اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، سال نهم، شماره دوم، پیاپی 19، پاییز و زمستان 1399، صفحات 97-111

    مؤلفه‌های تأثیرگذار بر اثربخشی کار تیمی از منظر اسلام

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    ✍️ ظاهر اکبری / دانشجوی دکتری مدیریت اسلامی، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره / zahir.akbari@yahoo.com
    محمدعارف کریمی / کارشناسی ارشد مدیریت، مؤسسة علوم انسانی، جامعة المصطفی العالمیه / karimiarif@gmail.com
    محمدتقی نوروزی فرانی / استادیار گروه مدیریت اسلامی، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره / mtnorozi@yahoo.com
    چکیده: 
    محیط پیچیدة امروزی با خلق فناوری های نوین و ظهور سازمان های غول پیکر، ضرورت کار تیمی را افزایش داده است. اهمیت کار تیمی در سازمان های کنونی از این حیث است که فعالیت فردی و هرگونه کاری اهداف سازمان ها را محقق نمی سازد. تحقق اهداف سازمان ها درگرو تیم های اثربخش کاری است که بتوانند با در اختیار گرفتن نیروی انسانی شایسته و استفادة درست از دیگر منابع، بیشترین سود و بهترین خدمت را به سازمان و جامعه ارائه کنند؛ بنابراین، پژوهش پیش روی به دنبال پاسخ به این مسئلة اساسی است تا مؤلفه های تأثیرگذار بر اثربخشی کار تیمی را از منظر اسلام تبیین کند. بدین منظور، نگارندگان این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی متون دینی پرداخته و ترسیم اهداف عالی، تعهد، مسئولیت پذیری، اعتماد، همکاری و تسهیل ارتباطات اجتماعی را به عنوان مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر اثربخشی کار تیمی از منظر اسلام تحلیل کرده اند.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Components Influencing the Effectiveness of Teamwork from the Islamic Perspective
    Abstract: 
    Due to the development of new technologies and the emergence of giant organizations, today's complex environment has increased the necessity of promoting teamwork. The reason for the importance of teamwork in current organizations is that individual activities and lack of teamwork do not lead to the accomplishment of the goals of organizations. The goals of organizations can be reached through effective working teams that can make the highest profit and offer the best service to the organization and society by employing qualified personnel and using other resources properly. Therefore, the present study seeks to answer and explain the fundamental question of the components affecting the effectiveness of teamwork from the Islamic perspective. To this end, using the descriptive- analytical method, the authors of the present paper have studied religious texts and described supreme goals, commitment, accountability, trust, cooperation and facilitation of social communications as the most important components influencing the effectiveness of teamwork from the perspective of Islam.
    References: 
    متن کامل مقاله: 


    مقدمه
    کار، فلسفة تداوم حيات انسان و فعاليتي است که براي افراد توليد ارزش مي‌کند. کار، زمينه‌ساز برقراري رابطه با دنياي واقعي است که توانايي‌هاي بالقوة انسان در آن به فعليت تبديل مي‌شود. مهم‌ترين دليل اهميت کار اين است که اهداف زندگي انسان با کار تعيين مي‌گردد. کار براي انسان، امنيت اقتصادي، اعتبار و هويت مي‌آفريند؛ ارتباطات اجتماعي افراد را تسهيل مي‌کند و مهم‌تر از همه‌، حس همکاري و کار گروهي و تيمي را در انسان تشديد مي‌نمايد (رضاييان،‌ ۱۳۸۲، ص۲۲). دليل اهميت کار تيمي در دورة معاصر اين است که کارها حالت تخصصي پيدا كرده‌اند و سازمان‌هاي توليدي و خدماتي به افرادي نياز دارند که بتوانند با داشتن مهارت‌هاي مکمّل، چرخة خدمات و توليد را بچرخانند و نقص‌هاي يکديگر را تکميل کنند.
    تيم و کار تيمي گرچه به‌ عنوان يک واقعيت اجتماعي، در گذشته‌هاي تاريخ قابل ‌رديابي و پيگيري است که در اين ميان مي‌توان از خانواده و همچنين گروه‌هاي عمليات جنگي در دوران روم، يونان، هند، چين و ايران باستان به ‌عنوان نمونه‌هاي اولية تيم يادکرد؛ اما به لحاظ نظري، پژوهش دربارة تيم و کار تيمي به عصر صنعتي و تأسيس سازمان‌هاي غول‌پيکر توليدي و خدماتي برمي‌گردد؛ به‌ويژه زماني که کارها حالت زنجيره‌اي يافت و کارخانه‌ها به حوزه‌هاي تخصصي ورود پيدا کردند. براي نمونه، امروزه يک فرد در کارخانة توليد لباس به‌ تنهايي تمام فرايند توليد لباس را انجام نمي‌دهد و نياز نيست يک نفر براي خلق يک محصول، از تمامي مهارت‌ها برخوردار باشد؛ بلکه امروزه از طراحي، برش، دوخت و دسته‌بندي تا توزيع، هر بخش به مهارت ويژه‌اي نياز دارد و هر روزه کار به بخش‌هاي تخصصي‌تر و کوچک‌تري تقسيم مي‌شود و افراد مختلف با مهارت‌هاي مکمّل، فرايند توليد را تکميل و ايجاد کار تيمي اثربخش را تسهيل مي‌کنند.
    پژوهشگران رفتار سازماني براي تأمين و تحقق کار تيمي اثربخش، مؤلفه‌هاي متعدد و متفاوتي را ارائه کرده‌اند. برخي، از بهره‌وري مطلوب و روحية خوب سخن گفته‌اند (بلانچارد و همکاران،‌ ۱۳۸۴، ص۲۴)؛ در پژوهش ديگر، عملکرد و قابليت زيستن به‌ عنوان شاخص اصلي ذکر شده است (رضاييان، ۱۳۸۹، ص۲۲)؛ عده‌اي هدف، مسئوليت، هويت، توانمند‌سازي، اندازة مناسب، ارتباطات، انعطاف‌پذيري، عملکرد بهينه، شناخت، قدرداني و روحية خوب را به ‌عنوان شاخص‌هاي اساسي اثربخشي کار تيمي نام ‌برده‌اند (وست و ويکز،‌ ۱۳۸۷، ص۶۲). در اين ميان، رابينز، سي معيار براي اثربخشي کار تيمي گزارش کرده و در نهايت معتقد است كه تيم اثربخش از ويژگي‌هاي ذيل برخوردار است: اهداف مشخص، مهارت‌هاي مکمّل، اعتماد متقابل، تعهد، ارتباطات عالي، مهارت‌هاي مذاکره، رهبري مناسب، و حمايت دروني و بيروني (رابينس، 2014، ص 282).
    از ميان مؤلفه‌هاي ياد شده، آنچه بيش از همه براي اثربخشي کار تيمي مورد تأکيد قرار مي‌گيرند، عبارت‌اند از: هدف مشترک، تعهد، مسئوليت‌پذيري، اعتماد متقابل، همکاري و تسهيل ارتباطات اجتماعي. توافق و تأکيد بر اين مؤلفه‌ها حاکي از اين واقعيت است که نه‌ تنها وجود اين مؤلفه‌ها در کار تيمي ضرورت دارد، بلکه در صورت فقدان متغيرها و مؤلفه‌هاي نام‌برده‌، هيچ هدف و فعاليت تيمي در سازمان محقق نخواهد شد؛ زيرا اثربخشي، علاوه بر آنکه يک شاخص معتبر براي سنجش موفقيت و ميزان نيل به اهداف تيم و سازمان به شمار مي‌رود، به يک معنا همان اهداف تيم و اهداف سازمان را تشکيل مي‌دهد.
