اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، سال نهم، شماره دوم، پیاپی 19، پاییز و زمستان 1399، صفحات 21-42

    طراحی الگوی حکمرانی خوب بر اساس عهدنامه‌ی مالک اشتر با رویکرد داده‌بنیاد

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    مهدی دیهیم پور / استادیار گروه مدیریت و کمیسر دریایی دانشگاه علوم دریایی امام خمینی ره / deyhim1357@gmail.com
    چکیده: 
    یکی از دغدغه های ذهنی تمامی حکومت ها، تعیین مؤلفه های حکمرانی خوب است؛ به گونه ای که دربرگیرنده‌ی تمامی ابعاد و حوزه های مرتبط با زندگی اجتماعی آنان باشد. این موضوع با توجه به جامعیت و کاملیت دین مبین اسلام و با اتکا به آموزه ها و سیره‌ی عملی معصومین علیها السلام بیش ازپیش ضرورت می یابد. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی حکمرانی خوب بر اساس عهدنامه‌ی مالک اشتر است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد به صورت کیفی اجرا شده است. برای گردآوری اطلاعات از متن عهدنامه (نامه، 53) امام علی علیه السلام به مالک اشتر نخعی استفاده شد و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین و الگوی پارادایمی انجام گرفت. نتایج داده های به دست آمده از کدگذاری متن عهدنامه‌ی یاد شده طی فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به ایجاد نظریه‌ی داده بنیاد در حوزه‌ی حکمرانی خوب منجر شد. الگوی طراحی شده در این پژوهش، شامل ابعاد و مؤلفه های مؤثر، موانع و راهبردها، شرایط علی، زمینه ای، واسطه ای و عناصر تشکیل دهنده است که پدیده‌ی محوری، پیامدها و راهبردها را نشان می دهد.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    Designing a good Governance Model Based on the Letter of Ali ibn Abi Talib to Malik al-Ashtar, Using Grounded Theory
    Abstract: 
    One of the concerns of all governments is to determine the components of good governance that includes all aspects and areas related to social life. Considering the comprehensiveness and completeness of the religion of Islam and depending on doctrines and practical tradition of Infallibles, this issue becomes necessary more than ever. Therefore, the main purpose of this study, which has been implemented qualitatively based on the grounded theory, is to design a good governance model based on the letter of Ali ibn Abi Talib to Malik al-Ashtar. For data collection, the text of the letter (letter 53) was used and date analysis was done through Strauss and Corbin method and paradigmatic model. The results of the data obtained from the coding of the text of the letter in question during an open,axial and selective coding process, led to the development of grounded theory in the field of good governance. The model designed in this study includes effective dimensions and components, obstacles and strategies, causal, contextual and intermediary conditions and constituent elements that show the central phenomenon, consequences and strategies
    References: 
    متن کامل مقاله: 

    مقدمه و بيان مسئله
    پديدار شدن مشکلات ناشي از مکتب کلاسيک و تئوکلاسيک‌ها از اواسط قرن 19، موجب پايه‌ريزي انديشة نهادگرايي شد (جوشقاني ناييني و همکاران، 1396، ص 97). اين مکتب با نفي اين باور که اقتصاد آزاد توزيع بهينة درآمد و تخصيص بهينة منابع را انجام مي‌دهد، بر لزوم اصلاحات اجتماعي در امر توزيع عادلانة ثروت و درآمد، تأکيد كرد و از همين رو طرفداران اين مکتب نقش برجسته‌اي را براي دولت در زمينه‌سازي توسعة اقتصادي و اجتماعي قائل شد (منتظري و همکاران،1397، ص 134). دولت‌ها براي حفظ حدود و ثغور و بقاي حاکميت خود، به ابزارها و اهرم‌هاي نيرومندي نياز دارد. يکي از مهم‌ترين بازوان اجرايي اين حاکميت، سازمان‌ها و نهادهاي دولتي است که با هدف خدمت‌رساني به آحاد جامعه تأسيس شده‌اند و ‌مجريان منويات حکومتي و رابط بين مردم و عناصر حاکميتي شمرده مي‌شوند و با اعتماد و اتکا به اين نهادها مي‌توان اجراي طرح‌ها و اهداف راهبردي نظام حاکميتي را انتظار داشت (ديهيم پور و همکاران،1397، ص 96). عدم موفقيت و کاميابي برخي از کشورها در انجام وظايف حاکميتي‌شان، به‌ويژه عملکرد نهادهاي دولتي در سطح خرد و عملکرد دولت‌ها در سطح کلان، هميشه مناقشه‌هايي پديد آمده است و بين انديشمندان توافقي در زمينة عملکرد مطلوب وجود نداشته است. از سوي ديگر، وقوع تغييراتي همچون علم و دانش در حوزه‌هاي گوناگون، تمامي ابعاد سازمان‌هاي دولتي را تحت‌الشعاع قرار داده است (شريفي و همکاران،1392، ص 660)؛ به‌طوري‌که سازمان‌هاي اين عصر با توجه به تغيير و تحولاتي که در اثر مهارت‌ها، تواناييها و رقبا و فناوري ايجاد شده است، اجازة مديريت به شکل سنتي را ندارند (کارتر و همکاران،2013، ص 1) و براي ماندگاري در عصر متلاطم و پرآشوب كنوني، نيازمند انديشه‌هاي نو و نظريه‌هاي بديع و تازه‌اند. افکار و ايده‌هاي جديد، مانند روحي در کالبد سازمان دميده مي‌شوند و سازمان را در برابر طوفان‌هاي سهمگين حفظ مي‌کنند (فرج وند،1396، ص 52) و به مدد آنان مي‌توان از عميق‌تر شدن و سرايت عدم اطمينان و ناآرامي به ديگر بخش‌ها جلوگيري كرد (شجري، 1393، ص 73). يکي از نظريات مطرح‌ شده در اين خصوص، حکمراني خوب است (يگانگي و همکاران، 1395، ص 2) که الگويي مناسب براي اصلاحات ساختاري به‌ منظور توسعه کشورها (گزارش کميسيون حکمراني جهاني، 1995)، نظريه‌اي نوين در پاسخ‌گويي به انتظارات، مسئوليت‌هاي جديد، برون ‌رفت از وضعيت فعلي، روشي براي ارائة خدمات عمومي (درخشه و شجاعي،1394، ص 18) و يکي از راه‌هاي کاهش ميزان اختلال‌هاي سياسي و حداکثر ساختن سطح سياست‌هاي مطلوب در بهبود فضاي کسب‌ و کار است (يوسفي شيخ رباط و همكاران،1394، ص 32). حکمراني خوب، نظريه‌اي است که به دنبال پديد ساختن نهادهايي است که به دولت در انجام مأموريت خود مبني بر فراهم ساختن وضعيت بهتر و افزايش رفاه بيشتر آحاد مردم کمک كند. با گذر از مرحلة سنتي ادارة امور و تغيير و تحول در ادارة بخش دولتي، شاهد توجه روزافزون دولت و نهادهاي دولتي به نيازهاي آحاد جامعه‌ايم تا با تأسي از مفهوم حکمراني خوب، شرايط لازم را براي برخورداري مردم از حقوق شهروندي‌شان فراهم كنند.
    جوامع اسلامي در سطوح مختلف با چالش‌هاي متفاوتي مواجه‌اند و بسياري از روش‌هاي مرسوم و متداول در مديريت کشورهاي غربي به دليل انطباق نداشتن با مباني فقهي اين جوامع، فاقد وجاهت لازم براي اجرا‌ست. توجه به اين نکته که دين مبين اسلام به ‌عنوان يک دين کامل و جامع که مي‌تواند پاسخ‌گوي نيازهاي فردي و اجتماعي انسان‌ها باشد، معقول است که انتظار داشته باشيم در زمينة شيوة حکمراني حاکمان در بلاد اسلامي، ديدگاه خاصي از آموزه‌هاي اسلامي استنباط و استخراج شود. يکي از راه‌هايي که خداوند متعال در قرآن به مسلمانان پيشنهاد مي‌كند، پيروي از سيره و سنت پيامبر و ديگر معصومين مي‌باشد (احزاب: 21). يکي از دغدغه‌هاي بسيار مهم، نحوة حکمراني خوب است که اين موضوع را مي‌توان در حکومت علوي امام علي دنبال كرد. شيوة حکومت امام علي و سيرة عملي آن حضرت که در قالب نامه‌ها، خطبه‌ها و سخنان قصار در کتاب نهج‌البلاغه گردآوري شده است، مي‌تواند به ‌مثابة منشور حکمراني خوب در حکومت اسلامي قلمداد شود که در آن ارزش‌هاي الهي موج مي‌زند. يکي از نقاط درخشان اين کتاب در اين خصوص، نامة 53 امام علي خطاب به مالک اشتر معروف به عهدنامة مالک اشتر است. در اين نامه، امام به ‌صراحت قوانين و شيوه‌هاي حکومت‌داري، سياست‌ها و شيوه‌هاي رفتاري، حاکمان، مسئولين و صاحب‌ منصبان حکومتي و افراد جامعة اسلامي را مشخص كرده است. اين رهنمودها، حاوي تمامي اصول مديريتي است که به‌ عنوان علم مديريت در دانشگاه‌ها براي دانشجويان تدريس مي‌شود و به‌ نوعي مهجور مانده است. از اين‌رو، نگارنده به دنبال احصاي اصول حکمراني خوب از اين عهدنامه و طراحي الگوي حکمراني خوب با توجه به مفاد آن است. به‌ عبارت‌ ديگر، محقق درصدد طراحي الگويي به همين منظور با پاسخ‌گويي به اين پرسش‌هاست:
    پرسش اصلي تحقيق:
    الگوي حکمراني خوب بر اساس عهدنامة مالک اشتر چگونه است؟
    پرسش‌هاي فرعي تحقيق:
    1. عوامل علي اثرگذار بر حکمراني خوب بر اساس عهدنامة مالک اشتر کدام‌اند؟
    2. عوامل مداخله‌گر اثرگذار بر راهبردهاي حکمراني خوب بر اساس عهدنامة مالک اشتر کدام‌اند؟
    3. عوامل زمينه‌اي اثرگذار بر راهبردهاي حکمراني خوب بر اساس عهدنامة مالک اشتر کدام‌اند؟
    4. راهبردهاي حفظ و تداوم حکمراني خوب بر اساس عهدنامة مالک اشتر کدام‌اند؟
    5. پيامدها (آثار و نتايج) حکمراني خوب بر اساس‌ عهدنامة مالک اشتر کدام‌اند؟
    حکمراني خوب
    اصطلاح حکمراني خوب از واژگان يوناني کيبرنتس (Kybernetes) و کيبرنان (Kybernan) گرفته‌ شده‌اند که به معناي هدايت کردن، راهنمايي کردن يا چيزها را در کنار هم نگه ‌داشتن است (نقيبي مفرد، 1389، ص 70). اصطلاح حکمراني به چگونگي اداره و تنظيم امور و رابطه ميان شهروندان و حکومت‌کنندگان، پاسخ‌گو بودن در حوزة سياست‌گذاري و اجرا اطلاق مي‌شود (امام‌جمعه زاده و همکاران، 1395، ص 16). جوهرة حکمراني خوب به روابط اجزاي درون حکومت و بخش‌هاي غير حکومتي اشاره دارد و بر اعمال و رابطة قدرت در مجموعه‌هاي نهادي و اجتماعي دلالت دارد (کافمن،2010، ص 4). حکمراني خوب، واژه‌اي است که حاکي از تغيير پارادايم نقش دولت و حکومت‌هاست؛ و براي نخستين بار در گزارش بانک جهاني در سال 1989م، در ارتباط با بحران اقتصادي در آفريقا (حبيب نژاد و عامري، 1395، ص 130) و به ‌واسطة نارضايتي از نقش دولت‌ها در توسعه و سياست‌گذاري‌هاي کشورها ارائه شد. موضوع حکمراني خوب با هدف دستيابي به توسعة پايدار مطرح ‌شده است که در آن بر کاهش فقر، ايجاد شغل و رفاه پايدار، حفاظت‌ از محيط‌زيست و تجديد حيات آن، و رشد و توسعة زنان تأکيد مي‌شود که همة اينها با حکمراني خوب امکان تحقق مي‌يابد. اين نظريه، کارآمدي و توانمندي دولت‌ها را به نوع رابطه مردم با حکومت دانسته، رابطة نادرست ميان شهروندان و حکومت‌کنندگان را از موانع اصلي توسعه‌يافتگي مي‌دانند (شريف‌زاده و قلي پور،1382، ص 95). در خصوص تعريف حکمراني خوب، هيچ اجماعي بين انديشمندان وجود ندارد و برخي آن را مفهومي با ويژگي‌هايي همچون مشارکت، حاکميت، قانون، شفافيت، پاسخ‌گويي و مسئوليت‌پذيري، توجه به آراي عمومي و اجماع، برابري، اثربخشي و کارايي و چشم‌انداز استراتژيک مي‌دانند. برخي از مراکز مرتبط و فعال در عرصة حکمراني خوب، آن را ارائة خدمات عمومي کارآمد، نظام قابل ‌اعتماد و نظام اداري پاسخ‌گو تعريف کرده‌اند. بر اساس تعريف برنامة عمران سازمان ملل، حکمراني خوب عبارت است از مديريت امور عمومي بر اساس حاکميت قانون، دستگاه قضايي کارآمد و عادلانه، و مشارکت گستردة مردم در فرايند حکومت‌داري (ميدري،1383، ص93-118).
