميکنند و اين کار ميتواند به ايجاد محيطهاي کاري سالم و مثبت کمک کند (Brown & Treviño, 2006).
اين کدها بهطور گستردهتري به تحليل و بررسي ابعاد مختلف کارآفريني مذهبي پرداختهاند و ميتوانند در تحليلهاي مختلف استفاده شوند. از جمله نکات برجستة اين کدها، ميتوان به روابط ميان ايمان و انگيزش، شبکههاي اجتماعي مذهبي و همکاريهاي جمعي، هدفگذاري الهي و همچنين تفکر راهبردي اشاره کرد.
در هر يک از اين مفاهيم، ارجاعات معتبر بهطور دقيق به بحثهاي علمي موجود اشاره ميکنند و بهطور خاص بر نقش ديني و مذهبي در شکلگيري انگيزشها و تصميمات کارآفرينانه تأکيد دارند.
جدول 2. تحليل مضمون کارآفريني مذهبي
مضمون اصلي مفهوم استخراجشده کد مفهومي منبع علمي
عدالت و اخلاق در کارآفريني عدالت اجتماعي هدايت فعاليتهاي کارآفريني بر مبناي توزيع عادلانة منابع و فرصتها (Audretsch & Keilbach, 2013; Smith, W.K., 2019)
مسئوليت اجتماعي تعهد به ايجاد تغييرات اجتماعي مثبت و حفظ محيط زيست در کارآفريني (Jamali, 2008)
معنويت بهعنوان نيروي محرک ايمان در تصميمگيري نقش ايمان در هدايت کارآفرينان بهسوي اهداف انساني و اجتماعي (Miller, D.W., & Ewest, T., 2020)
قدرت دروني و تابآوري اتکا به قدرت دروني مبتني بر ايمان براي مواجهه با چالشهاي کارآفريني (Mitroff & Denton, 1999)
شبکهسازي اجتماعي مذهبي حمايت اجتماعي مذهبي بهرهگيري از شبکههاي ديني براي فرصتهاي تجاري و حمايت اجتماعي (Johnson, R. & White, M., 2021)
همکاريهاي جمعي راهاندازي و توسعة کسبوکارهاي اجتماعي با ارزشهاي مشترک مذهبي (Bhatti & Lamba, 2020)
هدفگرايي فراتر از سودآوري اهداف انساني و اجتماعي تمرکز بر کمک به جامعه، ارتقاي اخلاقيات و کاهش فقر بهجاي سودآوري صرف (Stevenson & Jarillo, 2007)
هدفگذاري الهي راهاندازي کسبوکار با نيت خدمت به خدا و انسانها (Audretsch & Thurik, 2004)
تفکر راهبردي و مشي ديني تفکر راهبردي مبتني بر دين طراحي راهبردهاي هاي کسبوکار بر اساس اصول ديني و اجتماعي (Johnson, 2017)
رهبري اخلاقي هدايت سازمان بر اساس ارزشهاي اخلاقي و ديني در رفتار و تصميمگيري (Brown & Treviño, 2006)
6. مطالعات موردي
1ـ6. مطالعات موردي در جهان
1ـ1ـ6. شرکت TOMS (کفشهاي خيريه)
شرکت TOMS که توسط Blake Mycoskie تأسيس شد، نمونهاي از يک کسبوکار اجتماعي است که نهتنها به فکر سودآوري است، بلکه هدفي اجتماعي و مذهبي را دنبال ميکند. اين شرکت از سبک «يکبهيک» استفاده ميکند؛ يعني بهازاي هر جفت کفش فروختهشده، يک جفت کفش به کودکان نيازمند در کشورهاي در حال توسعه اهدا ميشود. بنيانگذار TOMS به باورهاي ديني خود اشاره کرده و گفته است که انگيزهاش براي راهاندازي اين کسبوکار، از تعاليم مسيحي در خصوص خدمت به ديگران و کمک به نيازمندان نشئت گرفته است. اين نمونة موردي نشان ميدهد که چگونه اصول ديني ميتوانند بهمثابة نيروي محرک براي کارآفرينان عمل کنند تا به هدفي بزرگتر از سودآوري صرف برسند (Mycoskie, 2010).
