اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، سال دوازدهم، شماره دوم، پیاپی 25، پاییز و زمستان 1402، صفحات 55-67

    عوامل مؤثر بر خودکارآمدی سرمایه‌های انسانی سازمان براساس کتاب شریف نهج‌البلاغه

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    مهدی دیهیم پور / استادیار گروه مدیریت دانشگاه علوم دریایی امام خمینی (ره) / deyhim1357@gmail.com
    چکیده: 
    هدف از این پژوهش ، شناسایی عوامل مؤثر بر احساس خودکارآمدی کارکنان بر مبنای کتاب ارزشمند نهج البلاغه بود. در این پژوهش از روش کیفی تحلیل مضمون استفاده شده است که شامل گردآوری و تحلیل داده های کیفی است . مضمون استفاده شده در این پژوهش ، متن نهج البلاغه بود که با تفحص در آن، روایات مربوطه استخراج و سپس با مراجعه به کتاب شرح نهج البلاغه (پیام امام) به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شد. در این پژوهش پیام ها از شانزده خطبه ، سی نامه و سی حکمت کدگذاری شد. این پیام ها در مراحل بعد در ٥٦ مفهوم، ده مضمون فرعی و سه مضمون اصلی دسته بندی شدند. درنهایت، مهم ترین عوامل مؤثر بر احساس خودکارآمدی کارکنان در سه دسته‌ی اصلی شناسایی شدند: عوامل فردی (خودشناسی و خودآگاهی ، توکل به خداوند، عقل گرایی و عمل گرایی ، برخورداری از تفکر راهبردی، اعتدال در انجام دادن کار، سعه‌ی صدر و شکیبایی )؛ عوامل مدیریتی (رهبری خدمتگزار، رهبری عدالت محور)؛ و عوامل اجتماعی (دانش اندوزی از تجربیات دیگران، حمایت و پشتیبانی همکاران).
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    Factors Effective on the Self-Efficacy of the Organization's Human Capital Based on Nahjul Balagha
    Abstract: 
    This research aims to identify the factors affecting employees' sense of self-efficacy based on Nahj al-Balagha. The qualitative method of thematic analysis was used in this research, which included data collection and analysis of qualitative data. The text used in this research was Nahj al-Balagha by examining which relevant narrations were extracted and analyzed by referring to the book Description of Nahj al-Balagha (the Imam's Message). In this research, messages were coded from sixteen sermons, thirty letters and thirty short sayings. In the next steps, these messages were classified into 56 concepts, ten sub-themes and three main themes. Finally, the most important factors affecting employees' sense of self-efficacy were identified in three main categories: personal factors (self-knowledge and self-awareness, trust in God, rationalism and pragmatism, having strategic thinking, moderation in doing works, fortitude and patience); managerial factors (service-oriented leadership, justice-oriented leadership); and social factors (learning from the experiences of others, support from colleagues).
    References: 
    متن کامل مقاله: 


    مقدمه
    با اذعان تمامي انديشمندان، سازمان‌ها در تمامي ابعاد زندگي بشر نقش‌آفريني دارند؛ به‌طوري‌که حذف اين نهادها غيرممکن است. محيط پيرامون فعاليت سازمان، آکنده از تغيير و تحولات روزافزون در تمامي عرصه‌هاي فناورانه است و بي‌شک نقش سرمايه‌هاي انساني سازمان‌ها به‌عنوان سرمايه‌هاي راهبردي، منابع کمياب، مولد ارزش اقتصادي و مزيت رقابتي در مواجهه با تغييرات سيل‌آساي گوناگون، قابل انکار نیست. بنابراين وجود کارکنان شايسته، متعهد و باانگيزه، کليد اصلي موفقيت سازمان‌ها درحرکت به‌سمت توسعه و پيشرفت در عصر پررقابت حاضر محسوب مي‌شود. بر همين اساس، انسان‌ و هدف‌ اساسي‌ آن‌، يعني‌ رشد ارزش‌هاي معنوي او، محور اساسي‌ مديريت‌ در اسلام‌ است‌ (بهشتي‌فر و نکويي‌مقدم، ١٣٨٩). بسياري از رفتارهاي انسان‌ با سازوکارهاي نفوذ بر خود برانگيخته و کنترل‌ مي‌شوند. بين‌ سازوکارهاي نفوذ بر خود، هيچ‌يک‌ مهم‌تر و فراگيرتر از باور به خودکارآمدي شخصي‌ نيست‌ (باندورا، 1997). اگر فردي باور داشته باشد که نمي‌تواند نتايج‌ مورد انتظار را به‌‌دست‌ آورد يا به اين‌ باور برسد که نمي‌تواند مانع‌ رفتارهاي غيرقابل‌قبول‌ شود، انگيزۀ او براي انجام‌ دادن‌ کار کم‌ خواهد شد. اگرچه عوامل‌ ديگري وجود دارند که به‌مثابة برانگيزنده‌هاي رفتار انسان‌ عمل‌ مي‌کنند، همة آنها تابع‌ باور فردند (عبداللهي،‌ ١٣٨٥). خودکارآمدي به‌معناي توانايي‌ ادراک‌شدۀ فرد در انطباق‌ با موقعيت‌هاي مشخص‌ است‌ و به قضاوت‌ افراد دربارۀ توانايي‌ آنها در انجام‌ دادن‌ يک‌ کار يا انطباق‌ با يک‌ موقعيت‌ خاص‌ مربوط‌ است‌. خودکارآمدي به احساس‌ عزت نفس، ارزش‌ خود، احساس‌ کفايت‌ و کارايي‌ در برخورد با زندگي‌ اطلاق‌ مي‌شود (بهبودي و همکاران،‌ ١٣٩٨). باورهاي شخص‌ دربارة توانايي‌ براي کنار آمدن‌ با موقعيت‌هاي متفاوت‌ را «خودکارآمدي» مي‌نامند. درک‌ انسان‌ از خودکارآمدي، بر الگوهاي تفکر، انگيزش‌، عملکرد و برانگيختگي‌ هيجاني‌ فرد تأثير مي‌گذارد. باورهاي خودکارآمدي در نحوۀ مقابلة افراد با موقعيت‌هاي مختلف‌ در دستيابي‌ به اهداف‌ تأثير مي‌گذارند (پروين‌ و جان‌، 1389، ص 38). اگر افراد مطمئن‌ باشند که مي‌توانند از عهدۀ تکاليف‌ دشوار برآيند، تلاش جدي‌تري براي موفق‌ شدن‌ به‌کار