    حکمراني خوب فرايند تصميم‌گيري است و جريان تصميم‌هاي اجراشده هستند. حکمراني خوب تنها به بخش دولتي (عمومي) اختصاص ندارد؛ بلکه به همه نهادها و جريانات دخيل در تصميم‌گيري مربوط است. بر طبق نظر صندوق بين‌المللي پول International Monitary FundIMF))، تهيه نمودن کيفيت نظم‌دهنده، بهبود اثربخشي و پاسخ‌گويي بخش دولتي، از بين بردن فساد، و نيز پيشرفت‌هاي اقتصادي، ابزار حکمراني خوب است (پريهر،2012).
    کميسيون مستقل حکمراني خوب در سال 2004م، اصول و شاخص‌ها و استانداردهاي حکمراني خوب را در سازمان‌هاي دولتي و خدماتي، به شرح زير ارائه كرده است:
    نتيجه‌گرايي: داشتن يك هدف سازماني روشن، نشاني از حكمراني خوب است. اگر اين هدف به‌ طوري مؤثر تدوين‌شده باشد، مي‌تواند فعاليت‌ها و تصميم‌هاي افراد را در تمام سطوح در يك سازمان، هدايت و مديريت كند.
    اثربخشي نقش‌ها و وظايف: حكمراني خوب مستلزم اين است كه تمام وظايف حكمراني، نقش‌ها و مسئوليت‌هاي وابسته به آن روشن و واضح باشد و افراد به گونه‌اي رفتار كنند كه مطابق با نقششان باشد.
    ارتقاي ارزش‌ها: نشانة حكمراني خوب در توسعة ارزش‌هاي مشترك اين است كه بخشي از فرهنگ‌ سازماني، خط‌مشي و زيرساخت رفتاري را از كارگزاران به تمام كارمندان و اعضاي سازمان انتقال دهد.
    شفاف‌سازي: شفافيت شامل اتخاذ و اجراي تصميمات بر طبق روش‌هاي توافق شده است. اطلاعات بايد به‌ صورت آزادانه و مستقيم در دسترس مراجعان، كاربران خدمات و عموم مردم قرار گيرد. اين وظيفه، نه‌‌تنها در دولت‌هاي مركزي و حکومت‌هاي محلي امري انكار‌ناشدني است، بلكه در هر سازمان مستقل ديگري نيز بايد اجرا شود.
    ظرفيت‌سازي: سازمان‌ها به افرادي با مهارت‌هاي بالا نياز دارد تا بتوانند آنها را به نحو مؤثري راهنمايي و كنترل كنند. براي يافتن افراد مناسب و لايق، شايسته است سازمان افراد را از اقشار مختلف استخدام كند. بنابراين، در نهايت باعث هم‌افزايي مهارت‌ها مي‌شوند و سازمان را در دسترسي به اهداف فردي ياري مي‌رساند.
    پاسخ‌گويي: پاسخ‌گويي شامل فرايند توافق در قبال فعاليت‌هاي انجام ‌شده از طرف شما به ‌طرف مقابل است. به يك رويكرد نظام‌مند نياز است تا اين فرايند را به اجرا گذارد. پاسخ‌گويي واقعي تنها شامل گزارش دهي يا تشريح فعاليت‌هاي قبلي نيست؛، بلكه شامل جذب ذي‌نفعان براي فهماندن و پاسخ به ديدگاه‌هاي آنها، تحت عنوان طرح‌هاي سازماني و اجراي آن نظرها نيز است (مقيمي و همكاران،1390، ص 171-188).
    نهج‌البلاغه و حکمراني خوب
    بررسي آموزه‌هاي ديني نشان مي‌دهد که در متون دين مبين اسلام، مشتمل بر تاريخ و روايات، تجربه‌اي از يک حکومت اسلامي گزارش ‌شده که با رهبري امام علي در قرن هفتم ميلادي شکل‌ گرفته است. به استناد منابع تاريخي و روايي تشيع و تسنن، اعتبار و شأن والاي امام علي خود حاکي از آن است که در آن زمان در زمينة پايه‌گذاري اصولي براي الهام‌گيري و الهام‌پذيري ديگر نسل‌ها در راستاي تحقق جامعة آرماني و گسترش عدل و داد و رشد و تعالي حقيقي انسانها تلاش داشته‌اند (الواني و همكاران،1397، ص 151). مطالعة هم‌ زمان مؤلفه‌هاي نظرية حکمراني و متون تاريخي – روايي موجود در خصوص شيوة حکمراني و انديشة سياسي اين امام همام، اين فرضيه را در ذهن تقويت مي‌کند که اميرالمؤمنين در طول مدت حکومت خود، به دنبال پياده‌سازي حکمراني خوب بوده است (درخشه و شجاعي،1394، ص 17) و نمونة بارز آن را مي‌توان در کتاب نهج‌البلاغه مشاهده كرد. اين کتاب به ‌مثابة منشور حکمراني در حکومت اسلامي است که در آن ارزش‌هاي حاکميت الهي و شيوة حکومت‌داري در قالب خطبه‌هايي بيان مي‌شود. از سوي ديگر، در کنار احياي ارزش‌هاي ديني که هدف اصلي از پذيرش خلافت بوده، پيشرفت و توسعة جامعة اسلامي نيز مدنظر ايشان بوده است. در مدت کوتاه، اما بسيار پرمعناي حکومت آن حضرت، شاخص‌هايي که امروزه در جوامع غربي از آن به حکمراني خوب ياد مي‌شود، توسط ايشان اجرا مي‌شد که نمونة بارز آن در عهدنامة مالک اشتر بيان شده است. حضرت در اين نامه، گر‌چه به‌ ظاهر مالک اشتر را خطاب كرده اما در واقع تمام حکومت‌ها فارغ از زمان و مکان را مخاطب قرار داده است (يوسفي و بابايي، 1397، ص 116). در اين نامه، عصارة نظريات، افکار و انديشه‌هاي جهاني آن امام همام، به‌ صورتي دقيق و عميق بيان گرديده و تکاليف بشر به‌ عنوان مخلوق در برابر پروردگار، همچنين به ‌عنوان يک شهروند در جامعه و مسئول حکومتي، بيان شده است. سفارش‌هاي حضرت به مالک اشتر چنانچه به ‌درستي و به ‌طور کامل اجرا شود، نه ‌تنها ضامن ايجاد و حفظ عدالت اجتماعي و امنيت زندگي و آرامش مردم است، بلکه عامل مهمي در پيرايش افراد از رذايل اخلاقي و مفاسد و خودسازي و رستگاري آنان مي‌شود (فاضل لنکراني، 1379، ص 28). با واکاوي و کنکاش در عهدنامة مالک اشتر، مواردي را مي‌توان مشاهده كرد که پس از گذشت قرن‌ها، انديشمندان مکاتب مديريتي غربي بدان دست‌ يافته و آن را براي رستگاري جوامع مطرح كرده‌اند. اين موارد عبارت‌اند از:
    ـ حاکميت قانون: در انديشة امام علي اين مفهوم به معناي احترام عملي دولت و شهروندان به هنجارهايي است که روابط ميان آنها را تنظيم مي‌کنند و برقراري موازين و ويژگي‌هاي دولت قانونمند ‌است.
