اسلام و پژوهش های مدیریتی، سال چهاردهم، شماره اول، پیاپی 28، بهار و تابستان 1403، صفحات 21-40

    نقش مسجد در خط‌مشی‌گذاری و حکمرانی فرهنگی

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    ✍️ جواد زاهدی / دانشجوی دکتری رشتة قرآن و علوم (گرایش مدیریت) مجتمع آموزش عالی قرآن و علوم ـ جامعة المصطفی العالمیه / mo.javad.zahedi@gmail.com
    محمدحسین رفیعی / استادیار گروه قرآن و علوم (گرایش مدیریت) جامعة المصطفی العالمیه / Rafiee57@gmail.com
    عبدالمومن حکیمی / استادیار گروه قرآن و علوم (گرایش مدیریت) جامعة المصطفی العالمیه / mohammadiya2020@gmail.com
    dor 20.1001.1.22516522.1403.14.1.2.1
    doi 10.22034/modiriyati.2025.5001186
    چکیده: 
    مسجد یکی از نهادهای مهم فرهنگی اسلامی است و در بازسازی فرهنگی و فرهنگ‌سازی جامعه تأثیر دارد. این نهاد می‌تواند نقش اساسی در فرایند خط‌مشی‌گذاری عمومی و حکمرانی فرهنگی در عرصه‌های مختلف فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و علمی داشته باشد؛ همچنین می‌تواند در لایه‌های مختلف جامعه تأثیر بگذارد و در مقابل از سوی نهادهای گوناگونی همچون نهادها و خط‌مشی‌های دولت و حکومت اثر بپذیرد. مسجد می‌تواند برای توسعه و رشد جامعه در عرصه‌های گوناگون نقش‌آفرینی کند. آنچه مورد غفلت دانشمندان در عرصه‌های مختلف ـ به‌خصوص فرهنگی و اجتماعی ـ قرار گرفته، نقش «مسجد» در فرایند «خط‌مشی‌گذاری» است. هدف این پژوهش بررسی «نقش مسجد» در «خط‌مشی‌گذاری» و «حکمرانی فرهنگی» است. روش تحقیق در این پژوهش، از جهت راهبرد، توصیفی ـ تحلیلی و از نظر ابزار، اسنادی است. اسناد و مدارک تاریخی، قرآنی و روایی نشان‌دهندة این است که نقش مسجد در ابعاد فردی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و آموزشی جامعة اسلامی مطرح است. نتیجة این تحقیق نشان داد که مسجد به‌عنوان یک نهاد فرهنگی، نه‌تنها در مسائل فرهنگی، بلکه در زمینه‌های اجتماعی، سیاسی، آموزشی و آگاهی‌بخشی، تربیتی و اقتصادی و در نهایت خط‌مشی‌گذاری عمومی و حکمرانی فرهنگی نقش دارد.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Role of Mosques in Policy-Making and Cultural Governance
    Abstract: 
    As pivotal Islamic cultural institutions, mosques influence cultural reconstruction and societal development. They play a fundamental role in public policy-making and cultural governance across individual, social, political, economic, and scientific spheres. While mosques impact various societal layers, they are also influenced by governmental policies and institutions. What has been neglected by scholars in various fields - especially cultural and social areas - is the role of the "mosque" in "policy-making". This paper aims to examine the role of mosques in “policy-making” and “cultural governance”. The research method is descriptive-analytical and documentary. Historical, Qur’anic and narrative documents and evidence indicate that the role of mosques has been taken into account in the individual, political, social, cultural, economic and educational dimensions of the Islamic society. The results of this research showed that as cultural institutions, mosques play a role not only in cultural issues, but also in the social, political, educational and awareness-raising, educational and economic fields and ultimately in public policy-making and cultural governance.
    References: 
    • M. Schmitt, Thomas. (2009). GLOBAL CULTURAL GOVERNANCE (DECISION-MAKING CONCERNING WORLD HERITAGE BETWEEN POLITICS AND SCIENCE). ERDKUNDE, 63(2), 103-121.
    • https://aryanazimi.com/which-translation-is-more-appropriate-for-meaning-of-public-policy-in-persian/
    • https://bonyadehedayat.com/arbaeen1402-13/.
    • https://civilica.com/note/8795/.
    • https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/policy-making.    
    • https://www.oxfordlearnersdictionaries.com/us/definition/english/policymaking
    • https://www.researchgate.net/publication/340535981_Concept_of_GovernanceAn_Introduction
    متن کامل مقاله: 

    نقش مسجد در خط‌مشي‌گذاري و حکمراني فرهنگي
     جواد زاهدي      / دانشجوي دکتري رشتة قرآن و علوم (گرايش مديريت) مجتمع آموزش عالي قرآن و علوم ـ جامعة المصطفي العالميه
         mo.Javad.zahedi@gmail.com
    محمدحسين رفيعي/ استاديار گروه قرآن و علوم (گرايش مديريت) جامعة المصطفي العالميه     rafiee57@gmail.com
    عبدالمؤمن حکيمي/ استاديار گروه قرآن و علوم (گرايش مديريت) جامعة المصطفي العالميه     mohammadiya2020@gmail.com
    دريافت: 09/07/1403 ـ پذيرش: 27/11/1403
    چکيده
    مسجد يکي از نهادهاي مهم فرهنگي اسلامي است و در بازسازي فرهنگي و فرهنگ‌سازي جامعه تأثير دارد. اين نهاد مي‌تواند نقش اساسي در فرايند خط‌مشي‌گذاري عمومي و حکمراني فرهنگي در عرصه‌هاي مختلف فردي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و علمي داشته باشد؛ همچنين مي‌تواند در لايه‌هاي مختلف جامعه تأثير بگذارد و در مقابل از سوي نهادهاي گوناگوني همچون نهادها و خط‌مشي‌هاي دولت و حکومت اثر بپذيرد. مسجد مي‌تواند براي توسعه و رشد جامعه در عرصه‌هاي گوناگون نقش‌آفريني کند. آنچه مورد غفلت دانشمندان در عرصه‌هاي مختلف ـ به‌خصوص فرهنگي و اجتماعي ـ قرار گرفته، نقش «مسجد» در فرايند «خط‌مشي‌گذاري» است. هدف اين پژوهش بررسي «نقش مسجد» در «خط‌مشي‌گذاري» و «حکمراني فرهنگي» است. روش تحقيق در اين پژوهش، از جهت راهبرد، توصيفي ـ تحليلي و از نظر ابزار، اسنادي است. اسناد و مدارک تاريخي، قرآني و روايي نشان‌دهندة اين است که نقش مسجد در ابعاد فردي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و آموزشي جامعة اسلامي مطرح است. نتيجة اين تحقيق نشان داد که مسجد به‌عنوان يک نهاد فرهنگي، نه‌تنها در مسائل فرهنگي، بلکه در زمينه‌هاي اجتماعي، سياسي، آموزشي و آگاهي‌بخشي، تربيتي و اقتصادي و در نهايت خط‌مشي‌گذاري عمومي و حکمراني فرهنگي نقش دارد.
    کليدواژه‌ها: مسجد، خط‌مشي‌گذاري، حکمراني، حکمراني فرهنگي.