    با توجه به‌ضرورت کار تيمي و پژوهش براي ارتقاي اثربخشي آن، در اين پژوهش تلاش شده است تا مؤلفه‌هاي تأثيرگذار بر اثربخشي کار تيمي از منظر اسلام تبيين شود. با جست‌و جو در پايگاه‌هايي مانند ايران داک، نورمگز و سايت جامع علوم انساني مشخص شد كه توجه چنداني دربارة تيم، کار تيمي و ويژگي‌هاي تيم‌ اثربخش با رويکرد اسلامي صورت نگرفته است و تمايز اين پژوهش با پژوهش‌هاي پيشين نيز در همين نکته نهفته است. تيم هجرت به حبشه، تيم پشتيباني در جنگ احد، تيم‌هاي عمل در جنگ احزاب، نمونه‌هايي واقعي و عيني از تيم و کار تيمي در صدر اسلام‌اند که به‌ نظر مي‌رسد مي‌توان ويژگي و عناصر اساسي تيم را با مراجعه به منابع اسلامي و سيرة پيشوايان ديني استخراج كرد و براي سازمان‌ها و تيم‌هاي امروزي الگوهاي نظري و عملياتي طراحي نمود؛ بنابراين در اين مقاله تلاش شده است پس از تعريف مفاهيم و تبيين چارچوب نظري پژوهش، مؤلفه‌هاي تأثيرگذار بر اثربخشي کار تيمي از منظر اسلام تبيين ‌شود.
    1. تعريف مفاهيم
    1-1. تيم
    صاحب‌نظران رفتار سازماني تعريف‌هاي به ‌ظاهر متنوعي از تيم ارائه کرده‌اند. در تعريفي آمده است: تيم به تعداد محدودي از افراد گفته مي‌شود که داراي مهارت‌هاي مکمّل‌اند و خود را به اهداف عملکردي مشترک متعهد مي‌دانند و بالعکس، يکديگر را در زمينة عملکرد تيمي مسئول معرفي مي‌کنند (گري گوري، 2013، ص 264). تيم با گروه شبيه است و به همين دليل بيشتر صاحب‌نظران معتقدند که مي‌توان دو واژة تيم و گروه را به‌جاي يکديگر به كار برد (وست و ويکز،‌ ۱۳۸۷، ص۲۷)؛ اما عده‌اي از پژوهشگران، اين اعتقاد را خطا مي‌دانند و معتقدند كه آنها نه‌ تنها مترادف و يكي نيستند، بلکه با يكديگر تفاوت اساسي دارند؛ بدين معنا که گروه‌ها فقط پس از طي چرخة حيات خاص و رسيدن به مرحلة توسعه و تكامل اجرايي خود، ارزش و كيفيت لازم را براي اطلاق واقعي نام تيم پيدا مي‌كنند (رضاييان، ۱۳۸۹، ص۴‌؛ کريتنر و کينيکي، ۱۳۸۴، ص۳۶۷). يکي از پژوهشگران معروف در موضوع رفتار سازماني، پس از نقل تعاريف زيادي از تيم، بر اين نکته تصريح مي‌کند که در همة اين تعاريف چند مفهوم مشترک به چشم مي‌خورد؛ مانند مقصد و هدف‌هاي عملکردي مشترک، پاسخ‌گويي فردي و جمعي، به هم ‌وابستگي و تعهد، که هم نيروزايي نيز بايد به آن افزوده شود (رضاييان،‌ ۱۳۸۹، ص۵).
    2-1. کار تيمي
    «کار تيمي» تعبير ديگري از واژة «تيم» است. از‌ همين رو، بسياري از پژوهشگران تعريف جداگانه‌اي براي کار تيمي ارائه نکرده و به تعريف تيم بسنده کرده‌اند. با اين وصف، برخي پژوهشگران سازماني ميان آنها تمايز قائل شده و به ‌طور جداگانه به تعريف «كار تيمي» اقدام کرده‌اند. کار تيمي اين است که افراد کار را به‌صورت مهيج، رضايت‌بخش و لذت‌بخش، بيش از آنچه به ‌طور فردي به انجام مي‌رسانند، انجام دهند (مايک و دکاک، ۱۳۸۷، ص۲۰)؛ بنابراين، نقطة ثِقل و مفهوم واقعي کار تيمي، همان چگونگي رفتار يا کار يا کيفيت همکاري ميان اعضاست؛ همکاري‌اي که در معناي کلي خود، عبارت از تلفيق تلاش‌هاي افراد به‌ طور منظم براي کسب هدف جمعي است؛ اما همکاري در کار تيمي اثربخش عبارت است از تلفيق تلاش‌هاي افرادي که داراي مسئوليت مشترک براي حاصل کار تيمي دارند که جز بر پاية اعتماد متقابل، تعهد به هدف تيمي مشترک و مسئوليت‌پذيري متقابل ميسر نيست (همان،‌ ۱۳۸۹، ص۲۸).
    3-1. اثربخشي
    پيتر دراکر، اثربخشي را از طريق مقايسة معناي آن با معناي کارايي توضيح داده است. کارايي و اثربخشي، به‌ ترتيب عبارت‌اند از: (Efficiency)، يعني انجام دادن درست‌ کارها؛ و (Effectiveness)؛ يعني انجام دادن کارهاي درست (استونر و همکاران، ۱۳۸۴، ص۱۱). در تعريف کامل‌تر، اثربخشي در سازمان به معناي دست‌‌‌يابي به اولويت‌ها و اهداف چندگانه در چهارچوب نظام ارزشي مشترک تعريف ‌شده است؛ به‌گونه‌اي که کسب اهداف از نظر هزينه و زمان، بهينه باشد و اولويت‌ها و رضايت خاطر ذي‌نفع‌هايي که در جهت کسب اهداف تلاش مي‌کنند، فراهم شود (کاظمي،‌ ۱۳۸۳، ص۱۵). به‌طورکلي اثربخشي به ميزان تحقق اهداف تيم و سازمان اشاره دارد و فراتر از مفهوم موفقيت است؛ زيرا براي کسب موفقيت، اگر بيست تا سي درصد اهداف محقق شود، کافي است؛ اما اثربخشي به بهره‌گيري از توانايي هشتاد درصد به بالاتر اطلاق مي‌گردد (رضاييان، ۱۳۸۴، ص۲۴). در پژوهشي که با رويکرد اسلامي انجام‌ گرفته‌، اثربخشي به معناي حُسن انجام عمل و عمل شايسته‌اي تعريف ‌شده است که بايستي از معيارهاي ايمان خالصانه، نيت صادقانه و الزام عملي به انجام کار درست و شايسته برخوردار باشد (کريمي،‌ ۱۳۹۲، ص۹۴).
