اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، سال هفتم، شماره اول، پیاپی 14، بهار و تابستان 1396، صفحات 43-56

    بازشناسی مؤلفه‌های فرهنگ بسیج؛ بر اساس بیانات مقام معظم رهبری

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    علی پوربهروزان / دانشجوی دکتری مدیریت منابع انسانی دانشگاه علامه طباطبائی / a.poorbehroozan@ut.as.ir
    علی اصغر رشید / کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران / rashid@ut.ac.ir
    بهزاد محمدیان / دانشجوی دکتری رفتار سازمانی دانشگاه تهران
    محمدحسین رحمتی / استادیار دانشگاه پردیس فارابی دانشگاه تهران / Mhrahmati@ut.ac.ir
    چکیده: 
    تحقق اهداف و آرمان های نظام اسلامی، در هر عرصه ای، اعم از سیاسی، اقتصادی، نظامی و... نیازمند اتکا به فرهنگ پیش رو، قوی و اقتدارآفرین است، فرهنگی که بتواند کشور را از خطرهای احتمالی برهاند و زمینه ساز استفاده مناسب از فرصت ها گردد. در همین زمینه، شایسته است بسیج به عنوان نهادی که آزمون خود را در جنگ تحمیلی و سازندگی کشور، تأمین امنیت و... پس داده، از لحاظ فرهنگی در بیانات مقام معظم رهبری تحلیل شود. هدف این پژوهش، بازشناساسی مؤلفه های فرهنگ بسیج در بیانات مقام معظم رهبری است. این پژوهش، به لحاظ روش کیفی و دارای رویکرد استقرایی است که پس از بررسی 19 سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان، و 2 پیام ایشان به همایش های این نهاد، با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون هفت مضون سازمان دهنده شامل تقویت ایمان، تحصیل علم، دوراندیشی و برنامه ریزی، پایبندی به اخلاق، حضور در میدان ها، تلاش و پشتکار و مردم داری، در قالب دو مضمون فراگیر دانش و نگرش، و رفتار به دست آمد.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    Diagnosing the Components of the Culture of Basij; Based on the Supreme Leader`s Words
    Abstract: 
    The manifestation of Islamic goals and aspirations in all aspects of politics, economics and military etc., necessitates an advancing, powerful and authorized culture. This culture must relieve the country of the probable dangers and it must prepare the grounds for opportunities. In this regard, Basij as a remarkable organization during the imposed war and as an organization that provides the security of this country, must be analyzed based on the words of the Supreme Leader. The present study aims at diagnosing the components of the culture of Basij based on the Supreme Leader`s words. This qualitative study has an inductive approach. 19 speeches of the supreme leader among Basijies and two of his messages to the conventions of this organization by the use of content analysis method has been analyzed. The contents include: strengthening the faith, studying, prudence and management, adherence to ethics, presence in everywhere and efforts and perseverance with people.
    References: 
    متن کامل مقاله: 

     
    مقدمه
    رهبر فرزانه انقلاب با نهايت درايت و دانش، علي‌رغم به سرانجام رسيدن نسبي مذاکرات هسته‌اي، سال جديد را نيز مزين به مقاومت در اقتصاد و اقتصاد مقاومتي کردند تا اين مهم، بر کسي پوشيده نباشد که لزوم اين تفکر هيچ‌گاه کمرنگ نخواهد شد و تا استقلال و خودکفايي کامل ادامه خواهد يافت. تحقق اين مهم، نيازمند يک فرهنگ‌سازي اصولي است؛ فرهنگي که تحقق جامعه‌اي آرماني را به ‌دنبال خواهد داشت. اسلام همواره براي تعالي زندگي انسان‌ها آموزه‌هايي وحياني دارد و در کشور ما، بسيج به‌عنوان نهادي است که در الگوگيري از بنيان‌هاي اسلامي براي ايجاد سازماني متناسب با معيارهاي اسلامي پيشتاز بوده است. در اين مهم، انديشة امام خميني، و تفکر راهبردي ايشان مبني بر مبارزه با ظلم و ظلم‌ستيزي که از مهم‌ترين مباني فکري در فرهنگ راهبردي ايشان است، ساري گشته است. بر‌اين‌اساس، نهضت بسيجي نوعي حرکت در ميان مظلومان جهان براي مبارزه با ظلم است. اين عنصر اولين شاکله نهضت بسيجي مي‌باشد.
    دومين عنصر در اين فرهنگ، آزادي‌بخشي است و اين عنصر محوري، در فرهنگ استراتژيک ايجاد نهضت از بسيج مستضعفان در سطح جهان، عنصري زيرساختي است. عنصر عدالت‌خواهي نيز از جمله عناصري است که در اين فرهنگ، به آن تأکيد شده است‌. عدالت‌خواهي، که از جان انسان‌هاي پاک فطرت سرچشمه گرفته است، گذشته از اينکه مفهومي اسلامي و شيعي است، از ريشه‌هاي عقلانيت‌گرايي در شيعه سيراب مي‌گردد (کلهر، 1387).
    از سوي ديگر، حاکميت تفکر بسيجي بر فضاي کاري کشور، مي‌تواند به ميزان قابل توجهي از هزينه‌هاي اقدامات بکاهد؛ چرا که يکي از ويژگي‌هاي تفکر بسيجي اين است که دشوارترين کارها را در کوتاه‌ترين زمان و با کمترين هزينه به انجام رساند؛ چرا که تفکر بسيجي به ابتکار، خلاقيت و نوآوري مي‌انديشد و از اسير شدن در دام تکرار، يکنواختي و تقليد از الگوهاي بيگانه به دور است. تفکر بسيجي، هيچ تلازم و سنخيتي با جناح‌گرايي، حزب بازي و کارباندي و گروهي ندارد. از‌اين‌رو، مي‌تواند در عرصه اقتصادي نيز موفق باشد (اديب و همکاران، 1391، ص 78). همچنين، نقش بسيج در تبديل قدرت به اقتدار و قدرت مشروع، هم از لحاظ مشروعيت استمرار حکومت حاکمان و اعمال ارادة آنها بر جامعه و هم ايفاي نقش به‌عنوان حلقه واسط حکومت و مردم و کاستن از سطح اصطکاک دولت در عرصه‌هاي تصدي‌گري با زندگي روزمره مردم، سرمايه‌اي عظيم و غيرقابل انکار براي کشور فراهم آورده است. خودکفايي و استقلال اقتصادي، به طور جدي از ساليان پيش در کشور ما آغاز شده است. در اين راستا، هرگونه اقدامي بايد توأم با حفظ و توسعه ارزش‌هاي اصيل انقلاب اسلامي باشد. با بهره‌گيري از فضاي سالم و پاک در بسيج و بسيجيان در عرصه جهاد اقتصادي و اقتصاد مقاومتي ممکن مي‌گردد(همان، ص 90).
