نقش شادی و نشاط در انضباط کاری کارکنان از منظر اسلام
/ استادیار گروه مدیریت مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) / s.a.hasani@iki.ac.irArticle data in English (انگلیسی)
مقدمه
در دين مقدس اسلام به تمام نيازهاى طبيعى و فطرى انسانها توجه شده و مسيرهاى كمال، سعادت و كاميابى دنيوى و اخروى آنها ترسيم گرديده است. در آموزههاي ديني به شادي و نشاط که هماهنگ با فطرت انسانها در تمام زندگي است، توجه و عنايت خاصي شده است (بيستوني، 1384، ص6). ازسويديگر، رعايت نظم و انضباط در سازمان از منظر اسلام امر ضروري و لازم است و اگر كسانى بخواهند بيانضباطي کنند و بهطور خودسرانه عمل نمايند، هر چقدر هم مدير لايق و شايستهاي باشند، شيرازة كارها بههم ميريزد. بسياري از شکستها و ناکاميها که دامنگير جمعيتها و گروهها و لشکرها شده، به سبب بيانضباطي و تخلف از دستور مافوق بوده است و مسلمانان نيز طعم تلخ تخلف از اين دستور را بارها در زمان پيامبر يا بعد از او چشيدهاند كه روشنترين آنها داستان شكست احد به سبب بىانضباطى گروه اندكى از جنگجويان بود (مکارم شيرازي، 1374، ج22، ص147). در اين تحقيق به اين مسئله پرداخته شده است که شادي و نشاط در سازمان نقشي بسيار مهم و ارزنده در انضباط کاري و جلوگيري از تخلف و بيانضباطي کارکنان سازمان دارد.
بيان مسئله
ميتوان از «شادي و نشاط» بهعنوان محرکي در زندگي ياد کرد و آن را عامل رشد و موفقيت و ابزاري براي نظم و انضباط در کار و فعاليت بيشتر و افزايش توانايي انسان دانست؛ زيرا شادي و نشاط بهمعناي سرحال بودن و سرزندگي و حال و حوصله و ميل و رغبت به کار داشتن است که در فعاليت و تکاپو آشکار ميشود (خبازي، 1390، ص88ـ89). از طرفي، انضباط کاري بهمعناي سامانپذيري، آراستگي و نظم و ترتيب در کار و پرهيز از هرگونه کسالت، سستي و بيساماني در کار است؛ يعني هر کاري را بهجا و بهموقع انجام دادن است (دلشاد تهراني، 1385، ص192).
مشکل اصلي در سازمانهاي امروزي فقدان انضباط کاري کارکنان سازمان است؛ يعني برخي از کارکنان با اخلال و کارشکني باعث بينظمي و بيانضباطي و بههمريختگي امور ميشوند و بهترين سازمانها که اصل انضباط کاري در آن حاکم نباشد، توفيقي کسب نخواهند کرد و جز اتلاف نيرو بهرهاي نخواهند برد. يکي از دلايل بيانضباطي و بههمريختگي امور در سازمان، خستگي شديد و بيش از اندازة جسمي و روحي کارکنان سازمان بر اثر کار و فعاليتهاي روزانه است که بر کارايي و بهرهوري آنها تأثير منفي ميگذارد. براي رهايي از اين وضعيت و برقراري نظم و انضباط در سازمان، لازم است که بخشي از اوقاتِ انسان به شادي و نشاط اختصاص داده شود تا روح او صفا و طراوت يابد و سرحال و سرزنده و با ميل و رغبت، بدون کسالت و تنبلي، به کار و فعاليت روزمرة خود بپردازد. انضباط کاري هم چيزي جز اين نيست که در کارها نظم و ترتيب باشد و از کسالت و سستي و بيساماني پرهيز شود. پس همانطور که جسم انسان خسته ميشود و نياز به استراحت دارد، روح انسان نيز به تفريح، ورزش و شادي و نشاط نيازمند است. شادي و نشاط باعث سرحالي و سرزندگي انسان ميشود که اثرش در انجام فعاليتهاي مرتب و منظم روزانة او ظاهر ميگردد.
با توجه به مطالب فوق، سئوال اصلي پژوهش اين است که «نقش شادي و نشاط در انضباط کاري کارکنان سازمان از منظر اسلام چيست؟» در اين تحقيق به بررسي نقش شادابي و نشاط کارکنان سازمان بر انضباط کاري از منظر اسلام، با توجه به آيات و روايات، پرداخته شده است. ازآنجاکه شادي يکي از عوامل شادابي و نشاط است، در اينجا به تعريف شادي و نشاط و مفاهيمي که با شادابي و نشاط ارتباط دارد، پرداخته شده است.
ادبيات نظري تحقيق
الف) تعريف شادي و نشاط از نظر لغت و اصطلاح
در لغتنامة دهخدا «شادي» به شادماني، خوشحالي، مسرت، نشاط و طرب معنا شده است و شادي حالت مثبتي است که در انسان به وجود ميآيد و در مقابل غم و اندوه قرار دارد (دهخدا، 1373، ج13، ص1987). در فرهنگ بزرگ سخن «شاد» بهمعناي بدون غم و اندوه، خوشحالي، مسرور، شادي و خوشي آمده است (انوري، 1381، ج5، ص4399). «شادي» نيز به وضع حالت شاد، شاد بودن، خوشحالي، سرور و شوق معنا شده است (انوري، 1381، ج5، ص4402).
فرق بين «شادي» و «نشاط» اين است که شادي يکي از عوامل شادابي و نشاط است. همانطور که در حديث هم آمده، شادي باعث وجد و نشاط در انسان ميشود. در فرهنگ فشردة سخن، «نشاط» اينگونه معنا شده است: 1. شادي، خوشي و سرزندگي؛ 2. ميل، عزم و شوق (انوري، 1385، ج2، ص2434). در فرهنگ عميد «نشاط» بهمعناي شادماني کردن، سبکي و چالاکي، شادي، خوشي و خوشحالي آمده است (عميد، 1363، ص1160).
از نظر اصطلاح، بيشتر نظريهپردازان معاصر تعريف رايجي از شادي و شادابي ارائه کردهاند که به قضاوت کلي دربارة زندگي يا به ميزان مطلوبيت کيفيت کل زندگي اطلاق ميشود. «هر انساني مطابق جهانبيني و انديشة خويش، اگر به چيزهاي مورد علاقهاش برسد، در خود حالتي احساس ميكند كه "شادي" نام دارد. شادي احساس مثبتي است كه از حس ارضا و پيروزي بهدست ميآيد» (خبازي، 1390، ص25). به نظر وينهوون، شادماني به قضاوت فرد از درجه يا ميزان مطلوبيت كيفيت كل زندگياش اطلاق ميشود. بهعبارتديگر، شادماني به اين معناست كه فرد چقدر زندگي خود را دوست دارد (خبازي، 1390، ص29). آلن کار معتقد است که شادابي حالت رواني مثبتي است که با سطح بالاي رضايتمندي از زندگي، سطح بالاي عاطفة مثبت و سطح پايين عاطفة منفي مشخص ميشود (کار، 1387، ص104).
از منظر دين اسلام، شادي حالت ابتهاج و نشاطي است كه تحت تأثير عوامل مختلف بر انسان عارض ميشود كه در آن حالت، روح انسان به درجة رضايت و گشايش ميرسد و آدمي را از تنبلي ميرهاند و سرزنده و سرحال ميسازد (خبازي، 1390، ص33). در خصوص تعريف شادي از منظر اسلام، دقيقترين تعريف سخني است از امام علي که ميفرمايد: «السُّرُورُ يَبْسُطُ النَّفْسَ وَيُثِيرُ النَّشَاط»؛ يعني شادي باعث انبساط روح و ايجاد وجد و نشاط ميشود (آمدي، 1366، ص319). در مقابل، غم و اندوه انبساط خاطر را از بين ميبرد. امام علي ميفرمايد: «ألغمّ يقبض النّفس ويطوي الانبساط» (آمدي، 1410ق، ص113). با الهام از اين دو روايت ميتوان به تعريف شادابي و نشاط از منظر دين دست يافت: «شادي عبارت است از هيجانات مثبت دروني که انقباض رواني را از بين ميبرد و موجب انبساط خاطر و شادابي و نشاط ميشود» (محمدي ريشهري، 1391، ص20)؛ يعني سرزندگي و آمادگي روحي فرد بانشاط و شاداب براي کار و تلاش بيشتر ميشود.
