مراحل شنود اثربخش: رویکرد اسلامی
/ دانشجوی دکتری قرآن و علوم گرایش مدیریت جامعة المصطفی العالمیه / hafizullahasghari@gmail.comArticle data in English (انگلیسی)
مقدمه
ارتباطهاي بياني و غيربياني، از مباني تمدنساز زندگي اجتماعي انسان بهشمار ميآيد. در اين ميان، ارتباط شنيداري و گفتاري قسمت عمدة ارتباطات آدمي را تشکيل ميدهد. از سوي ديگر، بخش قابل توجهي از عمر انسان صرف گفتن و شنيدن ميشود. گوش دادن يک مهارت اساسي است که انسانها هر روز در برقراري ارتباط از آن بينياز نيستند. بسياري گمان ميکنند که شنيدن و گوش دادن، هر دو مانند هم هستند؛ درحاليکه شنيدن عملي زيستي است، شامل دريافت يک پيام از طريق کانالهاي حسي؛ و گوش دادن فرايندي است شامل دريافت، توجه، درک و معناگذاري توسط شنوندة پيام. شنود اثربخش سنگ بناي مهارتهاي ارتباطي مديران را تشکيل ميدهد و در ارتباطات مفيد مديران مؤثر است. مطالعات نشان ميدهد که مديران 45 تا 63 درصد وقت خود را صرف شنود ميکنند (رضاييان، 1386، ص 303). شنود اگر بهدرستي انجام نشود، نهتنها اثربخش نخواهد بود؛ بلکه شنونده را در ايجاد ارتباط دچار مشکل خواهد کرد و از رسيدن به هدف مطلوب بازخواهد داشت. طبيعي است که شنود اثربخش با انجام درست فرايند آن انجام خواهد شد. ازاينرو ميطلبد که فرايند شنود اثربخش را در مديريت ارتباطات و آموزههاي اسلامي بررسي كنيم. به ديگر بيان، تمرکز اصلي اين تحقيق بر مراحل شنود اثربخش با رويکرد اسلامي است و اين پژوهش درصدد پاسخگويي به اين سؤال است که شنود اثربخش در مديريت ارتباطات و منابع اسلامي چه مراحلي دارد؟ تحقيق حاضر با پاسخ گفتن به اين سؤال درصدد آن است که با بررسي منابع ديني، فرايند شنود اثربخش را شناسايي كند تا مديران با بهکارگيري آن، ارتباط مؤثر داشته باشند.
پيشينه و مباني نظري پژوهش
در موضوع شنود مؤثر، کتابها، پاياننامهها و مقالات گوناگون تدوين شده است؛ اما در بررسيهاي انجامشده، در خصوص موضوع «شنود اثربخش در مديريت ارتباطات با رويکرد اسلامي» نگارنده به اثر خاصي دست نيافته است. به برخي از آثاري که در اين موضوع بهصورت عام تدوين شدهاند اشاره ميشود:
کتاب مديريت ارتباطات: فردي و عمومي، نويسندگان: ري برکو، اندرو ولوين، دارلين ولوين، مترجمان: سيد محمد اعرابي و داود ايزدي. اين کتاب داراي پانزده فصل ميباشد که در يک فصل گوش دادن را بررسي كرده است و فرايند شنود مؤثر را دريافت، توجه، درک، معناگذاري و پاسخگويي به پيام ميداند که در مقاله حاضر از اين الگو پيروي شده است.
يکي از مقالات با عنوان «فرهنگ گفتاري و شنيداري در آينة وحي» از محمدجواد قاسمي در فصلنامة مشکوة ميباشد که از دو بخش آموزههاي شنيداري و گفتاري در آموزههاي قرآن تشکيل شده است. اين مقاله ارتباط شنيداري در آموزههاي قرآن را با محورهاي مسئولانه گوش دادن، سپاسگزاري از خداوند بهخاطر حس شنوايي خداوند را مالک شنوايي دانستن، رعايت تقواي الهي هنگام گوش دادن، خوب شنيدن تا بهترين را برگزيدن، نظر و آراي ديگران را شنيدن، و رعايت سکوت هنگام شنيدن، بررسي كرده است. و البته هيچ يک از محورهاي ذکرشده با فرايند شنود اثربخش در تحقيق حاضر ارتباط ندارد.
مقالة ديگر با عنوان «بررسي نقش ارتباطي شنود مؤثر و تعهد سازماني» اثر دکتر حسين خنيفر و ديگران در فصلنامة پژوهشهاي مديريت منابع انساني نشر شده است. در اين مقاله، آنگونه که از عنوانش پيداست، رابطة شنود مؤثر و تعهد سازماني در دو سازمان تأمين اجتماعي و جهاد کشاورزي استان مورد بررسي شده است. محتواي اين مقاله با مقالهاي که در دست نگارش است، هيچ ارتباطي ندارد.
