سال دوازدهم، شماره اول، پياپي 24، بهار و تابستان 1401، ص99ـ112
* ظاهر اکبري/ دکتراي مديريت مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) dzaherakbari@gmail.com
محمدتقي نوروزي فراني/ استاديار گروه مديريت مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) mtnorozi@yahoo.com
دريافت: 01/07/1401 ـ پذيرش: 28/09/1401
چکيده
امروزه بيش از هر زماني ديگر، «دانش» و «مديريت دانش» در سازمانها اهميت يافته و از دانش بهمثابه عامل حياتبخش و مزيت رقابتي ياد ميشود. «مديريت دانش» به معناي خلق، نگهداري، سازماندهي، ترويج و بهکارگيري دانش است. هدف از پژوهش حاضر تبيين مباني مديريت دانش با استفاده از روش «توصيفي ـ تحليلي» و رويکرد اسلامي است. يافتههاي تحقيق نشان ميدهد توجه به مباني مديريت دانش ميتواند بينش، گرايش و کنش مديران را نسبت به دانش و چگونگي مديريت آن تحت تأثير قرار دهد. براساس مباني هستيشناسانه، دانش نعمتي الهي است و خداوند منبع حقيقي و نهايي دانش بهشمار ميود. با نگاه انسانشناختي، انسان موجودي است جستوجوگر که خداوند غلبه بر جهل و كشف رموز جهان را در فطرت او نهاده است. از اين منظر، انسان موجودي است مکلف که دانشِ وي محدود بوده و دانشْ مبناي تکليف و معياري براي شايستگي او تلقي ميگردد. براساس مباني معرفتشناسي، دانش به «حسي و تجربي»، «عقلي و نقلي»، «قلبي و شهودي»، «آفاقي و انفسي» قابل دستهبندي است. به لحاظ مباني ارزششناسي، دانش را ميتوان به «ابزاري و غايي»، «دنيوي و اخروي»، «فکري و معنوي»، دستهبندي و تجزيه و تحليل کرد.
کليدواژهها: مباني، دانش، مديريت دانش، هستيشناسي، انسانشناسي، معرفتشناسي، ارزششناسي.