می‌بندند. به افرادي که در موقعيت‌ خاصي‌ (تحصيلي‌، ارتباطي‌، شغلي‌ و...) کارايي‌ شخصي‌ ندارند، مي‌توان‌ آموزش‌ داد که به توانايي‌ خود براي موفق‌ شدن‌ بيشتر اعتماد کنند و بدين‌ترتيب‌ احساس‌ ارزشمندي و امکان‌ موفقيت‌ خود را تقويت‌ کنند (هالجين‌ و ويتبورن،‌ 1387، ج 1، ص 57). به‌رغم انجام پژوهش‌هاي متعدد، با توجه به اهميت خودکارآمدي، تاکنون‌ پژوهشي‌ که به‌طور منسجم‌ مفهوم‌ خودکارآمدي را براساس‌ آموزه‌هاي اسلامي‌ بررسي‌ کند، انجام نشده است‌. نبود اين‌گونه پژوهش‌ها سبب‌ شده است تا جوامع اسلامي با چالش‌هاي متعددي به‌دليل عدم انطباق اين مفاهيم علمي با مباني فقهي مواجه باشند. با ملحوظ نظر قرار دادن جامعيت و کامليت دين مبين اسلام در پاسخ‌گويي به تمامي ابعاد زندگي فردي و سازماني افراد، در اين‌ تحقيق‌ به‌دنبال‌ آنیم تا مفهوم‌ و ابعاد خودکارآمدي در سازمان‌ را در بستري منطبق‌ بر آموزه‌هاي ديني‌ اسلامي‌ براساس منظومة فکري اميرمؤمنان علي از کتاب‌ شريف‌ نهج‌البلاغه به‌دست‌ آوريم‌. با توجه به حاکم‌ بودن‌ فرهنگ‌ اسلامي‌ در جامعه‌، بهره‌گيري از آموزه‌هاي اسلامي‌ و تقويت‌ باورهاي ديني‌ مي‌تواند به سازمان‌ها براي رسيدن‌ به اهدافشان‌ کمک‌ کند. بنابراين‌، هدف اين‌ تحقيق‌ اين‌ است‌ که مفهوم‌ خودکارآمدي را با کنکاش در‌ شيوة حکومت و سيرة عملي اميرمؤمنان که در نامه‌ها، خطبه‌ها و سخنان قصار در کتاب نهج‌البلاغه گردآوري شده است و در آن ارزش‌هاي الهي موج مي‌زند، بازشناسي‌ کند و با ارائه به پژوهشگران‌ حوزۀ مديريت‌ و مديران‌ و مسئولان‌، به آنان‌ در آشنايي‌ هرچه بيشتر با اين‌ مبحث‌ ياري رساند. لذا نگارنده به‌دنبال برشماری عوامل مؤثر بر خودکارآمدي سرمايه‌هاي انساني سازمان براساس مباني فکري امام علي است. به‌عبارت‌ديگر، محقق درصدد پاسخ‌گويي به سؤال اصلي پژوهش‌ بدين شرح‌ است‌: عوامل‌ مؤثر بر باور به خودکارآمدي از ديدگاه اميرمؤمنان علي در نهج‌البلاغه کدام‌اند؟
    1. خودکارآمدي در اسلام
    خودکارآمدي از اصطلاحات‌ جديد است‌ و در اسلام‌ معادل دقيق‌ آن‌ استفاده نشده است‌؛ ولي‌ اين‌ مفهوم‌ در منابع‌ اسلامي‌ وجود دارد. در ميان‌ خصلت‌هاي انساني‌ و فضيلت‌هاي اخلاقي‌، برخي چنان‌ بااهميت‌اند که مي‌توان‌ از آنها به صفات‌ سرنوشت‌ساز تعبير کرد. خودباوري یا اعتمادبه‌نفس‌ از شمار اين‌گونه فضايل‌ روحي‌ است‌. نخستين‌ نهاد خودباوري و اعتمادبه‌نفس‌، باور به خود انساني‌ و توجه به ماهيتي‌ است که فراتر از حيوان‌ و عالي‌تر از ماشين‌ است‌ (موسوي‌مقدم و همکاران، 1395). از نظر اسلام‌، عزت نفس‌ عبارت‌ است‌ از حالت‌ شکست‌ناپذير و توان‌ مقاومت‌ در برابر سختي‌ها و مشکلات‌ و عدم‌ پذيرش‌ ذلت‌ در موقعيت‌هاي دشوار زندگي‌، که در اثر نوعي‌ عملکرد در انسان‌ پديد مي‌آيد و داشتن‌ اين‌ حالت‌ باعث‌ برتري فرد از نظر خود و ديگران‌ مي‌شود. بدين ‌لحاظ‌، افرادي که در برابر سختي‌ و مشکلات‌ مقاوم‌ و سرسخت‌اند، مي‌توانند در موقعيت‌هاي گوناگون‌ خود را حفظ‌ کنند و به پيروزي و سربلندي نائل‌ شوند (بخشايش،‌ ١٣٩٣). مفهوم‌ اعتمادبه‌نفس‌ در متون‌ ديني‌ به‌‌گونه‌هاي مختلف‌ قابل مشاهده است‌. اين‌ حالت‌ داراي شبکة مفهومي‌ است‌؛ يعني‌ کسي‌ که داراي اعتمادبه‌نفس‌ است‌، عزت نفس‌ دارد؛ به خود احترام‌ مي‌گذارد؛ ديگران‌ را خوار نمي‌کند؛ اهل‌ کار و تلاش‌ است؛ فردي است هدفمند؛ نيروها و امکانات‌ را به‌خوبي‌ مي‌شناسد؛ کرامت‌ نفس‌ خويش‌ را پاس‌ مي‌دارد؛ از عزم‌ و ارادۀ جدي برخوردار است‌؛ از مشکلات‌ نمي‌هراسد؛ راه رسيدن‌ به قله‌ها را به‌خوبي‌ مي‌داند؛ اميدوار است‌ و نگاهي‌ مثبت‌ دارد؛ و با توکل‌ به خدا از توانمندي‌ها و ظرفيت‌ها بهره مي‌برد تا اهداف‌ متعالي‌ را محقق‌ سازد (بهبودي و همکاران‌ ١٣٩٨).
    2. منابع‌ خودکارآمدي
    بندورا (1997) بيان‌ مي‌کند که مفهوم‌ خودکارآمدي به باور فرد اشاره دارد مبني‌ بر اينکه مي‌تواند کاري را به‌طور موفقيت‌آميز انجام‌ دهد يا رابطه‌اي را به‌نحو مؤثر با ديگران‌ برقرار کند. بر همين‌ اساس‌، در نظام‌ بندورا، منظور از خودکارآمدي، احساس‌هاي شايستگي‌ و کفايت‌ در کنار آمدن‌ با زندگي‌ است‌ و درواقع‌ عبارت‌ است‌ از يک‌ عقيدۀ محکم‌ که ما براساس‌ منابع‌ اطلاعاتي‌ مختلف‌، توانايي‌هايمان‌ را ارزيابي‌ مي‌کنيم‌. براي ايجاد و تغيير نظام‌ باورهاي خودکارآمدي، که بخش‌ بزرگی از خودآگاهي‌ افراد را تشکيل‌ مي‌دهد، منابع‌ مهمي‌ تشخيص‌ داده شده است که عبارت‌اند از تجربه‌هاي موفق‌. وي اشاره مي‌کند به اينکه موفقيت‌ها باور کارآمدي را تقويت‌ می‌کنند و شکست‌ها، بخصوص‌ اگر قبل‌ از احساس‌ کارآمدي رخ‌ دهند، موجب تضعیف باور خودکارآمدي می‌شوند. عملکردهايي‌ که به نتايج‌ مورد انتظار ختم‌ نشوند، مي‌توانند کارآمدي پايين‌تري را ايجاد کنند. هنگامی احساس‌ خودکارآمدي ايجاد مي‌شود که فرد قادر باشد با پشتکار و تلاش‌ مداوم‌ بر موانع‌ غلبه کند.
    منبع‌ ديگر خودکارآمدي، تجربه‌هاي جانشيني‌ است‌. افراد در ارزيابي‌ خودکارآمدي خويش‌، نه‌تنها به موفقيت‌هاي قبلي‌ خود، بلکه تحت‌ تأثير تجربه‌هاي جانشيني‌ از طريق‌ الگوسازي يا سرمشق‌گيري قرار دارند. الگوسازي که با عوامل‌ محيطي‌ مرتبط‌ است‌، ابزاري مؤثر براي ارتقا و تقويت‌ احساس‌ خودکارآمدي شخصي‌ است‌. درنتيجه، يک‌ الگوي مهم‌ و مشخص‌ در زندگي‌ يک‌ فرد مي‌تواند به القاي باورهاي شخصي‌ که راه و روش‌ زندگي‌ را تحت‌ تأثير قرار مي‌دهند، کمک‌ کند.
