گامی در مدیریت جهادی
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
مقام معظم رهبري حضرت آيتالله خامنهاي، به عنوان معمار تمدن نوين اسلامي، تلاش دارد مفاهيم ارزشي اسلامي را در گفتمان علمي جهان رايج گرداند. ازاينرو، در ساليان گذشته، با ترسيم افق انقلاب، توجه نيروهاي انقلابي را به الگوسازي و مفهومسازي ارزشهاي اسلامي و انقلابي جلب كرده و در اين زمينه، عناويني نظير «مردمسالاري ديني»، «الگوي اسلامي - ايراني پيشرفت»، «اقتصاد مقاومتي» و «سبك زندگي اسلامي» را بيان نموده است. در سال 1393 نيز با تأكيد بر واژة «مديريت جهادي»، گام مؤثري براي ساخت يك سبك اسلامي مديريت، برخاسته از آموزههاي اهلبيت و برآمده از تجارب اين دوران را به جامعة علمي عرضه داشته است. بر انديشمندان مديريت اسلامي لازم است كه براي توسعه و تقويت مفهوم «مديريت جهادي»، تلاش كنند. در اين مقاله، تلاش شده است با استفاده از روش «تحليلي– توصيفي»، آموزههاي برآمده از مديريت جهادي با تحليل مفاهيم دانش مديريت تلفيق گرديده و استنباط جديدي از مديريت جهادي ارائه شده است. تلاش شده است استنباطهاي تحليلي بر پاية مستندات ديني صورت گيرد.
بيان مسئله
پس از شكلگيري انقلاب اسلامي ايران، نظام تلاش داشت كه با اصلاح نظام اداري، آرمانها و رسالت انقلاب اسلامي را به اجرا بگذارد. اما تار و پود شكليافته در نظام اداري، توان پذيرش آن را نداشت. ازاينرو، نهادهاي انقلابي براي سرعت بخشيدن به تحقق اهداف انقلاب، وارد ميدان شدند. اين نهادها از بطن مردم انقلابي و بر اساس ايدة اسلامي برخاسته بودند. «جهاد سازندگي» خدمت به روستاها را آغاز كرد. «كميتههاي انقلاب اسلامي» نيز به منظور حراست از امنيت مردم در شهر و روستا شكل گرفتند. «كميته امداد امام خميني» براي رسيدگي به نيازمندان و محرومان به وجود آمد. در آستانة جنگ تحميلي رژيم بعثي، «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي» و «بسيج مستضعفين»، به مدد كيان انقلاب آمدند.
مشخصة اصلي اين سازمانها فعاليت جهادگونه بود. حركت به قصد خدمت و براي كسب رضايت خداوند، كاركنان اين سازمانها را از ديگران متمايز ساخته بود. به تدريج كه نظام انقلاب اسلامي فرصت تربيت نيرو و بازنگري در نظامهاي مديريتي را پيدا كرد، برخي از اين نهادهاي انقلابي با سازمانهاي مشابه ادغام شدند. ياد خوش سازمانهاي جهادي در اوايل انقلاب و در ميدانهاي دفاع مقدس، براي هميشه در خاطر مردم ما به يادگار مانده است. شناسايي و الگوسازي حركتهاي جهادي در سازمانها و شيوههاي مديريتي از مسائل قابل تحقيق در مطالعات مديريتي در عصر حاضر است.
با تحقيق گسترده در مديريت جهادي، ميتوان الگويي براي نظام اداري و مديريتي ارائه كرد. اين الگو، با فرهنگ ملي – اسلامي جامعة ايران سازگاري دارد. مديريت جهادي ميتواند شكل ناهمخوان نظام اداري جامعة ايران را با روحية نوعدوستي و ايثارگري ايرانيان، جايگزين كند. مسئلة اساسي در اين مقاله آن است كه بر اساس آموزههاي جهاد در فرهنگ اسلامي، شكل مناسبي از مديريت جهادي ارائه كند.
پس از تثبيت انقلاب اسلامي ايران، تلاشهايي به منظور شناسايي و نهادينه كردن تفكر جهادي در سازمانها صورت گرفت. اين تلاشها به صورت همايش و تدوين مقالات و تأليف كتب، در منابع اطلاعاتي كشور موجود است. در اينجا، به برخي از اين تلاشها اشاره ميشود:
1. مقالهاي با نام «فرهنگ سازماني حاصل از مديريت جهادي (مطالعة موردي جهاد سازندگي در دفاع مقدس)»، تأليف حميدرضا قائدعلي و محمدحسين مشرف جوادي، در فصلنامة مهندسي فرهنگي، (ش 79، 1383) متشر شد. نگارندگان با بررسي فعاليتهاي جهادگران در «جهاد سازندگي»، كوشيدند ويژگيها و صفات برجستة آنان را، كه مبناي موفقيت قلمداد شده است، شناسايي كنند.
