اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، سال پنجم، شماره دوم، پیاپی 11، پاییز و زمستان 1394، صفحات 63-82

    تبیین نظری نقش اقامه‌ی نماز در ارتقای رفتار کارکنان در سطح سازمان

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    محسن منطقی / استادیار مؤسسة  آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره / manteghi@qabas.net
    ✍️ سید محمدرضا میرصانع / کارشناس ارشد مدیریت اسلامی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره / mirsane86@gmail.com
    چکیده: 
    هدف از آفرینش انسان، رستگاری در پرتو ایمان و عمل صالح است و برترین عمل صالح، اقامه‌ی نماز (گزاردن نماز با رعایت تمامی شرایط آن) است که تأثیر گسترده ای بر جنبه های شناختی، گرایشی، اخلاقی، روانی، رفتاری و جسمانی نمازگزاران در سطح فردی و اجتماعی دارد. همچنین اقامه‌ی نماز، اعم از فرادا و جماعت، در داخل سازمان یا خارج از آن، تأثیرهای ویژه ای بر زندگی سازمانی انسان ها و نقش خاصی در ارتقای رفتار سازمانی کارکنان دارد. پژوهش در این خصوص، همراه با تقویت شناخت و باور به اقامه‌ی نماز، می تواند مشوّق مدیران و دیگر کارکنان در ترویج و تعمیق فرهنگ اقامه‌ی نماز باشد که نتیجه آن، تقرّب به خداوند و تحصیل کمالات معنوی و اخلاقی و به تبع آن، ارتقای رفتار سازمانی کارکنان است. رفتار سازمانی معمولاً در سه سطح «فردی»، «گروهی» و «سازمانی» مطالعه می شود و آنچه به عنوان مسئله‌ی مطمح نظر است این است که نقش اقامه‌ی نماز در ارتقای رفتار کارکنان در سطح سازمان چیست و چگونه تبیین می شود؟ برای بررسی مسئله، با رویکردی «توصیفی-تحلیلی» و به تعبیر دقیق تر، «اجتهادی»، به پژوهشی نظری در آموزه های اسلامی اقدام شد و معلوم گردید که «تسهیل ارتباطات مؤثر»، «جلوگیری از رفتارهای سیاسی»، «ارتقای فرهنگ سازمانی»، «پیشگیری از تعارض و کمک به حل آن»، «تقویت رفتارهای شهروندی سازمانی»، و «ارتقای معنویت در سازمان»، از نقش های اقامه‌ی نماز در ارتقای رفتار کارکنان در سطح سازمان است.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Role of ’’evecting’’ in ‘’ Organizational Change’’
    Abstract: 
    Salvation grounded on faith, good deeds and servanthood of God are the aim of the creation of man. Prayer is the most important righteous act and the pillar of acts of worship. Performing prayer, in the sense that’’ prayer is performed by observing its conditions’’ has various effects on those who perform prayers, including the cognitive, ideological, devotional, spiritual, emotional, mental, moral, behavioral, biological, sanitary, social, cultural, economic and political aspects of their life. Therefore, performing prayer, whether individually or Jama’at(in a group), inside or outside of the organization has great effect on the ‘’ organizational life’’ and also the ‘’organizational behavior’’ of personals, an issue which researchers investigate under the headings of the social, cultural, economic, political and official effects of prayer. Also, performing prayer has special effect on ‘’organizational change’’ and it contributes to its occurance, an issue which has not been given due attention. Doing research on the effect of erecting prayer on organizational behavior and defining its role in the organizational change can encourage the agents of organizational change to disseminate the idea performing prayers and deepen the culture of praying. Thus, it will be possible to make use of the positive effects of prayer on organizational behavior and pave the way for an organizational change. The present paper focuses on the role of erecting prayer in organizational change. Using a descriptive-analytical method, this paper makes a theoretical study an Islamic teaching, to investigate the role of Erecting prayer in organizational change.
    References: 
    متن کامل مقاله: 


    مقدمه
    هدف از آفرينش انسان، فلاح و رستگاري از طريق «بندگي» خداوند است كه با ايمان و عمل صالح تحقق مي‌يابد. مهم‌ترين و برترين عمل صالح (خير‌العمل) و ركن اعمال عبادي، اقامة نماز است. نماز، ياد خداوند و ستون خيمة دين است كه بايد برپا شود (كليني، 1429ق، ج‏ 3، ص 54)، و قبول ديگر اعمال توسط خداوند متعال، به قبول آن وابسته است (همان، ج‏ 6، ص 18). اين فريضه داراي آثار و بركات فراوان و گسترده‌اي در زندگي انسان است كه تمام جنبه‌هاي شناختي و انديشه‌اي، عبادي و معنوي، عاطفي و رواني، اخلاقي و رفتاري، زيستي و بهداشتي، اجتماعي و فرهنگي، و اقتصادي و سياسي آن را در‌بر مي‌گيرد. البته بر اساس آيات قرآن و روايات، اين آثار به طور كامل، بر نماز داراي شرايط بار مي‌شود؛ شرايطي مانند «اول وقت بودن»، «حضور قلب و خشوع»، «دوام»، و «به جماعت خواندن». تعبير «اقامة نماز» و امر به آن در قرآن، به همين مهم اشاره دارد. هر قدر اين شرايط كامل‌تر محقق شود و «اقامه» نماز مطمح‌نظر باشد، آثار مترتب بر آن افزايش مي‌يابد و تأثير عميق، پايدار و كامل‌تري خواهد داشت. اما اگر نمازگزار به حداقل شرايط اكتفا كند آثار نماز نيز به حداقل مي‌رسد. بنابراين، چنانچه آثار مذكور در آموزه‌هاي اسلامي در نمازگزار تحقق نيابد، نشان از آن دارد كه نماز او شرايط لازم را ندارد، و به هر ميزان كه جامعة ما از آثار اجتماعي نماز به دور باشد، نشان‌دهندة آن است كه نماز در جامعه چنان‌كه لازم است اقامه نگرديده است (ساجدي و همكاران‌، 1392، ص 14).
    امروزه بخش وسيعي از زندگي انسان‌ها در سازمان‌ها مي‌گذرد؛ سازمان‌هايي متنوع كه براي دستيابي به اهداف گوناگون شكل گرفته‌اند. انسان امروزي در سازماني به نام «بيمارستان» متولد مي‌شود. در نهادي به نام «خانواده» رشد مي‌كند. اندكي بعد، به سازماني به نام «مهدكودك»، «دبستان»، «دبيرستان»، «دانشگاه» يا ديگر مراكز آموزشي پاي مي‌گذارد و سپس چه بسا در سازماني توليدي يا خدماتي، دولتي يا خصوصي مشغول به كار مي‌شود. مفهوم «زندگي سازماني» زاييدة همين واقعيت ناگزير و گوياي بعد مهمي از ابعاد زندگي امروزي است. يكي از مباحث مهم و قابل توجه و تعيين‌كننده در سازمان‌ها و مديريت آنها، مبحث «رفتار سازماني» است؛ يعني نگرش‌ها، اعمال و رفتار افراد در سازمان. مطالعة نظام‌يافتة رفتار سازماني به بهبود توانايي تشريح، پيش‌بيني، هدايت، كنترل، تغيير و بهبود رفتارها در جهت اهداف سازمان مي‌انجامد و زمينه‌اي براي «مديريت رفتار سازماني» است. هدف اصلي مديريت رفتار سازماني، دستيابي به اثربخشي سازمان و رفاه فرد در سازمان است (ر.ك: رضاييان، 1389، ص 7 و 11).
    با توجه به اينكه «اقامة نماز» بر تمام ساحت‌هاي زندگي انسان تأثيرگذار است، بالطبع تأثيرهاي ويژه‌اي نيز بر «زندگي سازماني انسان‌‌ها» دارد كه تا حدي تحت عنوان «آثار اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، سياسي و اداري نماز» توسط پژوهشگران بررسي شده است. ابوالفضل ساجدي و همكاران او در كتاب آثار نماز (تأثير نماز در ساحت‌هاي مختلف زندگي)، كه در دو بخش آثار «فردي» و «اجتماعي» تنظيم شده، آثار «فردي اقامة نماز» را در فصول متعددي با عناوين «آثار شناختي- انديشه‌اي»، «آثار عبادي- معنوي»، «آثار عاطفي- رواني»، «آثار اخلاقي- رفتاري»، و «آثار زيستي- بهداشتي» معرفي و تبيين كرده‌اند. در بخش «آثار اجتماعي نماز» نيز ذيل فصولي با عناوين «نماز و خانواده»، «نماز و جامعه»، «نماز و فرهنگ»، «نماز و سياست»، و «نماز و اقتصاد» آثار اجتماعي نماز را تبيين كرده‌اند. همچنين در كتاب روش فرهنگ‌سازي نماز در محيط كار از همين نويسندگان، در بخشي با عنوان «آثار اداري نماز»، هشت اثر اقامة نماز در محيط‌هاي كاري، شناسايي و تبيين شده است.
