تبیین مدیریت جهادی و طراحی الگوی آن در نظام جمهوری اسلامی ایران
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بهمنظور کسب استقلال و قطع وابستگی به ابرقدرتها، الگوی مدیریت جهادی، که نشئتگرفته از مفهوم «جهاد» و نظام ارزشی اسلامی و انقلابی بود، پایهریزی شد. پیام تاریخی امام راحل در 26 خرداد 1358، آغاز حرکتِ انقلابی در نهاد «جهاد سازندگی» گردید. فعالیتهای پُرشتاب جهادگران عرصة خدمت، ضمن ارائة خدمات ارزنده، اثرات زیادی برجای گذاشت و بهسرعت مشکلاتی را برطرف کرد. مدیران این نهاد در دوران دفاع مقدس نیز با بروز خلاقیتها و ابتکارات خود، موجب حیرت سایر کشورها، به ويژه ابرقدرتهای وقت شدند. ولی متأسفانه این تجربة عظیم و بزرگ انقلاب اسلامی، آنگونه که لازم بود، تدوین نگردید تا بتوان به ابتکارات و رهیافتهای گوناگون آن از دید علمی و پژوهشی در عرصههای گوناگون اشاره نمود. در سالهای اخیر، با توجه به هجمة شدید دشمنان و تشدید تحریمها علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، الگوی «مدیریت جهادی» با هدف تزریق انگیزه، عزتنفس، پیشرفت در ابعاد گوناگون نظام و عبور از پیچ تاریخی، توسط مقام معظم رهبری بازخوانی شد.
این پژوهش، بر اساس الگوی سهبعدی (که توسط مرحوم میرزایی اهرنجانی ابداع و ارائه شده) سامان يافته است. در این الگو، منظور از «بعد زمینهای»، مؤلفههای زمینهساز عوامل رفتاري و ساختاري است. منظور از «بعد رفتاری» هنجارها و الگوهای رفتاری افراد است که محتوای اصلی مدیریت جهادی را تشکیل داده و در حقیقت، جزو عوامل فعال سازمان محسوب میشود. نيز منظور از «بعد ساختاری الگو»، مؤلفههایی است كه با نظم و ترتيب خاصي به هم پیوسته و در چارچوب سازمان و مدیریت قرار میگیرد (میرزایی اهرنجانی و امیری، 1381، ص 12).
در ارتباط با پیشینة بحث، باید گفت: نتیجة بررسی پژوهشهای صورت گرفته در زمینة مدیریت جهادی، نشان میدهد که در بيشتر این پژوهشها، رویههای استاندارد و روشهای متعارف تحقیق به کار نرفته و نظر محقق یا محققان بر مبنای منابع بهکاررفته، معیار اصلی در پژوهش بوده است. علاوه بر اين، مرور پیشینة تحقیق در ارتباط با موضوع مدیریت جهادی، نشاندهندة این واقعیت است که هرچند در زمينة مدیریت جهادی، اهمیت و مبانی و مؤلفههای آن پژوهشهایی انجام شده، اما تاکنون پژوهشی در زمینۀ تبیین نظری مدیریت جهادی و ارائة صحیحترین معنای آن، همراه با طراحی الگو بر اساس تجربة موفق مدیریتی در عرصة دفاع مقدس و نهاد «جهاد سازندگی» در سه بعد زمینهای، ساختاری و رفتاری صورت نگرفته است. با توجه به خلأ موجود، محقق بر آن شد تا از طریق مراجعه و فیشبرداری از منابع مرتبط با تجربیات موفق مدیران و فرماندهان در نهاد جهاد سازندگی و هشت سال دفاع مقدس، به تدوین الگوی علمی و عملی «مدیریت جهادی» بپردازد.
بنابراین، هرچند الگوی مدیریت جهادی ریشه در بافت بومی ایران اسلامی دارد و کارکردهای موفقی به لحاظ عملی و کاربردی در سالهای اولیة پس از پیروزی انقلاب اسلامی داشته، ولی به لحاظ نظری و پژوهشی، توجه اندکی به الگوسازی آن شده است، بدينروي، محقق در گام اول، با توجه به برداشتهای متفاوتي که از ترکیب «مدیریت جهادی» وجود دارد، صحیحترین معنا را ارائه میدهد، و در گام بعد، به بررسی الگوهای رقیب مدیریت جهادی و علت رجحان الگوی سهبعدی میپردازد. در نهايت، با مراجعه به دو تجربة مهم «جهاد سازندگی» و «دفاع مقدس»، علاوه بر استخراج مؤلفههای اثرگذار و پیشران مدیریت جهادی، الگوی موضوع بحث طراحی و تبیین میگردد.
سؤال اصلی تحقیق این است که الگوی «مدیریت جهادی» در نظام جمهوری اسلامی بر اساس تجربة «جهاد سازندگی» و «دفاع مقدس» کدام است؟ در ذیل این سؤال اصلی، چند سؤال فرعي هم مطرح میشود:
مؤلفههای زمینهای مدیریت جهادی در نظام جمهوری اسلامی کداماند؟ مؤلفههای ساختاری مدیریت جهادی در نظام جمهوری اسلامی کداماند؟ مؤلفههای رفتاری مدیریت جهادی در نظام جمهوری اسلامی کداماند؟
ادبیات تحقیق
در این بحث، ابتدا مفاهیم «الگو»، «جهاد»، و، مدیریت جهادی» با لحاظ صحیحترین معنا تعریف میشوند، پس الگوهای مطرح در مدیریت جهادی بررسی و در نهایت، با توجه به الگوي مفهومی تحقیق و فرایند انجام تحقیق، الگوی سهبعدی «مدیریت جهادی» ارائه و تحلیل میگردد.
