بررسی جایگاه شایستهسالاری در اسلام و تحلیل الگوهای شایستگی مبتنی بر اسلام
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
در عصر اقتصاد دانشبنيان کنوني، سرمايههاي انساني جزو مهمترين داراييهاي سازماني محسوب ميشوند و موفقيت نهفتة سازمانها، در توانايي منابع انساني آنها ريشه دارد. هرجامعهاي که علاقهمند باشد سهم مؤثري در هزارة سوم و چالشهاي جهاني ايفا کند، بايد راه را براي افراد شايسته و توانمند بگشايد و اساساً احترام و علاقه به تعالي انساني را در برنامهريزيهاي کلان خود قرار دهد (واکلا و همکاران، 2007، ص 260-275).
با توجه به هزينهبر بودن فرايند جذب و توسعة منابع انساني، و خسارت هاي ناشي از انتخاب افراد فاقد صلاحيت و شايستگي، لازم است در انتخاب بهترين و کارآمدترين کارکنان به ويژه در پست هاي مديريتي دقت و فرصت زيادي صرف شود. انتخاب کارکنان و مديران توانمند و شايسته مي بايست براساس اصول و معيارها و الگوهاي مشخص و دقيق علمي صورت گيرد. تاکنون الگوهاي شايستگي متعدد و متفاوتي توسط صاحبنظران مديريت ارئه شده است. در اين زمينه اسلام به عنوان کاملترين و آخرين دين بشري اصول و ارزشهاي فردي و مديريتي مهم و زيربنايي را در قرآن کريم، سنت و سيرة پيامبر اسلام و ائمه اطهار به ارمغان آورده است. با توجه به تفاوتهاي اساسي و زيربنايي ديدگاه مديريت اسلامي در مقايسه با مديريت غربي، ضرورت دارد براي رسيدن به اهداف متعالي اسلام و حکومت اسلامي، الگوهاي شايستگي مدنظر اسلام به نحو مناسب شناسايي و به کار گرفته شوند. بهرهگيري از اين الگوهاي شايستگي ميتواند راهنما و هدايتگر مديران و کارکنان سازمانها به سمت تحقق اهداف متعالي انسان، که همانا جانشيني خداوند متعال است، شود.
طي بررسي صورتگرفته در منابع مختلف علمي و پژوهشي دانشگاهي و حوزوي در خصوص موضوع شايستگي در اسلام و الگوهاي شايستگي مديران، دو کتاب مستقلي در اين باره نگارش شده و در حدود ده پژوهش و مقالة علمي در اين زمينه منتشر شده است که در هفت مورد از اين مقالات، الگوهاي شايستگي مديران بر اساس منابع اصلي قرآن کريم و نهج البلاغه ارائه شدهاند که هر يک به بخشي از مفاهيم و معيارهاي شايستگي مديران پرداختهاند. (جمعي از نويسندگاه، 1396).
هدف اين مقاله، تحليل الگوهاي شايستگي مديران مبتني بر اسلام (ارائه شده در مقالات) و ارزيابي نقاط قوت و ضعف اين الگوهاست. بنابراين با تکيه بر اين هدف، پرسش اصلي پژوهش اين است: آيا الگوهاي شايستگي ارائه شده در تحقيقات داخلي جامعيت لازم را دارند؟ آيا اين الگوها پوششدهندة شايستگيهاي مورد نياز مديران از منظر اسلام هستند؟ نقاط قوت و ضعف آنها چيست؟
روش اين پژوهش، کيفي و مبتني بر تبيين، تحليل و استنباط از مستندات است. در ابتدا به صورت موجز و مختصر، مفاهيم شايستهسالاري و اهميت آن در اسلام و همچنين تفاوت هاي بنيادين شايستگي از ديدگاه اسلام و غرب بيان ميشود؛ سپس الگوهاي شايستگي ارائه شده در تحقيقات داخلي نقد و بررسي قرار خواهند شد.
تعاريف و مفهوم شايستگي
شايستهسالاري در تحقيقات علمي براي نخستين بار توسط مايکل يانگ، جامعهشناس بريتانيايي در سال 1958م در کتاب طلوع شايستهسالاري مطرح شد. وي در کتاب خود، موقعيت اجتماعي افراد را در آينده، ترکيبي از بهرة هوشي و کوشش فراوان آنان دانسته است. در سال 1970م مک کللند نشان داد که آزمون هوش، معيار ضعيفي براي تعيين شايستگي فرد است؛ ازاينرو او شايستگيها را به مثابة ملاک گزينش توصيه كرد (زاهدي، 1389، ص95-139).
در تعريف فرهنگ دانشگاه هاروارد، شايستگي شامل تحولات ذيل است که فرد در عملکرد مؤثر مربوط به يک شغل و وظيفه از خود بروز ميدهد: 1. رفتارهاي مرتبط با شغل (آنچه فرد ميگويد و انجام مي دهد)؛ 2. انگيزهها (آنچه فرد در خصوص شغل و سازمان خود احساس ميکند)؛ 3 . دانش و مهارت (آنچه فرد در خصوص وقايع، فناوري، حرفه، فرايندها و سازمان خود ميداند و نشان ميدهد).
از ديدگاه بوياتزيس، شايستگي به طورکلي بر صفات و ويژگيهاي اساسي يک شخص تأکيد دارد. اين صفات ميتواند شامل انگيزش، رفتار، مهارت و تصور فرد از نقش اجتماعي يا مجموعهاي از دانش باشد.
«کنسرسيوم الگوي شايستگي منابع انساني – 2006»، شايستگي را مجموعهاي از دانش، مهارت و توانايي مشخص، قابل توصيف و اندازهگيري، يا ويژگيهاي فردي، از جمله نگرش، رفتار و توانايي فيزيکي، که براي انجام يک وظيفه در يک کسب و کار مشخص ضرورت دارد، تعريف ميکند.