    2. چارچوب نظري پژوهش
    به‌طورکلي، مطالعه و تحقيق در موضوع اثربخشي کار تيمي، حاکي از اين واقعيت است که پژوهشگران شاخص‌هاي متعدد و به ‌ظاهر مختلفي را براي سنجش اثربخشي کار تيمي بيان كرده‌اند. براي نمونه، متغيرهاي هدف، مسئوليت، هويت، توانمند‌سازي، اندازة مناسب، ارتباطات، انعطاف‌پذيري، عملکرد بهينه، شناخت و قدرداني و روحية خوب، به ‌عنوان شاخص‌هاي اساسي اثربخشي کار تيمي عرضه‌شده است (ابيلي و ايازي، ۱۳۸۷، ص۱۱؛ وست و ويکز،‌ ۱۳۸۷، ص۶۲). همچنين بلانچارد و همکارانش، متغيرهاي ياد شده را تحت عنوان «ويژگي‌هاي تيم با عملکرد عالي» ذکر کرده و يادآور شده‌اند که اين مجموعه، توصيفي از تيم‌هاي کارآمد فراهم مي‌آورند که مي‌توان به ‌وسيلة آنها اثربخشي کارتيمي را سنجيد. ايشان بر همين اساس مي‌نويسند: راه دستيابي به اين هدف‌ها تواناسازي، همبستگي و ارتباطات، انعطاف‌پذيري، شناخت و قدرداني است. بنابراين، شاخص نهايي اثربخشي عبارت‌ است از بهره‌وري مطلوب و روحية خوب (بلانچارد و همکاران،‌ ۱۳۸۴، ص۲۴). نظريه‌پرداز ديگر، اثربخشي كار تيمي را متشکل از سه بخش اساسي مي‌داند كه هرکدام از آنها حامل مجموعه‌اي از عوامل و متغيرهاي زير است:
    ۱. عوامل محيطي؛ عواملي که با مدنظر قرار دادن بافت سازماني حاصل مي‌شوند و عبارت‌اند از: راهبرد، فرهنگ، ساختار، نظام پاداش، فناوري و حمايت‌هاي اداري و آموزشي؛
    2. عوامل دروني؛ عواملي که با مدنظر قرار دادن فرا‌گردهاي داخلي تيم‌هاي كاري حاصل مي‌شوند و عبارت‌اند از: تركيب اعضا، پويايي‌هاي ميان‌فردي، مقصد، منابع و همكاري با ديگر واحدهاي كاري؛
    3. شاخص‌هاي اثربخشي تيم؛ شاخص‌ها شامل دو متغير مهم عملكرد و قابليت زيستن مي‌شود. منظور از عملكرد، نتيجة كار تيم است كه بايد انتظارات كاربران را برآورده سازد. مقصود از قابليت زيستن، رضايت اعضا از تجربة كاري تيم و تمايل آنان به تداوم همكاري با تلاش تيمي است (رضاييان، ۱۳۸۹، ص۲۲).
    با توجه به آنچه بيان شد، مي‌توان گفت كه معناي واقعي تيم و کار تيمي، مجموعه‌اي از مؤلفه‌هاي مشترک است که از اهداف عالي، تعهد، مسئوليت‌پذيري، اعتماد متقابل، همکاري و تسهيل اجتماعي تشکيل شده است. بنابراين از ميان مؤلفه‌هاي فراوان، تا حدودي در مورد مؤلفه‌هاي ياد شده اجماع حاصل گرديده است و از همين جهت، نگارندگان اين مقاله آنها را براي بررسي و تحليل از منظر اسلام برگزيده‌اند. البته گزينش اين مؤلفه‌ها به معناي منحصر دانستن راهکارهاي اثربخشي در اين چند متغير نيست؛ زيرا هر کسي که آگاهي‌اي هر چند اندک از ديدگاه اسلام دربارة ارزش و اهميت فوق‌العادة زندگي جمعي داشته باشد، مي‌داند که در منابع اسلامي دستورات زيادي براي شکل‌دهي زندگي جمعي و انجام کارها به شيوة گروهي و تيمي ارائه ‌شده است. «امّت»، «شعبه»، «طايفه» و «جماعت»، ازجمله واژگاني‌اند که بر اهميت تلاش جمعي و کار به‌ صورت تيمي تأکيد مي‌کنند. بدين ترتيب، در ذيل به مؤلفه‌هاي تأثيرگذار بر اثربخشي کار تيمي از منظر اسلام پرداخته مي‌شود.
    3. مؤلفه‌هاي اثربخشي کار تيمي از منظر اسلام
    به‌طورکلي ‌کار تيمي يک پديدة جديد و پيچيدة اجتماعي است؛ اما به ‌هر حال شکل و جنبه‌اي از زندگي جمعي و کار به شيوة گروهي است. ازاين‌رو، اگرچه اين واژه در متون و نصوص اسلامي ذکر نشده است، اما واژگان زيادي در منابع اسلامي وجود دارد که به معناي گروه به کار رفته‌اند که برخي از اين واژگان معناي بسيار نزديک با کار تيمي دارند؛ مانند کلمة جماعت و امت. کلمة امت در برخي آيات به معناي گروهي از افراد منسجم و يکپارچه به کار رفته است که داراي هدف مشترک‌اند (راغب اصفهاني، ۱۳۶۰، ص۸۶)؛ همچنين، معناي کار تيمي، ترکيبي از مؤلفه‌ها و عناصر مشترکي است که در اغلب تعاريف تيم‌هاي کاري ذکر شده‌اند و مي‌توان ادعا کرد که تا حدودي اجماع در مورد آنها حاصل‌شده است. اين مؤلفه‌ها عبارت‌اند از: هدف مشترک، تعهد، مسئوليت‌پذيري، اعتماد، همکاري و تسهيل ارتباطات اجتماعي. بنابراين اگر مؤلفه‌هاي تأثيرگذار بر اثربخشي کار تيمي را مؤلفه‌هاي مزبور بدانيم، در دين اسلام بر اين مؤلفه‌ها بسيار تأکيد شده و حتي هدف به ‌عنوان مسئوليت مشترک، محور وحدت و يکپارچگي افراد در تيم تعيين گرديده است. در روايتي که از امام حسن نقل شده است، حضرت تجمع بر محور کار و هدف مشترک را عامل کار باکيفيت و مستحکم و پيوند استوار ميان اعضايي که بر محور آن وجه مشترک اشتراک ورزيده‌اند، دانسته است. حضرت فرمود: «اِنَّهُ لَم يجتَمِع قَومٌ قَطُّ علي اَمرٍ واحِدٍ الّا اشتَدَّ امرُهم وَ استَحکَمَت عُقدَتُهُم»؛ (مجلسي، ۱۴۰۳، ج۳۲، ص۴۰۵). اين معنا بسيار نزديک به معنايي است که برخي صاحب‌نظران به‌ طور خاص براي کار تيمي ذکر کرده‌اند؛ چنانکه گفته‌ شده است: کار تيمي عبارت است از کاري که افراد با يکديگر و نه صرفاً در كنار يكديگر انجام مي‌دهند تا بيش از آنچه به‌ طور فردي به انجام مي‌رسانند، انجام دهند. اين کار مي‌تواند مهيج، رضايت‌بخش و لذت‌بخش باشد (مايک و ودکاک،‌ ۱۳۸۷، ص۲۰).
    علاوه بر جنبة نظري و علمي، در عصر بعثت نمونه‌هاي عيني تيم‌هاي کوچکي شکل‌ گرفته‌اند؛ مانند تيم شش‌ نفره و دوازده ‌نفرة يثرب؛ تيم هجرت به حبشه، تيم پشتيباني در جنگ احد و تيم‌هاي عمل در جنگ احزاب؛ که اين تيم‌ها به نحو عملي با همديگر و به کمک يکديگر به کار پرداخته‌اند. نکتة مهمي که در مورد اين تيم‌ها مشاهده مي‌شود آن است که پيامبر اسلام در شکل‌گيري و توسعة آنها نقش هدايتي و حمايتي داشته‌اند که مي‌توان از آنها به ‌عنوان الگوهاي کار تيمي در اسلام نام برد. بنابراين به اجمال مي‌توان گفت که مفهوم کار تيمي به ‌عنوان جنبه‌اي از زندگي اجتماعي، در منابع اسلامي وجود دارد و قابل استنباط است که در ذيل به تحليل آنها پرداخته مي‌شود.
    1-3. هدف عالي
    نخستين مؤلفه و ارکان تشکيل‌دهندة کار تيمي، هدف عالي است. منظور از هدف عالي، هدف کلي، مشترک و جامعي است که به همة اعضاي کار تيمي تعلق دارد و همگي بر محور آن گِرد هم مي‌آيند و براي تحقق آن با احساس تعهد و مسئوليت‌پذيري متقابل همکاري و تلاش مي‌ورزند (کريمي، ۱۳۹۲، ص ۹۹). اين هدف به نحوي است که منافع و ارزش‌هاي تمامي اعضاي تيم کاري را تأمين مي‌کند و بر همين اساس، نوعي روح جمعي را بين اعضاي آن مي‌دمد و مسير كلي حركت آينده‌ را مشخص مي‌كند.