    اما «اقامة نماز»، اعم از فرادا و جماعت، و در داخل سازمان يا خارج از آن، تأثيرهاي خاصي نيز بر «رفتار سازماني كاركنان سازمان‌ها» و نقش ويژه‌اي در ارتقا و بهبود رفتار آنان دارد كه تاكنون مورد توجه و تحقيق مستقل قرار نگرفته است. به نظر مي‌رسد پژوهش در زمينة تأثير اقامة نماز بر سازمان‌، و تبيين و شناساندن نقش آن بر بهبود رفتار كاركنان سازمان، مي‌تواند با تقويت شناخت و باور به اقامة نماز، مشوّقي براي مديران و ديگر كاركنان در ترويج اقامة نماز و تعميق فرهنگ نماز باشد كه نتيجه آن تقرّب به خداوند و تحصيل كمالات معنوي و اخلاقي و به تبع آن، ارتقاي رفتار سازماني كاركنان است.
    رفتار سازماني معمولاً در سه سطح «فردي»، «گروهي» و «سازماني» بررسي مي‌شود و آنچه در اين نوشتار در چارچوب يك مقاله بدان توجه مي‌شود، تبيين نقش اقامة نماز در ارتقاي رفتار كاركنان در سطح سازمان است. بنابراين، مسئلة پژوهش حاضر اين است كه «نقش اقامه نماز در ارتقاي رفتار كاركنان در سطح سازمان چيست و چگونه تبيين مي‌شود؟» براي بررسي اين مسئله، پژوهشگر با رويكردي توصيفي- تحليلي و به تعبير دقيق‌تر، «اجتهادي»، به پژوهشي نظري در آموزه‌هاي اسلامي اقدام كرد و پس از تبيين مفاهيم «اقامة نماز» و «ارتقاي رفتار سازماني كاركنان»، ذيل شش عنوان، تأثير و نقش‌آفريني اقامة نماز در ارتقاي رفتار سازماني كاركنان را تشريح كرده است.
    در روش «اجتهادي»، محقق براي درك مراد شارع و نيز يافتن احكام شرعي به منابع ديني، يعني «قرآن» و «سنت» رجوع مي‌كند و بر اساس قواعد مطرح در علم «اصول فقه»، به استنباط مي‌پردازد. براي دستيابي به برداشت و فهمي متقن و قابل اطمينان از آيات قرآن، پژوهشگر بايد شأن نزول، شرايط اجتماعي زمان نزول و احتمالات گوناگون را بررسي كند و در خصوص روايات نيز سند، مدلول، جهت صدور، و قراين حاليه و مقاليه آنها را در نظر بگيرد. بنابراين، پژوهشگر در فهم معناي آيات و روايات و برداشت از آنها، به قواعد لغت عرب و اصول استظهار از نصوص كاملاً توجه كرده و با مراجعه به تفاسير متعدد، شروح كتب حديثي و ترجمه‌ها، كوشيده است كه از سقوط در ورطة «تفسير به رأي» و «تحميل نظر» اجتناب كند.
    اقامه نماز
    «اقامه» در لغت عرب، با توجه به مفعولش، داراي معاني متعددي است. «أَقَامَ الشي‏ءَ» يعني: آن را «برپا كرد و بپا داشت» يا «ادامه داد» (ابن‌منظور، 1414ق، ماده «قوم») يا «كجي آن را راست كرد». «أقام فلاناً» يعني: «فلاني را بلند كرد»، برعكس «نشاندن» (قريشي، 1471، ماده «قوم»). صاحب تفسير الميزان مي‌نويسد: «اقامه» به معناى بپا داشتن هر چيز است، به نحوى كه تمامى آثار آن چيز مترتب بر آن شود، و هيچ اثر و خاصيتى پنهان و مفقود نماند؛ مانند اقامة عدل، اقامة سنت، اقامة نماز، اقامة شهادت، اقامة حدود، اقامه دين و امثال آن (طباطبائي، 1417ق، ج11، ص62).
    مرحوم طبرسي «اقامة نماز» را انجام نماز با حدود و فرايض آن مي‌داند و مي‌گويد: «يقِيمُونَ الصَّلاة» يعنى: نماز را به نحو كامل و احسن بجا مي‌آورند. (قريشي، 1371، ماده «قوم»). راغب اصفهاني در المفردات في غريب القرآن بيان مي‌دارد: «و قوله يُقيمونَ الصَّلاةَ أي: يُديمون فِعلَها و يُحافظونَ عليها»؛ و نماز را به‌پا مي‌دارند؛ يعني بر انجام آن مداومت دارند و بر آن محافظت مي‌كنند». همچنين مي‌نويسد: هرجا خداوند به نماز امر يا از آن مدح كرده، تعبير «اقامة نماز» آمده است تا به اين معنا توجه داده شود كه مقصود از نماز، گزاردن نماز واجد شرايط است، نه فقط بجاي آوردن هيئات نماز (راغب اصفهاني، 1412ق، ماده «قوم»).
    علامه طباطبائي در الميزان مي‌فرمايد: معناى اينكه فرمود: «وَ أَقامُوا الصَّلاةَ، اين است كه نماز را بر پا داشتند؛ يعنى نگذاشتند ساقط شود و به اجزا و شرايط آن خللى وارد نساختند و آن را ترك نكردند و خوارش نداشتند (طباطبائي، 1417ق، ج 11، ص470). در تفسير نمونه آمده است: تعبير به «اقامة نماز» (به جاى خواندن نماز) اشاره به اين است كه مؤمنان نه تنها خودشان نماز مى‏خوانند، بلكه كارى مى‏كنند كه اين رابطة محكم با پروردگار همچنان و در همه جا برپا باشد (مكارم شيرازي و همكاران، ‏1374، ج‏ 7، ص 88). «أقيموا الصلاة» يعنى: تنها خودتان نمازخوان نباشيد، بلكه چنان كنيد كه آيين نماز در جامعة انسانى بر پا شود، و مردم با عشق و علاقه به سوى آن بيايند. تعبير به «أقيموا» اشاره به اين است كه نماز شما تنها اذكار و اوراد نباشد، بلكه آن را به طور كامل بپا داريد كه مهم‌ترين ركن آن توجه قلبى و حضور دل در پيشگاه خدا و تأثير نماز در روح و جان آدمى است (همان، ج 1، ص209).
    ارتقاي رفتار سازماني كاركنان
    مقصود از «كاركنان»، تمامي افراد شاغل در سازمان‌ها، اعم از مديران و زيردستان است. «ارتقاي رفتار سازماني» يا بهبود آن عبارت است از: تغييراتي در رفتار كاركنان كه داراي نتايج مثبت در جهت اهداف سازمان باشد و در نتيجه، موجب اثربخشي بيشتر فردي و سازماني گردد. اگرچه تمام مباحث «رفتار سازماني»، مستقيم يا غير‌مستقيم با تغيير و ارتقا يا بهبود رفتار سازماني ارتباط دارند، اما نمود بيشتر آن در بحث «بهبود سازمان» است. «بهبود سازمان» در يك تعريف، اقداماتي است بر اساس علوم رفتاري كه به مجموع و كل سازمان نظر دارد و با همكاري و مشاركت مديريت عالي سازمان اجرا مي‌شود و بر توسعه و تغيير و بهسازي نظام‌ها، به ويژه از طريق مديريت فرهنگ سازماني، تأكيد مي‌ورزد. فعاليت‌هاي بهبود سازمان در اطراف اهداف و مأموريت‌هاي كوتاه‌مدت و ميان‌مدت تمركز دارد و هدف نهايي آن افزايش سلامت و درجة كفايت و اثربخشي سازماني است. در ديدگاه «بهبود سازمان»، براي رسيدن به بهبود سازماني، بايد از مجراي «بهبود رفتار سازماني» به «بهبود ساختار سازماني» دست يافت (متقي حامد، 1383، ص57).
    نكتة مهم آن است كه  علت ترجيح واژة «ارتقا» بر «بهبود» در عنوان تحقيق، اين است كه ديدگاه اسلام نسبت به تغيير و اصلاح رفتارهاي افراد، كه يكي از مصاديق آن رفتار سازماني كاركنان است، بسيار فراگيرتر و عميق‌تر از ديدگاه مديريت رايج در اين زمينه است. اسلام فراتر از «بهبود» رفتار كاركنان در جهت منافع سازمان و اثربخشي بيشتر، به رشد و «ارتقاي» معنوي و اخلاقي آنها در جهت كمال و سعادت اخروي مي‌انديشد كه به تبع آن، بهبود رفتار سازماني را نيز در پي خواهد داشت.