الگوهاي شايستگي
يكي از گامهاي اساسي و پيچيده فرايند گزينش منابع انساني، ارايه ويژگي و شاخصهاي مورد نياز شايستگي است. در اين ميان اهميت معيارها و شاخصهاي شايستگي مديران به دليل نقش مهم و استراتژيک آنها از اهميت بيشتري برخوردار است.
شناسايي معيارهاي شايستگي و تدوين الگويي برگرفته از معيارها، از مهمترين مراحل اجراي نظام شايستهسالار است. الگوهاي شايستگي از نظر کوچران (2009)، مهمترين معيارهاي شايستگي است که واقعاً بر عملکرد تأثير ميگذارند و هدف از تدوين الگوي شايستگي در هر سازمان، ارائة الگويي براي يکپارچه کردن عملکرد سامانة منابع انساني است (دهقانان، 1386، ص 117-149).
مهمترين انگيزههاي بهکارگيري الگوهاي شايستگي بر اساس تحقيقات انجام گرفته عبارتاند از بهبود عملکرد (28%)، آموزش و بالندگي (21%)، تغيير فرهنگ (19%)، کارمنديابي (13%) و استانداردسازي (8%) (بوتلر و فلمينگ، 2002).
طبق نظر مک لگان (۱۹۹۷) شناسايي شايستگيها در يک الگو، زبان مشترکي براي افراد ايجاد ميکند تا فعاليتها را اجرا و يکپارچه کنند و فعاليتها را به راهبرد کسب و کار ربط دهند؛ همچنين به شناسايي تغييرات در نقشهاي منابع انساني کمک ميکند و انعطافپذيري و سازگاري با ارزشها و فناوريهاي جديد را به ارمغان ميآورد (بايست، ۲۰۰۹).
بررسي تفاوتهاي بنيادي مديريت اسلامي و غربي در تدوين الگوي شايستهسالاري
با توجه به اختلافات اساسي و بنيادي بين اصول و اهداف مديريت اسلامي و مديريت غربي، لذا تدوين و کاربرد الگوهاي شايستگي مبتني بر اسلام بسيار مهم و ضروري است.
مديريت امروز در غرب و كشورهاي ليبرال، بر پاية دانش و علم و تجربه استوار است. در اين نگاه، فردي ميتواند بالاترين مقام حكومتي و در ردههاي بعدي، مشاغل متفاوت را متصدي شود كه قانون حاكم بر آن جامعه و مجموعة تحت اشراف خود را بداند و در خدمت مباني حكومت غربي قرار گيرد. آن مباني بر اساس لذتجويي و سودمحوري استوار است. ازاينرو، مهمترين وجه افتراق مديريت اسلامي با مديريتهاي رايج در غرب، بحث ارزشهاست (حق پناه، 1381، ص191-218).
نگاه مديريت غربي به شايستهسالاري، تک بعدي است. اين نوع نگاه، انسان را به همچون ماشيني در نظر ميگيرد به نحوي که با افزايش مهارتش، فايده و منفعت او براي سازمان بيشتر خواهد شد؛ در حالي که از نظر اسلام، معيار شايستگي فقط مهارت و تخصص نيست و معيارهاي ارزشي و اخلاقي به عنوان زيربناي شخصيت شناخته ميشود. در واقع کرامت و تعالي انسان و رسيدن به مقام جانشيني و قرب خداوند، هدف نهايي معيارهاي ارزشي و اخلاقي مدنظر اسلام است.
مبناي شايستگي در اسلام همانا اجراي عدالت است. .با تحقق عدالت اسلامي، اصل استقرار هر چيزي در جاي خود، محقق ميشود و صالحان و شايستگان در جايگاه واقعي خود قرار ميگيرند. براين اساس شهيد مطهري (مطهري، 1389، ج 13، ص882) ريشه عدالت را در توحيد ميدانند و احقاق عدالت را جز در راستاي توحيد، هدف انبياء الهي ميسر نميدانند. بنابراين، ميتوان ريشه و پاية اساسي شايستهسالاري در اسلام و در مديريت اسلامي را اصل توحيد دانست.
در نگاه مديريت اسلامي، معيار تعهد به خداوند متعال و اطاعت از خداوند و رسول خدا و جانشينان او پيش از تعهد به سازمان مطرح است و اين معيار شالوده و زيربناي شخصيت مدير مسلمان شناخته ميشود که سرآغاز همة فضايل و ويژگيهاي مثبت شخصيتي اوست؛ و در مقابل آن، تعهدات هنجاري، مستمر و عاطفي در مديريت غربي بر اساس لذت و ماديگري و سود شخصي پايهگذاري شدهاند.
معيارهاي رفتاري و ارزشي مهم مانند اخلاص در عمل، حسن نيت و توکل به خداوند، از مهمترين معيارهاي شايستگي در اسلاماند كه تاكنون در منابع علمي مديريت مطرح نشدهاند و مدير و كارمند مسلمان با داشتن خلوص نيت و توكل در عمل، در مقايسه با شخص مدير در سازمانهاي غير اسلامي از انگيزة بسيار بالاي خدمتگزاري برخوردار است.
اهميت و ضرورت شايستهسالاري در قرآن کريم
جايگاه انسان در اسلام جايگاه جانشيني خداست و خداوند در قرآن کريم انسان را موجودي مکرّم ناميده است که بر مخلوقات ديگر برتري داده شده است (فاطر: 39؛ نمل:62؛ بقره:30) و هدف از تعالي انسان رسيدن به اين مقام والاست. استعداد جانشيني خدا، در نهاد تمامي انسانها بهصورت بالقوه گذاشته شده است. انسانها براي به فعليت رساندن آن استعداد، بايد از نظر کمالات و فضايل، مظهر صفات الهي، و از نظر حکومت و ولايت، مجري ارادة الهي و خواست او در تدبير جامعه باشند. در آياتي از قرآن کريم به طور مستقيم به اهميت شايستهسالاري اشاره شده است و در آيات بسياري نيز معيارها و مؤلفههاي شايستگي قابل استخراج و استنباطاند. در جدول شمارة 1 سه آيه از قرآن کريم - که به صراحت به موضوع شايستهسالاري و اهميت آن اشاره دارد - آمده است که در مقالات و کتب شايستهسالاري به طور مکرر به آنها استناد شده است.