    ـ شفافيت: سياست عملي امام علي اعلام برنامه‌ها و علني کردن تصميم‌هايش و به عبارتي شفافيت بود. ايشان مردم را در جريان هر تصميمي که گرفته مي‌شد، مي‌گذاشت و آنها را مطلع مي‌ساخت؛ به ‌طوري‌ که اگر شخصي وارد جامعة اسلامي مي‌شد، مي‌توانست شيوة حکومتي امام را درک کند.
    ـ پاسخ‌گويي و مسئوليت‌پذيري: امام علي در طول زعامت ديني خود به افکار عمومي اهتمام جدي داشت و هيچ‌گاه تلاش نکرد تا راه انتقاد را سد كند؛ بلکه مي‌كوشيد تا مردم را از اطلاعات کورکورانه برهاند تا هميشه با هوشياري کامل به شيوة زمام‌دار خويش چشم بدوزند.
    ـ کارايي و اثربخشي: اين دو مفهوم در دو قالب بيان‌شده‌اند: حضور فرايندها و نهادهاي مورد نياز در جامعه و سازمان‌دهي آنها به‌گونه‌اي که به تأمين نيازهاي عمومي و استفادة بهينه از منابع (اعم از منابع مادي و منابع انساني) منجر شود.
    ـ مشارکت‌طلبي: مشورت با مردم و مشارکت دادن آنها در تصميم‌ها، از عوامل مهم در امر قانون‌گرايي است که امام علي به‌رغم برخورداري از علم و آگاهي مثال‌زدني و الهي، بدان اهتمام کامل داشتند.
    ـ عدالت‌محوري: اصلي‌ترين و مهم‌ترين محور حکومت علوي، عدالت است که آن را عامل ثبات دولت‌ها و زمينه‌ساز آباداني شهرها مي‌داند و بر تحقق آن اصرار دارد.
    ـ فساد‌ستيزي: سوءاستفاده نکردن از قدرت عمومي و نبود فساد، نشانة حکمراني خوب است. امام علي اعتقاد داشت که وقتي منابع جامعه در اختيار کارگزاران و دولت‌مردان قرار مي‌گيرد، اين خطر هميشه وجود دارد که به نفع خودشان بهره‌برداري كنند.
    ـ رفق و مدارا: امام علي با عنايت به شأنيت انسان در نظر اسلام، او را فردي با اختيار و آزادي کامل مي‌داند که مسبب رشد استعدادهايش مي‌گردد. ازاين‌رو اهتمام داشت که در صحنة عمل زمينة رشد مردم را فراهم آورد (درخشه و شجاعي،1394، ص 31-17).
    پژوهشگران حوزة علوم ديني و مديريت اسلامي، در زمينة حکمراني خوب و انطباق آن با آموزه‌هاي ديني، مطالعاتي را انجام داده‌اند که در اينجا به تعدادي از آنها اشاره مي‌شود.
    منتظري و ديگران (1397) در تحقيقي با عنوان «الگوي حکمراني خوب از ديدگاه نهج‌البلاغه؛ گامي در جهت تبيين الگوي اسلامي ايراني پيشرفت» نتيجه گرفتند كه رفتار فاضله به ‌عنوان پديدة محوري و در تعامل با عوامل ديگر، موجد حکمراني کريمه به‌عنوان الگوي حکمراني خوب از ديدگاه نهج‌البلاغه است.
    درخشه و موسوي‌نيا (1397) در تحقيقي با عنوان «مؤلفه‌هاي حکمراني شايسته در سيرة حکومتي پيامبر اسلام»، با بررسي و رجوع به انديشه‌هاي اسلامي و سيرة حکومتي پيامبر مؤلفه‌هاي حکمراني شايسته در دورة ده سالة حکومت ايشان در مدينة النبي استخراج كردند.
    مرشدي‌زاد (1396) در تحقيقي با عنوان «حکمراني خوب و حکمراني مطلوب در تمدن نوين اسلامي» نتيجه گرفتند كه مفاهيم و اجزاي مندرج در حکمراني خوب، تضاد و تعارضي با ارزش‌هاي جمهوري اسلامي ايران ندارد و مي‌توان از آنها براي ايجاد نظامي کارآمدتر و سالم‌تر بهره گرفت.
    طاهري و ارسطا (1395) در تحقيقي با عنوان «بررسي تطبيقي مباني اصل شفافيت از ديدگاه اسلام و نظرية حکمراني خوب»، نتيجه گرفتند كه اسلام در عين تأکيد بر اصل شفافيت‌، در موارد متعددي با نظرية حکمراني خوب همپوشاني و در برخي از اصول نيز مغايرت دارد.
    عيوضي و مرزبان (1395) در تحقيقي با عنوان «بررسي مؤلفه‌هاي حکمراني خوب از منظر امام خميني»، نتيجه گرفتند كه مهم‌ترين مؤلفه‌هاي حکمراني خوب در انديشة امام خميني با الهام از آموزه‌هاي قرآن، سيره و سنت حکومت نبوي و علوي عبارت‌اند از توجه به حاکميت قانون، مشارکت مردم، عدالت‌جويي، اعتمادسازي و پاسخ‌گويي به مطالبات مردمي.
    امام‌جمعه زاده و ديگران (1395) در تحقيقي با عنوان «الگوي حکمراني خوب، جامعة همکار و دولت کارآمد در مديريت توسعه»، نتيجه گرفتند كه استقرار شاخص‌هاي الگوي حکمراني خوب و هم‌افزايي و شراکت بين بازيگران اصلي توسعه، يعني دولت، جامعة مدني و بخش خصوصي، جامعة همکار و دولت کارآمد سازمان‌دهي خواهد شد.
    درخشه و شجاعي (1394) در تحقيقي با عنوان «شاخص‌هاي حکمراني خوب در انديشه و عمل امام علي»، نتيجه گرفتند كه در سيرة عملي امام علي نظرية حکمراني خوب از قوت و پايداري بيشتري برخوردار است و علاوه بر ويژگي و ماهيت حکومت‌گران، ميزان استقامت و پايداري و پشتيباني مردم از حکومت بسيار مهم است.
    شاکري (1393) در تحقيقي با عنوان «تأملي بر مؤلفه‌هاي حکمراني خوب در نهج‌البلاغه»، نتيجه گرفته است كه امام علي هم در مقام نظر و هم در مقام عمل مي‌کوشيدند که حکمراني خوب را در جامعه حاکم كنند و معتقد بودند حکومتي مي‌تواند مصداق حکمراني خوب باشد که از اساس بر ضوابط عقلي و شرعي استوار بوده و مقبول مردم باشد.
    روش‌شناسي پژوهش
    پژوهش حاضر مطالعه‌اي کيفي است و راهبرد مورد استفاده در اين پژوهش، نظرية مفهوم‌سازي داده‌بنياد است. خرد‌ماية استفاده از اين راهبرد، به کاربري آن باز مي‌گردد. راهبرد پژوهشي داده‌بنياد، روشي نظام‌مند و کيفي براي خلق نظريه‌اي است که در سطحي گسترده به تبيين فرايند کنش يا کنش متقابل موضوعي با هويت مشخص مي‌پردازد (کرسول، 2002). رويکرد نظريه‌پردازي داده‌بنياد از جمله روش‌هاي پژوهش استقرايي و اکتشافي محسوب مي‌شود و ريشه در واقعيت دارد و براي حوادث به همان شکلي که رخ مي‌دهند، توضيحاتي ارائه مي‌کند. اين روش به پژوهشگر اين امکان را مي‌دهد كه به‌ جاي اتکا به نظريه‌هاي موجود و از پيش تدوين ‌شده، خود براي تدوين نظريه و گزاره اقدام کند. اين نظريه‌ها و گزاره‌ها به شکلي نظام‌مند و بر اساس داده‌هاي واقعي تدوين مي‌شوند (بازرگان، 1391). هدف از پژوهش داده‌بنياد ساخت نظريه است که مي‌تواند در پژوهش بعدي آزموده و بسط و تعميم داده شود (سيد نقوي و همکاران، 1396، ص 5). از آنجا که هدف اين پژوهش طراحي الگوي حکمراني خوب بر اساس عهدنامة مالک اشتر است، استفاده از يک روش‌شناسي کيفي که بتواند با اتخاذ رويکردي اکتشافي و با توجه به تفاسير کنشگران از لايه‌هاي پنهان اين پديده پرده بردارد، انتخابي عاقلانه به نظر مي‌آمد. اين نوع روش پژوهش را استراوس و کوربين در سال 1967م، توسعه دادند که بر پاية گرداوري، مقايسة مداوم داده‌ها و شکل گرفتن مفاهيم به ‌صورت هم‌زمان استوار است. استراوس و کوربين براي پردازش داده‌مبنا و نظريه‌پردازي مبتني بر گرد آوري داده که در آنها مقولات حول پارادايمي اساسي و مبنايي شکل‌ گرفته‌اند، با بافت موضوعي پژوهش كه به ‌طور اساسي ماهيتي پارادايمي دارد الگويي را ارائه مي‌کنند که براي کدگذاري مقولات و استخراج نتايج پژوهش طراحي‌شده است. اين الگو حول فرايندي شکل مي‌گيرد که مواجهة پژوهشگر با پديدة مورد پژوهش را بررسي مي‌کند.‌ کرسول اين الگو را به ‌صورت نمودار 1 نشان داده است (کرسول،2012).

    نمودار 1. الگوي پارادایمی (استراوس و کوربین 2012).
    با بررسي منابع مختلف مي‌توان رويه‌هاي معمول در نظريه‌پردازي داده‌بنياد را به شرح زير عنوان كرد:
    1. سؤال پژوهش مطرح مي‌شود؛
    2. داده‌هاي اطلاعاتي متناسب با سؤال پژوهش گردآوري مي‌شود؛
    3. نکات کليدي از منابع اطلاعاتي احصا شده، و به هر يک کد معيني داده مي‌شود (کدگذاري باز)؛
    4. با مقايسة کدها، چند کد که يک جنبة مشترک را بررسي مي‌کنند، عنوان يک مفهوم را به خود مي‌گيرند؛
    5. مفاهيم مرتبط با هم يک مقوله را تشکيل مي‌دهند؛
    6. مقوله‌ها در کنار يکديگر و بر اساس روابط واقعي بين آنها با يکديگر مرتبط مي‌شوند (کدگذاري محوري)؛
    7. فرايند يکپارچه‌سازي مقوله‌هاي مرتبط شده براي شکل‌گيري نظريه انجام مي‌گردد (کدگذاري انتخابي).