الف. الگو
اگر «الگو» را در انگلیسی، معادل «pattern» بدانیم، معنای آن شخص یا چیزی است که برای دیگران نمونة باشد. اگر «الگو» را مترادف model بدانیم، معنای نماینده یا نمونة کوچک از چیزی میدهد که از روی نظمی جدید ایجاد شده و قابل پیروی است (انصاری و همکاران،1381، ص 8-9).
«الگو» به معنای «مدل»، فرایندی است که از مرحلهای به مرحله دیگر وارد و در جریان عمل و حرکت، مرحله به مرحله کاملتر میشود. علاوه بر آن، مؤلفههای آن با هم در تعامل و ارتباط هستند (عابد جعفری و معصومیفر، 1395، ص 44).
ب. مدیریت
مديريت فراگرد بهکارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی بر مبنای یک نظام ارزشی پذیرفته شده است که از طریق برنامهریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل عملیات برای دستیابی به اهداف تعیینشده صورت میگیرد (رضائیان، 1379، ص 8).
ج. جهاد
جهاد به معنای کوشش الهی و تلاش اعتقادی، خودآگاهانه، همهجانبه، همگانی و همیشگی است، و در سطح خرد، مبارزه با نفس، و در سطح کلان، پیکار اجتماعی برای محو ظلم و بیعدالتی است (محمدی، 1388، ص 24).
جهاد در هر دو سطح، از انگیزههای درونی افراد سرچشمه میگیرد و بدون آن، جامعه کامل نیست. جهاد داراي دو وجه است: از یک سو، از بین بردن ظلم است، چه بر نفس و چه بر جامعه، و از سوي دیگر، سازندگی نفس و یا سازندگی جامعه است (همان).
د. مدیریت جهادی
یکی از مصادیق بارز جهاد، جهاد در عرصة سازمان و مدیریت است. این مفهوم در ادبیات مدیریتی، تحت عنوان «مدیریت جهادی» مطرح میشود. در یک تعریف مدیریت جهادی عبارت است از:
علم و هنر مدیریت و بسیج همهجانبه منابع مادی، انسانی و معنوی با عزم جدی و سختکوشی مبتنی بر علم، متکی به ظرفیتهای درونی در همه عرصهها، با حرکت پرشتاب و تلاش و کوشش بیوقفه در راه خدا، در مقابل دشمن یا مانع برای پیشرفت اهداف سازمان (سپهر، 1394، ص 42).
بررسی نسبت بین مدیریت جهادی با مدیریت اسلامی
چهار حالت منطقی، بین مدیریت جهادی و مدیریت اسلامی، فرض میشود: حالت اول؛ عموم و خصوص مطلق: به این معنا که مدیریت جهادی، زیرمجموعه مدیریت اسلامی میباشد. در این معنا تمام گزارههای نظری و عملی مدیریت جهادی، لزوماً یکی از انواع مدیریت اسلامی است. حالت دوم؛ عموم و خصوص من وجه: به این معنا که مدیریت اسلامی و مدیریت جهادی دارای اشتراکات و درعینحال تفاوتهایی هستند. در این حالت، بخشی از مدیریت جهادی متصور است که ذیل مدیریت اسلامی قرار نمیگیرد و بالعکس یعنی حالتی از مدیریت متصور است که اسلامی است ولی جهادی نیست. حالت سوم؛ تباین: مدیریت اسلامی و مدیریت جهادی هیچ نقطه مشترکی نداشته بلکه هرکدام نظریات و تجویزهای خاص خود را دارا هستند. در این حالت، آنچه مدیریت جهادی محسوب میشود، لاجرم مدیریت اسلامی نیست و بالعکس. حالت چهارم؛ تطابق: به این معنا که مدیریت اسلامی با مدیریت جهادی مترادف بوده و برهم تطابق دارند (احمدزاده و همکاران، 1396، ص 35-38).
نسبت منتخب و قابل قبول
از بین نسبتهای موردبحث، حالت 2 و 3 و 4 قابلقبول نمیباشند. حالت دوم مورد قبول نیست به این معنا که هر جا مدیریت جهادی تحقق داشت، قطعاً مدیریت اسلامی هم وجود دارد، ولی هر جا مدیریت اسلامی وجود داشت، ممکن است مدیریت جهادی تحقق نداشته باشد. حالت سوم نیز قابلپذیرش نیست و صحیح نیست که بگوییم بین این دو مقوله هیچ ارتباطی وجود ندارد، چراکه حداقل جواب به این حالت، این است که واژة جهاد بار ارزشی و دینی دارد پس بین آنها تباین برقرار نیست. حالت چهارم نیز قابلپذیرش نیست به این دلیل که اگر مدیریت جهادی همان مدیریت اسلامی باشد، دیگر چه ضرورتی داشت که شخصی آن را مطرح کند و چه دلیلی برای تبیین و طراحی الگوی آن وجود داشت؟!
در نتیجه نظر صحیح و منتخب منحصر در حالت 1 میباشد. با توجه به اینکه مدیریت اسلامی، مبتنی بر نظام ارزشی اسلام میباشد و یکی از ارزشهای این نظام ـ که در فروعات احکام نیز به آن اشارهشده ـ جهاد در راه خدا است، پس مدیریت جهادی در ذیل مدیریت اسلامی بحث می شود؛ اما نکته قابلتأمل این است که در برخی از شرایط همچون شرایط تحریم، تهدید، تهاجم، توطئه و خصومت دشمنان و مقابله با انبوه مشکلات و چالشها در حوزههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و...، مدیریت اسلامی اقتضاء میکند که شرایط بهگونهای دیگر اداره شود و چون مدیریت جهادی، تابع شرایط و اقتضائات است، این شیوه مدیریتی اقتضائی میباشد که تا وقتی اقتضای آن وجود دارد، این شیوه از مدیریت نیز در اداره امور کارسازتر و اثربخشتر خواهد بود. رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای در تبیین اقتضائات مدیریت جهادی میفرماید:
چنانچه مدیریت جهادی یا همان کار و تلاش صورت گرفته همراه با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت حاکم باشد، مشکلات کشور در شرایط کنونی که شامل مشکلات داخلی و برخی از فشارهای خباثت آمیز قدرتهای جهانی است، قابلحل بوده و کشور حرکت روبهجلو را ادامه خواهد داد (حسینی خامنهاي، دیدار با مسئولان مدیریت شهری تهران،23 دی 1392).