متن آية شريفه شماره آيه
وَإِذَا جَاءتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللّهِ اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ انعام: 124
إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا نساء: 58
أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُون انبياء: 105
در آية 58 سورة نساء بر اهليت داشتن فرد در زمينة سپردن امانات و مسئوليتها تأکيد شده است. بنابراين ميتوان کلمة «اهل» را يکي از مفاهيم محوري شايستگي دانست. منظور از امانات در اين آيه، امانات مالي، معنوي و مسئوليتهاست. اين مفهوم به صورت امري بيان شده است؛ يعني سپردن امانات به افراد شايسته و داراي صلاحيت، واجب است.
بر اساس آية 105 سورة انبياء، حکومت و سروري بر زمين تنها سزاوار بندگان صالح و شايسته است: «أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُون»؛ در حقيقت، زمين به دست بندگان صالح خواهد افتاد. رعايت اهليت در انتخاب افراد و واگذاري کارها، از مهمترين مسائل در مديريت است؛ يعني کسي که قرار است مسئوليت کاري را عهدهدار شود، بايد شايستگيهاي لازم را براي آن مسئوليت دارا باشد و به اصطلاح اهليت آن کار را داشته باشد.
اهميت شايستهسالاري در کلام و سيره پيامبر اسلام
يکي از منابع مؤثر و روشنگر در تبيين معيارهاي شايستگي در اسلام، سخنان و سيرة پيامبر اکرم است که به عنوان الگويي کامل در زمينة حکومتداري و مديريت، قابل اتکا و بهرهجويي است. با نگاهي به کلام و سيرة پيامبر اکرم درمييابيم که آن حضرت در واگذاري مسئوليتها، به اصل شايستهسالاري پايبند بودند و بر آن تأکيد داشتند. در جدول شمارة 2، مهمترين سخنان آن حضرت - که در تحقيقات علمي پژوهشي مورد توجه واقع شدهاند - ذکر شده است.
جدول شمارة (2). اهميت شايستهسالاري در کلام پيامبر اسلام
کسي که کارگزاري را براي مسلمانان بگمارد، درحاليکه ميداند در ميان آنها کسي هست که از برگزيدة وي شايستهتر و عالمتر به کتاب خدا و سنت پيامبر است، او به خداوند و رسولش و همة مسلمانها خيانت ورزيده است. حيدرپور، نقل از: سنت بيهقي، ج ۱۰
رياست تنها شايسته انسانهايي است که لياقت آن را دارند. پس هر کس مردم را به خود فرا خواند، در حالي که در ميان آنها داناتر از او وجود دارد، خداوند در قيامت نظر لطفي به او نخواهد داشت. بحارالانوار، نقل از: مزيناني
در قبول کردن رهبري يک قوم، در حالي که داناتر و فقيهتر از او براي رهبري در ميان مردم باشد، علت بدبختي و سقوط قوم تا قيامت به وسيلة آن رهبر ناشايسته است. نقل از ابطحي، 1389
اي ابوذر! تو را دوست دارم و هرآنچه براي خود ميپسندم، براي تو نيز ميخواهم؛ «اما مسئوليتها، امانتهايي هستند که اگر انسان به نحو شايسته از عهدة آنها برنيايد، مايه خواري و پشيماني وي در قيامت خواهند شد. بحارالانوار، ج72
اهميت شايستهسالاري از ديدگاه امام علي
سخنان و رفتار و عملکرد امام در صحنههاي گوناگون سياسي و اجتماعي حاوي تبيين صفات و دستورهايي براي حاکمان، استانداران و مديران حکومتي است که با مطالعه و بررسي مجموعة آنها ميتوان اهميت شايستگي مديران و کارگزاران را درک کرد.
به عقيدة امام علي مسئلة لياقت و شايستگي افراد، جزئي از بحث عدالت و مهمترين اصل ادارة جوامع (سازمانها) است. آن حضرت معتقد بودند كه هر پستي به تناسب به توان، خلاقيت، شايستگي و تخصص خاصي نياز دارد و جايز نيست افراد هر کدام در جاي ديگري قرار بگيرند؛ در غير اين صورت، جامعه مسير رشد، توسعه و کمال را نخواهد پيمود (نصر اصفهاني، 1389، ص141-160).
اهميت شايستهسالاري در حکومت امام علي تا حدي بود که حتي آن عده از افرادي که از لحاظ توانايي اجرايي در حد بالايي بودند، به سمت استانداري مناطق حساس و وسيعتري منصوب ميشدند و به اين افراد اختيارات بيشتري را تفويض ميكردند. افرادي چون قيسبن سعد، محمد بن ابي بکر و مالک اشتر در مصر و عثمان بن حنيف و ابن عباس در بصره، از اينگونه کارگزاران بودند (کدخدايي و همكاران،1390، ص 79،-102). مهمترين سخنان آن حضرت دربارة اهميت شايستهسالاري در جدول شمارة 3 آمده است.