ب) مفهوم انضباط از نظر لغت و اصطلاح
«انضباط» در لغت بهمعناي سامان گرفتن، بنوا شدن، خوب نگاه داشته شدن، نظم داشتن، پيوستگي و مظبوطي، نظم و انتظام، ترتيب و درستي، عدم هرجومرج، سامانپذيري و آراستگي آمده است (دهخدا، 1341، ج8، ص412). «انضباط» در اصطلاح عبارت است از: الف) قدرت تنبيه کارکنان خاطي که بايد در سازمان وجود داشته باشد تا بتوان از طريق آن کارکناني را که قوانين و مقررات اداري را زير پا ميگذارند، تنبيه نمود؛ ب) رفتار منظم و مرتب برآمده از جو و شرايط خاص سازمان که کارکنان را ملزم ميکند تا رفتار معقول و مقبول و در چهارچوب قوانين و مقررات در پيش گيرند؛ ج) ابزاري است در دست سرپرست براي وادار کردن کارکنان به اصلاح رفتار نامطلوب و اتخاذ رفتار مناسب و مطابق با استانداردهاي وضعشده در سازمان. با اعمال انضباط است كه كاركنان وادار به رعايت قوانين و مقررات ادارى و اتخاذ رفتارى مناسب و مطابق با استانداردهاى وضعشده در سازمان ميشوند (سعادت، 1389، ص306).
تعريف مختار: انضباط عبارت است از رفتار منظم و مرتب و معقول و مقبول که با رعايت قوانين و مقررات سازمان حاصل ميشود.
ج) مفهوم انضباط کاري
انضباط کاري در سازمان عبارت است از پايبندي افراد به هنجارهاي سازماني و بايدها و نبايدهاي مربوط به مقررات سازمان. بهتعبيرديگر، انضباط کاري به ميزان پايبندي کارکنان به هنجارها و ضابطههاي درونيشدة کاري اطلاق ميشود و يک محرک داخلي و گرايش دروني است که در افراد ايجاد مسئوليت ميکند. افراد داراي انضباط کاري رعايت هنجارهاي کار را بدون اعمال نظارت از سوي ديگران يک وظيفه تلقي کرده، به آن عمل ميکنند (يوسفزاده، 1390، ص41). در تعريف ديگر انضباط کاري عبارت است از سامانپذيري، آراستگي، نظم و ترتيب در کار و پرهيز از هرگونه سستي و بيساماني در کار. پس انضباط کاري يعني هر کاري را بهجا و بهموقع انجام دادن (دلشاد تهراني، 1385، ص192).
تئوريهاي مطرح در باب شادي و نشاط
در زمينة شادي و نشاط از منظر دين سه رويکرد وجود دارد: 1. رويکرد افراطي و مجاز شمردن هر شادي و نشاطي در زندگي انسان؛ 2. رويکرد تفريطي به دين مبنيبر مخالفت دين با هر شادي و نشاط، که ناشي از عدم شناخت درست آموزههاي ديني است؛ 3. رويکردي متعادل، واقعگرا و علمي به دين، که شادي و نشاط را با ارائة بايدها و نبايدها براي فرد و اجتماع مجاز شمرده است (زيني ملکآبادي و نيلساز، 1390، ص66).
در رويکرد افراطي، هر نوع شادي و نشاطي مجاز شمرده شده است؛ حتي شاديهاي مغرورانه و گناهآلود. خداوند ميفرمايد: «قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحين» (قصص: 76)؛ قوم قارون به او گفتند: اينهمه شادى مغرورانه مكن، كه خداوند شاديكنندگان مغرور را دوست نميدارد. همينطور است شادمانيهاي کاذب و زود گذر. شادماني کاذب در ظاهر شادماني و نشاط است، اما در واقع غم و اندوه است: «ذلِكُمْ بِما كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِما كُنْتُمْ تَمْرَحُون» (غافر: 75)؛ اين [عذاب] براي آن است كه به ناحق در زمين شادى مىكرديد و از روى غرور و مستى به خوشحالى ميپرداختيد. و نيز شادي براي حيات دنيا، که در قرآن از آن به جيفه، لهو و لعب، سراب و... تعبير شده است و اين حاکي از کمارزشي دنياست: «وَفَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَمَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِي الآخِرَةِ إِلاَّ مَتاع» (رعد: 26)؛ آنها [كافران] به زندگى دنيا، شاد (و خوشحال) شدند؛ درحاليكه زندگى دنيا در برابر آخرت، متاع ناچيزى است» (زيني ملکآبادي و نيلساز، 1390، ص58ـ60).
رويکرد تفريطي به دين به استناد برخي از روايات صوفيانه است که نميتواند هيچ ارتباطي با قرآن کريم و پيشوايان اسلام داشته باشد. آنان تفريح کردن و نشاط در زندگي داشتن را نقطة ضعف براي يک مسلمان ميدانستند؛ تاجاييکه دين را دين غم و ماتم براي مسلمانان معرفي کردند (صيفوري و فلاحتي، 1390، ص87).
پيشينة پژوهش
در منابع اسلامي دربارة شادي و نشاط تحقيقات زيادي صورت پذيرفته است؛ از جمله:
محمدي ريشهري (1391) در کتاب الگوي شادي از نگاه قرآن و حديث به الگوي شادي در اسلام، نگاه عمومي به شادماني و اندوه، موانع شادماني، درمان اندوه، عوامل شادماني و... پرداخته است.
خبازي (1390) در کتاب شادي و رسانه؛ مباني، آسيبها و راهکارها به حدود شرعي، عقلي و عرفي شادي و نشاط، فوايد شادي و نشاط، و آسيبهاي شادي و نشاط پرداخته است.
بيستوني (1384) در کتاب شادي و آرامش از ديدگاه قرآن و نهج البلاغه به مفهومشناسي شادي و آرامش، برخي عوامل آرامش، عوامل اضطراب و افسردگي، شادي و نشاط از ديدگاه نهج البلاغه، و شادي و نشاط در سيرة معصومين پرداخته است.
فرحزاد نيز در کتاب نشاط و شادي به هشت گفتار دربارة نشاط و شادي پرداخته است.
طاهريان و همکاران (1393) در مقالهاي تحت عنوان «عوامل مديريتي و سازماني مؤثر بر شادي و نشاط در دانشگاهها و تأثير آنها بر توليد علم» به بررسي عوامل مؤثر بر افزايش شادي و نشاط اعضاي هيئت علمي و دانشجويان دانشگاه و نيز ارتقاي توليد علم پرداختهاند (طاهريان و همکاران، 1393، ص99). صيفوري و فلاحتي (1390) نيز در مقالهاي تحت عنوان «بررسي اهميت و ضرورت شادي و نشاط از ديدگاه قرآن، روايات و تعاليم ديني» به اين مطلب پراختهاند که اسلام بههيچوجه با شادي و نشاط مخالفتي ندارد و نياز به شادي و نشاط نيازي غريزي است و بدون نشاط، نه امور دنيوي انسان بهانجام ميرسد و نه امور اخروي. همينطور، شادي و نشاط مادة تغيير جامعه و تکامل دروني انسانهاست. در جامعة خوشحال و خرسند، توليدْ بهتر، اشتغالْ بيشتر و اقتصادْ سالمتر خواهد بود (صيفوري و فلاحتي، 1390، ص54). زيني ملکآبادي و نيلساز (1390) در مقالهاي تحت عنوان «جايگاه شادي و نشاط در قرآن و روايات» به تقسيم شادي و نشاط از منظر اسلام به ممدوح و مذموم پرداخته و معتقدند که نگاه قرآن و روايات به شاديهاي ممدوح، مثبت است (زيني ملکآبادي و نيلساز، 1390، ص50).