    مقدمه
    در طول تاريخ شاهد خط‌مشي‌گذاري‌هاي مختلف در عرصه‌هاي گوناگون توسط حاکمان و دولت‌ها هستيم. اين حاکمان و دولت‌ها هستند که سرنوشت جامعة خود را تغيير مي‌دهند. در يک جامعه، فرهنگ مادي‌گرايي و بي‌بندوباري رشد مي‌کند و آن جامعه خصوصيات حيواني به خود مي‌گيرد و در جامعه‌اي ديگر فرهنگ معنوي، رشادت‌هاي انسان‌هاي فداکار و انسان‌دوستي و محبت به همديگر گسترش مي‌يابد. يک جامعه به بردگي کشيده مي‌شود و واقعيت‌هاي انساني و معنوي آن پنهان مي‌گردد يا به‌صورت مخدوش بيان مي‌شود؛ در جامعه‌اي ديگر به‌عنوان آزادي بيان، وحشيگري و رفتارهاي خلاف اراده‌هاي ذاتي انسان به‌عنوان فرهنگ تلقي مي‌گردد. مسئول اين خط‌مشي‌گذاري‌هاي درست و نادرست و خلاف ارادة انساني، حاکمان و خط‌مشي‌گذاران عمومي در جامعه‌اند.
    از طرفي شاهد مکان‌ها و نهادهاي گوناگون براي عبادت فردي و اجتماعي هستيم که در مرور زمان تغيير پيدا کردند و توسعه يافتند. در برهه‌اي از زمان شاهد عبادتگاه‌هاي فردي و اجتماعي در غارها، معابد و کليساهاي مختلفي هستيم که انسان‌ها براي عبادت انتخاب مي‌کردند و مشغول عبادت و بندگي و پرستش مي‌شدند. اولين پايگاه معنوي فردي و اجتماعي مسلمانان مسجد است. مسجد به‌عنوان يک مکان مقدس در طول تاريخ اسلام، يک نهاد اجتماعي براي سامان‌دهي مسائل و مشکلات فردي و اجتماعي بوده است. مسجد در بين مسلمان به‌عنوان پايگاه فرهنگي ـ اجتماعي شناخته مي‌شود و از بدو بناي آن تا به امروز ادامه دارد و در عرصه‌هاي مختلف کاربرد داشته است.
    با توجه به سابقة تاريخي، قرآني و روايي مسجد از صدر اسلام تا عصر حاضر، شاهد کم‌رنگ شدن نقش مسجد در ميان جامعة اسلامي هستيم. اين عدم اهميت، گاهي منشأ بيروني و گاهي هم منشأ دروني دارد. دشمنان اسلام هميشه به ‌دنبال مخدوش کردن هويت اصلي جامعة اسلامي و به‌خصوص جوانان و نوجوانان هستند و از طريق رسانه‌ها و شبکه‌هاي اجتماعي در راستاي بي‌اهميت کردن مسجد تلاش مي‌کنند. اصل و بناي مسجد، يک نهاد فرهنگي و اجتماعي در جامعه است. دشمنان اسلام از صدر اسلام تاکنون به‌ دنبال کم‌رنگ کردن و بي‌اهميت نمودن نقش مسجد در جامعة اسلامي بوده‌اند.
    تغيير فرهنگ يا بازسازي فرهنگ در هر جامعه، توسط حکومت‌ها و حاکمان جامعه تحقق مي‌يابد. در اصل، خط‌مشي‌هاي حکمرانان در هر زمينه تغيير فرهنگ يک جامعه را به ‌ارمغان مي‌آورد. آنچه موجب اين تحقيق گرديد، دور افتادن «نقش مسجد» در برنامه‌ها و تصميم‌هاي حاکمان مسلمان در کشورهاي اسلامي است. قدمت تاريخي مسجد بيانگر اين است که تمام برنامه‌هاي کلان اجتماعي، سياسي، فرهنگي، آموزشي و اقتصادي در مسجد برنامه‌ريزي مي‌شد.
    با وجود اين، در اين پژوهش تلاش مي‌شود که چهارچوب اصلي «نقش مسجد» در «خط‌مشي‌گذاري و حکمراني فرهنگي» با توجه به آيات، روايات و سابقة تاريخي ترسيم شود. در اين پژوهش مشخص خواهد شد که زيربنا و اصول اساسي «نقش مسجد» در چيست و براي توسعة آن از کجا بايد شروع کرد تا در مقابل دشمنان، حالت تدافعي داشته باشد و از فرهنگ جامعة اسلامي در برابر هجمه‌هاي دشمنان دفاع نمايد.
    کارکرد مسجد در عرصه‌هاي گوناگون سياسي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، علمي، آموزشي و فناوري مطرح بوده و مورد توجه محققان قرار گرفته است. آنچه به‌عنوان خلأ مشاهده مي‌شود، نقش اين نهاد فرهنگي در خط‌مشي‌گذاري و حکمراني است. در اين تحقيق با تبيين رهيافت‌ها و کارکردهاي مسجد، نقش مسجد در خط‌مشي‌گذاري و حکمراني فرهنگي مورد بررسي قرار مي‌گيرد. سؤال اصلي اين است که نقش مسجد در خط‌مشي‌گذاري و حکمراني فرهنگي چيست؟ پاسخ به اين سؤال نيازمند بررسي تاريخي، قرآني و روايي در ابعاد سياسي، فرهنگي ـ اجتماعي، اقتصادي، علمي و آموزشي و پاسخ به سؤال‌ فرعي اين پژوهش؛ مانند نقش مسجد در بعد فرهنگي ـ اجتماعي است.
    پيشينة پژوهش
    الف) تحقيقات عام: دانشمندان مختلفي با گرايش‌هاي گوناگون نقش و کارکردهاي مسجد را مورد توجه قرار داده و کتاب‌ها و مقالات بسياري را در اين خصوص تدوين کرده‌اند که به برخي از آنها اشاره مي‌شود:
    مارک بيور (Mark Bevir) کتاب خود را با عنوان حکمراني: درآمدي بسيار کوتاه تدوين نموده است و غلامرضا سليمي و داود کريمي‌پور آن را ترجمه کرده‌اند. صفرعلي احدي نيز کتابي با عنوان مسجد و نقش محوري آن تدوين کرده است. همين‌طور مقالاتي مانند «بررسي نقش مساجد در ترويج سبک زندگي ايراني اسلامي»، «راهبردهاي ارتقاي عملکرد مسجد به‌عنوان يک نهاد مردمي با استفاده از تکنيک QSPM»، «آشنايي با کارکردهاي مسجد»، «تحليل کارکردهاي کلان مسجد از ديدگاه قرآن و روايات»، «کارکرد مسجد در حکومت نبوي»، «حکمراني فرهنگي، مفهوم جديدي از حکمراني»، «حکمراني جهاني (مؤلفه‌ها و ابزارها)»، «حکمراني فرهنگي در نظام اسلامي»، «درآمدي بر حکمراني مردمي»، «مفهوم‌پردازي پديدة شکاف خط‌مشي در فرايند خط‌مشي‌گذاري فرهنگي»، «نسبت دين و فرهنگ از نگاه قرآن»، «واکاوي نوع نگاه به نهاد مسجد در سياست‌هاي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران»، «شناسايي اصول مديريت در نهادهاي ديني: مطالعة موردي مسجد»، «تدوين الگوي مديريت اثربخش مسجد»، «طراحي و تدوين الگوي تعامل مسجد و سازمان‌هاي محيطي»، «تدوين الگوي کيفيت خدمات در مديريت مسجد» و «مفهوم‌سازي پيامدهاي کيفيت مطلوب خدمات در مساجد»، «طراحي مدل کيفيت خدمات (مورد مطالعه: مسجد مقدس جمکران)» در اين خصوص تدوين شده است؛ همچنين مصاحبه‌هاي مختلفي در موضوعات گوناگون با محوريت مسجد و... در پايگاه‌هاي اينترنتي درج شده است؛
    ب) تحقيقات خاص در حوزة مسجد: در ارتباط با عنوان مورد نظر، مقالاتي به‌صورت اندک و پراکنده مطرح شده است؛ مانند «سياست‌گذاري فرهنگي مطلوب مسجد در جمهوري اسلامي ايران؛ بررسي ديدگاه‌هاي خبرگان و سياست‌گذاران»، «سياست‌گذاري فرهنگي مطلوب مسجد از ديدگاه مقام معظم رهبري در جمهوري اسلامي ايران» و «واکاوي نوع نگاه به نهاد مسجد در سياست‌هاي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران». همان‌گونه‌ که پيداست، دربارة «مسجد و پيرامون آن» تحقيقات گوناگوني صورت گرفته؛ اما در زمينة «نقش مسجد در خط‌مشي‌گذاري و حکمراني فرهنگي» کار مشخصي انجام نشده است. مقالة حاضر عهده‌دار اين موضوع خواهد بود.
    1. روش پژوهش
    راهبردهاي پژوهش طريق پژوهش را در اختيار ما مي‌گذارد. مسير پژوهش، در واقع نوعي راهبرد پژوهش است که جمع‌آوري داده‌ها را دربر مي‌گيرد. انتخاب مسير پژوهش در جمع‌آوري داده‌هاي پژوهش تأثير مي‌گذارد. راهبرد مشخص، به مهارت‌هاي مختلف، پيش‌فرض‌ها و رويه‌هاي پژوهشي دلالت دارند (دانايي‌فرد و همکاران، 1383، ص17). پژوهش حاضر بر اساس الگوي تحقيق پياز پژوهش (ساندرز، دانايي‌فرد) به‌گونة نمودار شمارة 1 انجام شده است.
    نمودار 1: فرايند پژوهش