دکتر منصور شاهولي مقالهاي با عنوان «بررسي کارکردهاي مهارتهاي ارتباطي غيرکلامي و گوش دادن مؤثر در تحقق وظايف و بهبود روابط انساني در سازمان» در مجلة علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز منتشر کرده است. اين مقاله کارکردهاي مهارت گوش دادن مؤثر را در تحقق وظايف و بهبود روابط انساني در يک سازمان بررسي كرده؛ اما به منابع اسلامي استنادي نداشته است.
محققين، شنود اثربخش را در سه سبک نتيجهاي، چرايي و فراگردي (رضاييان، 1386، ص 308) بيان کردهاند. نگارنده در اين نوشتار سبک فرايندي شنود اثربخش را مورد بررسي قرار ميدهد. به عقيدة بسياري از دانشمندان علوم ارتباطات، گوش دادن مؤثر داراي فرايند دريافت، توجه، معناگذاري و پاسخگويي به پيام ارائهشده توسط شنونده ميباشد که در ادامه، هر يک از مراحل ذکرشده در مديريت ارتباطات و منابع اسلامي بررسي خواهند شد.
اما از آن جهت که واژگان اساسي معاني متعدد دارند، بهمنظور دستيابي به معناي دقيق آنها نياز است که در ابتدا مفاهيم اساسي تحقيق را تعريف نماييم.
تعريف مفاهيم
شنود اثربخش:براي شنود مؤثر تعاريف گوناگوني بيان شده است؛ از جمله دانشمندان علوم ارتباطات، شنود مؤثر را يکي از مهارتهاي ارتباطي بسيار مهم و فوقالعاده دشوار دانسته و چنين تعريف کردهاند: «فرايند کشف رمز و تعبير و تفسير پيامهاي کلامي را بهطور فعّال شنود مؤثر گويند، که به توجهشناختي و پردازش اطلاعات نيازمند است؛ درحاليکه صرف شنيدن، نياز به توجه و پردازش ندارد» (همان، ص 304)؛ به عبارت ديگر، «شنود مؤثر، مشارکت فعال در گفتوگوست که کمک ميکند گوينده درك شود» (مقيمي، 1376، ص 43).
از آن جهت که معمولاً آدمي از نظر روانشناختي در حالت تهاجمي بيش از حالت تدافعي ارضا ميشود، شنود مؤثر براي او دشوارتر از گفتار است. هرچند گفتن را به جان کندن و شنيدن را به جان پروردن تشبيه نمودهاند، بايد توجه داشت که شنيدن براي بسياري از مردم خستهکنندهتر از گفتن است. اين، از آن روست که توان انديشة آدمي و شنيدن، بسيار سريعتر از گفتن است. گوينده ممکن است در هر دقيقه 125 تا 150 کلمه بگويد، درحاليکه ذهن توانايي پردازش 600 تا 1000 کلمه در دقيقه را دارد و اين فرصت اضافي موجب پراکندگي ذهن و عدم تمرکز او ميشو؛ به صداهاي اطراف گوش فرا ميدهد و احساسات و موانع فراوان خارجي مانع شنود اثربخش ميگردد (رضاييان، 1386، ص 304) و ازاينرو بيشتر آدمها گوش شنوا ندارند.
فرايند ارتباطات
بعد از تعريف مفاهيم، نگارنده درصدد آن است که فرايند شنود اثربخش را در مديريت ارتباطات و منابع اسلامي مورد بررسي قرار دهد.
دريافت پيام
دريافت محرک يا پيام، يعني شنيدن، مجموعة پيچيدهاي است از تأثير و تأثرات فيزيکي بين گوش و مغز به همين دليل، مراقبت از گوشها ضروري است؛ زيرا هرچه توان جذب صدا توسط گوش و حس شنوايي بيشتر باشد، توانايي شنيدن نيز بيشتر خواهد بود. افراد، علاوه بر بهرهگيري از دستگاه شنوايي، از طريق سيستم بينايي نيز عمل شنيدن را انجام ميدهند؛ به اين شکل که هنگام سخن گوينده، تغييرات چهرة او را دقيقاً مشاهده ميکنند. اين تغييرات نشانها و علايمي را در اختيار آنها قرار ميدهد که از طريق شنيدن با گوش بهدست نميآيد (برکو، ري.ام و همكاران، 1384، ص 67 و 68).