    سومين‌ منبع‌ خودکارآمدي، ترغيب‌هاي کلامي‌ يا اجتماعي‌ است‌ که افراد باورهاي خودکارآمدي را به‌مثابة نتيجة تشويق‌ها و حمايت‌هاي اجتماعي‌‌ای که از ديگران‌ دريافت‌ مي‌کنند، ايجاد کرده، گسترش‌ مي‌دهند. تشويق‌هاي اجتماعي‌ و پيشنهادهاي کلامي‌ مي‌توانند به افراد کمک‌ کنند تا تلاش‌ بيشتري به‌کار برند و پشتکار مورد نياز براي موفقيت‌ را تداوم‌ بخشند و اين‌ امر به رشد پيوستة مهارت‌ها و کارآمدي شخصي‌ منجر مي‌شود. حالات‌ عاطفي‌ و فيزيولوژيک‌، منبع‌ ديگر خودکارآمدي است‌.
    پژوهش‌هايي‌ دربارة خودکارآمدي انجام شده‌‌اند که از آنها مي‌توان‌ به تحقيق‌ محزون‌زاده بوشهري (١٣٩٤) اشاره کرد که نشان‌ داد باور خودکارآمدي به‌کمک‌ مهارت‌ حل‌ مسئله‌، در بالا بردن‌ هوش‌ فرهنگي‌ و انتخاب‌ درست‌ شيوۀ تعامل‌ با ساير افراد در محيط‌هاي متنوع‌ فرهنگي‌ تأثير مي‌گذارد. موسوي‌مقدم و همکارانش‌ (١٣٩٥) در تحقيقي‌ به اين‌ نتيجه رسيدند که کيفيت‌ زندگي‌ دانشجويان‌ با خودکارآمدي و باورهاي مذهبي‌ آنان‌ رابطة معنادار دارد؛ بنابراين‌ به‌کارگيري روش‌هاي مناسب‌ در افزايش‌ خودکارآمدي مي‌تواند موجب‌ افزايش‌ کيفيت‌ زندگي‌ دانشجويان‌ شود. محمدي و دفتري (١٣٩٦) به بررسي‌ اثربخشي‌ آموزش‌ خودکارآمدي بر انگيزش‌ پيشرفت‌ دانشجويان‌ علوم‌ پزشکي‌ پرداخته‌اند. آنان‌ دريافتند که آموزش‌ خودکارآمدي در انگيزۀ پيشرفت‌ دانشجويان‌ اثربخش‌ است‌. در پژوهشي‌ ديگر، ايزدي و همکارانش‌ (١٣٩٦) به اين‌ نتيجه رسيده‌اند کارکناني‌ که از هوش‌ هيجاني‌ و کيفيت‌ زندگي‌ کاري بهتري برخوردارند، خودکارآمدي بالاتري دارند. خالق‌خواه و نجفي (1397) در تحقيقي با عنوان «عوامل مؤثر بر خودکارآمدي دانشجويان»، نتيجه گرفتند که برنامه‌هاي آموزشي امکان افزايش خودکارآمدي دانشجويان را دارند و برنامه‌هاي مبتني بر نظرية شناختي اجتماعي در اين مورد موفق‌ترند. شيرمحمدزاده و همکاران (1397) به بررسي نقش ميانجي خودکارآمدي شغلي در رابطة بين توسعة حرفه‌اي با رضايت و تعهد شغلي کارکنان پرداخته و نتيجه گرفته‌اند که افزايش توسعة حرفه‌اي با افزايش رضايت شغلي و خودکارآمدي از طرف کارکنان همراه است. عزيزي و همکاران (1398) در «بررسي رابطة رهبري تحولي و احساس خودکارآمدي با يادگيري خودتنظيمي کارکنان» نشان دادند که بين رهبري تحولي و احساس خودکارآمدي با يادگيري خودتنظيمي کارکنان رابطة معنادار وجود دارد. الي‌وي و همکاران (2016) در «مدل سرپرستي اجحاف‌آميز، خودکارآمدي و تعامل کاري پرستاران» نتيجه گرفت که سرپرستي اجحاف‌آميز ادراک‌شده، به‌صورت مستقيم و منفي مي‌تواند تعامل کاري پرستاران را پيش‌بيني و به‌طور غيرمستقيم بر تعامل کاري از طريق خودکارآمدي تا حدودي تأثير بگذارد. اسميت (2018) در تحقيقی با عنوان «تأثير خودکارآمدي و معنويت بر رضايت شغلي و انگيزة رهبري در سربازان بازنشسته» نشان داد که بين معنويت و خودکارآمدي و رضايت شغلي رابطة معناداري وجود دارد و رهبري تحول‌گرا در اين زمینه نقش تعديلگر را داراست. همچنين‌ يافته‌هاي تحقيق‌ ميلام‌ و همکارانش‌ (٢٠١٩) نشان داد که عوامل‌ ديگر خودکارآمدي به‌طور قابل‌توجهي‌ پيش‌بيني‌کنندۀ بهروزي سازماني‌ پزشکان‌ می‌باشد.
    3. روش‌شناسي پژوهش
    در اين‌ پژوهش‌ بیشتر، از روش‌ کيفي‌ در فرايند تحليل‌ استفاده شد. تحقيقات‌ کيفي‌، بيشتر بر توصيف‌ نقلي‌ تأکيد دارند (دلاور ١٣٩٢) و به‌منظور درک‌ پديده‌هاي اجتماعي‌ انجام‌ مي‌شوند. مورد مطالعه‌، متن‌ و شرح‌ نهج‌البلاغه بود. راهبرد روش‌ کيفي‌ استفاده‌شده در پژوهش حاضر، مطالعه‌اي کيفي، و از حيث بعد محيط، از نوع ميداني، و از نظر هدف، کاربردي است. در اين‌ پژوهش‌ با توجه به ماهيت‌، منابع‌ استفاده‌شده در آن‌، داده‌هاي متني‌ و روش‌ تحليل‌ مضمون‌ بود. اين‌ راهبرد ابزار پژوهشي‌ منعطف‌ و مفيدي است‌ که براي تحليل‌ حجم‌ زيادي از داده‌هاي پيچيده و مفصل‌ مي‌توان‌ از آن‌ استفاده کرد (عابدي جعفري و همکاران‌ ١٣٩٠)؛ بدين صورت که مبتني بر روش تحليل مضمون و با به‌کارگيري آموزه‌هاي ديني و اسلامي انجام شده است. تحليل مضمون، روشي براي شناخت، تحليل و گزارش الگوهاي موجود در داده‌هاي متني است که داده‌هاي پراکنده و متنوع را به داده‌هايي غني و تفصيلي تبديل مي‌کند (براون و کلارک، 2006). به‌طورکلي، تحليل مضمون روشي است براي ديدن متن، برداشت و درک مناسب از اطلاعات به‌ظاهر نامرتبط، تحليل اطلاعات، مشاهدة نظام‌مند شخص، تعامل، گروه، موقعيت، سازمان يا فرهنگ. بنابراين در تحليل مضمون، همة منابع داده‌ها بررسي می‌گردد و مضامين کل داده‌ها تحليل و تفسير مي‌شود. متون و منابع اسلامي ترجمه‌شدة مرتبط با موضوع، توسط محقق مرور و تحليل شد که در ادامه به‌تفصيل به اين فرايند پرداخته شده است.
    مرحلة اول، آشنايي‌ با داده‌ها: براي اينکه محقق‌ با عمق‌ و گسترۀ محتوايي‌ داده‌ها آشنا شود، لازم‌ است‌ خود را در آنها تا اندازه‌اي غوطه‌ور سازد. غوطه‌ور شدن‌ در داده‌ها شامل‌ بازخواني‌ مکرر داده‌ها و خواندن‌ داده‌ها به‌صورت‌ فعال‌ (‌جست‌وجوي معاني‌ و الگوها) است.