۲ـ1ـ6. شرکت The Body Shop
The Body Shop يک برند جهاني محصولات آرايشي است که توسط Anita Roddick تأسيس شد. اين برند بهطور گستردهاي با اصول اخلاقي و اجتماعي درگير است و سياستهاي تجاري آن بر اساس مسئوليت اجتماعي، حمايت از محيط زيست، و حقوق بشر استوار است. اگرچه اين برند مستقيماً از يک مذهب خاص پيروي نميکند، اما ريشة آن به اصول ديني در خصوص احترام به کرامت انساني و طبيعت بازميگردد. اين برند بهطور ويژه بر اهميت مسئوليت اجتماعي و اخلاقي در تجارت تأکيد دارد که ميتواند مشابه با ديدگاههاي کارآفريني مذهبي باشد (Anderson, 2009).
۳ـ1ـ6. شرکت Chick-fil-A
Chick-fil-A يک زنجيرة غذايي آمريکايي است که بهدليل پايبندي به اصول مذهبي خود شناختهشده است. بنيانگذار اين شرکت، Truett Cathy، بر اساس باورهاي مسيحي خود تصميم گرفت که شرکتش در روزهاي يکشنبه بسته باشد تا کارکنانش فرصت عبادت داشته باشند. اين اقدام بهطور قابل توجهي بر تصوير برند Chick-fil-A و وفاداري مشتريان تأثير گذاشته است. تصميمات راهبردي اين برند که ريشه در اصول ديني دارد، نهتنها باعث تمايز برند شده، بلکه به ساخت يک فرهنگ سازماني متمرکز بر احترام به کارکنان و مشتريان انجاميده است (Mycoskie, 2010).
۴ـ1ـ6. Grameen Bank
Grameen Bank که توسط Muhammad Yunus تأسيس شده، يکي از پيشگامان در توسعة بانکداري ميکرو است. Yunus از اصول اسلامي و انساني براي طراحي برنامههاي اعطاي وام به فقرا استفاده کرده است. هدف اين بانک، کمک به افراد کمدرآمد، بهويژه زنان در کشورهاي در حال توسعه، براي راهاندازي کسبوکارهاي کوچک است. اين مطالعه نشان ميدهد که چگونه اعتقاد به اصول انساني و ديني ميتواند به ايجاد الگوهاي نوآورانه در کارآفريني اجتماعي و اقتصادي کمک کند (Investopedia, 2015).
۵ـ1ـ6. شرکت Forever Living Products
Forever Living Products يک شرکت بينالمللي است که محصولات مرتبط با سلامت و زيبايي را ميفروشد. اين شرکت توسط Rex Maughan تأسيس شد و در بسياري از کشورهاي مسلماننشين، بهويژه در خاورميانه، فعاليت دارد. اين شرکت بر اصول اخلاقي و معنوي، مانند صداقت، احترام به ديگران و مسئوليت اجتماعي، تأکيد دارد و بسياري از کارکنان آن بهدنبال کسب درآمد و خدمت به انسانها هستند. اين شرکت نمونهاي از يک الگوي کارآفريني است که ميتواند با اصول ديني همچون صداقت، مسئوليت اجتماعي و توجه به رفاه انساني همراستا باشد (Investopedia, 2015).
2ـ6. مطالعات موردي در ايران
۱ـ2ـ6. کافهبازار
کافهبازار يکي از بزرگترين پلتفرمهاي ارائهدهندة برنامههاي گوشي همراه در ايران است. اين شرکت بهطور خاص در دورههاي مختلف در خصوص مسئوليت اجتماعي خود حساس بوده است و در فعاليتهاي خيريه و کمک به جامعه حضور فعال دارد. بنيانگذاران اين شرکت، از جمله عليرضا رئيسيان، به تأثيرات معنوي در موفقيت کارآفريني اشاره کردهاند و بسياري از فعاليتهاي اجتماعي کافهبازار در راستاي کمک به ارتقاي سطح زندگي افراد در حاشية شهرها، حمايت از استارتآپهاي نوپا، و ايجاد فرصتهاي شغلي است. کافهبازار با تکيه بر ارزشهاي انساني و ديني، در توسعة کسبوکارهاي اجتماعي و خيريههاي مختلف مشارکت کرده است (Raisi, 2023).