بهاینترتیب، مدیریت جهادی رویکردی اقتضایی از مدیریت اسلامی متناسب با شرایط خاص آن است؛ البته تا زمانی که خصومت و دشمنی، چه طرف دشمن بیرونی (استکبار) و دشمن درونی (هوای نفس) وجود داشته باشد، باب جهاد (جهاد اصغر، کبیر و جهاد اکبر) نیز مفتوح بوده، رویکرد مدیریت جهادی موضوعیت داشته و بهترین راهحل و بهترین شیوه برای اداره امور در فرض مذکور، بهحساب میآید.
مهمترین تجارب مدیریت جهادی در نظام جمهوری اسلامی
یکی از مصادیق برجستة مدیریت جهادی در نظام جمهوری اسلامی، تجربیات مدیران و سرداران دفاع مقدس است. مقام معظم رهبری در توصیف دفاع مقدس، آن را به گنجی تشبيه میکنند که هنوز زوایای بسیاری از آن مخفی مانده است. ایشان میفرماید: میخواهم بگویم که این جنگ، یک گنج است. آیا خواهیم توانست از این گنج استفاده کنیم؟ آن هشت سال جنگ بایستی تاریخ ما را تغذیه بکند (حسینی خامنهاي، دیدار با مسئولان دفتر هنر و ادبیات مقاومت، 25 تير 1370).
برخی از دستاوردهای مهم جنگ و مدیریت آن در عرصة ملی و فرهنگی را میتوان در بازآفرینی ارزشهایی مانند تقویت خودباوری، امید، خوشبینی به نظام، استقامت در آحاد جامعه، شکوفایی استعدادها، رشد باورهای دینی، تولد تفکر بسیجی، رشد فضايل اخلاقی و معنوی، تزکیة نظام اداری کشور، تحکیم وحدت ملی و ایجاد همگرایی در بین اقوام جامعه، خلق زیباییها، تأثیر در فرهنگ عمومی کشور، و شناخت دوست از دشمن خلاصه کرد (منصوری لاریجانی، 1379، ص 279 -313).
تجربة موفق دیگر مدیریت جهادی، تجربة نهاد «جهاد سازندگی» است. «جهاد سازندگی» در جهت تحقق فرمان امام خميني دستاوردهای ذيل را به دنبال داشت (کاوشی، 1385، ص 47).
توجه خاص به محرومان و مستضعفان و نگرشی همهجانبه به مناطق محروم روستایی؛ تلاش براي تحقق رشد کشاورزی بهعنوان محور استقلال کشور؛ ایفای وظایف سازندگی در عرصة جنگ، شهادت و بازسازی ویرانههای بهجامانده از جنگ؛ رشد شخصیت روستاییان و جلب مشارکت آنان؛ تربیت نیروهای متعهد و حزباللهی برای نظام اداری کشور با ارتقاي سطح بینش علمی و مهارتی آنان؛ و دگرگون ساختن چهرة روستاهای کشور در سایة توکل به خدا و اطاعت از ولایتفقیه.
بهواسطة دستاوردهای فوق بود که حضرت امام خمینی فرمود:
زحمات بیوقفة جهاد، این سنگرسازان بیسنگر، در دفاع مقدسمان از جمله مسائلی است که ترسیم آن در قالب الفاظ نمیگنجد. عشق جهاد در خدمت به اسلام و مردم چشم دل عشاق خدمت به دین و مردم را روشن نموده است (موسوي خمینی مراسم تجلیل و تقدیر از جهادگران جهاد سازندگی،14 آذر 1367).
مقام معظم رهبری خطاب به جهادگران فرمودد:
جهاد سازندگی به حقیقت، یکی از زادههای انقلاب است و برکات آن در جنگ و صلح، در دفاع و سازندگی برای همه مشهود بود، و امیدوارم که روز به روز این نهاد مقدس تقویت شود (حسینی خامنهاي، دیدار با اقشار مردم، 23 تير 1372). در نتیجه، با وجود تجارب موفقی که نظام در شرایط پیچیده و سخت انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی داشته است، مدیران و مسئولان نظام جمهوری اسلامی میتوانند با استفاده از این تجربیات، برای تحقق الگوی «مدیریت جهادی» تلاش نموده، آن را در صحنة کار و تلاش مجاهدانه بهکارگیرند.
بنابراین، اولاً، مدیریت جهادى بهعنوان یک مفهوم خاص در دوران دفاع مقدس و بیشتر در رفتار مدیران «جهاد سازندگى» بروز و ظهور یافته است. ثانیاً، وقتى مفهوم «مدیریت جهادى» را توسعه میدهیم جهادگونه اقدام کردن در برابر دشمنان، مشکلات، محدودیتها، موانع و چالشها را بايد لازمة آن دانست.