دربارة نظم و انضباط نيز پژوهشگران تحقيقات زيادي انجام داده و اين موضوع را، هم از منظر اسلام و هم از منظر مديريت علمي به بحث گذاشتهاند؛ مخصوصاً در بيشتر کتابهاي مديريت منابع انساني در جهان غرب يک فصل از کتاب را به بحث انضباط اختصاص دادهاند. در اينجا به برخي از اين آثار اشاره ميشود:
محمد عليزاده و داود بشيرزاده (1402)، انضباط اداري از ديدگاه اسلام. اين کتاب دربارة انضباط اداري از ديدگاه اسلام مطالبي را مطرح کرده و ماهيت انضباط، رويکردها به انضباط، انواع انضباط و... در آن بحث شده است. حسيني سياهکلرودي (1399)، مباني ديني نظم و انضباط در نيروهاي مسلح (مؤلفهها، اصول و شاخصهها). اين کتاب در رابطه با نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي نوشته شده است. نويسنده تمايز نيروهاي مسلح در نظام اسلامي با ديگر نيروهاي مسلح را مکتبي و انقلابي بودن آنها ميداند. لطيفي (1392) در کتاب مباني و اصول نظم و انضباط در سازمان با نگاه پارادايمي کلان و خرد به بحث نظم و انضباط اجتماعي، مباني فلسفي نظم و انضباط در مديريت، پژوهشهاي اسلامي دربارة نظم و انضباط، مفهوم نظم و انضباط در سازمان، اصول حاکم بر نظم و انضباط کارکنان و... پرداخته است. يوسفزاده (1390) در پژوهشي تحت عنوان اسلام، نظم و انضباط اجتماعي به مفهومشناسي نظم و انضباط، پيششرطهاي بحث نظم و انضباط اجتماعي، نظم اجتماعي در اسلام و... پرداخته است. سعادت (1389) فصل دوازدهم کتاب خود با عنوان مديريت منابع انساني را به بحث «انضباط: اصلاح رفتار نامطلوب کارکنان» اختصاص داده است. در اين کتاب به تعريف انضباط، ديدگاههاي انضباطي، فرايند انضباط و مؤلفههاي آن پرداخته است.
اما آنچه اين تحقيق را از ساير تحقيقات متمايز ميکند، اين است که در اين تحقيق به بررسي نقش شادي و نشاط در انضباط کاري کارکنان سازمان از منظر اسلام پرداخته شده است و نگارنده تا آنجا که بررسي کرده، کسي را نيافته است که در اين زمينه تحقيق کرده باشد. اين تحقيق از اين حيث تحقيق تازهاي است که ميخواهد به بررسي نقش شادي و نشاط در انضباط کاري از منظر آيات و روايات بپردازد.
اهميت و ضرورت پژوهش
وجود نظم و انضباط، براي ادامة جريان صحيح کارها و براي هر نوع اداره و سازماني ضرورت دارد. بهطور مسلم مراعات نظم و عواملي که نظم را حاکم کند، در کارهاي جمعي ضروري است و بدون نظم و انضباط، کار دست جمعي مختل ميماند (اختري، 1373، ص129ـ131). شادي و نشاط يکي از عواملي ايجاد نظم و انضباط در سازمان است؛ زيرا شادي و نشاط بهمعناي سرحال بودن و سرزندگي و ميل و رغبت داشتن به کار است که در فعاليت و تکاپوي انسان آشکار ميشود و جزء نيازهاي اساسي و فطري انسان است؛ ضرورتي است که به زندگي انسان معنا ميبخشد و عاملي است که به انسان اين توانايي را ميدهد که در مسير کمال و تعالي خود بکوشد و در اين راه از شادابي و نشاط لازم برخوردار باشد تا بر سختيها و مشکلات اين راه چيره شود (خبازي، 1390، ص36).
شادي همان نشاط و انبساط دروني است که از آرامش خاطر و رضايت باطن حکايت ميکند. چه کسي از افراد انسان ميتواند بگويد که به اين احساس رضايت باطني و آرامش دروني نياز ندارد؟ اگر کسي به ارزش و اهميت اين هدية الهي به انسان آگاه باشد، هرگز نميتواند از آن چشم بپوشد. اسلام دين فطرت است و به همة نيازهاي طبيعي و فطري انسان توجه ويژه دارد و نهتنها اين نياز را بهرسميت شناخته، بلکه پيروان خود را بارها به شاديهاي مثبت و سازنده دعوت کرده و آن را عاملي براي ايجاد نظم و انضباط و توفيق و پيشرفت انسان در مسير کار و تلاش دانسته است (خبازي، 1390، ص37)؛ لذا يکي از عوامل مهم نظم و انضباط در سازمان، شادي و نشاط کارکنان است که امري لازم و ضروري و مطابق با فطرت انسان است و دين اسلام هم که مطابق همة نيازهاي فطري و طبيعي انسان است، شاديهاي مثبت و سازنده را بهرسميت شناخته است.
روش تحقيق در اين پژوهش
هدف از پژوهش حاضر بيان نقش شادابي و نشاط در انضباط کاري کارکنان سازمان از منظر اسلام است و اينکه بين شادابي و نشاط و انضباط کاري رابطه وجود دارد؛ به اين معنا که اگر کارکنان سازمان از شادابي و نشاط برخوردار باشند، انضباط کاري در سازمان محقق خواهد شد؛ برعکس، اگر کارکنان سازمان سست، کاهل، تنبل و بيحال باشند، از انضباط کاري در سازمان خبري نخواهد بود. براي اين منظور، از روش توصيفي ـ تحليلي با رويکرد تحليل مضمون استفاده شده است و ابزار گردآوري اطلاعات، کتابخانهاي است. در اين پژوهش، ابتدا با مطالعۀ ادبيات نظري مربوط به موضوع تحقيق، طي مراحلي زمينههاي لازم براي ورود به اين پژوهش فراهم شده است؛ سپس با مراجعه به منابع ديني، مخصوصاً آيات و روايات، به دستهبندي و کدگذاري مطالب پرداخته شده است تا به مفاهيم پايه و اصلي برسيم؛ بعد با تحليل و تلخيص مضامين پايه به مضمون سازماندهنده و طبقهبنديشده ميرسيم و از مفهوم سازماندهنده به مفهوم فراگير (اصول حاکم بر کل متن) دست مييابيم تا به سؤال اصلي پژوهش، يعني «نقش شادي و نشاط در انضباط کاري کارکنان از منظر اسلام چيست؟» پاسخ داده شود. شادابي و نشاط کارکنان سازمان با شاخصها و ويژگيهاي آن، بهعنوان يکي از عوامل انضباط کاري در سازمان شناخته شده است و در بهکارگيري از آيات و روايات سعي شده است که تا حد امکان به ظاهر مفهوم استناد شود و در اين راستا از تفاسير معتبر، مثل مجمع البيان، تفسير الميزان، تفسير نمونه و ساير تفاسير استفاده شده است.
1. تجزيه و تحليل دادهها (بررسي ابعاد، مؤلفهها، کارکردها)
1ـ1. تفاوت شادابي و نشاط با شادي از ديدگاه اسلام
شادي و نشاط ارتباط تنگاتنگي با يكديگر دارند؛ بهگونهاي كه شادي را ميتوان يكي از عوامل شادابي و نشاط دانست. حضرت علي ميفرمايد: «السُّرورُ يَبسُط النَّفسَ وَيُثير النِّشاطَ»؛ (آمدي، 1366، ص319)؛ شادي باعث انبساط خاطر و سبب نشاط انسان ميشود. در بيشتر اوقات، اين دو واژه را به يك مفهوم در نظر ميگيرند؛ ولي ميان اين دو حالت رواني انسان تفاوت وجود دارد. شادي، كه معادل عربي آن فرح و سرور است، بهمعناي خوشحالي و خشنودي است كه نمود آن بيشتر در خنده و تبسم است؛ ولي نشاط و شادابي بهمعناي سرحال بودن و سرزندگي و ميل و رغبت داشتن به كار است كه در فعاليت و تكاپو آشكار ميشود (خبازي، 1390، ص88). دليل بر اين تفاوت، رواياتي است كه با تكيه بر آنها ميتوان بهروشني به دوگانگي اين دو واژه پي برد:
امام جعفر صادق ميفرمايد: «النَّشَاطُ وَضِدَّهُ الْكَسَلَ وَالْفَرَحُ وَضِدَّهُ الْحَزَن» (ابنبابويه قمي، 1362، ج2، ص591)؛ نشاط، ضد آن كسالت است و شادي، ضد آن اندوه است. حضرت علي ميفرمايد: «عَلَيْكَ بِإِدْمَانِ الْعَمَلِ فِي النَّشَاطِ وَالْكَسَل» (آمدي، 1410ق، ص444)؛ به عمل [خود] ادامه بده؛ چه در حال نشاط و چه در حال سستي و كاهلي. آن حضرت نشانههاي رياكار را چنين برميشمارد: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ثَلاثُ عَلامَاتٍ لِلْمُرَائِي يَنْشَطُ إِذَا رَأَى النَّاسَ وَيَكْسَلُ إِذَا كَانَ وَحْدَهُ وَيُحِبُّ أَنْ يُحْمَدَ فِي جَمِيعِ أُمُورِهِ» (حر عاملي، 1409ق، ج1، ص73)؛ رياكننده سه علامت دارد: وقتي تنهاست، تنبل و بيحال است؛ وقتي كسي نزد اوست، بانشاط و سرحال است و دوست دارد در همة كارها ستايش شود.