جدول شمارة(3). سخنان حضرت علي در زمينه شايستهسالاري
بيانات منبع
کار مردم جز به شايستگي زمامداران سامان نمييابد. نهج البلاغه، خطبه 216
نشانه زوال دولتها چهار چيز است: ضايع نمودن اصول، روى آوردن به فروع، مقدم داشتن فرومايگان و به حاشيه راندنِ متفکران غررالحكم و دررالكلم ، ج 6،ص 450
کارها به وسيلة کارگزاران، راست و درست ميشود. آفت کارها، ناتواني کارگزاران است. به نقل از عليخاني
کارها را به دست افراد متخصص و خبره بسپار. شرح غررالحکم و دررالکلم، ص170
شگفتا! آيا خلافت با رفاقت و خويشي هم مي شود؟ به نقل از جرج جرداق،1970
مردم! سزاوار به خلافت کسي است که بدان تواناتر باشد و در آن به فرمان خدا داناتر. نهج البلاغه، خطبه174
خداوند آگاه است که چاره اي جز پذيرش حکومت نداشتم و اگر شايستهتر از خود را مييافتم، هرگز بر او پيشقدم نميشدم. نهج البلاغه، نامه به کوفيان
هان، به خدا سوگند، جامة خلافت را پوشيد و (معاويه) ميدانست خلافت جز مرا نشايد، که آسياب سنگ، تنها گرد استوانه به گردش درآيد. کوه بلند را مانم که سيلاب از ستيغ من ريزان است و مرغ از پريدن به قلة آن گريزان. نهج البلاغه، خطبه شقشقيه
معيارهاي شايستگي مديران در اسلام
در اين بخش، به گزيدهاي از مهمترين معيارهاي شايستگي در اسلام، برگرفته از قرآن کريم، سخنان و سيرة پيامبر اسلام و حضرت علي به اختصار اشاره شده است. در جدول شمارة 4، تعدادي از مهمترين آيات قرآن، که مؤلفههاي شايستگي در آنها بهصراحت ذکر شده، آمده است. برخي از اين معيارها در قالب داستانهاي قرآني، مانند ويژگيهاي داستان برگزيدن طالوت به فرماندهي بنياسرائيل (معيار علمي و جسمي)، داستان حضرت يوسف (معيار دانش و امانتداري)، داستان حضرت موسي و شعيب (معيار قدرت جسماني و قابليت اعتماد) اشاره شده است. برخي نيز در قالب سفارش و دستوراتي به پيامبراسلام بيان شدهاند.
جدول شمارة (4). نمونة معيارهاي شايستگي در قرآن کريم
متن آية شريفه شمارة آيه توضيحات
وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ نساء:58 سفارش به پيامبر اکرم
إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ؛ بقره:124 داستان در خواست حضرت ابراهيم براي حکومت دادن به خاندان
إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ؛ بقره:247 داستان برگزيدن طالوت براي فرماندهي بنياسرائيل
قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ يوسف:55 داستان حضرت يوسف و عزيز مصر
قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ قصص:26 داستان حضرت موسي و شعيب و دختران حضرت شعيب
معيارهاي به کار رفته در انتصابات در زمان حکومت اسلامي پيامبر اسلام نيز منبع روشنگري در تعيين الگوهاي شايستگياند آنجا که پس از فتح مکه، وقتي پيامبر مکه را ترک کردند، حکومت شهر را به جوان هجده سالهاي به نام عتاب بن اسيد سپردند. مردم مکه از اين انتخاب گلايه داشتند. پيامبر اکرم در پاسخ به اعتراض آنها در عهدنامة خود براي عتاب بن اسيد فرمودند: هيچکس از شما اندک بودن سن او را بهانة سرپيچي قرار ندهد؛ زيرا او بزرگتر و باارزشتر است و در محبت و دوستي؛ دوستداران و دشمني با دشمنان، از همه برتر است (مقيمي،1394).
پيامبر اکرم در حديثي رهبري و امامت امت را شايستة فردي ميداند که از سه ويژگي برخوردار باشد: پارسايي، تا او را از معصيت باز دارد؛ بردباري، تا بتواند با آن خشمش را کنترل کند؛ مديريت نيکو بر مجموعة تحت مديريتش، تا براي آنان همانند پدري مهربان باشد (كليني، 1388، ج 1، ص407)
سخنان و رفتار امام علي در شيوههاي مختلف حکومتداري و صحنههاي سياسي و اجتماعي، حاوي تبيين صفات و دستورهايي براي مديران است. حضرت علي در فرمان معروف خود به مالک اشتر، حاکم مصر، که در واقع زيربناي مديريت اسلامي است، معيارهايي براي انتخاب و انتصاب مديران و کارگزاران نظام برميشمارد. در جدول شمارة 5، برخي از مهمترين آنها که در تحقيقات به آنها استناد و ارجاع شده است، بيان ميگردد.
جدول شمارة (5). نمونة معيارهاي شايستگي در کلام حضرت علي
بيانات معيار شايستگي
پس خوشسابقهترين آنها را نزد عموم برگزين و آن کسي که از همه بيشتر، چهرهاش به امانتداري شناخته شده است، انتخاب کن. حسن سابقه
آن کسي که توانايي و عملکرد بهتري را بهکار گرفت، استحقاق حکمراني دارد. دانايي و توانايي
کسي را انتخاب کن که نه بزرگي کار، او را از پا در آورد و نه فراواني آن او را دچار پريشاني و سردرگمي نمايد. ظرفيت کاري
از کساني انتخاب کن که بزرگداشت و احترام، او را سرکش نسازد. ظرفيت روحي
فرمانداري براي تو وسيلة آب و نان نيست؛ بلکه امانتي در گردن توست. ضابطه گرايي بهجاي رابطهگرايي
ملازم راستگويي و امانتداري باشيد که اين دو رويه، از روية نيکان است. پرهيزگاري و صداقت
ابزار حکومت و مديريت، داشتن سينهاي گشاده است. بزرگواري و بزرگمنشي
پيشينه الگوهاي شايستگي مبتني بر اسلام، ارائه شده در تحقيقات علمي
در بررسي کتب و مقالات موجود در مباحث مديريت اسلامي و شايستهسالاري دو کتاب، در موضوع شايستهسالاري در اسلام نگارش شده و حتي در کتب مديريت اسلامي نيز به صورت اختصاصي به اين موضوع پرداخته شده است. در سطح تحقيقات و مقالات دانشگاهي و حوزوي، ده تا پانزده مقالة علمي و پژوهشي به موضوع شايستهسالاري در اسلام پرداختهاند که در يک دستهبندي کلي (از نگاه نگارندة مقاله)، به سه دسته قابل تفکيکاند: دستة اول، تحقيقاتياند که به بررسي و تحليل اهميت شايستهسالاري در اسلام و سنت پرداختهاند که در محتواي کتب مديريت اسلامي در مبحث هدايت و رهبري گنجانده شدهاند، دستة دوم، تحقيقاتياند که به استخراج مؤلفههاي شايستگي و تدوين الگوهاي شايستگي با بررسي آيات قرآن کريم و محتواي نهجالبلاغه پرداختهاند؛ دستة سوم، تحقيقاتياند که الگوهاي شايستگي در دستگاههاي دولتي در ايران را با بهرهگيري از آموزههاي اسلامي و ساير معيارها (مانند سند چشمانداز 1404 جمهوري اسلامي ايران و...) ارائه كردهاند.