    در دين اسلام و آموزه‌هاي اسلامي، بر وحدت و همبستگي جمعي بر محور هدف واحد، بسيار تأکيد شده است و آيات و روايات متعدد با بيان‌هاي مختلف، اين مسئله را به‌ صورت روشن و شفاف ترسيم كرده‌اند. خداوند همة پيامبران الهي و پيروان دين خدا را به «امت واحده» تعبير كرده و سپس به منشأ و محور مشترکي که موجب وحدت و يکپارچگي آنان تحت حاکميت الهي است، اشاره ‌کرده و فرموده است: «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُون» (انبياء: 92).
    در مفردات آمده است: واژة «امّت» به گروه و جماعتى از افراد اطلاق مي‌گردد كه براي کار و هدف واحدى جمع مى‏شوند (راغب اصفهاني، ۱۳۶۰، ص۸۶). علامه طباطبايي، امّت را به جماعتي تعريف کرده است که مقصد واحدي آنها را جمع کرده باشد (طباطبايي، ۱۳۷۴، ج۱۴، ص ۴۵۵)؛ همچنين برخي از مفسرين اظهار کرده‌اند که در حقيقت، اين آيه نتيجه آياتي است که خداوند در آنها از انبياي بزرگ الهي و همچنين از حضرت مريم پاک‌دامن سخن گفته بود و سپس در اين آيه به ‌عنوان يک جمع‌بندي کلي بيان فرموده است که همة آنان و پيروانشان امت واحده و يک جمعيت يکپارچه و منسجم‌اند، نه افراد پراکنده و جدا از يکديگر. دليل و فلسفة يکي بودن آنها اين است که هم برنامة کلي آنها يکي است و هم مقصد آنان. به عبارتي، هر چند آنها علاوه بر اختلاف ‌زماني و مکاني، ويژگي‌ها و روش‌هاي متفاوت داشتند، اما همه در نهايت امر، در يک خط حرکت مي‌كردند که چشم‌انداز مشترک آنها توحيد و يکتاپرستي بود (مکارم، ۱۳۷۴، ج۱۶، ص۵۴۲).
    با توجه به آنچه بيان شد، خداوند نه ‌تنها هدف واحدي را براي امت ترسيم کرده، بلکه همگي را به وحدت و اتحاد بر محور «حبل‌الله» دعوت کرده و از تفرقه نهي نموده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» (آل‌عمران: 103). چنانکه پيداست، خداوند در اين آيه، مجموع افراد را به تمسک به «حبل‌الله»، يعني اسلام و قرآن، به‌ عنوان هدف کلي و برنامة جامع و تأمين‌کنندة سعادت و رستگاري دنيوي و اخروي و مادي و معنوي فراخوانده و از تفرقه و پراکندگي نهي كرده است. خداوند در ادامة آيه، نقش و کارکرد کليدي وحدت افراد بر محور هدف واحد را بيان کرده و فرموده است که اين امر موجب ايجاد پيوند عميق قلبي و عاطفي و دميده شدن روح اخوت و برادري بين اعضا مي‌شود. خداوند در قرآن کريم فرموده است: و نعمت بزرگِ خدا را بر خود، به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد و او ميان دل‌هاي شما الفت و محبت ايجاد كرد و به بركتِ نعمتِ او، برادر شديد‌ (آل‌عمران: 103).
    علاوه بر آيات، روايات زيادي نيز وجود دارد که مسلمانان را به هدف واحد فراخوانده و از اختلاف و پراکندگي بر‌حذر داشته است. براي نمونه، امام حسن در روايتي اتحاد و دوري از اختلاف و پراکندگي را موجب استحکام کار و استواري پيوند ميان اعضاي جمع و گروه مي‌داند و مي‌فرمايد: هرگز گروهي بر امري واحد اجتماع نکردند، مگر آنکه کارشان استحکام و اتقان يافت و پيوندشان پايدار و استوار شد (مجلسي، ۱۴۰۳، ج۳۲، ص۴۰۵).
    چنانکه روشن است، اين حديث به طرز جالبي اجتماع گروه بر هدف و کار واحد، و نقش وحدت بر مبناي آن را نيز بيان کرده است که عبارت‌اند از استحکام کار و استواري روابط آنها.
    2-3. تعهد
    يکي ديگر از مؤلفه‌هاي اساسي که همة صاحب‌نظران آن را در تعريف تيم و اثربخشي کار تيمي لحاظ کرده‌اند، تعهد است. يکي از پژوهش‌گران گفته است، در حقيقت، جوهرة تيم و کار تيمي، تعهد و تعلق مشترک اعضاي آن به هدف تيمي مشترک است (رضاييان، ۱۳۸۹، ص۴). تعهد، در حقيقت نوعي عقد و پيماني است که لازمة آن وفاي به عهد و قبول اهداف و ارزش‌ها، تمايل به تداوم عضويت و آمادگي براي تلاش بيشتر جهت تحقق اهداف و ارزش‌هاست (محمود زاده و همكاران،‌ ۱۳۸۷، ص۲۳؛ آرمسترانگ، ۱۳۷۷، ص۴۶). منظور از تعهد تيمي اين است که اعضاي تيم در قبال موفقيت يکديگر و موفقيت تيم تعهد دارند و براي دستيابي به آن مي‌كوشند و خود را وقف آن مي‌كنند؛ به‌گونه‌اي که اگر يکي از اعضاي تيم احساس سرخوردگي يا شکست کند، همة اعضاي آن همچون پيکري واحد احساس سرخوردگي و شکست مي‌کنند. در مقابل، اگر يکي از اعضاي آن احساس افتخار و موفقيت کند، همة اعضا به‌ صورت پيکر واحد احساس پيروزي و موفقيت مي‌کنند (ديويداي،‌ ۱۳۸۸، ص۲۲). به هر صورت، تعهد رکن اساسي کار تيمي است و بدون آن، درک جوهرة حقيقي معناي تيم ممکن نيست.
    به‌طورکلي در نظام ارزشي دين مقدس اسلام، کمتر مسئله‌اي را مي‌توان يافت که همچون مسئلة «تعهد» مورد تأکيد باشد. يکي از دلايل مهم اين تأکيد آن است که تعهد و وفاي به عهد، بر حفظ همبستگي و گسترش همکاري هميارانة مبتني بر اعتماد متقابل - که لازمة حفظ و پيشرفت زندگي جمعي و کار گروهي است - تأکيد دارد. به همين دليل، دين مقدس اسلام در آيات و روايات زيادي دينداران و مؤمنان را به پايبندي و وفاداري به عهدها و عقدها فرمان داده و از نقض و شکستن آنها نهي كرده است و حتي آنان را در آن زمينه مسئول و پاسخ‌گو مي‌داند. خداوند فرمود: به عهد خود وفا كنيد؛ چراکه از وفاى به عهد سؤال مى‏شود (اسراء: 34).
    قرآن کريم، در آيات متعدد دربارة وفاي به عقد و عهد، با تمام معاني‌اش و در همة مصاديقش تأکيد نموده و به ‌تمام ‌معنا دربارة آن سخت‌گيري کرده است و پيمان‌شکنان را به شدت سرزنش و نکوهش نموده و به آنان وعدة عذابي سخت داده و وفا کنندگان به عهد و پيمان را مدح و ستايش کرده است. مفسران بزرگ اسلامي معتقدند كه از دلالت سياق آيات قرآن دربارة تعهد و وفاي به عهد و عقد، اين مطلب فهميده مي‌شود که اين مسئله امري فطري است و مردم با عقل فطري خود معنا و اهميت آن را درک مي‌کنند و در اين خصوص فرد، گروه يا تيم و سازمان يا جامعه يا حکومت يکسان‌اند و حقيقت هم همين است؛ چراکه تأمل در زندگي اجتماعي انسان به‌ خوبي نشان مي‌دهد تمام مزايايي انسانها از آن بهره‌مند مي‌شوند، همگي بر اساس يک عقد و قرارداد اجتماعي عمومي و عقد و عهدهاي فرعي و خصوصي مترتب بر آن استوارشده‌اند (طباطبايي، ۱۳۷۴، ج۵، ص۱۵۹).