اين روايات، نشاط را که يکي از عواملي نظم و انضباط است، در برابر كسالت بيان كردهاند. بنابراين از مقابلة اين واژهها درمييابيم كه در روايات، نشاط بهمعناي سرزندگي، فعاليت، جنبوجوش و حال و حوصله داشتن براي كارها، بهويژه انجام عبادت است. نشاط گاهي پيش از عمل است و موجب شروع در عمل ميشود و گاهي پس از شروع كار است و باعث تطويل و نيكو بهجا آوردن آن ميشود. در روايات فراواني از كسالت، سستي و کاهلي، که انضباط کاري را از بين ميبرد، نهي شده و دليل آن نيز چنين بيان شده است: «از تنبلي بپرهيزيد؛ زيرا تنبلي ضرر دنيا و آخرت را بهدنبال دارد؛ كليد هر شر است و موجب كمبهره بردن از دنيا ميشود».
2ـ1. فيزيولوژي شادي و نشاط
در بحار الانوار از قول امام رضا روايتي نقل شده است: «وَأَصْلُ الْحُزْنِ فِي الطِّحَالِ وَأَصْلُ الْفَرَحِ فِي الثَّرْبِ وَالْكُلْيَتَيْنِ وَمِنْهُمَا عِرْقَانِ مُوصِلانِ إِلَى الْوَجْه» (مجلسي، 1403ق، ج59، ص310)؛ اصل حزن در طحال (سپرز) است و اصل فرح در چربي و پيه نازک اطراف روده و شکمبه و در دو کليه است و از آن دو، دو رگ به صورت وصل شدهاند و از آنجا فرح و حزن ظاهر ميشوند. در طبالرضا نيز آمده است: «ثرب» گوشت نازك و پوستهايى است كه روى معده و رودهها و عروق و شرائين را ميپوشاند؛ ابتدايش دهان معده و انتهايش معاء (رودة) پنجم است كه «قولون» ناميده ميشود و جهت اينكه فرح و خوشى از اينجا پيدا ميشود، آن است كه بهواسطة كثرت عروق و شرائين، خون و رطوبت بدن بهسوى كليه جذب مىشود و سبب صفا و روشنى خون ميگردد و خون را رقيق و لطيف کرده، روح را شاد و منبسط ميسازد (اميدي نقلبري، 1395، ص4).
3ـ1. اجزاي شادي و نشاط
بهمنظور افزايش سطح شادي، بايد اجزاي شادي شناخته شوند. يکي از تازهترين تحقيقات بيان ميکند که شادي از سه جزء تشکيل شده است: سهم عوامل ژنتيکي تقريباً پنجاه درصد، عوامل محيطي تقريباً ده درصد و سهم فعاليتهاي آگاهانه در حدود چهل درصد است. اين سه عامل اصلي روي سطح دائمي شادي اثر خواهند گذاشت. پس اين سه عامل عبارتاند از: نقطة ثابت، شرايط زندگي و فعاليتهاي آگاهانه (با نيّت قبلي).
الف) نقطة ثابت: بزرگترين سهم شادي، در عوامل ژنتيکي است که اين عامل را «نقطة ثابت» مينامند؛ يعني سطح معين و ثابتي از شادي از والدين بهارث ميرسد و موروثي است؛
ب) شرايط زندگي: شامل عوامل مليتي، جغرافياي و فرهنگي منطقهاي است که فرد در آن زندگي ميکند؛ همچنين شامل عوامل جمعيتشناسي؛ مانند سن، جنسيت و قوميت است؛
ج) فعاليتهاي آگاهانه: شلدان اين عامل را اينگونه تعريف ميکند: اين سطح دستهاي وسيع از فعاليتهايي است که مردم انجام ميدهند يا در فکر انجام آنها هستند. رفتارها و فعاليتهاي فراواني وجود دارند که افراد براي انجام آنها انرژي صرف ميکنند. اين فعاليتهاي مجزا را که افراد براي انجام آنها وقت و انرژي صرف ميکنند، «فعاليتهاي آگاهانه» مينامند. اين فعاليتها مستلزم صرف انرژياند؛ يعني خودبهخود انجام نميشوند. در واقع، تفاوت اصلي بين عامل شرايط زندگي و فعاليتهاي آگاهانه، اتفاقي بودن آن است. عاملهاي شرايط زندگي تقريباً تصادفياند؛ اما عاملهاي آگاهانه در اختيار خود فرد هستند (زارعي متين و همکاران، 1388، ص8).
ازآنجاکه در اين تحقيق از روش تحقيق «تحليل مضمون» استفاده شده است و در اين روش ابتدا کدگذاري انجام ميشود و مفاهيم پايه بهدست ميآيد و از تلخيص مفاهيم پايه مفاهيم سازماندهنده يا طبقهبنديشده و از مفاهيم سازماندهنده مفاهيم فراگير بهدست ميآيد. مراحل روش «تحليل مضمون» ـ که روش مختار در اين پژوهش است ـ در جدولهاي 1ـ3 نشان داده شده است:
جدول 1: متن اصلي و مفاهيم پايه
متن اصلي مفاهيم پايه
«مُلاقَاةُ الإِخْوَانِ نُشْرَةٌ وَتَلْقِيحٌ لِلْعَقْلِ وَإِنْ كَانَ نَزْراً قَلِيلاً» (مفيد، 1413ق، ص329) ديدار با دوستان زمينه را براي شادابي و نشاط انسان فراهم ميکند.
«تَنَظَّفُوا بِالْمَاءِ مِنَ الْمُنْتِنِ الرِّيحِ الَّذِي يُتَأَذَّى بِهِ تَعَهَّدُوا أَنْفُسَكُم» (مجلسي، 1403ق، ص99) لزوم نظافت بدن و لباس در اسلام
«النُّشْرَةُ فِي عَشَرَةِ أَشْيَاءَ... ومُحَادَثَةِ الرِّجَال» (برقي، 1371، ص15) شادابي و نشاط در ده چيز است که يکي از آنها گفتوگو با اهل نظر است.
«النُّشْرَةُ فِي عَشَرَةِ أَشْيَاءَ ... وَالسِّوَاكِ» (برقي، 1371، ص15) نشاط و شادابي در ده چيز است و يکي از آنها مسواک زدن است.
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ قَالَ: ذَكَرْنَا الأَخْذَ مِنَ الشَّارِبِ فَقَالَ نُشْرَةٌ وَهُوَ مِنَ السُّنَّةِ» (حر عاملي، 1409ق، ص115) امام صادق فرمود: گرفتن شارب باعث نشاط ميشود و از سنت پيامبر است.
«النُّشْرَةُ فِي عَشَرَةِ أَشْيَاءَ... وَغَسْلِ الرَّأْسِ بِالْخِطْمِيِّ فِي الْحَمَّامِ وَغَيْرِهِ» (برقي، 1371، ص15) شادابي و نشاط در ده چيز است و يکي از آنها شستن سر با گياه خطمي در حمام و غير آن است.
«قَالَ رَسُولُ اللهِ إِنَّ الرِّيحَ الطَّيِّبَةَ تَشُدُّ الْقَلْب» (کليني، 1407ق، ص510) استعمال بوي خوش دل را قوت ميبخشد.
«النُّشْرَةُ فِي عَشَرَةِ أَشْيَاءَ الْمَشْيِ وَالرُّكُوبِ وَالارْتِمَاسِ فِي الْمَاءِ» (برقي، 1371، ص15) توجه مديران به ورزش که باعث شادابي و نشاط کارکنان سازمان است.
«وَالنَّظَرِ إِلَى الْخُضْرَةِ وَالأَكْلِ وَالشُّرْبِ وَالنَّظَرِ إِلَى الْمَرْأَةِ الْحَسْنَاءِ ... ومُحَادَثَةِ الرِّجَال» (برقي، 1371، ص15) توجه مديران به تفريح و تفرج و حقوق کافي که باعث نشاط کارکنان سازمان است.
«بَقَرَةٌ صَفْرَاء فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ» (بقره: 69) رنگهاي آبي، سبز، و زرد نشاطآفرين است.