۲ـ2ـ6. مجموعة کيشو
کيشو يک استارتآپ ايراني است که در زمينة فروش آنلاين محصولات اسلامي (مانند کتابهاي مذهبي، پوشاک اسلامي و محصولات فرهنگي) فعاليت ميکند. اين استارتآپ با هدف ترويج و گسترش فرهنگ اسلامي و ايراني از طريق محصولات فرهنگي و آموزشي راهاندازي شده است. يکي از بنيانگذاران اين مجموعه بر اساس اعتقادات مذهبي خود تأکيد دارد که در دنياي امروز ميتوان کسبوکارهاي اقتصادي را با اصول اخلاقي و مذهبي موفق پيش برد. اين کسبوکار بهطور مشخص بهدنبال ارتقاي فرهنگ اسلامي و ترويج معنويت در بين مردم از طريق عرضة کالاهاي فرهنگي است (Kisho, 2023).
۳ـ2ـ6. شرکت پوشاک توليدي رسالت
پوشاک توليدي رسالت يک شرکت ايراني است که با توجه به اصول اسلامي و اخلاقي در زمينة توليد پوشاک فعاليت ميکند. اين شرکت بهطور خاص به توسعة لباسهاي اسلامي و مناسب با سليقههاي مختلف توجه دارد و ميکوشد در توليدات خود، علاوه بر کيفيت، به حقوق انساني و رعايت شرايط کاري براي کارکنان خود نيز توجه ويژه داشته باشد. فعاليتهاي اين شرکت در زمينة مسئوليت اجتماعي و حمايت از محرومان، در قالب توزيع پوشاک رايگان در مناطق محروم انجام ميشود. اين شرکت نشاندهندة اهميت مسئوليت اجتماعي و اخلاقي در کارآفريني مذهبي است که در آن، تجارت و کارآفريني با هدف کمک به جامعه و ارتقاي کيفيت زندگي انجام ميشود (Resalat Clothing, 2023).
۴ـ2ـ6. بنياد علوي
بنياد علوي يکي از بنيادهاي معتبر در ايران است که در زمينة ايجاد اشتغال، حمايت از مستمندان و کمک به توسعة کسبوکارهاي کوچک در مناطق محروم فعاليت دارد. اين بنياد با همکاري کارآفرينان مذهبي و نيکوکاران، منابع مالي را براي توسعة پروژههاي اجتماعي و اقتصادي فراهم ميسازد و در راستاي کاهش فقر و نابرابريهاي اجتماعي فعاليت ميکند.
بنياد علوي بهعنوان يک نهاد مذهبي، توجه ويژهاي به فعاليتهاي اجتماعي و کارآفرينيهاي مبتني بر اصول ديني دارد و ميکوشد تا از طريق ايجاد اشتغال و فرصتهاي اقتصادي، رفاه اجتماعي را در مناطق محروم فراهم کند (Alavi Foundation, 2023).
۵ـ2ـ6. شرکت شاتل
شاتل يکي از بزرگترين شرکتهاي ارائهدهندة اينترنت در ايران است که بهطور فعال در زمينة مسئوليت اجتماعي و حمايت از اقشار آسيبپذير جامعه فعاليت ميکند. يکي از پروژههاي اين شرکت، حمايت از دانشآموزان در مناطق دورافتاده از طريق ارائة اينترنت رايگان و آموزش آنلاين است. اين پروژهها ميتوانند بهطور خاص با اصول ديني در خصوص آموزش و توانمندسازي ارتباط داشته باشند. در اين کسبوکار، اصول مذهبي و انساني در توسعة مسئوليت اجتماعي و بهبود شرايط آموزشي و اجتماعي مؤثرند (Shatel Group, 2023).
بحث و نتيجهگيري
براي تحليل دادههاي اين تحقيق، از روش تحليل مضمون استفاده شده است که بهطور خاص به شناسايي و استخراج مضامين کليدي از دادههاي کيفي جمعآوريشده از مصاحبهها، مطالعات موردي و متون ديني و اجتماعي ميپردازد. اين روش به پژوهشگران امکان ميدهد تا الگوهاي پنهان و مفاهيم اصلي را که در پس رفتارها، تصميمات و تفکرات کارآفرينان مذهبي قرار دارد، شناسايي و تحليل کنند.