    در روايات نيز، بر تعهد و وفاي به عهد و پيمان بسيار تأکيد شده است. مفاد روايات حاکي از آن است که تعهد از مجموعة قواعد عمومي، و به تعبير دقيق‌تر، از فريضه‌ها و سنت‌هاي لازم‌الاجراي الهي است که خداوند حکيم به احدي رخصت تخلف از آن را حتي در مورد فرد بدکار و دشمن نداده است. امام باقر فرمود: «ثَلاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِاحَدٍ فِيهِنَّ رُخْصَةً...، وَ الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ لِلْبَرَّ وَ الْفاجِرِ»؛ سه چيز است كه خداوند به احدى اجازة مخالفت با آن را نداده است:‌... و وفاى به عهد؛ خواه طرف مقابل نيكوكار باشد يا بدكار؛ يعني «تعهد» سنت عمومي الهي است که بايد در مورد همة انسان‌ها رعايت شود؛ حتي اگر آن فرد بدکار باشد. از امام علي نقل‌شده است که حضرت به مالک اشتر فرمان داد:
    اگر پيمان بين تو و دشمن تو منعقد شد يا تعهد پناه دادن را به او دادى، جامة وفا را بر عهد خويش بپوشان و تعهدات خود را محترم بشمار و از آن مراقبت و پاسداري کن و جان خود را سپر تعهدات خويش قرار بده؛ زيرا در ميان واجبات الهى هيچ ‌چيزي چون وفاى به عهد در ميان مردم جهان مورد اتفاق نيست؛ حتي مشرکان زمان جاهليت آن را لازم مي‌شمردند و مراعات مي‌کردند؛ ‌زيرا عواقب دردناك پيمان‌شکني را آزموده بودند (نهج‌البلاغه، ن ۵۳).
    بنابراين، «تعهد» امر ارزشمند فطري و بشري است و نظام ارزشي دين و منابع دين اسلام بر اين امر فطري، عقلي و تجربي به ‌تمام ‌معنا و مصاديقش صحه گذاشته و ارزشمندي آن را ارج نهاده است و بر اين اساس بر حفظ و رعايتش تأکيد کرده است.
    3-3. مسئوليت‌پذيري
    يکي ديگر از مؤلفه‌هاي تأثيرگذار بر تشکيل و اثربخشي کار تيمي، مسئوليت‌پذيري متقابل است. مسئوليت‌پذيري در مقولة کار تيمي عبارت است از پاسخ‌گو بودن؛ يعني شور و شوق اعضاي تيم به بازخواست کردن همتايان خود دربارة رفتار يا عملکردي که براي کار تيم زيان‌آور است (لينچيوني،‌ ۱۳۸۸، ص۲۴۵). دليل اهميت مسئوليت‌پذيري در عرصة کار تيمي آن است که به‌ طور دقيق نمي‌توان نقش و مسئوليت هر فرد را تعيين و مشخص کرد؛ بنابراين ممکن است برخي افراد به هر دليلي خود را در درون فعاليت‌هاي ديگران پنهان کرده، به شکلي از زير کار شانه خالي کنند و به استراحت بپردازند. البته مسئوليت‌پذيري، بازخواست به معناي زير فشار قرار دادن همتايان تيمي نيست؛ بلکه براي آن است که آنان پيوسته بياموزند و شکوفا شوند و عملکرد عالي داشته باشند (همان، ۱۳۸۸، ص۲۴6). بنابراين، هدف اصلي از مسئوليت‌پذيري اصلاح و برطرف کردن ضعف‌ها و توسعه دادن توانايي‌هاي ياران و همکاران تيمي است، نه انتقاد و آشکار کردن نقاط ضعف هم‌قطاران تيمي و حذف آنان.
    پژوهش دربارة «مسئوليت‌پذيري» در آموزه‌هاي اسلامي، بيانگر آن است که دين اسلام بر اهميت و ارزشمندي اين اصل، همچون اصل تعهد، بسيار تأکيد کرده است. آيات و روايات زيادي دربارة اين اصل وارد شده است؛ از جمله چنانکه در بحث تعهد بيان شد، خداوند در سورة اسرا، پس از بيان اصل اساسي تعهد، انسان را در برابر آن مسئول و پاسخ‌گو مي‌داند؛ آنجا که فرمود: «به عهد خود وفا كنيد؛ چراکه از وفاى به عهد بازخواست و سؤال مى‏شويد» (اسراء: 34). بنابراين، مسئوليت‌پذيري و بازخواست کردن رفتار و عملکرد افراد، از لوازم ادارة امور و سنت الهي است. خداوند با اعطاي اختيار به بندگانش آنان را مورد ابتلا و آزمون قرار مي‌دهد و با مسئوليت‌پذيري، دربارة رفتار و عملکرد آنان سؤال و بازخواست مي‌كند که چگونه عمل کرده‌اند. خداوند متعال فرمود: «فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ» (اعراف: 6). پس هرآينه از كساني كه به‌ سوي‌ پيامبر فرستاده ‌شده‌اند، پرسش خواهيم کرد و از خود پيامبران نيز خواهيم پرسيد.
    البته همه ‌چيز بر خدا روشن است و هيچ‌ چيزي بر او پوشيده نيست؛ چون عالم محضر خداست و او غايب نيست و همه‌جا حاضر و ناظر است (طبرسي، ۱۴۰۳، ج۴، ص۳۹۹)؛ چنانکه خداوند حکيم مي‌فرمايد: و هرآينه احوالشان را بر آنان از روي دانش گسترده و تمام خود بر‌مي‌گوييم و ما غايب نبوديم (اعراف: 7)؛ اما سنّت الهي چنان است که همگان بايستي پاسخ‌گوي اختيار و مسئوليتي باشند که به آنها داده ‌شده است؛ زيرا هيچ کاري بدون احساس مسئوليت، پيشرفت و اثربخشي لازم را نخواهد داشت (دلشاد تهراني، ۱۳۸۵، ص۶۲۴).
    مسئوليت‌پذيري و پاسخ‌گويي از مفاهيمي‌اند که معمولاً در کنار يکديگر مي‌آيند؛ يعني هر فرد در حيطة اختيارات و مسئوليتش بايد پاسخ‌گو باشد. شيخ صدوق به اسناد خود از عِمران بن حُصين نقل مي‌کند: رسول گرامي اسلام سپاهي را به فرماندهي حضرت علي فرستاد. پس از انجام گرفتن مأموريت و بازگشت سپاه، پيامبر کارها را پيگيري کرد و از آنان دربارة آنچه گذشته بود و نيز دربارة رفتار و عملکرد فرمانده‌شان پرسش کرد: آيا علي درست رفتار کرد و آيا علي درست عمل کرده است؟ سپاهيان پاسخ گفتند که علي در مقام فرمانده همه ‌چيزش خوب بود، جز آنکه در هر نمازي سورة «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد» را مي‌خواند. حضرت سپس از علي توضيح خواست و فرمود: اي علي! چرا چنين کردي؟ او پاسخ داد: به سبب آنکه سورة«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد» را دوست دارم (قمي،‌ ۱۳۹۸، ص۹۴؛ طبرسي، ۱۴۰۳، ج۵، ص۵۶۵). اين رفتار پيامبر گرامي اسلام در جايگاه هدايت و رهبري امت اسلامي به معناي آن است که امت بايد به آن تأسي بجويند و مطابق آن عمل کنند و مسئوليت‌پذيري و بازخواست رسول خدا را راهنماي عمل در زندگي جمعي و تيمي خويش قرار دهند.