    اشاعة فرهنگ بسيج در ابتداي امر، مستلزم اين است که از ابعاد و مؤلفه‌هاي آن درکي درست حاصل شود. اين تحقيق با همين هدف به دنبال پاسخ به اين سؤال است که ابعاد و مؤلفه‌هاي فرهنگ بسيج در بيانات مقام معظم رهبري چيست؟
    تعريف فرهنگ و سطوح آن
    تعاريف متعددي از فرهنگ ارائه شده است. يکي از تعاريف که شهرت بيشتري دارد، بيان مي‌کند که فرهنگ مجموعه‌اي از آداب و رسوم، اعتقادات، اخلاق، مذهب، هنر و قوانين است. در تعريف ديگر، کليه مظاهر معنوي و عوامل مادي حيات يک ملت را «فرهنگ» آن ملت نام برده‌اند (زارعي‌متين، 1393، ص214‌).
    فرهنگ در محتواي نهادي و سازماني، به عنوان «نظام اعتقادات و باور‌هاي اساسي، ارزش‌ها و الگو‌هاي اساسي رفتاري که عموماً افراد ‌پايبند آن بوده و در طول زمان نيز توسعه يافته‌اند» تعريف مي‌شود. بر اساس اين تعريف، ارزش‌ها و الگو‌هاي اساسي رفتاري، از اعتقادات و باور‌هاي اساسي نشأت مي‌گيرند و بر نگرش و رفتار فردي و عملکرد سازماني تأثير مي‌گذارند. 
    با توجه به تعريف‌‌هاي ارائه شده، به‌ويژه تعريف ادگارد شاين، فرهنگ سازماني عبارت است از: نظام اعتقاد‌ها و باور‌هاي اساسي، ارزش‌‌هاي حاکم و الگو‌هاي رفتاري، که عموماً افراد سازمان‌ به آنها پايبند بوده و آنها را پذيرفته‌اند و در طول زمان نيز توسعه يافته است. اين تعريف، داراي سه سطح مي‌باشد که عبارتند از: سطح اوليه و پاية فرهنگ سازماني که عبارت از مفروضات و اعتقادات اساسي است و در مباني فرهنگي کشور ما از آن به‌عنوان «جهان‌بيني» ياد مي‌کنند. سطح دوم، که ارزش‌‌ها نام دارد و در مباني کشور ما از آن به‌عنوان مجموعه بايد و نبايد‌‌ها در نظام اعتقادي ياد مي‌شود، «ايدئولوژي» هم نام مي‌گيرد. سطح سوم، که مجموعه الگو‌هاي رفتاري است. در واقع آنچه که در کشور و يا سازمان‌‌ها مشاهده مي‌شود، شامل شيوه مديريت، سازمان‌دهي، نوع ارتباطات و رهبري در سازمان‌‌ها مي‌باشد. همچنان که مشاهده مي‌شود الگو‌هاي رفتاري در سازمان‌ از سطوح زيرين يعني ارزش‌‌ها و اعتقادات اساسي نشأت گرفته مي‌شود (همان، ص 153).
    بسيج و فرهنگ بسيج
    يکي از ساختارهاي قوام‌بخش جوامع کنوني، نهادها و تشکل‌هاي مردم نهاد موسوم به سازمان‌هاي غير‌دولتي هستند که در ابعاد و اشکال مختلف و در زمينه‌هاي گوناگون، در حال فعاليت مدني و اجتماعي هستند (شيرين، 1388). بسيج، نهادي اجتماعي با ابعاد متعدد و وسيع براي پاسخگويي به نيازهاي اساسي جامعه، اعم از سياسي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و در صورت نياز، امنيتي و نظامي است (خزايي، 1387، ص 68). بسيج ابتدا در کاربردي نظامي براي محافظت از انقلاب اسلامي تبلور يافت. بنابر آنچه در سال‌هاي بعد نيز توسط رهبر کبير انقلاب و پس از ايشان مقام معظم رهبري، به‌عنوان رهنمود بيان شده، مشخص شده است که بسيج يک سازمان صرفاً نظامي نبوده است. بالاتر از آن، حتي سازمان هم نيست، اگر چه جلوه‌اي از آن در سازمان نيروي مقاومت بسيج جلوه‌گر شده است (حسني آهنگر و بزمشايي، 1388).
    بسيج به مثابه تجلي مشاركت مردم در گذار نظام از شرايط و بحران‌هاي گوناگون، نهادي است كه به ابتكار و دورانديشي عالمانه حضرت امام، تأسيس شد. در اساسنامه بسيج مستضعفان هدف، بسيج را به اين صورت تعريف كرده‌اند: هدف آن نگهبانى از انقلاب اسلامى و دستاوردهاى آن و جهاد در راه خدا و گسترش حاكميت قانون خدا در جهان، طبق قوانين جمهورى اسلامى ايران و تقويت كامل بنيه دفاعى از طريق همكارى با ساير نيروهاى مسلح و همچنين، كمك به مردم هنگام بروز‌ بلا و حوادث غيرمترقبه مى‌باشد (کيکاجوري، 1389).
    امام خميني، بسيج را يك فرهنگ كه در بين مردم قرار دارد، معرفى نموده كه ريشه در باورهاى انقلابى، اسلامى و ملى ايران دارد. معنويت، شجاعت، ولايت، آگاهى و شناخت، دشمن شناسى و‌ حريت از شاخص‌هاى اين تفكر محسوب مى‌گردند .
    رهبر معظم انقلاب اسلامى، در رابطه با ضرورت حضور بسيج در عرصه‌هاى مختلف مى‌فرمايند: «در دوران جنگ، بسيج مال جنگ است، در دوران پشتيبانى مال پشتيبانى، در دوران علم مال تحصيل و تدريس و در دوران سازندگى، مال سازندگي است». ايشان در جاي ديگري مى‌فرمايند: «بسيج به معناى حضور شجاعانه، فداكارانه و مخلصانه انسان‌هاى پيشگام در تمامى عرصه‌هاى مورد نياز نظام اسلامى و كشور است» (اديب و همکاران، 1391).