    اگر چه قاعدة محض يا راهنمايي خاصي براي حجم نمونه در استراتژي مفهوم‌سازي داده‌بنياد وجود ندارد، اما به ‌طور کلي نمونه‌برداري کيفي شامل واحدهاي کوچک در مطالعة عمقي است. در اين پژوهش‌، نامة 53 کتاب نهج‌البلاغه که توسط کامل‌ترين انسان تربيت‌ يافته در اسلام، مباحث ارزشمندي را پيش روي انسان مي‌گذارد (دانايي‌فرد و همكاران،1387، ص 43) انتخاب ‌شده است. متن ترجمه ‌شدة اين نامه، خط به خط به وسيلة محقق مرور و تحليل شد که در ادامه به ‌تفصيل به اين فرايند پرداخته ‌شده است. در مطالعة پيش رو، تحليل داده‌هاي کيفي در سه مرحلة کدگذاري باز، محوري و انتخابي انجام ‌شده است.
    الف) کدگذاري باز: در کدگذاري باز، مفاهيم از عمق داده‌ها به سطح آورده مي‌شوند. همچنين تحليلگر به نحوة شکل‌دهي مقوله‌ها و ويژگي‌هاي آنها مي‌پردازد (استراوس و کوربين،1387، ص 22). در اين پژوهش، اطلاعات به ‌دست ‌آمده از فرايند تحليل و مداقه در متن عهدنامة مالک اشتر، مفاهيم استخراج و ثبت شد (کدگذاري باز) که تعداد 167 مفهوم شناسايي و استخراج گرديد.
    ترجمة عهدنامة مالک اشتر    مفهوم    ترجمة عهدنامة مالک اشتر    مفهوم
    با دشمنان پيکار كنيد    پيکار با دشمن    ساختن کارشان را از تو خواسته و تو را به آنها آزموده است.    رسيدگي به کار مردم
    کار مردمش را به صلاح آورد    اصلاح امور مردم    هرگاه کسي را بخشيدي، از کردة خود پشيمان مشو    عدم ندامت از بخشش
    او را به ترس از خدا و برگزيدن طاعت او بر ديگر کارها و پيروي از هرچه در کتاب خدا بدان فرمان داده، از واجبات و سنت‌هايي که کس به سعادت نرسد، مگر به پيروي از آنها، فرا بخواند    ترس از خدا    هرگاه کسي را عقوبت نمودي، از کردة خود شادمان مباش    شاد نشدن از عقوبت کسي
        اطلاعات از خدا    هرگز به خشمي که تو را از آن امکان رهايي هست؛ مشتاب    شتاب نکردن در خشم
        پيروي کامل از واجبات و سنت‌ها    مگوي که مرا بر شما امير ساخته‌اند و بايد فرمان من اطاعت شود    مستبد نشدن به سبب پست سازماني
        پيروي از قرآن    هرگاه از سلطه و قدرتي که در آن هستي، در تو نخوتي يا غروري پديد آمد، به عظمت ملک خدا بنگر که برتر از توست    تصور عظمت خدا در هنگام غرور
    و او را فرمان مي‌دهد که زمام نفس خويش را در برابر شهوات به دست گيرد    کنترل نفس    خدا هر جباري را خوار کند و هر خودکامه‌اي را پست و بي‌مقدار سازد    خوار شدن جباران
    مردم در کارهاي تو به همان چشم مي‌نگرند که تو در کارهاي واليان پيش از خود مي‌نگري و دربارة تو همان مي‌گويند که تو دربارة آنها مي‌گويي    اهميت نگرش مردم    هرچه خدا بر تو فريضه کرده است، ادا کن    اداي فرايض الهي
    بايد بهترين اندوخته‌ها در نزد تو اندوختة کار نيک باشد    اندوختن کار نيک    دربارة خويشاوندانت و افراد رعيت، هر که دوستش مي‌داري، انصاف را رعايت فرماي    رعايت انصاف در برابر همگان
    مهرباني به رعيت و دوست داشتن آنها و لطف در حق ايشان را شعار دل خود ساز    مهرباني به مردم    خدا با هرکه خصومت کند، حجتش را نادرست سازد    عدم استدلال صحيح کفار
    آنان دو گروه‌اند: يا هم‌کيشان تو هستند يا همانندان تو در آفرينش. از آنها خطاها سر خواهد زد و علت‌هايي عارضشان خواهد شد و به‌ عمد يا خطا، لغزش‌هايي کنند. پس، از عفو و بخشايش خويش نصيبشان ده.    رفتار صميمانه با آحاد مردم    هيچ‌ چيز چون ستمکاري نعمت خدا را دگرگون نسازد و خشم خدا را برنينگيزد    نهي از ستمکاري
    ستون دين و انبوهي مسلمانان و سازوبرگ در برابر دشمنان، عامة مردم هستند    پشتوانة مردمي حکومت    محبوب‌ترين کارها نزد تو کارهايي باشد که با ميانه‌روي سازگارتر بود و با عدالت دمسازتر و خشنودي رعيت را در پي داشته باشد    ميانه‌روي در کارها
    از عيب‌هاي مردم، آنچه از نظرت پنهان است، مخواه که آشکار شود    عيب‌پوشي        عدالت‌ورزي در امور
    بايد که دورترين افراد رعيت از تو و دشمن‌ترين آنان در نزد تو، کسي باشد که بيش از ديگران عيب‌جوي مردم است.    دوري از عيب‌جويان        کسب رضايتمندي مردم
    از مردم گره هر کينه‌اي را بگشاي و از دل بيرون کن    کينه نداشتن از مردم    خواص و نزديکان چون حادثه‌اي پيش آيد، کمتر از هرکس به ياري‌اش برخيزند و در برابر سختي‌هاي روزگار، شکيبايي شأن بس اندک است    عدم ياري نزديکان در بحران
    گفتة سخن‌چين را تصديق مکن؛ زيرا سخن‌چين خيانت‌کار است    عدم باور به سخن‌چين        بي‌صبري نزديکان در سختي‌ها
    با بخيلان رأي مزن که تو را از جود و بخشش باز دارند    عدم مشورت با بخيلان    بي‌مشورت ديگران به کارشان مگمار؛ زيرا به رأي خود کار کردن و از ديگران مشورت نخواستن، گونه‌اي ستم و خيانت است    مشورت به هنگام به‌کارگيري
    با حريصان رأي مزن؛ زيرا حرص و طمع را در چشم تو مي‌آرايند    عدم مشورت با حريصان    در عواقب کارها بيشتر مي‌نگردند    عاقبت‌انديشي
    مبادا که اينان همراز و همدم تو شوند؛ ياور گناهکاران و مددکار ستم‌پيشگان بوده‌اند    کنار گذاشتن وزيران ستمکار    در ارزاقشان بيفزايي؛ زيرا فراواني ارزاق، آنان را بر اصلاح خود نيرو مي‌دهد و از دست‌اندازي به مالي که در تصرف دارند، بازمي‌دارد    تأمين کامل معيشت کارکنان
    برگزيده‌ترين وزيران تو کساني‌اند که سخن حق بر زبان آرند    انتخاب حق‌گويان    در کارهايشان تفقد کن و کاوش نماي    نظارت بر کارگزاران
    ستايش آميخته با تملق، سبب خودپسندي شود و آدمي را به سرکشي وا‌دارد    سرکشي براثر تملق    جاسوساني از مردم راست‌گوي و وفادار به خود بر آنان بگمار    استفاده از ناظران اطلاعاتي راست‌گو
    نبايد که نيکوکار و بدکار در نزد تو برابر باشند    عدم برابري نيکوکار و بدکار نزد حاکم    بايد به سبب خيانتي که کرده، تنش را به تنبيه بيازاري    بازخواست خيانت‌کار
    بهترين چيزي که حسن ظن والي را به رعيتش سبب مي‌شود، نيکي کردن والي است در حق رعيت و کاستن از بار رنج آنان    تلاش براي ايجاد حسن ظن به مردم    در کار خراج، نيکو نظر کن    نظارت بر ماليات دهي
    سنتي مياور که به سنت‌هاي نيکوي گذشته زيان رساند    عدم‌ تغيير سنت‌هاي نيک گذشته    زيرا صلاح کار خراج و خراج‌گزاران، صلاح کار ديگران است و ديگران حالشان نيکو نشود؛ مگر به نيکو شدن حال خراج‌گزاران    تعامل همه بخش‌ها با ماليات گيرنده
    تو بايد در اين ‌باره چنان باشي که حسن ظن رعيت براي تو فراهم آيد    کسب حسن ظن مردم    زيرا خراج حاصل نشود، مگر به آباداني زمين؛ و هرکه خراج طلبد و زمين را آباد نسازد، شهرها و مردم را هلاک کرده است    رابطة ماليات بارونق اقتصادي
    پاداش نيک بهرة کساني شود که آن سنت‌هاي نيکو نهاده‌اند    پاداش براي بنيان‌گذاران سنت‌هاي نيکو    هرگاه از سنگيني خراج يا آفت محصول يا بريدن آب و نيامدن باران يا دگرگون شدن زمين، چون در آب فرورفتن آن يا بي‌آبي، شکايت نزد تو آوردند، از هزينه و رنجشان بکاه    بخشش ماليات در زمان کاهش درآمد
    با دانشمندان و حکيمان فراوان گفت‌و گو کن    مشورت با علما    دبير بايد به پايگاه و مقام خويش در کارها آگاه باشد    آگاهي مردم به ‌جايگاه خويش
    رعيت را صنف‌هايي است که کارشان جز به يکديگر اصلاح نشود و از يکديگر بي‌نياز نباشند    ضرورت تعامل صنف‌هاي مختلف    مباد که در گزينش آنها بر فراست و اعتماد و حسن ظن خود تکيه کني    عدم اعتماد به باهوشي و حسن ظن خود