2. مقالة «شاخصههاي مديريت جهادي و عزم ملي در قرآن»، را محمد باراني، در ماهنامة فرهنگ جمعه، (شهريور 1393) منتشر كرد. مؤلف با توجه به نامگذاري سال 9313به نام «مديريت جهادي» و «عزم ملي» از سوي مقام معظم رهبري كوشيد خصوصيات اين دو عنوان را در قرآن كريم تبيين كند.
3. «ضرورت مديريت جهادي» را رضا تقوي، در ماهنامة فرهنگ جمعه، (بهمن 1393) منتشر ساخت. مؤلف توانست با استنادهاي قرآني و روايي، ضرورت شكلگيري مديريت جهادي را تبيين كند.
در بررسيهاي انجامشده، چند كتاب در اين زمينه شناسايي گرديد:
1. كتاب مؤلفههاي مديريت جهادي: صميمانه با مديران، از سيدحسين اسحاقي، (نشر هاجر، 1393)؛ در اين اثر، نويسنده ابتدا به رابطة متقابل معنويتگرايي و مديريت جهادي پرداخته و سپس شاخصهها و مؤلفههاي مديريت جهادي در حوزة تمايلات و گرايشها، حوزة افكار و ذهنيات و حوزه رفتار و عينيات را در بيش از 120 شاخصه ارائه كرده است. اين شاخصهها ميتواند شاكلة مديريت جهادي را شكل دهد و خطمشي نگرشي، بينشي و رفتاري مديران را مشخص سازد.
2. كتاب مباني فرهنگ و مديريت جهادي، اثر سيدداود ميررحيمي، (نشر نمايندگي ولي فقيه در وزارت جهاد كشاورزي، 1392)؛ مؤلف اين اثر با تبيين شاخصها و معرفهاي فرهنگ و مديريت جهادي چرخة حيات فرهنگ و مديريت جهادي را بررسي مينمايد.
همچنين در ساليان اخير، به همت نهاد «نمايندگي ولي فقيه» در «وزارت جهاد كشاورزي»، همايشي با عنوان «همايش ملي فرهنگ و مديريت جهادي» برگزار شد و مقالات ارزندهاي به وسيلة محققان ارائه گرديد. چكيدة مقالات اين همايش نيز در معرض افكار عمومي قرار گرفت.
تعداد كتابها و مقالات توليدشده در اين زمينه محدود است. اين موضوع نشاندهندة آن است كه مديريت جهادي با وجود موفقيتهاي خود در عرصة انقلاب اسلامي و دفاع مقدس، هنوز نيازمند تلاشهاي گستردهاي براي تبيين نظري و ترويج است.
روش تحقيق
اين تحقيق از نظر اهداف، كاربردي است و تلاش دارد با تبيين و توصيف موضوع، زمينه را براي ترويج مديريت جهادي فراهم سازد. شناسايي مفاهيم بنيادي در مطالعات اسلامي، نيازمند مراجعه به كتابهاي معتبر در فرهنگ اسلامي است. ازاينرو، دادههاي اين تحقيق كيفي و مبتني بر ابزار كتابخانه است. يكي از مهمترين منابع در اين زمينه، قرآن كريم است. بهرهمندي از اين كتاب شريف، كه لفظ و محتواي آن از سوي خداوند متعال به نبي گرامي نازل شده، براي همه ممكن نيست. هرچند برخي از آموزههاي ظاهري آن مطابق با درك عموم جامعه است، اما دست يافتن به لايههاي پنهان مفاهيم و معاني آن نيازمند تبحر در دانشهايي است كه امروزه از آنها به عنوان «علوم حوزوي» ياد ميشود. براي بهرهمندي از اين معارف، استفاده از كتابهاي تفسيري ميتواند راهگشا باشد. در اين تحقيق، تلاش شده است مفاهيم «مديريت جهادي» و مؤلفههاي آن با بررسي موضوعي در تفسير الميزان شناسايي شود. سپس اين مفاهيم با استفاده از مفاهيم مديريتي تحليل گردد. اين بررسي تفسيري – تحليلي به محقق اين امكان را ميدهد كه مفاهيم توليدشده در دانش مديريت را با محك قرآني ارزيابي كند. در اين بررسي، از روايات و سيرة اهل بيت نيز به تناسب، براي تقويت ديدگاه و برداشت استفاده شده است. در نتيجه، گزارههايي توليد شده بر مبناي آموزههاي قرآني، ميتواند به توسعة دانش مديريت نيز كمك كند.
برايناساس، ميتوان گفت: روايي و پايايي اين روش بر مبناي استنادات ديني صورت ميگيرد. به عبارت ديگر، برداشت از گزارههاي ديني با استفاده از علوم حوزوي، درصورتيكه اولا،ً از نظر سند اعتبار داشته باشد، و ثانياً، از نظر دلالت هم مستند باشد، معتبر تلقي خواهد شد. بنابراين، هنگامي كه موضوعي را به يكي از آيات قرآن نسبت ميدهيم، به سبب آنكه اين كتاب از نظر سند معتبر است، پاية اول روايي و پايايي آن كامل است. هنگامي كه برداشت از يك آيه و يا روايت را به يك كارشناس معتبر ديني مستند ميكنيم (مانند استناد به برداشت علامه طباطبائي)، پايه دوم نيز كامل ميگردد و ميتوان با اطمينان اين نسبت را به دين داد كه برداشت صحيح بوده و داراي اعتبار است.