    با توجه به اينکه بسيج انقلاب اسلامي ايران، بيش از آنکه داراي سازمان رزمي مشخص باشد، داراي فرهنگ و تفکر است. شالوده اصلي سازمان بسيج را همين فرهنگ و تفکر تشکيل مي‌دهد‌، در تبيين فرهنگ و تفکر بسيج و ويژگي‌هاي آن، نظريه‌هاي مختلفي ارائه شده است که در رأس آن، فرمايشات امام خميني‌، و آيت‌الله خامنه‌اي قرار دارد‌. ايشان، بسيج را يک فرهنگ معرفي نموده که در بين مردم ايران قرار دارد و ريشه در باورهاي انقلابي‌، اسلامي و ملي ايران دارد‌. امام خميني‌، نيز فرمايشات مبسوطي دارند که در مجموع، شاخص‌هاي فرهنگ و تفکر بسيج را مي‌توان از آن استنباط نمود.
    فرهنگ بسيج در نقش سرمايه
    نظريه شايستگي فرهنگي، بيانگر وجود هماهنگي و تطبيق فرهنگ با اهداف و مأموريت سازمان‌ و انسجام بين مؤلفه‌‌ها بوده و مشتاقانه توسط افراد آن سازمان‌ حفظ و رعايت مي‌شود و مي‌تواند براي سازمان‌ نقش يک سرمايه اصلي را ايفا کند. به نظر مي‌رسد، فرهنگ بسيج توانايي بالقوه‌اي در اين زمينه دارد (صالحي اميري‌، 1392، ص 91).
    سازمان‌‌ها براي اينکه بتوانند به اين مهم دست يابند، بايد از طريق تحقيقات و کسب نظر از ذي‌نفع‌هاي مهم سازمان‌، مهم‌ترين مؤلفه‌‌هاي فرهنگي مؤثر براي دستيابي به اهداف و خدمت بهتر به مردم را شناسايي و ترويج دهند. در نظام اعتقادي ما، تأکيد به مواردي مثل معنويت و عدالت، فرهنگ مشارکت همه جانبه، صداقت در گفتار و عمل، فرهنگ وفاداري و رفتار شهروندي سازماني، رهبري تحول آفرين، رهبري عاطفي و اعتماد‌ساز، اشتياق براي تغيير و بهبود کيفيت، - تعهد عاطفي به سازمان‌ و مشتري، وظيفه شناسي و مسئوليت‌پذيري شده است (همان، ص 150).
    تدوين و ارائه الگو‌‌هاي مديريتي در هر کشور و سازماني، بر نوعي اعتقاد در‌بارة هستي و تحليل از جهان مبتني است. همة نظام‌‌‌هاي اجتماعي، متکي به نوعي جهان‌بيني مي‌باشند. هدف‌هايي که يک مکتب ارائه مي‌دهد، به تعقيب آنها دعوت مي‌کند، راه و روش‌‌هايي که تعيين مي‌کند، بايد‌ها و نبايد‌هايي که انشاء مي‌کند، همه بر طراحي و تدوين نظام‌‌هاي اجتماعي و اداره امور سازمان‌‌ها تأثير مي‌گذارد. دين، با ارائه اصول موضوعه خاصي، که متناسب با جهان‌بيني است، در نظريه‌‌هاي علوم اثر مي‌گذارد. مهمترين اثري که علوم کاربردي از دين مي پذيرد، اثري است که از نظام ارزشي آن، حاصل مي‌شود. اين اثر، نظام رفتاري را هدايت مي‌کند و بدان جهت مي‌دهد (مکارم شيرازي، 1368، ص 16).
    بنابراين، تدوين الگوي مناسب مديريت و فرهنگ سازماني در نظام اسلام، تابع جهان‌بيني اسلام و نظام ارزشي اسلام در محيط کار است. با توجه به آن، لازم است در ابتدا به مباني فکري و جهان‌بيني اسلامي توجه شود. همچنين، به مطالعه عميق سيرة اولياء دين، بخصوص شخص رسول اکرم، و حضرت اميرالمؤمنان، که کليد رمز موفقيت را از خداي خود، در دست داشته‌اند، پرداخته شود. اگر انسان روش اولياء دين اسلام را مطالعه کند، متوجه مي‌شود که چه ميزان بر اصول دقيق رهبري منطبق است و نتايج شگرفي از طريق مديريت و رهبري خود در دنيا گرفته‌اند. (مطهري،‌ ص 115). براي مطالعه جهان‌بيني اسلامي و ارزش‌هاي اسلامي در محيط کار، دانشجويان بايد به منابع معتبر مراجعه و مطالعه نمايند. مطالعة اوليه‌اي که در اين زمينه صورت گرفته است، نشان مي‌دهد که عوامل زير به‌عنوان فرهنگ سازماني مطرح مي‌باشد. البته اين فقط يک الگو مي‌باشد که قطعاً بايد مطالعه و تحقيقات بيشتري در آن صورت گيرد.
    تقواي الهي، سعة صدر، امر به معروف و نهي از منکر، عدالت و انصاف، وفاي به عهد، صداقت و راستگويي، اخلاص، توکل به خدا در تصميم‌گيري، شورا و مشورت، احساس مسئوليت، وجدان کاري و تعهد به اهداف، کارداني و تخصص، سخت کوشي، روابط صميمي و دوستانه و سن خلق.
    روش‌شناسي پژوهش
    مهم‌ترين جنبة تحقيق علمي، که اصالت و اعتبار تحقيق را مي‌رساند، روش تحقيق يا همان متدولوژي است (گل‌وردي، 1393، ص‌ 71). همان‌گونه که بيان شد، هدف پژوهش، شناخت ابعاد و مؤلفه‌هاي فرهنگ بسيج، در بيانات مقام معظم رهبري است. بنابراين، اين پژوهش از حيث هدف، اکتشافي يا بنيادين، به لحاظ روش، کيفي و داراي رويکردي استقرايي است. براي تجزيه‌و‌تحليل داده‌هاي حاصل از مصاحبه‌ها و در نهايت، شناسايي مدل، از تکنيک تحليل مضمون استفاده مي‌شود.