«عَنْ أَبِي عَبْدِ الله مَنْ فَرَّحَ مُسْلِماً خَلَقَ اللهُ مِنْ ذَلِكَ الْفَرَحِ صُورَةً حَسَنَةً تَقِيهِ آفَاتِ الدُّنْيَا وَأَهْوَالِ الآخِرَةِ تَكُونُ مَعَهُ فِي الْكَفَنِ وَالْحَشْرِ وَالنَّشْرِ» (ابنبابويه قمي، 1402ق، ص64) شاد کردن مسلماني باعث حفظ انسان از آفات دنيا و ترسهاي آخرت ميشود و (اين شادي) در کفن و در هنگام حشر و نشر (قيامت) با اوست.
«قَالَ رَسُولُ اللهِ إِنَّ أَحَبَّ الأَعْمَالِ إِلَى اللهِ عَزَّ وَجَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ» (کليني، 1407ق، ص189) ادخال سرور بر دل مؤمنان از محبوبترين اعمال نزد خداوند است.
«اجْتَهِدُوا أَنْ يَكُونَ زَمَانُكُمْ أَرْبَعَ سَاعَاتٍ ... وَسَاعَةً تَخْلُونَ فِيهَا لِلَذَّاتِكُمْ وَبِهَذِهِ السَّاعَةِ تَقْدِرُونَ عَلَى الثَّلاثِ السَّاعَات» (مجلسي، 1403ق) برنامهريزي براي زندگي و تقسيم اوقات. شادابي و نشاط که از لذتهاي حلال بهدست ميآيد، انسان را قادر ميسازد بر انجام اعمال ساير ساعات.
«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِكْمَةِ» (نهجالبلاغه، حکمت 197) اين دلها همانند تنها خسته ميشوند. براي شادابي و نشاط آن به سخنان تازة حکيمانه روي آوريد.
جدول 2: مفاهيم پايه و مفاهيم سازماندهنده
مفاهيم پايه مفاهيم سازماندهنده
ديدار با دوستان زمينه را براي شادابي و نشاط انسان فراهم ميکند. روابط اجتماعي سالم در سازمان باعث شادابي و نشاط کارکنان ميشود.
شادابي و نشاط در ده چيز است که يکي از آنها گفتوگو با ديگران است.
نشاط و شادابي در ده چيز است و يکي از آنها مسواک زدن است. بهداشت فردي، نظافت و آراستگي ظاهري باعث شادابي و نشاط کارکنان سازمان ميشود.
امام صادق فرمود: گرفتن شارب باعث شادابي و نشاط ميشود و از سنت پيامبر است.
شادابي و نشاط در ده چيز است و يکي از آنها شستن سر با گياه خطمي در حمام و غير آن است.
استعمال بوي خوش دل را قوت ميبخشد.
ورزشهايي مانند پيادهروي، سوارکاري و شنا باعث سلامت جسم کارکنان سازمان و شادابي و نشاط آنها ميشود. توجه مديران به ورزش کارکنان سازمان باعث شادابي و نشاط کارکنان ميشود.
توجه مديران به مسافرت، تفريح و تفرج و پرداخت حقوق کافي باعث شادابي و نشاط کارکنان سازمان ميشود. توجه مديران به تفريح و مسافرت کارکنان سازمان باعث شادابي و نشاط ميشود.
رنگهاي آبي، سبز، و زرد نشاطآفرين است.
شاد کردن مسلماني باعث حفظ انسان از آفات دنيا و ترسهاي آخرت ميشود و (اين شادي) در کفن و در هنگام حشر و نشر (قيامت) با اوست. شاد کردن مسلمانان و مؤمنان
ادخال سرور بر دل مؤمنان از محبوبترين اعمال نزد خداوند است.
برنامهريزي براي زندگي و تقسيم اوقات. شادابي و نشاط که از لذتهاي حلال بهدست ميآيد، انسان را قادر ميسازد بر انجام اعمال ساير ساعات. برنامهريزي در سازمان و در زندگي
اين دلها همانند تنها خسته ميشوند. براي شادابي و نشاط آن به سخنان تازة حکيمانه روي آوريد.
جدول 3: مفاهيم سازماندهنده و فراگير
مفاهيم سازمان دهنده مفاهيم فراگير (عوامل شادابي و نشاط کارکنان سازمان)
روابط اجتماعي در سازمان باعث شادابي و نشاط ميشود. 1. روابط اجتماعي کارکنان سازمان
بهداشت فردي، نظافت و آراستگي ظاهري باعث انضباط کاري ميشود. 2. بهداشت فردي و آراستگي ظاهري کارکنان سازمان
توجه مديران به ورزش کارکنان سازمان باعث شادابي و نشاط کارکنان ميشود. 3. توجه مديران به ورزش کارکنان در سازمان
توجه مديران به تفريح و مسافرت کارکنان سازمان باعث شادابي و نشاط ميشود. 4. توجه مديران به مسافرت و تفريح کارکنان سازمان
شاد کردن مسلمانان و مؤمنان 5. شادکردن ديگران در سازمان
برنامهريزي در سازمان و در زندگي 6. برنامهريزي در سازمان و در زندگي
2. توجه به عوامل شادي و نشاط کارکنان سازمان
1ـ2. روابط اجتماعي کارکنان سازمان
يکي از عوامل شادابي و نشاط کارکنان سازمان که زمينهساز انضباط کاري است، ديدار با دوستان و روابط اجتماعي خوب است. ديدار با دوستان زمينه را براي شادابي و نشاط انسان فراهم ميکند و روابط اجتماعي را در سازمان مستحکمتر ميکند: «عن أبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى يَقُولُ: مُلاقَاةُ الإِخْوَانِ نُشْرَةٌ وَتَلْقِيحٌ لِلْعَقْلِ وَإِنْ كَانَ نَزْراً قَلِيلاً» (مفيد، 1413ق، ص329)؛ امام جواد ميفرمايد: ديدار دوستان ماية نشاط و پرورشدهندة عقل و خرد است؛ اگرچه اندک باشد. در حديث ديگري از امام صادق، «گفتوگو با ديگران» عامل ايجاد شادي و نشاط شمرده شده است: «النُّشْرَةُ فِي عَشَرَةِ أَشْيَاءَ... ومُحَادَثَةِ الرِّجَال» (برقي، 1371، ج1، ص14)؛ شادابي و نشاط در ده چيز است...؛ و [يکي از آنها] گفتوگو با ديگران [است]. در اين روايات، گفتوگوي ساده و ديدار هرچند اندک، نشاطآفرين دانسته شده است (پسنديده، 1391، ص82). ديد و بازديد با دوستان و گفتوگو با ديگران روابط اجتماعي کارکنان سازمان را ارتقا ميبخشد و باعث شادابي و نشاط کارکنان سازمان ميشود؛ کسالت و سستي را از بين ميبرد و نظم و انضباط را محقق ميسازد.
2ـ2. بهداشت فردي و آراستگي ظاهري کارکنان سازمان
يکي ديگر از عوامل شادابي و نشاط انسان در سازمان توجه به حوزة بهداشت فردي و آراستگي ظاهري است. آراستگي ظاهري بهمعناي منظم و مرتب بودن و هماهنگ، آماده و مهيا بودن است که بهنوعي با نظم و انضباط هماهنگ است. دين مقدس اسلام اهميت زيادي براي حوزة بهداشت و نظافت ظاهري قائل است و آن را باعث شادابي و نشاط ميداند:
1. در آموزههاي ديني به پاکيزگي اهميت بسياري داده شده؛ تا حدي که نظافت جزئي از ايمان بهشمار رفته است. در اين ميان به پاکيزگي بدن و لباس سفارش بسياري شده است؛ رسول خدا ميفرمايد: «بدن خويشتن را با آب پاکيزه کنيد تا بوي بد شما موجب اذيت ديگران نشود» (دانشمند، بيتا، ص22ـ23). آموزههاي ديني همچنين به بهداشت دهان و دندان بسيار اهميت ميدهد و مسواک زدن را در اين امر مؤثر ميداند و آن را باعث شادابي و نشاط ميشمارد. امام صادق ميفرمايد: «النُّشْرَةُ فِي عَشَرَةِ أَشْيَاءَ... وَالسِّوَاكِ» (برقي، 1371، ج1، ص14)؛ نشاط و شادابي در ده چيز است... و [يکي از آنها] مسواک زدن [است].