    مرحلة دوم ايجاد کدهاي اوليه‌: اين‌ مرحله زماني‌ شروع‌ مي‌شود که محقق‌ داده‌ها را خوانده و با آنها آشنايي‌ پيدا کرده است‌. اين‌ مرحله شامل‌ ايجاد کدهاي اوليه از داده‌هاست‌. کدها يک‌ ويژگي‌ داده‌ها را معرفي‌ مي‌کنند که به نظر تحليلگر جالب‌ مي‌رسد. داده‌هاي کدگذاري با واحدهاي تحليل‌ (مضمون‌ها) متفاوت‌‌اند. کدگذاري را مي‌توان‌ به‌صورت‌ دستي‌ يا از طريق‌ نرم‌افزار انجام‌ داد که در اين‌ تحقيق‌ به‌صورت‌ دستي‌ و خط‌کشي‌ زير کلمات‌ انجام‌ شد. نمونه‌اي از کدهاي اولية حاصل‌ از کدگذاري خطبه‌ها بدين‌ شرح‌ است‌.
    مرحلة سوم، جست‌وجوي مضمون‌ها: اين‌ مرحله شامل‌ دسته‌بندي کدهاي گوناگون‌ در قالب‌ مفاهيم‌ مرتبط‌ و مرتب‌ کردن‌ همة خلاصة داده‌هاي کدگذاري‌شده و درنهايت‌ تشکيل‌ مضمون‌هاست. درواقع، محقق‌ تحليل‌ کدهاي خود را شروع‌ مي‌کند و در نظر مي‌گيرد که چگونه کدهاي مختلف‌ مي‌توانند براي ايجاد يک‌ مضمون‌ کلي‌ ترکيب‌ شوند.
    مرحلة چهارم، بازبيني‌ مضمون‌ها: اين‌ مرحله زماني‌ شروع‌ مي‌شود که محقق‌ مجموعه‌اي از مضمون‌ها را ايجاد مي‌کند و آنها را مورد بازبيني‌ قرار مي‌دهد يا به‌عبارتي‌ شامل‌ بازبيني‌ و اعتبارسنجي‌ مضمون‌ها در رابطه با مجموعة داده‌هاست‌ که در اين‌ تحقيق‌ به سه مضمون‌ اصلي‌ و نهايي‌ رسيديم‌.
    مرحلة پنجم، نام‌گذاري مضمون‌ها: مرحلة پنجم‌ زماني‌ شروع‌ مي‌شود که يک‌ تصوير رضايت‌بخش‌ از مضمون‌ها وجود داشته باشد. محقق‌ در اين‌ مرحله مضمون‌هاي اصلي‌ را که براي تحليل‌ ارائه کرده‌ است، تعريف‌ مي‌کند و مورد بازبيني‌ قرار مي‌دهد؛ سپس‌ داده‌هاي داخل‌ آنها را تحليل‌ مي‌کند. با تعريف‌ و بازبيني‌، ماهيت‌ آنچه يک‌ مضمون‌ دربارة آن‌ بحث‌ مي‌کند، مشخص‌ مي‌گردد و تعيين‌ مي‌شود که هر مضمون‌ اصلي‌ کدام‌ جنبه از داده‌ها را در خود دارد. در اين‌ مرحله، محقق‌ پس‌ از رفت‌وبرگشت‌، به سه مضمون‌ اصلي‌ رسيد.
    مرحلة ششم، تهية گزارش: این مرحله زماني‌ شروع‌ مي‌شود که محقق‌ مجموعه‌اي از مضمون‌هاي کاملاً آب‌ديده در اختيار داشته باشد. اين‌ مرحله شامل‌ تحليل‌ پاياني‌ و نگارش‌ گزارش‌ است‌ (براون و کلارک، 2006).
    جدول 1: کدگذاري متن نهج‌البلاغه
    منبع    متن    تم فرعي    کد مفهومي
    خطبة ٢    ستايش‌ مي‌کنم‌ خداوند را براي تکميل‌ نعمت‌هاي او و تسليم‌ بودن‌ در برابر بزرگي‌ او و ايمن‌ ماندن‌ از نافرماني‌ او؛ و در رفع‌ نيازها از او ياري مي‌طلبم‌؛ زيرا آن کس‌ را که خدا هدايت‌ کند، هرگز گمراه نشود؛ و آن‌ را که خدا دشمن‌ دارد، هرگز نجات‌ نيابد؛ و هر آن کس‌ که خداوند بي‌نياز کند، نيازمند نخواهد شد.    حمايت‌ و ياري خدا از انسان‌    A1
    خطبة ٦    به خدا سوگند، از آگاهي‌ لازم‌ برخوردارم‌ و هرگز غافلگير نمي‌شوم‌ که دشمنان‌ ناگهان‌ مرا محاصره کنند و با نيرنگ‌ دستگيرم‌ نمايند. من‌ همواره با ياري انسان‌ حق‌طلب‌ بر سر آن کس‌ مي‌کوبم‌ که از حق‌ روي‌گردان‌ است‌ و با ياري فرمان‌بر مطيع‌، نافرمان‌ اهل‌ ترديد را درهم‌ مي‌شکنم‌ تا آن‌ روز که دوران‌ زندگاني‌ من‌ به‌سر آيد.    اعتماد به دانش‌ و آگاهي‌ خود    A2
    خطبة 16    در ناداني‌ انسان‌ همين‌ بس‌ که قدر خويش‌ نشناسد.    شناخت‌ نقاط‌ قوت‌ و ضعف خود    A3
    خطبة ٩    چون‌ رعد خروشيدند و چون‌ برق‌ درخشيدند؛ اما کاري از پيش‌ نبردند و سرانجام‌ سست‌ شدند! ولي‌ ما اين‌گونه نيستيم‌؛ تا عمل‌ نکنيم‌، رعدوبرقي‌ نداريم‌ و تا نباريم‌، سيل‌ جاري نمي‌سازيم‌.    هماهنگي‌ حرف‌ با عمل‌ و اهل‌ عمل‌ بودن‌    A4
    خطبة ١١
        اگر کوه‌ها از جاي کنده شوند، تو ثابت‌ و استوار باش‌؛ دندان‌ها را بر هم‌ بفشار؛ کاسة سرت‌ را به خدا عاريت‌ ده‌؛ پاي بر زمين‌ ميخکوب‌ کن‌؛ به صفوف‌ پاياني‌ لشکر دشمن‌ بنگر؛ از فراواني‌ دشمن‌ چشم‌ بپوش‌؛ و بدان‌ که پيروزي از سوي خداي سبحان‌ است‌.    اعتماد و توکل‌ به خداوند
        A5
    خطبة 91    آنها را از ياري خويش‌ بهره‌مند ساخت‌ و دل‌هايشان‌ را در پوششي‌ از تواضع‌ و فروتني‌ و خشوع‌ و آرامش‌ درآورد. درهاي آسمان‌ را بر رويشان‌ گشود تا خدا را به بزرگي‌ بستايند و براي آنها نشانه‌هاي روشن‌ قرار داد تا به توحيد او بال‌ گشايند. سنگيني‌هاي گناهان‌ هرگز آنها را در انجام وظيفه دلسرد نساخت‌.    کمک‌ و حمايت‌ خداوند در کارها    A6
    جدول 2: مضمون‌هاي فرعي‌ و شکل‌دهي‌ به مضمون‌هاي اصلي‌
    رديف    تم اصلي    تم فرعي