    تحليل داده‌ها
    داده‌هاي اين پژوهش، از بررسي 19 سخنراني و دو پيام مقام معظم رهبري خطاب به بسيجيان به دست آمده است:
    پس از مکتوب کردن سخنراني‌هاي معظم‌له، براي تحليل آنها از تکنيک تحليل مضمون استفاده گرديد. تحليل مضمون، در واقع، نوعي استنتاج از داده‌هاي کيفي است که مبتني بر واحدهاي مضمون نظريه‌سازي است‌. اين راهبرد با يافتن الگو(هاي) مکنون و پوشيدة موجود در داده‌ها، يا بازخواني تشخيص و ديدگاه محققان دربارة داده‌ها تلاش مي‌کند يافته‌هاي تحقيق را بهبود بخشد. وجهة همت اين روش، گذار از تمرکز صرف بر مسموعات و کدهاي مستخرج از مصاحبه و يافتن مضامين توصيف‌گري است که فهم دقيق‌تري از پديده‌ها حاصل کند (ساندلوسكي، 2006، ص 145).
    مضمون، الگويي است که در داده‌ها يافت مي‌شود و حداقل به توصيف و سازماندهي مشاهدات و حداکثر به تفسير جنبه‌هايي از پديده مي‌پردازد‌ (بوياتزيس1998، ص 4)) . استرلينگ، 2001)، در دسته‌بندي خود از مضمون، سه گونه مضمون پايه، سازمان‌دهنده و فراگير را شناخته، معتقد است: با تحليل مضامين، شبکه‌اي از مضامين ايجاد مي‌شود و در نهايت، با تحليل آنها، مفاهيم کليدي، استخراج و مدل تبيين مي‌گردد.
    مضمونِ پايه از ساير مضامين به داده‌ها، نزديک‌تر است. اين مضامين، مستقيماً از دادهاي متني، استخراج و مبنايي براي ساير مضامينِ بالا دستي، محسوب مي‌شود. طبقة بعدي، مضامين سازمان‌دهنده هستند که مضمون، واسطه است و مضامين پايه را در خوشه‌هايي، طبقه‌بندي و نام‌گذاري مي‌کند. در واقع، اين مضامين، خوشه‌هايي هستند‌ که مضامين پايه را در سطحي انتزاعي‌تر، دسته‌بندي، تلخيص و نام‌گذاري مي‌کنند. در نهايت، مضمون فراگير مطرح مي‌شود. اين دسته از مضامين، بالاترين سطح مضمون هستند که از طريق تلخيص مجموعه‌اي از مضمون‌هاي سازمان دهنده، بازتوليد مي‌گردند. آنها بيشترين سطح انتزاع را دارند (مرتضوي و همکاران، 1392).
    براي فرايند تحليل مضمون، پژوهشگران مراحلي را معرفي نموده‌اند‌، که به اختصار عبارتند از: (عابدي جعفري و همکاران،1390).
    گام نخست، آشنا شدن با متن داده‌ها است. در اين مرحله، پژوهشگر ضمن استخراج داده‌ها، به خوبي با آنها انس مي‌گيرد. گام بعد، ايجاد کدهاي اوليه است. پژوهشگر از طريق کدگذاري، به تفکيک متن به بخش‌هاي کوچک‌تر مي‌پردازد و ايده‌هاي اوليه را از تحليل داده‌ها مي‌نويسد. گام سوم، جست‌و‌جو و شناخت مضامين است که از بخش‌هاي کد گذاشتة متنِ مضامين، استخراج مي‌شوند. گام چهارم، ترسيم شبکه مضامين است. پژوهشگر در اين مرحله، ضمن بررسي همخواني مضامين با کدهاي مستخرج و مرتب نمودن مضامين، به انتخاب مضامين اصلي، سازمان‌دهنده و فراگير مي‌پردازد. وي، سپس به تحليل شبکه مضامين مي‌پردازد. در اين مرحله، مضامين،‌ تعريف و نام‌گذاري مي‌شود و پژوهشگر به توصيف و توضيح شبکه مضامين مي‌پردازد.
    گام پاياني، مرحله تدوين گزارش است که با تلخيص شبکه مضامين و بيان مختصر و صريح آنها، نمونه‌هاي جالب از داده‌ها استخراج مي‌شود. در ذيل، ابتدا مدل کلي پژوهش و سپس، جدول مضامين آورده مي‌شود.

    نمودار (1): مدل مفهومي پژوهش (محقق ساخته)
    داده    مضمون پايه    مضمون سازمان‌دهنده    مضمون فراگير
    پاية اصلي کار بسيجي، اخلاص است. «گمنام»، از جملة تعبيرات امام است: «مکتب شاهدان و شهيدان گمنام»    اخلاص    تقويت ايمان    بعد نگرشي فرهنگ بسيج
    من به شما عزيزانم عرض کنم که يکي از برجسته‌ترين خصوصياتي که ما براي فرد بسيجي قائل هستيم، عبارت است از: صفا و خلوص. اخلاص و معنويت بسيجي و ارتباط با خدا در بسيجي، يک خصوصيت عمده است    صفا و خلوص        
    توکل به خداي متعال بکنيم. حقيقت قضيه هم همين است؛ حول و قوه‌اي جز آنچه که در اختيار خالق ذوالجلال است، وجود ندارد    توکل به خدا        
    من از اين اجتماعِ بزرگ شما استفاده مي‌کنم و به همه شما و همه کساني که صدايم را مي‌شنوند - يا بعداً خواهند شنيد - عرض مي‌کنم: عزيزان من! رابطه خودتان را با خدا، هرچه مي‌توانيد مستحکم‌تر کنيد    تقويت رابطه با خدا        
    شما زماني مي‌توانيد براي خدا کار کنيد که روحيه اعتماد به خدا در شما ايجاد شود.    اعتماد به خدا        
    هر قدر ما از معارف اسلامي دست برداريم، از تلاش و تکاپو دست برداريم ضرر خواهيم کرد و ضربه خواهيم خورد    پايبندي به معارف اسلامي        
    توصية اکيد مي‌کنم به استحکام و عدم سايش اعتقادي و ايماني و عملي    ايجاد ايمان راسخ        
    دومين پايه تفکر بسيجي، بصيرت و روشن‌بيني است    داشتن بصيرت        
    اما بايد سازماندهي و آموزش و بازآموزي داشته باشد. نبايد به آموزشي که طي چند ماه داده مي‌شود، اکتفا کرد، بلکه بايستي آن را تکرار نمود    تأکيد بر آموزش    تحصيل علم و دانش    
    معارف ديني خود و معارف انقلابي خود را هر چه مي‌توانيد تعميق کنيد    تعميق و معارف و فهم از دين        