الگوهای ارائه شده در ارتباط با مدیریت جهادی
1. بر اساس سه حوزه تمایل، اندیشه و رفتار
در الگویی که توسط چند تن از محققان- در مقالة مقایسه تطبیقی سبک مدیریت جهادی با سایر سبکهای مدیریتی آسیبشناسی سازمانی مدیریت جهادی - ارائه شده، ویژگیهای مدیران جهادی بر اساس سه حوزه تمایل، اندیشه و رفتار شناختهشده که - به ترتیب اولویت - بر یکدیگر اثر گذاشته و در نهایت، رفتار فرد را شکل میدهد و طبق جدول 1، طبقهبندیشده است (مشایخی و همکاران، 1388، ص 27).
جدول 1. الگوی مؤلفههای مدیریت جهادی بر اساس سه حوزه تمایل، اندیشه و رفتار
حوزههای مرتبط ویژگیهای مدیریت جهادی
حوزه تمایلات ایمان به آخرت، تقوا، عدالت، نوعدوستی، آیندهنگری، تکاملگرایی، تمایل به علم و تحقیق،، گرایش به نظم و قانون.
حوزه اندیشهها جامعنگری، وجود نظام فکری، ژرفنگری، همفکری و مشورت، اعتقاد به مشارکت، اعتقاد به ولایتفقیه
حوزه رفتارها تواضع و فروتنی متعادل، اعتمادبهنفس، سرعت عمل، عیبپوشی، پایبندی به ضوابط بهجای روابط، عمل به وعدههای خود، سعهصدر، نظم در کارها، خلاقیت و ابتکار، ارتباط ساده و صریح، خوشرویی، وقار و متانت، پیشگامی در امور، خودشناسی، توان اداره امور سازمانی.
(مشایخی و همکاران، 1388)
بر اساس الگوي فوق، طی فرایندی خاص، ابتدا بر اساس عوامل گوناگون (فرهنگی، اقتصادی، عقیدتی، اقلیمی و ژنتیکی)، تمایلات یا کششهای درونی در فرد شکل ميگيرد و نظام ارزشهای او سامان مییابد. سپس بر اساس کششها و انگیزهها، او در اندیشة عملی ساختن و عینیت بخشیدن به کششهای درونی خویش برآمده و بر اساس نظام فکری خاص خود، به تعمق پرداخته و شیوه یا راهبرد مطلوب خویش را تعیین میكند و در نهایت، بر اساس اندیشههای نشئت گرفته از تمایلات خویش، به عمل و رفتار میپردازد.
2. بر اساس ابعاد پنجگانه
در این الگو، که توسط سیدمرتضی مرتضوی طراحی شده، مؤلفههای «مدیريت جهادی» بر اساس ابعادی نظیر سبک زندگی، طرز فکر، بعد عبادی، عملکرد اجرایی، و نگرش علمی در جدول 2 طبقهبندی شده است (مرتضوي ۱۳۹۲، ص 23).
جدول (2): الگوی مؤلفههای مدیریت جهادی بر اساس ابعاد پنجگانه(مرتضوی،1392)
3. بر اساس چالشها و الزامات
در این الگو - که توسط محمدرضا سلطانی در مقالة مدیریت جهادي، چالشها و الزامات ارائه گردیده است - همانگونه که در جدول 3 مشاهده میشود، ضمن شناسایی چالشهای فراروي مدیریت جهادي و طبقهبندی آنها در سه بعد ساختاري، رفتاري و زمینهای، الزامات تحقق مدیریت جهادي در سه بعد رویکردي «مدیریتی»، «انسانی» و «ساختاري» مشخص200C شده است. با توجه به این الگو، همانگونه که عوامل متعددي در شکلگیری سازمان نهادي نقش دارد، عوامل گوناگونی نیز در سست کردن پایههای مدیریت نهادي و مدیریت جهادي، تأثیر غیرقابلانکاری دارد. این عوامل، هم درونی و هم بیرونی بوده است. با وجود دستاوردهاي برجستهای که برخی از نهادها از قبیل «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»، «جهاد سازندگی»، «کمیتة انقلاب اسلامی»، «بنیاد مسکن انقلاب اسلامی» و «کمیتة امداد امام خمینی پس از شکلگیری انقلاب اسلامی داشتند، متأسفانه بهتدریج و به عللي، پایههای این سبک از مدیریت و ادارة سازمانها، متزلزل، و با چالشها و آسیبهایی روبهرو شده است. بهرغم تأکیدهاي مکرر مقام معظم رهبري مبنی بر اجرا و نهادینهسازی فرهنگ و مدیریت جهادي بهعنوان بهترین الگوي مدیریتی، متأسفانه تمام شواهد گویاي آن است که احیاي این فرهنگ و شیوة مدیریتی مورد اهتمام جدي سایر تصمیمگیرندگان، برنامهریزان و مدیران ارشد نظام جمهوري اسلامی ایران نیست. باوجود این، عمیقاً بر این باوریم که هر جا تحولی بنیادین و دستاورد قابلتوجهی در کشور به دست میآید ريشه در فرهنگ و مدیریت جهادي و انقلابی دارد. البته این تفکر مدیریتی نیز همانند دیگر رویکردهاي مدیریتی و یا هر پدیده اجتماعی دیگر از تهدیدها و آسیبها مصون نیست و پیوسته با چالشهایی مواجهه است بنابراین، چالشها و آسیبها از لوازم هر پدیدة اجتماعی، از جمله رویکرد مدیریت جهادي است، و هیچ انسان عاقلی نباید به دنبال تضاد و تعارض با آنها باشد، بلکه باید درپي پیدا کردن راهحل و روش چگونگی رویارویی با آن چالشها و آسیبها برآيد و ضمن مدیریت چالشها، الزامات و سازوکارهای دستیابی به مدیریت جهادي را فراهم سازد تا بدینوسیله، راه براي تعالی، فراگیر کردن، گسترش و توسعه، ماندگاري، جهانیسازی و ابدي کردن مدیریت جهادي، هموار شود (سلطانی،1393، ص 36).