    ۴-3. اعتماد
    پژوهشگران رفتار سازماني، تأثير مؤلفة «اعتماد» بر اثربخشي کار تيمي را مسلّم گرفته‌اند و از اعتماد به‌ عنوان سرماية اصلي و نخستين سنگ بناي استوار‌سازي يک كار تيمي خوب و اثربخش يادکرده‌اند؛ چراکه گردش و تحقق همة امور يك تيم، و به ويژه امور مهمي همچون حل‌ مسئله و تصميم‌گيري، بر محور اعتماد استوار است و چگونگي اعتماد فرد به خودش و به همکارانش به ‌عنوان عضوي از تيم، تعيين مي‌كند كه فرد گام‌ها را در راستاي تحقق هدف تيم و انجام کارهاي تيمي چگونه بردارد (کانتر، ۱۳۸۷، ص۱۵). ازاين‌رو، کسي که به دنبال بهره‌گيري از آثار مفيد اعتماد است، بايد هميشه اين نکتة مهم را در ذهن خود بسپارد که اعتماد موضوعي چالشي است و هميشه با ميزاني از عدم اطمينان و خطرپذيري توأم است و نياز به مراقبت لحظه ‌به‌ لحظه دارد و از همين جهت است که گفته‌اند: اعتماد، اعتماد مي‌آفريند و بي‌اعتمادي بي‌اعتمادي (کريتنر و کينيکي، ۱۳۸۴، ص۳۶۹؛ رضاييان، ۱۳۸۹، ص۴۵؛ کانتر، ۱۳۸۷، ص۲۱).
    اعتماد، مانند بسياري از مفاهيم اجتماعي، مفهومي چند بعدي است که از ترکيب مؤلفه‌هايي مانند عدالت، صداقت و وفاي به عهد تشکيل و ساخته مي‌شود (نقي‌پور و همکاران، ۱۳۸۷، ص۴۷). اگر مؤلفه‌هاي اعتمادساز را مفاهيم ياد شده بدانيم، به‌ يقين اسلام دربارة هر يک از آنها مفاهيم متعالي را طرح کرده است که مجال ذکر مستندات آنها نيست و فقط از باب نمونه به چند مورد اشاره مي‌شود.
    قرآن کريم، هدف و فلسفة بعثت انبيا را «عدالت» بيان مي‌كند و مي‌فرمايد: «وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ» (شورا: 15). همچنين علامه طباطبايي در ذيل آية «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حديد: 25) مي‌نويسد: ما، پيامبران را مبعوث کرديم تا مردم را به عدالت عادت دهند و مردم در جامعه به‌صورت عادلانه زندگى كنند و در مبادلات و معاملات و امور اجتماعي خود به ‌طور خودجوش به عدالت رفتار کنند؛ چراکه قوام زندگى بشر به اجتماع است و قوام اجتماع هم به معاملات و مبادلاتى است كه ميان آنان به‌ صورت عادلانه صورت گيرد (طباطبايي، ۱۳۷۴، ج ۱۹، ص۳۰۱).
    «صداقت» يکي ديگر از مؤلفه‌هاي اعتمادساز است که آموزه‌هاي اسلامي به ‌صورت مکرر اهل ايمان را به آن دعوت کرده است. قرآن کريم مي‌فرمايد: «يا أَيهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقين» (توبه: ۱۱۹)؛ اي کساني که ايمان آورده‌ايد! از خدا پروا کنيد و هميشه با راست‌گويان باشيد.
    پژوهشگران سازمان، «تعهد» را يکي ديگر از مفاهيم اعتمادساز معرفي کرده‌اند و در منابع ديني نيز از امام على روايت ‌شده است که فرمود: بر كسى كه پايبند به عهد خويش نيست، اعتماد نکنيد (تميمي آمدي، ۱۴۱۰، ص۴۱۸)، بنابراين، اعتماد سرماية اجتماعي و سنگ ‌بناي کار تيمي است. اعتماد زماني به وجود مي‌آيد که اعضاي تيم با يکديگر به عدالت رفتار کنند و در کلام خود صادق باشند و مهم‌تر اينکه اعضاي تيم پايبندي و تعهد خود را در زمينة تحقق اهداف تيم، در عمل به اثبات برسانند.
    5-3. همکاري
    به‌طورکلي همکاري مبناي هر نوع فعاليت جمعي است. تشکيل تيم و کار تيمي نيز مبتني بر همکاري است. بدون شک، انجام کار تيمي بدون مشارکت و همکاري افراد با يکديگر و حمايت آنان از همديگر بي‌معناست؛ چراکه تيم کاري از تعدادي افراد داراي مهارت‌هاي مکمّلي که مقصد عالي و هدف مشترک دارند، تشکيل مي‌شود؛ لذا اگر همکاري و همدلي ميان اعضاي آن وجود نداشته باشد و آنان به ‌طور متقابل يکديگر را حمايت نکنند، هرگز نمي‌توانند بيشتر از آنچه به‌ طور فردي به انجام مي‌رسانند‌، انجام دهند.
    دين اسلام بر عوامل زيادي تأکيد فراوان و غير قابل ‌گذشتي کرده است که همگي در راستاي تأمين و تقويت همکاري است. تأکيد بر وحدت و هم‌گرايي و خوانش امت اسلامي به امت واحده، تأکيد بر اعتماد متقابل از طريق مؤلفه‌هاي اعتمادسازي چون درستي، درست‌کاري، پايبندي به پيمان، برپايي و پيگيري مستمر قسط عدل و تأکيدهاي مستقل بر موضوعاتي چون تعهد و مسئوليت‌پذيري متقابل، همگي در نهايت چيزي جز تأمين، تقويت و حفظ همکاري نيست؛ چنانکه يكي از عالمان ديني در مورد تأثير اعتماد بر همکاري مي‌نويسد: مى‏دانيم که مهم‌ترين سرماية يك جامعه، اعتماد متقابل افراد اجتماع نسبت به يكديگر است. اصولاً آنچه جامعه را از صورت آحاد پراكنده بيرون مى‏آورد و همچون رشته‏هاى زنجير به هم پيوند مى‏دهد، همين اصل اعتماد متقابل است كه پشتوانة فعاليت‌هاي هماهنگ اجتماعى و همكارى در سطح وسيع است. عهد و پيمان و سوگند، تأكيدى است بر حفظ اين همبستگى و اعتماد متقابل و در نتيجه، حفظ همبستگي و همکاري هماهنگ (مکارم،‌ ۱۳۷۴، ج۱۱،‌ ص۳۸۲).
    چنانکه اشاره شد، افزون بر تأکيدات عام، در متون و نصوص اسلامي، به‌ طور خاص مؤمنان مورد خطاب قرار گرفته و به تعاون و ياري همديگر فرمان داده ‌شده‌اند. خداوند در قرآن کريم مي‌فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا... وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوان» (مائده: 2)؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! همواره يکديگر را در نيكوکارى و پرهيزگارى ياري کنيد و هرگز بر گناه و ظلم کمک نکنيد.
    راغب مي‌نويسد: «تعاون» از «معاونت» به معناي همکاري و پشتيباني است (راغب اصفهاني، ۱۴۱۲، ص۵۹۸)؛ بنابراين بر اساس انديشة اسلامي، مؤمنان برادر يکديگرند و رابطة آنان با يکديگر همکارانه است. رسول خدا فرمود: «مثل الأخوين مثل اليدين تغسل إحداهما الأخرى» (نهج‌الفصاحه،‌ ۱۳۸۲، ص۷۲۰)؛ مَثل دو برادر مؤمن در همکاري، چون دو دست است که يکي ديگري را مي‌شويد؛ يعني با يکديگر همکاري مي‌کند؛ به‌ گونه‌اي ‌که موجب اصلاح و تقويت يکديگر مي‌شود. رسول خدا در حديث ديگري فرمود: افراد باايمان نسبت به يكديگر همانند اجزاى يك ساختمان‌اند كه اجزاي آن يکديگر را محكم نگه مى‏دارند و انگشتانشان را در هم مي‌كنند و مانند يک‌ مشت واحد (مجلسي، ۱۴۰۳، ج ۵۸، ص۱۵۰). 