    بسيج بايد جلوتر از همه وارد عرصة علم بشود. شما بايد برويد و عرصه‌هاي علمي را، عرصه‌هاي فناوري را، نوآوري‌هاي علمي و آفاق شناخته‌نشدة علم را تصرف کنيد    علم‌آموزي        
    دانشجوي بسيجي، پيکار فرهنگي و فکري و عقلاني را نيز مانند حضور در ميدان‌هاي جنگ، با تکيه بر هوشمندي و تلاش و توکل به پيش مي‌برد    تقويت بنيه علمي و فکري و روحي        
    بسيج، عبارت است از تشکيلاتي که در آن، افرادِ متفرّق و تنها، به يک مجموعه عظيم و منسجم و به يک گروه آگاه، متعهّد، بصير و بيناي به مسائل کشور و به نياز ملت، تبديل مي‌شوند    آگاهي، تعهد، بصيرت        
    بايستي پايه‌هاي معارف را در دلهاتان مستحکم کنيد. من توصيه مي‌کنم در زمينة مسائل ديني، جوان‌ها از معارف بلندي که جزو بهترين آنها آثار شهيد مطهري است.    رجوع به راهنمايي و توصيه علما و سيرة بزرگان (الگوگيري)        
    بسيجي، جواني خود را مغتنم مي‌شمرد و از لحظه‌هاي گران‌بهاي آن براي خودسازي علمي و فکري و روحي بهره مي‌گيرد.    غنيمت شمردن فرصت و زمان (مديريت زمان)    دورانديشي و برنامه‌ريزي    
    رکن دوم کارهاي موفق، آسيب‌شناسي و ملاحظة نقص‌هاست براي اينکه ضعف‌ها برطرف شود    آسيب‌شناسي ضعف‌ها         
    مسئولان محترم بسيج بايد به سازماندهي خيلي اهميت دهند؛ زيرا اصل قضيه، سازماندهي است و در چارچوب سازماندهي خوب، آموزش و پشتيباني و تغذية فکري خوب شکل مي‌گيرد.    سازماندهي        
    تأکيد بر لزوم داشتن ابتکار و نوآوري براي پيش بردن اهداف بسيج    داشتن ابتکار و نوآوري         
    يک عده‌اي اشتباه مي‌کنند؛ خيال مي‌کنند بسيجي يعني کسي که پابند به مقررات نيست، پابند به قوانين نيست، پابند به ضوابط مستقر در جامعه نيست؛ نخير، اين اشتباه است، اين خطاست.    نظم و پايبندي به قوانين        
    رکن اول کارهاي موفق، پيش‌بيني راه براي پيشرفت است.    پيش‌بيني و برنامه‌ريزي        
    در تحليل‌هايتان هميشه دشمن را لحاظ کنيد و بفهميد که دشمن امروز چه‌کار مي‌کند.    دشمن‌شناسي        
    بسيج مظهر ارزش‌هاي فعال و زندة يک جوان مؤمن است؛ يکي‌اش هم انضباط است.    رعايت نظم        
    بسيجي يعني اينکه بفهمد کشورش بايد مستقل و آزاد باشد ....و بخواهد در اين راه تلاش کند    مسئوليت‌پذيري        
    يکي از کارهايي که دشمن مي‌کند اين است که اين جوانان پاک و پاکيزه و طيب و طاهر ما را دچار آلودگي کند.    دور ماندن از پليدي و آلودگي    رعايت اخلاق    
    اگر در کارهايي که ديگران از روي دست هم انجام داده‌اند (ساختن نيروهايي پايبند به نظام)، تکيه بر ظاهر و بر ادعا و بر زرق و برق است و از باطن و معنا خبري نيست، در بسيج درست برعکس است.    تأکيد بر معنا گرايي و دوري از دنيا گرايي        
    اگر بخواهيد اين بناي رفيع همين طور مستحکم مثل دژِ پايدار و استواري در مقابل دشمنان قرار بگيرد، بايد اين رعايت‌ها را بکنيد؛ بردباري نشان بدهيد، صبر نشان بدهيد، اخلاق نشان بدهيد    بردباري و صبر        
    توانايي‌هاي مجموعه بسيجي را بايد بالا برد. الزامات اخلاقي عملي را بايد در مجموعه بسيج بالا برد؛ يعني بايد اخلاقيات نيکوي اسلامي را پرورش دهيم.    رعايت اخلاق        
    آفت ديگري که مي‌تواند بسيج را تحديد کند، ورود در مسابقه زرق و برق زندگي است، نگوييد فلاني به‌ دست آورد من هم بايد داشته باشم.    دوري از حب دنيا         
    يکي از آفت‌ها در بسيج، غرور است. ما که حالا بسيجي هستيم به ديگران به چشم تحقير نگاه نکنيم.    مبارزه با نفس به خصوص غرور         
    يک نکتة ديگر اين است که از آفت‌ها (نفساني) نسبت به خودمان پرهيز کنيم.    مراقبت از نفس        
    بسيج نه به پول وابسته است، نه به‌عنوان و جاه و جلال وابسته است    دوري از ماديات و پرهيز از گرفتار شدن در زرق و برق دنيا         
    من دعوت مي‌کنم بسيجيان عزيز را به اخلاق.‌ خلاق يعني چه؟ يعني حلم و بردباري، صبر و مقاومت، صدق و صفا، شجاعت و فداکاري، طهارت و پاکدامني    رعايت اخلاق         
    مراقب باشيد سايش اعتقادي پيدا نکنيد، شما بر روي محيط اثر بگذاريد، نگذاريد آن محيط اگر بد است، روي شما اثر بگذارد.    موضع فعال و تأثير‌گذار در برابر محيط به جاي منفعل بودن    حضور در ميدان
    (ساختن کشور)    بعد رفتاري فرهنگ بسيج
    شما بايد با نيروي خود، با اراده خود، با دانش خود و با ايمان خود، عقب‌ماندگي‌هاي چندده ‌ساله دوران قبل از انقلاب را جبران کنيد.    جبران عقب‌ماندگي‌ها        
    بسيج، يعني حضور بهترين و با نشاطترين و باايمان‌ترين نيروهاي عظيم ملت در ميدان‌هايي که براي منافع ملي و براي اهداف بالا، کشورشان به آنها نياز دارد.    حضور در ميدان        
    عزيزان من! کشور مال شماست؛ کشور متعلق به نسل جوان است؛ شما بايد اين کشور را بسازيد؛ شما بايد پايه‌هاي مجد و عظمتي را که اين انقلاب و دست تواناي معمار انقلاب بنا گذاشته است، حفظ کنيد و بالا ببريد؛    ساختن کشور        