    نقش اقامة نماز در ارتقاي رفتار سازماني
    در يك تقسيم‌بندي، نقش اقامة نماز در بهبود رفتار سازماني و آثاري را كه از آموزه‌هاي اسلامي به دست مي‌آيد، مي‌توان به دو دسته تقسيم كرد: اول آثار و نقش‌هايي كه مستقيماً از آيات و روايات برداشت مي‌شود، و دوم آثاري كه «با واسطه» از آنها قابل برداشت است. براي مثال، اقامة نماز موجب تقويت «ايمان» و «تقوا» است، و ايمان و تقوا خود داراي نقش‌آفريني و آثار فراواني است كه مي‌توان آنها را غير‌مستقيم و باواسطه متأثر از اقامة نماز دانست. نيز فرموده‌اند كه «نماز ستون دين است»، و دين و دينداري خود آثاري دارند كه باواسطه، اثر اقامه نماز محسوب مي‌شوند. از‌آن‌رو كه بحث با اين نگاه بسيار گسترده مي‌شد، تنها به  آثاري توجه شد كه مستقيماً از آيات و روايات قابل برداشت است.
    با بررسي و تجزيه و تحليل آثار فردي و اجتماعي اقامة نماز كه از آموزه‌هاي اسلامي به دست مي‌آيد، نقش‌‌ها و آثاري چند از اقامة نماز در ارتقاي سطح سازماني رفتار كاركنان قابل شناسايي است كه در ادامه، به شش نمونه اشاره گرديده و در حد توان تبيين خواهد شد.
    1. تسهيل ارتباطات مؤثر
    «ارتباط سازماني» فراگردي است كه به وسيلة آن، مديران براي گرفتن اطلاع و تبادل معنا به افراد فراواني داخل سازمان و افراد و نهاد‌هاي مربوط خارج از آن، نظامي را برقرار مي‌سازند. به عقيدة صاحب‌نظران، ريشة بسياري از مشكلات فردي، سازماني و اجتماعي را مي‌توان در كمبود ارتباطات مؤثر، نقش نظام ارتباطي و به طور‌كلي، سوء‌تعبير و تفسير‌هاي ارتباطي جستجو كرد. ارتباطات مؤثر به دو علت براي مديران اهميت دارد: اول- ارتباط فراگردي است كه وظايف برنامه‌ريزي، سازمان‌دهي، رهبري و كنترل توسط آن انجام مي‌شود. دوم- ارتباط فعاليتي است كه مديران براي هماهنگ كردن و متناسب نمودن وقت خود، از آن بهره مي‌گيرند. ارتباطات ميان‌فردي اثربخش موانعي دارند كه عبارتند از: ادراكي، اجتماعي، فرهنگي، زباني (معاني)، انگيزشي، ارزيابي منابع، علايم غير‌كلامي و اختلال (رضاييان، 1389، ص 366-367).
    به توانايي ارسال پيام به گونه‌اي كه افراد آن را به راحتي درك كرده و پذيرا باشند، «ارتباطات راغبانه» يا از روي علاقه مي‌گويند. يكي از راه‌هاي بهبود قابليت برقراري ارتباطات مديران، شناخت و به كارگيري فراگرد «برقراري ارتباطات راغبانه» است. مفاهيم عمده در برقراري ارتباط راغبانه عبارتند از: تمايل به صداقت در گفتار و كردار، همگامي، رهبري، و انطباق رفتاري. «همگامي» مدارا با مردم است، و «رهبري»، ديگران را همگام با خود كردن. «انطباق رفتاري» به سبك فرد براي همگام شدن با شخص يا اشخاصي كه با آنان در تعامل هستند، بستگي دارد. رمز برقراري ارتباطات راغبانه با ديگران در همگامي و يكدلي با آنان است (همان، ص370).
    با توجه به مطالب مزبور، اقامه نماز از چند جهت بر «فرايند ارتباطات» تأثيرگذار است:
    1. اسلام در كنار برنامه‌هاي معنوي- عبادي و در كنار بهبود رابطة انسان‌ها با خداوند، به رابطة انسانها با يكديگر و برقراري ارتباط با همنوعان نيز اهميت داده است. مقارنت نماز و زكات در آيات مكرر قرآن نشانگر همين موضوع است (بقره: 277، 177، 110، 83؛ نساء: 162، 77‌؛ مائده: 55، 12؛ توبه: 71، 54، 18، 11، 5؛ رعد: 22؛ ابراهيم: 31؛ حج: 78، 41؛ نور: 59؛ نمل: 3؛ لقمان: 4؛ احزاب: 133؛ مجادله: 13؛ مزمل: 20؛ بينه: 5). اين مقارنت در نمازهاي جماعت و اجتماع مسلمانان در مساجد و مراكز مذهبي بيش از همه به چشم مي‌خورد. در آيات 19- 25 سورة مباركة معارج نيز به همين نكته اشاره شده است: «إِنَّ الإنسانَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ إِذا مَسَّهُ الخَيرُ مَنُوعاً إِلاَّ المُصَلِّينَ الَّذِينَ هُم عَلي‏ صَلاتِهم دَائمُونَ  وَ الَّذِينَ في أَموَالهِم حَقٌّ مَّعلُومٌ  لِّلسَّائلِ وَ المَحرُومِ»؛ انسان حريص و كم‌طاقت آفريده شده است. هنگامي كه بدي به او رسد بسيار بي‌تابي مي‏كند، و هنگامي كه خوبي به او رسد از ديگران دريغ مي‏دارد، مگر نمازگزاران؛ آنها كه نمازها را پيوسته بجا مي‏آورند، و آنها كه در اموالشان حق معلومي است براي تقاضاكننده و محروم. در اين آيات شريفه، تأكيد شده كه نمازگزاران راستين كساني هستند كه در اموالشان حقي براي درخواست‌كنندگان و محرومان اختصاص مي‌دهند. آيات مزبور نشان مي‌دهد كه اقامة نماز با كمك به همنوعان تهي‌دست، پيوند ناگسستني دارد. حضور در مساجد و نمازهاي جماعت موجب تسهيل روابط اجتماعي مي‌شود، نمازگزاران يكديگر را ملاقات مي‏كنند، از وضع همديگر اطلاع مي‌يابند و با اوضاع اجتماعي، اقتصادي و زندگي هم آشنا مي‏شوند و به يكديگر كمك مي‌‌كنند. بنابراين، اگر در سازمان‌ها به نماز جماعت اهميت داده شود انس و الفت و مهر و محبتي كه به واسطة اجتماع در هنگام عبادت در ميان افراد پديد مي‏آيد موجب «ارتباطات مؤثر» و «راغبانه» مي‌گردد.
    2. سبك حضور مسلمانان در مراسم و برنامه‌هاي عبادي به كاهش اختلافات موقعيتي و يا حتي ارتقاي جايگاه اجتماعي كمك مي‌كند. در ميان نمازگزاران و مؤمنان ثروت مادي مزيت نيست، بلكه تقوا داشتن مزيت است. افراد بر اساس مكنت و دارايي مالي احترام نمي‌شوند، بلكه بر اساس درجات ايمان و منزلت معنوي احترام مي‌شوند. اين مسئله مصداق عيني جابجايي در موقعيت و جايگاه اجتماعي در نظام اجتماعي ديني به شمار مي‌رود. حضور همرنگ و همسان مسلمانان در صف‌هاي نماز، كه در آن، همه بدون در نظر گرفتن هر امتيازي در كنار هم قرار مي‌گيرند بخشي از برابري و همساني موقعيتي است كه به بركت نماز حاصل مي‌شود. فقير و غني، رئيس و مرئوس، سفيد و سياه، كوچك و بزرگ و هر قومي با هر مليتي به يك قبله و در زير يك سقف، با هم به ركوع و سجود و قيام و قعود مي‏پردازند (ساجدي و همكاران، 1392، ص 186). برابري و همساني ناشي از اقامة نماز جماعت در سازمان، زمينه‌ساز برقراري انواع «ارتباطات» از جمله ارتباطات افقي و مورب است، و كمك اطلاعاتي شاياني به مديران مي‌كند.
    3. نماز حقيقي انسان را به ارشاد ديگران و امر به معروف و نهي از منكر آنها وا‌مي‏دارد. كسي كه مي‏خواهد در جامعه امر و نهي كند و قهراً با هوس‏هاي مردم درگير شود، بايد به وسيله‏ نماز، خودسازي و خود را از ايمان سيراب كند (قرائتي،1373، ج‏ 9، ص261). در آية 170 سورة مباركة اعراف مي‌فرمايد: «وَالَّذِينَ يمَسِّكُونَ بِالكِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضِيعُ أَجرَ المُصلِحِينَ»؛ و آنان كه به كتاب [آسمانى‏] چنگ مى‏زنند و نماز را بر پا داشته‏اند [داراى پاداشند]. يقيناً ما پاداش اصلاحگران را ضايع نمى‏كنيم.با توجه به اين آيه، اصلاح واقعي دو شرط و محور دارد: تمسّك به قانون الهي، و رابطة استوار با خدا از طريق اقامة‏ نماز. بدين‌روي، افراد بي‏نماز و جاهل به كتاب خدا نمي‏توانند مصلح كامل باشند (همان، ج‏ 4، ص 218). نماز واقعي پيوند انسان را با خدا چنان محكم مي‏كند كه در برابر هر كار و هر برنامه، او را حاضر و ناظر مي‏بيند و مراقب اعمال خويش است و ارتباط اين موضوع با اصلاح جامعه انساني روشن‌تر از آن است كه نياز به بيان داشته باشد (مكارم شيرازي و همكاران، 1374، ج‏ 6، ص 436). بنابراين، اقامه نماز، به ويژه به جماعت، فرهنگ «امر به معروف و نهي از منكر» را تقويت مي‌كند و زمينه‌ساز برقراري «ارتباطات مؤثر» مي‌شود.