در اين تحقيق، با توجه به واژة كليدي «جهاد»، تلاش شده است گزارههايي از قرآن كريم كه در آن، اين لفظ يا مفهوم به كار گرفته شده است، شناسايي شود. سپس با بهرهمندي از تفاسير معتبر و مدد سيره و گفتار اهلبيت، كاربردهاي آن را در مديريت، دستهبندي كردهايم.
مفهومشناسي «مديريت جهادي»
مفهوم «مديريت»، از واژههايي است كه در يك قرن اخير، در مراحل رشد علمي خود، به بلوغ لازم رسيده است. براي اين واژه، تعاريف متعددي در كتب مديريت ذكر شده است. در تعاريف گوناگون، ميتوان اين موضوع را دريافت كه مديريت به نحوة ادارة سازمانها براي رسيدن به هدف مشخص نظر دارد. مديران سازمانها بر اساس ديدگاه خود و چارچوبهاي ارزشي و فني پذيرفتهشده، به تحقق هدفها در سازمانها به شكل رسمي ميپردازند.
مفهوم «جهاد» به عنوان يك مفهوم ارزشي در شريعت مقدس اسلام شناخته ميشود. از نظر لغت، در مفهوم «جهد» (به ضم يا به فتح) معناي «بذل طاقت و تعب» نهفته است. به بيان ديگر، «جهادگر» كسي است كه در راه هدف، همة توان خود را به گونهاي خستگيناپذير به كار ميگيرد. مفهوم «جهاد» بيانكنندة انجام يك كار مقدس است. جهادگر در راه خداوند به ايثار توان و امكانات خود ميپردازد. علامه طباطبائي معتقد است: از آيات جهاد استفاده ميشود كه اين مفهوم با بلايا و مصايب همراه است (طباطبائي، 1377، ج 1، ص 517). كلمة «جهاد» در اصل، به معناى بذل جهد و كوشش در دفع دشمن است و بيشتر يك مفهوم جنگي و رزمي است، ليكن گاهى به طور مجاز، توسعه داده مىشود، بهگونهايكه شامل دفع هر چيزى ميشود كه ممكن است شرى به آدمى برساند؛ مانند شيطان و نفس اماره كه هر دو موجب گمراهي انسان و سوق دادن او به بديها مىشود.
از مفهوم «جهاد» در قرآن كريم استفاده ميشود كه بايد خالص براي خداوند متعال باشد. به بيان ديگر، دريافت پاداش جهاد در امور زندگي هنگامي است كه اين تلاش با هدف خدايي صورت گيرد. اين موضوع از آيات قرآن قابل استفاده است. به منظور شناسايي مديريت جهادي، با صرفنظر از جستارهاي ذهني، كه در تعاريف اصطلاحات مطمحنظر قرار ميگيرد، و با توجه به برداشت مفهومي از آموزههاي اسلامي و مديريتي، تعريف ذيل به عنوان مبناي تحقيق در سبك مديريت جهادي مدنظر قرار ميگيرد:
«سبك مديريت جهادي مجموعه اقداماتي است كه مديران ايثارگر و خداباور با استفاده از منابع انساني (عقلي و معنوي) و امكانات مادي (نرمافزاري و سختافزاري)، براي پيشبرد و تعالي سازمان به كار ميگيرند.»
در اين تعريف، برخي از واژهها توان تأثيرگذاري بر مفهوم مديريت جهادي را دارند و بايد بدانها توجه كرد:
- مديريت جهادي نوعي اقدام است: «وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِم» (يونس: 84).
- تنها تلاش ذهني نيست، بلكه مديران بايد براي تحقق هدف دست به اقدام عملياتي بزنند.
ـ مديريت جهادي همراه با ايثارگري است: «قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَ أَبْنَآؤُكُمْ وَ إِخْوَانُكُمْ وَ أَزْوَاجُكُمْ وَ عَشِيرَتُكُمْ و َأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَ تِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَ مَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ» (توبه: 24).
- در مديريتهاي رايج، موضوع همخواني بين تلاش و پاداش مطرح ميشود، درحاليكه مديران جهادي با گذشت و ايثار، به ادارة سازمان ميپردازند.
- مديريت جهادي بدون خداباوري تحقق پيدا نميكند: «وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِه» (حج: 78).
- مديراني كه خداوند را عامل دگرگوني هستي ميدانند و همة نظام هستي را مخلوق او ميدانند، تنها براي ذات اقدس الهي تأثيرگذاري قايلند هستند و تأثير موجودات و امكانات ديگر را در طول قدرت الهي ميدانند.