    جمعي از بهترين و مؤمن‌ترين مردم در هر عرصه‌اي که کشور و نظام به آن احتياج دارد، بي‌محابا وارد شوند، همهة توان خودشان را کف دست بگيرند، بياورند توي ميدان    پا در رکاب بودن        
    بسيج يعني اينکه بداند و بفهمد که کشورش بايد مستقل و آزاد باشد و بخواهد که در اين راه تلاش کند    استقلال‌طلبي و آزادي‌خواهي         
    بسيجي، هر يک از آحاد ملت است که در هرجايي که به حضور او نياز هست، آماده باشد.    آمادگي دائمي    تلاش و پشتکار    
    بسيج تعريف مشخّصي دارد: آحاد مردمي، که با هدف والاي الهي و با روحية خستگي‌ناپذير، وسط ميدان، هرجايي که لازم باشد حضور پيدا مي‌کنند، استعداد خودشان را بُروز مي‌دهند، آنچه دارند در صحنه مي‌گذارند، و از خطرات اين راه هم نمي‌ترسند؛ يعني جانشان را کف دست گرفته‌اند.    جان بر کف بودن        
    آمادگي، کمربستگي، پابه‌رکاب بودن؛ اين هم يکي از شرايط لازم است و توصيه‌هاي لازمي است که ما به برادران و خواهران بسيجي بايد بکنيم.    پا در رکاب بودن        
    هرچه مي‌توانيد کيفيت خودتان را بالا ببريد تا بتوانيد بر روي فضاي عمومي جامعه اثر بگذاريد و جوان‌هاي بيشتر و مجموعه‌هاي بيشتري را به آن مرکزيت اصولي و آرماني نزديک کنيد.    تأثير‌گذاري بر محيط        
    پرهيز از تنبلي و احساس خستگي در خدمت کردن به مردم    پرهيز از تنبلي         
    بسيجي بودن، به ميدان آوردن همة توانايي‌هاي خود در راه آرمان‌هاي نظام اسلامي است.    تلاش در راه آرمان‌ها         
    يک بسيجي، آن کسي است که مقدورات و امکان خود را در راه هدف‌هاي عظيم اين ملت به ميدان مي‌آورد.    تلاش مجاهدانه براي تحقق اهداف        
    عزيزان من! آنچه مهم است، اين است که همه آحاد ملت، در پاي انجام تکليف آماده باشند.    انجام تکليف        
    بسيج، چيزي جداي از مردم نيست.    مردمي بودن    مردم‌داري     
    بسيج مثل انقلاب، مردمي بود و مردمي است.    مردمي بودن        
    نقل داستاني از جناب مالک‌اشتر در مورد دلسوزي نسبت به مردم    دلسوزي نسبت به مردم        
    شما بسيجي‌ها بايد به گونه‌اي رفتار کنيد که احترام و محبت مردم جلب شود. شما بايد نمونه‌ي اخلاق و تواضع و مهرباني و رعايت مقررات باشيد.    مردم‌داري و رعايت اخلاق        
    رفتار بسيجيان با آحاد مردم که خيلي‌هاشان به معناي واقعي بسيجي هستند، بايد به گونه‌اي باشد که آنها بگويند؛ اينها پرورش يافتگان نظام اسلامي هستند    رفتار مبتني بر مباني اسلام با مردم         
    جدول(1): ابعاد مدل فرهنگي بسيج برگرفته از بيانات مقام معظم رهبري (محقق ساخته)
    بيانات معظم‌له پيرامون فرهنگ مطلوب، مد نظر ايشان در مورد بسيج را مي‌توان ذيل هفت مضمون سازمان‌دهنده و دو مضمون فراگير دسته‌بندي نمود. مضامين سازمان‌دهنده شامل پايبندي به معارف اسلامي (تقويت ايمان)، مردم‌داري، تحصيل علم، تلاش و پشتکار، دور‌انديشي و برنامه‌ريزي، حضور در ميدان و رعايت اخلاق مي‌گردد. مضامين فراگير نيز در قالب نکات معطوف به دانش- نگرش و رفتار تقسيم‌بندي گرديد؛ چرا که رهنمودهاي ايشان، از يک جنس نبود و به اقتضاي نيازها و اهداف و شرايط مختلف، بيانات مقتضاي حال مطرح مي‌گرديد. از‌اين‌رو، برخي توصيه‌ها ناظر به مسائل رفتاري و آنچه که در عرصه عمل بايد رخ دهد و برخي نيز ناظر به تغيير و تحولات فکري و ارتقاي انديشه بود.
    تقويت ايمان و پايبندي به معارف اسلامي، يکي از مضامين برجسته در بيانات معظم‌له است. ايشان در سخنراني در جمع بسيجيان (9/8/86 ) مي‌فرمايند: «‌هر قدر ما از معارف اسلامي دست برداريم، از تلاش و تکاپو دست برداريم، ضرر خواهيم کرد و ضربه خواهيم خورد». همچنين، ايشان در ديدار بسيجيان استان کرمانشاه ( 22/7/90) مي‌فرمايند: «‌‌پاية اصلي کار بسيجي، اخلاص است». «گمنام»، از جمله تعبيرات امام است: «مکتب شاهدان و شهيدان گمنام». گمنام، يعني دنبال نام و نشان نبودن. گفت: براي خدا کار کردن، که اين ناشي است از روحية اعتماد به خدا است». بيان اين دست مطالب از معظم‌له، که عمدتاً در شروع هر ديدار هم مطرح مي‌شود، خود حاکي از دغدغه ايشان به مد نظر قرار دادن موضوع تقويت ايمان در بين اعضاي نهاد بسيج است.
    مردم‌داري در بيانات حضرت علي‌، به‌عنوان يکي از معيارهاي اصلي تصميم گيري قرار دارد. همان‌گونه که حضرت در نامة 53 عامه مردم را «ستون‌هاي استوار دين» مي‌نامد و از مالک‌اشتر مي‌خواهند که در پي کسب خشنودي آنها باشد. به همين ترتيب، در بيانات مقام معظم رهبري، هم مردم‌داري از کليد واژه‌هاي مهم به شمار مي‌آِيد. ايشان بيانات در مراسم بيعت بسيجيان نمونة کشور (6/4/68) مي‌فرمايند: «‌شما بسيجي‌ها بايد به گونه‌ا‌يي رفتار کنيد که احترام و محبت مردم جلب شود. شما بايد نمونة اخلاق و تواضع و مهرباني و رعايت مقررات باشيد». وجود مثال‌هايي زيادي از اين دست، در بيانات معظم‌له بيانگر اهميت جايگاه و رضايت مردم در فرهنگ مناسب مد نظر ايشان مي‌باشد.