    با توجه به مفهوم‌شناسي و مباني نظري مي‌توان نماي کلي اين پژوهش را به‌گونة نمودار شمارة 2 در نظر گرفت.
    نمودار شمارة 2: مدل نماي کلي پژوهش (محقق‌ساخته)
    نمودار شمارة 2 فرايند تحقق الگوي مطلوب اين پژوهش را نشان مي‌دهد. در اين فرايند، ابتدا با توجه به روش استنباطي و «تحليل توصيف محتوايي»، گونه‌هاي «نقش مسجد در خط‌مشي‌گذاري و حکمراني فرهنگي» در قرآن، روايات و عملکرد مسلمانان در طول تاريخ شناسايي مي‌شود و در ادامه به تجزيه و تحليل آن پارامترها مي‌پردازد و در نهايت الگوي مطلوب استخراج مي‌گردد.
    2. مفهوم‌شناسي
    1ـ2. مسجد
    الف) مسجد در لغت و اصطلاح: «المَسْجَد»، جمع آن «مَسَاجد»، به‌معناي جاي نيايش، سجده‌گاه و هر جايي براي عبادت و نيايش است؛ همچنين به پيشاني که در اثر سجده نشان برمي‌دارد، «مسجد» مي‌گويند (بستاني، 1375، ص817)؛ همچنين به‌جاي عبادت مسلمانان، خانة خدا و محل سجود، عنوان «مسجد» اطلاق مي‌شود (دهخدا، 1347، ج44، ص384ـ386). «مسجد» در اصطلاح به ‌دليل برنامه‌هاي عبادي‌اي که در آن برگزار مي‌شود، به عبادتگاه مسلمانان اطلاق مي‌شود (احدي، 1397، ص7)؛
    ب) مسجد در قرآن: مفهوم «مسجد» در قرآن کريم 28 بار و با اصطلاحات مختلف؛ مانند «مسجد» (22 بار) و «مساجد» (شش بار) بيان شده است؛ همچنين با پيوندهايي مانند «الحرام» (مسجدالحرام) (پانزده مورد)، «الاقصي» (مسجدالاقصي) (يک مورد)، «ضرار» (مسجد ضرار) (يک مورد) آمده است. در عرف قرآن کريم، «مسجد» به‌معناي عبادتگاهي براي ذکر خدا آمده است (احدي، 1397، ص46)؛
    ج) مسجد در روايات: مسجد در روايات به‌معناي سجود و خضوع بندگان در پيشگاه خداوند متعال است و ايجاد رابطه با پروردگار و اظهار عبوديت در برابر ربوبيت و عظمت خالق هستي را نشان مي‌دهد. جايگاه مسجد در روايات در روابط متقابل «عبوديت عبد و ربوبيت رب» است. عظمت مسجد در معنويت آن است، نه در ساختمان آن. بزرگان دين به‌خصوص ائمة معصوم در خصوص رفت‌وآمد به مسجد بسيار سفارش کرده‌اند (احدي، 1397، ص50ـ52)؛
    د) مسجد در طول تاريخ: تاريخ مسجد به قبل از اسلام برمي‌گردد؛ چنان‌که خداوند متعال در قرآن و در سورة اسراء واژة «مسجد» را دربارة مسجدالحرام و مسجدالاقصي به‌کار برده است. اين کلمه در ميان عرب وجود داشته است و به مکان‌هاي يادشده مسجد مي‌گفتند. در اديان ابراهيمي مکان‌هاي عبادي‌اي جز مسجد نداشتند. پيامبر اسلام پس از هجرت به مدينه مسجد را بنا کردند و مسلمانان در آنجا به مسائل عبادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و آموزشي مي‌پرداختند (محرمي، 1387، ص99). مسجد در طول ادوار گذشته تنها براي عبادت نبود، بلکه تمام مسائل جامعه در آنجا مطرح مي‌شد و مسجد کاربردي اجتماعي داشته است.
    2ـ2. خط‌مشي‌گذاري
    خط‌مشي‌گذاري (Policy Making) مفهومي است که با حکومت، دولت، جامعه و مسائل عمومي گره خورده و تداعي‌کنندة اقدامات دولت و ادارة درست مسائل عمومي است. خط‌مشي‌گذاري، بر اساس نظرية پيتر دي لئون، تاريخ طولاني و گذشته‌اي کوتاه دارد. تجزيه و تحليل نظام‌مند اين واژه، کمتر از شش دهه قدمت دارد. پيدايش اين اصطلاح به آثار لاسول (Harold Lasswell) و لرنر (Daniel Lerner) در اوايل دهة پنجاه ميلادي برمي‌گردد و گسترش اين رشته در دانشگاه‌هاي غربي در دهة شصت ميلادي و به‌ويژه اواخر اين دهه روي داده است (قلي‌پور و منصورزاده، 1401، ص1ـ2).
    الف) خط‌مشي‌گذاري در لغت: اين واژه به ‌همراه کلمة «عمومي» (public) مي‌آيد. خط‌مشي‌گذاري عمومي تصميمي است که در قبال يک مشکل عمومي اتخاذ مي‌شود (قلي‌پور، 1392، ص96). عبارت «خط‌مشي‌گذاري عمومي» در لغت به‌معناي اساسنامه، مرامنامه، روش و رويه است (تسليمي، 1378، ص10). واژة «خط‌مشي‌گذاري» در فرهنگ آکسفورد به‌معناي روند توسعة برنامه‌هاي اقدام براي يک حزب سياسي، تجارت و...، کاهش بدهي دولت، روند غالب در سياست‌گذاري اقتصادي، و تحقيق در مورد روندهاي اجتماعي و اقتصادي به سياست‌گذاري مبتني‌بر شواهد آمده است (براي آگاهي بيشتر، ر.ک:
    http://www.oxfordlearnersdictionaries.com/us/definition/english/policyma...).
    اين واژه در فرهنگ کمبريج به‌معناي فعاليت تصميم‌گيري در مورد سياست‌هاي جديد، به‌ويژه توسط يک دولت يا حزب سياسي، بيان شده است (براي آگاهي بيشتر، ر.ک: 
    https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/policy-making
    ب) خط‌مشي‌گذاري در اصطلاح: اين واژه در اصطلاح به‌معناي سياست‌هاي عمومي و اصول کلي‌اي است که دولت در مديريت امور عمومي بر اساس آنها هدايت مي‌شود (براي آگاهي بيشتر، ر.ک: https://aryanazimi.com/which-translation-is-more-appropriate-for-meaning...)؛ همچنين ابزاري است که دولت يا قوة مجريه به‌کار مي‌بندد. آوِن هِيوز (Owen Hughes) مي‌گويد: خط‌مشي‌گذاري عمومي عبارت است از «بيان مقاصد و نيات، برنامة نيل به اهداف، و ضوابط کلي که هدايت‌کنندة رفتار آينده در تصميم‌گيري‌هاي دولتي‌اند»؛ همچنين «تصميمات مهم دولت، يک خط يا راهکار انتخاب‌شده براي عمل، اقدام يا عدم اقدام و حتي کل اقدامات دولت»؛ و نيز خط‌مشي‌گذاري به‌معناي «تمايلات اعلام‌شدة احزاب در انتخابات، قوانين کلي مانند سياست خارجي و هرچه دولت انجام مي‌دهد» به‌کار رفته است (هيوز، 1394، ص170ـ171). توماس داي (Thmas Dye) مي‌گويد: خط‌مشي عمومي عبارت است از «هر آنچه دولتي انتخاب مي‌کند تا انجام دهد يا انجام ندهد» (هاولت و همکاران، 1394، ص11).
    به‌صورت کلي، خط‌مشي عمومي عبارت است از «يک سلسله اقدامات هدف‌دار که به‌وسيلة يک فرد يا گروهي از افرادي که قدرت و مشروعيت خط‌مشي عمومي را دارا باشند، براي مقابله و رفع يک مشکل عمومي شکل مي‌گيرد» (الواني، 1378، ص19ـ20). منظور از «فرد» مقامي است که از قدرت مناسب برخوردار باشد و منظور از «گروه» قواي مجريه، مقننه و قضائيه است. اين تعريف داراي ويژگي‌هايي است و چند نکته در اين تعريف گنجانده شده که از اهميت خوبي برخوردار است:
    «سلسله اقدامات هدف‌دار»: منظور تمام فعاليت‌هاي يک قدرت مشروع است که به‌صورت مدون از سوي خط‌مشي‌گذاران به آنها سپرده شده است؛
    «فرد يا گروهي از افراد»: منظور از فرد، افرادي است که قدرت مشروعي را دارا هستند و منظور از گروه، هر سه قوه را شامل مي‌شود.
    به‌طور کلي، «خط‌مشي‌گذاري» به‌طور گسترده به فرايندي اطلاق مي‌شود که توسط يک دولت براي تصميم‌گيري در مورد يک مشکل يا موضوع عمومي، که نيازمند توجه و اقدام آن است، انجام دهد (يا ندهد). معمولاً زماني که يک مشکل جديد به‌ وجود مي‌آيد ـ مثلاً شيوع يک بيماري همه‌گير ـ يا زماني که به‌عنوان يک جامعه احساس مي‌کنيم نياز داريم راه‌حل‌هاي جديدي براي مشکلاتِ از پيش موجود امتحان کنيم، به يک خط‌مشي عمومي نياز داريم. نام «عمومي» نشان مي‌دهد که اين سياست‌ها رفتار دولت (يک نهاد عمومي) را شکل مي‌دهند، اما همچنين با تغيير نحوة ارائة خدمات يا با تغيير قوانين و مقررات، بر زندگي همة شهروندان تأثير مي‌گذارند. به همين دليل است که مشارکت و مالکيت عمومي، براي طراحي و اجراي موفق سياست‌هاي دولت، حياتي است (https://civilica.com/note/8795/).
    3ـ2. حکمراني فرهنگي
    واژة «حکمراني» در دهة 1980م گسترش يافت و بر اثر چالش‌ها و مسائل عمومي‌اي که در اروپا و ايالات متحده به ‌وجود آمده بود، اتحادية اروپا گزارش‌هاي پرشماري را در اين زمينه منتشر کرد (بيور، 1398، ص10).
    الف) حکمراني (governance): اين واژه در لغت به‌معناي عمل و شغل حکمراني، فرماندهي و حکومت بيان شده است (ر.ک: لغت‌نامه دهخدا و فرهنگ معين). اين لغت در فرهنگ آکسفورد به‌معناي فعاليت ادارة يک کشور يا کنترل يک شرکت يا يک سازمان، نحوة اداره يک کشور يا کنترل يک شرکت يا مؤسسه آمده است (براي آگاهي بيشتر، ر.ک: https://www.oxfordlearnersdictionaries.com/us/definition/english/policym...).
    در فرهنگ کمبريج نيز به‌معناي نحوة مديريت سازمان‌ها يا کشورها در بالاترين سطح و سيستم‌هاي انجام اين کار بيان شده است (براي آگاهي بيشتر، ر.ک: https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/policy-making). «حکمراني» در اصطلاح به‌معناي تمامي فرايندهاي حکومت کردن است (براي آگاهي بيشتر، ر.ک: بيور، 1398، ص18). به‌طور کلي، حکمراني مستلزم تعامل ميان ساختار، فرايند و سنت است که بر اعمال و رابطة قدرت در مجموعه‌هاي نهادي و اجتماعي دلالت مي‌کند و مفاهيم هدايت، کنترل و تنظيم فعاليت‌ها در جهت منافع شهروندان، رأي‌دهندگان و کارکنان است (https://www.researchgate.net/publication/340535981_concept_of_governance...). در مجموع، مي‌توان گفت که حکمراني به روابط اجزاي حکومت و بخش‌هاي غيرحکومتي اشاره دارد؛
    ب) حکمراني فرهنگي (Cultural governance): حکمراني فرهنگي يا حاکميت فرهنگي به‌معناي حکمراني فرهنگ است. اين موضوع شامل سياست‌ها و سياست‌گذاري‌هاي فرهنگي است که توسط دولت‌ها پديد مي‌آيند. علاوه بر اين، در تعريف حکمراني فرهنگي مي‌توان آن را به اثرگذاري و نفوذ فرهنگي که به‌وسيلة کنشگران غيردولتي و همچنين سياست‌ها و رويه‌هايي که به‌صورت غيرمستقيم بر روي فرهنگ اثر مي‌گذارند،‌ تعميم داد (M. Schmitt, 2009, p.104).
    3. مباني نظري
    مسجد به‌عنوان يکي از مهم‌ترين نهادهاي اجتماعي و فرهنگي در جوامع اسلامي کارکردهاي فزاينده دارد و نقش بسزايي در خط‌مشي‌گذاري و حکمراني فرهنگي ايفا مي‌کند. اين نقش از طريق ابعاد مختلفي قابل بررسي است: 
    الف) مسجد به‌عنوان مرکز فرهنگي و اجتماعي: مسجد در طول تاريخ اسلام، نه‌تنها به‌عنوان مکاني براي عبادت، بلکه به‌عنوان مرکزي براي فعاليت‌هاي فرهنگي، آموزشي و اجتماعي عمل کرده است. اين نهاد به‌ دليل جايگاه ويژه‌اي که در جامعه دارد، مي‌تواند به‌عنوان محلي براي شکل‌گيري و ترويج ارزش‌ها، هنجارها و الگوهاي فرهنگي مورد توجه قرار گيرد؛
    ب) مسجد و توليد گفتمان فرهنگي: مسجد به‌عنوان فضايي که در آن خطبه‌ها، سخنراني‌ها و آموزش‌هاي ديني ارائه مي‌شود، نقش مهمي در توليد و ترويج گفتمان‌هاي فرهنگي دارد. اين گفتمان‌ها مي‌توانند بر خط‌مشي‌گذاري‌هاي فرهنگي تأثيرگذار باشند و جهت‌گيري‌هاي کلان فرهنگي جامعه را شکل دهند؛
    ج) مسجد و آموزش فرهنگي: مسجد به‌عنوان مرکزي براي آموزش‌هاي ديني و فرهنگي نقش مهمي در تربيت نسل‌هاي آينده و انتقال ارزش‌ها و هنجارهاي فرهنگي دارد. اين آموزش‌ها مي‌توانند به‌مثابة پايه‌اي براي خط‌مشي‌گذاري‌هاي فرهنگي در نظر گرفته شوند و به تقويت هويت فرهنگي جامعه کمک کنند (شعباني‌نژاد، 1398، ص54ـ55)؛
    د) مسجد و هماهنگي بين نهادهاي فرهنگي: مسجد مي‌تواند به‌عنوان نهادي هماهنگ‌کننده بين ساير نهادهاي فرهنگي عمل کند. اين نهاد با ايجاد شبکه‌اي از ارتباطات بين نهادهاي مذهبي، آموزشي و فرهنگي مي‌تواند به همسويي و هماهنگي بيشتر در خط‌مشي‌گذاري‌هاي فرهنگي کمک کند؛
    هـ) مسجد و تقويت هويت اسلامي: مسجد به‌عنوان نماد هويت اسلامي مي‌تواند در تقويت و ترويج هويت اسلامي در جامعه نقش مهمي ايفا کند. اين تقويت هويت مي‌تواند به‌مثابة يکي از اهداف کلان در خط‌مشي‌گذاري‌هاي فرهنگي مورد توجه قرار گيرد؛
    و) مسجد و مقابله با چالش‌هاي فرهنگي: مسجد مي‌تواند به‌عنوان نهادي براي مقابله با چالش‌هاي فرهنگي؛ مانند تهاجم فرهنگي، بي‌هويتي و انحرافات فرهنگي عمل کند. اين نهاد با ارائة الگوهاي صحيح فرهنگي و ديني مي‌تواند به مقابله با اين چالش‌ها کمک کند (صفاپور، 1395، ص77ـ104)؛
    ز) مسجد و مشارکت مردمي در حکمراني فرهنگي: مسجد به ‌دليل ارتباط مستقيم با مردم مي‌تواند به‌مثابة پلي بين حکومت و جامعه عمل کند. اين نهاد مي‌تواند با جلب مشارکت مردمي در برنامه‌ريزي‌ها و خط‌مشي‌گذاري‌هاي فرهنگي، به تقويت حکمراني فرهنگي کمک کند. مشارکت مردمي در مسجد مي‌تواند به افزايش مشروعيت و مقبوليت سياست‌هاي فرهنگي بينجامد؛
    ح) مسجد و حکمراني خوب فرهنگي: مسجد با توجه به جايگاه خود در جامعه مي‌تواند به‌عنوان نهادي براي تحقق حکمراني خوب فرهنگي عمل کند. اين حکمراني خوب شامل شفافيت، پاسخگويي، مشارکت مردمي و عدالت فرهنگي است که مي‌تواند از طريق فعاليت‌هاي مسجد تقويت شود (https://bonyadehedayat.com/arbaeen1402-13/).
    در نهايت، مسجد به‌عنوان نهادي با پيشينة تاريخي و فرهنگي غني مي‌تواند نقش مهمي در خط‌مشي‌گذاري و حکمراني فرهنگي ايفا کند. اين نقش از طريق توليد گفتمان فرهنگي، مشارکت مردمي، آموزش فرهنگي، تقويت هويت اسلامي و مقابله با چالش‌هاي فرهنگي قابل تحقق است. در نتيجه، توجه به نقش مسجد در برنامه‌ريزي‌هاي فرهنگي مي‌تواند به تقويت و توسعة فرهنگي جامعه کمک شاياني کند.
    1ـ3. جايگاه مسجد در اسلام
    جايگاه مسجد در آموزه‌هاي اسلامي از اهميت بسيار برخوردار است. در شرع مقدس اسلام به اقامة نماز در مسجد بسيار سفارش شده است. با توجه به آيات و روايات، علما و مجتهدين جايگاه مسجد را به‌گونة نمودار شمارة 3 بيان داشته‌اند (موسوي خميني و ديگران، 1381، ج1، ص499).
    نمودار 3: انواع مسجد از جهت اهميت اقامة نماز و رشد (محقق‌ساخته)