- به همة توان منابع انساني توجه ميشود: (وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِم) (يونس: 84).
- منابع انساني به عنوان مهمترين عامل حركت سازمان، هم از توانهاي طبيعي و عقلي برخوردار است و هم از توان ماوراي طبيعي و معنوي. انسانها ميتوانند علاوه بر استفاده از توان تجزيه و تحليل عقلي و كسب تجربه، از توان معنوي خود نيز استفاده كنند. توان معنوي با استفاده از عمل صالح، نيت خالص، و كسب فيوضات الهي، ميتواند در زندگي روزمره نيز كارساز باشد.
- تحقق مديريت جهادي با امكانات ممكن است. انجام فعاليتهاي سازماني بدون امكانات مادي ممكن نيست. نرمافزارهاي مادي مانند طرحها و برنامهها و سختافزارهاي مادي مانند وسايل و تجهيزات، شرط لازم براي تحرك سازمان است.
- هدف مديريت جهادي تعالي انسان است: (و َمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ) (عنكبوت: 6). در فرهنگ جهادي اسلام، پيشبرد و تعالي سازمانها، يعني تعالي انسانيت. «في سبيلالله» بودن نيت بنيادي در يك اقدام جهادي است كه منجر به كسب تقواي الهي ميشود و زمينة قرب اليالله را فراهم ميسازد. هدف جهاد كسب امكانات بيشتر و كشورگشايي نيست، بلكه اصلاح دنيا و آخرت است (طباطبائي، 1377، ج 2، ص 432).
سيستم مديريت جهادي
فعاليتهاي مديريت در يك سيستم شكل ميگيرد. اين سيستم با سه مؤلفة اساسي شكل ميگيرد. ابتدا لازم است رسالت و فلسفة وجودي يك سازمان مشخص گردد. سازمانها با تعيين اين رسالت، مسير و جهت حركت را معين ميسازند. سپس لازم است در اين سيستم، ارزشها مشخص شود. ارزشها به عنوان سيستم غيرملموس، فرهنگ يك سيستم را طراحي و مهار ميكنند. فعاليتهاي اعضاي اين سيستم در چارچوب تعيينشدة سيستم ارزشها صورت ميگيرد. در نهايت، «سيستم اهداف» يا «سيستم سخت» وجود دارد. اين سيستم، ناظر به اقدامات عملي است كه در آن انجام ميشود (ايوان سوئيچ و گيبسون، 1992، ص 103).
مديريت جهادي تركيبي از دو واژة «مديريت» و «جهاد» است كه اولي ناظر به عمل و دومي گوياي يك ارزش ديني است. «مديريت» يك دانش عملياتي است كه به دنبال كسب نتايج از پيشتعيينشده است، و «جهاد» - همانگونه كه پيش از اين ذكر شد- ناظر به فرهنگ، ارزشها و معنويت است. جهاد صرفاً مبارزه در ميدان نيست، بلكه شامل هرگونه تلاشي ميشود كه با اخلاص صورت گيرد تا جامعه و فرد را به سعادت برساند. بنابراين، بايد تلاش كرد كه با اين تركيب، عملگرايي ارزشي تبيين گردد. تحقق مديريت جهادي نيازمند تقويت دو سيستم در كنار هم است؛ دو سيستمي كه ناظر به عمل و ارزشهاي ديني است:
- سيستم سخت يا مجموعه اقدامات ملموس، كه از آن با نام «تحقق اهداف» نام ميبريم.
- سيستم نرم يا نظامي از بينشها و گرايشها كه غيرملموس است و از آن با نام «ارزشها» ياد ميشود.
بنابراين، بايد تلاش شود كه شكلگيري و تداوم مديريت جهادي بر اساس اين دو، صورت گيرد و بر اين اساس، ميتوان يك الگو براي مديريت جهادي تبيين و ارائه نمود. نمودار(1) مؤلفههاي اين الگو را نشان ميدهد:
نمودار (1): مؤلفههای مدیریت جهادی
سيستم تحقق اهداف
تحقق اهداف يا سيستم سخت در فرايندهاي سازماني، به عنوان يكي از اجزا و مؤلفههاي سبك مديريت جهادي تلقي ميشود. تحقق اين سيستم دليل شكلگيري سازمانهاست. مديران سازمانها تلاش دارند با تحقق يكايك اهداف پيشبينيشده، ضرورت وجودي خود را در جامعه اثبات نمايند و بدين وسيله به رشد جامعه كمك كنند. سيستم سخت هر سازمان به تناسب ماهيت فعاليت آن ميتواند داراي مؤلفههاي متعددي به شرح ذيل باشد: رشد توليد، افزايش خدمات، سودآوري، سلامت كاركنان، به كارگيري فناوريهاي نو، ارتقاي كيفيت، هدايت بازار، و تجارت.