    صنفي از ايشان لشکرهاي خدايند و صنفي دبيران خاص و صنفي قاضيان عدالت‌گسترند و صنفي کارگزاران‌اند که بايد در کار خود انصاف و مدارا را به کار دارند و صنفي جزيه دهندگان و خراج‌گزاران‌اند    ادارة منصفانه صنف‌هاي مختلف    مردمان با ظاهر آرايي و نيکو خدمتي، خويشتن را در چشم واليان عزيز گردانند    مراقبت از تملق و رياکاري
    لشکرها به‌ فرمان خدا دژهاي استوار رعيت‌اند و زينت واليان    نظاميان، مدافعان کشور    دبيرانت را به کارهايي که براي حکام پيش از تو بر عهده داشته‌اند، بيازمايي    انتخاب بهترين دبير
        نظاميان، زينت حاکمان    از آن ميان، بهترين آنها را که در ميان مردم اثري نيکوتر نهاده‌اند و به امانت چهره‌اي شناخته‌اند، اختيار کن    انتصاب امانت‌دار
    دين به لشکرها عزت يابد و راه‌ها به آنها امن گردد    نظاميان، عامل امنيت داخلي    بر سر هر کاري از کارهاي خود، از ميان ايشان رئيسي برگمار    انتخاب مدير براي همة رده‌ها
        نظاميان، عزت دين    اگر در دبيران تو عيبي يافته شود و تو از آن غفلت کرده باشي، تو را به آن بازخواست کنند    پاسخ‌گو بودن فرماندهان در قبال خطاي زيردستان
    کار لشکر سامان نيابد، جز به خراجي که خداوند براي ايشان مقرر داشته    وابستگي سيستم‌هاي نظامي به ماليات    اگر کسي باز هم دست به احتکار کالا زد، کيفرش ده و عقوبتش کن    مجازات محتکرين
    مقرر داشته تا در جهاد با دشمنانشان نيرو گيرند و به آن در به سامان آوردن کارهاي خويش اعتماد کنند و نيازهايشان را برآورد    نيرو گرفتن براي جهاد با دشمن    در کارشان نظر کن؛ خواه در حضرت تو باشند يا در شهرهاي تو    نظارت از راه دور و نزديک
        برآورده کردن نياز نظاميان    از تو خواسته‌اند که حق همه را اعم از دور و نزديک، نيکو رعايت کني    عدالت‌طلبي
    اين دو صنف برپاي نمانند، مگر به صنف سوم که قاضيان و کارگزاران و دبيران‌اند    وابستگي نظاميان به قاضيان و کارگزاران    زيرا اين بهانه که کارهاي خرد را به سبب پرداختن به کارهاي مهم و بزرگ از دست هشتن، هرگز پذيرفته نخواهد شد    توجه هم‌زمان به امور خرد و کلان
    اينها که برشمردم، استوار نمانند، مگر به بازرگانان و صنعت‌گران که گرد هم مي‌آيند تا سودي حاصل کنند    وابستگي سيستم دفاعي به امور بازرگاني    پس همت خود را از پرداختن به نيازهايشان دريغ مدار و به تکبر بر آنان چهره دژم منماي    رسيدگي در کار نيازمندان
    آن گاه از لشکريان خود آن را که در نظرت نيک‌خواه‌ترين آنها به خدا و پيامبر او و امام توست، به ‌کار گير    به‌کارگيري افراد ولايت‌مدار    کساني از امينان خود را که خداترس و فروتن باشند، براي نگريستن در کارهايشان برگمار    انتخاب ناظران خداترس
    آن گاه به مردم صاحب حسب و خوش نام بپيوند، از خاندان‌هاي صالح که سابقه‌اي نيکو دارند    ارتباط با افراد خوش‌سابقه    با مردم چنان باش که در روز حساب که خدا را ديدار مي‌کني، عذرت پذيرفته آيد    آخرت‌انديشي
    آن گاه به کارهايشان آن چنان بپرداز که پدر و مادر به کار فرزند خويش مي‌پردازند    انجام دلسوزانة امور    تيماردار يتيمان باش    توجه به يتيمان
    به کارهاي بزرگ مي‌پرداز    اهميت به کارهاي بزرگ    غمخوار پيران از کار افتاده باش    توجه به سالخوردگان
    زيرا الطاف کوچک را جايي است که از آن بهرهء‌مند مي‌شوند و توجه به کارهاي بزرگ را هم ‌جايي است که تو از آن بي‌نياز نخواهي بود    نگاه خرد و کلان    براي کساني که به تو نياز دارند، زماني را معين کن    تعيين وقت ملاقات
    بايد برگزيده‌ترين سران سپاه در نزد تو کسي باشد که در بخشش به افراد سپاه قصور نورزد و به آنان ياري رساند و از مال خويش بهره‌مندشان سازد که هزينة خود و خانواده‌شأن را که برجاي نهاده‌اند، کفايت کند    رفع نيازهاي اقتصادي نظاميان    براي ديدار با ايشان به مجلسي عام بنشين    نشست ساده با مردم
    نظر دار که هريک در چه‌ کاري تحمل رنجي کرده‌اند تا رنجي را که يکي تحمل کرده، به‌ حساب ديگري نگذاري و کمتر از رنج و محنتي که تحمل کرده، پاداشش مده    پاداش متناسب با کار    اگر چيزي مي‌بخشي، چنان بخش که گويي تو را گوارا افتاده است    بخشش بي‌منت
    چون کاري بر تو دشوار گردد و شبهه آميز شود، در آن کار به خدا و رسولش رجوع کن    الگوپذيري از قرآن و سنت    پاسخ دادن به کارگزاران درجايي که دبيرانت درمانده شوند    پاسخ‌گويي در مواقع درماندگي
    از اولوا الامر خويش فرمان بريد    اطاعت‌پذيري از ولي امر    ديگر برآوردن نيازهاي مردم است در روزي که بر تو عرضه مي‌شوند، ولي دستيارانت در اداي آنها درنگ و گراني مي‌کنند    اقدام در رفع نيازهاي مردم
    براي داوري در ميان مردم، يکي از افراد رعيت را برگزين که در نزد تو برتر از ديگران بود؛ از آن‌ کسان که کارها بر او دشوار نمي‌آيد؛    انتخاب بازرسان خستگي‌ناپذير    کار هر روز را در همان روز به انجام رسان    انجام دادن کار در زمان خود
    مردمي که مدعيان با ستيزه و لجاج رأي خود را بر او تحميل نتوانند کرد    انتخاب بازرسان با ثبات رأي    بهترين وقت‌ها و بيشترين ساعات عمرت را براي آنچه ميان تو و خداست، قرار ده    ارتباط با خدا
    بر آن اصرار نورزد و چون حقيقت را شناخت، در گرايش به آن درنگ ننمايد و نفسش به آزمندي متمايل نگردد و به اندک فهم، بي‌آنکه به عمق حقيقت رسد، بسنده نکند    عدم حرص و طمع    بايد در اقامة فرايضي که خاص خداست، نيت خويش را خالص گرداني    خلوص نيت در انجام فرايض ديني
        عميق انديشيدن در درک حقايق    روي پوشيدنت از مردم به دراز نکشد؛ زيرا روي پوشيدن واليان از رعيت خود، گونه‌اي نامهرباني است به آنها    ارتباط پيوسته با مردم
    از تشويق و ترغيب ديگران، به يکي از دو طرف دعوا متمايل نشود    بي‌طرفي در دعاوي    اگر والي از مردم رخ بپوشد، چگونه تواند از شوربختي‌ها و رنج‌هاي آنان آگاه شود    ناآگاهي از وضع مردم
    پس داوري مردي چون او را نيکو تعهد کن و نيکو نگهدار و در بذل مال به او گشاده‌دستي به خرج ده تا گرفتاري‌اش برطرف شود و نيازش به مردم نيفتد    قدرداني از ارزيابان    به هيچ ‌يک از اطرافيان و خويشاوندانت زميني را به اقطاع مده    عدم امتيازدهي به نزديکان
        رفع نياز ارزيابان    اجراي حق را دربارة هرکه باشد، چه خويشاوند و چه بيگانه، لازم بدار    اجراي عدالت براي همه
    در کار کارگزارانت بنگر و پس از آزمايش به کارشان برگمار؛ نه به سبب دوستي با آنها    اخذ آزمايش قبل از انتصاب    چشم به عاقبت دار، هرچند تحمل آن بر تو سنگين آيد    عاقبت‌انديشي
        به‌کارگيري با ملاک بي‌طرفي    اگر رعيت بر تو به ستمگري گمان برد، عذر خويش را به آشکارا با آنان در ميان نه و با اين کار از بدگماني شان بکاه    اطلاع‌رساني شفاف
    در اين کار، نيکو نظر کن که اين دين در دست بدکاران اسير است    دقت در انتخاب افراد    اگر دشمنت تو را به صلح فراخواند، از آن روي برمتاب    صلح‌جويي
    کارگزاران شايسته را در ميان گروهي بجوي که اهل تجربت و حيا هستند    انتخاب کارگزار مجرب و متعهد    پس از پيمان صلح، از دشمن بر‌حذر باش و نيک بر‌حذر باش؛ زيرا دشمن چه ‌بسا نزديکي کند تا تو را به ‌غفلت فرو گيرد    عدم غافلگيري توسط دشمن
    بر تو واجب آمد که همواره به ياد داشته باشي آنچه بر واليان پيش از تو رفته است، از حکومت عادلانه‌اي که داشته‌اند يا سنت نيکويي که نهاده‌اند يا فريضه‌اي که در کتاب خداست، آن را بر پاي داشته‌اند    توجه به روش مديريتي مديران قبلي    پس دورانديشي را از دست منه    دورانديشي