    4. امانت‌داري، وفاي به عهد، و اقامة شهادت (به اينكه حقيقت، كتمان نگردد و شهادت دروغ داده نشود)، سه اثر اخلاقي و رفتاري اقامه نماز هستند كه در قرآن كريم به آنها تصريح شده است: «... إِلاَّ المُصَلِّينَ الَّذِينَ هُم عَلي‏ صَلاتِهم دَائمُونَ... وَالَّذِينَ هُم لِأَمَانَاتِهم وَ عَهدِهِم رَاعُونَ وَالَّذِينَ هُم بِشهاداتهم قَائمُونَ» (معارج: 33 - 32)؛ مگر نمازگزاران؛ آنان كه همواره بر نمازشان مداوم و پايدارند... و آنان كه امانت‏ها و پيمان‏هاى خود را رعايت مى‏كنند، و آنان كه بر اداى گواهى‏هاى خود پايبند و متعهدند. با توجه به تعريف «صدق»، به اينكه به معناي هر فعل و قولي است كه مطابق واقع باشد، «صادق» به كسي گفته مي‌شود كه هم در گفتار راست بگويد، و هم در عمل خلف وعده نكند (طباطبائي، 1417ق، ج‏ 16، ص 470)؛ چنانكه در روايتي از امام علي آمده است: «أحسن الصدق الوفاء بالعهد»؛ بهترين راستگويي، وفاي به عهد است (تميمي آمدي، 1410ق، ح501)، و اقامه‌كنندگان نماز اهل وفاي به عهد هستند. همچنين اقامه شهادت و اداي آن به وجه صحيح، ملازم با راستگويي و صدق است. بنابراين، اقامه كنندگان نماز راستگو و صادق نيز هستند. سه ويژگي امانتداري، وفاي به عهد، و راستگويي موجب شكل‌گيري اعتماد متقابل بين كاركنان نمازگزار سازمان شده و زمينه‌ساز برقراري ارتباطات راغبانه و سازنده بين آنها مي‌شود.
    2. جلوگيري از رفتارهاي سياسي
    بيشتر سازمان‌ها داراي منابع محدود هستند و تخصيص منابع محدود نيز نياز به تفسير و تعبير دارد و همين موضوع موجب پيدايش سياست در سازمان مي‌شود. «رفتار سياسي» در سازمان، آن دسته از فعاليت‌هايي هستند كه به عنوان بخشي از نقش رسمي در يك سازمان ضرورت ندارد، ولي در امر توزيع مزايا و كاستي‌هاي درون سازماني نفوذ كرده يا در‌صدد اعمال نفوذ بر مي‌آيند، و دربرگيرندة كوشش‌هايي هستند كه به هنگام تصميم‌گيري، بر اهداف، ملاك‌ها و فرايندها اثر مي‌گذارند. رفتارهايي مانند ندادن اطلاعات اساسي به تصميم‌گيرندگان، شايعه‌پراكني، لاابالي‌گري، پارتي‌بازي، و نشت اطلاعات محرمانه از اين جمله هستند (رابينز، 1376، ص 254-256).
     اقامة نماز به دو طريق، از رفتارهاي سياسي در سازمان جلوگيري مي‌كند:
    1. يكي از مهم‌ترين آثار اجتماعي نماز، بازداشتن افراد جامعه از فحشا و منكر است: «... و أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنهي‏ عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنكَرِ...»‌(عنكبوت: 45)؛ و نماز را برپادار: به  يقين نماز از كارهاى زشت و كارهاى ناپسند باز‌مى‏دارد. طبق يك تعريف، كلمات «فُحش، فَحشا و فاحشه» به گناهي گفته مي‏شود كه بزرگ و رسوا باشد، و «منكر» كاري است كه در جامعه متروك باشد؛ يا به خاطر زشتي‌اش و يا به خاطر اينكه جرم و گناه است، و يا به كاري مي‌گويند كه عقل و فطرت و شرع آن را زشت بداند (طباطبائي، 1417ق، ج‏12، ص481).
    در تعريف ديگر، «فحشا» گناه بزرگ پنهاني، و «منكر» گناه بزرگ آشكار است (مكارم شيرازي و همكاران، 1376،  ج‏ 16، ص 285). اقامة نماز، به‌ويژه آنكه بندگان خداوند آن را در هر روز، پنج بار بجا بياورند و همة عمر ادامه دهند، بخصوص اگر در جامعه‌اي صالح باشد كه همه نسبت به آن اهتمام بورزند، طبعاً با گناهان كبيره سازش ندارد؛ زيرا نماز مشتمل است بر ذكر خدا و اين ذكر اولاً، ايمان به وحدانيت خداي تعالي، و رسالت و جزاي روز قيامت را به نمازگزار تلقين مي‏كند، و به او مي‏گويد كه خداي خود را با اخلاص در عبادت مخاطب قرار ده و از او استعانت بجوي، و از او درخواست كن كه تو را به سوي صراط مستقيم هدايت مي‌كند، و از ضلالت و غضبش به او پناه ببر. ثانياً، او را وادار مي‏كند بر اينكه با روح و بدن خود متوجه ساحت عظمت و كبريايي خدا شده، پروردگار خود را با حمد و ثنا و تسبيح و تكبير به ياد آورد، و در آخر، بر خود و هم‌مسلكان خود و بر همه بندگان صالح سلام بفرستد. علاوه بر اين، او را وادار مي‏كند از «حدث» (نوعي آلودگي روحي)، و از «خبث» (آلودگي بدن و جامه)، خود را پاك كند، و نيز از اينكه لباس و مكان نمازش غصبي باشد، بپرهيزد و رو به سوي خانة پروردگارش بايستد. پس اگر انسان مدتي كوتاه بر نماز خود پايداري كند و در انجام آن تا حدي نيت صادق داشته باشد، اين ادامه در مدت كوتاه، مسلماً موجب مي‏شود كه ملكۀ پرهيز از فحشا و منكر در او پيدا شود (طباطبائي،‌ 1417ق، ج‏ 16، ص 198). با توجه به تعاريف ارائه شده از فحشا و منكر، برخي رفتارهاي سياسي در سازمان را مي‌توان مصاديقي از «منكر» دانست كه اقامة نماز از آنها جلوگيري مي‌كند.
    2. اقامة نماز انسان را از صفات ناپسند حرص و بخل در امان نگه مي‌دارد. بر اساس آيات 19-25 سورۀ معارج، نمازگزار حقيقي هنگام خير، كوتاهي نمي‌كند و به مال دنيا دل‌بسته نيست. او از مال و دارايي براي كمك به فقيران و مستمندان و بينوايان استفاده مي‌كند: «إِنَّ الإنسانَ خُلِقَ هَلُوعاً  إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً  وَ إِذا مَسَّهُ الخَيرُ مَنُوعاً  إِلاَّ المُصَلِّينَ  الَّذِينَ هُم عَلي‏ صَلاتِهم دَائمُونَ  وَالَّذِينَ في أَموَالهِم حَقٌّ مَّعلُومٌ  لِّلسَّائلِ وَ المَحرُومِ»؛ انسان حريص و كم‌طاقت آفريده شده است؛ هنگامي كه بدي به او رسد بسيار بي‌تابي مي‏كند، و هنگامي كه خوبي به او رسد از ديگران دريغ مي‏دارد، مگر نمازگزاران؛ آنها كه نمازها را پيوسته بجا مي‏آورند، و آنها كه در اموالشان حق معلومي است براي تقاضاكننده و محروم.