    1    عوامل‌ فردي    خودشناسي‌ و خودآگاهي‌
            توکل‌ به خداوند
            عقل‌گرايي‌ و عمل‌گرايي‌
            برخورداري از تفکر راهبردي
            اعتدال‌ در کارها
            سعة ‌صدر و شکيبايي‌
    2    عوامل‌ مديريتي‌    رهبري خدمتگزار
            رهبري عدالت‌محور
    3    عوامل‌ اجتماعي‌    دانش‌اندوزي از تجربيات‌ ديگران‌
            حمايت‌ و پشتيباني‌ همکاران‌
    بعد از مقوله‌بندي و کدگذاري، کار سامان‌دهي، دسته‌بندي و بازآفريني بندهای حاصل از متون پياده‌شده، در محيط نرم‌افزار انجام گرفت و داده‌های مرتب‌سازي و مقوله‌بندي‌شده را براي تفسير نهايي آماده کرد؛ سپس با مقايسة کدها، داده‌هايي که تشابه و قرابت مفهومي و مضموني بيشتري داشتند، در قالب يک مفهوم تجميع شدند و درنهايت، مفاهيم مشابه در يک فرايند تکميلي، مقوله‌هاي مرتبط با خود را به‌وجود آوردند. در اين مرحله، مقوله‌ها پس از استخراج، نام‌گذاري شده، با استفاده از کدگذاري در قالب يک الگو ارائه شدند. با استفاده از کدگذاري، به‌طور منظم تم اصلي با ساير تم‌هاي فرعي ارتباط داده شد و از طريق اعتبار بخشيدن به اين روابط، جاهاي خالي مقوله‌هايي که نياز به اصلاح و گسترش داشتند، تکميل شدند و درنهايت مدل ارائه شد. براساس سنخيت، ارتباط و تناسبي که اصطلاحات با هم داشتند، در قالب سه بعد (عوامل فردي، مديريتي و اجتماعي) و ده مؤلفة اساسي (خودشناسي‌ و خودآگاهي‌، توکل‌ به خداوند، عقل‌گرايي‌ و عمل‌گرايي‌، برخورداري از تفکر راهبردي، اعتدال‌ در کارها، سعة ‌صدر و شکيبايي‌، رهبري خدمتگزار، رهبري عدالت‌محور، دانش‌اندوزي از تجربيات‌ ديگران‌، حمايت‌ و پشتيباني‌ همکاران‌) شناسايي و طبقه‌بندي شدند.
    4. عوامل‌ خودکارآمدي
    1ـ4. عوامل فردی خودکارآمدی
    عوامل‌ فردي يکي‌ از فاکتورهاي اصلي‌ و مؤثر بر خودکارآمدي است‌. اين‌ عوامل‌ عبارت‌اند از: خودشناسي‌ و خودآگاهي‌، توکل‌ به خداوند، عقل‌گرايي‌ و عمل‌گرايي‌، برخورداري از تفکر راهبردي، اعتدال‌ در انجام‌ دادن‌ کارها و سعة ‌صدر و شکيبايي‌؛ که در ادامه، هريک‌ همراه با نمونة متن‌ خطبه و نامه و حکمت‌، شرح‌ داده خواهد شد.
    1ـ1ـ4. خودشناسي‌ و خودآگاهي‌
    يکي‌ از عوامل‌ مهم‌ در زمينة احساس‌ خودکارآمدي، شناخت‌ فرد از خود و آگاهي‌ از توانايي‌هايش‌ است‌. به‌عبارتي‌، زماني‌ که انسان‌ در انجام‌ دادن‌ کارها توانايي‌ها و نقاط‌ ضعف‌ و قوت‌ خود را خوب‌ بشناسد و ارزيابي‌ مثبتي‌ از خودش‌ داشته باشد، ميزان‌ اعتمادش‌ افزايش‌ خواهد يافت‌ و احساس‌ خودکارآمدي خواهد کرد. همچنين‌ زماني‌ که فرد از آگاهي‌ دربارۀ توانايي‌هايش‌ برخوردار باشد، به تلاش‌ و کوشش‌ خود در برابر مسائل‌ و مشکلات‌ ادامه مي‌دهد و نااميد نمي‌شود. نمونه‌اي از پيام‌هاي موجود در متن‌ بدين‌ شرح‌ است‌: «آن کس‌ که به ارزش‌ خود اکتفا کند، موقعيتش‌ پايدارتر خواهد بود» (نهج‌البلاغه، 1379، نامة ٣١).
    2ـ1ـ4. توکل‌ به خداوند
    يکي‌ ديگر از عوامل‌ مؤثر بر احساس‌ خودکارآمدي، توکل‌ و سپردن‌ کارها به خداوند در عمل‌ است‌. کساني‌ که در انجام‌ دادن‌ کارها تلاش‌ خود را به‌کار می‌گیرند و بعد نتيجه را به خداوند واگذار مي‌کنند، احساس‌ خودکارآمدي بيشتري خواهند داشت‌ و بهتر عمل‌ خواهند کرد. نمونه‌اي از پيام‌هاي موجود در متن‌ بدين‌ شرح‌ است‌: «آنگاه که همه از ترس سست‌ شدند و کنار کشيدند، من‌ قيام‌ کردم‌؛ و آن‌ هنگام‌ که همه خود را پنهان‌ کردند، من‌ آشکارا به ميدان‌ آمدم‌؛ و آن‌ زمان‌ که همه لب‌ فروبستند، من‌ سخن‌ گفتم‌؛ و آنگاه که همه بازايستادند، من‌ با راهنمايي‌ نور خدا به راه افتادم» (همان، خطبة ٢٧).
    3ـ1ـ4. عقل‌گرايي‌ و عمل‌گرايي‌
    استفاده از توانايي‌ تفکر و اهل‌ عمل‌ بودن‌، از ديگر عوامل‌ مؤثر بر خودکارآمدي است‌. وقتي‌ انسان‌ کار را با فکر و منطق‌ انجام‌ مي‌دهد و قبل‌ از شروع‌ هر کاري، آن‌ را خوب‌ تجزيه و تحليل‌ و بررسي‌ مي‌کند و درمي‌يابد که از عهدۀ کاري که قصد انجام‌ دادن‌ آن‌ را دارد برمي‌آيد و انجام‌ دادن‌ آن‌ به‌لحاظ‌ عقلي‌ و منطقي‌ امکان‌پذير است‌، احساس‌ توانمندي مي‌کند و اعتمادبه‌نفس‌ و خودکارآمدي‌اش‌ افزايش‌ مي‌يابد. نمونه‌اي از پيام‌هاي موجود در متن‌ بدين‌ شرح‌ است‌: «قلب‌ احمق‌ در دهان‌ او و زبان‌ عاقل‌ در قلب‌ او قرار دارد» (همان، حکمت‌ ٤١)؛ «همانا ارزشمندترين‌ بي‌نيازي، عقل‌ است‌ و بزرگ‌ترين‌ فقر، بي‌خردي است» (همان، حکمت‌ ٣٨).