    2ـ3. کارکرد مسجد در قرآن
    مسجد در قرآن کريم به‌عنوان نهاد فرهنگي معرفي شده است. اصلي‌ترين کارکرد مسجد در قرآن، عبادي است و به همين دليل آنچه قرآن دربارة مسجد بيان کرده، اهميت حضور مردم در مسجد براي عبادت و بندگي است؛ چنان‌که مي‌فرمايد: «وَأَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللهِ أَحَدًا» (جن: 18)؛ و همانا مساجد از آن خداوند است؛ پس در اين مساجد احدي را با خدا نخوانيد؛ همچنين خداوند متعال مسجدالحرام را اولين خانه براي عبادت و بندگي معرفي مي‌کند: «إِنَّ أَوَّلَ بَيتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذي بِبَکةَ مُبارَکاً وَهُدي لِلْعالَمين» (آل‌عمران: 96)؛ نخستين خانه‌اي که براي مردم [و نيايش خداوند] بنا شد، همان [خانة کعبه] در سرزمين مکه است که پربرکت و ماية هدايت جهانيان است. اين آيه، نه‌تنها دربارة عبادت، بلکه دربارة مسائل اجتماعي نيز سخن گفته است؛ از جمله به فرهنگ هم‌پذيري و همبستگي (وُضِعَ لِلنَّاسِ... وَهُدي لِلْعالَمين) اشاره دارد (طباطبائي، 1390، ج3، ص349ـ352)؛ همچنين اين آيه به کانون هدايت انسان (وَهُدي لِلْعالَمين) نيز اشاره دارد و جايگاه خط‌مشي‌گذاري فرهنگي مسجد را بيان مي‌کند. يکي ديگر از کارکردهاي مسجد در قرآن کريم، مبارزه با ظالمان و ستمگران ذکر شده است: «وَمَنْ أَظْلَمُ... لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْي وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذابٌ عَظيمٌ» (بقره: 114). کارکرد ديگري که براي مسجد بيان شده، عدالت اجتماعي است: «قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ... کلِّ مَسْجِدٍ...» (اعراف: 29). در آيه‌اي ديگر، از نقش مسجد به‌عنوان مبارزه با فتنه‌ها ياد شده است: «...وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمسجدالحرام حَتَّي يقاتِلُوکمْ فيهِ فَإِنْ قاتَلُوکمْ فَاقْتُلُوهُمْ...» (بقره: 191 و 217). آيه‌اي ديگر، مسجد را کانون آموزش در زمينة استفادة درست از نعمت‌هاي خداوند دانسته و فرهنگ درست مصرف کردن را بيان نموده است: «...عِنْدَ کلِّ مَسْجِدٍ وَکلُوا وَاشْرَبُوا وَلا تُسْرِفُوا...» (اعراف: 31) و آيه‌اي ديگر، مسجد را مکاني براي رشد و ترقي مديران و حاکمان معرفي کرده است: «...أَسْري بِعَبْدِهِ لَيلاً مِنَ الْمسجد الحرام إِلَي الْمسجد الاقصي...» (اسراء: 1؛ فتح: 27).
    3ـ3. کارکرد مسجد در روايات
    در کتاب شريف وسايل الشيعه هفتاد باب در خصوص احکام مسجد؛ مانند استحباب، کراهت، جواز و وجوب آمده است (حر عاملي، 1416ق، ج5، ص193ـ297)؛ از جمله روايتي از امام علي هست که به‌صراحت کارکردهاي مسجد را بيان مي‌کند. امام مي‌فرمايد: «مَنِ اخْتَلَفَ إِلَي الْمَسْجِدِ أَصَابَ إِحْدَي الثَّمَانِ»؛ کساني که به مسجد رفت‌وآمد مي‌کنند، يکي از هشت چيز عايد آنها مي‌شود:
    1. استفاده از يک برادر ديني در راه خدا (أَخاً مُسْتَفَاداً فِي اللهِ)؛
    2. آموختن يک علم تازه (أَوْ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً)؛
    3. دليل محکمي که اعتقادشان را کامل مي‌کند (أَوْ آيةً مُحْکمَةً)؛
    4. کلمه‌اي که راهنماي او مي‌شود (أَوْ يسْمَعُ کلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَي هُدًي)؛
    5. رحمتي از طرف خداوند که در انتظار اوست (أَوْ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةً)؛
    6. شنيدن موعظه‌اي که او را از هلاکت نجات مي‌دهد (أَوْ کلِمَةً تَرُدُّهُ عَنْ رَدًي)؛
    7. ترک گناهي از خوف خدا يا از ترس مردم (أَوْ يتْرُک ذَنْباً خَشْيةً)؛
    8. ترک گناهي از روي حيا از خدا يا مردم (أَوْ حَياءً) (حر عاملي، 1416ق، ج5، ص197).
    اين روايت کارايي مسجد را در قالب روابط، آموزش، دستيابي به اعتقاد حقيقي، هدايتگري، رحمت الهي، نجات از خطا و نسيان، ترک فعاليت‌هاي مضر و بيهوده، و دوري از ناملايمات فردي و اجتماعي بيان مي‌کند؛ همچنين صدها روايات ديگر وجود دارد که مجال بيان آنها نيست.
    4ـ3. کارکرد مسجد در طول تاريخ
    تاريخ بشر نشان مي‌دهد که در همة اديان و مذاهب و ملت‌ها، نهاد خاص به‌عنوان «معبد» وجود داشته است. اين نهاد شاهد حضور و تجمع مردم به مناسبت‌هاي مختلف و در زمان‌هاي خاص بوده است. اين واقعيت تاريخي بيانگر رابطة ميان خالق و مخلوق است و در ساية خط‌مشي‌گذاري و هدايتگري خداوند متعال و اولياي الهي مفهوم دارد (جوان آراسته، 1386، ص139ـ140). در فرهنگ اسلامي، تمامي فعاليت‌هاي انسان در وضعيت خاص رنگ عبادي به خود مي‌گيرد: «قُلْ إِنَّ صَلاتي وَنُسُکي وَمَحْياي وَمَماتي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين» (انعام: 162). اصل بناي مسجد را مي‌توان در رابطة بين خدا و بنده، دين و دنيا و رهبر و زيردستان دانست. يکي از موفقيت‌هاي پيامبر گرامي اسلام به‌عنوان رهبر جامعة اسلامي را مي‌توان در پيوند «مسجد و مردم» دانست (جوان آراسته، 1386، ص140). بر اين اساس، کارکرد و کارايي مسجد را در سيرة نبوي و در زمان پيامبر گرامي اسلام مي‌توان به‌گونة نمودار شمارة 4 بيان کرد.
    نمودار 4: کارکرد مسجد در سيرة نبوي (جوان آراسته، 1386، ص141ـ149)
    مسجد در زمان پيامبر نهاد تصميم‌گيري و خط‌مشي‌گذاري عمومي بود (شاطريان و همکاران، 1393، ص76ـ82). اين خط‌مشي و کارايي مسجد، در زمان خلفاي راشدين (حدود چهل سال) نيز ادامه داشت؛ تا اينکه حکومت به دست معاويةبن‌ابي‌سفيان افتاد. در اين زمان بود که مراکز اصلي سياست‌گذاري و تصميم‌گيري از مسجد رخت بربست و برخي از کارکردهاي اجتماعي مسجد به کاخ منتقل شد. معاويه اولين کسي در تاريخ اسلام بود که مرکز حکمراني را از مسجد به کاخ تغيير داد و رويکرد سلطنتي را آغاز کرد (بيات، 1384، ص87ـ89). اين رويکرد از زمان اموي‌ها آغاز شد و در زمان حاکمان عباسي تداوم يافت. دوري از مسجد، با گسترش کارکردهاي حکومتي و به‌وجود آمدن انديشة مدرنيته و پسامدرن ادامه پيدا کرد؛ اما بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران به ‌رهبري امام خميني، رونق قابل توجهي به مسجد داده شد و بار ديگر مساجد کانون مسائل اجتماعي قرار گرفتند. مسجد در پيروزي انقلاب اسلامي نقش بسزايي داشت و اصل انقلاب هم از مساجد شروع شد؛ همچنين مساجد در دوران دفاع مقدس، نهادي براي جمع‌آوري کمک‌هاي اقتصادي و مالي و... بوده است (صفاپور، 1395، ص80).
    به‌طور کلي مي‌توان تحولات تاريخي مسجد را به پنج دورة متفاوت و به‌صورت نمودار شمارة 5 ترسيم کرد.
    نمودار 5: کارايي مسجد در مسير تاريخ (محقق‌ساخته).