2. در آموزههاي ديني به گرفتن شارب توصيه شده است و آن را نيز زمينهساز شادابي و نشاط دانستهاند: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ قَالَ: ذَكَرْنَا الأَخْذَ مِنَ الشَّارِبِ فَقَالَ نُشْرَةٌ وَهُوَ مِنَ السُّنَّةِ» (حر عاملي، 1409ق، ج2، ص114)؛ در مجلسي در محضر امام صادق سخن از گرفتن شارب بهميان آمد. امام فرمود: اين عمل باعث نشاط بوده و از سنت پيامبر است.
3. يکي ديگر از عوامل ايجاد شادابي و نشاط در حوزة بهداشت، شستن سر با گياه خطمي در حمام است. امام صادق ميفرمايد: «النُّشْرَةُ فِي عَشَرَةِ أَشْيَاءَ... وَغَسْلِ الرَّأْسِ بِالْخِطْمِيِّ فِي الْحَمَّامِ وَغَيْرِهِ» (برقي، 1371، ج1، ص14)؛ شادابي و نشاط در ده چيز است... و [يکي از آنها] شستن سر با گياه خطمي در حمام و غير آن [است].
4. در روايتي از امام علي استعمال بوي خوش و نظافت و شستوشو يکي ديگر از عوامل شادابي و نشاط ذکر شده است: «التَّطَيُّبُ نُشْرَةٌ وَالْغُسْلُ نُشْرَةٌ» (طبرسي، 1412ق، ص42). پس بهداشت فردي و آراستگي و نظافت ظاهري يکي از چيزهاي است که زمينة شادابي و نشاط را فراهم ميکند. حتي در پوشيدن لباسهاي تميز و انتخاب نوع لباس بايد به رنگهاي لباس نيز توجه کرد و لباسهايي را برگزيد که زمينة شادابي و نشاط را در افراد فراهم ميکنند (پسنديده، 1391، ص86). کسالت و سستي که ضد شادابي و نشاط است، پيامدهاي ناگوار زيادي را بهدنبال دارد که يکي از آنها سستي در کارهاي سازماني، بينظمي و بيانضباطي کارکنان سازمان است.
3ـ2. توجه به ورزش کارکنان سازمان
يکي از عوامل مهم شادابي و نشاط کارکنان که باعث نظم و انضباط در سازمان ميشود، توجه مديران به ورزش کارمندان سازمان است. امام صادق به سه شاخص بسيار مهم دربارة شادابي و نشاط، که همه جنبة ورزشي دارند، اشاره کرده است. ايشان ميفرمايند: «النُّشْرَةُ فِي عَشَرَةِ أَشْيَاءَ الْمَشْيِ وَالرُّكُوبِ وَالارْتِمَاسِ فِي الْمَاءِ» (برقي، 1371، ج1، ص14). اين شاخصها عبارتاند از: ورزش پيادهروي، ورزش سوارکاري و ورزش شنا که نقش بسيار تعيينکنندهاي در شادابي و نشاط انسان در همة امور زندگي، از جمله در زندگي سازماني دارند؛ زيرا آثار ورزش در سلامت و پيشگيرى از بيمارىها و انحرافات و پر كردن اوقات فراغت بر كسى پوشيده نيست. ورزش بهويژه ورزشهايي مثل پيادهروى، دو، سوارکاري، شنا، كوهنوردى، نرمش صبحگاهى و... فوايد بسيارى دارند؛ از جمله ميتوان به كاهش فشار خون، كنترل وزن، تقويت دستگاه عروقى، جلوگيرى از پوكى استخوان، به تأخير افتادن ناتوانى جسمى ناشى از سالخوردگى، افزايش اميد به زندگى، ارتقاى عزت نفس، و از همه مهمتر، نشاط و شادابى و احساس توانمندى اشاره کرد (ديماتئو، 1378، ص392). تحقيقات ثابت كرده است كه ورزش علاوه بر جنبة سلامتى و زيباييشناختى باعث مىشود كه ورزشكاران از آن لذت ببرند و خُلقشان بهبود پيدا كند و نشاط بيشترى بيابند (آرگايل، 1383، ص187).
پس ورزش باعث نشاط و شادابى بدن است و انسان را از نظر روحى و روانى سرزنده و شاداب مىكند و باعث تقويت ارادة انسان و پويايى او مىشود و انسان را از کسلي و بيحالي که ضد نظم و انضباط است، بيرون ميآورد و بهرهوري کار را در انسان افزايش ميدهد. ورزش كيفيت زندگى را بهبود مىبخشد و به زندگى آرامش و نشاط مىدهد. بسيارى از مردم مىگويند هنگامى كه بهطور منظم ورزش مىكنند، خواب آرامبخش و نشاطآوري دارند.
4ـ2. توجه به تفريح و مسافرت کارکنان سازمان
يکي ديگر از مؤلفههاي شادابي و نشاط کارکنان که باعث نظم و انضباط در سازمان ميشود، تفريح و تفرج است. روح انسان به تفريح و تفرج نياز دارد؛ بهطوريکه تفريحات سالم از بهترين شاديها و لذتهاي سالم و نشاطآور انسان است. انسان با ديدن مناظر زيباي طبيعت، گلهاي رنگارنگ، درختان سرسبز، آبشارهاي زيبا، شکوفههاي شاداب، کوهها و هزاران منظرة زيباي ديگر به وجد و نشاط ميآيد. مسافرت و تغيير مکان زندگي، آبوهوا و ديدن مناطق و منظرههاي جديد، در نشاط روحي و سلامت جسماني و تقويت روح و از بين رفتن افسردگي و کسالت روح و درمان بعضي بيماريهاي روحي بسيار مؤثر است (زيني ملکآبادي و نيلساز، 1390، ص63).
تفريح و مسافرت از برنامههايى است كه در شادى و نشاط افراد سازمان تأثير شگرفى دارد؛ چراكه تفريح و مسافرت بر جنبههاى مختلف جسمى و روحى و روانى انسانها تأثير دارد (لو و آرگايل). روانشناسان شادي دريافتند كه بزرگسالان انگليسى كه فعاليتهاى تفريحى جدى داشتند، نسبت به افرادى كه اين فعاليتها را نداشتند، شادتر بودند. در تحقيق ديگرى كه توسط ريج و زاتر انجام گرديد، مشخص شد كه فعاليتهاى تفريحى قوىترين منبع براى رضايت از زندگى هستند و كسانى كه به فعاليتهاى تفريحى مطلوب ميپردازند، تجارب لذتبخش آنها افزايش مييابد و زندگى شادى را احساس مىكنند (آرگايل، 1383، ص184).
در آموزههاى دينى و اسلامى به تفريح و تفرج و مسافرت و استعمال بوي خوش توجه خاصى صورت گرفته و به آن توصيه شده است. امام صادق ميفرمايد: «وَالنَّظَرِ إِلَى الْخُضْرَةِ وَالأَكْلِ وَالشُّرْبِ وَالنَّظَرِ إِلَى الْمَرْأَةِ الْحَسْنَاءِ» (برقي، 1371، ج1، ص14)؛ يعني يکي از عوامل مهم شادابي و نشاط، نگاه کردن به طبيعت سرسبز و خوردن و آشاميدن و نگاه کردن به همسر است. در روايت ديگر، حضرت علي ميفرمايد: «التَّطَيُّبُ نُشْرَةٌ وَالْغُسْلُ نُشْرَةٌ وَالنَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَةِ نُشْرَةٌ وَالرُّكُوبُ نُشْرَةٌ» (طبرسي، 1412ق، ص42)؛ يعني استعمال بوي خوش، شستوشو کردن تمام بدن، نگاه به سبزه و سوارکاري ماية شادابي و شکوفايياند. از مجموع اين روايات مىتوان اين بهره را برد كه تماشاى طبيعت به دليل داشتن رنگهاى جذاب مثل سبز، آبى و زرد و همچنين طبيعى و واقعى بودن، اثر ويژهاى در آرامش روحي و رواني انسان دارد و باعث شادابى و نشاط ميشود. در قرآن كريم نيز به شاديآور و نشاطآور بودن رنگ زرد اشاره شده است: «بَقَرَةٌ صَفْرَاء فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ» (بقره: 69)؛ گاوى زردرنگ يكدست كه بينندگان را مسرور ميسازد. در تحقيقات دانشمندان نيز ثابت شده است كه رنگها در رشد گياهان و در روحيات افراد و حتى در سلامتى جسمانى آنان دخالت دارند.