    4ـ1ـ4. برخورداري از تفکر راهبردي
    دورانديش‌ بودن‌ و لزوم‌ برخورداري از تفکر راهبردي، يکي‌ ديگر از عوامل‌ مؤثر بر خودکارآمدي است‌. رسول‌ خدا فرمود: «دورانديشي‌ اين‌ است‌ که با فردي اهل‌ نظر مشورت‌ کني‌؛ سپس‌ از نظر او اطاعت‌ نمایی». آدمي‌ وقتي‌ مي‌خواهد تصميم‌ مهمي‌ در زندگي‌ بگيرد، بهتر است‌ دورانديش‌ باشد؛ يعني‌ با فردي که در آن‌ موضوع‌ اهل‌ نظر است‌، مشورت‌ کند؛ سپس‌ از نظر او اطاعت‌ نماید. بنابراين‌ زماني‌ که فردي در انجام‌ دادن‌ کارها مشورت‌ را مبنا قرار مي‌دهد و داراي نگاه بلندمدت‌ است‌، کارآمدتر می‌شود. نمونه‌اي از پيام‌هاي موجود در متن‌ بدين‌ شرح‌ است‌: «با دانشمندان‌، زیاد گفت‌وگو کن‌ و با حکيمان‌، بسیار بحث‌ کن‌ که ماية آباداني‌ و اصلاح‌ شهرها و برقراري نظم‌ و قانوني‌ است‌ که درگذشته نيز وجود داشت» (نهج‌البلاغه، 1379، نامة ٥٣).
    5ـ1ـ4. اعتدال در کارها
    عامل‌ ديگر، ميانه‌روي و اعتدال‌ در انجام‌ دادن‌ کارهاست‌. بايد هنگام‌ انجام‌ دادن‌ کارها کاري را انتخاب‌ کني‌ که بتواني‌ از عهدۀ آن‌ برآيي‌. در صورت‌ اقدام‌ به انجام‌ دادن‌ کاري که سنگيني‌ آن‌ بر شخص‌ هويداست‌، احساس‌ ناتواني‌ و عدم‌ خودکارآمدي در شخص ایجاد خواهد شد. در ضمن‌، هر کاري در زمان‌ خودش‌ بايد انجام‌ شود. نمونه‌اي از پيام‌هاي موجود در متن‌ بدين‌ شرح‌ است‌: «شتاب‌ پيش‌ از توانايي‌ بر کار و سستي‌ پس‌ از به‌‌دست‌ آوردن‌ فرصت‌، از بي‌خردي است» (همان، حکمت‌ ٣٦٣).
    6ـ1ـ4. سعة ‌صدر و شکيبايي‌
    سعة ‌صدر نشانه‌هايي‌ دارد که هرگاه اين‌ نشانه‌ها در صفات‌ و رفتار و روح‌ فردي آشکار شد، آن‌ فرد داراي روحي‌ بلند، فکري عميق‌، بينشي‌ تيز و افق‌ ديدي وسيع‌ مي‌شود. چون‌ مدير به مقام‌ بلند شرح‌ صدر دست يافت‌، کشتي‌ تشکيلات‌ و مسئوليت‌ را در طوفان‌ مشکلات‌ راهبر خواهد شد و با تکيه بر سمند تيزپاي شجاعت‌ و متانت‌ و حلم‌ و علم‌، براي اجراي حق‌ و حقيقت‌ به مبارزه با ستم‌ و جهل‌ خواهد شتافت‌. نمونه‌اي از پيام‌هاي موجود در متن‌ بدين‌ شرح‌ است‌: «کسي‌ که سينه‌اش‌ تنگ‌ باشد، توان‌ انجام‌ حق‌ را ندارد. بردباري و تحمل‌ سختي‌ها ابزار رياست‌ است» (همان، حکمت‌ ١٧٦).
    2ـ4. عوامل‌ اجتماعي‌ خودکارآمدي
    دستة ديگر از عوامل‌ مؤثر بر خودکارآمدي، عوامل‌ اجتماعي‌ است‌ که دو قسم است: دانش‌اندوزي از تجربيات‌ ديگران‌ و حمايت‌ و پشتيباني‌ همکاران‌.
    1ـ2ـ4. دانش‌اندوزي از تجربيات ديگران
    برخي‌ انسان‌ها با زيرکي‌ و حسابگري خاص‌ خود، از تجارب‌ ديگران‌ بهره مي‌برند. بسيار اتفاق‌ مي‌افتد که افراد در کوتاه‌ترين‌ زمان‌ ممکن‌ به‌کمک‌ تجربه‌هاي ديگران‌ به حقايق‌ جديدي دست‌ مي‌يابند؛ درحالي‌که اگر خوداتکا بودند، براي رسيدن‌ به آن‌ حقايق‌ بايد زمان‌هاي متمادي و هزينه‌هاي هنگفت‌ صرف‌ مي‌کردند. بنابراين‌ انسان‌ مي‌تواند از تجارب‌ ارزندۀ ديگران‌، که حاصل‌ سال‌ها رنج‌ و تلاش‌ آنان‌ است‌، استفاده کند و اين‌ تأثير زيادي بر احساس‌ خودکارآمدي افراد خواهد داشت‌. نمونه‌اي از پيام‌هاي موجود در متن‌ بدين‌ شرح‌ است‌: «حکمت‌ گمشدۀ مؤمن‌ است‌. حکمت‌ را فراگير، هرچند از منافقان‌ باشد» (همان، حکمت‌ ٨٠).
    2ـ2ـ4. حمايت‌ و پشتيباني‌ همکاران
    حمايت‌ اجتماعي‌ به‌مثابة يک‌ عامل‌ روان‌شناختي‌ در محيط‌ کار مي‌تواند بهره‌وري کارکنان‌ را افزايش‌ دهد. افرادي که از حمايت‌ اجتماعي‌ بالايي‌ برخوردارند، بهتر قادرند با رخدادهاي تنش‌زاي زندگي‌ سازگار شوند. همچنين‌ حمايت‌ اجتماعي‌ مي‌تواند آثار مختلفي‌ داشته باشد؛ ازجمله اينکه مي‌تواند منجر به افزايش‌ اعتمادبه‌نفس‌ و عزت نفس‌ در افراد شود و زمينة خودکارآمدي آنان‌ را فراهم‌ آورد.
    3ـ4. عوامل‌ مديريتي‌ خودکارآمدي
    عوامل‌ مديريتي‌ خودکارآمدي شامل‌ رهبري خدمتگزار و رهبري عدالت‌محور است‌.
    1ـ3ـ4. رهبري خدمتگزار
    سبک‌ رهبري عامل‌ مهمي‌ در تأثيرگذاري بر خودکارآمدي کارکنان‌ است‌. رهبري که رابطه‌ای خوب‌ و محبت‌آميز با پيروانش دارد و بيشترين‌ توجهش‌ به منافع‌ آنان است‌، هم‌ مورد قبول‌ آنها قرار خواهد گرفت‌ و هم‌ با اين‌ کار، پيروانش از تکيه‌گاهی محکم‌ برخوردار خواهند شد و اين‌ زمينه را براي افزايش‌ توانمندي آنان‌ در انجام‌ دادن‌ کارها فراهم‌ خواهد کرد. نمونه‌اي از پيام‌هاي موجود در متن‌ بدين‌ شرح‌ است‌: «با مردم‌ آن‌گونه معاشرت‌ کنيد که اگر مُرديد، بر شما اشک ريزند و اگر زنده مانديد، با اشتياق‌ سوي شما آيند» (همان، حکمت‌ ١٠)؛ «پس‌ در رفتار با آنان‌ نرمي‌ و درشتي‌ را به‌هم‌ آميز. رفتاري توأم‌ با شدت‌ و نرمش‌ داشته باش‌. اعتدال‌ و ميانه‌روي را در نزديک‌ کردن‌ يا دور کردن‌ رعايت‌ کن» (همان، نامة ١٩).