        برقراري عدالت    پس در آنچه برعهده‌ گرفته‌اي، خيانت مکن و پيمانت را مشکن    وفاداري در پيمان‌ها
        برقراري سنت‌هاي نيکو    بپرهيز از خون‌ها و خونريزي‌هاي ناحق    پرهيز از خونريزي ناحق
        برقراري فرايض ديني    هيچ‌ چيز بيش از خونريزي به ‌ناحق موجب کيفر خداوند نشود و نعمتش را به زوال نکشد    کيفر الهي به دليل خونريزي ناحق
    پس اقتدا کني به آنچه ما بدان عمل مي‌کرده‌ايم    پيروي از اعمال ولي امر        زوال نعمت به دليل خونريزي ناحق
    بکوشي تا از هرچه در اين عهدنامه بر عهدة تو نهاده‌ام و حجت خود در آن بر تو استوار کرده‌ام، پيروي کني    پيروي از مفاد حکم انتصاب ابلاغي    مباد که حکومت خود را با ريختن خون حرام تقويت کني؛ زيرا ريختن چنان خوني، نه ‌تنها حکومت را ناتوان و سست سازد بلکه آن را از ميان‌ بر‌مي‌دارد يا به ديگران مي‌سپارد    تضعيف حکومت در ريختن خون حرام
    از وصايا و عهود رسول خدا با من ترغيب به نماز، دادن زکات و مهرباني با غلامان بود    ترغيب به نماز    از دل‌بستگي به ستايش و چرب‌زباني‌هاي ديگران، پرهيز کن    پرهيز از چاپلوسان
        دادن زکات    زنهار از اينکه به احسان خود بر رعيت منت‌گذاري    منت نگذاشتن به سبب احسان
        مهرباني با زيردستان    خلف وعده، سبب برانگيختن خشم خدا و مردم مي‌شود    پرهيز از خلف وعده
    پيروي از هر چه که در کتاب خود بدان فرمان داده    اطاعت از فرامين الهي    خداوند سخت به خشم مي‌آيد که چيزي بگوييد و به‌جاي نياوريد    خشم خدا براثر بدقولي
    چون کاري بر تو دشوار گردد و شبهه آميز شود، در آن کار به خدا و رسولش رجوع کن    رجوع به خدا و رسولش هنگام شبهه‌ها    پيماني مبند که در آن تأويل را راه تواند بود    دقت در مفاد پيمان‌ها
    گرفتن محکمات، کتاب اوست و رجوع به رسول گرفتن سنت جامع اوست    اطاعت از قرآن و رسول خدا    به عبارت‌هاي دوپهلو که در آن ايهامي باشد، تکيه منماي    عدم ايهام در مفاد پيمان‌ها
    بايد که خداي سبحان را ياري نمايد به دل و دست و زبان خود    ياري‌رساندن به دين خدا    مبادا که سختي اجراي پيماني که بر گردن گرفته‌اي و بايد عهد خدا را در آن رعايت کني، تو را به شکستن و فسخ آن وادارد؛ بي‌آنکه در آن حقي باشد    پايداري در پيمان
    بدان که تو را به بلادي فرستاده‌ام که پيش از تو دولت‌ها ديده؛ برخي دادگر و برخي ستمگر    توجه به حکومت‌هاي گذشته    از شتاب کردن در کارها پيش از رسيدن زمان آنها بپرهيز    عجله نکردن در انجام برخي امور
    زيرا تو برتر از آنها هستي و آنکه تو را بر آن سرزمين ولايت داده، برتر از توست و خداوند برتر از کسي است که تو را ولايت داده است    برتري خداوند بر همگان    از سستي در انجام دادن کاري که زمان آن فرا رسيده است بپرهيز    تأخير نکردن در انجام امور
    تو را در برابر خشم او تواني نيست و از عفو و بخشايش او هرگز بي‌نياز نخواهي بود    محتاج بودن به پروردگار    پس هر چيز را به‌جاي خود بنه    انجام کارها در جاي خود
    انصاف را رعايت نماي که اگر چنين نکني، ستم کرده‌اي    رعايت انصاف    هر کار را به هنگامش به انجام رسان    انجام کارها در زمان مناسب
    هر که بر بندگان خدا ستم کند، افزون بر بندگان، خدا نيز خصم او بود    دشمني خداوند با ستمکاران    بپرهيز از اينکه به خود اختصاص دهي؛ چيزي را که همگان را در آن حقي است    پرهيز از تخصيص امکانت عمومي براي خود
    مردم را عيب‌هايي است و والي از هر کس ديگر به پوشيدن آنها سزاوارتر است    پوشاندن عيب‌هاي مردم    به هنگام خشم، خويشتن‌دار باش و از شدت تندي و تيزي خود بکاه    خويشتن‌داري هنگام خشم
    به پرهيزگاران و راست‌گويان بپيونديد    ارتباط با متقيان و صادقان    سخن زشت بر زبان مياور    پرهيز از بدزباني
    با هر يک چنان رفتار کن که او خود را بدان ملزم ساخته است    رفتار معتدلانه با هرکسي    تو بر خود مسلط نشوي، مگر آنگاه ‌که بيشتر همتت ياد بازگشت به‌ سوي پروردگارت شود    ياد خدا مسبب آرامش
    سنت نيکويي را که بزرگان اين امت به آن عمل کرده‌اند و رعيت بر آن سنت به ‌نظام آمده و حالش نيکو شده است، مشکن و سنتي مياور که به سنت‌هاي نيکوي گذشته زيان رساند    نشکستن سنت‌هاي نيکو    بکوش تا اعمالت بي‌هيچ عيب و نقصي گزارده آيد و صلح سبب برآسودن سپاهيانت شود و کشورت را امنيت بخشد    گزاردن کامل عبادات
    بايد که بهترين ماية شادماني واليان بر پاي داشتن عدالت در بلاد باشد    عدالت‌ورزي در بين مردم        آسايش نظاميان در زمان صلح
    براي اينان از بيت‌المال حقي مقرر دار    تعيين حق از بيت‌المال        صلح سبب امنيت کشور
    گروه ناتوانان و بينوايان، به عدالت تو نيازمندتر از ديگران‌اند    برقراري عدالت براي نيازمندان    هيچ ‌يک از واجبات خداوندي که مردم با وجود اختلاف در آرا و عقايد، در آن‌ هم داستان و هم ‌رأي هستند، بزرگ‌تر از وفاي به عهد و پيمان نيست    وفاي به عهد
    براي خدايي که آفريدگار توست، در برابرشان فروتني نمايي    فروتني برابر نيازمندان        
    ب) کدگذاري محوري: کدگذاري محوري، فرايند تبديل مفاهيم به مؤلفه‌هاست. براي اين کار، نظريه‌پرداز از مجموعة مفاهيم مرحلة کدگذاري باز را برخي به ‌عنوان مقوله انتخاب مي‌کند و طي فرايندي ديگر مفاهيم هم ‌معنا را به آن مرتبط مي‌سازد (استراوس و کوربين،1387، ص 22). در کدگذاري محوري، ابتدا پديدۀ محوري پژوهش، بر اساس تأکيد مصاحبه‌ شوندگان و مباني نظري تحقيق، تعيين گرديدند و سپس مقوله‌ها و طبقه‌هاي فرعي به شرح زير شناسايي شدند:
    1. پديدۀ محوري: پديدۀ محوري همان برچسب مفهومي است که در تحقيق در نظر گرفته مي‌شود. پس از جمع‌آوري و تحليل داده‌ها در مرحلۀ کدگذاري باز، بر اساس تمرکز مصاحبه‌شوندگان و بررسي ادبيات تحقيق، «حکمراني خوب» به ‌عنوان مقولۀ پديده يا مقولۀ محوري انتخاب شد.
    2. شرايط علّي: اين شرايط باعث ايجاد و توسعۀ پديدۀ محوري مي‌شوند. به استناد يافته‌هاي حاصل از کدگذاري عهدنامة مالک اشتر، ابعاد عمل به تکليف (تکليف‌گرايي) و طاعت و تسبيح خدا، به ‌عنوان شرايط علّي حکمراني خوب شناسايي شدند.
    3. راهبردها: راهبرد‌هاي نيل به حکمراني خوب که بيانگر تعاملات و فعاليت‌هايي‌اند که در واکنش به پديدۀ محوري و تحت تأثير شرايط مداخله‌گر و عوامل زمينه‌اي اتخاذ مي‌شوند، عبارت‌اند از: نهادينه‌سازي مبارزه با فساد، شايسته‌سالاري، هم‌افزايي بين قوا، قانونمندي و قانون‌گرايي، استقرار نظام معيشتي مناسب، شفاف‌سازي، و اتخاذ سياست‌هاي مناسب با نگاه به آينده.
    4. شرايط زمينه‌اي: اين شرايط را مجموعه‌اي از متغيرها و مقوله‌هاي خاص تشکيل مي‌دهند که با شرايط عام (عوامل مداخله‌گر)، بر راهبردهاي حکمراني خوب تأثير مي‌گذارند. اين شرايط عبارت‌اند از: نظارت بر کارکنان، مشورت‌پذيري، سوء استفاده نکردن از قدرت و داشتن سعة ‌صدر.
    5. شرايط مداخله‌گر: در اين بررسي، شرايط مداخله‌گر شرايط عامي قلمداد شده‌اند که همراه با عوامل زمينه‌اي، راهبردهاي حکمراني خوب را تحت‌ تأثير قرار مي‌دهند. در الگوي معرفي ‌شده، اين شرايط شامل پاسخ‌گويي، کلان‌گرايي، وصول درآمدهاي عمومي و سنت‌گرايي است.
    6. پيامدها: برخي از مقوله‌ها، پيامدها و نتايج اجراي راهبرد حکمراني خوب‌اند. بر اساس داده‌هاي گردآوري‌ شده، حکمراني خوب موجب پيامدهاي عدالت‌محوري، افزايش امنيت داخلي و خارجي، افزايش رفاه و آرامش، و پشتوانة مردمي حکومت مي‌شود.