    نمودار شمارة 5 نشان‌دهندة رشد و توسعة کارايي و نقش مسجد در طول تاريخ است. دورة اول را زمان خود پيامبر گرامي اسلام و خلفاي راشدين (حدود چهل سال) تشکيل مي‌دهد که مسجد از کارايي و نقش قابل توجهي در مسائل اجتماعي برخوردار بوده است. در اين دوره، مسجد نهاد اصلي براي خط‌مشي‌گذاري عمومي و حکمراني فرهنگي تلقي مي‌شد. دورة دوم دوران بني‌اميه را شامل مي‌شود که از نقش‌آفريني مسجد کاسته مي‌شود و نهاد تصميم‌گيري و حکمراني به کاخ انتقال مي‌يابد و اولين مدارس در کنار مسجد شکل مي‌گيرد. دورة سوم را زمان حاکمان خلفاي عباسي شکل مي‌دهد که دارالاماره از مسجد به‌صورت کامل جدا مي‌شود و مساجد جامع شکل مي‌گيرند. دورة چهارم زماني است که حکومت‌هاي محلي در دل امپراتوري عباسي ظهور مي‌کنند. در اين دوره، مساجد محلي ظهور مي‌يابند (شاطريان و همکاران، 1386، ص194ـ196). دورة پنجم دورة معاصر است که در دل اين دوره، انقلاب اسلامي ايران ظهور مي‌کند. کانون شکل‌گيري اين انقلاب نيز مساجد بوده است. در اين دوره، ظرفيت‌هاي مسجد تا حدودي به‌کار گرفته مي‌شود (صفاپور، 1395، ص80).
    5ـ3. رابطة مسجد با خط‌مشي‌گذاري و حکمراني
    مسجد به‌عنوان نهاد اجتماعي، بهترين پايگاه فرهنگي و عمومي در جامعة اسلامي محسوب مي‌شود؛ همچنين ارتباط تنگاتنگي با اقشار مختلف مردم دارد و به ‌دنبال راه‌حل مسائل و مشکلات عمومي است (ابروش، 1400، ص57). ازطرف‌ديگر ـ با توجه به تعاريف ـ خط‌مشي‌گذاري و حکمراني به ‌دنبال حل مسائل عمومي است. رابطة «مسجد» با «خط‌مشي‌گذاري» و «حکمراني» يک رابطة دوسويه است که به‌صورت کلي مي‌توان اين رابطه را به گونة نمودار شمارة 6 ترسيم کرد.
    نمودار 6: رابطة مسجد با خط‌مشي‌گذاري و حکمراني (محقق‌ساخته)