    همکاري در آموزه‌هاي اسلامي از مصاديق زيادي برخوردار است که مي‌توان هديه دادن، رفع غم از چهرة مؤمن، عيادت در بيماري، تلاش براي صلح و آشتي، امر به ‌معروف و نهي از منکر را از مصاديق بارز همکاري ذکر کرد که سطح وسيعي از امور فردي، خانوادگي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي را دربر مي‌گيرد و آثار مادي، معنوي، دنيوي و اخروي را در پي دارد (حکيمي، ۱۳۸۰ج6، ص۳۶).
    6-3. تسهيل ارتباطات اجتماعي
    به‌طورکلي پيشرفت نظام اجتماعي، مبتني بر همکاري و مشارکت اعضاي آن است؛ اما همکاري معنا‌دار و واقعي هنگامي تحقق مي‌يابد که ارتباطات ميان اعضاي آن به‌ طور واقعي و همه‌ جانبه برقرار شود و مبادلات و به ويژه تبادل اطلاعات ميان آنها با سهولت جريان يابد.
    خداوند در قرآن کريم هدف و فلسفة ايجاد گروه‌ها و تيم‌ها را شناخت و تسهيل ارتباطات و تعاملات اجتماعي ذکر کرده است؛ آنجا که مي‌فرمايد: اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد (حجرات: 13)؛ بنابراين، هدف از ايجاد گروه و فعاليت کار تيمي در انديشة اسلام آن است که همديگر را بهتر بشناسند و با يکديگر روابط بهتري برقرار سازند و تعاملات اجتماعي تسهيل شود. علامه طباطبايي در ذيل آيه مي‌نويسد: آية شريفه در اين مقام است که ريشة تفاخر به انساب را نابود سازد؛ ازاين‌رو، معناي آيه چنين مي‌شود: ما شما مردم را از يک پدر و مادر آفريديم. همة شما از آن دو تن منتشر شده‌ايد؛ چه سفيدتان و چه سياهتان؛ چه عربتان و چه عجمتان؛ و ما شما را به ‌صورت شعبه‌ها و قبيله‌هاي مختلف قرار داديم؛ نه براي اينکه طايفه‌اي از شما بر ديگران برتري و کرامت داشته باشد؛ بلکه صرفاً براي اينکه يکديگر را بشناسيد و امر اجتماعات، مواصلات و معاملاتتان بهتر انجام گيرد (طباطبايي، ۱۳۷۴، ج ۱۸، ص۴۹۰). 
    خداوند در آية ديگر، مؤمنان را بر همکاري هم‌يارانه امر کرده و فرموده است: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» (آل‌عمران:200). علامه طباطبايي، جملة «رابِطُوا» را به برقرار کردن و وصل نمودن و تکيه دادن همة نيروها و کارهاي افراد جامعه به يکديگر در جميع جهات زندگي معنا کرده و معتقد است: مراد از مرابطه اين است كه جامعه به سعادت حقيقى دنيا و آخرت خود برسد و اگر مرابطه نباشد، گو اينكه صبر من و تو به‌ تنهايي، و علم من و تو به ‌تنهايي، و هر فضيلت ديگر افراد به ‌تنهايي سعادت‌آور است؛ ولى بعضى از سعادت را تأمين مى‏كند و بعضى از سعادت، سعادت حقيقى نيست؛ به همين دليل در ادامه اضافه كرده و فرموده است: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»، كه البته منظور از اين فلاح هم فلاح تام حقيقى است (طباطبايي،‌ ۱۳۷۴، ج۴، ص۱۴۳).
    پس هدف از ايجاد گروه‌ها و تيم‌هاي کاري در رويکرد قرآني، تسهيل روابط و مبادلات اجتماعي است. تعامل مبتني بر تعاون، چنانکه علامه در تفسير يادآوري كرده، موجب هم‌نيروزايي و بالا رفتن قدرت گروه‌ها و تيم‌هاي کاري شده و باعث دستيابي به تمام هدف مي‌شود. رسول خدا نيز فرموده‌اند: خداوند قدرت را در جمع نهاده است: «يدُ اللهِ عَلَي الجَمَاعَة» (مجلسي،‌ ۱۴۰۳ق، ج۳۱، ص۴۷۶).
    نتيجه‌گيري
    اين پژوهش به‌ منظور تبيين مؤلفه‌هاي تأثيرگذار بر اثربخشي کار تيمي از منظر اسلام انجام گرفت. يافته‌هاي پژوهش نشان مي‌دهد که در متون دين اسلام، کلمات مترادف و هم‌معناي واژگان تيم و کار تيمي اثربخش، به معناي دقيق و متعارفي که در ادبيات رفتار سازماني مرسوم است، وجود ندارد و به کار نرفته است؛ اما همان‌گونه که تبيين شد، تيم و کار تيمي بخش مهمي از زندگي اجتماعي انسان را تشکيل مي‌دهد و به‌ طور مسلم دين اسلام دربارة سرنوشت جامعه بي‌توجه نبوده و از ايجاد گروه و کار تيمي غفلت نکرده است. ازاين‌رو در نصوص و متون دين اسلام، واژگان و مفاهيم زيادي وجود دارند که با استفاده از آنها مي‌توان معناي گروه و تيم را به‌ دست آورد. واژگاني نظير «امت»، «شعبه»، «طايفه» و «جماعت» از اين دسته‌اند افزون بر واژگان و تحليل مفاهيم، فعاليت‌هاي تيمي مانند تيم هجرت به حبشه، تيم شش‌نفره و دوازده‌ نفرة يثرب، تيم پشتيباني در جنگ احد و تيم‌هاي عمل در جنگ احزاب، از الگوهاي عملي و مصاديق عيني تيم در زمان حيات پيامبر اسلام بوده‌اند که نقش مؤثري در تحقق اهداف متعالي اسلام داشته‌اند.
    براي اثربخشي تيم، شاخص‌هاي متعدد و متفاوتي از سوي پژوهشگران رفتار سازماني ارائه ‌شده است که اجماعي در کيفيت و کميت آنها وجود ندارد. با اين حال، در پژوهش حاضر تلاش شد تا با مراجعه به منابع ديني، مؤلفه‌هاي چون هدف عالي، تعهد، مسئوليت‌پذيري، اعتماد متقابل و همکاري و تسهيل اجتماعي به‌ عنوان مؤلفه‌هاي تأثيرگذار بر اثربخشي کار تيمي - که ماهيت حقيقي کار تيمي از آنها تشکيل گرديده و در منابع دين اسلام بر اين مفاهيم، بسيار تأکيد شده است - مورد تجزيه ‌و تحليل قرار گيرند.