الگويهاي شايستگي مديران مبتني بر قرآن کريم
تنها الگوي شناسايي شده با موضوع شايستهسالاري مبتني بر قرآن کريم به صورت علمي و پژوهشي، توسط گنجعلي پور و تيموريان (1392) ارائه شده است. اين الگو شايستگيها را در سه دستة اصلي ايجابي، سلبي و تخصصي تفکيک كرده است که هر يک از اين طبقات شامل مؤلفههاي فرعي شايستگياند. در جدول شمارة 6، اين الگو به طور کامل با جزئيات نقل شده است.
جدول شمارة (6). مؤلفه هاي الگوي شايستگي مبتني بر قرآن كريم (گنجعلي پور و تيموريان)
طبقه مؤلفة فرعي آية مربوطه طبقه مؤلفة فرعي آيه مربوطه
ايجابي
1. نگهبان و حافظ اموال بودن يوسف: 55
تخصص 1. علم به مصالح بقره: 247
2. امين بودن و امانتداري نمل: 39 يوسف: 55
قصص: 26 2. توانايي اجراي مصالح نمل: 39
3. اخلاص در کار داشتن و همه چيز را از خدا دانستن کهف: 95-98 قصص: 26
4. مسئوليتها را به عنوان امانات الهي ديدن نساء: 58 3. مهارتهاي فني کهف: 95-98
5. لزوم تطابق قول با فعل (وفاي به عهد داشتن) صف: 2ـ3 4. توانايي برقراري عدالت را داشتن نساء: 58
6. يقين داشتن به خدا و صبر در امور سجده: 24 5. قدرت جسماني بقره: 247
7. صداقت يوسف: 46 6. بلوغ عقلي و جسمي يوسف:22
سلبي 1. نفي خويشاوند گرايي هود: 45 قصص: 14
2. نفي ظلم و ستم بقره:124 7. قدرت پيشبيني صحيح يوسف: 47
3. رياستطلب نبودن قصص:83 8. کسب مقبوليت و اعتماد مردم يوسف: 36
9. علم و دانايي يوسف: 37
10. اطاعت مردم يوسف: 48-49
11. فصاحت گفتار و توانايي انتقال پيام قصص: 34
12. عطوفت و نرمخويي آل عمران: 159
13. شرح صدر طه: 25-31
الگوهاي شايستگي مديران مبتني بر قرآن کريم و نهجالبلاغه
اين الگو توسط نقيپورفر و موسوي مقدم (1395) به روش استنباطي و اجتهادي (روش علامه طباطبايي در الميزان و آيتالله جوادي آملي) با استفاده از محتواي آيات قرآن کريم و محتواي نهج البلاغه تدوين شده است. مؤلفههاي اصلي شايستگي در اين الگو با عنوان «عقلانيت الهي- ارزشي و حرفهاي» معرفي شدهاند که عقلانيت ارزشي، همان تعهدات ديني است که شامل عقلانيت معرفتي بر محور قرآن کريم (قرائت، مفاهيم و تفسير) عقلانيت گرايشي (ايمان قلبي و دلبستگي) و عقلانيت عملي (ويژگي عمومي اهل ايمان) ميباشند. منظور از الزامات عمومي اهل ايمان در اين الگو، همان الزامات فقهي، حقوقي و اخلاقي است که عبارتاند از: اهتمام به نماز، صداقت، امانتداري، وفاي به عهد، رعايت صلة الهي، عذرپذيري از جاهلان، امر به معروف، اعتراف به گناه و خطا، پرهيز از گناه و عمل به واجبات، صبر، عفت و حفظ ناموس، انفاق، مشورت، طهارت و انس هميشگي با قرآن.
الزامات اصالت و سلامت خانوادگي عبارتاند از: پاکنهادي، قدرت تدبير امور خانواده، حرمتگذاري به همسر و فرزندان، تأمل سالم، حرمت نهادن به والدين. در نمودار شمارة 1 اين الگو به طور کامل با جزئيات نقل شده است.
نمودار. الگوي شايستگي مديران مبتني بر قرآن و نهج البلاغه (نقي پور فر و موسوي مقدم)
الگوهاي شايستگي مديران براساس نهجالبلاغه
يکي از الگوهاي شايستگي مديران مبتني بر نهج البلاغه توسط موسيزاده و عدلي در تحقيقي علمي پژوهشي در سال 1388 تدوين شده است. اين الگو شامل ده مؤلفة اصلي شايستگي است که از محتواي خطبهها، نامهها و حکمتها احصا شدهاند. محقق در اين الگو طبقهبندي ديگري براي مؤلفههاي شايستگي لحاظ كرده است که شامل معيارهاي ايدئولوژيکي، زمينهساز و تخصصي است. در جدول شمارة 7، اين الگو به طور کامل با جزئيات نقل شده است.