بر اساس آموزههاي اسلامي و عقل بشري، ميتوان اهداف متعددي براي سازمانهاي اسلامي شناسايي كرد. اين اهداف در واقع، سيستم سخت و وجه قابل مشاهدة سازمان را شكل داده، تقويت ميكنند. در اينجا، برخي از آنها بر اساس آموزههاي قرآن كريم و اهلبيت معرفي و شناسايي ميشود:
1. سودآوري: در فرهنگ بازار اسلامي، بر كسب سود در چارچوبهاي پذيرفتهشدة شرعي مورد تأكيد است. از امام صادق نقل شده است كه فرمودند: مرد براي پس از خويش، چيزي سختتر بر او از مال راكد بهجا نميگذارد.، راوي ميگويد: گفتم: با مال راكد چه كند؟ فرمودند: آن را در راه آبادسازي باغ و بستان و خانه قرار دهد (حرعاملي، 1409ق، ج 12، ص 44). در دعاي صحيفه سجاديه آمده است: «اللهم صل علي محمد و آل محمد كما اضعفت به الاموال و احييت به العباد و عمرت به البلاد»؛ بارخدايا، بر محمد و آل محمد درود فرست؛ همانگونه كه اموال را دو چندان ميكني و بندگان را زنده نگه ميداري و شهرها را آباد ميسازي. به هر روي، افزايش منافع و كسب درآمد بر اساس موازين شرعي از سوي شريعت مقدس اسلام تأييد شده است.
2. رشد توليد: تلاش براي نفي وابستگي ملتهاي مسلمان به محصولات كفار زمينهساز استقلال و جلوگيري از سلطة بيگانگان است: «وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً» (نساء: 141). اميرالمومنان نيز فرمودند: «هر كه آب و خاكي بيابد و باز هم فقير باشد، خدا او را از رحمت خود دور ميكند». مسلمانان براي تأمين مايحتاج عمومي خود، بايد تلاش كنند و با افزايش توليد، زمينة استقلال جامعه اسلامي را فراهم آورند. زندگي مولاي متقيان حضرت علي، كه اسوة زهد و تقوا شمرده ميشود، گواه اين موضوع است كه حضرت بخش قابلتوجهي از زندگي خود را صرف كار و تلاش ميكردند و نخلستانها و چاههاي متعددي ايجاد نمودند و به رشد اقتصادي جامعه كمك كردند.
3. افزايش خدمات: همانگونه كه سازمانهاي اسلامي براي توليد تلاش ميكنند، تلاش براي افزايش خدمترساني به همكيشان نيز ارزشمند است. اميرمؤمنان علي خطاب به مالك اشتر ميفرمايند: «وليكن نظرك في عماره الارض ابلغ من نظرك في استجلاب الخراج»؛ بايد نگاهت دربارة آباد كردن زمين رساتر باشد از نگاهت دربارة گرفتن ماليات. ماهيت برخي از سازمانها خدماتي است. ازاينرو، آنها نيز بايد همانند سازمانهاي توليدي، براي افزايش خدمات، از شيوههاي متعددي استفاده كنند تا بتوانند نيازهاي جامعه را تامين كنند.
4. سلامت كاركنان: منابع انساني مهمترين سرماية سازمانها به شمار ميرود و تلاش براي حفظ و بهبود سلامت كاركنان تلاش براي تحرك و پويابي سازمان، و تقويت جامعة اسلامي تلقي ميشود. منظور از «سلامت كاركنان»، سلامتي در بعد ظاهري و باطني است. نبي گرامي، پس از جنگ بدر، مقرر داشتند: اسيراني كه توان پرداخت فديه ندارند در برابر آموزش خواندن و نوشتن به ده تن از مسلمانان آزاد شوند. اين موضوع نشان ميدهد كه رهبر جامعة اسلامي از هر فرصتي براي پويايي و ارتقاي توان ذهني كاركنان استفاده ميكند. چنانكه هشدار اميرالمومنان دربارة رسيدگي به وضع سلامت ظاهري و جسمي يك پيرمرد يهودي در جامعة اسلامي، نشاندهندة اهتمام اسلام به سلامت جسماني است.
5. ارتقاي كيفيت: استفادة بهينه از مواد اوليه و تركيب مناسب توليدات و محصولات سازمانهاي اسلامي، پاسداشت نعمتهاي الهي محسوب ميگردد. بهرهمندي مسلمانان در صدر اسلام، به گونهاي بود كه در زمان امام صادق وقتي سفيان ثوري به لباس امام اعتراض كرد و گفت: نه رسول خدا چنين لباسي پوشيده است و نه علي. امام فرمودند: «رسول خدا در زمان تنگي و سختي بود... ولي دنيا پس از آن رو به فراواني نهاد». در زمان استقرار و حاكميت اسلام، وضع مالي مردم رو به بهبود گذاشت، بهگونهايكه جرجي زيدان نقل ميكند كه در زمان هارون الرشيد وقتي زكات آفريقا جمعآوري شد، براي مصرف آن در آفريقا، فقيري نياقتند و ناگزير آن را به بغداد فرستادند جعفريان، 1371، ج 2، ص 265). رهبران و مديران جامعه در كنار افزايش توليدات و خدمات، بايد در انديشة ارتقاي كيفيت زندگي مردم و كاركنان خود نيز باشند.