توجه به پيام
دريافت شنونده بيانگر حدي است که آدمي ميتواند بر اساس آن اطلاعات را بهياد آورد و از يک پيام کلامي نتيجهگيري و استنباط دقيق کند. محدوديت در ظرفيت حافظة موقت شنونده، ايجاب ميکند که شنونده از بين محرکهاي پيراموني، به محرک مورد علاقة خود توجه نمايد؛ زيرا ظرفيت محدود حافظة موقت ايجاب ميکند که شنونده محرکهاي محيطي را بيش از 45 ثانيه در حافظة موقت خود نتواند نگهداري كند. اين مهم ايجاب ميکند که شنونده فقط به پيامهايي که جالب و جذاب است، توجه كند (همان، 1384، ص 69). موانع توجه به پيام، تنها به عوامل پيراموني خلاصه نميشود. يکي از موانع عمدة دروني، از توان انديشة آدمي به هنگام شنود سرچشمه ميگيرد که بسيار سريعتر از آن است که گويندهاي بتواند احتمالاً صحبت کند. افراد بهطور متوسط در دقيقه 125 تا 150 کلمه صحبت ميکنند، درحاليکه ذهن توانايي پردازش 600 تا 1000 کلمه در دقيقه را دارد. (رضائيان، 1386، ص 304). اين ظرفيت اضافي فکر را سرگردان ميکند و ممکن است فکر افراد به جاي ديگر برود؛ لذا ايجاد تمرکز ضروري است. براي ايجاد تمرکز، نياز به انگيزه ميباشد. ميزان علاقه و سطح دشواري پيام نيز بر ميزان تمرکز اثرگذار است؛ بهگونهايکه اگر مخاطب براي درک پيام انگيزه داشته به موضوع علاقهمند بوده و پيام نيز دشوار نباشد، ميتواند کليد تمرکز «خوب گوش دادن» (همان، 1384، ص 71) را بهدست گيرد و عوامل اخلالکننده تمرکز را کنترل کند.
درک پيام
بعد از توجه به پيام، شنونده تلاش ميکند که آن را درک کند. درک، فرايندي پويا است که شنونده در اين فرايند محرکها را بررسي ميكند و محرکهاي مناسب را انتخاب مينمايد. شنونده همزمان با گوش دادن، به اطلاعات، اطلاعات دريافتي را با توجه به فرهنگ، تجربيات، حالتهاي جسمي و رواني، عقايد و ديدگاهها و ارزشهايي که دارد، پالايش ميکند و توجه خود را به بخشهاي خاصي از اطلاعاتي که ارسال ميشود، محدود مينمايد که اصطلاحاً درک گزينشي ناميده ميشود (همان، ص 73). دليل اساسي توجه شنونده به محرک خاص آن است که ميخواهد نيازهاي خود را از حيث اهميت، درجهبندي کند و مهمترين آنها را تأمين نمايد.
معناگذاري پيام
بعد از درک پيام، مرحلة بعدي در فرايند گوش دادن، طبقهبندي پيام براي معنا دادن به آن است؛ بدين ترتيب که مغز با بهرهگيري از روش پردازش اطلاعات، محرکها را طبقهبندي ميکند. در واقع تصورات ذهني انسان، توسط سامانة پردازش اطلاعات مغز شکل ميگيرد. مغز با توجه به وضعيت فرهنگي، آموزشي و تجربيات فرد، پيامها و محرکها را طبقهبندي، تجزيه و تحليل و تفسير ميکند و به آنها معناي مناسبي ميدهد (وود، 2004، ص 73). در اين مرحله، درک و فهم مطلب انجام ميشود. طبق تحقيقي، اين فهم تحت تأثير عواملي چون آشنايي و تسلط فرد بر ترکيبات ادبي زباني که با آن صحبت ميشود، توان سازماندهي اطلاعات در فرد، هوش و انگيزش فرد است (آلدر و رودمن، 2006، ص 17).
پاسخگويي به پيام
بعد از معنا دادن به هر پيام، فرايند پردازش اطلاعات با ارائة پاسخ مناسب کامل ميشود. شنوندة خوب از نقش و اهميت بازخوردادن به خوبي آگاه است و بر اهميت اطمينان خاطر بخشيدن به گوينده از اينکه پيام او را بهخوبي دريافت کرده، آگاه است. سؤال پرسيدن، سر تکان دادن، خنديدن يا اخم کردن و... همه گونههايي از ارائة بازخور توسط شنونده است. بنابراين، بازخور ميتواند کلامي يا غيرکلامي باشد و اين پاسخ بايد در جهت افزايش يا تقويت بيشتر ارتباط عمل کند (برکو، ري.ام و همكاران، 1382، ص 79؛ الواني، 1389، ص 187).
پاسخگويي مناسب بيانگر اين است که شنونده بجاي شنود منفعلانه، نقش فعال را بهعنوان شنونده ايفا ميکند؛ زيرا اين بازخور نقشي بنيادي در ايجاد و حفظ ارتباط اثربخش دارد.
روش تحقيق
در اين نوشتار گردآوري دادهها بهصورت اسنادي انجام گرفته است و تجزيه و تحليل دادهها بهصورت تحليلي ـ توصيفي است؛ بدين صورت که در تحقيق حاضر، نگارنده ابتدا واژگان کليدي را مشخص نموده و براي تعريف دقيق آنها از کتابهاي مرجع بهره گرفته است. در مرحلة بعد، مباحثي مربوط به ادبيات تحقيق را در کتابهاي مديريتي و علوم ارتباطات، مطالعه و مورد بررسي قرار داده است؛ سپس آيات مربوط به شنود اثربخش را به روش اسنادي و کتابخانهاي جمعآوري نموده و با مراجعه به نرمافزار جامع التفاسير نور و کتابهاي تفسير، نکات تفسيري مربوط را استخراج نموده؛ سپس با مراجعه به منابع حديثي، از جمله نرمافزار جامع الاحاديث نور، احاديث مرتبط با موضوع را استخراج كرده است. با مشخص شدن مسئلة شنود مؤثر، موضوع مورد نظر را به قرآن و روايات عرضه نموده و فرايند شنود اثربخش را در مديريت ارتباطات، قرآن کريم و روايات اهلبيت مورد تجزيه و تحليل قرار داده است.