    جمعي از مفسران و ارباب لغت «هَلوع» را به معناي «حريص» و جمعي به معناي «كم‌طاقت» تفسير كرده‏اند. بنا‌بر تفسير اول در اينجا، به سه نكتة منفي اخلاقي در وجود انسان‌ها اشاره شده است: «حرص»، «جزع» و «بخل»، و بنا بر تفسير دوم به دو نكتة «جزع» و «بخل»؛ زيرا آية دوم و سوم تفسيري است براي معناي «هلوع» (مكارم شيرازي و همكاران، 1374، ج‏ 25، ص 27-28). مفهوم آيات مزبور اين است كه ميان نماز و نداشتن تعلق به دنيا و كمك‌رساني ارتباط محكمي وجود دارد و نمازگزاران حقيقي از صفات مذموم حرص و بخل به دورند. اينكه در آيات مزبور، «تعاون» و «همكاري» صفت نمازگزار ذكر شده‌، حاكي از آن است كه نماز در ايجاد، رشد و تثبيت روحية همكاري و همياري، و در رفع حرص و بخل و علاقه به دنيا نقش دارد، و از اين طريق، زمينه و ريشة برخي از رفتارهاي سياسي در سازمان‌ها را از بين برده، مانع سوء‌استفاده از قدرت مي‌شود.
    3. ارتقاي فرهنگ سازماني
    «فرهنگ سازماني» مجموعه‌اي از باورها، ارزش‌ها، درك، استنباط و شيوه‌هاي تفكر است كه اعضاي سازمان در آن وجوه مشترك دارند و آن را حفظ كرده، به اعضاي تازه‌وارد آموزش مي‌دهند، يا به طور ناخودآگاه در وجود آنها رخنه كرده، تفكر و رفتار سازماني‌شان را شكل مي‌دهد (علي‌احمدي و همكاران، 1383، ص53). فرهنگ تعيين‌كنندة مرز سازماني است؛ يعني سازمان‌ها را از هم تفكيك مي‌نمايد، نوعي احساس هويت در وجود اعضاي سازمان تزريق مي‌كند و موجب مي‌شود در افراد نوعي تعهد نسبت به چيزي به وجود بيايد كه بيش از منافع شخصي فرد است. فرهنگ سازماني موجب ثبات و پايداري نظام اجتماعي مي‌گردد و نوعي چسب به شمار مي‌آيد كه مي‌تواند از طريق ارائۀ استانداردهاي مناسب (در رابطه با آنچه بايد اعضاي سازمان بگويند يا انجام دهند)، اجزاي سازمان را به هم متصل كند. سرانجام، فرهنگ سازماني به عنوان يك عامل كنترل به حساب مي‌آيد كه موجب به وجود آمدن يا شكل دادن به نگرش‌ها و رفتار كاركنان مي‌شود (رابينز، 1376، ص377-379). مهم‌ترين نقش نماز در رفتار سازماني در سطح سازمان، تأثير گستردة آن بر «فرهنگ سازماني» و تقويت آن، و گاهي اصلاح و بهبود و حتي تحول آن است. نماز به شيوه‌هاي گوناگون،‌ بر فرهنگ سازمان تأثيرگذار است كه در ادامه مي‌آيد:
    1. اعتقادات و باورهاي افراد نسبت به نظام هستي، بخش بنيادين فرهنگ جامعه را شكل مي‌بخشد. از نظر اسلام، نظام تكوين و تشريع بر محور نظام معنايي توحيدي دور مي‌زند؛ به اين معنا كه در نظام معنايي توحيدي تمام ساحت‌هاي زندگي انساني، هماهنگ و در جهت باورهاي ديني با محوريت الهي دانسته مي‌شود. در اين نظام، همة رخدادها، پديده‌ها و وقايع، الهي دانسته مي‌شود و به پيوند طولي خداوند با ساير علل توجه مي‌گردد. در اين نگرش، تمام علل مادي و انساني در طول خداوند قرار دارند (طباطبائي، 1417ق، ‌‌ج 1، ص100)، و او‌‌ علت ‌نهايي تحقق پديده‌ها‌ست. به عبارت ديگر، خداوند تكوينگر و تدوينگر روابط علّي ميان پديده‌ها‌ست. يكي از راه‌هاي تحكيم نظام معنايي توحيدي در جامعه، نماز و مناسك ديني است. هرچند در ابتدا درجه‌اي (هرچند ضعيف) از باورها بر اعمال و مناسك مقدم است، زيرا باورهاست كه افراد را در يك مكان براي انجام مناسك گرد هم مي‌آورد، اما به لحاظ كاركردي، مناسك نيز همان‌گونه در تحكيم و تثبيت و پويايي باورهاي ديني و تقويت باور اثرگذار است و نماز، كه يكي از مناسك است، جلوۀ ظهور باورهاي ديني است. در روايتي ذكر شده است كه «نماز جماعت براي اين است كه اخلاص، توحيد، اسلام و عبادت الهي آشكار شود و جلوه بيروني پيدا كند» (صدوق، 1385، ج‏ 1، ص262).
    از ديدگاه ادگار شاين، فرهنگ سازماني در سه سطح قابل بررسي است: «مصنوعات و ابداعات»، «ارزش‌هاي حمايتي» و «مفروضات اساسي» (شاين، 1383، ص37-52). با توجه به آنچه ذكر شد، اقامة نماز، به ويژه در سازمان، «مفروضات اساسي توحيدي» و ارزش‌هاي مبتني بر آن را در سازمان تقويت و تعميق مي‌كند و بر نگرش‌ها و رفتار كاركنان، يا به تعبير ادگار شاين، «مصنوعات و ابداعات» تأثير مثبت مي‌گذارد.
    2. «وحدت و انسجام» از جمله كاركردهاي اقامه نماز است. اين اثر وقتي تحقق عيني مي‌يابد كه نمازگزاران نماز را به صورت مراسمي آييني و همراه يكديگر انجام مي‌دهند. هرچند مسلمانان اين عمل را با قصد قربت انجام مي‌دهند، اما بالتبع، انسجام و وحدت ميان آنها تحقق مي‌يابد. نمازهاي جماعت در محلات، ادارات، سازمان‌ها، نماز جمعه، نماز آيات و نماز استسقا از جمله اعمال عبادي فردي- اجتماعي هستند كه چنانچه با شرايط اوليه (مانند قصد قربت و عبادت) صورت گيرند، انسجام و وحدت اجتماعي، يك‌دلي يا همدلي و تعاون را به همراه مي‌آورند. وجه انسجام‌بخشي نماز به اين است كه در نماز، همه با يك شعار، به يك قبله، در يك صف بدون توجه به رنگ و نژاد و زبان و بدون تبعيض و طبقه، رو به درگاه حضرت حق مي‌ايستند و در مقابل عظمت او، با همدلي و خشوع و خضوع، تمام قدرت‌هاي دنيوي را ناديده مي‌انگارند و فقط به خدا مي‌نگرند (ساجدي و همكاران، 1392، ص186). «وحدت و انسجام» در سازمان، از ويژگي‌هاي يك فرهنگ قوي شمرده مي‌شود كه اثربخشي و كارايي و در نتيجه، بهره‌وري را افزايش مي‌دهد.
    3. بر اساس آيات قرآن، مؤمنان نماز مي‏گزارند با تمام آداب و ارزش‌هاي آن، و كارشان مبتني بر مشورت و رايزني با يكديگر است (شوري: 36-39)، و طبق برخي تفاسير، برپا داشتن نماز با شرايط آن ضرورت دارد تا شورا در اجتماع، داراي اثري مثبت باشد (مدرسي، 1377، ج ‏12، ص363-364). اقامة نماز دسته‌جمعي مسلمانان گردهمايي براي طاعت پروردگار و مجلسي براي مشورت است (راشدي، 1378، ج 2، ص 395). با اين لحاظ، مي‌توان ادعا كرد كه اقامه نماز در ترويج و تعميق «فرهنگ مشورتي و مشاركتي»، به ويژه در سازمان‌ها، نقش دارد.
    4. اقامة نماز روح نظم را در انسان تقويت مي‏كند؛ زيرا دقيقاً بايد در اوقات معيني انجام گيرد كه تأخير و تقديم آن‌، موجب بطلان نماز است. همچنين است آداب و احكام ديگر در خصوص نيت و قيام و قعود و ركوع و سجود و مانند آن كه رعايت آنها پذيرش نظم را در برنامه‏هاي زندگي كاملاً آسان مي‏سازد (مكارم شيرازي و همكاران، 1374، ج‏ 16، ص 294) و از اين طريق «فرهنگ نظم‌پذيري» را در افراد و به تبع آن در سازمان تقويت مي‌كند.
    5. چنان‌كه ذكر شد، اقامة نماز زمينه‌ساز امر به معروف و نهي از منكر است و نمازگزاران را به ارشاد ديگران وا مي‏دارد. از‌اين‌رو، در سطح سازمان، فرهنگ «امر به معروف و نهي از منكر» را تقويت مي‌كند كه خود تأثير مستقيمي بر «يادگيري سازماني» و «جامعه‌پذيري» افراد دارد.