جدول شمارة (7). الگوي شايستگي مديران بر اساس نهج البلاغه (موسيزاده و عدلي)
معيارهاي مورد تأييد متخصصين خطبهها نامهها حکمتها
معيارهاي ايدئولوژيکي
تقوا 4-16-24-27-62-63-75-113-132-156-160-172-181-182-184-186-187-189-221-230-232-233 25-26-27-31 فراز (4 و 16)- 47-53 فراز (2) 109-201-233-363-402-336-332-
ايمان 2-102-155-156-175-231 31 فراز (5)- 53 فراز (2) 30-109-217-252-450-
اعتقاد به آخرت و روز حساب 28-41-42-45-52-62-63-81-82-84-152-186-187-195-212-232-233 3-10-21-27-
31 فراز (7 و 30)- 4-84-59
انديشناکي در باب مرگ 2-38-75-86-98-102-108-156-230 10-27-31 فراز (5 و 41)-69
عدم تعلق به دنيا 32-42-45-62-63-80-81-82-98-102-14-133-159-172 3- 100-116-128-407
31 فراز (5و25و27و38و41)
-316
ياد خدا و استعانت و بندگي او را نمودن 109-172 31 (9و17و35)-46-53 (31)
معيارهاي زمينهساز
حسن سابقه 10-53 فراز(33)
پاکي و صلاحيت خانوادگي 17-53فراز (43)-71
معيارهاي تخصصي
عبرت از پيشينيان 32-84-98-102-159-160-175-182-21-223-232-234 31فراز (5 و16)-53فراز(87) 30-289-359
تجربة کاري 53 فراز (43)
الگوي ديگر شايستگي مديران مبتني بر نهجالبلاغه توسط عيسي خاني و قربان نژاد (1392) به صورت علمي پژوهشي ارائه شده است. اين محققان در اين الگو با استفاده از روش تحليل محتوا پنج طبقة اصلي شايستگي را در نظر گرفتهاند که هر طبقه شامل مؤلفههاي فرعي ميشوند. که در جدول شمارة 8 اين الگو به طور کامل با جزئيات نقل شده است.
جدول (8). الگوي شايستگي مديران مبتني بر نهجالبلاغه (عيسيخاني و قراننژاد)
رديف شايستگي هاي اصلي ابعاد شايستگي فرعي
1 تقوامداري آخرتگرايي، خداترس بودن، کنترل هواي نفس، پرهيزگاري، بخل ورزيدن بر نفس
2 رفتاري- اخلاقي پاکدامني، راستگويي، پرهيز از غرور و خودپسندي، مهرباني و گشادهرويي، ميانهروي و اعتدال، پرهيز از عيبجويي، عيبپوشاني، طرد سخن چين، پرهيز از تملق و ستايش، نيک رفتاري، خويشتنداري و شکيبايي، عفو و بخشش و گذشت، الگو بودن، فروتني و نرمخويي، مدارا در عين قاطعيت
3 امانتداري حفظ سنتهاي نيکو، امين بودن، عدم خيانت در امانت، حفظ بيتالمال
4 عدالتورزي و انصاف رعايت عدالت و انصاف در حق همگان، پرهيز از ستمکاري، عدالتگستري، توزيع منابع بيتالمال به مساوات
5 تصميمگيري تأملورزي و انديشيدن در کار، دورانديشي، قاطعيت در تصميمگيري، آزمايش قبل از انتخاب
احمدي و همکاران (1393) در پژوهشي الگوي مفهومي شايستگيهاي منابع انساني در نهجالبلاغه را با استفاده از تکنيک تحليل مضمون و ISM به انجام رساندند که حاصل آن پنج مؤلفة اصلي و 51 مؤلفة فرعي است. طبقات اصلي اين الگو با استفاده از روش ISM به پنج سطح طبقهبندي و رتبهبندي شدهاند. در سطح اول اين الگو، معيار «خدامحوري» قرار گرفته است که در واقع زيربناي اصلي شايستگيهاي بعدياند. در نمودار شمارة 2 اين الگو به طور کامل با جزئيات نقل شده است.
نمودار (2). الگوي مفهوم شايستگي منابع انساني در نهج البلاغه (احمدي و همكاران)
تحقيق ديگري نيز در موضوع الگوهاي شايستگي مديران مبتني بر نهجالبلاغه توسط نصر اصفهاني (1389) با عنوان «شايستهسالاري در مديريت جامعه با تأکيد بر انديشههاي سياسي امام علي» انجام گرفته که در نهايت، نه مؤلفة شايستگي را شناسايي و ارائه كرده و شامل معيارهاي ذيل است: 1. تقوا؛ 2. حسن سابقه؛ 3. دانايي و توانايي؛ 4. صلاحيت اخلاقي؛ 5. داشتن ظرفيت روحي و کاري؛ 6. ضابطهگرايي به جاي رابطهگرايي؛ 7. پرهيزگاري و صداقت؛ 8. بزرگمنشي و بزرگواري در برابر مخالفان؛ 9. دورانديشي و آيندهنگري.
تحقيق ديگري توسط کمالي و معارف (1395) تحت عنوان بررسي معيارهاي گزينشي مديران از ديدگاه امام علي ده مؤلفة اصلي را شامل ايمان، تقوا، عدالت، امانتداري، صداقت، اصالت خانوادگي، نداشتن سوء پيشينه، نظم و انضباط، تجربه و اطاعتپذيري، ارائه كرده است.