يافتههاي پژوهش
با توجه به نظام ارزشي اسلام که زندگي دنيا را مقدمة زندگي آخرت ميداند، منابع اسلامي شنود اثربخش را وسيلهاي ميداند که شنونده را در رسيدن به هدف ياري ميکند. بدين جهت قرآن کريم انسان را به شنود اثربخش دعوت ميکند و ميفرمايد: «وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا في أَصْحابِ السَّعير» (ملک: 10)؛ و مىگويند: اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقّل مىكرديم، در ميان دوزخيان نبوديم!.
شنود اثربخش مشارکت فعال در گفتوگو را ميطلبد که داراي مراحل دريافت پيام، توجه به پيام، وعي (حفظ) پيام، تعقل در مورد پيام، قبول يا عدم قبول پيام، و پيروي از قول بهتر پس از استماع ميباشد. مراحل يادشده در منابع اسلامي مورد توجه قرار گرفته که با استقراي آيات قرآن و گزينش آيات مرتبط با شنود اثربخش سعي شده است كه اين مراحل از نگاه قرآن مورد بررسي قرار گيرد و روايات مرتبط با هر مرحله، در حد امکان استخراج و تدوين گردد.
دريافت پيام
اولين مرحلة شنود، که غالباً بدون ارادة انسان صورت ميگيرد، گوش دادن و دريافت صداست، در قرآن بهصراحت به اين واقعيت اشاره شده است که شنود اثربخش با دريافت پيام و رسيدن اصوات به گوش تحقق پيدا ميکند؛ بهگونهايکه با ايجاد مانع براي شنيدن، اولين گام و زيربناييترين گام شنود تحقق پيدا نميکند.
خداوند در سورة مبارک نوح در توصيف عدهاي از کفار معاند، از زبان حضرت نوح بهعنوان ويژگي ناپسند قوم نوح ميفرمايد: «وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ في آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبارا» (نوح: 7)؛ و من هر زمان آنها را دعوت كردم كه (ايمان بياورند و) تو آنها را بيامرزى، انگشتان خويش را در گوشهايشان قرار داده و لباسهايشان را بر خود پيچيدند و در مخالفت اصرار ورزيدند و بهشدت استكبار كردند!
اين افراد براي اينکه دعوت پيامبر را نشنوند، آگاهانه و ارادي انگشت در گوش فرو ميبردند و جامه بر سر ميکشيدند (مانع رسيدن پيام به گوش خود ميشدند) تا مبادا صدايي به گوششان برسد؛ و از راه تکبر و نخوت بر مخالفت و خودداري از گوش دادن اصرار مينمودند (امين، 1361، ج 14، ص 119؛ مکارم شيرازي، 1374، ج 25، ص 63).
يکي از موانع شنود اثربخش، ايجاد سروصدا و مزاحمت است تا صداي شخص گوينده به گوش مخاطب نرسد. بدين جهت، امام حسين در روز عاشورا خطاب به سپاه بنياميه ميفرمايد: «أَيُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا قَوْلِي وَ لَا تَعْجَلُوا حَتَّى أَعِظَكُمْ بِمَا يَحِقُّ لَكُمْ عَلَيَّ» (مفيد، 1413، ج 2، ص 97)؛ اي مردم! توجه کنيد و سخنانم را بشنويد و شتاب نورزيد تا با آنچه به گردنم حق داريد، پندتان دهم....
آيات و روايات، شنود را زماني اثربخش ميدانند که موانع شنود را برطرف کنيم و با تمرکز و بدون تکبر به پيام گوش دهيم. با ايجاد مانع، مانند انگشت در گوش قرار دادن يا جامه بر خود پيچيدن، اصلاً شنود انجام نميشود يا با تکبر و سابقة ذهني و جهتدار گوش دادن، اثربخشي شنود از بين خواهد رفت.
توجه به پيام
شنود اثربخش بعد از رسيدن صداها به گوش، نيازمند توجه و تعمق فرد بر شنيدههاست؛ خداوند دراينباره ميفرمايد: «إِنَّ في ذلِكَ لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهيد» (ق: 37)؛ در اين، تذكرى است براى آن كس كه عقل دارد يا گوش دل فرادهد؛ درحالىكه حاضر باشد!
منظور از واژة «قلب» در اين آيه، عقل و خرد است که باعث شعور، ادراک، علم و فهم ميشود و حق را از باطل يا خير را از شر جدا ميکند و بين سود و زيان فرق ميگذارد. عبارت «القي السمع»، کنايه از نهايت دقت هنگام استماع است. گويا انسان هنگام گوش دادن به سخن کسي، گوش خود را در اختيار او ميگذارد تا هرچه خواست به او بفهماند. کلمة «شهيد» بهمعناي حاضر و مشاهده کننده و تعريف از کسي است که حضور قلب دارد و با دقت مطالب را پيگيري ميکند (طباطبايي، 1374، ج 18، ص 533).