6. بهكارگيري فناوري جديد: انجام فعاليتهاي سازماني با استفاده از روانترين و سهلترين روشها و امكانات، موفقيت سازمانهاي اسلامي را سهلتر ميسازد. اعزام دو تن از سوي پيامبر اكرم براي فراگيري ساخت و كاربرد منجنيق در صدر اسلام، مصداقي از استفاده از فناوري جديد است (ابنهشام، 1335ق، ص125). مسلمانان شايستگي دارند كه از بهترين و جديدترين فناوريها در پيشبرد كارهاي خود استفاده كنند. مناسب است آنان با نوآوري و خلاقيت، فناوريهاي موردنياز خود را تأمين كنند و در غير اين صورت، از ديگران اقتباس كنند. تأكيدهاي فراواني در قرآن كريم و روايات نسبت به علمآموزي شده كه گويايي اهميت استفاده از بالاترين دانش و فناوري براي مسلمانان است.
7. هدايت بازار: بازار جامعة اسلامي نيازمند هدايت در زمينة نوع مصرف، كميت و كيفيت مصرف و بهرهمندي از خدمات ارائه شده است. پرهيز از مصرفگرايي و تجملگرايي در كنار تشويق مردم به استفاده از كالاهاي ساخت جوامع اسلامي، نمونهاي از اين هدايتهاست. اين موضوع از اين آيه نيز استفاده ميشود: «وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً» (نساء: 141). نبايد نوع مصرف در جامعه اسلامي به گونهاي باشد كه جامعه نيازمند دشمنان خود باشد. توصيه به پرداخت زكات نيز نمونهاي از اين هدايت بازار است. سيستم زكات به گونهاي است كه افراد متمكن نبايد همه سرمايه خود را براي مصرف خود و خانواده در نظر بگيرند، بلكه بايد بخشي از درآمد خود را در مسيرهاي تعيينشده قرار دهند. از سوي ديگر، سلامت بازار داد و ستد شيوهاي براي هدايت بازار است. خداوند متعال كساني كه محصول و خدمتي را كمتر از واقعيت به فروش ميرسانند؛ ملامت ميكند: «وَيْلٌ لِّلْمُطَفِّفِينَ الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُواْ عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ وَإِذَا كَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ» (مطففين: 3)؛ واى بر كمفروشان! آنان كه وقتى براى خود پيمانه مىكنند، حق خود را بهطور كامل مىگيرند؛ اما هنگامى كه مىخواهند براى ديگران پيمانه يا وزن كنند، كم مىگذارند!.
سيستم ارزشها
«سيستم نرم» يا «ارزشها» ميتواند سبك مديريت جهادي را تقويت كند. همة سازمانها با تأكيد بر ارزشهاي بنيادي خود، تلاش دارند سازمان را در مدار اعتلا نگهدارند. هر سازماني با توجه به رسالت خود، ميتواند داراي ارزشهاي متفاوتي باشد (پتينگر، 2010، ص 124). مديريت جهادي به خاطر ويژگيهاي خاص خود، مؤلفههاي متعددي را به عنوان سيستم ارزشها در اختيار دارد. اين مقاله ميكوشد به اين مؤلفههاي ارزشي از فرهنگ غني قرآن كريم و توصيههاي اهلبيت استناد كند. اين ارزشها عبارتند از: كار با تمام توان، تلاش همهجانبه، تلاش با استقامت، كار با همة امكانات، كار با بينش، رعايت تقوا، تصميمگيري بدون واهمه.
با بررسي قرآن كريم، ميتوان به ارزشهاي معتبر در فرهنگ اسلامي، كه در مديريت جهادي نهفته است، دست يافت. اين ارزشها بيانكنندة ويژگيهاي جهاد نيز هستند. در اينجا، برخي از آنها معرفي و شناسايي ميشود:
1. مديريت جهادي يعني: كار با تمام توان: مديران جهادى با تمام توان، در راه خدا تلاش ميكنند و از هيچ كوششي فروگزار نميكنند: «فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ» (حج: 78). مديران جهادي از همة ظرفيتهاي سازماني بهره ميبرند. همكاري و همراهي با ديگر كاركنان و چشمپوشي از اختلافات جزئي، بخشي از اقدامات آنهاست. از گروههاي رسمي و غيررسمي، ظرفيتهاي بالقوه، قوتها و فرصتها نيز بهره ميگيرند.