    بعد    مقوله    مؤلفه    مفاهيم
    شرايط علّي    عمل به تکاليف
    (تکليف‌گرايي)    انجام واجبات و دستورات الهي    اطلاعات از خدا، ترس از خدا، پيروي کامل از واجبات و سنت‌ها، پيروي از قرآن، اداي فرايض الهي، ترغيب به نماز، برقراري فرايض ديني، دادن زکات، گزاردن کامل عبادات، خلوص نيت در انجام فرايض ديني
        طاعت و تسبيح خدا    آرامش دل با ياد و ياري خدا    ارتباط با خدا، اطاعت از فرامين الهي، اطاعت از قرآن و رسول خدا، ياري ‌رساندن به دين خدا، ياد خدا مسبب آرامش، عميق انديشيدن در درک حقايق

    راهبردها    نهادينه‌سازي مبارزه با فساد    مقابله با ستمگران    کنار گذاشتن وزيران ستمکار، نهي از ستمکاري، نيرو گرفتن براي جهاد با دشمن، دشمني خداوند با ستمکاران، خوار شدن جباران
            نظارت و ارزيابي بازرسان وفادار    انتخاب حق‌گويان، نظارت بر کارگزاران، استفاده از ناظران اطلاعاتي راست‌گو، انتصاب امانت‌دار، نظارت از راه دور و نزديک، انتخاب ناظران خداترس، انتخاب بازرسان خستگي‌ناپذير، انتخاب بازرسان با ثبات رأي، رفع نياز ارزيابان، قدرداني از ارزيابان
            پاداش نيکوکاران و تنبيه مجرمين    پاداش براي بنيان‌گذاران سنت‌هاي نيکو، پاداش متناسب با کار، مجازات محتکرين، بازخواست خيانت‌کار
        شايسته‌سالاري    انتصاب مديران ولايت‌مدار و مجرب    به‌کارگيري افراد ولايت‌مدار، انتخاب بهترين دبير، انتخاب مدير براي همة رده‌ها، انتخاب کارگزار مجرب و متعهد، اخذ آزمايش قبل از انتصاب، به‌کارگيري با ملاک بي‌طرفي، دقت در انتخاب افراد،
            مشورت با افراد کاردان    عدم مشورت با بخيلان، عدم مشورت با حريصان، مشورت با علما، ارتباط با افراد خوش‌سابقه، مشورت به هنگام به‌کارگيري
            مسئوليت‌پذيري    انجام دلسوزانة امور، انجام دادن کار در زمان خود، عجله نکردن در انجام برخي امور، تأخير نکردن در انجام امور، انجام کارها در جاي خود، انجام کارها در زمان مناسب
        هم‌افزايي بين قوا    تقويت تعامل اجزاي حکومت    تعامل همه بخش‌ها با ماليات گيرنده، ضرورت تعامل صنف‌هاي مختلف، وابستگي سيستم دفاعي به امور بازرگاني، وابستگي سيستم‌هاي نظامي به ماليات، وابستگي نظاميان به قاضيان و کارگزاران
        قانونمندي و قانون‌گرايي    وفاي به عهد و دقت در انعقاد مفاد پيمان‌ها    وفاداري در پيمان‌ها، پرهيز از خلف وعده، خشم خدا بر اثر بدقولي، دقت در مفاد پيمان‌ها، عدم ايهام در مفاد پيمان‌ها، پايداري در پيمان، وفاي به عهد، پيروي از مفاد حکم انتصاب ابلاغي
        استقرار نظام معيشتي مناسب    معيشت و رفاه کارکنان    تأمين کامل معيشت کارکنان، برآورده کردن نياز نظاميان، رفع نيازهاي اقتصادي نظاميان
        شفاف‌سازي    شفافيت در اطلاع‌رساني به مردم    اطلاع‌رساني شفاف، ارتباط با متقيان و صادقان
        اتخاذ سياست‌هاي مناسب با نگاه به آينده    آينده‌نگري    عاقبت‌انديشي، آخرت‌انديشي، دورانديشي، اندوختن کار نيک

    پيامدها    عدالت‌محوري در جامعه    عدالت و انصاف در امور    ميانه‌روي در امور، مهرباني با مردم، رفتار صميمانه با آحاد مردم، عدم برابري نيکوکار و بدکار نزد حاکم، ادارة منصفانه صنف‌هاي مختلف، بي‌طرفي در دعاوي، برقراري عدالت، رفتار معتدلانه با هرکسي، عدالت‌ورزي در بين مردم، برقراري عدالت براي نيازمندان، رعايت انصاف در برابر همگان، عدالت‌ورزي در امور، عدالت‌طلبي، اجراي عدالت براي همه، رعايت انصاف، ميانه‌روي در کارها
        افزايش امنيت داخلي و خارجي    اهميت کار نظاميان در برقراري امنيت    پيکار با دشمن، نظاميان مدافعان کشور، نظاميان زينت حاکمان، نظاميان عامل امنيت داخلي، نظاميان عزت دين، نيرو گرفتن براي جهاد با دشمن، عدم غافلگيري توسط دشمن
            صلح‌خواهي    صلح‌جويي، آسايش نظاميان در زمان صلح، صلح سبب امنيت کشور
        افزايش رفاه و آرامش    رسيدگي به امور بازنشستگان    توجه به سالخوردگان، تعيين وقت ملاقات
            رسيدگي به نيازمندان    فروتني برابر نيازمندان، رسيدگي در کار نيازمندان، توجه به يتيمان
        پشتوانة مردمي حکومت    رسيدگي و رعايت حال مردم و جامعه    اصلاح امور مردم، رسيدگي به کار مردم، پشتوانة مردمي حکومت، مهرباني با زيردستان، کسب رضايتمندي مردم، نشست ساده با مردم، اقدام در رفع نيازهاي مردم، ارتباط پيوسته با مردم، اهميت نگرش مردم، کينه نداشتن از مردم، تلاش براي ايجاد حسن ظن به مردم، کسب حسن ظن مردم
    شرايط زمينه‌اي (تعهد مداري)    نظارت بر کارکنان    پوشيدن عيوب و دوري از عيب‌جويان    عيب‌پوشي، دوري از عيب‌جويان، پوشاندن عيب‌هاي مردم
            اجتناب از رياکاران و چاپلوسان    عدم باور به سخن‌چين، مراقبت از تملق و رياکاري، سرکشي براثر تملق، پرهيز از چاپلوسان
        مشورت‌پذيري    تبعيت از ولي امر    اطاعت‌پذيري از ولي امر، پيروي از اعمال ولي امر، رجوع به خدا و رسولش هنگام شبهه‌ها،
        

    سوءاستفاده نکردن از قدرت    اجتناب از استبداد و مغرور شدن    مستبد نشدن به سبب پست سازماني، محتاج بودن به پروردگار، عدم اعتماد به باهوشي و حسن ظن خود، تصور عظمت خدا در هنگام غرور، برتري خداوند بر همگان، کنترل نفس
            اجتناب از ريختن خون ناحق    پرهيز از خونريزي ناحق، زوال نعمت به دليل خونريزي ناحق، کيفر الهي به دليل خونريزي ناحق، تضعيف حکومت در ريختن خون حرام
            نداشتن چشمداشت هنگام بخشش و احسان    عدم ندامت از بخشش، شاد نشدن از عقوبت کسي، منت نگذاشتن از احسان، بخشش بي‌منت، عدم حرص و طمع
        داشتن سعة‌ صدر    کم‌تحملي نزديکان در شرايط سخت    عدم ياري نزديکان در بحران، بي‌صبري نزديکان در سختي‌ها، عدم امتيازدهي به نزديکان، پرهيز از تخصيص امکانت عمومي براي خود
            خونسردي هنگام خشم    شتاب نکردن در خشم، خويشتن‌داري هنگام خشم، پرهيز از بدزباني
    شرايط مداخله‌گر (تعامل مداري)    پاسخ‌گويي    پاسخ‌گويي سلسله ‌مراتب    آگاهي مردم به جايگاه خويش، پاسخگويي در مواقع درماندگي، پاسخ‌گو بودن فرماندهان در قبال خطاي زيردستان
        کلان نگري    اهميت دادن به امور کلان در کنار امور خرد    توجه هم‌زمان به امور خرد و کلان، اهميت به کارهاي بزرگ، نگاه خرد و کلان
        وصول درآمدهاي عمومي    سيستم مالياتي براي رونق اقتصادي    نظارت بر ماليات دهي، رابطة ماليات با رونق اقتصادي، بخشش ماليات در زمان کاهش درآمد، تعيين حق از بيت‌المال
        سنت‌گرايي    اهميت به پيشينيان و سنت‌هاي نيک    عدم‌ تغيير سنت‌هاي نيک گذشته، توجه به روش مديريتي مديران قبلي، برقراري سنت‌هاي نيکو، نشکستن سنت‌هاي نيکو، توجه به حکومت‌هاي گذشته، الگوپذيري از قرآن و سنت
    ج) کدگذاري انتخابي: اين مرحله از کدگذاري، فرايند يکپارچه‌سازي و بهبود مقوله‌ها براي شکل‌گيري نظريه است (استراوس و کوربين،1387، ص 22) که بر اساس نتايج دو مرحلة قبلي کدگذاري-  که به‌عنوان مراحل مقدماتي و زمينه‌ساز براي نظريه‌پردازي، مقوله‌ها و روابط مقدماتي را به‌ عنوان سازه‌ها و اصول اصلي نظريه در اختيار مي‌گذارند- به توليد نظريه مي‌پردازد و به ‌اين ‌ترتيب، مقولة محوري را به شکلي نظام‌مند به ديگر مقوله‌ها ربط مي‌دهد و آن روابط را در چارچوب يک روايت روشن مي‌کنند؛ همچنين مقوله‌هايي را که نيازمند بهبود و توسعة بيشتري هستند، را اصلاح مي‌کند.

    شکل 3. الگوي پارادایم کدگذاری محوری حکمرانی خوب
    نتيجه‌گيري
    از ديرباز توجه به ماهيت حکومت‌ها، چگونگي روابط ميان مردم و عناصر حکومتي، خصايص کارگزاران حکومت، شيوه و منش صاحب‌منصبان حکومتي، وجود شائبه‌هاي فساد، همچون ناکافي بودن چارچوب‌هاي قانوني، نظام‌هاي مالي ناکارآمد، سازوکارهاي نظارتي نامناسب و دخالت سياسي بيش‌ از حد، مورد توجه انديشمندان بوده است. به ‌رغم ارائة طرح‌هاي مختلف، اجماعي در اين موارد وجود ندارد و طرح نظرية حکمراني خوب در بين محافل علمي، پاسخي به حل مناقشات سياسي و بهبود انجام وظايف حاکميتي است. از سوي ديگر، در آموزه‌هاي ديني و سيرة عملي معصومين، مفهوم حکمراني خوب و مؤلفه‌هايش بيان شده است که مي‌بايست در بسترهاي توحيدي و معنوي تبيين شود. سخنان امام علي در نامه به مالک اشتر و خواسته‌هاي ايشان از کارگزاران حکومت‌هاي اسلامي، در قالب مجموعة ارزشمندي به نام فرمان امام علي به مالک اشتر براي بشريت به ميراث مانده است. با توجه به متن عهدنامة مالک اشتر و بيانات ارزشمند امام علي هيچ حکومتي نمي‌تواند يک ارتباط يک‌ سويه و رئيس و مرئوسي داشته باشد؛ بلکه جريان و تبادل اطلاعات بين حکومت و شهروندان بايد يک امر هميشگي و مداوم باشد. با توجه به کامليت و جامعيت عهدنامة مالک اشتر براي همة اعصار و زمان‌ها، توجه به مفاهيم آن لازم و ضروري است و موجب افزايش رضايتمندي مردم از زندگي و جامعة خويش مي‌گردد. هدف اصلي اين پژوهش، طراحي الگوي حکمراني خوب بر اساس عهدنامة مالک اشتر است و بدين منظور با استفاده از روش پژوهش كيفي و راهبرد داده‌بنياد به دنبال دست يازيدن به اين هدف مي‌باشد. اطلاعات به‌ دست‌ آمده با كمك سه نوع كدگذاري باز، انتخابي و محوري، دسته‌بندي شد و در نهايت، الگويي کيفي به شرح زير استخراج گرديد:
    شرايط علّي: شرايط علي در فرايند حکمراني خوب دو مقوله عمل به تکليف (تکليف‌گرايي) و طاعت و تسبيح خداوند متعال است.