حضرت علي ميفرمايد: «اسْتَمِعُوا مِنْ رَبَّانِيِّكُمْ وَ أَحْضِرُوهُ قُلُوبَكُمْ وَ اسْمَعُوا إِنْ هَتَفَ بِكُم» (تميمي آمدي، 1410، ص 151)؛ به سخن انسانهاي خدايي گوش فرا دهيد و عقل و خرد خود را براي ديگران مهيا و آماده سازيد؛ و اگر شما را فرا خواند، به او گوش فرا دهيد. در اين روايت، امر به استماع دو بار تکرار شده و در ميان اين دو امر، امر به حضور قلب و آماده نمودن قلب براي دريافت شنيدهها ذکر شده است.
آيات و رواياتي که بيان شد، توجه به پيام را براي کساني ممکن ميداند که داراي عقل و خرد باشند و با حضور قلب و دقت استماع نمايند؛ که خود بيانگر گوش دادن همراه با تمرکز است.
وعي (حفظ) پيام
مرحلة بعدي شنود، حفظ شنيدهها و بهياد داشتن آنهاست که در قرآن با واژة «وعي» بيان شده است. به بيان ديگر، فرد براي درک صحيح هر پيام، بايد آنچه را بهدقت شنيده است، حفظ کند و با يادآوري دانستههاي قبلي ذخيرهشده در حافظهاش به تحليل صحيح و طبقهبندي آن بپردازد.
خداوند در آية 12 سورة حاقه ميفرمايد: «لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ»؛ تا آن را وسيلة تذكّرى براى شما قرار دهيم و گوشهاى شنوا آن را دريابد و بفهمد.
«وَعَي» در لغت بهمعناي جمعآوري و حفظ (طريحي، 1375، ص 44؛ قرشي، 1371، ج 7، ص 228)، ضميمه کردن (فراهيدي، 1410 ق، ج 6، ص 104)، حفظ همراه با فهم و قبول (ابن منظور، 1414 ق، ج 15، ص 396) و ياد گرفتن و فراگيري (مهيار، 1370، ص 165) است. اسم فاعل آن، يعني واعي و مؤنث آن واعيه، بهمعناي حافظ (طريحي، 1375، ج 1، ص 444) و درککننده و تنبيهکننده (مهيار، 1370، ص 972) است. «الوَعي» بهمعناي عقل و خرد و احساسات آشکار است؛ همانطورکه «فقد وَعيه» يعني شعور و احساسات خود را از دست داد و «استرجع وَعيه» يعني شعور و احساسات خود را بازيافت (طريحي، 1375، ص 973). ظرف را نيز «وعا» گويند؛ چراکه مواد را در خود جمع و نگهداري ميکند؛ و به سينة انسان «وعاء علمه و عقيدته» گويند؛ يعني سينهاش ظرف دانش و عقيدة اوست (قرشي، 1371، ج 7، ص 229).
معناي مادة «وعي»، حفظ همراه با گنجاندن است؛ به اين گونه که شيء را با قرار دادن در شيئي ديگر و احاطه کردن آن حفظ ميکند؛ چه مادي باشد و چه معنوي؛ و مواردي چون حفظ علم و استقرار آن در قلب، حفظ کالا در محل مناسب، حفظ حديث در حافظه و بهياد داشتن، آن از مصداقهاي وعي بهشمار ميرود؛ اما مفاهيم تجمع، تدبر، دربرگرفتن هر چيز و فراگيري، از آثار و لوازم «وعي» در موارد مختلف است (مصطفوي، 1360، ج 13، ص 151).
در آية مورد بحث، صفت «واعيه» براي «اُذُن» ذکر شده است؛ يعني گوش که حقايق را ميشنود و در مرحلة بعد، آنها را در خود حفظ ميکند و در مقام عمل بهکار ميبرد؛ يا بهعبارتي آنچه را گرفته و شنيده است، به قلب ميرساند و در آنجا مستقر ميسازد (مکارم شيرازي، 1374، ج 24، ص 444؛ امين، 1361، ج 14، ص 70).
در ذيل اين آيه بالغ بر چهارده حديث آمده حاکي از اينكه «اذن واعيه، امير المؤمنين است. البته منظور اين روايات معرفي يکي از مصداقهاي برجسته و روشن گوش نگهدارندة حقايق است؛ براي نمونه، از مکحول روايت کردهاند که گفت: وقتي آيه نازل شد، رسول خدا فرمود: من از پروردگار خواستم اين اذن واعيه را علي بن ابي طالب قرار دهد. مکحول ميگويد: بعد از اين دعاي رسول خدا، علي فرمود: هيچ نشد چيزي از رسول خدا بشنوم و فراموش کنم. (مجلسي، بيتا، 69، ص 183؛ حسکاني، 1411 ق، ج 2، ص 378؛ سيوطي، 1404 ق، ج 6، ص 260). همچنين در روايتي ديگر آمده است که رسول خدا به علي فرمود: خدا هم دستور فرموده است تو را نزديک کنم و دورت ندارم؛ به تو تعليم دهم و تو فراموش نکني و اين حق برايت ثابت شده است که آنچه را تعليمت ميدهم، فرابگيري؛ و بهدنبال اين فرمايش، آية «لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً» نازل شد (کليني، 1362، ج 1، ص 423؛ حسکاني، 1411 ق، ج 2، ص 372؛ طبري، 1412، ج 19، ص 35؛ سيوطي، 1404 ق، ج 6، ص 26). هرچند بنابر اين روايات، آيه در شأن اميرالمؤمنين نازل شده است، همانطورکه علامه معتقدند، اين سنخ روايات از باب جري و تطبيق بيان شدهاند، به اين معنا که معصومين مصداقهاي برجسته و اتم اذن واعيه هستند، نه تنها مصداق آن.