    نخستين مؤلفه و ارکان تشکيل‌دهندة کار تيمي، هدف عالي است. منظور از هدف عالي، مقصد واحد، مشترک و جامعي است که به همة اعضاي تيم تعلق دارد و همگي بر محور آن گرد هم مي‌آيند و براي تحقق آن با احساس تعهد و مسئوليت متقابل، همکاري و تلاش مي‌ورزند. در نظام ارزشي دين اسلام، هيچ‌ چيزي چون تعهد به هدف عالي مورد تأکيد نبوده است؛ زيرا تعهد سبب ايجاد روحية همدلي و همدردي و يکي شدن اعضاي تيم، همچون پيکر واحدي مي‌شود که به کمال و موفقيت يکديگر و تيم مي‌انديشند و خود را در شادي‌ها و غم‌هاي يکديگر شريک مي‌دانند. تعهد، رضايت اعضاي تيم و تمايل آنان به تداوم عضويت و همکاري و همچنين اعتماد متقابل ميان اعضاي تيم را افزايش مي‌دهد. تيم کاري نيازمند اعتماد متقابل است که با صداقت در گفتار و عدالت در رفتار به دست مي‌آيد و با تعهد اعضا قِوام مي‌يابد. اعتماد، سنگ بناي کار تيمي است و اگر ميان اعضاي تيم ديوار بي‌اعتمادي چيده شود، سرانجام تيم با شکست مواجه خواهد شد. همچنين مسئوليت‌پذيري مؤلفة ديگري است که به بازخواست کردن و پاسخ‌گو دانستن همکاران دربارة عملکرد تيم اشاره دارد. مسئوليت‌پذيري در تيم، سبب تقويت تعهد، افزايش تلاش، کاهش فرصت‌سوزي و افزايش يادگيري مي‌گردد. اساس و مبناي کار تيمي تعاون و همکاري است؛ چراکه کار تيمي عبارت است از انجام کارها با يکديگر. به ‌علاوه که اعضاي کار تيمي از افراد معدود با مهارت‌هاي مکمل که همگي داراي مقصد عالي واحد و مسئوليت‌هاي مشترک‌اند تشکيل مي‌شود. بديهي است که انجام کار با يکديگر، زماني ممکن است که بين اعضا روحية همکاري همه‌جانبه وجود داشته باشد. سرانجام آنکه، هدف از ايجاد تيم آن است که اعضا، هم اهداف تيم را به‌ خوبي درک کنند و هم يكديگر را براي ادامة همکاري بهتر بشناسند؛ و اين امر هنگامي تحقق مي‌يابد که ارتباطات همه‌ جانبه ميان اعضاي تيم برقرار شود و تعامل و تبادل اطلاعات با سهولت انجام گيرد.

     

    References: 
    • نهج‌البلاغه، ۱۳۸۹، ترجمة محمد دشتى‏، چ چهارم، قم‏، تحقيقاتي امير‌المومنين.
    • نهج‌الفصاحه، ۱۳۸۲، ترجمه ابوالقاسم پاينده، چ چهارم، تهران، دنياي دانش.
    • ابيلي، خدايار و محمد ايازي، ۱۳۸۷، تيم‌سازي؛ راهبردهاي عملي و تمرين‌هاي رهبري اثربخش، چ دوم، تهران، نشر سارگل.
    • آرمسترانگ، م، ۱۳۷۷، «تعهد سازماني»، ترجمه محمدرضا ربيعي مندجين، اقتصاد، فرهنگ و تعاون، ش 6 خرداد و تير.
    • استونر، جميزاي. اف. آر. ادوارد فري من، دانيل آر. گيلبرت، ۱۳۸۴، مقدمه‌اي بر مديريت. مديريت در قرن بيست و يکم، ترجمة علي پارسائيان و سيد محمد اعرابي، چ دوم، تهران، دفتر پژوهش‌هاي فرهنگي.
    • بلانچارد. کن، و همكاران، ۱۳۸۴، مدير يک‌دقيقه‌اي و تيم‌سازي، ترجمه مهدي ايران‌نژاد پاريزي، تهران، مديران.
    • تميمى آمدي، عبدالواحد، 1410، غررالحکم و درر الكلم‏، تصحيح سيد محمد رجايي، چ دوم، قم، دارالکتاب الاسلامي.
    • حکيمي، محمدرضا و همكاران، ۱۳۸۰، الحيات، ترجمه احمد آرام، نشر فرهنگ اسلامي.
    • دلشاد تهراني، مصطفي، ۱۳۸۵، سيرة نبوي «خلاصه»، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
    • ديويداي. وتن و همكاران، ۱۳۸۸، تيم‌سازي، ترجمه بدرالدين اورعي يزداني، چ دوم، تهران، مؤسسه تحقيقات و آموزش مديريت.
    • راغب اصفهاني، حسين بن محمد، ۱۴۱۲ق، المفردات في غريب القرآن، بيروت، دارا لعلم الدارالشاميه.
    • رضاييان، علي، ۱۳۸۲، مباني مديريت رفتار سازماني، چ چهارم، تهران، سمت.
    • ـــــ ، ۱۳۸۹، تيم‌سازي در قرن بيست‌ويکم، چ دوم، تهران، سمت.
    • طباطبايي، سيد محمدحسين، ۱۳۷۴، تفسير الميزان، ترجمه سيد محمدباقر موسوي همداني، چ پنجم، قم، جامعه مدرسين.
    • طبرسي، أبوعلي الفضل بن الحسن، 1403 ق، مجمع‌البيان، في تفسير القرآن، قم، مکتبه المرعشي النجفي.
    • قمي، محمد بن با‌بويه، صدوق، ۱۳۹۸ق، التوحيد، صحّحه و علّق عليه السيد هاشم الحسيني الطهراني، طهران، مکتبة الصدوق.
    • کاظمي، سيد عباس، ۱۳۸۳، بهره‌وري و تجزيه‌و تحليل آن در سازمان‌ها، تهران، سمت.
    • کانتر، روزابت، ۱۳۸۷، اعتماد پايه پيروزي، ترجمه عبدالرضا رضايي‌نژاد، تهران، نشر فرا.
    • کريتنر، رابرت و همكاران، ۱۳۸۴، مديريت رفتار سازماني، تهران، ترجمه علي‌اکبر فرهنگي و حسن صفر‌زاده.
    • کريمي،‌ محمد عارف،‌ ۱۳۹۲، راهکارهاي اثربخشي کار تيمي از منظر اسلام، قم، پايان نامه کارشناسي ارشد، مؤسسة عالي علوم انساني، جامعه المصطفي العالميه.
    • لينچيوني، پاتريک، 1388، پنج دشمن کار تيمي، ترجمة فضل‌اله اميني، چ پنجم، تهران، نشر فرا.
    • مايک و ودکاک، ۱۳۸۷، اصول و مباني ايجاد و بهبود تيم‌هاي سازماني، ترجمة سيد احمد بيان معمار و حسين خنيفر، چ دوم، قم، دانشگاه قم.
    • مجلسي، محمد باقر، ۱۴۰۳ق، بحارالانوار الجامعة لعلوم الإئمّة الأطهار، الطبعه الثالثه، بيروت، دار احياء التراث العربي.
    • محمودزاده، نصراللهي و همكاران، ۱۳۸۷، توسعه منابع انساني، تهران، سازمان مديريت صنعتي.
    • مکارم شيرازي، ناصر و همکاران، ۱۳۷۴، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه.
    • نقي‌پور، محمد و همكاران، ۱۳۸۷، «فرهنگ اعتمادساز در انديشة ديني و نقش آن در توسعة اقتصادي»، اقتصاد اسلامي، سال هفتم، ش 31.
    • وست، مايکل و همكاران، ۱۳۸۷، سازمان تيم‌محور، ترجمة اسماعيل مرداني گيوي، تهران، سازمان مديريت صنعتي.
    • Gregory Moorhead & Ricky w. Griffin; 2013 Organizational Behavior; Eleventh Edition; Arizona State University.
    • Robbins ,Stephen P. A. DeCenzo, David Mary Coulter Ian Anderson, 2014; Fundamentals of Management; Seventh Canadian Edition.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    اکبری، ظاهر، کریمی، محمدعارف، نوروزی فرانی، محمدتقی.(1399) مؤلفه‌های تأثیرگذار بر اثربخشی کار تیمی از منظر اسلام. دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 9(2)، 97-111

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ظاهر اکبری؛ محمدعارف کریمی؛ محمدتقی نوروزی فرانی."مؤلفه‌های تأثیرگذار بر اثربخشی کار تیمی از منظر اسلام". دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 9، 2، 1399، 97-111

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    اکبری، ظاهر، کریمی، محمدعارف، نوروزی فرانی، محمدتقی.(1399) 'مؤلفه‌های تأثیرگذار بر اثربخشی کار تیمی از منظر اسلام'، دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 9(2), pp. 97-111

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    اکبری، ظاهر، کریمی، محمدعارف، نوروزی فرانی، محمدتقی. مؤلفه‌های تأثیرگذار بر اثربخشی کار تیمی از منظر اسلام. اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 9, 1399؛ 9(2): 97-111