    تحصيل علم و تقويت بنيه علمي، از نکات مدنظر مقام معظم رهبري خطاب به بسيجيان مي‌باشد که مطرح کردن اين دغدغه در مجامعي غير از مجامع حوزوي و دانشگاهي، خود نشان از اهميت اين موضوع در نزد معظم‌له دارد. «بسيج بايد جلوتر از همه وارد عرصة علم بشود. شما بايد برويد و عرصه‌هاي علمي را، عرصه‌هاي فناوري را، نوآوري‌هاي علمي و آفاق شناخته‌ نشدة علم را تصرف کنيد.» ايشان، توصيه‌هايي اين چنيني را در ديدار اعضاي بسيج دانشجويي دانشگاه‌ها (31/2/86) و ديدارهاي مشابه مطرح نموده‌اند که بيانگر جايگاه علم و پيشرفت علمي در منظومة فکري ايشان مي‌باشد. همچنين، در تذکري به مسئولان مي‌فرمايند: «مسئولان کشور بدانند در سياست‌هاي کلان و سياست‌هاي اجرائي بايد پيشرفت و رشد علمي کشور، برنامة قطعي و حتمي به حساب بيايد و ملاحظه شود». بيان اين مطلب در بين نخبگان جوان و در عين حال، تأکيد ايشان به اينکه بسيج بايد جلوتر از ساير افراد وارد عرصه‌هاي علم گردد، نشان‌دهنده اين مطلب است که ايشان در کنار توقعي که از اقشار علمي کشور براي توسعه و رشد علم دارند، توقع ويژه‌اي نيز در اين زمينه از بسيجيان دارند. ازاين‌رو، تقويت بنيه علمي يکي از مؤلفه‌هاي خاص در مدل فرهنگي بسيج مي‌باشد.
    تلاش و پشتکار، دورانديشي و برنامه‌ريزي، ساختن کشور و رعايت اخلاق، از مؤلفه‌هاي ديگر اين مدل مي‌باشد که مکرراً در بيانات مقام معظم رهبري بر آن تأکيد شده است. در ذيل، به‌طور اختصار و به‌منظور جلوگيري از طولاني شده بحث، نمونه‌هايي از بيانات ايشان در مورد چهار مؤلفه آخر آورده شده است.
    «‌بسيجي بودن، به ميدان آوردن همة توانايي‌هاي خود در راه آرمان‌هاي نظام اسلامي است...». « در همة حرکت‌هاي موفق، دو کار لازم است: يک کار، پيش‌بيني‌هاي راه براي پيشرفت؛ کار دوم، ملاحظة نقص‌ها و آفت‌زدائي‌ها و شناخت آسيب‌ها، براي اينکه ضعف‌ها برطرف شود» «‌بسيج نه به پول وابسته است، نه به عنوان و جاه و جلال وابسته است، نه به دستور از بالا وابسته است. معيار بسيج، بصيرت است و ايمان. ايمان از دل او مي‌جوشد، او را به کار وادار مي‌کند؛ بصيرت هم به او تفهيم مي‌کند که چگونه حرکت کند، معيارها را چگونه تشخيص بدهد، راه را چگونه طي کند. اين معناي بسيجي است».
    همة اين هفت مضمون تشريح شده، خود در دل دو مضمون فراگير قرار مي‌گيرند. در واقع، همة توصيه‌هاي جداگانه‌اي که معظم‌له در ديدارهاي مختلف با اين قشر داشته‌اند، براي ساختن انساني داراي دانش، نگرش و رفتار بسيجي به صورت توأمان است؛ زيرا داشتن رفتاري پايدار در عرصه عمل، نيازمند پشتوانه فکري و نگرشي صحيح و پايدار است. در غير اين‌صورت، رفتار ظاهر شده تحت تاثير متغييري خارجي است که با از بين رفتن متغيير خارجي، رفتار ناشي از آن نيز پايدار نخواهد ماند. از اين‌رو، رسيدن به انساني‌تر از جامعة اسلامي، مستلزم تکامل هر دو بعد دانشي و نگرشي به همراه بعد رفتاري است.
    بحث و نتيجه‌گيري
    آنچه از بررسي تاريخچه بسيج مستضعفان و اهداف آن نهاد آشکار مي‌گردد، پيوند نزديک آن با اهداف و چشم‌اندازهاي نظام و به تبع آن، سفارشات و منويات مقام معظم رهبري است. ازاين‌رو،‌ بديهي است که در راستاي تحقق اين اهداف، آگاهي هرچه بيشتر از نظام فکري مقام معظم رهبري و فهم مناسب از گفتمان مدنظر ايشان ضرورت پيدا مي‌کند. از سوي ديگر، مقام معظم رهبري در بين اقشار مختلف مردم جايگاه ويژه‌اي براي نهاد بسيج قائل است. از‌اين‌روي، ايشان به ترسيم ابعاد مختلف فرهنگ بسيج در ديدارهاي خود با اين نهاد، اعم از ديدارها و سخنراني‌ها و پيام‌هاي مربوط به همايش‌ها و... پرداخته‌اند تا از يک سو، شکل‌گيري اين فرهنگ موجب انسجام بيشتر در بين اعضاي آن و از سوي ديگر، مثمرثمر براي جامعه و ملت باشد.
    از‌اين‌رو، لزوم شناسايي ابعاد مدنظرِ فرهنگِ مطلوبِ بسيج، از ديد ايشان اهميت پيدا مي‌کند. آنچه که در اين پژوهش مشخص گرديد، پيچيده بودن نگاه ايشان به اين نهاد است. در نتيجه، توصيه‌هاي ايشان به‌طور‌کلي در دو سطح عمل و نظر (دانشي ـ نگرشي) تقسيم‌بندي گرديد. يک بسيجي مطلوب از ديد فرهنگي، بايد توأمان خصيصه‌هايي از جنس دانش و انديشه مناسب و همچنين، رفتار مناسبي داشته باشد. خصيصه‌هايي همچون تقويت ايمان، تحصيل علم، دورانديشي و برنامه‌ريزي و توجه به مسائل اخلاقي، ويژگي‌هايي هستند که از نظر دانشي و نگرشي، براي يک بسيجي مطلوب در بيانات ايشان نمود داشت. خصيصه‌هايي نيز مانند حضور در ميدان‌هايي که براي تقويت و رشد انقلاب نياز است و تلاش و پشتکار در اين عرصه و همچنين، تکريم مردم در عرصه، ويژگي‌هايي هستند که از نظر رفتاري براي يک بسيجي مطلوب در بيانات ايشان مورد تأکيد قرار گرفته است. ازاين‌رو، بر اساس نتيجه اين پژوهش، با تلفيق اين دو بعدِ کلي، در يک فرد بسيجي، فرهنگ مطلوب بسيج محقق مي‌شود.