    4. نقش مسجد در خط‌مشي‌گذاري و حکمراني فرهنگي
    مساجد از صدر اسلام تاکنون نقش اساسي در عرصه‌هاي مختلف زندگي مسلمانان داشته‌اند (صفاپور، 1395، ص77)؛ همچنين با توجه به کارايي مسجد در قرآن، روايات و تاريخ، مشخص مي‌شود که مسجد نقش محوري در خط‌مشي‌گذاري و حکمراني فرهنگي داشته است (ابروش، 1400، ص57). به‌طور کلي مي‌توان «نقش مسجد» در «خط‌مشي‌گذاري و حکمراني فرهنگي» را در چهار بعد اساسي مورد بررسي قرار داد.
    1ـ4. نقش مسجد در بعد فرهنگي ـ اجتماعي
    مسجد يک نهاد فرهنگي ـ اجتماعي در جامعة اسلامي به‌شمار مي‌آيد و نقش يک سازمان اجتماعي را در جامعه دارد (فرخي و باهنر، 1393). مسجد در بعد فرهنگي ـ اجتماعي داراي نقشي سازنده است و به مسائلي مانند مراسم عبادي، مذهبي، آموزشي، بسيج مردم، تقويت وجدان جمعي، تبليغ ارزش‌ها، پاسداري از کنش‌هاي ديني و سنتي، ايجاد تقويت شبکه‌هاي اجتماعي غيررسمي، شکل‌گيري هويت‌هاي جمعي مسلمانان، بازتوليد هويت مذهبي مشترک، ايجاد همبستگي اجتماعي، جامعه‌پذيري، بسترسازي براي فرهنگ شورا، ايجاد تعاون و همکاري، تقويت و قوام‌بخشي به حوزة عمومي، افزايش آگاهي اجتماعي و فرهنگي، مقاوم‌سازي ابعاد ارزشي جامعه، آگاهي دربارة تهاجمات فرهنگي و... مي‌پردازد (شاطريان و همکاران، 1393، ص193ـ208)، و اين مباحث از زمرة مهم‌ترين نقش‌آفريني‌هاي مسجد در عرصة فرهنگي ـ اجتماعي به‌شمار مي‌آيد (عبدالملکي و همکاران، 1393، ص10).
    بنابراين مي‌توان فرايند رشد و اقتدار فرهنگي را از طريق مسجد و با خط‌مشي‌گذاري و حکمراني مطلوب به‌گونة نمودار شمارة 7 خلاصه کرد.
    نمودار 7: فرايند اقتدار و حکمراني فرهنگي (محقق‌ساخته)

    نمودار شمارة 7 بيانگر اقتدار و تمدن فرهنگي از طريق به‌کارگيري ظرفيت‌هاي مسجد است. رشد فرهنگ از مسجد آغاز مي‌گردد و در نهايت به اقتدار و تمدن فرهنگي منجر مي‌شود. اين نمودار به‌مثابة يک سيستم عمل مي‌کند که اگر در مسير توسعة فرهنگي و حل مشکلات اجتماعي مشکلاتي پديد آمد، بايد به جايگاه مسجد رجوع شود.
    2ـ4. نقش مسجد در بعد سياسي
    نقش مسجد تنها در بعد فرهنگي محدود نمي‌شود، بلکه در بعد اقتدار سياسي جامعة اسلامي نيز مسجد نقش داشته است. بناي اولية مسجد پس از بُعد عبادي، بُعد سياسي بوده است (احدي، 1397، ص27). تاريخ و سيرة عملي پيامبر گرامي اسلام نشان‌دهندة نقش‌آفريني مسجد در اموري همچون تصميم‌گيري، اجراي قوانين، فرماندهي، پاسخگويي به حل مشکلات مردمي، اطلاع‌رساني و... است (جوان آراسته، 1386، ص141ـ149). اين نگرش، حتي در ميان جامعة قبل از اسلام نيز رايج بوده است. مسجد همچنين در مسائلي مانند وحدت اجتماعي، تعاون اجتماعي، انقلاب‌هاي اسلامي، حمايت معنوي رزمندگان و مداواي مجروحان جنگي نقش داشته است (احدي، 1397، ص27ـ37). به‌صورت کلي مي‌توان نقش‌آفريني مسجد را در رشد و پيشرفت و اقتدار سياسي به‌گونة نمودار شمارة 8 ترسيم کرد.
    نمودار 8: فرايند اقتدار و حکمراني سياسي (محقق‌ساخته)