تحليل و نقد الگوهاي شايستگي ارائهشده در تحقيقات و پژوهشهاي علمي
الگوهاي ارائه شده در زمينة شايستهسالاري که در اين پژوهش مطرح شدهاند، نقاط قوت و ضعفهايي دارند که بررسي آنها ميتواند فراروي تحقيقات آينده و راهنمايي براي مديران باشد. در تحليل و بررسي اين پژوهشها نکات ذيل قابل ذکر است:
برخي از الگوهاي ارائهشده در زمينة شايستگيهاي مديران در اسلام - که در اين پژوهش بررسي شدند - صرفاً محدود به چند معيار (هشت تا ده معيار) شدهاند و از جامعيت برخوردار نيستند و نميتوانند ملاک عمل باشند و ضرورت دارد براي تدوين الگوهايي جامع، همة معيارها در نظر گرفته شوند.
طبقهبندي منسجم و متحدي در خصوص معيارهاي اصلي و طبقات شايستگي مدنظر اسلام در اين تحقيقات ديده نميشود و عموماً بهصورت سليقهاي انجام شده است. اين وضعيت، ديگر محققين را براي ادامة تحقيقات، و مديران را در زمينة اجراي آنها دچار سردرگمي كند. براي نمونه، در يکي از الگوها معيارها به طبقات ايجابي، سلبي تخصصي، و در يکي به ايدئولوژيکي، زمينهساز و تخصصي، و در الگويي ديگر به طبقات عقلانيت نظري، عقلانيت گرايشي و عقلانيت عملي، يا خدامحوري، معرفت، درايت، عدالت، قوت و سلامت بخشبندي شدهاند که فاقد يک وحدت در طبقهبندي هستند.
معيارهاي شايستگي مطرح شده در اين الگوها، غالباً در طبقة شايستگيهاي اخلاقي، اعتقادي، ارزشي و فردي قرار ميگيرند و همة شايستگيهاي دانشي و مهارتهاي را در بر نميگيرند. اصولاً آنچه مدنظر اسلام است، مجموعهاي از شايستگيهاي مهم و خطمشيهاي کلان و راهبردي است که بايد به عنوان اصول پذيرفته شده در سازمان و جامعه نهادينه شود؛ اما اين شرايط نبايد موجب غفلت و انحراف مديران از اجراي الگوهاي شايستگي مبتني بر اسلام شود و تنها معيارهاي ارزشي و اخلاقي را ملاک عمل قرار دهند. ازاينرو، ضرورت دارد توجه به معيارهاي دانشي و مهارتي در اجراي الگوهاي شايستگي در سازمانها ملاک عمل قرار گيرند.
اندازهگيري معيارهاي شايستگي موجود در اين الگوها به دليل اينکه در زمرة معيارهاي ارزشي، اخلاقي و رفتاري قرار ميگيرند، بسيار مشکل است؛ چراکه تعيين شاخصهاي کمي در ارزيابي اين شايستگيها به راحتي ممکن نيست؛ ازاينرو، تحقيقات آينده در حوزة شايستگي بايد به تدوين سنجهها و شاخصها و روشهاي ارزيابي معيارهاي شايستگي هدايت شوند.
کلية تحقيقات با موضوع شايستهسالاري در اسلام که طي اين پژوهش مطالعه و بررسي شدند، منحصر به شناسايي معيارها و تدوين الگوها هستند و چالشها و مشکلات و موانع اجرايي پيادهسازي اين الگوها در سطح سازمانها بررسي نشده است؛ ازاينرو، لازم است مسائل مهمي مانند ملاکهاي ارزيابي و اندازهگيري شايستگي، راهکارهاي توسعة شايستگي و موانع تحقق شايستهسالاري در جوامع و سازمانهاي اسلامي، مورد بحث، بررسي و تحقيق قرار گيرند.
نتيجهگيري
اجراي سيستم شايستهسالار در هر سازماني نيازمند در اختيار داشتن الگوها و معيارهاي شايستگي جهت انتخاب کارمندان و مديران اصلح است. نگرش و جهانبيني مکاتب و جوامع به انسان، متفاوت از يكديگر است. اين نگرش و اعتقادات و اهداف، نقش تعيينکنندهاي در معيارهاي انتخاب افراد برتر و شايسته را دارد. دين اسلام به عنوان جامعترين دين بشري با در اختيار داشتن منابع غني قرآن کريم و نهج البلاغه و معيارها الگوهاي عملي مانند پيامبر اکرم و ائمة اطهار، راهنماي خوبي براي تدوين الگوهاي شايستگي است. معيارهاي شايستگي مدنظر اسلام بر پاية فطرت پاک و الهي انسان بنا شدهاند و جامعه و سازمان را به سمت کمال و تعالي پيش ميبرند و هدف اصلي آنها رسيدن انسان به جانشيني خداوند است.
اهميت بسيار بالاي شايستگي در اسلام تا آنجاست که قرآن کريم حکومت و رياست را تنها مستحق صالحان و شايستگان ميداند و پيامبر اسلام انتصاب افراد ناشايسته را خيانت به اسلام و جامعة اسلامي بيان ميدارند. مبناي شايستهسالاري در اسلام و الگوهاي ارائه شده در اين تحقيقات، سعادت جامعه و انسانها را در يک جامعة مدني مبتني بر ارزشهاي اخلاقي دنبال ميکنند. تحقيقات دربارة موضوع شايستهسالاري در اسلام بسيار اندکاند و پاسخگوي نياز سازمانها و نهادهاي اجرايي در عمل نيستند و چندين الگوي ارائهشده هم جامعيت کافي ندارند. کيفي بودن بيشتر معيارهاي شايستگي، از ديگر چالشها در مرحلة ارزيابي شايستگيهاست. بنابراين لازم است محققين و انديشمندان سعي بيشتري در تحقيق و پژوهش و انتشار منابع جامعتر داشته باشند و براي اندازهگيري شايستگي کيفي، معيارهايي ارائه كنند. بررسي چالشها و موانع اجراي الگوها در جامعة اسلامي، از ديگر پيشنهادها در تحقيقات آينده است.