در اين مقاله پنج مضمون کليدي شناسايي شد که شامل عدالت و اخلاق در کارآفريني، معنويت بهعنوان نيروي محرک، شبکهسازي اجتماعي مذهبي، هدفگرايي فراتر از سودآوري، و تفکر راهبردي و مشي ديني هستند. اين مفاهيم هر کدام به جنبههاي مختلف تأثيرگذاري الهيات بر کارآفريني ميپردازند و نشان ميدهند که چگونه اصول ديني ميتوانند در فرايند تصميمگيري و اجراي راهبردهاي کارآفريني نقش بسزايي ايفا کنند. نتايج اين تحقيق بهوضوح نشان ميدهد که الهيات و اصول ديني نقش قابل توجهي در فرايند کارآفريني دارد و ميتواند بهمثابة يک نيروي محرک براي هدايت کارآفرينان مذهبي در جهت تحقق اهداف انساني، اجتماعي و اقتصادي عمل کند. برخلاف الگوهاي سنتي کارآفريني، که غالباً بر سودآوري و رشد اقتصادي تمرکز دارند، کارآفرينان مذهبي در پي دستيابي به اهدافي فراتر از صرفاً منافع اقتصادياند. اين اهداف شامل ارتقاي اخلاق در تجارت، کاهش نابرابريهاي اجتماعي، خدمت به جامعه، و تأسيس الگوهاي کسبوکار اخلاقي و پايدارند.
از يافتههاي اين تحقيق ميتوان نتيجه گرفت که عدالت اجتماعي و مسئوليت اجتماعي بهعنوان اصول بنيادين در کارآفريني مذهبي شناخته ميشوند. کارآفرينان مذهبي بهطور خاص به مسئلة توزيع عادلانة منابع، فرصتهاي برابر و کاهش نابرابريهاي اجتماعي توجه دارند. اين رويکرد ميتواند به تأسيس کسبوکارهايي منجر شود که علاوه بر اهداف اقتصادي، به بهبود شرايط اجتماعي و ايجاد تغييرات مثبت در جوامع مختلف نيز کمک ميکنند. به همين ترتيب، ايدههايي مانند مسئوليت اجتماعي کارآفرينان، نهتنها بر اساس اصول انساني، بلکه با توجه به آموزههاي ديني و مذهبي شکل ميگيرند و از کارآفرينان انتظار ميرود که در راستاي خير عمومي و مسئوليتهاي اجتماعي خود اقدام کنند.
در اين راستا، معنويت بهعنوان نيروي محرک در کارآفريني مذهبي نقش بينظيري دارد. ايمان و اعتقاد به اصول ديني بهمثابة يک منبع انگيزشي براي کارآفرينان مذهبي عمل ميکند و باعث ميشود که آنها در مواجهه با چالشها و موانع اقتصادي، از ايمان و قدرت دروني خود براي پيشبرد اهدافشان استفاده کنند. اين ويژگي معنوي، نهتنها به کارآفرينان کمک ميکند که از بحرانها عبور کنند، بلکه در ايجاد تابآوري و مقاومت در برابر مشکلات اقتصادي و اجتماعي نيز مؤثر است.
شبکهسازي اجتماعي مذهبي نيز يکي از مؤلفههاي کليدي در اين تحقيق است. شبکهها و جوامع مذهبي، در کنار حمايت معنوي، ميتوانند نقشي اساسي در ايجاد فرصتهاي کسبوکار، تأمين منابع مالي و رشد کسبوکارهاي اجتماعي ايفا کنند. همکاريهاي جمعي بر اساس ارزشهاي ديني، بهويژه در جوامع مذهبي، ميتواند زمينهساز پيشرفتهاي شگرف در عرصة کارآفريني اجتماعي و اقتصادي شود. اين نوع از همکاريها، نهتنها به افراد کمک ميکند که منابع خود را به اشتراک بگذارند، بلکه موجب تقويت روحية همافزايي و همدلي در جوامع مذهبي ميشود.