    2ـ3ـ4. رهبري عدالت‌محور
    يکي‌ ديگر از شاخصه‌هاي مهم‌ در زمینة مديريت‌ و رهبري، تحقق‌ عدالت‌ بين‌ زيردستان‌ است‌. رهبري که در برخورد با زيردستان‌، چه در انجام‌ دادن‌ کارها و چه در پرداخت‌ حقوق‌ و پاداش‌ها، عادلانه رفتار مي‌کند، زمينة خودکارآمدي و رضايت‌ زيردستان‌ را فراهم‌ می‌آورد. نمونه‌اي از پيام‌هاي موجود در متن‌ بدين ‌شرح‌ است‌: «و همانا برترين‌ روشني‌ چشم‌ زمامداران‌، برقراري عدل‌ در شهرها و آشکار شدن‌ محبت مردم‌ به رهبر است‌ كه‌ محبت‌ دل‌هاي رعيت‌ جز با پاکي‌ قلب‌ها پديد نمي‌آيد» (همان، نامة ٥٣).

    شكل 1: عوامل مؤثر بر خودکارآمدی سرمایه‌های انسانی براساس مبانی فکری امام علی
    نتيجه‌گيري
    يکي از شاخصه‌هاي مهم عصر حاضر، تغيير و تحولات سهمگين محيطي است، که اين موضوع منجر به تحت‌الشعاع قرار دادن کلية ارکان يک سازمان مي‌شود. در چنين شرايطي، حيات و بقاي سازمان‌ها مستلزم اتکا بر ظرفيت‌هاي سرماية انساني‌شان است که به‌ويژه در ايجاد خلاقيت و نوآوري در سازمان بسيار مهم جلوه مي‌نمايد. يکي از خصايص مورد استفادة سازمان، استفاده از ويژگي خودکارآمدي سرمايه‌هاي انساني است. بنابراين هدف‌ اصلي‌ اين تحقيق شناسايي‌ عوامل‌ مؤثر بر احساس‌ خودکارآمدي سرمايه‌هاي انساني براساس مباني فکري امام علي در کتاب نهج‌البلاغه است. در اين‌ پژوهش‌ پس‌ از تحليل‌ تفسير متن‌ نهج‌البلاغه‌، مضامين‌ اصلي‌ و فرعي‌ در رابطه با عوامل‌ مؤثر بر خودکارآمدي کارکنان‌ شناسايي‌ شدند. در اين‌ قسمت‌ سعي‌ محقق‌ بر آن‌ است‌ که يافته‌هاي تحقيق‌ را از دو منظر بررسي‌ کند: نخست‌ يافته‌هاي تحقيق‌ براساس‌ نتايج‌ حاصل‌ از تفسير متن‌ و تحليل‌ مضمون‌ تشريح‌ مي‌شود و پس از آن‌، يافته‌ها و نتايج‌ تحقيق‌ با عوامل‌ تأثيرگذار بر خودکارآمدي موجود در پيشينة تحقيق‌ مقايسه مي‌گردد. درنهايت، محقق‌ پيشنهادهاي کاربردي و محدوديت‌ها و پيشنهادهايي‌ براي رفع آنها را به محققان‌ بعدی ارائه خواهد داد. چنان‌که بيان‌ شد، يافته‌هاي حاصل‌ از تجزيه و تحليل‌ها نشان‌ مي‌دهد که اصلي‌ترين‌ مضامين‌ استخراج‌شده از متن‌، سه دسته عوامل‌ فردي و مديريتي‌ و اجتماعي‌ است‌.
    در زمينة عوامل‌ مديريتي‌، همان‌طورکه اشاره شد، بايد براي افزايش‌ خودکارآمدي و ايجاد آن‌ در کارکنان‌، مديران‌ و رهبران‌ سازمان‌، افراد را به انجام‌ دادن‌ وظايف‌ محوله تشويق‌ کنند و به آنها بازخوردهاي مثبت‌ ارائه دهند؛ نه اينکه شايستگي‌ها و توانمندي‌هاي افراد را ناديده بگيرند و به آنها بي‌اعتنا باشند؛ زيرا در اين‌ صورت‌، انگيزه و تمايل‌ افراد دچار کاهش‌ خواهد شد. همچنين‌ در برخورد با کارکناني‌ که در يک‌ طبقة شغلي‌ قرار دارند و داراي شايستگي‌هاي مشابه و يکسان‌‌اند، تمايز و فرق‌ قائل‌ نشوند و در پرداخت‌ حقوق‌ و مزايا به افراد، به يک چشم‌ نگاه کنند. به‌عبارت‌ديگر، در نحوۀ رهبري و مديريت‌ افراد، عدالت‌ را رعايت‌ کنند؛ زيرا اگر افراد احساس‌ بي‌عدالتي‌ کنند، ممکن‌ است‌ به رفتارهاي مخرب‌ دست‌ بزنند يا از تلاش‌هاي کاري خود بکاهند. در اين‌ صورت‌، احساس‌ عدم‌ خودکارآمدي بر آنها مستولي‌ مي‌شود. بنابراين‌، رفتارهاي مديران‌ و نحوۀ سرپرستي‌ آنها در هدايت‌ افراد بسيار مهم‌ است‌.
    در زمينة عوامل‌ فردي نیز تجربة موفق‌ شخصي‌ و ويژگي‌هاي شخصيتي‌ و رواني‌ افراد بسيار مهم‌ است‌. افرادي که داراي خودآگاهي‌ و اعتمادبه‌نفس‌ بالا هستند، انتظارات‌ مثبت‌ از نتايج‌ کارشان‌ دارند و اميدوارترند و در برابر سختي‌ها و مشکلات‌ کاري مقاومت‌ و صبر زيادي نشان‌ مي‌دهند؛ همچنين‌ در انجام‌ دادن‌ کارها به خدا توکل‌ مي‌کنند و هم‌زمان‌ با توکل‌ و سپردن‌ امور به خداوند، اهل‌ عمل‌اند و تفکر راهبردي و بلندمدت‌ دارند و قبل‌ از انجام‌ دادن‌ هر کاري، آن‌ را سبک‌ و سنگين‌ کرده، پيامدهاي احتمالي‌ آن‌ را در آينده پيش‌بيني‌ مي‌کنند و در مقایسه با ساير همکارانشان از خودکارآمدي بالاتري برخوردارند.
    درنهايت‌ در زمينة عوامل‌ اجتماعي‌، افراد به‌دلیل بازخوردهاي مثبتي‌ که از همکاران‌ خود دريافت‌ مي‌کنند و با مشاهدۀ موفقيت‌ها و پيشرفت‌هاي همکاران‌ خود، دانش‌اندوزتر خواهند شد و این بر تقويت‌ حس‌ خودکارآمدي آنها تأثير خواهد داشت‌.
    بنابراين‌، توجه به عوامل‌ اشاره‌شده در زمينة خودکارآمدي مي‌تواند در بهبود و توسعة عملکرد کارکنان‌ تأثير بسزايي‌ داشته باشد و زمينة رضايت‌ آنان‌ را در محيط‌ کار فراهم‌ آورد. 
    پيشنهادها
    نتايج‌ حاصل‌ از اين‌ تحقيق‌ چندين‌ پيشنهاد به محققان‌ آینده ارائه مي‌دهد. با توجه به محدوديت‌هاي روش‌شناسي‌، که در مرور پيشينة پژوهش‌ به آنها اشاره شد، بهتر است‌ تحقيقات‌ بيشتري در زمينة شناسايي‌ عوامل‌ مؤثر بر خودکارآمدي با روش‌ها و راهبردهای کيفي‌ صورت‌ گيرد؛ زيرا بیشتر پژوهش‌هاي صورت‌گرفته در پيشينة تجربي‌ تحقيق‌، به‌صورت‌ کمّی بوده و به بيان‌ رابطة خودکارآمدي با ساير عوامل‌ پرداخته‌اند؛ بنابراين‌ در مطالعات‌ بعدي بهتر است‌ عوامل‌ مؤثر بر خودکارآمدي در موقعيت‌ها و مکان‌هاي ديگري به انجام‌ برسد. همچنين‌ بهتر است‌ برای شناسايي‌ و اولويت‌بندي عوامل‌ مؤثر بر خودکارآمدي، از روش‌هاي ترکيبي‌ و آميخته استفاده شود. پيشنهاد مي‌شود مفهوم‌ خودکارآمدي در ساير متون‌ اسلامي‌ معتبر بررسي‌ شود تا بتوان‌ اين‌ مفهوم‌ را به‌طور جامع‌ از منظر اسلام‌ تبيين‌ کرد؛ و درنهايت‌ ساير متغيرهاي رفتار سازماني‌ مثبت‌ که در پيشينه به آن‌ اشاره شد، مورد تحقيق‌ و پژوهش‌ قرار گيرند. 