- نهجالبلاغه، ترجمه دشتي.
- ابطحي، سيد حسين و همكاران، 1389، شايسته سالاري، تهران، آزادمهر.
- ابو جعفر محمدبن يعقوب بن اسحق رازي كليني، 1388ق، اصول كافي، تصحيح و تعليق علي اكبر غفاري، تهران، دارالكتب الاسلاميه.
- ابيلي، خدايار و همکاران، 1383، «ميزگرد شايستهسالاري بسترساز حضور در عرصة جهاني»، تدبير، ش 155، ص 4-13
- ــــ ،1384، «ضرورت بحث دربارة توسعة شايستهسالاري در سازمانها»، مجموعه مقالات اولين همايش توسعه شايستهسالاري در سازمانها، تهران: شيوه.
- احمدي، سيد علي اکبر و همکاران،1393، «طراحي و تبيين الگوي مفهومي شايستگيهاي منابع انساني در نهجالبلاغه با استفاده از تکنيک تحليل مضمون و ISM، مطالعات راهبردي بسيج، سال 17، ش 64، ص 27-55.
- انصاري رناني، قاسم و همكاران، ۱۳۸۵، «شايستهسالاري و توسعه شايستگي در چشمانداز برنامه توسعه»، مجموعه مقالات اولين همايش توسعه شايستهسالاري در سازمانها، تهران: شيوه.
- جورج جرداق،1970م، الامام علي، صوت العدالة الانسانيه، ص 153، بيروت، دار مکتبة الحياة.
- جمعي از نويسندگان، پژوهشي در شايستهسالاري کارگزاران حکومت علي ابن ابيطالب، قم، معارف
- ـــــ ، 1396، شايسته سالاري با رويکرد اسلامي، قم، مؤسسة آموزشي پژوهشي امام خميني
- حقپناه، رضا،1381، «شايستهسالاري در نظام علوي»، پژوهش هاي اجتماعي اسلامي (انديشه حوزه سابق)، ش 32، ص 191-217.
- حيدرپور، حسين، 1385، «پيشينه فرهنگ شايستهسالاري: ديدگاهها و شاخصها»، مجموعه مقالات اولين همايش توسعه شايستهسالاري در سازمانها، تهران، شيوه قرآن کريم.
- خوانساري، جمال الدين محمد، 1360، شرح غررالحکم و دررالکلم، تهران، دانشگاه تهران.
- دهقانان، حامد، 1386، «مديريت بر مبناي شايستگي»، مجلس و پژوهش، سال 13، ش 53، ص 117-149.
- زاهدي، شمسالسادات، 1389،«الگوي قابليتهاي راهبردي مديران مياني دولتي»، مطالعات مديريت راهبردي، ش 1، ص 95-139.
- سازمان مديريت و برنامهريزي کشور،1382، دفتر بهبود مديريت و ارزيابي عملكرد، جزوه انتخاب، انتصاب و تغيير مديران و تجارب كشورهاي فرانسه، ژاپن، انگليس، آمريكا و كره جنوبي.
- عبدالکريم بن محمد يحيي قزويني ، 1371، غررالحكم و دررالكلم، ج 6، ص 450، قم، مرعشي نجفي.
- عليخاني، علي اکبر، 1384، توسعة سياسي از ديدگاه امام علي، تهران، اميرکبير.
- عيسيخاني، احمد و همكارن، 1392، «الگوي شايستگي مديران براساس نهجالبلاغه، مديريت توسعه و تحول، ش 15، ص 22-17
- کدخدايي، عباسعلي و همكاران، 1390، «نظام تشويق و تنبيه کارگزاران حکومتي در اسلام»، حكومت اسلامي، س شانزدهم، ش سوم، پياپي 61، ص 79-102.
- کمالي، عليرضا و همكاران، 1395، «بررسي معيارهاي گزينش مديران از ديدگاه امام علي»، نهج البلاغه، سال پانزدهم، ش50، ص 73-89.
- گنجعلي، اسدالله، 1392، «بررسي معيارهاي شايستگي در قرآن»، اسلام و پژوهشهاي مديريتي، سال سوم، ش اول، پياپي7، ص 91-114.
- لطيفي، ميثم، 1383، شناسايي و وزندهي معيارهاي انتخاب و انتصاب مديران منابع انساني در بخش دولتي، پاياننامه کارشناسي ارشد، دانشگاه امام صادق.
- مطهري، مرتضي، 1389، مجموعه آثار، ج سوم، تهران، صدرا.
- مقيمي، سيد محمد،1394، مديريت در اسلام، تهران، راه دان.
- موسيزاده زهره و همكاران، 1388، «معيارهاي انتخاب و انتصاب مديران با رويکرد شايستهگزيني»، انديشة مديريت، ص 103-132.
- نصر اصفهاني، مهدي و همكاران، 1389، «شايستهسالاري در مديريت جامعه با تأکيد بر انديشههاي سياسي امام علي، معرفت سياسي، سال دوم، ش دوم، ص141-160.
- نقيپور، ولياله و همكاران، 1395، «گزينش مديران و کارکنان از منظر اسلام با رويکرد به مؤلفة عقلانيت الهي به عنوان کلان شاخص شايستهسالاري»، مديريت فرهنگ سازماني، دورة 14، ش 1، ص 203-226.
- Bissett, R. L. (2009). An Assessment of the Research chefs association’s core competencies for practicing culinologists. 141.
- Butler, M, and Fleming. S (2002), The Effective Use of Competencies In the Irish Civil Service, First.Computers & Industrial Engineering 52, pp.143
- Vakola, M.; Soderquist K.; Prastacos, G. (2007), Competency Management in Support of Organizational Change, International Journal of Manpower, Vol. 28, No. 3/4, pp. 260-275.