حضرت علي دراينباره ميفرمايد: «أَلَا وَ إِنَّ أَسْمَعَ الْأَسْمَاعِ مَنْ وَعَى التَّذْكِيرَ وَ قَبِلَهُ» (ليثي واسطي، 1376، ص 107)؛ شنواترين گوشها کسي است که تذکرات و هشدارها [نکات برجستة پيامي] را در خود نگه دارد و آنها را بپذيرد. در اين حديث شريف به دو مرحله از شنود مؤثر اشاره شده است: مرحلة حفظ و يادآوري شنيدهها؛ و مرحله قبول آن. روشن است که براي قبول يا عدم قبول تذکر، به تعقل و تدبر بر مطلب نياز است. همچنين در روايتي از پيامبر نقل شده است که خطاب به يکي از اصحاب خود فرمودند: «يَا رَبِيعَةُ اسْمَعْ مِنِّي وَ عِهِ وَ احْفَظْهُ وَ قِهِ» (مجلسي، 1403 ق، ج 23، ص 111).
امام علي در بيان حفظ و نگهداري پيام ميفرمايند: «رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً سَمِعَ حُكْماً فَوَعَى وَ دُعِيَ إِلَى رَشَادٍ فَدَنَا وَ أَخَذَ بِحُجْزَةِ هَادٍ فَنَجَا»؛ خداوند رحمت کند مردى را که سخنى را بشنود و آن را حفظ کند و به راه سعادت و خوشبختى هدايت گردد و خود را به آن نزديک نمايد و دامن هادى و راهنما را بگيرد و نجات پيدا کند (همان، ج 66، ص 310).
وعي و حفظ پيام، حکايت از نگهداري پيام بهمنظور بهکارگيري آن در مرحلة عمل بعد از انتخاب پيام (شنود اثربخش) دارد. گوش دادن اثربخش، مشارکت فعال در گفتوشنود است؛ فعاليتي که گوينده را در انتقال منظور خويش ياري کند. مدير ميتواند براي تأثير گذاشتن بر کارکنان براي تغيير رفتار و موضع آنها، ضمن حفظ رابطه، از روش گوش دادن فعال و اثربخش بهره گيرد. اين درک احساسات باعث هدايت کارکنان و تقويت احساس مسئوليت و استقلال آنان ميگردد.
تعقل در مورد پيام
در مورد تعقل و تفکر شنيدهها، در آية 42 سورة يونس به سمع و عقل و ارتباط نزديک آن دو اشاره شده است: «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَ لَوْ كانُوا لا يَعْقِلُون»؛ گروهى از آنان، بهسوى تو گوش فرامىدهند (اما گويى هيچ نمىشنوند و كرند)! آيا تو مىتوانى سخن خود را به گوش كران برسانى، هر چند نفهمند؟!
«استفهام انکاري» در آيه بيانگر اين است که پيامبر نميتواند سخن حق خود را به کسي که تعقل ندارد، بشنواند. جملة «وَ لَوْ كانُوا لا يَعْقِلُون» قرينه است بر اينکه منظور از کري حالتي در مقابل تعقل است که آيه بر آن دلالت دارد؛ زيرا تعقل نوعي شنوايي قلب است. بنابراين، سخن گفتن با کسي که تعقل ندارد، مانند سخن گفتن با افراد اصمّ (کر) است. اينکه کسي که اين تعقل را ندارد، کر ناميده شده، اشاره به دليل انحراف و عدم تسليم آنها در برابر حق است؛ زيرا براي هدايت انسان، تنها آموزههاي، صحيح و دلايل روشن کافي نيست؛ بلکه آمادگي و استعداد پذيرش و شايستگي براي قبول حق نيز لازم است؛ همانگونهکه براي پرورش سبزه و گل، تنها بذر آماده کافي نيست؛ بلکه زمين مستعد نيز لازم است؛ يعني پس از شنيدن پيام، توجه پيدا کردن به مفاهيم و مقاصد و تعقل بر آن نيز بايد باشد (طباطبايي، 1374، ج 10، ص 68؛ مصطفوي، 1380، ج 11، ص 16 و 17؛ قرائتي، 1383، ج 5، ص 217 و 218).