از اين احاديث استفاده ميشود که شادابي و نشاط به سازگاري انسان در سه بعد خُلقي و خَلقي و رفتاري اطلاق ميگردد. انسان شاداب کسي است که از نظر اخلاقي در محيط خانه و سازمان خوشبرخورد و شاداب باشد؛ چنانکه از نظر خَلقي و ظاهري نيز بايد شادي و شادابي در چهرة او نمايان بوده، از نظر ظاهري زيبا و تميز باشد؛ مثل پوشيدن لباس تميز، مسواک زدن، حمام کردن و استفاده از عطر؛ و در نهايت، رفتارهاي او نيز هم در محيط خانه و هم در سازمان شاديآور و شاديآفرين باشد؛ يعني مشکلات سازمان و بيرون خانه را به داخل خانه نبرد و همينطور مشکلات داخل منزل را به سازمان نياورد و در هر حال رفتارش بهگونهاي باشد که هم در سازمان و هم در خانه شاديآور باشد.
5ـ2. شاد کردن مسلمانان و مؤمنان
يکي از عوامل شادي و نشاط در سازمان، شاد کردن ارباب رجوع است؛ يعني کارکنان سازمان با اخلاق خوش و برخورد نيکو با ارباب رجوع و انجام دادن کار آنها بهصورت منظم و منضبط و سر وقت، زمينة شادي و نشاط را، هم براي خوشان و هم براي ارباب رجوع فراهم ميکنند. ابنبابويه از امام صادق روايت کرده است که فرمود:
مَنْ فَرَّحَ مُسْلِماً خَلَقَ اللهُ مِنْ ذَلِكَ الْفَرَحِ صُورَةً حَسَنَةً تَقِيهِ آفَاتِ الدُّنْيَا وَأَهْوَالِ الآخِرَةِ تَكُونُ مَعَهُ فِي الْكَفَنِ وَالْحَشْرِ وَالنَّشْرِ حَتَّى تُوقِفَهُ بَيْنَ يَدَيِ اللهِ فَيَقُولُ لَهُ مَنْ أَنْتَ فَوَاللهِ لَوْ أَعْطَيْتُكَ الدُّنْيَا لَمَا كَانَتْ عِوَضاً لِمَا قُمْتَ لِي بِهِ فَيَقُولُ أَنَا الْفَرَحُ الَّذِي أَدْخَلْتَهُ عَلَى أَخِيكَ فِي دَارِ الدُّنْيَا (ابنبابويه قمي، 1402ق، ص64)؛
هرکس مسلماني را شاد کند، خداوند از آن شادي صورت نيکويي را خلق ميکند که او را از آفات دنيا و ترسهاي آخرت حفظ ميکند که [آن صورت] در کفن و در هنگام حشر و نشر (قيامت) با اوست تا اينکه در پيشگاه خدا متوقف ميشود. پس آن ميت ميگويد: تو کيستي؟ به خدا اگر به تو دنيا را عطا ميکردم، عوضي نميبود، براي آنچه بهوسيلة آن در مقابل من ايستادهاي. [در پاسخ] ميگويد: من شادياي هستم که بر برادرت در سراي دنيا داخل کردي.
تحليل مديريتي روايات شاد کردن ديگران
اولاً مديران سازمانها براي تشويق و قدرداني از زحمات کارمندان موفق، منظم و منضبط خود بايد آنها را شاد کنند و يکي از راههاي شاد کردن آنها اين است که به پاس زحمات آنها پاداش مادي و معنوي برايشان در نظر بگيرند. اين پاداش براي هميشه در ذهن کارمندان باقي ميماند و براي ماندن در سازمان بيشتر دلگرم و تشويق ميشوند و در آينده هم با نظم و انضباط کامل فعاليتها و تلاشهاي خود را براي انجام کارهاي بهتر در سازمان افزايش ميدهند؛
ثانياً انضباط کاري عبارت است از انجام کار ارباب رجوع در سازمان بر اساس قوانين و مقررات موجود بهطور منظم و منضبط در زمان وعدهدادهشده. اين کار باعث رضايت خاطر، شادي و شادماني ارباب رجوع ميشود که يکي از دوستداشتنيترين کارها در نزد خداوند تبارک و تعالي است؛
ثالثاً انضباط کاري بهمعناي گرهگشايي از کار ديگران در زمان مقرر است و اين امر علاوه بر شادماني و خوشحالي ارباب رجوع، باعث احساس رضايت کارمند در پيش وجدان خود ميشود که بهترين قاضي و هميشه همراه انسان است و از منظر اسلام نيز بر اساس روايات ذکرشده، اجر و ثواب و پاداش اخروي دارد.
6ـ2. برنامهريزي در سازمان و در زندگي
يکي از عوامل مهم انضباط کاري در سازمان، برنامهريزي در زندگي است؛ زيرا انسانها با حرکت در مسير تکامل و رشد عقلاني خود، به ضرورت برنامهريزي در زندگي شخصي خود پي بردهاند و آن را بهمنزلة ابزاري در مديريت نظامهاي اجتماعي مورد توجه قرار دادهاند؛ زيرا برنامهريزي يکي از مهمترين وظايف مديران سازمانهاست که مستلزم آگاهي از فرصتها و تهديدهاي آتي و پيشبيني شيوة مواجهه با آنهاست. برنامهريزي عبارت است از تعيين هدف و پيشبيني راه رسيدن به آن (رضائيان، 1390، ص178).
برنامهريزي براي زندگي شخصي و سازماني شادابي و نشاط را به دنبال دارد و از منظر پيشوايان ديني داراي جايگاه ويژهاي است؛ بهطوريکه امام رضا در اين زمينه چنين ميفرمايد:
اجْتَهِدُوا أَنْ يَكُونَ زَمَانُكُمْ أَرْبَعَ سَاعَاتٍ سَاعَةً لِلَّهِ لِمُنَاجَاتِهِ وَسَاعَةً لأَمْرِ الْمَعَاشِ وَسَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ الإِخْوَانِ الثِّقَاتِ وَالَّذِينَ يُعَرِّفُونَكُمْ عُيُوبَكُمْ وَيُخْلِصُونَ لَكُمْ فِي الْبَاطِنِ وَسَاعَةً تَخْلُونَ فِيهَا لِلَذَّاتِكُمْ وَبِهَذِهِ السَّاعَةِ تَقْدِرُونَ عَلَى الثَّلاثِ السَّاعَات (مجلسي، 1403ق، ج75، ص346)؛
کوشش کنيد که اوقات روز شما چهار ساعت باشد: ساعتي را براي عبادت و خلوت با خدا، ساعتي را براي کار و تأمين معاش، ساعتي را براي معاشرت با برادران مورد اعتماد و کساني که شما را به عيبهايتان واقف ميکنند و در باطن به شما خلوص نيت و صفا دارند، و ساعتي را براي تفريحات و لذايذ زندگي خود اختصاص دهيد و از مسرت و شادي ساعات تفريح، نيروي انجام وظايف وقتها و ساعات سهگانة ديگر را تأمين کنيد.
اين روايت بهصراحت بيان ميکند که شادي و نشاط لازمة پيشرفت و موفقيت در ساير عرصههاي زندگي است؛ يعني انسان از تفريح و استفاده از لذتهاي حلال، شادي و نشاطي را بهدست ميآورد و براي زماني که در سازمان مشغول به کار و فعاليت است، نيرو ميگيرد و در آن زمان وظايف خود را به بهترين وجه ممکن به انجام ميرساند. علاوه بر اين، حرص جمعآوري مال و جاه مقام دنيا شادي و نشاط را از بين ميبرده و چهبسا امراض جسمي و روحي را بهدنبال دارد. همانطور که جسم انسان خسته ميشود، روح او نيز گاهي خسته و بيمار ميشود. کسالت، بيماري و افسردگي روحي انسان، محتاج به درمان است و به دارو و مرهم شادماني و نشاط نيازد دارد.
نتيجهگيري
يکي از عوامل مهم انضباط کاري در سازمان از منظر اسلام، شادي و نشاط کارکنان است؛ به اين معنا که اگر کارکنان سازمان از نعمت شادي و نشاط برخوردار باشند، لازمة اين امر نظم و انضباط در سازمان است؛ زيرا انضباط کاري بهمعناي سامانپذيري، آراستگي، نظم و ترتيب در کار و پرهيز از هرگونه سستي و بيساماني در کار است؛ همانگونه که کسالت و تنبلي، که در روايات اسلامي در مقابل شادابي و نشاط ذکر شده، آفت نظم و انضباط است؛ يعني اگر کسالت و تنبلي از دري وارد شود، نظم و انضباط از در ديگر خارج ميشود.