جدول (3): الگوی مؤلفههای مدیریت جهادی بر اساس چالشها و الزامات(: سلطانی،1393)
تحلیل الگوهای ارائه شده
در الگوهای ارائهشده، هر یک از محققین، سعی کردهاند مدیریت جهادی را از منظری که برای آنها اهمیت داشته و یا دغدغه آنها بوده، بررسی نمایند که البته نتیجه کار تحقیقی آنها در قالب الگو، جای تحسین دارد؛ ولی نکته درخور تأمل این است که الگوهای ارائهشده، مبتنی بر تجربیات مهم مدیریت جهادی در نظام جمهوری اسلامی ایران نمیباشند، درحالیکه در این نظام، نمونههایی از تجربههای موفق مدیریت جهادی، نظیر تجربه جهاد سازندگی و هشت سال دفاع مقدس وجود دارد که منشأ موفقیت مدیران نظام در عرصههای مختلف شده است؛ به دلیل آنکه اگر کشور ما در صنعت دفاعی و نظامی، ساخت سلولهای بنیادی و عرصههای دیگر همچون ساخت پلها و سدها سرآمد و افتخارآفرین است و اگر در بعضی از بخشهای اقتصادی به خودکفایی رسیدهایم، به سبب درسآموزی و کاربست همان تجربهها است.
الگوي مفهومی تحقیق
هر نظریهای که پدید می آید یا در رابطه با رفتار انسان مطرح می شود، یا در رابطه با ساختار سازمان است و یا در رابطه با محیطی که سازمان را احاطه کرده، می باشد، از این رو، همه نظریه ها و پدیدههای سازمانی را میتوان در قالب الگوی سهشاخگی زمینهای، ساختاری و رفتاری تجزیهوتحلیل نمود (میرزایی اهرنجانی، 1377، ص 315).
شکل (1) الگوی سهشاخگی زمینهای، ساختاری و رفتاری
دو بعد «رفتاری» و «ساختاری» درونسازمانی بوده و در مرزهای نظام محصورند. درواقع، این دو بعد، دو روی یک سکه بوده و از يكديگر قابل تفکیک نیستند. هر سازمان لزوماً، هم از انسانها تشکیل شده و بعد انسانی دارد و هم امکاناتی بجز انسانها داشته، دارای بعد ساختاری است. به هم آمیختگی این دو بعد بیانگر آن است که برای بهبود و اصلاح یک بعد، باید به بعد دیگر هم توجه کرد، غفلت از بعد دیگر، ندیدن واقعیت است و ثمری جز انفعال در پی ندارد. برایناساس، همانگونه که در جدول 6 نشان داده شده است، هر سازمان دو چهره دارد که در ترکیب با هم و نوع تعاملی که با محیط دارند، ماهیت سازمان را تشکیل میدهند (امیری، 1394، ص 73- 74).
در نتیجه، بر اساس الگوي مفهومی فوق، محقق، بعد از تفکیک مؤلفههای مدیریت جهادی در سه بعد «زمینه»، «ساختار» و «رفتار»، آنها را در سازههای مرتبط قرار داده و ارتباط هر بعد را با بعد دیگر مشخص و در نهایت، الگوی «مدیریت جهادی» در نظام جمهوری اسلامی را بر اساس دو تجربة مهم دفاع مقدس و جهاد سازندگی ارائه میکند (جدول 7).
جدول (5): الگوي مفهومی مدیریت جهادی
فرایند طی شده در تحقیق حاضر
فرایند طی شده در این تحقیق، به صورت ذيل است:
الف. جمعآوری توصیفات و مضامین مرتبط
در این مرحله، محقق با مراجعه به خاطرات همرزمان، آشنایان و دوستان، دستنوشتهها، زندگینامهها، وصیتنامهها و کتابهای تدوین شده در ارتباط با سرداران هشت سال دفاع مقدس و با مراجعه به توصیفهاي ارائه شده دربارة نهاد «جهاد سازندگی»، به استخراج متنهای مرتبط با الگوی «مدیریت جهادی» همت گماشت و این مرحله تا دستیابی محقق به اشباع نظری ادامه یافت.
ب. تحلیل مضامین و استخراج کدهای اولیه (دادههای اولیه)
در این گام، توصیفها و مضامین بهدست آمده، تحليل شد. با توجه به کلمات متن از حیث تکراری، مکنون و کلیدی، و با موشکافی و دقت در متن از حیث مقایسه و همسنجی واژهها، کاوش موضوعات مهم و جستوجوی اطلاعات مفقود، و توجه به آرایههای ادبی از حیث بررسی استعارهها، توجه به تغییرات متن و کشف رابطهها، متنهای موجود تحلیل گرديد. در این مرحله، از مضامین و توصیفهاي موجود، تعداد 2300 کد اولیه استخراج شد که از این تعداد، مجموع 1640 کد، تحت عنوان کد آشکار (که از منطوق مضامین به دلالت مطابقی و مستقيماً از كلام بهدست آمدند) و مجموع 390 کد، تحت عنوان کد مکنون (که از مفهوم مضامین به دلالت التزامی و تضمنی با توجه به ساختمان تركيبي مضامین و با دقت در فحوای کلام بهدست آمدند) شناسایی و طبقهبندی شدند.
ج. به دست آوردن کدهای سازماندهنده
در این مرحله، محقق باملاحظه کدهای تکراری، ادغام آنها و دستهبندی آنها در ذیل عناوینی کلیتر، سرانجام به تعداد 77 کد سازمان دهنده دستیافت. برای نمونه، با کنار هم قرار دادن کدهایی نظیر «دوری از شهرت»، «پرهیز از ریا و خودنمایی» و «انجام کار برای خدا»، عنوان کلی تری به نام «اخلاص» استخراج گردید.