    4. پيشگيري از تعارض و كمك به حل آن
    «تعارض» فراگردي است كه در آن يك طرف (فرد يا گروه) در‌مي‌يابد كه منافعش با مخالفت يا واكنش منفي طرف ديگر مواجه گرديده است، و به دو نوع «تعارض بنيادين» (شامل تعارض در هدف، تعارض رويه‌اي، و تعارض شناختي) و «تعارض احساسي-عاطفي» قابل تقسيم است (رضاييان، 1387، ص6-12). تعارض داراي پنج سطح درون‌فردي، ميان‌فردي، درون‌گروهي، ميان‌گروهي (يا درون‌سازماني)، و ميان‌سازماني است و راه‌هايي براي پيشگيري و يا حل آن توسط صاحب‌نظران ذكر شده است. اقامة نماز نيز از راه‌هاي متعدد، در پيشگيري و حل تعارض مؤثر است كه عبارتند از:
    1. چنان‌كه ذكر شد، مناسك ديني و اقامة نماز در تحكيم و تثبيت و پويايي باورهاي ديني و تقويت باور اثرگذار است و نظام معنايي توحيدي را تحكيم مي‌بخشد. فرهنگ توحيدي در سازمان مي‌تواند موجب «كاهش تعارض» شود. برعكس، نگرش صرفاً مادي و سودجويانه موجب تعارض مي‌شود. براي مثال، در اختلاف بين كارگر و كارفرما، كارگر با حذف انگيزة معنوي و جايگزين كردن انگيزة مادي به جاي آن، همواره كم‌كاري مي‌كند؛ زيرا حب نفس اقتضا مي‌كند كه ارزش كار خود را بيش از آنچه در بازار است، بداند. از سوي ديگر، چون دستمزد حاكم در بازار را كمتر از حق خود مي‌داند از كار مي‌كاهد، يا بيش از حد اصرار مي‌ورزد تا دستمزدش افزايش پيدا كند. كارفرما نيز اگر فقط مادي‌نگر باشد، مي‌كوشد تا سود خود را افزايش دهد. افزايش سود يعني: كاهش هزينه، و سهل‌ترين راه كاهش هزينه پرداخت دستمزد كمتر است كه حاصل آن استثمار مي‌شود. اين كشمكش دايمي ميان كارمند و كارفرما وجود دارد و هر كدام بنا بر علايق سودجويانۀ خود، به فكر سود بيشتر و اندوخته‌اي افزون‌تر و در نتيجه، متضرر ساختن طرف ديگر است. در اين شرايط، با تقويت خداباوري، برجسته ساختن حقوق ديگران و التزام عملي به ارزش‌هاي معنوي، اقامة نماز مي‌تواند به بهبود رابطة كارگر و كارفرما بينجامد. اگر آنها به قوانين شرعي، اخلاقي و حقوقي ملتزم باشند و خود را در پيشگاه خدا متعهد بدانند، سعي مي‌كنند با اولويت دادن به رضايت خداوند بر منافع مادي خود، از هر دو جهت توافق ايجاد شود. در نتيجه، اختلاف رفع شده، و بهبود كاري حاصل مي‌شود (عزيزي، 1388، ص58). بنابراين، فرهنگ سازماني توحيدي، از «تعارض‌هاي بنيادي و غير‌كاركردي» پيشگيري مي‌كند و تعارض‌ها را به اختلاف سليقه‌ها تنزل مي‌دهد.
    2. مؤثرترين راه براي ريشه‌كن شدن اختلافات طبقاتي و از بين بردن بدانديشي و بدبيني، اجتماعات و گردهمايي‌هاي افراد جامعه است. خصوصيت بارز عبادت‌هاي دسته‌جمعي و آيين‌هاي گروهي اين است كه برادري، الفت، برابري و تساوي را ارتقا داده، پيامدهاي منفي طبقه‌بندي‌هاي اجتماعي و اختلافات را كاهش مي‌دهد (ساجدي و همكاران، 1392، ص 186). در اين زمينة اقامة نماز جماعت در سازمان، از تعارض پيشگيري مي‌كند و در حل آن نيز تأثير بسزايي مي‌گذارد.
    3. اعتماد حاصل از امانت‌داري، وفاي به عهد و راست‌گويي كاركنان نمازگزار سازمان، زمينه‌اي براي برقراري ارتباطات سازنده بين كاركنان مي‌شود و با ايجاد تفاهم و رفع سوء‌برداشت‌ها، از «تعارض‌هاي سازماني» پيشگيري مي‌‌كند. 
    4. اقامة نماز در بالا رفتن استقامت و سطح تحمل انسان مؤثر است. در قرآن مي‌خوانيم: انسان حريص و كم‌طاقت است و هنگامي كه شري به او مي‌رسد طاقت خويش را از كف داده، جزع و فزع مي‌كند. اما نمازگزاران حقيقي از اين كم‌ظرفيتي به‌دورند و با تكيه بر خداوند، بر مشكلات فائق مي‌آيند: «إِنَّ الإِنسانَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً  وَ إِذا مَسَّهُ الخَيرُ مَنُوعاً  إِلاَّ المُصَلِّينَ  الَّذِينَ هُم عَلي‏ صَلاتِهم دَائمُونَ» (معارج: 19-23)؛ خداوند در سورة مزمل، به پيامبرش دستور مي‌دهد كه با نماز شب و عبادت شبانه خود را تقويت كند، زيرا در طول روز، وظايف سنگيني بر دوش دارد و با عبادت و نماز شب، آمادگي لازم براي اين فعاليت‌هاي بزرگ و گسترده را به دست آورد (مزمل: 1-10) امام صادق مي‌فرمايند: «هر وقت امري علي را به وحشت مي‏انداخت، به نماز پناه مي‌برد، سپس اين آيه را مي‌خواندند: «از صبر و نماز كمك بگيريد» (كليني، 1429ق، ج 6، ص 630). بالا رفتن استقامت و آستانة تحمل علاوه بر پيشگيري از «تعارض سازماني»، موجب خودداري افراد از بروز رفتارهاي نامناسب در هنگام وقوع تعارض مي‌شود.
    5. تقويت رفتارهاي شهروندي سازماني
    «رفتار شهروندي سازماني» عبارت است از: مجموعه‌اي از رفتارهاي داوطلبانه و اختياري كه‌ بخشي‌ از وظايف رسمي فرد نيست و مستقيماً به وسيلة نظام‌هاي  رسمي پاداش‌ در‌ سازمان‌ طراحي نشده‌، اما با وجود اين، توسط فرد انجام مي‌شود و موجب ‌ بهبود‌ وظايف و نقش‌هاي سازمان و در نتيجه، ارتقاي اثربخشي و كارايي‌ آن مي‌گردد (اسلامي و سيار، 1386، ص 57).
    ارگان رفتار شهروندي سازماني را‌ داراي پنج بُعد مي‌داند: وظيفه‌شناسي، نوع‌دوستي، فضيلت شهروندي، جوانمردي، و احترام و تكريم. بعد «وظيفه‌شناسي» نمونه‌هاي گوناگوني  را در‌بر مي‌گيرد و در آن اعضاي سازمان رفتارهاي خاصي‌  انجام مي‌دهند‌ كه فراتر از حداقل سطح وظيفه‌اي مورد نياز براي انجام آن كار است. افرادي كه داراي رفتار شهروندي مترقي هستند در بدترين‌ شرايط‌ و حتي در حالت بيماري و ناتواني هم به كار ادامه مي‌دهند، كه اين نشان‌دهنده وظيفه‌شناسي بالاي آنهاست.
     دومين ‌‌بعد،‌ يعني «نوع‌دوستي»، به رفتارهاي مفيد و سودبخشي از قبيل ايجاد‌ صميميت، همدلي‌ و دلسوزي ميان همكاران اشاره دارد كه خواه به شكل مستقيم و يا غير‌مستقيم به‌ كاركناني كه داراي مشكلات كاري هستند، كمك مي‌كند.
     بعد سوم، يعني «فضيلت شهروندي يا مدني» شامل رفتارهايي از قبيل حضور در فعاليت‌هاي فوق برنامه‌ و اضافي، آن هم زماني كه اين حضور لازم نباشد، حمايت از توسعه و تغييرات ارائه شده توسط مديران سازمان و علاقه به مطالعة كتاب، مجلات و افزايش اطلاعات عمومي و اهميت‌ دادن‌ به نصب «پوستر» و اطلاعيه در سازمان براي آگاهي ديگران مي‌شود. يك شهروند سازماني خوب نه تنها بايد از مباحث روز سازمان آگاه باشد،‌ بلكه‌ بايد دربارة آنها اظهارنظر كند و در حل آنها نيز مشاركت فعالانه داشته باشد.
     «جوانمردي يا تحمل‌پذيري» چهارمين بعد رفتار شهروندي است كه به شكيبايي در برابر موقعيت‌هاي‌ نامطلوب‌ و نامساعد، بدون اعتراض، نارضايتي و گلايه‌مندي اشاره مي‌كند.
    «احترام و تكريم» همكاران، سرپرستان و مخاطبان سازمان نيز آخرين بعد رفتار شهروندي است (همان، ص 58).