2. مديريت جهادي يعني: تلاش همهجانبه: مديران جهادي به هر شيوة ممكن ميكوشند به هدف دست يابند: «وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيرا» (فرقان: 52). آنان از مشورت و همكاري با افراد سودمند و مفيد فروگزار نميكنند. از خطاها و لغزشهاي احتمالي درس گرفته، وصول به هدف را مينگرند.
3. مديريت جهادي يعني: مديريت همراه با استقامت: «صبر» به معناى پشتكار و استقامت در كار است و مديران جهادي چنيناند: «جاهَدُوا وَ صَبَرُوا» (نحل: 110). مديران جهادي با گذشت و ايثار و انعطافپذيري مناسب، سعي دارند در صحنه باقي مانده، به انجام وظيفه بپردازند. آنان در مواجهه با مشكلات، با بهكارگيري تفكر خلاق، سعي در حل مسائل دارند.
4. مديريت جهادي يعني: تلاش با همة امكانات: مديران جهادي هرچه در اختيار دارند (آبرو، جان، مال) براي انجام كار و تحقق هدف، به ميدان ميآورند «وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِم» (يونس: 84). آنان پرتكاپو هستند و تحقق هدف را در نظر دارند و مشكلات سازماني نميتواند آنان را از تحقق هدف بازدارد. آنها از همة زمانها و فرصتها براي پيشبرد امور استفاده ميكنند و هيچ زمان مفيدي را از دست نميدهند. عليبن ابيطالب فرمودند: «فرصتهاي خير را غنيمت شماريد كه به راستي، همانند گذشتن ابر ميگذرند. (تميميآمدي، بيتا، ج 4، ص 274).
5. مديريت جهادي يعني: مديريت همراه با بينش: مديران جهادي در هر كاري با علم و آگاهي وارد ميشوند و به تحقق هدف ايمان دارند: «لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا» (حجرات: 15). كارها متكي به شيوههاي عقلاني و متكي بر تدبير است. آنان اهل منطق هستند و اقدامات خود را عاقلانه پيش ميبرند. مديران جهادي با تيزبيني، خود را از كارهاي نامربوط دور ميدارند. رسول اكرم فرمودند: «اعظم الناس قدراً من ترك مالايعنيه» (پايندة، 1360)؛ ارزشمندترين مردمان كسي است كه آنچه را به او مربوط نيست رها كند. آنان ميدانند كه بايد پاسخگوي رفتار خود باشند. حضرت علي فرمودند: «كن مشغولاً بما انت عنه مسئول» (تميميآمدي، بي تا، ج4 ص 601)؛ همواره كاري را انجام ده كه در قبالش مسئول و پاسخگو باشي.
6. مديريت جهادي يعني: مديريت همراه با تقوا: مديران جهادي توانستهاند با نفس خود نيز جهاد كنند و براي خدا تلاش نمايند: «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ» (مائده: 27)؛ آنان با عمل به واجبات و ترك محرمات الهي، خود را مقيد به رعايت اخلاق اسلامي و آداب اجتماعي ميدانند. رعايت مقررات و رعايت نظم و صرفهجويي در امكانات را بر اساس وظيفة الهي انجام ميدهند.
7. مديريت جهادي يعني: تصميمگيري بدون واهمه: مديران جهادي در راه انجام وظيفه با اطمينان و آرامش كار ميكنند و از تبليغات منفي نيز دلهره ندارند؛ چنانكه از تمسخر ديگران نيز هراس ندارند: «يُجاهِدُونَ فى سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ» (مائده: 54). آنان با داشتن فكر مستقل و ديد گسترده، از هجمههاي مخالفان دلسرد نشده، به كار و تلاش خود ادامه ميدهند. امام حسين در روز عاشورا، كه تصميم جنگ قطعي شد، پس از منظم كردن سپاه خود، دست به سوي آسمان بردند و فرمودند: «اللهم انت ثقتي في كل كرب، فرجايي في كل شدة، و انت لي في كل امر نزل بي ثقة و عدة...» (محدثي، 1386، ص 131)؛ خداوندا، من در هر كاري به تو تكيه ميكنم، در هر مشقتي اميدم به توست، و تو در هر كاري تكيهگاه من و كمك كار من هستي،... پس خودت راهگشا باش.
رفتار مديران جهادي
تقويت ارزشهاي اسلامي بر اساس آموزههاي اسلامي برخاسته از قرآن كريم و توصيههاي اهلبيت ميتواند مديريت را با مفهوم ارزشي نهفته در جهاد، تركيب كرده و شيوة ادارة سازمان را بهبود بخشد. توجه به سيستم نرم و سخت، ميتواند رفتارهاي مديران را به شكل جهادي ترسيم نمايد. مديريت در سيستم سخت، با وظايف اساسي برنامهريزي، سازماندهي، هدايت و كنترل سامان مييابد. مديران با انجام وظايف مديريت، تحقق اهداف سازمان را دنبال ميكنند (رضاييان، 1383، ص27).