     

    References: 
    • اديب، يوسف و همکاران،1391، «نقش بسيجيان و پايگاه‌هاي بسيج در اشاعة فرهنگ اقتصاد مقاومتي»، مهندسي فرهنگي، ج 7 و 73-74، ص 72-98.
    • ب: سخنراني‌هاي مقام معظم رهبري برگرفته از سايت http://farsi.khamenei.ir/
    • بيانات در جمع بسيجيان حاضر در اردوي فرهنگي رزمىِ ياران امام علي 29/7/79
    • بيانات در جمع بسيجيان، 4/9/88
    • بيانات در جمع بسيجيان، 9/8/86
    • بيانات در جمع نيروهاي بسيجي شرکت کننده در اردوي رزمي فرهنگي علويون، 21/8/80
    • بيانات‌ در ديدار اساتيد و دانشجويان دانشگاه امام صادق‌ 29/10/84
    • بيانات در ديدار اعضاي بسيج دانشجويي دانشگاه‌ها، 31/2/86
    • بيانات در ديدار اعضاي مجمع عالي بسيج مستضعفين، 6/9/93
    • بيانات در ديدار بسيجيان استان فارس، 14/2/87
    • بيانات در ديدار بسيجيان استان کرمانشاه، 22/7/90
    • بيانات در ديدار پنجاه هزار فرمانده بسيج سراسر کشور، 29/8/92
    • بيانات در ديدار جمعي از بسيجيان و فعالان طرح «صالحين»، 1/9/91
    • بيانات در ديدار جمعي از بسيجيان، 30/8/72
    • بيانات در ديدار جمعي از بسيجيان، 30/8/75
    • بيانات در ديدار جمعي از بسيجيان، 5/9/76
    • بيانات در ديدار فرماندهان گردان‌هاي بسيج 4/9/94
    • بيانات در ديدار فرماندهان نيروي مقاومت بسيج، 1/9/69
    • بيانات در ديدار گردان‌هاي نمونه عاشورا و الزهراي بسيج،‌‌ 5/9/86
    • بيانات در ديدار هزاران نفر از بسيجيان در سالروز شهادت امام صادق، 7/9/84
    • بيانات در مراسم بيعت بسيجيان نمونه‌‌ي کشور، 6/4/68
    • پيام به پنجمين گردهمايي بسيج دانشجويي،‌ 14/7/77
    • پيام به همايش مسئولين بسيج دانشگاهي کشور، 1/6/85
    • حسني آهنگر، محمدرضا و بزمشايي، حميد، 1388، «به‌کارگيري راهبرد فوق فن‌آوري نرم»، مطالعات بسيج، ش12‌، ص 81-68.
    • خزايي، علي‌اکبر، 1387، «تهديد نرم، خاستگاه‌ها، کارکردها و راه‌هاي مقابله، با تأکيد بر نقش بسيج»، خليج فارس و امنيت، ص 92-73.
    • زارعي‌متين، حسن، 1393، مديريت رفتارسازماني پيشرفته، تهران، آگاه.
    • شيرين، علي، 1388، «رسانه بسيج و بسيج رسانه‌ها»، اميد انقلاب، ش 403، ص 57-40.
    • صالحي اميري، و همکاران، 1392، ‌مباني سياست‌گذاري و برنامه‌ريزي فرهنگي، تهران،‌ مرکز تحقيقات استراتژيک.
    • عابدي جعفري، و همکاران،‌‌1390، «تحليل مضمون و شبکه مضامين: روشي ساده و کارآمد براي تبيين الگوهاي موجود در داده‌هاي کيفي»، انديشه مديريت راهبردي، سال پنجم، ش 2، ص 198-151.
    • کلهر، رضا، 1387، «نهضت‌هاي بسيجي و بسيج نهضت‌ها با تأکيد بر فرهنگ استراتژيک حضرت امام خميني»، مطالعات بسيج، س11، ش 40، ص5-24.
    • کيکاجوري، کيانوش، 1389، «نقش بسيج در مقابله با جنگ نرم»، پيام انقلاب، ش 41، ص33-18.
    • گل وردي، مهدي، 1393، شناسايي عوامل مديريتي مؤثر بر جانشين‌پروري‌، پايان‌نامه کارشناسي ارشد. تهران، پرديس فارابي دانشگاه تهران.
    • مرتضوي، سعيد، و همکاران، 1392، «شناخت محتواي قرارداد روان‌شناختي در اعضاي هيأت علمي (مورد مطالعه: دانشگاه فردوسي مشهد)»، انديشة مديريت راهبرد، سال هفتم، ش 2، ص122-99.
    • مکارم شيرازي، ناصر، 1368، مديريت و فرماندهي در اسلام، قم، نشر هدف.
    • Attride-Stirling, J. ,2001,. Thematic networks: an analytic tool for qualitative research. Qualitative research, 1(3), 385-405.
    • Boyatzis, R. E. ,1998,. Transforming qualitative information: Thematic analysis and code development. Sage.
    • Sandelowski, M., & Barroso, J. ,2006,. Handbook for synthesizing qualitative research. Springer Publishing Company.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    پوربهروزان، علی، رشید، علی اصغر، محمدیان، بهزاد، رحمتی، محمدحسین.(1396) بازشناسی مؤلفه‌های فرهنگ بسیج؛ بر اساس بیانات مقام معظم رهبری. دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 7(1)، 43-56

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    علی پوربهروزان؛ علی اصغر رشید؛ بهزاد محمدیان؛ محمدحسین رحمتی."بازشناسی مؤلفه‌های فرهنگ بسیج؛ بر اساس بیانات مقام معظم رهبری". دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 7، 1، 1396، 43-56

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    پوربهروزان، علی، رشید، علی اصغر، محمدیان، بهزاد، رحمتی، محمدحسین.(1396) 'بازشناسی مؤلفه‌های فرهنگ بسیج؛ بر اساس بیانات مقام معظم رهبری'، دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 7(1), pp. 43-56

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    پوربهروزان، علی، رشید، علی اصغر، محمدیان، بهزاد، رحمتی، محمدحسین. بازشناسی مؤلفه‌های فرهنگ بسیج؛ بر اساس بیانات مقام معظم رهبری. اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 7, 1396؛ 7(1): 43-56