    اما دربارة چگونگي تأثير اقامة نماز بر رفتار شهروندي سازماني، مي‌توان اين‌گونه تحليل كرد:
    1. بر اساس مطالب پيشين، «امانت‌داري، وفاي به عهد و اقامة شهادت» سه اثر اقامة نماز هستند كه در قرآن كريم به آنها تصريح شده است (معارج‌: 22-33). «امانت» معناي وسيعي دارد كه پست‌هاي سازماني و به ويژه مقام حكومت و ولايت را شامل مي‌شود؛ چنان‌كه اميرالمؤمنين در نامه‌اي خطاب به رفاعه، قاضي منصوب ايشان در اهواز، مي‌فرمايند: «إعلم، يا رُفاعة أنّ هذه الإمارة أمانة فمن جَعَلها خيانةً فعليه لعنةُ الله إلى يوم القيامة»؛ بدان رفاعه، كه اين امارت، امانت است. پس كسي كه خيانت در اين امانت كند ملعون خداوند است تا روز قيامت (ابن‌حيون، 1385ق، ج 2، ص 531). «عهد» نيز مفهوم وسيعي دارد كه هم عهدهاي مردمي را شامل مي‏شود و هم عهدها و پيمان‌هاي الهي را؛ زيرا «عهد» هر‌گونه التزام و تعهدي است كه انسان نسبت به ديگري مي‏دهد، و بدون شك، كسي كه به خدا و پيامبر او ايمان مي‏آورد تعهدات وسيعي عهده‌دار مي‌شود. در اسلام اهميت فوق‌العاده‌اي به حفظ امانت و پايبند بودن به تعهدات داده شده است و در منابع اسلامي به قدري دربارة اين موضوع تأكيد گرديده كه دربارة ساير احكام كمتر مشاهده مي‏شود (ساجدي و همكاران، 1392، ص 39). دو صفت «امانت‌داري» و «وفاداري به عهد»، كه از آثار اقامة نماز هستند، رابطة روشني با «تعهد سازماني» و «وظيفه‌شناسي» كاركنان دارند و موجب تقويت آنها مي‌شوند.
    2. چنان‌كه مطرح شد، از آيات قرآن برداشت مي‌شود ميان «اقامة نماز» و «نداشتن تعلق به دنيا» و «خيررساني» و «تعاون» ارتباط محكمي وجود دارد، و نمازگزاران حقيقي از صفات مذموم حرص و بخل به دورند. به همين سبب، اگر مشكلي براي شخص يا اشخاصي پيش آمده باشد از آن مطلع مي‏گردند، و بر اساس روح ايمان و مسئوليتي كه در خود احساس مي‏كنند، براي رفع مشكل افراد و اجتماع خويش، به صورت دسته‏جمعي همكاري مي‌كنند. اين همكاري و تعاون در سازمان، كه داوطلبانه انجام مي‌گيرد، مصداقي از «رفتارهاي شهروندي سازماني» است و از‌اين‌رو، اقامة نماز زمينه‌ساز و تقويت‌كنندة رفتارهاي شهروندي سازماني است. علاوه بر اين، قبلاً اشاره شد كه «تحمل‌پذيري»، كه يكي ديگر از ابعاد رفتار شهروندي سازماني است، در اثر اقامة نماز ارتقا مي‌يابد.
    3. در‌ نقطة مقابل رفتارهاي شهروندي سازماني، «رفتارهاي‌ كاري‌ مخرب» قرار دارند. «رفتارهاي‌ كاري مخرب» را نوعي رفتار‌ اداري توسط فرد معرفي مي‌كنند كه با منافع قانوني سازمان‌ مغايرت‌ دارد. اين رفتارها گونه‌اي رفتار ارادي و عمدي هستند كه يا به سازمان و يا به كاركنان سازمان‌ آسيب‌ مي‌رسانند. از‌ جمله اين‌گونه رفتارها، كه ذاتاً آسيب‌رسان و زيان‌بار تلقي مي‌شوند، مي‌توان به اجتناب از كار، انجام نادرست‌ وظايف، برخوردهاي فيزيكي، توهين‌هاي كلامي و شفاهي، تخريب اموال سازمان و دزدي و يا‌ استفادة غير‌‌قانوني از اموال اشاره كرد (فرخ‌نژاد و همكاران،1390). ويژگي بازدارندگي نماز از منكرات، موجب جلوگيري از «رفتار‌هاي كاري مخرّب» و «تخلفات سازماني» مي‌شود.
    6. ارتقاي معنويت در سازمان
    نقش اقامة نماز در بهبود رفتار فردي سازماني را از نظرگاه «معنويت در سازمان» نيز مي‌توان تحليل كرد. «معنويت» در يك تعريف، تلاش در جهت ايجاد حساسيت نسبت به خويشتن، ديگران و نيروي برتر (خداوند)، و جستجو براي رسيدن به انسانيت كامل است. «معنويت در كار» نيز در يك تعريف نسبتاً جامع، كه در‌برگيرندة همة ابعاد وجودي انسان است، عبارت است از: تلاش در جهت ايجاد حساسيت نسبت به ارتباط فرافردي، درون‌فردي، ميان‌فردي، و برون‌فردي در زندگي كاري به منظور بالندگي شخصي در رسيدن به تعالي انساني. پژوهشگران بين «معنويت در كار» و «معنويت در محيط كار يا سازمان» تفاوت قايل شده‌اند. «معنويت در كار» در سطح فردي نمايان مي‌شود و به جنبه‌هاي فردي اشاره دارد؛ اما «معنويت در محيط كار» در سطح سازماني نمايان شده، به جنبه‌هاي سازماني معنويت اشاره دارد (عابدي جعفري و رستگار، 1386).
    چهار رويكرد متفاوت به معنويت در محيط كار، توسط چند گروه از محققان شناسايي و ارائه شده‌ كه عبارتند از:
    الف. «رويكرد درون‌گرا- متافيزيكي» كه معنويت را نوعي آگاهي دروني مي‌داند كه از درون هر فرد‌ بر‌‌مي‌خيزد و فراتر از ارزش‌ها و باورهاي‌ برنامه‌ريزي شده است.
    ب. «رويكرد ديني» كه معنويت در كار را‌ ناشي‌ از‌ اعتقاد به يك دين و مذهب، به ويژه دستورهاي آن دربارة كار مي‌داند.
    ج. «رويكرد اگزيستانسياليستي- سكولار» كه معنويت را يافتن‌ و احساس معنا در كار و محيط‌ كاري مي‌داند.
    د. «رويكرد مخالفان معنويت» كه معنويت و دين را ابزاري در دست مديران و رهبران براي استثمار زيردستان‌ يا پيروان مي‌داند (فرهنگي و همكاران، 1385).
    بر اساس تعريف ارائه شده از «معنويت»، با توجه به آثار فردي و اجتماعي و سازماني، كه اقامة نماز در‌پي دارد، مي‌توان آن را از مهم‌ترين و شاخص‌ترين عوامل مؤثر بر «معنويت در سازمان» دانست؛ زيرا با اصلاح و تقويت باورها و بهبود نگرش‌هاي كاركنان و تثبيت نظام توحيدي و تقويت آخرت‌گرايي، به كار افراد هدف و معنا مي‌بخشد و همه كاركنان سازمان را در يك جهت و مسير مشترك و متعالي، همدلي و همياري و وحدت و انسجام مي‌بخشد. اما بر اساس تعاريفي كه با رويكرد ديني و به ويژه اسلامي مي‌توان از معنويت داشت، نقش اقامة نماز در معنويت افراد بي‌نظير و برجسته‌ است كه تحت عناوين «آثار معنوي»، «آثار عبادي» و يا «آثار تربيتي» اقامة نماز، در كتاب‌ها و ديگر نوشته‌ها و پايگاه‌هاي اينترنتي بي‌شمار، به طور مفصل ‌به آنها اشاره شده است (براي مثال، ر.ك: محمدي ري‌شهري، شناخت‌نامة نماز؛  حسن راشدي، نمازشناسي، ج 1و2؛ ابوالفضل ساجدي، آثار نماز)
    اقامة نماز علاوه بر ارتقاي معنويت در سازمان، زمينه‌ساز بهره‌مندي از آثار و مزاياي بسيارِ آن است. محققان بيان‌ مى‌كنند كه تشويق معنويت‌ در‌ سازمان مى‌تواند منجر به مزايا و ثمراتي از قبيل «افزايش خلاقيت»، «افزايش صداقت و اعتماد»، «افزايش حس تكامل شخصى»، «افزايش تعهد سازمانى»، بهبود نگرش‌هاى شغلى كاركنان مانند «رضايت‌ شغلى»، «كاهش نيات ترك محيط كار»، «بهبود مشاركت شغلي»، «ارتقاي اخلاق و وجدان‌ كارى» و «انگيزش» شود و همة اينها به صورت مستقيم و غير‌مستقيم سبب بهبود‌ عملكرد‌، سودآورى و اثربخشى سازمانى مى‌گردد (فرهنگي و همكاران، 1385).