از سوي ديگر، رفتار مناسب مديريت در سيستم نرم، دستاوردهاي ارزندهاي براي مديران دارد. سه اقدام ارزنده در اين سيستم عبارتند از: ايجاد مفاهيم مشترك، احساس سرماية معنوي، و اعتماد به مرجعيت مشترك. كاركنان در سازمان به ايجاد مفاهيم مشترك همت ميگمارند، بهگونهايكه مؤلفههاي پيش بيان شده - مانند تقوا، و كار با استقامت، كار با بينش - نزد همة كاركنان مقبوليت دارد. بر همين اساس، آنان احساس ميكنند كه از يك سرماية معنوي بزرگي برخوردارند؛ سرمايهاي كه آنها را در زير يك چتر قرار داده و بين آنان همدلي ايجاد ميكند. كاركنان چنين سازماني با اتكا به خداوند، از يك اعتماد مشترك برخوردارند كه هم براي آنان اميد ايجاد ميكند و هم ميتواند راهبري آينده را براي آنان بر اساس كتاب و سنت داشته باشد.
با توجه به مطالب پيشگفته، الگوي تكميلشدة رفتاري مديران جهادي را ميتوان در نمودار شماره (2) ملاحظه كرد:
نگاره شماره 2 ـ الگوي مديريت جهادي
نتيجهگيري
تلاش براي تقويت و ساخت مفاهيم جديد و مناسب با انقلاب اسلامي، در گفتمان علمي از كارهاي ارزندهاي است كه بايد صورت گيرد. يكي از اين مفاهيم «مديريت جهادي» است. پس از انقلاب اسلامي ايران، يكي از بهترين ايدههايي كه پيشبرد اين حركت مردمي را در نظام اداري به همراه داشت، ساخت سازمانهايي با نگرش جهادي بود. با تقويت اين ايده، ميتوان نظامهاي اداري كشور را دگرگون كرد و شرايط را براي خدمترساني بيشتر فراهم كرد. در اين تحقيق، با استفاده از منابع ديني، و با روش «تفسيري – تحليلي»، موضوع «مديريت جهادي» بررسي شد. مفهوم «جهاد» به عنوان يك واژة مقدس، تداعيكنندة خدمت به خداوند و ازخودگذشتگي است. برايناساس، فعاليتهاي مديريت، در يك سيستم با سه مؤلفة اساسي در نظر گرفته شد. در اين سيستم، ابتدا رسالت و فلسفة وجودي سازمان مشخص ميشود. اين رسالت در مسير خداوند و براي خدمت به مردم تعيين ميگردد. در گام دوم، ارزشها مشخص ميشود. ارزشها به عنوان «سيستم نرم»، فرهنگ يك سيستم را طراحي و مهار ميكنند. فعاليتهاي اعضا در سازمان، در چارچوب تعيينشدة سيستم ارزشها صورت ميگيرد. در گام سوم، سيستم سخت، كه ناظر به اقدامات عملي است، شكل ميگيرد.
در سيستم نرم، به موضوعات گوناگوني ميتوان توجه كرد؛ مانند رشد توليد، افزايش خدمات، سودآوري، سلامت كاركنان، به كارگيري فناوريهاي نو، ارتقاي كيفيت، هدايت بازار و تجارت. در سيستم سخت نيز به برخي اقدامات عملي توجه شده است؛ مانند كار با تمام توان، تلاش همهجانبه، تلاش با استقامت، كار با همة امكانات، كار با بينش، رعايت تقوا، تصميمگيري بدون واهمه. همة مؤلفههاي سهگانة اين سيستم با استفاده از منابع اسلامي بررسي شد و در نهايت، الگويي براي مديريت جهادي ارائه گرديد كه دگرگوني در رفتار مديران را به دنبال خواهد داشت.
- نهجالبلاغه، 1379، ترجمه محمد دشتي، قم، مشرقين.
- تميمي آمدي، عبدالواحدبن محمد، بيتا، غررالحكم و دررالكلم ، بيروت، دارالثقافه.
- ابن هشام، عبدالملكبن، 1335ق، السيره النبويه، بيروت، شركه مكتبه و مطبعه مصطفي البابي الحلبي و اولاده.
- پاينده، ابوالقاسم، 1360، نهج الفصاحه، تهران، جاويدان.
- جعفريان، رسول، 1371، تاريخ سياسي اسلام، تهران، سازمان چاپ و انتشارات.
- رضائيان، علي، 1383، مباني مديريت رفتار سازماني، تهران، سمت.
- حرعاملي، محمدبن حسن, 1409ق، وسائل الشيعه، بيروت، آل البيت لاحياء التراث.
- طباطبائي، سيدمحمدحسين، 1377، تفسير الميزان، قم، انتشارات اسلامي.
- محدثي، جواد، 1386، فرهنگ عاشورا، قم، انديشه.
- pettinger, Richard, 2010, Organizational behavior, London & new york, Routledge.
- gibson & ivancevich, jams & john. 2003, Organizations: behavior, structure, processes. s.l., McGraw-Hill/Irwin.