    3ـ4. نقش مسجد در بعد آموزشي
    با توجه به اهميت علم و دانايي در آموزه‌هاي اسلام، نخستين معلم مسلمانان پيامبر گرامي اسلام و اولين نهاد آموزشي و نخستين دانشگاه به‌عنوان مکان تمدن‌سازي در جامعة اسلامي، مسجد بوده است (هاشمي و هاشمي، 1397، ص482ـ483). پيامبر گرامي اسلام در سال‌هاي آغاز بعثت، ياران خود را در مسجدالحرام گرد مي‌آورد و براي آنها قرآن مي‌خواند و واجبات و محرمات الهي را به آنها آموزش مي‌داد (طبرسي، 1403ق، ص29ـ38). پس از هجرت پيامبر به مدينه، نهاد تعليم‌ و تربيت و دايرة آن گسترش يافت. پس از رحلت آن حضرت، در عصر خلفا و دوران منع حديث و گرفتاري‌هاي داخلي و خارجي، مسائل آموزش به‌کندي پيش مي‌رفت. با گسترش اسلام و اهميت آموزش در آموزه‌هاي اسلامي، معاويه نخستين کسي بود که نهاد آموزشي ديگري را در کنار مسجد ايجاد کرد (شاطريان و همکاران، 1386، ص194ـ196). اين رويکرد، در عصر خلفاي عباسي (132ـ656ق) و اهميت دادن آنها به مسائل آموزش، گسترش داده شد و تا قرن سوم و چهارم هجري از نگاه تمدن و علم رشد داشت. در اواخر خلافت حاکمان عباسي، تمدن اسلامي رو به انحطاط نهاد و نقش مسجد در عرصه‌هاي مختلف، به‌خصوص آموزش و تربيت، ناديده گرفته شد. اين خط‌مشي منجر به عقب‌ماندگي جامعة اسلامي از رشد و تمدن گرديد (جان‌احمدي، 1393، ص167ـ199). اين رشد و اقتدار علمي را مي‌توان به‌صورت نمودار شمارة 9 در نظر گرفت.
    نمودار 9: فرايند اقتدار علمي (محقق‌ساخته)

    نمودار شمارة 9 رشد علمي جامعة اسلامي را با محوريت مسجد نشان مي‌دهد. اين رشد عملي توسط پيامبر گرامي اسلام آغاز شد؛ در زمان خلفا از شيب ملايمي برخوردار بود و در عصر خلفاي عباسي، توسط امام باقر و امام صادق گسترش يافت و در نهايت به اقتدار و تمدن علمي منجر شد.
    4ـ4. نقش مسجد در بعد اقتصادي
    سيرة معصومين نقش مسجد را در ابعاد مختلف اقتصادي؛ مانند جمع‌آوري و توزيع زکات نشان مي‌دهد؛ همچنين در سيرة ايشان مسجد نقش نهاد خيريه را داشت؛ مانند انفاق انگشتر امام علي به فقير در حال رکوع؛ همچنين غنايمي که به دست مسلمانان مي‌افتاد مانند ديگر منابع عمومي، در مسجد متمرکز مي‌شد و مورد استفادة عموم قرار مي‌گرفت (لب‌خندق و هاشميان، 1392، ص151ـ152).
    نمودار 10: نقش مسجد در اقتصاد (برگرفته از شاطريان و همکاران، 1393، ص157).
    تحقيقاتي هم که مستشرقان (کلاوس دتمان) دربارة شهرهاي اسلامي انجام داده‌اند، نشان‌دهندة نقش مسجد در توسعه و رشد اقتصادي جهان اسلام است. نمودار شمارة 10 اين اهميت را نشان مي‌دهد و گوياي نقش مسجد در مسائل اقتصادي شهرهاي اسلامي است (شاطريان و همکاران، 1393، ص157).
    5. الگوي مطلوب نقش مسجد در خط‌مشي‌گذاري و حکمراني فرهنگي
    ما در عصر تحول و دوران پيچيده‌اي قرار داريم. ديگر سياست‌ها و خط‌مشي‌هاي هرمي و بروکراسي کارايي ندارد و نياز به حکمراني و به‌خصوص شبکه‌هاي حکمراني در عرصه‌هاي مختلف اجتماعي است (هانس، 1399، ص16ـ32). اين رويکرد در کشورهاي اسلامي، تنها از طريق ظرفيت‌هاي مسجد امکان‌پذير خواهد بود. ازسوي‌ديگر، تاريخ گوياي اين است که علت عقب‌ماندگي جامعة اسلامي، ضعف، خودکامگي و استبداد، اشرافيگري و فساد درباريان، ازهم‌گسستگي داخلي حاکمان و بي‌توجهي به ارزش‌هاي اسلامي، عبادي و فرهنگي، به‌خصوص جايگاه مسجد بوده است. بي‌توجهي به نقش مساجد در خط‌مشي‌گذاري و حکمراني فرهنگي زمينة انحطاط را در جامعة اسلامي پديد آورد (جان‌احمدي، 1393، ص334ـ345). نهادهاي عبادي تا قبل از ظهور اسلام، تنها محلي مخصوص عبادت و پرستش بود؛ اما مسجد ـ به‌عنوان يک نهاد فرهنگي ـ در ابعاد و عرصه‌هاي مختلفي نقش داشته است (احدي، 1397، ص22) و براي خط‌مشي‌گذاري و حکمراني فرهنگي مطلوب کمک مي‌کرد و نقش سازندگي و ارتقابخشي به رشد و بالندگي جامعه را داشت. بر اين اساس مي‌توان نقش مسجد را در خط‌مشي‌گذاري و حکمراني فرهنگي به‌گونة نمودار شمارة 11 بيان داشت.
    نمودار 11: نقش مسجد در خط‏مشي‏گذاري و حکمراني فرهنگي (محقق‌ساخته)

    اين نمودار نشان‌دهندة نقش مسجد در ابعاد فرهنگي، سياسي، آموزشي و اقتصادي است و بيان مي‌کند که مسجد مي‌تواند در حکمراني فرهنگي و در نهايت در مسائل خط‌مشي‌گذاري تأثير بگذارد و نقش سازنده‌اي داشته باشد و ازسوي‌ديگر، حکمراني و خط‌مشي‌گذاري نيز براي توسعة ابعاد گوناگون مسجد نقش داشته باشد و براي توسعة آن سياست‌گذاري کند.
    نتيجه‌گيري
    اين تحقيق به ‌دنبال «نقش مسجد» در «خط‌مشي‌گذاري» و «حکمراني فرهنگي» است. مسجد مکاني براي عبادت مسلمانان و يک نهاد فرهنگي ـ اجتماعي براي رشد و بالندگي مسائل فرهنگي، سياسي، آموزشي و اقتصادي است. خط‌مشي‌گذاري به‌معناي تصميم‌گيري و انجام يا عدم انجام فعاليت‌هاي عمومي دولت است. اين اصطلاح به‌معناي رفع مشکلات و مسائل عمومي جامعه است. حکمراني فرهنگي به‌دنبال خط‌مشي‌گذاري فرهنگي توسط دولت‌هاست.
    رابطة «مسجد» با «خط‌مشي‌گذاري» و «حکمراني» يک رابطة دوسويه است؛ بدين معنا که در مقابل تأثيرگذاري مسجد در «خط‌مشي» و «حکمراني»، اين دو نيز در توسعه و رشد اين نهاد فرهنگي تأثيرگذارند.
    با توجه به يافته‌هاي اين پژوهش در زمينة کارکردهاي مسجد در عرصه‌هاي گوناگون اجتماعي بر اساس آيات، روايات، تاريخ و سيرة عملي پيامبر گرامي اسلام، نقش «مسجد» در «خط‌مشي‌گذاري» و «حکمراني فرهنگي» در عرصه‌هاي مختلف به‌دست آمد.
    همچنين تاريخ نشان مي‌دهد که بي‌توجهي حاکمان به مسجد، باعث انحطاط و عقب‌ماندگي جامعة اسلامي مي‌شود.
    نتيجة اين پژوهش، با توجه به مباني ارزشي اسلام، نشان مي‌دهد که مسجد نقش تعيين‌کننده‌اي در عرصه‌هاي گوناگون دارد. حاکمان مي‌توانند از طريق مسجد به خط‌مشي‌گذاري و حکمراني فرهنگي مطلوب در ابعاد فرهنگي، سياسي، علمي و اقتصادي در راستاي احياي تمدن اسلامي بپردازند.