د. دستیابی به کدهای فراگیر
در این گام همچون مرحله قبل، محقق با تأمل در کدهای سازمان دهنده، مشورت با اساتید و کنار هم قرار دادن کدهای مرتبط بهمنظور ایجاد مفهومی فراگیر، سرانجام به تعداد 21 کد فراگیر دستیافت. برای نمونه با تأمل و کنار هم قرار دادن مفاهیمی نظیر «تواضع»، «توکل به خدا»، «مردمداری»، «شجاعت» و «ایثار» که جزء کدهای سازمان دهنده میباشند، عنوان عامتری به نام «التزام به ارزشهای اخلاقی» به دست آمد و یا از مفاهیمی نظیر «امید»، «استقامت»، «خوشبینی» و «اعتماد به نیروها»، عنوانی به نام «توسعه سرمایه روانشناختی» به دست آمد.
ه . تنظیم پرسشنامه
در این مرحله به پیشنهاد اساتید ناظر، تصمیم بر این شد که کدهای فراگیر و سازمان دهنده در معرض نظرسنجی قرارگرفته و میزان ارتباط بین آنها، از این طریق بررسی شود. به همین منظور جدولی تنظیم شد که ستون اول آن مربوط به کدهای فراگیر (مؤلفههای منتخب) و ستون دوم آن مربوط به کدهای سازمان دهنده بود. در ارتباط با کدهای فراگیر این سؤال مطرح شد که تا چه میزان کدهای فراگیر معرف و متناظر با مدیریت جهادی میباشند؟ و در ارتباط با کدهای سازمان دهنده نیز این سؤال مطرح شد که تا چه میزان کدهای سازمان دهنده متناظر با کدهای فراگیرمی باشند؟. محقق، پرسش ها را در طیف لیکرت از یک تا پنج (خیلی کم، کم، متوسط، زیاد، خیلی زیاد)، تنظیم کرد؛ همچنین از آنها خواسته شد که اگر غیر از کدهای موجود در جدول، مفهوم دیگری به نظرشان میرسد آن را در به عنوان پیشنهاد بیان کنند. این پرسشنامه برای 15 نفر از مدیران و صاحب نظران دفاع مقدس و مدیریت جهادی فرستاده شد که پس از پیگیریهای مستمر، نهایتاً 10 نفر به سوألات پاسخ دادند.
جمعبندی جوابهای دریافت شده از افراد مدنظر، میزان ارتباطها را آشکار ساخت؛ به این بیان که میزان ارتباط رمزهاي فراگیر با مدیریت جهادی بالای 80% و ارتباط کدهای سازمان دهنده با رمزهاي فراگیر بالای 70% بود.
و. قرار دادن کدهای فراگیر در ابعاد مرتبط با آنها
بعد از آنکه میزان ارتباط هر یک از رمزهاي فراگیر با مدیریت جهادی مشخص گردید، نوبت به تعیین ابعاد رسید؛ محقق با تأمل و مرور مجدد کدها، دریافت که میتوان کدهای استخراجشده را در سه بعد دستهبندی کرد. در اینجا دو راه وجود داشت؛ راه اول اینکه این کدها در الگوی سه سطحی بینشی، گرایشی و کنشی قرار گیرند، این راه گر چه راه مناسبی بود و میتوانست بخشی از کدها را مرتبط با بعد بینشی، برخی را مرتبط با بعد گرایشی و برخی را مرتبط با بعد کنشی کند ولی این دستهبندی تمام کدها را پوشش نمیداد به این دلیل که برخی از کدها، مربوط به ساختار سازمان بودند و برخی نیز در دسته بینشها قرار نمیگرفتند، درنتیجه این راه، کنار گذاشته شد. راه دوم اینکه کدها در سه بعد زمینهای، ساختاری و رفتاری قرار گیرند؛ محقق، این راه را برگزید، به این دلیل که اشکالات راه اول را نداشت و تمام کدها را پوشش میداد. از این رو، محقق طبق جدول 6،7 و 8 برخی از کدها را در بعد زمینهای، برخی دیگر را در بعد ساختاری و برخی دیگر را در بعد رفتاری دستهبندی کرد.