    راهبردها: حکمراني خوب و ساري و جاري ساختن آن در تمام سطوح جامعه، مستلزم نهادينه‌سازي مبارزه با فساد، شايسته‌سالاري، هم‌افزايي بين قوا، قانونمندي و قانون‌گرايي، استقرار نظام معيشتي مناسب، شفاف‌سازي و اتخاذ سياست‌هاي مناسب با نگاه به آينده است.
    شرايط زمينه‌اي: وجود برخي نارسايي‌ها و مشکلات در فضاي داخلي حکومت‌ها مانع اجراي کامل و مؤثر راهبردهاي حکمراني خوب مي‌شوند که عبارت‌اند از: عدم نظارت بر کارکنان، عدم مشورت‌پذيري، سوءاستفاده کردن از قدرت، داشتن سعة ‌صدر.
    شرايط مداخله‌گر: وجود شرايطي که منشأ آنان خارج از چارچوب است، به همراه شرايط زمينه‌اي بر راهبردهاي حکمراني خوب تأثير مي‌گذارند. بر اساس يافته‌هاي پژوهش، پاسخ‌گويي، کلان‌گرايي، وصول مطالبات عمومي و سنت، در اين خصوص تأثيرگذارند.
    پيامدها: متأثر از حکمراني خوب، پيامدهايي براي جامعه حاصل خواهد شد. اين پيامدها عبارت‌اند از: عدالت‌محوري در جامعه، افزايش امنيت داخلي و خارجي، افزايش رفاه و آرامش و افزايش پشتوانة مردمي حکومت، که به افزايش سرماية اجتماعي در جامعه و متعاقب آن، مشارکت و همراهي مردم با حکومت اشاره دارد.
    بسياري از شاخص‌ها و ويژگي‌هاي حکمراني خوب، نه تنها با اصول و مباني دين اسلام تضاد ندارد، بلكه بين آنها هم‌راستايي زيادي وجود دارد و در صورت تطبيق با اصول، فرهنگ و ارزش‌هاي ديني و ملي، الگوي مناسبي براي حکمراني است. نقطة تمايز حکمراني خوب در مديريت غربي و مديريت اسلامي، تفاوت در مبناي حکومت است. در رويکرد حکمراني خوب، مبناي حکومت، صرفاً به اراده و خواست اکثريت عددي مردم گره ‌خورده است؛ لکن از منظر رويکرد ديني، حاکميت مطلق و ذاتي بر جهان و انسان، متعلق به خداوند است و حکمراني به‌ عنوان روشي براي اعمال قدرت است که با مسئلة امامت و ولايت‌ فقيه پيوند ناگسستني دارد. در نظرية حکمراني، مشروعيت حکومت همواره از آن مردم است و بر تأمين نيازهاي مادي و رفاه فردي تأکيد دارند و افزايش مشارکت مردمي و اهداف انسان‌گرايانه، صرفاً بر امور فردي دلالت دارد؛ لکن در رويکرد اسلامي، مطلوب بودن حکومت، تنها معطوف به توسعه و رفاه مادي نيست و بسترساز تحقق رشد معنوي و اخلاقي مردم جهت نيل به سعادت اخروي است. 
     

    References: 
    • استراوس، آنسلم و همكاران، 1387، اصول روش تحقيق کيفي نظريه مبنايي: رويه‌ها و شيوه‌ها، ترجمة بيوک محمدي، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي.
    • امام جمعه زاده، سيد جواد و همكاران، 1395، «الگوي حکمراني خوب، جامعه همکار و دولت کارآمد در مديريت توسعه»، علوم سياسي، س 12، ش 36، ص 8-40.
    • الواني، سيدمهدي و همكاران، 1397، «طراحي مدل بازدارنده فساد اداري با اتکا به آموزه‌هاي نهج‌البلاغه»، مديريت در دانشگاه اسلامي، س 7، ص 147-162.
    • بازرگان، علي، 1391، مقدمه‌اي بر روش‌هاي تحقيق کيفي و آميخته، چ سوم، تهران، نشر ديدار.
    • جوشقاني ناييني، و همكاران، 1396، «تطور مفهومي نهاد و دلالت‌هاي آن بر مطالعات نهادي اقتصاد اسلامي و اقتصاد ايران»، جستارهاي اقتصادي ايران، س 14، ش 28، ص 120-97.
    • حبيب نژاد، احمد، و همكاران، 1395، «شاخص‌هاي شفافيت در حکومت اسلامي (با تأکيد بر حکومت علوي)»، حقوق اساسي، س 13، ش 9، ص 128-157.
    • دانايي‌فرد، حسن و همكاران، 1387، «تئوري رهبري اثربخش از ديدگاه امام علي: استراتژي مفهوم‌سازي تئوري بنيادي، دانشور رفتار»، مطالعات انقلاب اسلامي، ش 11، ص75-110.
    • درخشه، جلال و همكاران، 1397، «مؤلفه‌هاي حکمراني شايسته در سيرة حکومتي پيامبر اسلام»، پژوهش علم و دين، س 9، ش 1، ص1-28.
    • درخشه، جلال، شجاعي، محمد، 1394، «شاخص‌هاي حکمراني خوب در انديشه و عمل امام علي،» پژوهش‌هاي علم و دين، س 6، ش 1، ص 31-17.
    • ديهيم‌پور، مهدي و همكاران، 1397، «طراحي مدل افزايش شفافيت سازماني با رويکرد داده بنياد در سازمان‌هاي دولتي»، آموزش علوم دريايي، ش 12، ص 95-110.
    • سيد نقوي، مير علي و همكاران، 1396، «الگوي تعالي منابع انساني در سازمان‌هاي دولتي ايران» مديريت سازمان‌هاي دولتي.
    • شاکري، حميد، 1393، «تأملي بر مؤلفه‌هاي حکمراني خوب در نهج‌البلاغه»، اولين کنگره ملي تفکر و پژوهش ديني.
    • شجري پرستو، 1393، «از رکود تا بهبود اقتصادي»، تازههاي اقتصاد، دورة جديد، س 7، ش 126.
    • شريف‌زاده، فتاح و همكاران، 1382 «حکمراني خوب و نقش دولت»، فرهنگ مديريت، س 1، ش 4، ص 109-93.
    • شريفي، حسين و همكاران، 1392، «بررسي نقش فناوري اطلاعات در کاهش فساد اداري از طريق افزايش شفافيت اطلاعات، بهبود پاسخ‌گويي و ارتقاء اعتماد و درستي»، علوم و فناوري اطلاعات ايران، ش 3.
    • طاهري، محسن و همكاران، 1395 «بررسي تطبيقي مباني اصل شفافيت از ديدگاه اسلام و نظرية حکمراني خوب»، اسلام و غرب، س 3، ش 3، ص 1-25.
    • فرج‌وند، اسفنديار، 1396، «از هم‌افزايي تا هم‌آفريني»، مديريت سازمان‌هاي دولتي، دورة 6، ش 1، ص 62-51.
    • مرشدي زاد، علي، 1396، «حکمراني خوب و حکمراني مطلوب در تمدن نوين اسلامي»، آينده پژوهي ايران، س 2، ش 3، ص 125-141.
    • مقيمي، سيد محمد و همكاران، 1390 «سنجش حکمراني خوب و نقش دولت الکترونيک در ارتقاي آن»، مديريت فناوري اطلاعات، س 3، ش 8، ص 171-188.
    • منتظري، محمد و همكاران، 1397، «الگوي حکمراني خوب از ديدگاه نهج‌البلاغه: گامي در جهت تبيين الگوي اسلامي ايراني پيشرفت»، مطالعات الگوي اسلامي ايراني، س ششم، ش 11، ص 133-155.
    • ميدي، احمد، 1383، «تغيير در سياست‌هاي بانک جهاني و پيدايش نظريه حکمراني خوب»، نامة مفيد، ش 42، ص 93-118.
    • نقيبي مفرد، حسام، 1389، حکمراني مطلوب در پرتو جهاني شدن حقوق بشر، تهران، مؤسسة مطالعات و پژوهش‌هاي حقوقي.
    • يگانگي، سيده عاطفه و همكاران، 1395، «اولويت‌بندي شاخص‌هاي حکمراني خوب در سازمان‌هاي کارا (مطالعه موردي: شعب بانک رفاه استان قزوين)»، رسالت مديريت دولتي، س 7، ش 21، ص 9-1.
    • يوسفي شيخ رباط و همكاران، 1394، «طراحي مدل حکمراني خوب و مقايسه آن با اصول حکمراني خوب بانک جهاني»، اقتصاد اسلامي، س 15، ش 57، ص 31-62.
    • Approaches. (3rd Edition). SAGE Publication, Inc.
    • Carter, M. Z., Armenakis, A. A., Field, H. S., & Mossholder, K. w. (2013). Transformational leadership, relationship quality and employee performance during continuous incremental organizational change. Journal of Organizational Behavior, 34(7), pp. 942 – 958.
    • Creswell, J. (2012). Qualitive Inquiry and Research Design: Choosing Among Five
    • Creswell, J. W. (2002), Educational Research: Planning, Conducting, and Evaluating Quantitative and Qualitative Research. Upper Saddle River, NJ: Pearson Education.
    • Kaufmann, Danial (2010), "The World Wide Governance Indicators:Methodology and Analytical Issues", The World Bank Development Ressarch Group Macro economics and Growth Team September.
    • Pradhan, R. P., & Sanyal, G. S. (2011). Good governance and human development: evidence from Indian States. Journal of Social and Development Science, 1(1), 1-8.
    • UNDP (1997(, “Governance for Sustainable Human Development”, presen at: www. Undp – pogar. Or publications/ governance/ good gov. pdf.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    دیهیم پور، مهدی.(1399) طراحی الگوی حکمرانی خوب بر اساس عهدنامه‌ی مالک اشتر با رویکرد داده‌بنیاد. دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 9(2)، 21-42

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مهدی دیهیم پور."طراحی الگوی حکمرانی خوب بر اساس عهدنامه‌ی مالک اشتر با رویکرد داده‌بنیاد". دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 9، 2، 1399، 21-42

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    دیهیم پور، مهدی.(1399) 'طراحی الگوی حکمرانی خوب بر اساس عهدنامه‌ی مالک اشتر با رویکرد داده‌بنیاد'، دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 9(2), pp. 21-42

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    دیهیم پور، مهدی. طراحی الگوی حکمرانی خوب بر اساس عهدنامه‌ی مالک اشتر با رویکرد داده‌بنیاد. اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 9, 1399؛ 9(2): 21-42