    References: 
    • قرآن کریم.
    • ابروش، رضا (1400). پیشران‌های فرهنگی مساجد در مدیریت آسیب‌های اجتماعی. اسلام و مطالعات اجتماعی، 8(4)، 56ـ87.
    • احدی، صفرعلی (1397). مسجد و نقش محوری آن. رشت: شمیم مهر و اندیشه.
    • الوانی، سیدمهدی (1387). تصمیم‌گیری و تعیین خط‌مشی دولتی. تهران: سمت.
    • بستانی، فؤاد افرام (1375). فرهنگ ابجدی. تهران: اسلامی.
    • بیات، عزیزالله (1384). تاریخ تطبیقی ایران با کشورهای جهان. تهران: امیرکبیر.
    • بیور، مارک (1398). حکمرانی؛ درآمدی بسیار کوتاه. ترجمة غلامرضا سلیمی و داود کریمی. تهران: دانشگاه عالی دفاع ملی.
    • تسلیمی، محمدسعید (1378). تحلیل فرایندی خط‌مشی‌گذاری و تصمیم‌گیری. تهران: سمت.
    • جان‌احمدی، فاطمه (1393). تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی. قم: معارف.
    • جوان آراسته، حسین (1386). کارکرد مسجد در حکومت نبوی. حکومت اسلامی، 43، 138ـ152.
    • حر عاملی، محمدحسن (1416ق). تفصیل وسایل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه. قم: مؤسسة آل‌البیت لاحیاء التراث.
    • دانایی‌فرد، حسین و همکاران (1383). روش‌شناسی پژوهش کیفی در مدیریت (رویکرد جامع). تهران: صفار.
    • دهخدا، علی‌اکبر (1347). لغت‌نامۀ دهخدا. تهران: دانشگاه تهران.
    • شاطریان، محسن و همکاران (1393). طبیعت و شهر در تعالیم و فرهنگ اسلامی. کاشان: مرسل.
    • شعبانی‌نژاد و همکاران (1398). راهبردهای ارتقای عملکرد مسجد به‌عنوان یک نهاد مردمی با استفاده از تکنیک QSPM. مطالعات طراحی شهری و پژوهش‏های شهری، 2(5)، 51ـ69.
    • یوسفی، صفاپور و همکاران (1395). بررسی نقش مساجد در ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی. پاسداری فرهنگی انقلاب اسلامی دانشکدة علوم انسانی اسلامی و قدرت نرم دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین، 6(14)، 77ـ104.
    • طباطبائی، سیدمحمدحسین (1390). المیزان فی تفسیر القرآن. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
    • طبرسی، احمد بن ‌علی (1403ق). الإحتجاج علی أهل اللجاج. مشهد: مرتضوی.
    • عباسی، رسول و همکاران (1392). تدوین الگوی مدیریت اثربخش مسجد. اسلام و مدیریت، 1(1)، 37-59.
    • عباسی، رسول و همکاران (1392). طراحی و تدوین الگوی تعامل مسجد و سازمان‌های محیطی. اسلام و مدیریت، 2(3)، 79-94.
    • عباسی، رسول و همکاران (1394). مفهوم‌سازی پیامدهای کیفیت مطلوب خدمات در مساجد. مدیریت اسلامی، 23(4)، 13ـ43. 
    • عباسی، رسول و همکاران (1399). طراحی مدل کیفیت خدمات (مورد مطالعه: مسجد مقدس جمکران). اسلام و علوم اجتماعی، 12(24)، 185ـ210. 
    • عبدالملکی، حسین و همکاران (1393). واکاوی نوع نگاه به نهاد مسجد در سیاست‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران. راهبردی اجتماعی فرهنگی، 3(11)، 7ـ32.
    • فرخی، میثم و باهنر، ناصر (1393). سیاست‌گذاری فرهنگی مطلوب مسجد در جمهوری اسلامی ایران؛ بررسی دیدگاه‌های خبرگان و سیاست‌گذاران. دین و ارتباطات، 21(2)، 5ـ38.
    • قلی‌پور، رحمت‌الله (1392). تصمیم‌گیری سازمانی و خط‌مشی‌گذاری عمومی. تهران: سمت.
    • قلی‌پور، رحمت‌الله و منصورزاده، سیدعلی (1401). سیاست‌گذاری باز. تهران: دانشگاه تهران.
    • لب‌خندق، محسن و هاشمیان، سیدمحمد حسین (1392). درآمدی بر صورت‌بندی «جایگاه مسجد در سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران» بر پایة تطورات کارکردی مساجد درگذر تاریخ. اسلام و مطالعات اجتماعی، 1(1)، 135ـ165.
    • محرمی، غلامحسین (1387). نقش مسجد در حیات علمی جامعة اسلامی (تا قرن چهارم هجری). مبلغان، 110، 99.
    • مروی، علی و همکاران (1391). حکمرانی جهانی (مؤلفه‌ها و ابزارها). مطالعات راهبردی سیاست‌گذاری عمومی، 3(9)، 29ـ66.
    • مزینانی، مهدی (1400). حکمرانی فرهنگی در نظام اسلامی. تخصصی مدرسة حکمرانی شهید بهشتی، 2(1)، 211ـ236.
    • موسوی خمینی، سیدروح‌الله و دیگران (1381). توضیح‌المسائل مراجع. قم: دفتر انتشارات اسلامی.
    • هاشمی، خدیجه و هاشمی، سارا (1397). نقش آموزشی مساجد در اعتلای علمی تمدن اسلام. پژوهش‌نامة تاریخ، سیاست و رسانه، 1(4). 479ـ492.
    • هانس، اریک (1399). شبکة حکمرانی در بخش عمومی. ترجمة دکتر غلامرضا سلیمی و دکتر داود کریمی‌پور. تهران: دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی.
    • هاولت، مایکل و همکاران (1394). مطالعة خط‌مشی عمومی چرخه‌های خط‌مشی و زیرنظام‌های خط‌مشی. ترجمة دکتر عباس منوریان و دکتر ابراهیم گلشن. تهران: مؤسسة کتاب مهربان نشر.
    • هِیوز، آوِن (1394). مدیریت دولتی نوین. ترجمة سیدمهدی الوانی، سهراب خلیلی شورینی و غلامرضا معمارزاده تهرانی. تهران: مروارید.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    زاهدی، جواد، رفیعی، محمدحسین، حکیمی، عبدالمومن.(1403) نقش مسجد در خط‌مشی‌گذاری و حکمرانی فرهنگی. دو فصلنامه اسلام و پژوهش های مدیریتی، 14(1)، 21-40 https://doi.org/10.22034/modiriyati.2025.5001186

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    جواد زاهدی؛ محمدحسین رفیعی؛ عبدالمومن حکیمی."نقش مسجد در خط‌مشی‌گذاری و حکمرانی فرهنگی". دو فصلنامه اسلام و پژوهش های مدیریتی، 14، 1، 1403، 21-40

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    زاهدی، جواد، رفیعی، محمدحسین، حکیمی، عبدالمومن.(1403) 'نقش مسجد در خط‌مشی‌گذاری و حکمرانی فرهنگی'، دو فصلنامه اسلام و پژوهش های مدیریتی، 14(1), pp. 21-40

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    زاهدی، جواد، رفیعی، محمدحسین، حکیمی، عبدالمومن. نقش مسجد در خط‌مشی‌گذاری و حکمرانی فرهنگی. اسلام و پژوهش های مدیریتی، 14, 1403؛ 14(1): 21-40