    نتيجه‌گيري
    «اقامة نماز» يعني انجام نماز با رعايت تمامي شرايط، مانند خشوع و حضور قلب، در اول وقت خواندن نماز، و خواندن نماز به جماعت. «ارتقاي رفتار سازماني» يا بهبود آن عبارت است از: تغييراتي در رفتار كاركنان كه داراي نتايج مثبت در جهت اهداف سازمان باشد و در نتيجه، موجب اثربخشي بيشتر فردي و سازماني گردد. بر اساس آيات و روايات و آموزه‌هاي اسلامي، اقامة نماز نقش‌‌ها و آثار گوناگوني در ارتقاي سطح سازماني رفتار كاركنان دارد. اقامة نماز با «تسهيل روابط اجتماعي»، «ايجاد برادري و برابري»، «زمينه‌سازي براي امر به معروف و نهي از منكر»، و «ايجاد اعتماد متقابل» زمينه‌ساز برقراري «ارتباطات راغبانه و مؤثر» بين كاركنان مي‌شود. دو ويژگي «بازدارندگي نماز از منكرات» و «از بين بردن حرص و طمع»، مانع سوء‌استفاده از «قدرت» و اعمال «رفتارهاي سياسي» مي‌گردد. اقامه نماز با «تحكيم نظام معنايي توحيدي» و «ايجاد وحدت و انسجام» فرهنگ سازماني را تقويت كرده، «فرهنگ مشورتي و مشاركتي»، «فرهنگ نظم‌پذيري» و «فرهنگ امر به معروف و نهي از منكر» را در سازمان ارتقا مي‌دهد.
    اقامة نماز با «تقويت نظام توحيدي»، «ايجاد برابري و كاهش طبقه‌بندي اجتماعي»، «افزايش ارتباطات و ايجاد تفاهم» و «بالا بردن آستانه تحمل» در «پيشگيري و حل تعارض» مؤثر است. همچنين با «افزايش تعهد سازماني»، «افزايش همياري و همكاري» و «بالابردن تحمل‌پذيري»، «رفتارهاي شهروندي سازماني» را تقويت مي‌كند، و با بازداري از فحشا و منكر، موجب جلوگيري از «تخلفات سازماني» و «رفتار كاري مخرب» مي‌شود. اقامة نماز از مهم‌ترين و شاخص‌ترين عوامل مؤثر بر «معنويت در سازمان» است كه خود داراي مزاياي بي‌شماري، از جمله بهبود «رضايت شغلي»، «وجدان كاري» و «تعهد سازماني» است. 
     

    References: 
    • نهج البلاغه، ترجمه حسين انصاريان.
    • شيخ صدوق، محمد بن علي، 1385، علل الشرائع، قم، كتاب‌فروشي داوري.
    • ابن‌حيون، نعمان بن محمد مغربى، 1385ق، دعائم الإسلام، چ‌ دوم، قم، مؤسسة آل‌البيت.
    • ابن‌شعبه حرانى، حسن بن على‏، 1363، تحف العقول‏، ‏چ ‌دوم، قم، جامعه مدرسين.
    • ابن‌منظور، محمد‌بن مكرم، 1414ق، لسان العرب‏، چ‌ سوم، بيروت‏، دار صادر‏.
    • اسلامي، سيد حسن و ابوالقاسم سيار، 1386، «رفتار شهروندي سازماني»، تدبير، ش187، ص 56-59.
    • تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، 1410ق، غرر الحكم و درر الكلم‏، چ‌ دوم، قم، دار الكتاب الإسلامي‏.
    • رابينز، استيفن پي، 1376، مباني رفتار سازماني، ترجمه علي پارساييان و سيد‌محمد اعرابي، تهران، دفتر پژوهش‌هاي فرهنگي.
    • راشدي، حسن، 1378، نمازشناسي، تهران، ستاد اقامه نماز.
    • ‏راغب اصفهانى، حسين‌بن محمد، 1412ق، المفردات في غريب‌القرآن، بيروت، دارالعلم.
    • رضاييان، علي، 1389، مباني مديريت رفتار سازماني، چ‌ دهم، تهران، سمت.
    • ـــــ، 1387، مديريت تعارض و مذاكره، چ‌ سوم، تهران، سمت.
    • ساجدي، ابوالفضل و همكاران، 1392، آثار نماز (تأثير نماز در ساحت‌هاي مختلف زندگي)، تهران، ستاد اقامه نماز.
    • ـــــ، 1394، روش فرهنگ‌سازي نماز در محيط كار، تهران، ستاد اقامه نماز.
    • شاين، ادگار، 1383، مديريت فرهنگ سازماني و رهبري، ترجمة برزو فرهي و شمس‌الدين نوري، تهران، سيماي جوان.
    • شرمرهورن، جان و ديگران، 1387، مديريت رفتار سازماني، ترجمة محمدعلي بابايي و ديگران، تهران، مؤسسه تحقيقات و آموزش مديريت.
    • طباطبايي، سيد‌محمدحسين، 1417ق، الميزان في تفسير القرآن، ترجمة سيد‌محمدباقر موسوى همدانى، قم، جامعه مدرسين.
    • طريحى، فخرالدين، 1375، مجمع البحرين‏، چ ‌سوم، تهران، كتاب‌فروشى مرتضوى.
    • ‏عزيزي، عباس، 1388، تأثير نماز در كار، تهران، صلاة.
    • عابدي جعفري، حسن و عباس‌علي رستگار، 1386، «ظهور معنويت در سازمان‌ها: مفاهيم، تعاريف، پيش‌فرض‌ها، مدل مفهومي»، علوم مديريت ايران، سال دوم، ش 5، ص 99-121.
    • علي‌احمدي، عليرضا و همكاران، 1383، شناخت فرهنگ، فرهنگ سازماني و مديريت بر آن، تهران، توليد دانش.
    • فرخ‌نژاد، خدانظر و همكاران، 1390، «رفتار شهروندي سازماني، تأملي بر رابطه وجدان كاري و سازش‌پذيري با رفتار كاري مخرب»، مشاوره شغلي و سازماني، ش 7، ص 76-96.
    • فرهنگي، علي‌اكبر و همكاران، 1385، «معنويت در محيط كار و نقش آن در بهبود رفتار شهروندي سازماني»، فرهنگ مديريت، سال چهارم، ش 13، ص 5-36.
    • قرائتى، محسن، 1383، تفسير نور، تهران،‏ مركز فرهنگى درس‌هايى از قرآن‏.
    • قريشى، سيد‌على‌اكبر، 1371، قاموس قرآن‏، چ ‌ششم، تهران‏، دار‌الكتب الإسلامية.
    • كليني، محمد بن يعقوب، 1429ق، الكافي، قم، دارالحديث.
    • مجلسى، محمدباقر‌‏، 1403ق، بحارالأنوار، چ ‌دوم، بيروت، دار إحياء التراث العربي.
    • مدرسى، سيد‌محمدتقى، 1377، من هدى القرآن (تفسير هدايت‏)، ترجمة جمعي از مترجمان، مشهد، بنياد پژوهش‌هاى اسلامى آستان قدس رضوى.
    • متقي حامد، عليرضا، 1383، «مهندسي مجدد، ضرورتي اجتناب ناپذير»، تدبير، ش 144، ص 56-63.
    • مكارم شيرازي، ناصر، و همكاران، 1374، تفسير نمونه، تهران، دار‌الكتب الاسلامية.
    • ميرصانع، سيد‌محمدرضا، 1394، «تبيين نظري نقش اقامه نماز در ارتقاء رفتار سازماني كاركنان»، رساله كارشناسي ارشد، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • هرسي، پاول و كنت ايچ بلانچارد، 1369، مديريت رفتار سازماني، ترجمة قاسم كبيري، چ ‌دوم، تهران، دفتر مركزي جهاد دانشگاهي.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    منطقی، محسن، میرصانع، سید محمدرضا.(1394) تبیین نظری نقش اقامه‌ی نماز در ارتقای رفتار کارکنان در سطح سازمان. دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 5(2)، 63-82

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    محسن منطقی؛ سید محمدرضا میرصانع."تبیین نظری نقش اقامه‌ی نماز در ارتقای رفتار کارکنان در سطح سازمان". دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 5، 2، 1394، 63-82

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    منطقی، محسن، میرصانع، سید محمدرضا.(1394) 'تبیین نظری نقش اقامه‌ی نماز در ارتقای رفتار کارکنان در سطح سازمان'، دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 5(2), pp. 63-82

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    منطقی، محسن، میرصانع، سید محمدرضا. تبیین نظری نقش اقامه‌ی نماز در ارتقای رفتار کارکنان در سطح سازمان. اسلام و پژوهش‌های مدیریتی، 5, 1394؛ 5(2): 63-82