قرآن بر گوش دادن اثربخش تأکيد ميكند و ميفرمايد: «وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا في أَصْحابِ السَّعير»؛ (ملک: 10) و مىگويند: اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقّل مىكرديم، در ميان دوزخيان نبوديم!
حضرت علي ميفرمايد: بصير کسي است که ميشنود و تفکر ميکند. بنابراين روايت، شنود اثربخش مقدم بر بصيرت است. به بيان ديگر، بصيرت نتيجة شنود اثربخش است «الْبَصِيرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَكَّر»؛ (شريف الرضي، 1414، ص 213) زيرا شنود اثربخش و تفکر بعد از آن، باعث ايجاد بصيرت ميشود.
قبول يا عدم قبول پيام
آخرين مرحلة شنود مؤثر از نگاه قرآن، قبول يا عدم قبول شنيدهها و بهکارگيري آنها در عمل است. در حديث آمده است: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَقَفَ بِمِنًى حِينَ قَضَى مَنَاسِكَهَا فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا مَا أَقُولُ لَكُمْ وَ اعْقِلُوهُ عَنِّي ...»؛ ... سخنانم را بشنويد و در آنچه از من دريافت ميکنيد، بينديشيد (کليني، 1407، ج 7، ص 273).
در اين مرحله، فرد پس از درک و فهم پيام و بهکارگيري تعقل خود، به درستي يا نادرستي مطلب پي ميبرد؛ اما در پذيرش حق، دو حالت براي وي ايجاد ميشود: اگر عوامل بازدارندة شنيدن و هواهاي نفساني، شنوايي قلب وي را نبسته باشد، پس از تشخيص حق از باطل، پيرو حق، ميگردد و حالت تسليم و قبول حق در او ايجاد ميشود؛ در غير اين صورت، با وجود تشخيص حق، در مقابل آن تسليم نميشود. در اين صورت دربرابر حق عصيان ميکند: «وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَکُمْ وَ رَفَعْنَا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاکُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُوا قَالُوا سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا» (بقره: 93)؛ حق را تحريف ميکند:« أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَکُمْ وَ قَدْ کَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ کَلاَمَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ» (بقره: 75) و به حق کفر ميورزد «مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَ يَقُولُونَ سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا وَ اسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَ رَاعِنَا لَيّاً بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِي الدِّينِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنَا لَکَانَ خَيْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ وَ لکِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً» (نساء: 46). در سه آية ياد شده اين سه حالت بيان شده است.
پيروي از قول بهتر پس از استماع
بعد از اينکه مراحل شنود اثربخش انجام شد، شنونده پياماثربخش را انتخاب ميکند. قرآن معيار انتخاب شنود اثربخش را نيز معرفي ميکند و ميفرمايد: «الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْباب» (زمر: 18)؛ همان كسانى كه سخنان را مىشنوند و از نيكوترين آنها پيروى مىكنند؛ آنان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده است و آنها خردمنداناند. اين آية شريفه بيانگر آن است که اين افراد پس از استماع قول، روي آن تدبر كرده، و قول نيک را پيروي ميکنند. بعضى از مفسرين گفتهاند: مراد، استماع اوامر خداى تعالى و پيروى كردن از بهترين آنهاست؛ مثلاً در مسئله قصاص، خدا هم اجازة قصاص به ايشان داده است و هم عفو، و ايشان عفو؛ را پيروى مىكنند؛ همچنين هم اجازه داده است صدقه را آشكارا بپردازند و هم پنهانى؛ و ايشان پنهانى صدقه مىدهند (طباطبايي، 1374، ج 17، ص 380 و 381).
آيتالله مکارم در تفسير اين آيه مينويسد: آنها با نيروى عقل و خرد، بهترين قولها را بدون تعصب و لجاجت برمىگزينند. آنها نهتنها طالب حقاند و تشنة گفتار نيك، بلكه در ميان «خوب و خوبتر» و «نيكو و نيكوتر» دومى را برمىگزينند. خلاصه آنها خواهان بهترين و برتريناند (مکارم شيرازي، 1374، ج 12، ص 412).
در آموزههاي اسلامي پس از طي مراحل شنود اثربخش، دريافتکنندة پيام در جمعبندي، پيام بهتر را که داراي اثربخشي است و شنونده را به هدفش (سعادت اخروي) ميرساند يا به هدفش نزديکتر ميکند، برميگزيند، اين پيام بهتر ممکن است دفع افسد به فاسد يا قبول خوبتر از خوب باشد؛ زيرا در منابع اسلامي انتخاب و بهکارگيري پيام باعث سعادت اخروي خواهد شد. بنابراين، شناخت مراحل شنود اثربخش و بهکارگيري آن در منابع اسلامي وسيله است براي رسيدن به هدف که سعادت اخروي باشد. اين مهم در آية 10 سورة مبارکة ملک به روشني بيان شده است: «وَ قَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ»؛ و گويند: اگر شنيده [و پذيرفته] بوديم يا تعقّل كرده بوديم، در [ميان] دوزخيان نبوديم.
نتيجهگيري
شنود اثربخش، مشارکت فعال در گفتوگوست که داراي سه سبک نتيجهاي، چرايي و فراگردي است. در اين تحقيق، سبک فراگردي شنود اثربخش بررسي شده است.