جدول (6): دستهبندی کدهای فراگیر وسازماندهنده در بعد زمینهای
بعد زمینهای
1 معنویت 1 گسترش روحیه معنوی در کار
2 فرماندهی بر قلوب
2 فرهنگ جهادی 3 کار جهادی
4 مقابله با استکبار
5 سختکوشی
6 خستگیناپذیری
3 ساده زیستی مدیران سازمان 7 دوری از تجملات
8 اصلاح الگوی مصرف در امور
4 اعتقاد به استقلال و خودکفایی 9 خودباوری
10 استفاده از ظرفیتهای داخلی
11 اهتمام بر تولید بیشتر
5 پاک دستی مدیران 12 مبارزه با فساد
13 رعایت بیتالمال
14 پاکی و اصالت خانوادگی
6 انگیزه الهی 15 اخلاص
16 تقرب به خدا
17 زهد و بیرغبتی به دنیا
18 اهتمام بر انجام تکالیف شرعی
7 انقلابی بودن 19 آرمانخواهی
20 واقعبینی
21 دشمنشناسی
22 داشتن بصیرت
23 انجام رفتارهایی فراتر از وظیفه
8 برخورداری از هوش عاطفی 24 داشتن آرامش روحی
25 توان برقراری ارتباط با دیگران
26 عطوفت و قاطعیت
جدول (7): دستهبندی کدهای فراگیر وسازماندهنده در بعد ساختاری
بعد ساختاری
1 حاکم بودن سلسلهمراتب ولایی در سازمان 1 اطاعت از ولیفقیه
2 ولایت مداری
2 مدیریت مشارکتی 3 اهتمام بر مشورت و هماندیشی
4 مشارکت افراد در تصمیمگیری
5 بهکارگیری افراد بر اساس توانایی
3 توسعه مسیر شغلی 6 ایجاد انگیزه در نیروها
7 استفاده از تجربه نیروها
8 توجه به توانمندی افراد
9 ارتقاء برحسب لیاقت
10 کادر سازی و تربیت نیروها
4 وجود ساختار منعطف و کارآمد 11 حضور بهموقع در میدان عمل
12 سرعت عمل در انجام کارها
13 پرهیز از تشریفات زائد اداری
5 مدیریت مبتنی بر هدف 14 تدبیر
15 شناخت هدف
16 آیندهنگری
6 حاکمیت نظم و انضباط 16 قانون مداری
17 مدیریت زمان
18 رعایت نظم
7 وجود هوش سازمانی 19 ایجاد تحول فکری در نیروها
20 اهتمام به علم و معرفت
21 اتخاذ نگرش جامع در امور
8 حاکم بودن تقوای سازمانی 22 عدالت ورزی
23 انتقادپذیری
24 حفظ اسرار سازمان
25 تکریم اربابرجوع
26 وجدان کاری
27 صداقت در امور
28 امانتداری
29 توجه به شایستهسالاری
جدول (8): دستهبندی کدهای فراگیر وسازماندهنده در بعد رفتاری
بعد رفتاری
1 التزام به ارزشهای اخلاقی 1 خودکنترلی
2 تواضع
3 توکل به خدا
4 مردمداری
5 شجاعت
6 ایثار
7 نوعدوستی و خیرخواهی
2 تیم مداری 8 اهتمام بر تعاون و همکاری
9 تقسیمکار
10 اعتماد متقابل
11 پرهیز از اختلاف و تفرقه
3 اهتمام بر رفتار داوطلبانه 12 شوق به خدمت
13 پیشگامی در کارها
4 توسعه سرمایه روانشناختی
14 امیدواری
15 سعهصدر
16 انعطافپذیری
17 مثبت اندیشی
18 ثبات رأی
5 خلاقیت در امور 19 بهکارگیری تفکر و اندیشه
20 ابتکار
ی. ارائه و تبیین الگو
با توجه به مؤلفههای استخراج شده در مرحله قبل و مراجعه به الگوي مفهومی، اکنون میتوان مؤلفهها را در سازة مرتبط با آن قرارداد. جدول (9) نشاندهندة الگوی مؤلفههای مدیریت جهادی با ملاحظة محیط عام آن است:
جدول (9): الگوی نهایی مدیریت جهادی
این الگو به لحاظ جامعیت، میتواند ابعاد و مؤلفههای سایر الگوهای مطرح را هم پوشش دهد. با این توضیح که الگوی ارائهشده، دارای یک محیط عام و سه بعد زمینهای ساختاری و رفتاری است. دو بعد ساختاری و رفتاری درونسازمانی بوده، بین آنها ارتباط تعاملی و تقویتی برقرار بوده و بر هم تأثیر میگذارند ـ این ارتباط با خط نقطهچین نشان دادهشده است ـ؛ به این دلیل که ازیکطرف ساختار، رفتار را میسازد و از طرف دیگر رفتار هم ساختار را شکل میدهد، هرچند این تأثیر، تدریجی است؛ به این بیان که رفتارهای مثبت بر ساختار تأثیر میگذارند و باعث تقویت ساختار میگردند و برعکس رفتارهای منفی باعث تضعیف ساختار میگردند؛ برای نمونه، التزام اعضای سازمان به ارزشهای اخلاقی موجب صرفهجویی در سازوکارهای کنترلی میگردد؛ خلاقیت، باعث رشد و ارتقای واحدهای سازمانی میگردد و حاکمیت تقوا در سازمان باعث میشود که کارکنان خود را وقف خدمت به اربابرجوع کنند و در مقابل خدمت به آنها هیچ چشمداشتی نداشته باشند، بلکه تمام همت خود را صرف کار و مجاهدت در راه تحقق اهداف و آرمانهای سازمان و نظام اسلامی کنند. بعد زمینهای نیز بهنوبه خود رفتارها و ساختار سازمانی را تحت تأثیر قرار میدهد. ـ چنانکه با دوایر نقطهچین نشان دادهشده است ـ با این توضیح که زمینه سالم و سازنده بر رفتار و ساختار تأثیر مثبت و سازنده داشته باعث اصلاح و تقویت آن دو میشوند، برعکس زمینه نامساعد، موجب به وجود آمدن رفتارهای منفی شده، به دنبال آن، شیرازه ساختار سازمانی دچار سستی شده و سرانجام سازمان از رسیدن به اهدافش بازمیماند و در عرصه رقابت و مقابله با چالشها و موانع پیش رو دچار شکست میشود. برای نمونه، فردی که خدا باور بوده و معتقد به فرهنگ جهادی باشد، در عرصه سازمانی نیز به ارزشهای اخلاقی پایبند میباشد و دستورالعملهای سازمان را نصب العین خود قرار داده، در شرایط ابهام و عدم اطمینان خود را نمیبازد و دچار سردرگمی و یأس نمیگردد، بلکه با توکل به خدا، خودباوری و امید به موفقیت به تلاش و کوشش خود تا دستیابی به موفقیت، ادامه میدهد و از تلاش و کوشش باز نمیایستد.