ازسويديگر، هدفگرايي فراتر از سودآوري در کارآفريني مذهبي، بهوضوح تفاوتهاي اساسي را با الگوهاي سنتي کارآفريني نشان ميدهد. کارآفرينان مذهبي بهجاي اينکه تنها بهدنبال کسب سود باشند، بهطور جدي بهدنبال ارتقاي اهداف انساني و اجتماعياند. اين اهداف ميتواند شامل ارتقاي کيفيت زندگي، کاهش فقر، ايجاد اشتغال، حمايت از افراد آسيبپذير، و تغييرات مثبت در جوامع باشد. کسبوکارهاي مذهبي با تمرکز بر اين اهداف، ميتوانند بهطور مؤثر و مداوم از منابع ديني خود بهرهبرداري کنند تا بر پاية اصول اخلاقي و انساني در عرصههاي اقتصادي و اجتماعي فعاليت کنند.
تفکر راهبردي و مشي ديني نيز از ديگر ويژگيهاي منحصربهفرد کارآفرينان مذهبي است. بسياري از کارآفرينان مذهبي راهبردهاي خود را نهفقط بر اساس شرايط اقتصادي، بلکه با توجه به اصول ديني و اخلاقي خود طراحي ميکنند. اين تفکر راهبردي ميتواند شامل استفاده از منابع معنوي و مذهبي براي تصميمگيريهاي کلان در راستاي ايجاد منافع اجتماعي و اقتصادي باشد. رهبري اخلاقي در اين زمينه بهطور ويژه به کارآفرينان کمک ميکند تا نهتنها به رشد کسبوکارهاي خود بپردازند، بلکه فرهنگ سازماني اخلاقي و محترم را نيز در محيط کار ايجاد کنند.
در نهايت، اين تحقيق تأکيد ميکند که کارآفريني مذهبي، بهويژه در دنياي امروز، ميتواند بهمثابة الگويي پايدار و اجتماعي براي حل مشکلات اقتصادي و اجتماعي عمل کند. اين الگوها ميتوانند بهطور همزمان بر اهداف اقتصادي و اجتماعي متمرکز شوند و با ايجاد محيطهاي کسبوکار اخلاقي و مسئوليتپذير، به جوامع جهاني و محلي کمک کنند. الهيات و مفاهيم ديني، نهتنها بهعنوان يک منبع معنوي و انگيزشي، بلکه بهمثابة چهارچوبي عملي براي تصميمگيريهاي راهبردي در دنياي کارآفريني عمل ميکنند. در نتيجه، کارآفريني مذهبي بهويژه در زمينههاي اجتماعي و اقتصادي ميتواند با توجه به اصول ديني، تغييرات مثبت و پايداري در جوامع مختلف ايجاد کند.
اين تحقيق همچنين ميتواند به پژوهشگران، کارآفرينان و سياستگذاران کمک کند تا با توجه به نتايج بهدستآمده، راهکارهاي عملي براي ترکيب الهيات و کارآفريني طراحي کنند. اين ترکيب ميتواند موجب شکلدهي به الگوهاي جديد کارآفريني شود که در آن، موفقيتهاي اقتصادي همزمان با ارتقاي مسئوليت اجتماعي و اخلاقي در سطح فردي و اجتماعي تحقق يابد.
- امیری، مهدی و امیری، زهره (1393). مبانی و مؤلفههای کار و کارآفرینی در قرآن و روایات. مشکوة، 33(3)، 42ـ60.
- امینی، محمد، نادری، نادر و رضایی، بیژن (1399). بررسی تطبیقی آموزههای اسلامی و ریشههای مذهبی کارآفرینی. فصلنامة علمی مطالعات الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، 8(2)، 10ـ46.
- ایزدی، بنتالهدی و رضایی مقدم، کورش (1396). کارآفرینی در قرآن و احادیث و نقش دانشگاه در پرورش کارآفرینان با روحیة اسلامی. راهبرد اجتماعی فرهنگی، 6(4)، 265ـ291.
- سبحانی، حسن، احقاقی، میثم و نادری، اسماعیل (1391). کارآفرینی از منظر ادیان توحیدی با تأکید بر نظام اقتصادی اسلام. فصلنامة علمی پژوهشی توسعة کارآفرینی، 5(4)، 7ـ25.
- فاضلی، محمدرضا (1403). ارائة الگوی ایرانی اسلامی کارآفرینی از دیدگاه آیتالله خامنهای مبتنی بر تمدن اسلامی. مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی، 4(8)، 236-258.