ضرورت شادي و نشاط در زندگي فردي و اجتماعي (سازماني) انسان، بهعنوان يکي از عوامل انضباط کاري در سازمان، با کمک متون ديني تأييد و اثبات شده است؛ زيرا زندگي يکنواخت و تحمل فشارهاي کاري توسط کارکنان در سازمان، خستگي و ملال روحي رواني را بهدنبال دارد. لذا در چنين شرايطي، انسان به شادابي و نشاط و عوامل نشاطآور نيازمند است؛ مانند استفاده از لذتهاي حلال، سخنان نغز و شاديآفرين، ديدار با دوستان، ورزش و تفريح، و مسافرت که ميتواند از اين خستگي و ملال بکاهد. اين امر در روايات متعدد ذکر شده است. همينطور در روايات پيشوايان ديني نحوة تقسيم اوقات و ساعات شبانهروز به بخشهاي مختلف، که يکي از آن بخشها به نشاط و شادي و لذتهاي حلال روحي و رواني اختصاص دارد، مورد عنايت قرار گرفته است که دليل بر مثبت بودن شادي و نشاط و ضرورت آن براي انسان از ديدگاه پيشوايان ديني است.
بر مديران سازمانها لازم است که براي ايجاد نظم و انضباط در سازمان، به عوامل شادابي و نشاط کارکنان خود توجه داشته باشند و آن را تقويت کنند تا سازمان بتواند به اهداف خود برسد. همينطور براي اينکه سازمانها بهرهوري لازم را از فعاليتهاي شغلي کارکنان داشته باشند، بايد محيطي شاداب و شاديآفرين را براي آنها به وجود آورند و به نيازهاي روحي رواني آنها توجه داشته باشند؛ زيرا انسان، همانگونه که تن او خسته ميشود و به استراحت نياز دارد، روح و دل او نيز خسته ميشود و به استراحت و شادابي و نشاط مجدد نياز دارد. حضرت علي ميفرمايد: «إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِكْمَةِ» (نهجالبلاغه، حکمت 197)؛ اين دلها همانند تنها خسته ميشوند؛ براي شادابي و نشاط آن به سخنان تازة حکيمانه روي آوريد. در هنگام خستگي، کسل بودن و عدم نشاط، نبايد کارها و فکرهاي سنگين بر آنها تحميل شود؛ زيرا باعث بينظمي و هرجومرج در کارها ميشود؛ حتي از منظر حضرت علي عبادات را هم نبايد بر روح کسل و خسته تحميل کرد: «إِنَ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَإِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ وَإِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِض» (آمدي، 1410ق، ص242)؛ براي دلها روي آوردن و نشاط و پشت کردن و فراري است؛ پس آنگاه که نشاط دارند، آن را بر انجام مستحبات واداريد و آنگاه که پشت کرد و بينشاط است، به انجام واجبات قناعت کنيد.
- قرآن کریم.
- نهجالبلاغه.
- ابنبابویه قمی، محمد بن علی (1402ق). مصادقة الاخوان. الکاظمین: مکتبة الامام صاحب الزمان العامة.
- ابنبابویه قمی، محمد بن علی (1362). الخصال. قم: جامعة مدرسین.
- اختری، عباسعلی (1373) مدیریت علمی مکتبی از دیدگاه اسلام. تهران: سازمان تبلیغات اسلامی.
- امیدی نقلبری، عبدالرضا (1395). شادی و فرح از منظر قرآن و روایات. سومین کنگرة بینالمللی فرهنگ و اندیشة دینی. تهران: مؤسسة سفیران فرهنگی مبین.
- انوری، حسن (1381). فرهنگ بزرگ سخن. تهران: سخن.
- انوری، حسن (1385). فرهنگ فشردة سخن. تهران: سخن.
- آرگایل، مایکل (1383). روانشناسى شادى. ترجمة مسعود گوهرى انارکى و همکاران. اصفهان: جهاد دانشگاهى.
- آمدی، عبدالواحد (1410ق). غررالحکم و دررالکلم. قم: دار الکتاب الاسلامی.
- آمدی، عبدالواحد (1366). تصنیف غررالحکم و دررالکلم. قم: دفتر تبلیغات.
- برقی، احمد بن محمد بن خالد (1371). المحاسن. قم: دار الکتب الاسلامیه.
- بیستونی، محمد (1384). شادی و آرامش از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه. تهران: جوان.
- پسندیده، عباس (1391). شادی و شادکامی از دیدگاه اسلام. قم: مؤسسة علمی فرهنگی دار الحدیث.
- حر عاملی، محمد بن حسن (1409ق). وسائل الشیعه. قم: مؤسسة آلالبیت.
- حسینی سیاهکلرودی، قوامالدین (1399). مبانی دینی نظم و انضباط در نیروهای مسلح. قم: زمزم هدایت.
- خبازی، مجید (1390). شادی و رسانه؛ مبانی، آسیبها و راهکارها. قم: صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران. مرکز پژوهشهای اسلامی.
- دانشمند، مهدی (بیتا). منشهای سازمانی انضباط و امانتداری سازمانی با رویکرد دینی. اصفهان: امیر فدک.
- دلشاد تهرانی، مصطفی (1385). ارباب امانت اخلاق اداری در نهج البلاغه. تهران: دریا.
- دهخدا، علیاکبر (1373). لغتنامة دهخدا. تهران: دانشگاه تهران.
- دهخدا، علیاکبر (1341). لغتنامة دهخدا. تهران: دانشگاه تهران.
- دیماتئو، ام. رابین (1378). روانشناسى سلامت. ترجمة محمد کاویانى و همکاران. تهران: دانشگاه تهران.
- رضائیان، علی (1390). مبانی سازمان و مدیریت. تهران: سمت.
- زارعی متین، حسن و همکاران (1388). نقش دانشگاه در ایجاد عوامل مؤثر بر شادی. فرهنگ در دانشگاه اسلامی، 13(2)، 4ـ27.
- زینی ملکآبادی، هادی و نیلساز، نصرت (1390). جایگاه شادی و نشاط در قرآن و روایات. فرهنگ در دانشگاه اسلامی، 1(1)، 50ـ68.
- سعادت، اسفندیار (1389). مدیریت منابع انسانی. تهران: سمت.
- صیفوری، ویدا و فلاحتی، علی (1390). بررسی اهمیت و ضرورت شادی و نشاط از دیدگاه قرآن، روایات و تعالیم دینی. فرهنگ در دانشگاه اسلامی، 15(2)، 84ـ110.
- طاهریان، حسین و همکاران (1393). عوامل مدیریتی و سازمانی مؤثر بر شادی و نشاط در دانشگاهها و تأثیر آنها بر تولید علم. پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، 20(2)، 99ـ116.
- طبرسی، حسن بن فضل (1412ق). مکارم الاخلاق. قم: شریف رضی.
- علیزاده، محمد و بشیرزاده، داود (1402). انضباط اداری از دیدگاه اسلام. قم: مؤسسۀ آموزشی پژوهشی امام خمینی.
- عمید، حسن (1363). فرهنگ عمید. تهران: امیرکبیر.
- کار، آلن (1387). روانشناسی مثبت، علم شادمانی و نیرومندیهای انسان. ترجمة حسن پاشا شریفی، جعفر نجفی زند و باقر ثنائی. تهران: سخن.
- کلینی، محمد بن یعقوب (1407ق). الکافی. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
- لطیفی، میثم (1392). مبانی و اصول نظم و انضباط در سازمان. تهران: دانشگاه امام صادق.
- مجلسی، محمدباقر (1403ق). بحار الانوار. بیروت: دار الإحیاء التراث العربی.
- محمدی ریشهری، محمد (1391). الگوی شادی از نگاه قرآن و حدیث. قم: مؤسسة علمی فرهنگی دار الحدیث.
- مفید، محمد بن محمد (1413ق). الأمالی. قم: کنگرة شیخ مفید.
- مکارم شیرازی، ناصر (1374). تفسیر نمونه. تهران: دار الکتب الاسلامی.
- یوسفزاده، حسن (1390). اسلام، نظم و انضباط اجتماعی. تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.