نتیجهگیری
با توجه به سؤالات تحقیق، الگوی مدیریت جهادی در نظام جمهوری اسلامی ایران، الگویی است که مشتمل بر یک محیط عام و سه بعد زمینهای، ساختاری و رفتاری میباشد؛ این الگو در حقیقت از الگوی سهشاخگی مرحوم میرزایی اهرنجانی اقتباسشده است. دو بعد رفتاری و ساختاری، درونسازمانی بوده و در مرزهای سیستم محصور میباشند و با بعد زمینهای و بهتبع آن با محیط عام در تعامل میباشند.
در الگوی ارائهشده با توجه به اینکه بین ابعاد ساختاری و رفتاری با بعد زمینهای تعامل و ارتباط برقرار است، مرز بین بعد زمینهای با دو بعد دیگر هم بهصورت خطوط نقطهچین نشان دادهشده است. بهعلاوه محیط عام هم بر زمینه و به دنبال آن بر ساختار و رفتار اثر میگذارد، از اینرو، مرز محیط عام یا کلان با بعد زمینهای نیز بهصورت خطوط نقطهچین نمایش دادهشده است.
بنابراین، الگوی ارائهشده دارای اجزاء زیر است:
محیط عام: دارای عواملی نظیر نظام مدیریتی حاکم (سیاسی) اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، علمی، فناوری است که بهصورت دایره نشان دادهشده است.
بعد زمینهای: شامل مؤلفههای معنویت، اعتقاد به فرهنگ جهادی، ساده زیستی مدیران سازمان، اعتقاد به استقلال و خودکفایی، پاک دستی مدیران، انگیزه الهی، انقلابی بودن مدیران، داشتن هوش عاطفی میباشد.
بعد ساختاری: دربرگیرنده مؤلفههای حاکم بودن سلسلهمراتب ولایی در سازمان، مدیریت مشارکتی، توسعه مسیر شغلی، وجود ساختار منعطف و کارآمد، مدیریت مبتنی بر هدف، حاکمیت نظم و انضباط، وجود هوش سازمانی، حاکم بودن تقوای سازمانی میباشد.
بعد رفتاری: دارای مؤلفههای التزام به ارزشهای اخلاقی، تیم مداری، اهتمام بر رفتار داوطلبانه، توسعه سرمایه روانشناختی، خلاقیت در امور است.
در الگوی ارائه شده، بین مؤلفههای ساختاری و رفتاری رابطه تعاملی و تقویتی برقرار بوده و درونسازمانی میباشند؛ ولی مؤلفههای زمینهای، در محیط سازمان قرار داشته، بر رفتار و بر ساختار تأثیرگذار بوده و محیط سازمان هم تحت تأثیر محیط و شرایط جامعه قرار دارد.
- قرآن کریم.
- احمدزاده، و همكاران، 1396، درآمدی بر مدیریت جهادی مبتنی بر آموزههای نهجالبلاغه و سیرة امامین انقلاب اسلامی و شهداء، مقدمه و کلیات، تهران، دانشگاه امام صادق، بسیج دانشجویی.
- امیری، علینقی، 1394، الگوی اداره در نهجالبلاغه، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
- انصاری، محمدعلی، و همكاران، 1381، مبانی مدیریت اسلامی و الگوهای آن، مشهد، بیان هدایت نور.
- رضائیان، علی، 1379، مبانی سازمان و مدیریت، تهران، سمت.
- سپهر، محمدحسین،1394، مدیریت جهادی،قم، زمزم هدایت.
- سلطانی، محمدرضا، 1393، «مدیریت جهادي، چالشها و الزامات»، مدیریت اسلامی، سال بيست و دوم، ش 2، ص 9 -32.
- مرتضوي، سيدمرتضوي، 1392، مدیریت جهادي، تجلی الگوي اسلامی ایرانی پیشرفت، مجموعه مقالات مدیریت جهادی، داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﯽ، اﺻﻔﻬﺎن، ص 12-25.
- عابد جعفری، حسن و حمیدرضا معصومیفر، 1395، مدیریت اسلامی (مدلها و موانع تحقق آن در جامعه و سازمانها)، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
- کاوشی، حسین، 1385، جهاد سازندگی و جنگ، تهران، دفاع.
- مبینی، محمد، 1395، «طراحی الگوی اسلامی ـ ایرانی مدیریت جهادی در راستای عینیتبخشی ام القرای جهان اسلام»، مدیریت اسلامی، سال بيست و چهار، ش 4، ص 137-160.
- محمدی، مظاهر، 1388، تبیین فرهنگ و مدیریت جهادی و شاخصهای آن، دومین همایش ملی فرهنگ و مدیریت جهادی، تهران، جهاد کشاورزی.
- مشایخی، کریم و همكاران، 1388، مقایسة تطبیقی سبک مدیریت جهادی با سایر سبکهای مدیریتی آسیبشناسی سازمانی مدیریت جهادی، تهران، دومین همایش ملی فرهنگ و مدیریت جهادی، ص 24-45.
- منصوری لاریجانی، اسماعیل، 1379، کارآمدي سياست دفاعي از ديدگاه امام خامنهای، تهران، سازمان تحقیقات خودکفایی بسیج.
- میرزایی اهرنجانی، حسن، 1377، در جست وجوی یک طرح نظری برای شناخت و تجزیهو تحلیل عوامل مؤثر بر وجدان کاری و انضباط اجتماعی در سازمان، مجموعه مقالات دومین اجلاس بررسی راههای عملی حاکمیت وجدان کاری و انضباط اجتماعی، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، ص 305-329.
- میرزایی اهرنجانی، حسن و مجتبی امیری، 1381، «ارائه مدل سهبعدی تحلیل مبانی فلسفی و زیرساختهای بنیادین تئوریهای مدیریت»، دانش مدیریت، تهران، سال پانزدهم، ش 56، ص 3-21.
- پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله سید علی خامنهای، مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، KHAMENEI.IR.