شنود اثربخش در مديريت ارتباطات داراي سه فرايند کلي دريافت پيام، توجه به پيام و پاسخگويي به آن ميباشد. در منابع ديني نيز اين فرايند سهگانه با دقت بيشتري مورد توجه قرار گرفته است.
در منابع اسلامي قبل از پاسخگويي به پيام، به فکر کردن و تعقل در مورد پيام سفارش شده است. دريافتکنندة پيام با تعقل و تدبر پيامي را قبول ميکند که متناسب با وضعيت فرهنگي و نظام ارزشي اسلام باشد. تعقل در مورد پيام و قبول کردن قول بهتر (پيامهاي متناسب با نظام ارزشي اسلام) باعث رسيدن به سعادت اخروي خوهد شد.
پيشنهادها
مقالة حاضر فرايند شنود اثربخش را در مديريت ارتباطات و منابع اسلامي مورد بررسي قرار داده است؛ اما از آن جهت که اين پژوهش ظرفيت تحقيق بيشتر را نداشت لذا ميطلبد که محققين شنود اثربخش را به سبک نتيجهاي و چرايي در منابع مديريت و آموزههاي اسلامي تحقيق و بررسي نمايند.
- نهج البلاغه، 1414ق، تصحيح صبحي صالح، قم، هجرت.
- ابنمنظور، محمدبن مکرم، 1414ق، لسان العرب، چ سوم، بيروت، صادر.
- امين، سيده نصرت، 1361، مخزن العرفان در تفسير القرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان.
- الواني، سيدمهدي، 1389، مديريت عمومي، چ چهلم، تهران، نشر ني.
- برکو، ري.ام؛ ولوين، اندرو دي؛ ولوين، دارلين. آر، 1384، مديريت ارتباطات فردي و عمومي، ترجمة سيدمحمد اعرابي و داوود ايزدي، چ چهارم، تهران، دفتر پژوهشهاي فرهنگي.
- تميمى آمدى، عبدالواحدبن محمد، 1410ق، غرر الحكم و درر الكلم، تحقيق و تصحيح سيدمهدى رجائى، چ دوم، قم، دار الكتاب الاسلامي.
- حسکاني، عبيداللهبن احمد 1411ق، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
- رضائيان، علي، 1386، مباني مديريت رفتار سازماني، چ هشتم، تهران، سمت.
- سيوطي، جلالالدين، 1404ق، الدر المنثور في تفسير المأثور، قم، کتابخانة آيتالله مرعشي نجفي.
- طباطبائي، سيدمحمدحسين، 1374، تفسير الميزان، ترجمة سيدمحمدباقر موسوى همدانى، چ پنجم، قم، جامعة مدرسين.
- طبري، محمدبن جرير، 1412ق، جامع البيان في تفسير القرآن، بيروت، دار المعرفه.
- طريحي، فخرالدين 1375، مجمع البحرين، چ سوم، تهران، کتابفروشي مرتضوي.
- فراهيدي، خليلبن احمد، 1410ق، کتاب العين، چ دوم، قم، هجرت.
- قرائتى محسن، 1383، تفسير نور، چ يازدهم، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن.
- قرشي، سيدعلياکبر، 1371، قاموس قرآن، چ ششم، تهران، دار الکتب الاسلاميه.
- كلينى، محمدبن يعقوب، 1407ق، الكافي، تحقيق و تصحيح علياكبر غفارى و محمد آخوندى، چ چهارم، تهران، دار الكتب الاسلاميه.
- ليثى واسطى، علىبن محمد، 1376، عيون الحكم و المواعظ، تحقيق و تصحيح حسين حسنى بيرجندى، قم، دار الحديث.
- مجلسى، محمدباقر، 1403ق، بحار الأنوار، چ دوم، بيروت، دار احياء التراث العربي.
- ـــــ ، 1406ق، بحار الأنوار، تحقيق و تصحيح جمعى از محققان، چ دوم، بيروت، دار احياء التراث العربي.
- مصطفوي، حسن، 1360، التحقيق في کلمات القرآن الکريم، تهران، مركز نشر کتاب.
- ـــــ ، 1380، تفسير روشن، تهران، مرکز نشر کتاب.
- مفيد، محمدبن محمدبن نعمان، 1413ق، الارشاد، تحقيق و تصحيح مؤسسة آلالبيت، قم، كنگرة شيخ مفيد.
- مقيمي، سيدمحمد، 1376، «مهارتهاي شنود مؤثر»، تدبير، ش 76، ص 42ـ45.
- مكارم شيرازى، ناصر، 1374، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه.
- مهيار، رضا، 1370، فرهنگ ابجدي عربي ـ فارسي، بيجا، اسلامي.
- Adler, R. and Rodman, G., 2006, Understanding human communication, 19th ed. Fort Worth, Harcourt College Publishers.
- Wood, J. T., 22004, Relational communication: Continuity and change in personal relationships, 2nd ed. Belmont, CA, Wadsworth.