     

    References: 
    • نهج‌البلاغه، 1379، ترجمة محمد دشتی، تهران، مؤسسة فرهنگی انتشاراتی زهد.
    • ايزدي، احمد و همكاران، 1396، «بررسي‌ رابطه بين‌ هوش‌ هيجاني‌ و کيفيت‌ زندگي‌ با خودکارآمدي کارکنان‌«، مديريت‌ منابع‌ در نيروي انتظامي‌، سال پنجم، ش ‌٣، ص‌ ١٤٥-١٧٨.
    • بخشايش‌، عليرضا، ١٣٩٣، «بررسي‌ تطبيقي‌ مفهوم‌ عزت‌ نفس‌ از ديدگاه امام‌ علي‌ و روان‌شناسي‌«، در: کنگره بين‌المللي‌ فرهنگ‌ و انديشه ديني‌، مشهد.
    • بهبودي، محمدرضا و همكاران، 1398، «بازشناسي‌ مفهوم‌ خودکارآمدي منابع‌ انساني‌ از منظر نهج‌البلاغه‌«، مديريت‌ در دانشگاه اسلامي‌، سال هشتم، ش‌ ٢، ص ‌٤٢١ـ٤٣٩.
    • بهشتي‌فر، مليکه و محمود نکويي‌مقدم‌، 1389، «رابطه اخلاقي‌ مديران‌ با رضايت‌ شغلي‌ کارکنان‌«، اخلاق‌ در علوم‌ و فناوري، ش‌ ٥، ص ‌٦٧ـ٧٣.
    • پروين‌، لورنس و اوليور جان، 1389، شخصيت‌: نظريه و پژوهش‌، ترجمة محمدجعفر جوادي و پروين‌ کديور، چ هشتم‌، تهران‌، آبیژ.
    • خالق‌خواه‌، علي و حبيبه نجفي، 1397، «عوامل‌ مؤثر بر خودکارآمدي دانشجويان»، رويش‌ روان‌شناسي‌، سال هفتم، ش ١٢ (33)، ص ٢٧١-٢٩٠.
    • دلاور، علي‌، ١٣٨٥، مباني‌ نظري و عملي‌ پژوهش‌ در علوم‌ انساني‌ و اجتماعي‌، تهران‌، رشد.
    • شيرمحمدزاده‌، محسن و همكاران، 1397، «نقش‌ ميانجي‌ خودکارآمدي شغلي‌ در رابطه بين‌ توسعه حرفه‌اي با رضايت‌ و تعهد شغلي‌ کارکنان‌ ادارات‌ ورزش‌ و جوانان‌«، ارگونومي‌، سال ششم، ش 1، ص ٣٠-٣٩.
    • عابدي جعفري، حسن و همكاران، 1390، «تحليل مضمون‌ و شبکه مضامين‌: روشي‌ ساده و کارآمد براي تبيين‌ الگوهاي موجود در داده‌هاي کيفي‌«، انديشه مديريت‌ راهبردي، دوره پنجم، ش 2، ص 151ـ198.
    • عبداللهي‌، بيژن، 1385، «نقش‌ خودکارآمدي در توانمندسازي کارکنان‌«، تدبير، سال هجدهم، ش ١٦٨، ص 35-40.
    • عزیزی، زهرا و همكاران، 1398، «بررسی رابطه رهبری تحولی و احساس خودکارامدی با یادگیری خود تنظیمی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان اصفهان»، در: سومین کنفرانس ملی دستاوردهای علوم ورزشی و سلامت، رشت.
    • محزون‌زاده بوشهري، فاطمه، 1394، «نقش‌ ميانجي‌گري خودکارآمدي در ارتباط‌ بين‌ حل‌ مسئله و هوش‌ فرهنگي‌ در ميان‌ دانشجويان‌«، رهيافتي‌ نو در مديريت‌ آموزشي‌، سال هفتم، ش 3، ص 193ـ208.
    • محمدي، نسيم‌ و مژگان‌ دفتري، ١٣٩٦، «بررسي‌ اثربخشي‌ آموزش‌ خودکارآمدي بر انگيزش‌ پيشرفت‌ دانشجويان‌ علوم‌ پزشکي‌«، راهبردهاي آموزش‌ در علوم‌ پزشکي‌، ش‌ ١، ص‌ ٣٦-٤١.
    • موسوي‌مقدم‌، سيدرحمت‌اﷲ و همكاران، 1395، «بررسي‌ رابطه بين‌ کيفيت‌ زندگي‌ و باورهاي مذهبي‌ با خودکارآمدي در بين‌ دانشجويان‌ دانشگاه پيام‌ نور شهر شوش»، مجله علوم‌ پزشکي‌ دانشگاه آزاد اسلامي‌، دوره بيست و ششم، ش 3، ص 195ـ199.
    • هالجين‌، ريچارد پي و سوزان‌ کراس‌ ويتبورن، 1387، آسيب‌شناسي‌ رواني‌ ديدگاه‌هاي باليني‌ دربارۀ اختلال‌هاي رواني‌، ترجمة يحيي‌ سيدمحمدي، تهران‌، روان‌.
    • Bandura, A., 1997, "Cognitive processes in mediating behavioral change", Journal of personality and social psychology, N. 35, p. 125-139.
    • Braun, V. & Clarke, V., 2006, "Using Thematic Analysis in Psychology", Qualitative Research in Psychology, V. 3, N. 2, p. 77-103.
    • Lv, D. M., Zheng, Q. L., Sun, N., Li, Q. J., Fan, Y. Y., Hong, S., & Liu, S. Q., 2016, "A model of abusive supervision", self-efficacy and work engagement among Registered Nurses: the mediating role of self-efficacy, Journal of advanced nursing, V. 72 (12), p. 3216-3227.
    • Milam, L.A., Cohen, G.L., Mueller, C., & Salles, A., 2019, "The Relationship Between Self-Efficacy and Well-Being Among Surgical Residents", Journal of Surgical Education, V. 76, p. 321-328.
    • Smith II, J. P, 2011, The effects of self-efficacy and spirituality on the job satisfaction and motivation to lead among redeploying soldiers as moderated by transformational leadership, Regent University.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    دیهیم پور، مهدی.(1402) عوامل مؤثر بر خودکارآمدی سرمایه‌های انسانی سازمان براساس کتاب شریف نهج‌البلاغه. دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 12(2)، 55-67

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مهدی دیهیم پور."عوامل مؤثر بر خودکارآمدی سرمایه‌های انسانی سازمان براساس کتاب شریف نهج‌البلاغه". دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 12، 2، 1402، 55-67

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    دیهیم پور، مهدی.(1402) 'عوامل مؤثر بر خودکارآمدی سرمایه‌های انسانی سازمان براساس کتاب شریف نهج‌البلاغه'، دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 12(2), pp. 55-67

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    دیهیم پور، مهدی. عوامل مؤثر بر خودکارآمدی سرمایه‌های انسانی سازمان براساس کتاب شریف نهج‌البلاغه. اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 12, 1402؛ 12(2): 55-67